یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
.
7️⃣ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ»
در واقع مؤمنان برادرند؛ پس میان دو برادرتان آشتی دهید.
📝اهمیت #صلح و #آشتی در اسلام
اسلام اهتمام ویژهای به برقراری صلح و آشتی بین انسانها دارد:
توصیه به اصلاح و آشتی بین خود افراد را در ردیف توصیه به تقوا و اطاعت از خدا و رسولش قرار داده است: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ: پس تقوای الهی پیشه کنید و رابطه بین خودتان را اصلاح کنید [= بین خودتان صلح و آشتی برقرار نمایید] و از خداوند و رسولش اطاعت کنید، اگر که مومن هستید» (انفال/1)؛
و علاوه بر توصیههای اکید به برقرار کردن صلح و آشتی بین مردم: «... مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ، وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً: ...کسى كه دستور صدقه يا كار نيك يا اصلاح و آشتی در ميان مردم میدهد؛ و هر كه براى طلب خشنودى خداوند چنين كند به زودى او را پاداشى بزرگ خواهيم داد.» (نساء/114)، هم در خصوص آشتی درون خانواده و هم در آشتی دادن گروههایی در جامعه دینی که با هم وارد نزاع میشوند، اهتمام ویژهای دارد:
➖ در افق خانواده،
▫️وقتی بیم نشوز از جانب زن هست و تدبیرهای اولیه فایدهای ندارد، میفرماید: «وَ اللاَّتي تَخافُونَ نُشُوزَهُن ...؛ وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما: و در مورد زنی که از سرکشی او میترسید ...؛ و اگر بيم داشتيد که کاملا از هم جدا شوند، پس داورى از خانواده مرد و داورى از خانواده زن برانگيزيد، كه اگر قصد اصلاح و آشتی داشته باشند خداوند ميان آن دو، توفیقی می دهد» (نساء/34-35)؛ و
▫️وقتی بیم نشوز از جانب مرد است، میفرماید: «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ: و اگر زنى از سركشى يا اعراض شوهرش بیم داشته باشد، برای آن دو اشکالی ندارد كه به نوعى در ميان خودشان [(هر چند به گذشت از پارهاى از حقوقشان] صلح و آشتى نمايند، و اساسا صلح بهتر است» (نساء/128)؛
➖ و در افق جامعه دینی، در همین آیات سوره حجرات سه بار پیاپی تأکید دارد که بین دو گروهی که به قتال برخاستهاند حتما صلح و آشتی برقرار کنید، و هم آنان باید خود را همچون برادر ببینند و هم شما همچون برادر آنان به میانجیگری وارد شوید: «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما؛ فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما ... فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ ...؛ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُم: و اگر دو طایفه از مؤمنان به قتال پرداختند پس بین آن دو آشتی افکنید؛ پس اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، ... پس اگر بازگشت، بین آن دو به عدل آشتی دهید، ... در واقع مؤمنان برادرند؛ پس میان دو برادرتان آشتی دهید» (حجرات/۹-۱۰).
💢این صلح و آشتی بقدری در اسلام موضوعیت دارد که
نهتنها بعد از انجام واجبات، برترین عمل انسانی شمرده شده و ثوابش بیش از ثواب یک سال نماز و روزه معرفی گردیده است (حدیث۳۱)،
بلکه براى اصلاح کردن و آشتی دادن، احكام ويژهاى قرار داده است،
از جمله:
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه تدبر 7️⃣
💢این #صلح و #آشتی بقدری در اسلام موضوعیت دارد که
نهتنها بعد از انجام واجبات، برترین عمل انسانی شمرده شده و ثوابش بیش از ثواب یک سال نماز و روزه معرفی گردیده است (حدیث۳۱)،
بلکه براى اصلاح کردن و آشتی دادن، احكام ويژهاى قرار داده است،
از جمله:
🔹الف. دروغ كه از گناهان كبيره است، اگر براى آشتى واصلاح گفته شود، دروغ محسوب نمیشود (حدیث۳۰).
