eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
. 1⃣ «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ يَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لِلَّهِ ميراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ» اغلب مردم می‌پندارند با نگه داشتن اموال نزد خود و خرج نکردن آن در راهی که وظیفه‌شان است نفع بیشتری عایدشان می‌شود؛ چرا که هرچه پول بیشتری در اختیار داشته باشند، می‌توانند دلخواه‌های خود را به دست آورند؛ 🤔اما سخت در اشتباه‌اند. زیرا: 🔹اولا اموال زمانی ارزش دارد که واقعا انسان را به دلخواه‌های خود برساند؛ اما وقتی که انسان از طرفی یقین دارد که می‌میرد و این اموال کارایی‌شان را از دست می‌دهند، و از طرف دیگر، قیامتی در پیش است که بابت این بخل ورزیدن مواخذه شدید می‌شود و همینها که نگه داشته بود وبال گردنش می‌شود، آیا واقعا در مجموع انسان را به دلخواهش رسانده یا از دلخواهش (یعنی همان آسایش و لذت و ...) دورتر کرده است⁉️ 🔹ثانیا آیا خودش، بتنهایی و مستقل از اراده خداوند، اینها را به دست آورده است یا خداوند از فضلش او را بهره‌مند ساخته است (یعنی آیا ممکن بود که خدا نخواهد و او بتواند پولدار شود)⁉️ اگر اوست که از فضلش اینها را داده و میراث آسمانها و زمین در اختیار خداست، آیا به یک لحظه نمی‌تواند همه اینها را از او بگیرد⁉️ جالب اینجاست که نه‌تنها می‌تواند، بلکه چنین هم می‌کند: در لحظه مرگ به آنی همه چیزش را از او می‌گیرد؛ و هیچکس هم نمی داند کی می‌میرد! 🔹ثالثاً توجه ندارند که خداوند به هر کاری که انجام دهند آگاه است؛ و نمی‌توانند هر کاری که می‌خواهند بکنند و از عذابش ایمن باشند. 💠تاملی با خویش ما چه اندازه به مال و ثروت خویش دل بسته‌ایم؟ آیا خویش ( و و رفع نیازمند خویشان و ...) را ادا می‌کنیم؟ نکند از آن افرادی باشیم که وقتی بدهی شرعی‌مان (مثلا خمسی که بر ما واجب شده) اندک است، با دقت تمام حسابرسی و ادا می کنیم؛ اما همین که به هر دلیلی خداوند ثروتی را روزی‌مان کرد، برای ادای واجب شرعی هزار بهانه جور می‌کنیم؟! 📝تذکری در ⛔️برخی گمان می‌کنند که خمس تنها به درآمدهایی که دست نخورده باقی مانده تعلق می‌گیرد و می‌پندارند که اگر درآمدشان به سرمایه تبدیل شد، خمس ندارد. 💢در حالی که خمس بر اصل مالی که انسان به عنوان قرار می‌دهد، نیز واجب است (مگر در شرایط خاصی که هرکس به فتوای مرجعش مراجعه کند). مثلا اگر کسی، علاوه بر خانه مسکونی ویا اتومبیل شخصی‌اش، خانه یا اتومبیلی دارد که اجاره داده است، این خانه یا اتومبیل جزء سرمایه او محسوب می‌شود؛ و خمس اصل آن هم لازم است. @Yekaye
. 7️⃣ «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ ... رَبائِبُكُمُ اللاَّتي‏ في‏ حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللاَّتي‏ دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ» در این آیه، ازدواج با دخترِ زن حرام شمرده شده، مگر اینکه به آن زن ورود نشده باشد. درباره اینکه مقصود از این ورود و دخول چیست، دو دیدگاه مطرح است: 🍃الف. مقصود، جماع [= عروسی کردن] است؛ یعنی اگر رابطه جنسی هم رخ دهد ولی به حد جماع نرسد، شامل این حرمت نمی‌شود. (منسوب به ابن عباس، به نقل از مجمع البيان، ج‏3، ص48) 