☀️۴) سفیانبنسمط گوید:
مردی از امام صادق (علیه السلام) از اسلام و ایمان سؤال کرد که فرق بین آن دو چیست؟ حضرت پاسخش را نداد. دوباره از ایشان سؤال کرد. باز حضرت پاسخش را نداد.
سپس در راه به هم برخورد کردند درحالیکه وی آمادهی کوچکردن بود. حضرت به او فرمود: «گویا آماده سفری»؟
عرض کرد: «آری».
فرمود: «پس در مسجد الحرام مرا ببین»!
آن مرد آنجا خدمت حضرت رسید و دوباره سؤال کرد: «چه فرقی بین اسلام و ایمان است»؟
فرمود: «اسلام همان ظاهری است که مردم بر آنند: شهادت به اینکه خدایی جز الله نیست و واحد است و شریکی ندارد، و اینکه حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) بنده و پیامبر اوست؛ و برپا داشتن نماز و پرداختن زکات و حجّ خانه خدا، و روزه ماه رمضان، این اسلام است.
سپس فرمود: ایمان شناخت این امر [امامت] است به علاوه این؛ پس اگر کسی بدان اقرار کرد ولی این امر را نشناخت، مسلمان است و در عین حال گمراه».
📚الكافي، ج2، ص24-25
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ السِّمْطِ قَالَ:
سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْإِسْلَامِ وَ الْإِيمَانِ مَا الْفَرْقُ بَيْنَهُمَا؛ فَلَمْ يُجِبْهُ. ثُمَّ سَأَلَهُ؛ فَلَمْ يُجِبْهُ.
ثُمَّ الْتَقَيَا فِي الطَّرِيقِ وَ قَدْ أَزِفَ مِنَ الرَّجُلِ الرَّحِيلُ؛ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: كَأَنَّهُ قَدْ أَزِفَ مِنْكَ رَحِيلٌ؟!
فَقَالَ: نَعَمْ.
فَقَالَ: فَالْقَنِي فِي الْبَيْتِ.
فَلَقِيَهُ، فَسَأَلَهُ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ الْإِيمَانِ مَا الْفَرْقُ بَيْنَهُمَا؟
فَقَالَ: الْإِسْلَامُ هُوَ الظَّاهِرُ الَّذِي عَلَيْهِ النَّاسُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ وَ حِجُّ الْبَيْتِ وَ صِيَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَهَذَا الْإِسْلَامُ.
وَ قَالَ: الْإِيمَانُ مَعْرِفَةُ هَذَا الْأَمْرِ مَعَ هَذَا فَإِنْ أَقَرَّ بِهَا وَ لَمْ يَعْرِفْ هَذَا الْأَمْرَ كَانَ مُسْلِماً وَ كَانَ ضَالًّا.
@yekaye
☀️۵) ابوبصیر گوید: شنیدم که امام باقر (علیه السلام) میفرمود:
[خداوند میفرماید] «آن اعراب گفتند: ایمان آوردیم؛ بگو ایمان نیاوردهاید ولکن بگویید اسلام آوردیم» (حجرات/۱۴)؟ پس هرکس گمان کند که آنها ایمان آوردهاند، دروغ گفته است ویا گمان کند که آنها اسلام هم نیاوردهاند، باز دروغ گفته است.
📚الكافي، ج2، ص25
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ:
«قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا»؛ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُمْ آمَنُوا فَقَدْ كَذَبَ؛ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُمْ لَمْ يُسْلِمُوا فَقَدْ كَذَبَ.
@yekaye
☀️۶) الف. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند:
به خاطر اسلام خون حفظ میشود [= حفظ جان شخص واجب میگردد]، و امانت ادا میگردد، و نکاح با زنان حلال میشود؛ ولی ثواب بر مدار ایمان است.
📚الكافي، ج2، ص24
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ أَيْمَنَ عَنِ الْقَاسِمِ الصَّيْرَفِيِّ شَرِيكِ الْمُفَضَّلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
الْإِسْلَامُ يُحْقَنُ بِهِ الدَّمُ وَ تُؤَدَّى بِهِ الْأَمَانَةُ وَ تُسْتَحَلُّ بِهِ الْفُرُوجُ، وَ الثَّوَابُ عَلَى الْإِيمَانِ.