🔹ب. نجوا کردن و درگوشى سخن گفتن، كه از اعمال شيطانی قلمداد شده (إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا؛ مجادله/۱۰)، اگر براى اصلاح و آشتى دادن باشد، منعى ندارد: «لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ: در بسيارى از نجواهای آنان خيرى نيست، جز آنهايى كه دستور صدقه يا كار نيك يا اصلاح و آشتی در ميان مردم دهند» (نساء/114).
🔹ج. با اينكه عمل به سوگند، واجب و شكستن آن حرام است، امّا اگر كسى سوگند ياد كند كه دست به اصلاح و آشتى دادن ميان دو نفر نزند، اسلام این سوگند را بیخاصیت شمرده [و عملا شكستن آن را مجاز مىداند]: «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاس: و خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهيد كه نيكى و تقوا و اصلاح ميان مردم انجام ندهيد»؛ که امام صادق ع ذیل این آيه فرمودند: یعنی مبادا وقتی از شما خواستند که بین مردم آشتی برقرار کنید بگویید من سوگند خوردهام که چنین نکنم. (الكافي، ج2، ص210 )
🔹د. با اينكه عمل به وصيّت، واجب، و ایجاد تغییر در وصیت افراد حرام است، امّا اگر عمل به وصيّت، موجب ظلمی میشود و ميان افرادى فتنه و كدورت مىآورد، اسلام اجازه مىدهد كه وصيّت ترك شود به نحوی که بین افراد صلح و آشتی برقرار شود: «فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ: پس هر كه از انحراف يا از گناه وصيت كننده بترسد، پس ميان آنها [یعنی میان ورثه و اهل وصيت، با تغيير دادن وصیت] اصلاح و آشتیای برقرار نمايد بر او گناهى نيست.» (این توضیح از امام باقر ع برای این آیه است؛ ر.ک: الكافي، ج7، ص21 ).
🔹ه. اگر کسی چند همسر دارد و نمی تواند به لحاظ روحی و عاطفی بین آنها عدالت برقرار کند، حداقل وظیفه دارد که تقوا را چنان رعایت کند و به گونهای عمل کند که بین آنها صلح و آشتی برقرار باشد تا مورد مغفرت الهی قرار گیرد: «وَ لَنْ تَسْتَطيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَميلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحيماً: و شما هر چند هم كه حرص بورزيد هرگز نمىتوانيد ميان زنها [از حیث تمایل باطنى] عدالت بورزید، پس [حداقل در وظايف ظاهرى] يكسره از يكى از آنها روى نگردانيد تا او را همانند زنى بلاتكليف رها نماييد؛ و اگر صلح و سازش برقرار كنيد و تقوا ورزيد مسلّما خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.» (نساء/129)
@yekaye
#حجرات_10
یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
.
🔟 «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ»
با اینکه جنگ بین دو طائفه (جمعیتی فراوان) بود و هم در آیه قبل از تعبیر جمع (اقتتلوا) استفاده کرد، و هم در اینجا (مومنون؛ إخوة)، چرا مجددا از تعبیر «مثنی» (أَخَوَیكُمْ) استفاده کرد؟
🔹الف. چون هر نزاعی دو طرف دارد؛ [و در آیه قبل هم اگرچه به خاطر کثرتشان از تعبیر «اقتتلوا» استفاده کرد اما با تعابیر «طائفتان» و «بینهما» و «احدیهما علی الاخری» بر دوییت اینان تاکید کرد] به علاوه که میخواهد شما را به عنوان شخص ثالث میانجی مطرح کند «دو برادرتان» و همه اینها تناسب دارد که از تعبیر مثنی در خصوص طرفین نزاع استفاده شود
(اقتباس از مجمع البيان، ج9، ص200 )
🔹ب. میخواهد نشان دهد که نیاز نیست که حتما نزاع بین دو طائفه باشد و حتما کار به قتال بکشد که شما وظیفه میانجیگری را عهدهدار شوید؛ بلکه اگر بین دو نفر از مسلمانان هم هرگونه نزاعی (نه حتی در حد قتال) رخ داد شما موظفید به اصلاح آنان اقدام کنید.