🍃ب. مقصود هر حدی از رابطه جنسی است، هرچند به حد جماع نرسد؛ که نظر اغلب شیعه است ولو که برخی در آن اختلاف دارند (مجمع البيان، ج‏3، ص48) 💠نکته تخصصی در کشف تلازم بین احکام حرمت و محرمیت در اغلب موارد، از مهمترین شواهد اصیل و ریشه‌دار بودن از زمان پیامبر ص است. اینکه اصل شرعی را عموم فقهای شیعه و سنی از ضروریات دین، شمرده‌اند صرفا به خاطر وجود چند روایتی که مستقیما میزان پوشش زن را معین کرده‌اند، نیست، تا کسی توهم کند که با مناقشه در سند برخی از این روایات، می‌تواند اصل وجوب شرعی چنین امری را زیر سوال ببرد. یعنی حتی اگر از تواتر معنوی* روایاتی که مستقیما محدوده پوشش واجب شرعی برای زن را هم معین می‌کند صرف نظر کنیم؛ سایر احکام شریعت و سوال و جواب‌هایی که در این حوزه‌ها واقع شده، به طور مستقیم یا غیرمستقیم خبر از رواج و جدی بودن و قطعی بودن وجود این حکم شرعی در ذهن سوال کننده و جواب دهنده (پیامبر یا امام) بوده است؛ و از این روست که این حکم شرعی، همانند احکامی مانند نماز و روزه، جزء‌ ضروریات دین به حساب می‌آیند. 🤔مثلا احادیثی که موجب گردیده برخی از فقها نظر «ب» را برگزینند (مانند حدیث12) بوضوح در خصوص را مصداقی از جنسی ‌ای که موجب و فرزند آن زن می‌شود دانسته است.** ✳️ پی نوشت‌ها * تواتر گاهی لفظی است، یعنی عین عبارت توسط روایان بسیار متعدد نقل شده، گاهی معنوی است، یعنی معنا و حکمی که مورد نظر است به طرق گوناگون نقل شده که این طرق به حد تواتر می‌رسد. لازم به ذکر است که در جایی که تواتر حاصل می‌شود صحت سند شرط نیست؛ و خود تواتر (نقل یک مطلب از طرق متعددی که متمایز از یکدیگرند) حتی اگر راویانش ضعیف باشند، بتنهایی اثبات کننده اعتبار مطلب مورد نظر است؛ از این رو، مناقشات برخی از افراد درباره سند روایات حجاب، لطمه‌ای به اعتبار اصل این حکم شرعی نمی‌زند. **جالب اینجاست که فقهایی هم که نظر «الف» را دارند و حرمت را منوط به تحقق جماع می‌دانند، باز هم این گونه احادیث را درست دانسته، و صرفا به جای حرمت ازدواج با فرزندِ چنین زنی، فتوا به کراهت آن داده‌اند. (مانند شیخ طوسی در استبصار، ج3، ص63) آنچه به عنوان شاهد بحث ما مهم است این است که در گفتگوی مذکور در این حدیث، پوشاندن موی سر، در عداد سایر روابط جنسیِ کمتر از جماع قلمداد شده است. @yekaye
. 5️⃣1️⃣ «وَ لا تَجَسَّسُوا» در تدبر قبل تبیین شد عرصه‌ای که عرصه مجاز برای تجسس است آنجایی است که حکومت وظیفه‌ای که برای حفظ جامعه و جلوگیری از آسیب زدن به نظم و امنیت عمومی دارد؛ و تفاوت مهم اسلام با نظامات دیگر این است که اسلام اجازه نمی‌دهد کارگزاران حکومت برای انجام هرگونه اطلاعاتی به تجسس در احوال مردم برخیزند. این عدم اجازه اسلام برای ، ناظر به مسائل و هم می‌شود؛‌ یعنی اگرچه نسبت به تحقق و ارتقای اخلاق انسانی و احکام شریعت (همان احکام ارشادی و مولوی که در تدبر ۱۲ تبیین شد) مسئولیت دارد، اما حق تعرض به خلوت و حریم خصوصی انسانها و تجسس از احوال غیرعلنی آنها را ندارد؛ و این مساله بقدری در اسلام مهم است که اثبات گناهان خلاف عفت عمومی (همچون زناکاری) که اجرای حد شرعی در پی دارد، را منوط به شهادت چهار شاهد عادل کرده است، که حتی اگر یک یا دو یا سه نفر شهادت دهند همه آنها مجازات می‌شوند؛ یعنی در این گونه موارد هم باید بشدت علنی شده باشد تا حکومت بخواهد مداخله کند. 