eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
115 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹تَرْهَقُها قبلا بیان شد که ▪️ابن‌فارس بر این باور است که ماده «رهق» در اصل در دو معنا به کار می‌رود: یکی در معنای اینکه چیزی روی چیز دیگر را بپوشاند، و دوم در معنای عجله و تاخیر؛ و دو آیه «وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ» (یونس/۲۶) «فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً» (جن/۱۳) را به ترتیب بر این دو معنا تطبیق داده‌اند. ▪️اما اغلب معنای اصلی را همان معنای اول دانسته‌اند هرچند توضیحات مختلفی از این مطلب ارائه شده: ▫️مرحوم طبرسی بر این باور است که این ماده غالبا در جایی به کار می‌رود که چیزی به چیز دیگری برسد و او را بپوشاند. راغب در همین فضا مثال آورده است که مثلا تعبیر «أَرْهَقْتُ الصّلاة» که به معنای «نمازم را به تاخیر انداختم» از این باب است که وقت بعدی می‌آید و وقت این نماز را می‌پوشاند؛ ▫️اما مرحوم مصطفوی بر بار منفی این کلمه تاکید کرده‌ و معتقد است اصل این ماده در مورد «پوشاندن با امری ناخوشایند» به کار می‌رود (نه مطلق پوشاندن) و مفاهیمی مانند عجله و تاخیر و … هم از مصادیق امور ناخوشایندی است که چیز دیگری را می‌پوشاند. 🔖جلسه ۵۰۸ https://yekaye.ir/al-qalam-68-43/ 📖 اختلاف قرائت ▪️این کلمه را عموما به صورت «تَرْهَقُها» قرائت کرده‌اند (مفرد مونث غایب)، که چون فاعل آن «قَتَرَةٌ» مونث مجازی است فعلش هم مونث آمده است؛ ▪️اما در قرائتی شاذ به صورت «یَرْهَقُها» قرائت شده است؛ از باب اینکه مونث بودن فاعل، مونث حقیقی نیست. 📚 معجم القراءات ج ۱۰، ص۳۱۵ @yekaye
🔹قَتَرَةٌ با توجه به اینکه ماده «قتر» هم در خصوص کلماتی مانند «قُتْر» که به معنای تنگنا و سختگیری زیادی در هزینه کردن است (قُلْ لَوْ أَنْتُمْ تَمْلِكُونَ خَزائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذاً لَأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنْفاقِ وَ كانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً؛ اسراء/100) به کار رفته هم در کلماتی مانند «قُتَار» که به معنای دود برخاسته از کباب و عود و مانند آنهاست (كتاب العين، ج‏5، ص125 ) درباره اینکه اصل ماده «قتر» چیست بین اهل لغت اختلاف شدیدی است: ▪️برخی معنای محوری آن را عمدتا ناظر به نوعی مضیقه و تنگنا دانسته‌اند، چنانکه ▫️از نظر ابن فارس این ماده در اصل دلالت دارد بر یک نحوه جمع شدن و مضیق شدن، و «قَتَر»‌ به معنای غبار هم وقتی در مورد انسان به کار می‌رود: «وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ» (یونس/۲۶) در حقیقت آن بلا و سختی‌ای است که روی انسان را می‌پوشاند (معجم مقاييس اللغه، ج‏5، ص55 )؛ ▫️و از نظر مرحوم مصطفوی، دلالت دارد بر یک نحوه مضیق شدن در عمل، و وی تفاوتش را تضییق را در همین دانسته‌ که تضییق، عام است، اما تقتیر، خاص عمل؛ و نیز از نظر وی، «قتر» نقطه مقابل اسراف و توسعه است که اسراف عمل خارج از حد متعارف است و توسعه بسط یافتن در قبال مضیق شدن؛ چنانکه «قُتْرَة» که به معنای «ما يُقتَر به» است پناهگاه تنگ و مضیقی است که صیاد در آنجا مخفی می‌شود و معانی‌ای همچون دود و غبار هم کاربرد مجازی از این ماده است (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص210 ). ▪️اما حسن جبل معنای محوری آن را نفوذ چیزی که به خاطر تنگی منفذش این نفوذ، اندک و ضعیف است (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۷۳۵ ). ▪️راغب نیز بعد از اینکه بیان می‌کند که «قَتْر» به معنای کم گذاشتن در هزینه‌ها و دقیقا نقطه مقابل اسراف است: «وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» (فرقان/67) و به شخصی که چنین باشد «قَتُور» (وَ كانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً؛ الإسراء/100) و «مُقْتِر» (مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ؛ بقره/۲۳۶) گویند، اصل این ماده را در کلماتی مانند قُتَار و قَتَر می داند که دود برخاسته از کباب و عود و مانند آنها می‌باشد‌ و وجه تسمیه مقتر این است که گویی از کباب فقط قتار و دودش به وی می‌رسد و تعبیر «قَتَر»‌ (تَرْهَقُها قَتَرَةٌ؛ عبس/41) هم آن دود و سیاهی‌ای است که صورت را دربرمی‌گیرد (مفردات ألفاظ القرآن، ص655 ) ▫️هرچند برخی که اصل این ماده را تنگنا دانسته بودند کلمات «قَتَر» و«قَتَرَة» را اسم یا مصدر به معنای آنچه از در مضیقه قرار گرفتن حاصل می‌شود دانسته‌اند که آن حالت شدت و مضیقه‌ای است که در چهره‌های ایشان در آن شرایط نمایان می‌شود (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص211 ). ▪️در هر صورت کلمه «قَتَرَةٌ» را برخی در لغت به معنای ظلمت دود معرفی کرده‌اند (مجمع البيان، ج‏10، ص667 ) که به یک نحو هر دو معنا را شامل می‌شود و لذا در مقام تفسیر آیه (تَرْهَقُها قَتَرَةٌ؛ عبس/41) هم احتمال اینکه به معنای سیاهی‌ای که هنگام در معرض آتش قرار گرفتن حاصل می‌شود دانسته‌اند و هم غباری که بر چهره بنشیند و در این حالت دوم از قول زید بن اسلم تفاوت آن با کلمه «غبار» (که در آیه قبل آمد) در این معرفی شده که غبار در خصوص آن چیزهایی است که از آسمان بر زمین می‌آید و «قترة» آن چیزی است که از زمین به آسمان برود. (مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏10، ص669 ). 📿ماده «قتر» و مشتقات آن همین ۵ بار در قرآن کریم آمده است. 📖اختلاف قرائت ▪️این کلمه را عموما به صورت «قَتَرَة» قرائت کرده‌اند، که حرف تاء مفتوح است؛ ▪️اما در قرائتی غیرمشهور (ابن ابی ‌عبلة) به صورت «قَتْرَة» قرائت شده است، که حرف تاء ساکن است. 📚معجم القراءات ج ۱۰، ص315 ؛ المغنی فی القراءات، ص1892 ؛ البحر المحيط، ج‏10، ص411 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹ذیل آیه ۲۸ (جلسه ۱۱۱۴ حدیث۷ https://yekaye.ir/ababsa-80-28/) فرازی از تفسیر قمی گذشت که اغلب آن را توضیح مرحوم قمی دانسته‌اند؛ اما برخی هم آن را ادامه حدیث امام باقر ع قلمداد کرده‌اند. که در آنجا آمد: سپس دشمنان آل محمد ص را یاد کرد و فرمود: «وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ؛ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ» [قترة] یعنی فقر و نداری‌ای از خیر و ثواب.». 🔹همچنین حدیث۴ ذیل آیه ۳۷ (جلسه ۱۱۲۳ https://yekaye.ir/ababsa-80-37) و اغلب احادیث ذیل آیه ۴۰ (جلسه ۱۱۲۶ https://yekaye.ir/ababsa-80-40/) مربوط به این آیه هم می‌باشد. 🔹 اما احادیث دیگر:
☀️۱) الف. از امام باقر ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: هیچ چیزی [در عالم] نیست مگر اینکه چیزی در هم‌ارزش با آن هست غیر از خداوند عز و جل که هیچ چیزی معادل او نیست و لا اله الا الله که چیزی معادل آن نیست و قطره اشکی از خوف خداوند که چیزی مثل آن نیست و اگر بر چهره و رخسار سرازیر شود هرگز تا ابد سیه‌چردگی و ذلت آن [چهره] را نپوشاند. 📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص3 أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ هَاشِمٍ وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ الْكُوفِيُّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَيْفٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَيْسَ شَيْ‏ءٌ إِلَّا وَ لَهُ شَيْ‏ءٌ يَعْدِلُهُ إِلَّا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّهُ لَا يَعْدِلُهُ شَيْ‏ءٌ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِنَّهُ لَا يَعْدِلُهَا شَيْ‏ءٌ وَ دَمْعَةٌ مِنْ خَوْفِ اللَّهِ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَهَا مِثَالٌ فَإِنْ سَالَتْ عَلَى وَجْهِهِ لَمْ يَرْهَقْهُ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ بَعْدَهَا أَبَداً. 📚این حدیث نبوی با عبارات دیگری هم در تفسير العياشي، ج‏2، ص121 روایت شده است. ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: چیزی نیست مگر اینکه وزن و پیمانه‌ای دارد [= قابل اندازه‌گیری است] مگر اشک که قطره‌ای از آن دریاهایی از آتش [جهنم] را خاموش می‌کند و اگر چشم از اشک پر شد هرگز سیه‌چردگی و ذلت آن [چهره] نپوشاند و اگر [اشک] سرازیر شد خداوند وی را بر آتش حرام کند و اگر گریه‌کننده‌ای در میان امتی [از خوف خدا] بگرید، آن امت مورد رحمت قرار می‌گیرد. 📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص167 📚الكافي، ج‏2، ص482 أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَخِيهِ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا وَ لَهُ كَيْلٌ وَ وَزْنٌ إِلَّا الدُّمُوعَ فَإِنَّ الْقَطْرَةَ مِنْهَا تُطْفِئُ بِحَاراً مِنْ نَارٍ وَ إِذَا اغْرَوْرَقَتِ الْعَيْنُ بِمَائِهَا لَمْ يَرْهَقْ وَجْهَهُ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ فَإِذَا فَاضَتْ حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَى النَّارِ وَ لَوْ أَنَّ بَاكِياً بَكَى فِي أُمَّةٍ لَرُحِمُوا. 📚همین مضمون با تفصیل بیشتری در حدیث دیگری در همین الكافي، ج‏2، ص482 آمده است و شبیه همین مضمون فوق در الزهد (ص76) و در تفسير العياشي (ج‏2، ص122) از امام باقر ع نیز روایت شده است. @yekaye
☀️۲) از امام صادق ع روایت شده است: مومنی نیست که آبرویش را برای برادر مومنش بذل نماید مگر اینکه خداوند رخسار وی را بر آتش حرام کند و روز قیامت سیه‌چردگی و ذلت به وی نرسد؛ و مومنی نیست که از هزینه کردن آبرو برای برادر مومن بخل ورزد در حالی که آبرویی بیش از وی داشته باشد مگر اینکه در دنیا و آخرت سیه‌چردگی و ذلت با وی تماس برقرار کند و حرارت آتش روز قیامت به رخسارش برسد؛ خواه [نهایتا] عذاب شود یا مورد مغفرت قرار گیرد. 