☀️ب. در روایتی طولانی فردی از اهل شام خدمت امام صادق ع میرسد برای مناظره با اصحاب ایشان؛ و بعد از بحثهای مفصلی که با خود امام مطرح میکند قانع میشود.
وی نهایتا به حقانیت ایشان اذعان میکند و میگوید: الان من به خداوند اسلام آوردم.
حضرت در پاسخ میفرمایند: بلکه الان به خداوند ایمان آوردی؛ همانا اسلام پیش از ایمان است، و بر اساس اسلام است که افراد از یکدیگر ارث میبرند و ازدواج جایز میگردد؛ ولی ایمان آن است که بر اساس آن پاداش داده میشود.
📚الكافي، ج1، ص173
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَوَرَدَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ إِنِّي رَجُلٌ صَاحِبُ كَلَامٍ وَ فِقْهٍ وَ فَرَائِضَ وَ قَدْ جِئْتُ لِمُنَاظَرَةِ أَصْحَابِكَ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: ...
فَأَقْبَلَ الشَّامِيُّ يَقُولُ: صَدَقْتَ؛ أَسْلَمْتُ لِلَّهِ السَّاعَةَ.
فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: بَلْ آمَنْتَ بِاللَّهِ السَّاعَةَ، إِنَّ الْإِسْلَامَ قَبْلَ الْإِيمَان،ِ وَ عَلَيْهِ يَتَوَارَثُونَ وَ يَتَنَاكَحُونَ، وَ الْإِيمَانُ عَلَيْهِ يُثَابُون؛ ...
@yekaye
☀️۷) سماعه گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «مرا از اسلام و ایمان با خبر ساز که آیا آن دو مختلفند»؟
فرمود: «ایمان شریک اسلام است، ولی اسلام شریک ایمان نیست» [= هر مومنی مسلمان است؛ اما هر مسلمانی مومن نیست].
عرض کردم: «برایم آن دو را توصیف بفرمایید».
فرمود: «اسلام شهادت دادن است به اینکه خدایی جز الله نیست، و تصدیق پیامبر (صلی الله علیه و آله) است، و به همین مقدار، خون محترم میشود، و بر اساس آن حکم ازدواج و ارث جریان مییابد، و عموم مردم همین ظاهر را دارند؛ ولی ایمان، هدایت است و آنچه که از صفات اسلام در دل ثابت شود و در عمل ظهور نماید. ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است، زیرا ایمان در ظاهر شریک اسلام است، ولی اسلام در باطن شریک ایمان نیست، گرچه در گفتار و صفت جمع شوند».
📚الكافي، ج2، ص25
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: أَخْبِرْنِي عَنِ الْإِسْلَامِ وَ الْإِيمَانِ أَ هُمَا مُخْتَلِفَانِ؟
فَقَالَ: إِنَّ الْإِيمَانَ يُشَارِكُ الْإِسْلَامَ وَ الْإِسْلَامَ لَا يُشَارِكُ الْإِيمَانَ.
فَقُلْتُ: فَصِفْهُمَا لِي.
فَقَالَ: الْإِسْلَامُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ التَّصْدِيقُ بِرَسُولِ اللَّهِ ص بِهِ حُقِنَتِ الدِّمَاءُ وَ عَلَيْهِ جَرَتِ الْمَنَاكِحُ وَ الْمَوَارِيثُ وَ عَلَى ظَاهِرِهِ جَمَاعَةُ النَّاسِ؛ وَ الْإِيمَانُ الْهُدَى وَ مَا يَثْبُتُ فِي الْقُلُوبِ مِنْ صِفَةِ الْإِسْلَامِ وَ مَا ظَهَرَ مِنَ الْعَمَلِ بِهِ؛ وَ الْإِيمَانُ أَرْفَعُ مِنَ الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ؛ إِنَّ الْإِيمَانَ يُشَارِكُ الْإِسْلَامَ فِي الظَّاهِرِ وَ الْإِسْلَامَ لَا يُشَارِكُ الْإِيمَانَ فِي الْبَاطِنِ وَ إِنِ اجْتَمَعَا فِي الْقَوْلِ وَ الصِّفَةِ.