🤔پس اگر افراطی در این زمینه از برخی از مدعیان دینداری مشاهده می‌شود، خلاف صریح تعالیم اسلامی است؛ به نحوی که حتی اگر کسی که خود را حاکم جامعه اسلامی می‌داند به این کار اقدام کند مسلمانان حق دارند وی را از این تجسس نهی کنند. مثلا خلیفه دوم بارها این آیه را زیر پا گذاشت ولی هربار از جانب مسلمانان (حتی از جانب گناهکارانی که با تجسس وی، گناهشان برملا شده بود) بشدت مورد مذمت واقع شد؛ و فضای جامعه دینی در جدی گرفتن حرمت تجسس چنان بود که این کسی که بر مسند خلافت نشسته بود چاره‌ای جز عقب‌نشینی نمی‌دید. و این واقعه‌ای است که مورد اذعان شیعه و سنی بوده است، و به همین مناسبت، ‌علاوه بر حکایتی که در تدبر قبل گذشت چند حکایت دیگر از کتب معتبر شیعه و سنی تقدیم می‌شود: 📜حکایت ۲ 💢الف. به عمر بن خطاب خبر دادند که ابامحجن ثقفی همراه با عده‌ای از دوستانش در منزلش مشغول شرابخواری هستند. عمر راه افتاد تا بر او وارد شد و فقط یک نفر را نزد او دید. ابومحجن گفت: یا امیر! این کار برایت حلال نبود چرا که خداوند تو را از تجسس نهی کرده بود. عمر گفت: این چه می‌گوید؟ زید بن ثابت و عبدالله بن ارقم گفتند: راست می‌گوید. پس عمر بیرون آمد و از آنجا رفت. 📚تفسير عبد الرزاق، ج3،/ص 223 ؛ 📚الكشف والبيان (تفسير الثعلبي)، ج۹، ص۸۳؛ 📚مجمع البیان، ج‏9، ص203 ؛ 📚قریب به این مضمون در الأمالی (للطوسی)، ص130 هم روایت شده است. 💢ب. عمر شب در حال گشت زدن در شب بود که صدایی شنید. مظنون شد. از دیوار بالا رفت. ‌زن و مردی را در کنار بساط شراب دید. گفت: ای دشمن خدا! آیا گمان می‌کنی که تو معصیت می‌کنی و خدا تو را می‌پوشاند؟ گفت: ای امیر! اگر من یک مورد معصیت خدا کردم تو در سه مورد معصیت کردی: خداوند متعال فرمود «و لا تجسسوا» (حجرات/۱۲) و تو تجسس کردی؛ و فرمود: «به خانه‌ها از درشان وارد شوید» (بقره/۱۸۹) و تو از دیوار وارد شدی؛ و فرمود: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید وارد خانه‌ای غیر از خانه خودتان نشوید مگر اینکه ابتدا انس برقرار کنید و بر اهل خانه سلام کنید» (نور/۲۷) و تو بدون سلام وارد شدی. ... 📚البصائر والذخائر (ابوحیان توحیدی)، ج6، ص137 ؛ 📚شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏1، ص182 ؛ 📚الدر المنثور، ج‏6، ص93 💢ج. عبدالرحمن عوف حکایت کرده که یکبار همراه با عمر بن خطاب شبانه مشغول گشت زدن بودند که دیدند چراغی در خانه‌ای روشن است. سراغش رفتند وقتی نزدیک شدند صداهای بلند و نامناسبی می‌آمد. عمر گفت: آیا می‌دانی خانه کیست؟ گفتم: نه. گفت: خانه ربیعة‌بن امیة‌ بن خلف است و الان مشغول شرابخواری‌اند؛ به نظرت چه کنیم؟ گفتم: آیا می‌دانی که ما کاری کرده‌ایم که خداوند ما را از آن نهی کرده و فرموده: «تجسس نکنید» (حجرات/۱۲) و ما تجسس کردیم. پس عمر از آنجا برگشت و آنها را رها کرد. 📚مصنف عبد الرزاق، ج10، ص231 ، 📚الثقات لابن حبان، ج4، ص267؛ 📚مسند الشاميين للطبراني، ج3، ص60؛ 📚المستدرك على الصحيحين للحاكم، ج4، ص419 ؛ 📚الكشف والبيان (تفسير الثعلبي)، ج۹، ص۸۳؛ 📚الدر المنثور، ج‏6، ص93 @yekaye 👇ادامه مطلب👈 https://eitaa.com/yekaye/10163