(مفاتيح الغيب، ج28، ص106 )
🔹ج. ...
@yekaye
#حجرات_10
یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
.
1️⃣1️⃣ «فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ»
چرا فرمود «بَینَ أَخَوَیكُمْ: بین برادرانتان» و نفرمود «بَینَ الأَخَوَین: بین این دو برادر»؟
🔹الف. میخواهد تاکید کند که نهفقط آنان با هم برادرند بلکه شما هم با آنان برادرید و همین برادری شماست که اقتضایش این است که در مساله ورود پیدا کنید و بین آن دو آشتی دهید
(الميزان، ج18، ص315 ).
در واقع، با یک تعبیر لطیف هم بر برادر بودن طرفین نزاع تاکید کرد (که همین باید مانع از ادامه دادن نزاع توسط خود آنان شود)؛
و هم بر برادر بودن سایر افراد جامعه اسلامی با آنان (که همه باید وسط میدان بیایند و نگویند نزاع آنان چه ربطی به ما دارد)؛
تا معلوم شود «جلوگيرى از نزاع و اقدام براى اصلاح و برقرارى صلح، وظيفهى همه است، نه گروهى خاص؛ و اصلاح كننده نيز خود را برادر طرفين درگير بداند» (تفسير نور، ج9، ص183).
🔹ب. ...
@yekaye
#حجرات_10
یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
.
3️⃣1️⃣ «فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
هم برقراری صلح و صفا و هم رعایت تقوا میتواند مقدّمه برای نزول رحمت الهى شود.
📚اقتباس از تفسير نور، ج9، ص184)
اساسا در قرآن کریم اصلاح و آشتى دادن، سبب دريافت بخشودگى و رحمت از جانب خداوند شمرده شده است: «إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً» (نساء/۱۲۹) و هر كس واسطه گرى خوبى ميان مسلمانان انجام دهد، پاداشِ در شأن دريافت خواهد كرد: «مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها» (نساء/۸۵)
📚تفسير نور، ج9، ص182
@yekaye
#حجرات_10
یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
.
4️⃣1️⃣ «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما ... فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا ...؛ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
در آيه قبل ابتدا صرفا فرمود «فَأَصْلِحُوا بَینَهُما»؛
در گام دوم فرمود «فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا»؛
و اکنون در اين آيه مىفرمايد: «فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ».
وجه این تفاوت تعابیر (که اول بار مطلق آورد، بار دوم اصلاح را با قسط همراه کرد، و بار سوم با تقوا) چیست؟
🔹الف. اینها هریک توضیح و تفصیل قبلی و یک گام به جلو است؛ ابتدا بر اصل برقراری صلح تاکید میکند؛ سپس اینکه این صلح و آشتی در مدار عدل و قسط باشد؛ و سپس اینکه در برقرارى صلح، از خدا بترسيد؛ یعنی اگر شما را به عنوان ميانجى پذيرفتند، خدا را در نظر بگيريد و حكم دهيد، نه آنكه اصلاح شما، عملا مايه ظلم و ستم به يكى از طرفين ویا محور آن، جلب منفعتی برای خود شما باشد، تا رفع خصومت بین آن دو.
📚اقتباس از تفسير نور، ج9، ص180
🔹ب. در آیه قبل ناظر به اصلاح در جایی بود که جنگ و قتال رخ داده؛ و در چنین موقعیتی همه سعی میکنند که آتش فتنه را فروبخوابانند؛ لذا تاکیدی بر رعایت تقوا ضرورت نداشت؛ اما این آیه عام و ناظر به هر نزاعی بین دو نفر است؛ و در اینجا گاه افراد میانجی به حساسیت مساله چندان توجه ندارند و بیمبالاتی میورزند و لذا اصرار دارد که حتما تقوا را رعایت کنید.