@yekaye
مرحوم کلینی در ادامه دو حدیث دیگر با همین مضمون مختصر آورده است که آنها را تکرار نمیکنیم ؛
اما با همین مضمونی ولی با طول و تفصیل بیشتر نیز چند حدیث آورده است که یکی از آنها در ادامه (حدیث۸.ب) تقدیم میشود:
☀️۸) الف. حمران گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که میفرمود:
همانا خداوند ایمان را درجهای بر اسلام برتری داد همان گونه که کعبه را بر مسجد الحرام برتری داد.
📚الكافي، ج2، ص52
☀️ب. و باز حمران گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که میفرمود:
«ایمان آن است که در دل جای گیرد و به سوی خداوند سوق دهد، و انجام اعمال بر اساس اطاعت خداوند و تسلیم بودن به اوامر او بر صدق آن گواهی دهد. ولی اسلام آن است که در سخن و عمل آشکار شود و عموم مردم از همه فرقهها از ظاهر آن بهرهمندند؛ جان آنها به وسیلهی آن حفظ میشود و ارث بر حسب آن تقسیم میگردد و نکاح بر اساس آن جاری میشود، و با آن [مسلمانان] در انجام نماز و زکات و روزه و حج کنار هم میآیند و بدین ترتیب از کفر خارج میگردند و بهطرف ایمان میآیند، اسلام با ایمان مشارکت ندارد ولی ایمان با اسلام شریک هست و در گفتار و کردار با هم اجتماع میکنند، همانگونه که کعبه با مسجد الحرام مشارکت دارد ولی مسجد با کعبه مشارکت ندارد. خداوند متعال میفرماید: «اعراب بادیهنشین گفتند: ایمان آوردیم؛ بگو ایمان نیاوردهاید ولکن بگویید اسلام آوردیم و هنوز ایمان در دلهایتان وارد داخل نشده است» و گفته خداوند درستترین سخن است».
گفتم: «آیا مؤمن بر مسلمان در چیزی از فضیلتها و احکام و حدود برتریای دارد»؟
فرمود: «خیر! آنها در این گونه موارد با هم یکسان میباشند ولی مؤمن بر مسلمان برتری دارد در انجام آنها و تقربی که بدان وسیله به سوی خداوند عز و جل حاصل میکند».
گفتم: «مگر خداوند متعال نفرموده: «هرکس کار خوبی بکند خداوند ده برابر میدهد» (انعام/۱۶۰)؟! من گمان میکردم که آنها در نماز و زکات و روزه و حج با مؤمن برابر هستند».
فرمود: «مگر مشاهده نمیکنی که خداوند فرموده: «خداوند برای او چندین برابر مضاعف میگرداند» (بقره/۲۴۵)؟! این مومنان هستند که خداوند حسناتشان را چندین برابر مصاعف میگرداند، برای هر حسنهای هفتاد برابر عطا میکند، و این فضیلتی برای مؤمن میباشد و خداوند برای مؤمن به اندازه صحت ایمانش چندین برابر مضاعف میگرداند و خداوند در حق مومنان هرچه از خوبی که بخواهد انجام می دهد».
گفتم: «آیا به نظر شما هرکس داخل در اسلام شده است داخل در ایمان نشده است»؟
فرمود: «خیر! ولیکن هرکسی مسلمان شده بهطرف ایمان کشانیده شده و از کفر خارج گردیده است، من اکنون برای شما مثلی میزنم تا مطلب برایت روشن گردد و فضیلت ایمان را بر اسلام بشناسی؛ اگر مردی را در مسجد مشاهده کنی آیا گواهی میدهی که او را در کعبه دیدهای»؟
گفتم: «نمیتوانم چنین شهادتی بدهم».
فرمود: «اگر مردی را در کعبه دیدی میتوانی شهادت بدهی که او داخل در مسجد الحرام شده است»؟
گفتم: «آری».
فرمود: «از کجا؟»
گفتم: «برای اینکه نمیتواند داخل کعبه بشود مگر اینکه قبلش وارد مسجد شده باشد».
فرمود: «آفرین بر تو». سپس فرمود: «ایمان و اسلام هم چنین میباشند».
📚الكافي، ج2، ص26-27
@yekaye
👇سند و متن احادیث فوق👈
https://eitaa.com/yekaye/10338
سند و متن احادیث بند ۸
☀️الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:
إِنَّ اللَّهَ فَضَّلَ الْإِيمَانَ عَلَى الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ كَمَا فَضَّلَ الْكَعْبَةَ عَلَى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ.