📚الأمالي (للطوسي)، ص670 حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ الطُّوسِيُّ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْقَزْوِينِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَلِيُّ بْنُ حُبْشِيٍّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْفَضْلِ الْعَبَّاسُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ: حَدَّثَنَا صَفْوَانُ بْنُ يَحْيَى، وَ جَعْفَرُ بْن عِيسَى بْنِ يَقْطِينٍ، قَالا: حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ أَبِي غُنْدَرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ بَذَلَ جَاهَهُ لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ عَلَى النَّارِ، وَ لَمْ يَمَسَّهُ قَتَرٌ وَ لَا ذِلَّةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ أَيُّمَا مُؤْمِنٍ بَخِلَ بِجَاهِهِ عَلَى أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ وَ هُوَ أَوْجَهُ جَاهاً مِنْهُ إِلَّا مَسَّهُ قَتَرٌ وَ ذِلَّةٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، وَ أَصَابَتْ وَجْهَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ نَفَحَاتُ النِّيرَانِ، مُعَذَّباً كَانَ أَوْ مَغْفُوراً لَهُ. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «تَرْهَقُها قَتَرَةٌ» با توجه به معانی‌ای که در نکات ادبی برای «قَتَرَة» بیان شد مفسران درباره مقصود از این آیه گفته‌اند: 🌴الف. با توجه به اینکه «قترة» به معنای ظلمت و تاریکی دود است (التبيان فی تفسير القرآن، ج‏10، ص278 ) مقصود سیاه‌رو بودن آنان است (ابن عباس، به نقل الدر المنثور، ج‏6، ص317 ). که این می‌تواند اشاره باشد به: 🌿الف.۱. سیاهی‌ای که ناشی از سوختنی است که به خاطر در معرض آتش قرار گرفتن حاصل می‌شود (مجمع البيان، ج‏10، ص669 ). 🌿الف.۲. سیاهی حاصل از دود آتش جهنم، که صورتهای آنان را تیره و تار می‌کند. 🌿الف.۳. سیاهی و ظلمتی است که آنان را فرامی‌گیرد (الميزان، ج‏20، ص210 ) که باطن باورها و اعمالشان در دنیاست که در آنجا ظاهر می‌شود. (در احادیث ذیل آیه بعد خواهد آمد که ظلم، ظلمات روز قیامت است). 🌴ب. مقصود آن است که شدت و ذلت چهره‌های آنان را می‌پوشاند (ابن عباس، به نقل الدر المنثور، ج‏6، ص317 ). 🌴ج. مقصود غباری است که چهره های آنها را در برمی‌گیرد (البحر المحيط، ج‏10، ص411 )؛ که در این صورت به طور خاص باید توضیح داد که چه تفاوتی با آیه قبل دارد که در تدبر بعد اشاره خواهد شد. 🌴د. ... @yekaye
. 2️⃣ «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ؛ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ» در آیه قبل به اینکه بر صورتهای آنان غباری اشاره کرد و در این آیه به اینکه آن صورتها را «قترة» دربرگرفته و پوشانده است؛ تفاوت این دو تعبیر برای اشاره به چه نکته‌ای است؟ 🌴الف. «غبرة» گرد و خاکی است که از آسمان به زمین پایین می‌آید و «قترة» گرد و غباری است که از زمین به آسمان می‌رود (زید بن اسلم، به نقل از مجمع البيان، ج‏10، ص669 و البحر المحيط، ج‏10، ص411 )؛ که در این صورت، چه‌بسا می‌خواهد بفرماید که: 🌿الف.۱. این غبارها از بالا و پایین آنان را در برمی‌گیرد. 🌿الف.۲. مسیرشان از هر طرف تیره و تار است و راه نجاتی پیدا نمی‌کنند. 🌿الف.۳. ... 🌴ب. «غبرة» گرد و خاکی است که [از بیرون] روی چهره انسان بنشیند و «قترة» آن سیه‌چردگی خود چهره است؛ که در این صورت، چه‌بسا می‌خواهد بفرماید که: 🌿ب.۱. از بیرون که غبار روی آنان می‌نشیند و از درون هم غم و اندوه چهره‌شان را عبوس کرده است (البحر المحيط، ج‏10، ص411 ) 🌿ب.