📚مفاتيح الغيب، ج28، ص106-107
🔹ج. [در آیه قبل خطاب اصلی متوجه کسانی بود که در مقام اصلاح و آشتی دادن هستند؛ اما] تعبیر «اتقوا الله» در اینجا هم ناظر به آشتی دهندگان است و هم ناظر به دو گروه متخاصم (الميزان، ج18، ص315 )؛ یعنی همه شما برای اینکه اصلاح به خوبی انجام شود و مشمول رحمت الهی شوید تقوا را در نظر بگیرید.
🔹د. بر اساس آنچه در جلسه قبل تدبر ۱۸ بیان شد، در آیه قبل چهبسا گام اول ناظر به ابتدای قتال است که صلح و آشتی دادن مومنان و جلوی قتل و خونریزی را گرفتن (ولو با گذشتن از برخی از حقوق) موضوعیت دارد؛ گام دوم در جایی است که گروه سرکش با زور سرجایش نشانده شده؛ و اینجا دیگر باید عدالت رعایت شود و حق مظلوم بازستانده شود؛ آنگاه در این آیه به یک ضابطه کلی در هر دو مورد اشاره میکند و آن رعایت تقواست در مقام آشتی دادن؛ یعنی کسی که میخواهد به وظیفه میانجیگری اقدام کند، هم در گام اول و هم در گام دومی که بیان شد باید بر اساس رعایت تقوای الهی و خود را در محضر خدا دیدن، دست به اقدام برای آشتی بزند؛ نه بر اساس جلب منفعتی برای خود یا تعصبات حزبی و جناحی و ... .
🔹ه. ...
@yekaye
#حجرات_10
یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
.
5️⃣1️⃣ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
قرار دادن این آیه در کنار آیه «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (توبه/۷۱) میتواند حاوی نکات زیبایی در حوزه ارتباطات مومنان باشد.
در این آیه،
رابطه بین مومنان رابطه برادری معرفی شده است که اهتمام به این رابطه با ایجاد صلح و آشتی بین برادران و رعایت تقوا، انسان را در معرض رحمت خداوند قرار می دهد؛ و
در آیه سوره توبه رابطه بین مومنان رابطه ولایی (ولایت متقابل) معرفی شده، که این رابطه رواج امر به معروف و نهی از منکر و اقامه نماز و پرداخت زکات و اطاعت از خدا و رسول را در میان آنان به همراه دارد؛ و این منجر به آن می شود که مورد رحمت الهی واقع شوند.
💢میتوان گفت رابطه ولایی بین مومنان همان رابطه اخوت بین ایشان است؛
و شاید بر همین اساس بتوان گفت مهمترین نمود کنش اصلاحی بین برادران ایمانی همین امر به معروف و نهی از منکر و اقامه نماز و پرداخت زکات و اطاعت از خدا و رسول است؛
یعنی چون فضای ایمانی موجب پیوند برادری بین آنها شده است، پس اگر نزاعی بین آنان واقع شود با رجوع به دستورات الهی و ذیل سایه عبودیت خدا و اطاعت از خدا و رسولش مرتفع می گردد.
💢تنها تفاوتی که بین این دو آیه است این است که در اولی مشمول رحمت شدن را با تعبیر «لعل» آورده اما در دومی با حرف «س»؛
شاید میخواهد نشان دهد که اگر برادری ورزیدید و اصلاح بین خودتان کردید صرفا زمینهای برای رحمت را ایجاد کردید و معلوم نیست قطعا مشمول رحمت شوید؛ اما اگر کاملا روابطتتان را ذیل شریعت تعریف کردید یعنی امر به معروف و نهی از منکر و اقامه نماز و پرداخت زکات و اطاعت از خدا و رسول در میان شما مستقر شد بدانید که حتما و خیلی سریع مشمول رحمت الهی خواهید شد.
@yekaye
#حجرات_10
یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
.
2️⃣1️⃣ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
بعد از توصیه به برقراری اصلاح، به تقوا توصیه کرد.