📚الكافي، ج2، ص52
☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ:
الْإِيمَانُ مَا اسْتَقَرَّ فِي الْقَلْبِ وَ أَفْضَى بِهِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَدَّقَهُ الْعَمَلُ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ التَّسْلِيمِ لِأَمْرِهِ، وَ الْإِسْلَامُ مَا ظَهَرَ مِنْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ، وَ هُوَ الَّذِي عَلَيْهِ جَمَاعَةُ النَّاسِ مِنَ الْفِرَقِ كُلِّهَا، وَ بِهِ حُقِنَتِ الدِّمَاءُ، وَ عَلَيْهِ جَرَتِ الْمَوَارِيثُ وَ جَازَ النِّكَاحُ وَ اجْتَمَعُوا عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ، فَخَرَجُوا بِذَلِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَ أُضِيفُوا إِلَى الْإِيمَانِ، وَ الْإِسْلَامُ لَا يَشْرَكُ الْإِيمَانَ وَ الْإِيمَانُ يَشْرَكُ الْإِسْلَامَ، وَ هُمَا فِي الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ يَجْتَمِعَانِ، كَمَا صَارَتِ الْكَعْبَةُ فِي الْمَسْجِدِ وَ الْمَسْجِدُ لَيْسَ فِي الْكَعْبَةِ، وَ كَذَلِكَ الْإِيمَانُ يَشْرَكُ الْإِسْلَامَ وَ الْإِسْلَامُ لَا يَشْرَكُ الْإِيمَانَ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ». فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْدَقُ الْقَوْلِ.
قُلْتُ: فَهَلْ لِلْمُؤْمِنِ فَضْلٌ عَلَى الْمُسْلِمِ فِي شَيْءٍ مِنَ الْفَضَائِلِ وَ الْأَحْكَامِ وَ الْحُدُودِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ؟
فَقَالَ: لَا هُمَا يَجْرِيَانِ فِي ذَلِكَ مَجْرَى وَاحِدٍ، وَ لَكِنْ لِلْمُؤْمِنِ فَضْلٌ عَلَى الْمُسْلِمِ فِي أَعْمَالِهِمَا وَ مَا يَتَقَرَّبَانِ بِهِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
قُلْتُ: أَ لَيْسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» وَ زَعَمْتَ أَنَّهُمْ مُجْتَمِعُونَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ مَعَ الْمُؤْمِنِ.
قَالَ: أَ لَيْسَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً» فَالْمُؤْمِنُونَ هُمُ الَّذِينَ يُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمْ حَسَنَاتِهِمْ، لِكُلِّ حَسَنَةٍ سَبْعُونَ ضِعْفاً؛ فَهَذَا فَضْلُ الْمُؤْمِنِ وَ يَزِيدُهُ اللَّهُ فِي حَسَنَاتِهِ عَلَى قَدْرِ صِحَّةِ إِيمَانِهِ أَضْعَافاً كَثِيرَةً، وَ يَفْعَلُ اللَّهُ بِالْمُؤْمِنِينَ مَا يَشَاءُ مِنَ الْخَيْرِ.
قُلْتُ: أَ رَأَيْتَ مَنْ دَخَلَ فِي الْإِسْلَامِ أَ لَيْسَ هُوَ دَاخِلًا فِي الْإِيمَانِ؟
فَقَالَ: لَا، وَ لَكِنَّهُ قَدْ أُضِيفَ إِلَى الْإِيمَانِ وَ خَرَجَ مِنَ الْكُفْرِ؛ وَ سَأَضْرِبُ لَكَ مَثَلًا تَعْقِلُ بِهِ فَضْلَ الْإِيمَانِ عَلَى الْإِسْلَامِ؛ أَ رَأَيْتَ لَوْ بَصُرْتَ رَجُلًا فِي الْمَسْجِدِ أَ كُنْتَ تَشْهَدُ أَنَّكَ رَأَيْتَهُ فِي الْكَعْبَةِ؟
قُلْتُ: لَا يَجُوزُ لِي ذَلِكَ.