۲. هم از بیرون وضعیتشان تیره و تار می‌شود و هم از درون جز تیرگی چیزی ندارند؛ و لذا از درون و بیرون سرگردانند. 🌿ب.۳. به قرینه آیه بعد که اینان را «کافر» و «فاجر» خواند، چه‌بسا غبار، که یک نحوه انفصالی از آنان دارد، ظهور اعمال و فجور آنها باشد و سیه‌چردگی صورت، که یک نحوه اتحادی با آنها دارد، ظهور کفرورزیدن و عمق باطنی‌شان باشد (اقتباس از مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج‏31، ص61 ). 🌿ب.۴. ... 🌴ج. «غبرة» گرد و خاک زمین است و «قترة» دود، که شاید قول الف که می‌گفت اولی از آسمان به زمین می‌آید و دومی از زمین به آسمان، منظورش همین بوده باشد؛ که در این صورت، چه‌بسا می‌خواهد بفرماید که: 🌿ج.۱. وضعیت اینها درست نقطه مقابل گروه قبل است: آنان خود چهره هایشان نورانی و تابناک بود؛ اینها نه‌تنها خود چهره‌هایشان نوری ندارد بلکه از بیرون هم با غبار و دود تیره و تار‌تر شده است. 🌿ج.۲. ... 🌴د. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ۱۱۲۸) 📖 أولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ 📖 ترجمه 💢آنان‌اند که همان کفرپیشگان گنه‌پیشه‌اند. سوره عبس (۸۰) آیه ۴۲ ۱۴۰۲/۱۲/۱۹ ۲۸ شعبان ۱۴۴۵ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹الْكَفَرَةُ درباره ماده «کفر» ذیل آیه ۱۷ همین سوره توضیحات لازم گذشت 🔖جلسه https://yekaye.ir/ababsa-80-17/ ▪️در اینجا فقط اضافه می‌کنیم که کلمه «کافر» هم به صورت جمع سالم جمع بستده می‌شود (کافرون و کافرات) و هم به صورت جمع مکسر، که در حالت جمع مکسر به سه صورت «كُفَّار» و «كَفَرَة» و «كِفار» و در خصوص زنان کافر به صورت «كَوافِر» می‌آید (لسان العرب، ج‏5، ص145 ؛ المصباح المنير، ج‏2، ص535 )؛ که از این حالات مختلف، در قرائت حفص از عاصم، فقط به صورت «کافرات» و «كِفار» در قرآن کریم به کار نرفته است. @yekaye
🔹الْفَجَرَةُ قبلا بیان شد که ▪️ماده «فجر» در اصل به معنای گشودگی در چیزی، و یا شکافتن و حصول شکاف گسترده در چیزی می‌باشد. برخی توضیح داده‌اند که «فجر» شکافی است که همراه با آشکار شدن چیزی باشد. به صبح «فجر» می‌گویند (يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ؛ بقره/۱۸۷)، چون شب را می‌شکافد، و از این شکاف نور آشکار می‌شود. «فجور» [یکی از مصدرهای فعل فَجَرَ] دریدن پرده دیانت و تقوی است؛ و «فاجر» به معنای کسی است که پرده‌دری می‌کند که جمع آن «فُجَّار» (إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ‏/ انفطار/۱۴) و «فَجَرَة» (أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ؛ عبس/۴۲) است و به خاطر کثرت استعمال این ماده در شکافتن و باز کردن باب گناهان (بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ، قيامة/۵)، کلمه «فجور»، به نحو خاص در مورد گناه استفاده می‌شود، به نحوی که هرکسی که از حق فاصله بگیرد، «فاجر» خوانده می‌شود؛ و بیشترین کاربرد آن در مورد «دروغگو»، و نیز کسی است که اهل زنا و لواط می‌باشد. 🔖جلسه ۷۸۲ http://yekaye.ir/ya-seen-36-34/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ذیل آیه ۲۸ (جلسه ۱۱۱۴ حدیث۷ https://yekaye.ir/ababsa-80-28/) فرازی از تفسیر قمی گذشت که اغلب آن را توضیح مرحوم قمی دانسته‌اند؛ اما برخی هم آن را ادامه حدیث امام باقر ع قلمداد کرده‌اند. که در آنجا آمد: سپس دشمنان آل محمد ص را یاد کرد و فرمود: «وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ؛ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ» [قترة] یعنی فقر و نداری‌ای از خیر و ثواب. «أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَة». اما احادیث دیگر:
☀️۱) از امام باقر ع روایتی طولانی نقل شده است که وضعیت کافر حقیقی از لحظه مرگ تا عالم قبر و ورود در محشر و نهایتا وضعیتش در جهنم را توضیح می‌دهند که فرازهایی از آن قبلا گذشت. در فرازی دیگر ابتدای برانگیخته شدن وی از قبر را چنین توصیف می‌کند: چون صیحه قیامت سر داده شود قبرش آتشی را شعله‌ور کند و او گوید: وای بر من که قبرم آتشی را شعله‌ور کرده است. پس منادی ندا دهد: بدان که ویل و خواری به تو نزدیک شد؛ از آتش قبر به سوی آتشی برو که خاموش نشود. پس از قبرش بیرون آید در حالی که چهره اش سیاه، و چشمانش کبود، و بینی‌اش بلند، و دست و بالش بسته، و سرش افکنده است و دزدکی نگاه می‌کند؛ پس عمل خبیثش نزد وی آید و گوید: به خدا سوگند تو را نشاختم جز به اینکه در طاعت خداوند، کُند، و در معصیت او، سریع بودی. تو در دنیا بر من سوار بودی و من امروز می‌خواهم همان طور که تو سوارم بودی سوارت شوم و تو را به سوی آتش چهنم پیش ببرم. سپس بر شانه‌های او بنشیند و [همچون سوارکاری که با پای خود به اسب می‌زند] به پشت او لگد زند تا وی را به انتهای جهنم برساند. 📚الإختصاص، ص361 سَعِيدُ بْنُ جَنَاحٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَوْفُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَزْدِيُّ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ رُوحِ الْكَافِر ... فَإِذَا كَانَتْ صَيْحَةُ الْقِيَامَةِ اشْتَعَلَ قَبْرُهُ نَاراً فَيَقُولُ لِيَ الْوَيْلُ إِذَا اشْتَعَلَ قَبْرِي نَاراً فَيُنَادِي مُنَادٍ أَلَا الْوَيْلُ قَدْ دَنَا مِنْكَ وَ الْهَوَانُ قُمْ مِنْ نِيرَانِ الْقَبْرِ إِلَى نِيرَانٍ لَا تُطْفَأُ فَيَخْرُجُ مِنْ قَبْرِهِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّةً عَيْنَاهُ قَدْ طَالَ خُرْطُومُهُ وَ كُسِفَ بَالُهُ مُنَكَّساً رَأْسُهُ يُسَارِقُ النَّظَرَ فَيَأْتِيهِ عَمَلُهُ الْخَبِيثُ فَيَقُولُ وَ اللَّهِ مَا عَلِمْتُكَ إِلَّا كُنْتَ عَنْ طَاعَةِ اللَّهِ مُبْطِئاً وَ إِلَى مَعْصِيَتِهِ مُسْرِعاً قَدْ كُنْتَ تَرْكَبُنِي فِي الدُّنْيَا فَأَنَا أُرِيدُ أَنْ أَرْكَبَكَ الْيَوْمَ كَمَا كُنْتَ تَرْكَبُنِي وَ أَقُودُكَ إِلَى النَّارِ قَالَ ثُمَّ يَسْتَوِي عَلَى مَنْكِبَيْهِ فَيَرْكَلُ قَفَاهُ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى عَجُزَةِ جَهَنَّم‏. @yekaye
☀️۲) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: همانا روز قیامت نور در بین مردم به آندازه ایمانشان تقسیم می‌شود و سهم منافق را هم می دهند و نورش به اندازه انگشت کوچک پای چپش است که همان هم [خاموش] پوشیده می‌شود. پس [منافق] می‌گوید: «لحظه‌ای بمانید تا از نور شما بهره‌ای گیریم؛ گفته مى‏شود: به پشت سرتان بازگرديد و نورى بجوييد.» (حدید/۱۳) یعنی همانجایی که نور تقسیم می‌شد. پس برمی‌گردند ولی آن دیوار بین آنها زده می‌شود. پس از پشت دیوار «ندایشان مى‏دهند: آيا در دنيا با شما نبوديم؟ گويند: آرى، و لكن شما خود را به هلاكت افكنديد و مترصد بودید و شك كرديد و آرزوها شما را مغرور ساخت تا فرمان خدا در رسيد، و آن فريبنده شما را درباره خدا فريب داد. پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كفر ورزيدند فديه پذيرفته نمى‏شود، جايگاه شما آتش است، آنجا براى شما سزاوارتر است و بد جاى بازگشتى است.» (حدید/۱۳-۱۵) سپس فرمود: ابومحمد! به خدا سوگند که خداوند این را به یهود و نصاری نفرمود؛ بلکه مقصودش اهل قبله بود. 📚الزهد، ص93 الْقَاسِمُُ بْنُ مُحَمَّد عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّ النَّاسَ يُقَسَّمُ بَيْنَهُمُ النُّورُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى قَدْرِ إِيمَانِهِمْ وَ يُقَّسَمُ [يَقْسِمُهُ‏] لِلْمُنَافِقِ فَيَكُونُ نُورُهُ عَلَى قَدْرِ إِبْهَامِ رِجْلِهِ الْيُسْرَى [فَيُطْفَأُ] فَيُعْطَى نُورُهُ فَيَقُولُ مَكَانَكُمْ حَتَّى أَقْتَبِسَ «مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً» يَعْنِي حَيْثُ قُسِمَ النُّورُ. قَالَ: فَيَرْجِعُونَ فَيُضْرَبُ بَيْنَهُمُ السُّورُ. قَالَ: فَيُنَادُونَهُمْ مِنْ وَرَاءِ السُّورِ «أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ؟ قالُوا بَلى‏ وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ. فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ.» ثُمَّ قَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ أَمَا وَ اللَّهِ مَا قَالَ اللَّهُ لِلْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ لَكِنَّهُ عَنَى أَهْلَ الْقِبْلَة. @yekaye
☀️۳) این مضمون که «ظلم، ظلمات روز قیامت است» با سندهای متعدد در معتبرترین منابع اهل سنت، همچون 📚صحیح البخاري، ج3، ص129 ؛ 📚صحيح مسلم، ج4، ص1996 ؛ 📚مسند أحمد، ج10، ص89 و نیز در منابع شیعه همچون: 📚عوالي اللئالي، ج‏1، ص149 و ۳۶۴ ؛ 📚بحار الأنوار، ج‏7، ص229؛ 📚جامع الأخبار(للشعيري)، ص155 ؛ 📚مجموعة ورام، ج‏1، ص56 ؛ 📚نهج الفصاحة، ص164 با تعابیر مختلف از رسول الله ص روایت شده است؛ که در اینجا یکی از آن روایات که تقدیم می‌شود: ☀️الف. از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند: ظلم، ظلمات روز قیامت است؛ و از ناسزاگویی بپرهیزید که خداوند گفتن و شنیدن آن را دوست ندارد؛ و از شُحّ [= بخل و حرص] بپرهیزید که همین بود که گذشتگانتان را هلاک کرد، آنان را به قطع کردن [پیوند خویشاوندی] واداشت و آنان قطع کردند وآنان را به بخل واداشت و آنان بخل ورزیدند و آنان را به فجور واداشت و آنان فجور ورزیدند. 📚مسند أحمد، ج11، ص26 📚مسند أبي داود الطيالسي، ج4، ص30 📚صحيح ابن حبان، ج11، ص579 📚السنن الكبرى للبيهقي، ج10، ص411 حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي عَدِيٍّ، عَنْ شُعْبَةَ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مُرَّةَ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَارِثِ، عَنْ أَبِي كَثِيرٍ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ، قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ ص يَقُولُ: الظُّلْمُ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَإِيَّاكُمْ وَالْفُحْشَ، فَإِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ الْفُحْشَ، وَلَا