شاید بدین جهت است که میخواهد تذکر دهد که:
اصلاح و آشتى دادن، آفاتى دارد كه بايد مراقب بود. (تفسير نور، ج9، ص184)
شاید آیه «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً» (نساء/128) بتواند به تفسیر بهتر این آیه کمک کند.
در آنجا نیز اگرچه توصیه به صلح و آشتی داده است اما در ادامه توضیح داده که اما هر نفسی در محضر «شح» خویش است؛ یعنی هرکس خودخواه است و این خودخواهی نمی گذارد که صلح و آشتی منصفانهای برقرار شود؛ و از این رو، وقتی هر نفسی «شح» خویش را طلب میکند، و تقوا هم در حقیقت همین نگه داشتن شح نفس خویش است: « فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون» (تغابن/۱۶)؛ و اگر واقعا میخواهیم صلح و آشتی برقرار شود باید تقوا را در این میان خیلی جدی رعایت کنیم.
@yekaye
#حجرات_10
یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
.
6️⃣1️⃣ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
ناظر به حدیث۱ و تحلیلی که درباره ضرورت برادری بین مومنان شده این حکایت قابل تامل است:
📜حکایت
سفيان ثورى به مردى قریشى از اهل مكه گفت: ما را نزد جعفر بن محمد [= امام صادق عليه السلام] ببر.
آن مرد گويد: او را خدمتش بردم كه دیدیم آن حضرت بر مركب خويش سوار شده [و عازم جایی] است.
سفيان به ایشان عرض كرد: یا اباعبداللَّه! حديث سخنرانى پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله را در مسجد خيف براى ما باز گو!
فرمود: اكنون كه سوار شدهام، بگذار دنبال كارم بروم، وقتى آمدم برايت ميگويم.
عرض كرد:
تقاضا ميكنم بحق قرابتى كه با پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله دارى، که همین الان برايم بازگویی.
حضرت پياده شد. سفيان عرض كرد: امر بفرمائيد برايم دوات و كاغذى بياورند تا آن را بنويسم. حضرت دوات و كاغذ خواست و سپس فرمود بنويس:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ؛ این است خطبه رسول الله صلّى اللَّه عليه و آله در مسجد خيف:
خداوند دلشاد كند بندهای را كه سخن مرا بشنود و آن را درك و حفظ كند، سپس آن را به كسی كه نشنيده برساند، که ای بسا كسی كه فقهای [= نکته عمیقی] را حمل كند ولی خودش فقيه [= عمیق و نکتهفهم] نيست و ای بسا كسی كه فقهای را به كسی كه از او فقیهتر است حمل كند.
سه چيز است كه دل مرد مسلمان در آنها خيانت نمیكند: اخلاص عمل برای خدا و خیرخواهی نسبت به رهبران مسلمانان و همراهی دائمی با جماعت آنان، زيرا كه دعوت آنان [= رهبران] شامل همه كسانی است كه پشت سر آنهایند.
مومنان برادرند و خونهای آنان برابر است و كمترين آنها میتواند از سوی آنان تعهّد بدهد؛ و آنان در برابر غیرشان یک دست واحدند.
سفيان اين حديث را نوشت و بر امام عرضه كرد، سپس حضرت سوار شد و من و سفيان آمديم.
در بين راه سفيان به من گفت: باش تا در اين حديث نظرى كنم.
به او گفتم: به خدا سوگند كه امام صادق ع چيزى را به گردنت گذاشت كه هرگز از عهده آن برنيایى.