قَالَ: فَلَوْ بَصُرْتَ رَجُلًا فِي الْكَعْبَةِ أَ كُنْتَ شَاهِداً أَنَّهُ قَدْ دَخَلَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ؟
قُلْتُ: نَعَمْ؟
قَالَ: وَ كَيْفَ ذَلِكَ؟
قُلْتُ: إِنَّهُ لَا يَصِلُ إِلَى دُخُولِ الْكَعْبَةِ حَتَّى يَدْخُلَ الْمَسْجِدَ.
فَقَالَ: قَدْ أَصَبْتَ وَ أَحْسَنْتَ. ثُمَّ قَالَ: كَذَلِكَ الْإِيمَانُ وَ الْإِسْلَامُ.
📚الكافي، ج2، ص26-27
@yekaye
☀️۹) الف. ابیالصلاح کنانی از امام باقر ع روایت کرده است که:
به امیرالمومنین ع گفته شد: کسی که شهادت دهد که خدایی جز الله نیست و اینکه حضرت محمد ص رسول اوست، مومن است؟
فرمود: پس فرایض الهی کجاست؟
وباز روایت کرده که امام باقر ع میفرمود:
حضرت علی ع همواره میفرمود: اگر ایمان [فقط] کلام بود در موردش نه روزهای نازل میشد و نه نمازی و نه حلال و حرامی.
ونیز روایت کرده که من به امام باقر ع عرض کردم: همانا نزد ما کسانی هستند که میگویند اگر کسی شهادت دهد که خدایی جز الله نیست و اینکه حضرت محمد ص رسول اوست، مومن است.
فرمود: پس چرا حد بر آنان زده میشود و دستشان قطع میگردد، در حالی که خداوند مخلوقی ارزشمندتر از مومن نیافریده است زیرا که فرشتگان خادمان مومنیناند و همجواری خداوند برای مومنان است و بهشت برای مومنان است و حور العین برای مومنانا است.
سپس فرمود: اگر چنان است پس چرا اگر کسی واجبات را انکار کند کافر میباشد؟
☀️ب. سلّام جعفی گوید: از امام صادق ع درباره ایمان سوال کردم.
فرمودند: ایمان آن است که خداوند اطاعت شود و دیگر عصیان نشود.
📚الكافي، ج2، ص33
☀️الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قِيلَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص كَانَ مُؤْمِناً! قَالَ: فَأَيْنَ فَرَائِضُ اللَّهِ؟
قَالَ: وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ: لَوْ كَانَ الْإِيمَانُ كَلَاماً لَمْ يَنْزِلْ فِيهِ صَوْمٌ وَ لَا صَلَاةٌ وَ لَا حَلَالٌ وَ لَا حَرَامٌ!
قَالَ: وَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع: إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً يَقُولُونَ: إِذَا شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص فَهُوَ مُؤْمِنٌ!
قَالَ: فَلِمَ يُضْرَبُونَ الْحُدُودَ وَ لِمَ تُقْطَعُ أَيْدِيهِمْ؟! وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً أَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْمُؤْمِنِ، لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ خُدَّامُ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ جِوَارَ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ الْحُورَ الْعِينَ لِلْمُؤْمِنِينَ.
ثُمَّ قَالَ: فَمَا بَالُ مَنْ جَحَدَ الْفَرَائِضَ كَانَ كَافِراً؟!
☀️ب. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ سَلَّامٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْإِيمَانِ؟
فَقَالَ: الْإِيمَانُ أَنْ يُطَاعَ اللَّهُ فَلَا يُعْصَى.
@yekaye
☀️۱۰) ابوعمرو زبیری روایت کرده که به امام صادق ع عرض کردم: ای عالم! به من بفرما که کدامین اعمال نزد خداوند افضل است؟
فرمود: آنچه خداوند چیزی را جز بدان قبول نکند.
گفتم: و آن چیست؟
ایمان به خدایی که جز او خدایی نیست بلندمرتبهترین اعمال به لحاظ درجه و باشرافتترین به لحاظ منزلت و نورانیترین آنها به لحاظ حظ و بهره است.
