eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
114 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۱۱۱۷) 📖 و فاكِهَةً وَ أَبّاً 📖 ترجمه 💢و میوه‌ای و چراگاهی سوره عبس (۸۰) آیه ۳۱ ۱۴۰۲/۹/۲۹ ۶ جمادی‌الثانی ۱۴۴۵ @yekaye
. 1️⃣ «وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا» غالبا مقصود از «فاكِهَة» را میوه‌هایی که انسان می‌خورد دانسته‌اند و مقصود از «أَبًّا» را چراگاه و مراتعی که چارپایان در آنها می‌چرند؛ و گفته شده که «أَبّ» برای حیوان همانند «فاکهه» برای انسان است (مثلا: مجمع البيان، ج‏10، ص668 ؛ البحر المحيط، ج‏10، ص410)؛ که بر این اساس در واقع خداوند دارد به دو دسته مهم گیاهانی که به ترتیب مورد استفاده انسان و حیوان‌اند اشاره می‌کند، با این توجه که غالبا میوه محصول درختانی است که انسان در پرورش آن نقش دارد و چراگاه غالبا گیاهانی هستند که خودرو هستند؛ که خداوند با بارش باران این دو را برای این دو گروه مهیا کرده است، چنانکه در آیه بعد می‌فرماید: «مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ» (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص19). ▪️این توضیح بر اساس قول مشهور در تفسیر این دو کلمه است؛ چنانکه از اغلب قدمای مفسران همچون ابن عباس و مجاهد و سدی و عبد بن حمید و ضحاک و عکرمه و حسن و سعید بن جبیر (الدر المنثور، ج‏6، ص316-317 ) و ابوحنیفه و بیضاوی و نیز اغلب اهل لغت همچون ابن یزیدی و هروی و زمخشری و زجاج و فراء و زبیدی (تاج العروس، ج‏1، ص293) همین توضیح آمده است؛ اما در خصوص این دو کلمه تفاسیر دیگری هم بیان شده است؛ از جمله: 🌴الف. از ابن عباس این قول هم نقل شده که «أَبًّا» میوه تر و تازه است (الدر المنثور، ج‏6، ص316 ). ب. از کلبی نقل شده که «فاکهه» گیاهان تر و تازه است و «أب» گیاهان 🌴خشک (البحر المحيط، ج‏10، ص410 )؛ برخی این مطلب را این گونه نقل کرده‌اند که «فاکهه» میوه تر و تازه است؛ اما «أب» میوه‌هایی که خشک می‌کنند که در زمستان مصرف کنند (مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج‏31، ص60 ). ج. از ضحاک و جلال نقل شده که «أب» خصوص کاه است (البحر المحيط، 🌴ج‏10، ص410 ؛ الدر المنثور، ج‏6، ص317 ؛ تاج العروس، ج‏1، ص293 ). 🌴د. از ابورزین نقل شده که «أب» مطلق گیاه است؛ و از عطاء و ثعلب هم نقل شده که «أب» هر چیزی است که از زمین بروید (الدر المنثور، ج‏6، ص317 ؛ تاج العروس، ج‏1، ص293 ). 🌴ه. فخر رازی به این قول متمایل شده که «فاکهه» همه میوه‌هاست غیر از انگور و زیتون و خرما، زیرا که در این آیه بعد از این سه آمده و معطوف باید غیر از معطوف علیه باشد (مفاتيح الغيب، ج‏31، ص60 )؛ در حالی که این دلیل قانع‌کننده نیست، زیرا می‌تواند آنها از باب اعتنای خاصی که بدانها هست مقدم آمده باشد و بعد کل میوه‌ها اشاره شده باشد (الميزان، ج‏20، ص210 ). @yekaye
. 2️⃣ «وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا» کلمه «أَبًّا» از کلمات خاص و کم‌کاربرد قرآنی است که چنانکه بیان شد به معنای چراگاه است و معانی دیگری هم برایش گفته‌اند. چنانکه در حدیث ۱ اشاره شد از وقایعی که در کتب اهل سنت با سندهای گوناگون آمده است و در بسیاری از کتب تفسیری اهل سنت ذیل همین آیه آمده است این واقعه است که دو خلیفه اول، زمانی که بر مصدر امور بودند، در خصوص معنای این کلمه اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند و دیدیم عمر حتی با تازیانه مانع می‌شد از اینکه کس دیگری هم بخواهد پاسخ سوال مردم در خصوص این آیه را بدهد! بسیاری از اهل سنت هم این را جزء محاسن آن دو می‌شمرند چنانکه در مقدمه بسیاری از کتاب‌های تفسیری اهل سنت، وقتی در مقام ضرورت پرهیز از تفسیر به رأی سخن گفته می‌شود به این جملات ابوبکر و عمر اشاره می‌کنند (مثلا ر.ک: تفسير القرطبي، ج1، ص34 ؛ بحر العلوم (تفسير السمرقندي) ج1، ص12 ؛ تفسير الراغب الأصفهاني، ج1، ص37 ؛ تفسير البغوي، ج1، ص17 ؛ تفسير الخازن (لباب التأويل في معاني التنزيل) ج1، ص6 ؛ تفسير ابن كثير، ج1، ص11 ؛ تفسير القاسمي (محاسن التأويل) ج1، ص54 و ۹۹ ). این نکته که وقتی آنان معنای این کلمه را ندانستند از خودشان معنایی برای این کلمه نساختند جای قدردانی دارد، اما مساله این است که چرا افراد را به کسانی که این معنا را می‌دانند ارجاع ندادند؟ و چرا عمر اگر کس دیگری می‌خواست آنچه اینها نمی‌دانند را به مردم بگوید با تازیانه سراغش می‌رفت؟ مساله زمانی جالب‌تر می‌شود که به یاد آوریم که عمر همان کسی است که وقتی پیامبر اکرم در بستر بیماری افتادند و در شرف رحلت بودند با گفتن جمله «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ: کتاب خدا برای ما کفایت می‌کند» مانع وصیت رسول الله شد که می‌خواست مسیر بعد از خویش را چنان معلوم کند که کسی به گمراهی نیفتد (قبلا در بحث از آیه اول سوره حجرات در جلسه ۱۰۶۶ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-01/ ذیل عنوان «مصداق فاجعه‌آمیز صدا بلند کردن بر سر پیامبر در تاریخ» سندهای متعدد وقوع این سخن توسط عمر ارائه شد در زمانی که رسول الله ص قصد داشت مطلبی بنویسید که مردم بعد از وی گمراه نشوند؛ و نشان دادیم این واقعه در معتبرترین کتابهای اهل سنت مثل صحیح بخاری و مسلم آمده و اصلا قابل انکار نیست). شک نداریم که پرهیز از سخن گفتن بدون علم، بویژه در خصوص کتاب خدا، کار قابل تقدیری است، اما سوال ما این است که چگونه عمر بین «کتاب خدا کافی است» و «بی‌اطلاعی حتی در حد برخی معانی ظاهری کلمات این کتاب» جمع می‌کرد و کسی که خودش می‌داند خودش و دیگران علم کافی به کتاب خدا ندارند (وقتی دیگران که اظهارنظر می‌کنند را تازیانه می‌زند در خوش بینانه‌ترین حالت که برخی علمای اهل سنت توضیح داده‌اند مقصودش این است که شما هم بلد نیستید و در چیزی که بلد نیستید اظهارنظر نکنید)، چرا با ادعای کتاب خدا کافی است مانع ابلاغ وصیت پیامبر اکرم ص، در خصوص نشان دادن مسیری که هیچکس دچار انحراف نخواهد شد، می‌شود؟! @yekaye