گفت: آن چيست؟
گفتم: اينكه فرمود: «سه چيز است كه دل مرد مسلمان در آنها خيانت نمیكند: اخلاص عمل برای خدا»؛ اینکه معلوم است؛ اما در ادامه فرمود «و خیرخواهی نسبت به رهبران مسلمانان». آيا اين رهبران كه خيرخواهى آنها بر ما واجب است كيانند؟ آيا مقصود معاوية بن ابى سفيان و يزيد بن معاويه و مروان بن حكم و كسانى است كه شهادتشان نزد ما پذيرفته نيست و نماز خواندن پشت سرشان جايز نيست ؟ و اینكه فرمود «و همراهی دائمی با جماعت آنان»، آيا كدام جماعت از مسلمانان است؟ آيا مقصود مرجئى است كه ميگويد: كسى كه نماز نخواند و روزه نگيرد و غسل جنابت نكند و كعبه را خراب كند و با مادرش نزديكى كند، ايمان جبرئيل و ميكائيل را دارد؟! يا قَدَرى است كه عقيده دارد آنچه خداى عز و جل خواهد واقع نمیشود و آنچه شيطان بخواهد واقع میشود؟! يا حرورى [= خوارج] است كه از على بن ابى طالب عليه السلام بيزارى میجويد و به کفر آن حضرت شهادت میدهد؟! آيا جَهْمى است كه عقيده دارد هر چه هست، همان شناختن خداى يكتاست و ايمان چيزى جز اين نيست؟!
سفيان گفت: واى بر تو، خود آنان [= شیعیان پیروان خود امام صادق ع در این زمینه] چه میگویند؟
گفتم: آنها ميگويند: همانا به خدا سوگند كه على بن ابى طالب عليه السلام امام و رهبری است كه خيرخواهيش بر ما لازم است، و جماعتى كه بايد با آنها همراه بود، اهل بیت او هستند.
سفيان نوشته را پاره كرد و گفت: اين خبر را به كسى نگو.
📚الكافي، ج1، ص403-404
@yekaye
#حجرات_10
👇سند و متن اصل حکایت👇
سند و متن حکایت مذکور در تدبر6️⃣1️⃣
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ قُرَيْشٍ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ قَالَ:
قَالَ سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ: اذْهَبْ بِنَا إِلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ.
قَالَ: فَذَهَبْتُ مَعَهُ إِلَيْهِ فَوَجَدْنَاهُ قَدْ رَكِبَ دَابَّتَهُ. فَقَالَ لَهُ سُفْيَانُ: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ! حَدِّثْنَا بِحَدِيثِ خُطْبَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ.
قَالَ: دَعْنِي حَتَّی أَذْهَبَ فِي حَاجَتِي فَإِنِّي قَدْ رَكِبْتُ فَإِذَا جِئْتُ حَدَّثْتُكَ.
فَقَالَ: أَسْأَلُكَ بِقَرَابَتِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لَمَّا حَدَّثْتَنِي.
قَالَ فَنَزَلَ فَقَالَ لَهُ سُفْيَانُ: مُرْ لِي بِدَوَاةٍ وَ قِرْطَاسٍ حَتَّی أُثْبِتَهُ. فَدَعَا بِهِ.
ثُمَّ قَالَ: اكْتُبْ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ؛
خُطْبَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ:
نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِي فَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ تَبْلُغْهُ يَا أَيُّهَا النَّاسُ لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ لَيْسَ بِفَقِيهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَی مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ ثَلَاثٌ لَا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِيطَةٌ مِنْ وَرَائِهِمْ. الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ يَدٌ عَلَی مَنْ سِوَاهُمْ يَسْعَی بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ.
فَكَتَبَهُ سُفْيَانُ ثُمَّ عَرَضَهُ عَلَيْهِ وَ رَكِبَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ جِئْتُ أَنَا وَ سُفْيَانُ. فَلَمَّا كُنَّا فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ قَالَ لِي: كَمَا أَنْتَ حَتَّی أَنْظُرَ فِي هَذَا الْحَدِيثِ.
فَقُلْتُ لَهُ: قَدْ وَ اللَّهِ أَلْزَمَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ رَقَبَتَكَ شَيْئاً لَا يَذْهَبُ مِنْ رَقَبَتِكَ أَبَداً.