گفتم: آیا در مورد ایمان برایم خبر میدهید که سخن است و عمل، یا سخن بدون عمل؟
فرمود: ایمان تمامش عمل است و سخن هم قسمتی از آن عمل است به عنوان واجبی از جانب خداوند که در کتابش تبیین فرموده و نورش را آشکار گردانده و حجتش را ثابت فرموده است؛ به این مطلب کتاب خدا شهادت میدهد و بدان میخواند.
گفتم: برایم توضیح دهید چنانکه مطلب را خوب بفهمم.
فرمود: ایمان حالات و درجات و طبقات و منزلگاههایی است؛ برخی از آن چنان تمام است که به نهایت تمامیت خویش رسیده و برحی چنان ناقص است که نقصانش آشکار است و برخی چنان رجحان دارد که رجحانش زیادی میکند.
گفتم: آیا ایمان تمام و نقص دارد و زیاد شدنی است؟
فرمود: بله.
گفتم: چگونه؟
فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی ایمان را بر اعضا و جوارح فرزند آدم واجب و بر آنها تقسیم و بین آنها پخش کرد؛پس هیچ عضوی از اعضا نیست مگر اینکه ایمانی بر عهدهاش گذاشته شد غیر از ایمانی که برعهده عضو دیگر گذاشته شد؛
از آنهاست قلبی که تعقل و تفقه میکند و میفهمد و آن امیر بدنش است که اعضا و جوارج جز به نظر و امر او نه میروند و نه میآیند؛
و از آن جمله است دو چشم وی که بدانها میبیند؛
و دو گوشش که بدانها میشنود
و دو دستانش که بدانها کاری انجام میدهد
و دو پایش که بدانها راه میرود
و عضو جنسیاش که روابط جنسی از قِبَلِ آن انجام میشود
و زبانش که با آن سخن میگوید
و سرش که صورتش در آن است؛
پس هیچیک از اینها نیست مگر اینکه ایمانی بر عهدهاش گذاشته شد غیر از ایمانی که برعهده عضو دیگر گذاشته شد به واجبی از جانب خداوند – تبارک اسمه – که کتابش درباره آن سخن میگوید و بر آن شهادت میدهد؛
پس آنچه بر دل واجب شده غیر از آن چیزی است که بر شنوایی واجب شده،
و آنچه بر سمع واجب شده غیر از آن چیزی است که بر دو چشم واجب شده،
و آنچه بر دو چشم واجب شده غیر از آن چیزی است که بر دستها واجب شده،
و آنچه بر دستها واجب شده غیر از آن چیزی است که بر پاها واجب شده،
و آنچه بر پاها واجب شده غیر از آن چیزی است که بر عضو جنسی واجب شده،
و آنچه بر عضو واجب شده غیر از آن چیزی است که بر رخسار واجب شده است.
سپس حضرت شروع میکنند یک یک وظایف این اعضا و جوارح را با استناد به آيات قرآن بیان میکنند...
📚الكافي، ج2، ص33-37
که فرازهایی از آن به شرح ذیل قبلا تقدیم شد:
🔖فراز مربوط به گوش در جلسه۱۴۰ حدیث۴
🌐http://yekaye.ir/az-zumar-039-18/
🔖فراز مربوط به زبان در پاورقی ۵ جلسه ۳۳۸
🌐http://yekaye.ir/al-balad-90-9/
🔖و فراز مربوط به دستها و پاها در حدیث۴ جلسه ۸۱۴ (و پاورقیاش)
🌐https://yekaye.ir/ya-seen-36-65/
🔖فراز پایانی آن که جواب این سوال راوی است که: «مقصود از نقصان ایمان و تمام بودن آن را فهمیدم. اما زیاد شدنش به چه دلیل؟» در جلسه ۵۹۴ حدیث۴
🌐https://yekaye.ir/al-kahf-18-13/
@yekaye
👇سند و متن حدیث👈
https://eitaa.com/yekaye/10341
سند و متن حدیث ۱۰
☀️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَمْرٍو الزُّبَيْرِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَيُّهَا الْعَالِمُ أَخْبِرْنِي أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ قَالَ مَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ شَيْئاً إِلَّا بِهِ.
قُلْتُ وَ مَا هُوَ؟
قَالَ: الْإِيمَانُ بِاللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ أَعْلَى الْأَعْمَالِ دَرَجَةً وَ أَشْرَفُهَا مَنْزِلَةً وَ أَسْنَاهَا حَظّاً.