فَقَالَ: وَ أَيُّ شَيْءٍ ذَلِكَ؟
فَقُلْتُ لَهُ: «ثَلَاثٌ لَا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ: إِخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ» قَدْ عَرَفْنَاهُ؛ «وَ النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ»؛ مَنْ هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ يَجِبُ عَلَيْنَا نَصِيحَتُهُمْ؟ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ وَ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ وَ مَرْوَانُ بْنُ الْحَكَمِ وَ كُلُّ مَنْ لَا تَجُوزُ شَهَادَتُهُ عِنْدَنَا وَ لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ خَلْفَهُمْ؟! وَ قَوْلُهُ «وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ»؛ فَأَيُّ الْجَمَاعَةِ؟ مُرْجِئٌ يَقُولُ: مَنْ لَمْ يُصَلِّ وَ لَمْ يَصُمْ وَ لَمْ يَغْتَسِلْ مِنْ جَنَابَةٍ وَ هَدَمَ الْكَعْبَةَ وَ نَكَحَ أُمَّهُ فَهُوَ عَلَی إِيمَانِ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ؟! أَوْ قَدَرِيٌّ يَقُولُ: لَا يَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَكُونُ مَا شَاءَ إِبْلِيسُ؟! أَوْ حَرُورِيٌّ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ شَهِدَ عَلَيْهِ بِالْكُفْرِ؟! أَوْ جَهْمِيٌّ يَقُولُ: إِنَّمَا هِيَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ وَحْدَهُ لَيْسَ الْإِيمَانُ شَيْءٌ غَيْرُهَا؟!
قَالَ: وَيْحَكَ؛ وَ أَيَّ شَيْءٍ يَقُولُونَ؟
فَقُلْتُ: يَقُولُونَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع وَ اللَّهِ الْإِمَامُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْنَا نَصِيحَتُهُ، وَ لُزُومُ جَمَاعَتِهِمْ أَهْلُ بَيْتِهِ!
قَالَ: فَأَخَذَ الْكِتَابَ فَخَرَقَهُ؛ ثُمَّ قَالَ: لَا تُخْبِرْ بِهَا أَحَداً.
📚الكافي، ج1، ص403-404
@yekaye
#حجرات_10
یک آیه در روز
۱۰۷۵) 📖 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّ
.
3️⃣ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»
رابطه بین مؤمنان، رابطه اخوت (خواهری و برادری) است.
📝 #اخوت (خواهری و برادری) #در_قرآن
در نکات ادبی اشاره شد که کلمه «اخوت» به معنای اعم از خواهری و برادری است؛
یعنی هم به رابطه بین برادران و هم بین خواهران و هم بین برادران و خواهران اصلاق میشود و بهترین شاهد بر این مدعا هم آیه «وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْن: پس اگر «اخوه»ای بودند اعم از زنان و مردان، پس سهم مذکر همانند سهم دو مونث است» (نساء/۱۷۶) و نیز آیه «فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُس: و اگر متوفی «اخوه»ای [= برادر یا خواهری] داشت پس سهم مادر او یک ششم میشود (نساء/۱۱)» است که به وضوح برای این معنای عام به کار رفته است.
قرآن کریم بحث اخوت را از همین وضعیت عادی تکوینی (نسبت بین فرزندانِ والدین مشترک) شروع کرده، اما آن را به بسیاری از پیوندهای بین انسانها تعمیم داده است؛ به طوری که از ۹۶ باری که از این ماده استفاده کرده، تنها یک مورد آن در مورد روابط بین انسانها نیست؛ یعنی آیه: «وَ ما نُريهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلاَّ هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (زخرف/48).
مروری بر آیات مربوط به اخوت در قرآن کریم ابعاد زیبا و متنوعی از این تعمیم را نشان میدهد که درسهای فراوانی برای فهم روابط اجتماعی بین انسانها دارد و در اینجا ابتدا خلاصهای از مطلب (بدون ذکر آیات مربوطه) تقدیم میشود و سپس همان مطلب به طور مفصل همراه با تک تک آیات مربوطه تقدیم میشود:
@yekaye
👇ادامه مطلب👇