قَالَ قُلْتُ: أَ لَا تُخْبِرُنِي عَنِ الْإِيمَانِ أَ قَوْلٌ هُوَ وَ عَمَلٌ أَمْ قَوْلٌ بِلَا عَمَلٍ؟
فَقَالَ: الْإِيمَانُ عَمَلٌ كُلُّهُ وَ الْقَوْلُ بَعْضُ ذَلِكَ الْعَمَلِ بِفَرْضٍ مِنَ اللَّهِ بَيَّنَ فِي كِتَابِهِ وَاضِحٍ نُورُهُ ثَابِتَةٍ حُجَّتُهُ يَشْهَدُ لَهُ بِهِ الْكِتَابُ وَ يَدْعُوهُ إِلَيْهِ.
قَالَ قُلْتُ: صِفْهُ لِي جُعِلْتُ فِدَاكَ حَتَّى أَفْهَمَهُ.
قَالَ: الْإِيمَانُ حَالاتٌ وَ دَرَجَاتٌ وَ طَبَقَاتٌ وَ مَنَازِلُ فَمِنْهُ التَّامُّ الْمُنْتَهَى تَمَامُهُ وَ مِنْهُ النَّاقِصُ الْبَيِّنُ نُقْصَانُهُ وَ مِنْهُ الرَّاجِحُ الزَّائِدُ رُجْحَانُهُ.
قُلْتُ: إِنَّ الْإِيمَانَ لَيَتِمُّ وَ يَنْقُصُ وَ يَزِيدُ؟!
قَالَ: نَعَمْ.
قُلْتُ: كَيْفَ ذَلِكَ؟
قَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَى جَوَارِحِ ابْنِ آدَمَ وَ قَسَّمَهُ عَلَيْهَا وَ فَرَّقَهُ فِيهَا؛ فَلَيْسَ مِنْ جَوَارِحِهِ جَارِحَةٌ إِلَّا وَ قَدْ وُكِّلَتْ مِنَ الْإِيمَانِ بِغَيْرِ مَا وُكِّلَتْ بِهِ أُخْتُهَا.
فَمِنْهَا قَلْبُهُ الَّذِي بِهِ يَعْقِلُ وَ يَفْقَهُ وَ يَفْهَمُ وَ هُوَ أَمِيرُ بَدَنِهِ الَّذِي لَا تَرِدُ الْجَوَارِحُ وَ لَا تَصْدُرُ إِلَّا عَنْ رَأْيِهِ وَ أَمْرِهِ،
وَ مِنْهَا عَيْنَاهُ اللَّتَانِ يُبْصِرُ بِهِمَا
وَ أُذُنَاهُ اللَّتَانِ يَسْمَعُ بِهِمَا
وَ يَدَاهُ اللَّتَانِ يَبْطِشُ بِهِمَا
وَ رِجْلَاهُ اللَّتَانِ يَمْشِي بِهِمَا
وَ فَرْجُهُ الَّذِي الْبَاهُ مِنْ قِبَلِهِ
وَ لِسَانُهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ
وَ رَأْسُهُ الَّذِي فِيهِ وَجْهُهُ؛
فَلَيْسَ مِنْ هَذِهِ جَارِحَةٌ إِلَّا وَ قَدْ وُكِّلَتْ مِنَ الْإِيمَانِ بِغَيْرِ مَا وُكِّلَتْ بِهِ أُخْتُهَا بِفَرْضٍ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ اسْمُهُ يَنْطِقُ بِهِ الْكِتَابُ لَهَا وَ يَشْهَدُ بِهِ عَلَيْهَا.
فَفَرَضَ عَلَى الْقَلْبِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى السَّمْعِ
وَ فَرَضَ عَلَى السَّمْعِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الْعَيْنَيْنِ
وَ فَرَضَ عَلَى الْعَيْنَيْنِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى اللِّسَانِ
وَ فَرَضَ عَلَى اللِّسَانِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الْيَدَيْنِ
وَ فَرَضَ عَلَى الْيَدَيْنِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الرِّجْلَيْنِ
وَ فَرَضَ عَلَى الرِّجْلَيْنِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الْفَرْجِ
وَ فَرَضَ عَلَى الْفَرْجِ غَيْرَ مَا فَرَضَ عَلَى الْوَجْهِ. ...
@yekaye
☀️۱۱) محمد بن مسلم گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم ايمان چيست؟
فرمود: شهادت به اینکه خدایی جز الله نیست [و اينكه محمد فرستاده خداست] و اقرار نمودن به آنچه از جانب خدا آمده و تصديقى بر آن كه در دلها مستقر گشته است.
عرض كردم: مگر شهادت عمل نيست؟
فرمود: چرا.
عرض كردم: عمل جزء ايمان است؟
فرمود: آرى، ايمان جز با عمل نباشد، و عمل از آن ست و ايمان جز به وسيله عمل ثابت و پا بر جا نشود.
📚الكافي، ج2، ص38
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ أَوْ غَيْرِهِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنِ الْإِيمَانِ
فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ [وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ] وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ مَا اسْتَقَرَّ فِي الْقُلُوبِ مِنَ التَّصْدِيقِ بِذَلِكَ.
قَالَ قُلْتُ: الشَّهَادَةُ أَ لَيْسَتْ عَمَلًا؟
قَالَ بَلَى.
قُلْتُ: الْعَمَلُ مِنَ الْإِيمَانِ؟
قَالَ: نَعَمْ الْإِيمَانُ لَا يَكُونُ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ الْعَمَلُ مِنْهُ وَ لَا يَثْبُتُ الْإِيمَانُ إِلَّا بِعَمَلٍ.
📚مرحوم کلینی همین حدیث را با سند دیگری از جمیل بن دراج هم روایت کرده است.
@yekaye
☀️۱۲) الف. از امام صادق علیه السّلام سوال شد: اسلام چیست؟
فرمودند: دین خدا نامش اسلام است و آن دین خدایی بوده پیش از آنكه شما در آنجایی باشید که بودید و بعد از آنکه باشید؛ پس هر كه به دین خدا اقرار كند، كسی است كه به امر خدای عز و جل عمل كرده، پس او مؤمن است.
☀️ب. سلّام به امام باقر علیه السّلام عرض كرد: خیثمة بن ابی خیثمه از شما به ماروایت كرد كه راجع به اسلام از شما پرسیده و جواب فرمودهاید: «اسلام كسی دارد كه رو به قبله ما كند و به شهادت ما شهادت دهد و عبادات ما را انجام دهد و ولیّ ما را دوست و دشمن ما را دشمن دارد، این شخص مسلمان است.
فرمود: خیثمه راست گفته است.
عرض كردم: و راجع به ایمان از شما پرسیده و فرمودهاید: ایمان به خداست و تصدیق كتاب خداست و نافرمانی نكردن خدا.
فرمود: خیثمه راست گفته است.
📚الكافي، ج2، ص38
☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قُلْتُ لَهُ: مَا الْإِسْلَامُ؟
فَقَالَ: دِينُ اللَّهِ اسْمُهُ الْإِسْلَامُ؛ وَ هُوَ دِينُ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ تَكُونُوا حَيْثُ كُنْتُمْ وَ بَعْدَ أَنْ تَكُونُوا فَمَنْ أَقَرَّ بِدِينِ اللَّهِ فَهُوَ مُسْلِمٌ وَ مَنْ عَمِلَ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ.
☀️ب. عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ الْحُرِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ سَلَّامٌ: إِنَّ خَيْثَمَةَ ابْنَ أَبِي خَيْثَمَةَ يُحَدِّثُنَا عَنْكَ أَنَّهُ سَأَلَكَ عَنِ الْإِسْلَامِ، فَقُلْتَ لَهُ: إِنَّ الْإِسْلَامَ مَنِ اسْتَقْبَلَ قِبْلَتَنَا وَ شَهِدَ شَهَادَتَنَا وَ نَسَكَ نُسُكَنَا وَ وَالَى وَلِيَّنَا وَ عَادَى عَدُوَّنَا فَهُوَ مُسْلِمٌ.
فَقَالَ: صَدَقَ خَيْثَمَةُ.
قُلْتُ: وَ سَأَلَكَ عَنِ الْإِيمَانِ، فَقُلْتَ: الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ التَّصْدِيقُ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ أَنْ لَا يُعْصَى اللَّهُ.
فَقَالَ: صَدَقَ خَيْثَمَةُ.
@yekaye