التَّفَحُّشَ، وَإِيَّاكُمْ والشُّحَّ، فَإِنَّ الشُّحَّ أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ، أَمَرَهُمْ بِالْقَطِيعَةِ، فَقَطَعُوا، وَأَمَرَهُمْ بِالْبُخْلِ، فَبَخِلُوا، وَأَمَرَهُمْ بِالْفُجُورِ، فَفَجَرُوا ☀️ب. همچنین در وصایای لقمان به فرزندش آمده است: فرزندم: به خاطر ظلم کردن به احدی خوشحال نشو بلکه برای ظلمِ کسی که بر او ظلم کردی ناراحت باش؛ فرزندم: ظلم ظلمات است و روز قیامت سراسر حسرت است و هرگاه قدرتت تو را به ظلم بر کسی که پایین‌تر از توست فراخواند قدرت خداوند بر خویش را به یاد آور! 📚إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏1، ص72 مِنْ وَصِيَّةِ لُقْمَانَ لِابْنِهِ قَالَ: ... يَا بُنَيَّ لَا تَفْرَحْ عَلَى ظُلْمِ أَحَدٍ بَلِ احْزَنْ عَلَى ظُلْمِ مَنْ ظَلَمْتَهُ يَا بُنَيَّ الظُّلْمُ ظُلُمَاتٌ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَسَرَاتٌ وَ إِذَا دَعَتْكَ الْقُدْرَةُ عَلَى ظُلْمِ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَاذْكُرْ قُدْرَةَ اللَّهِ عَلَيْك‏. @yekaye
☀️۴) از امام باقرع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: کسی که شهادتی را کتمان کند یا در جایی برود شهادت دهد که به خاطر شهادت دادنش خون انسان مسلمانی هدر رود یا مال وی به چپاول رود روز قیامت وی را بیاورند در حالی که برای چهره‌اش تا جایی که چشم می‌بیند ظلمت است و در چهره‌اش خراشیدگی‌ای است که همه خلایق وی را به اسم خود و نَسَبش می‌شناسند. سپس امام باقر ع افزودند: آیا ندیده‌ای که خداوند تبارک وتعالی می‌فرماید: «و شهادت را به خاطر خدا بدهید». 📚الكافي، ج‏7، ص380-381؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص58؛ 📚تهذيب الأحكام، ج‏6، ص276؛ 📚الأمالي (للصدوق)، ص482 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَنْ كَتَمَ شَهَادَةً أَوْ شَهِدَ بِهَا لِيُهْدِرَ لَهَا بِهَا دَمَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَوْ لِيَزْوِيَ مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لِوَجْهِهِ ظُلْمَةٌ مَدَّ الْبَصَرِ وَ فِي وَجْهِهِ كُدُوحٌ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ وَ مَنْ شَهِدَ شَهَادَةَ حَقٍّ لِيُحْيِيَ بِهَا حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لِوَجْهِهِ نُورٌ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ. ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: أَ لَا تَرَى أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ: «وَ أَقِيمُوا الشَّهادَةَ لِلَّه‏». @yekaye
☀️۵) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: شرابخوار را روز قیامت بیاورند در حالی که چهره‌اش سیاه است؛ بدنش به حالت شل و افتاده است؛ زبانش از دهان بیرون افتاده و فریاد می‌زند العطش العطش. 📚الكافي، ج‏6، ص397 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: شَارِبُ الْخَمْرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَأْتِي مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مَائِلًا شِقُّهُ مُدْلِعاً لِسَانَهُ يُنَادِي: الْعَطَشَ الْعَطَشَ. 🔹اینکه شرابخوار سیه‌رو محشور می‌شود در روایات متعددی با طول و تفصیل‌های بیشتری آمده است؛ از جمله در 📚الكافي، ج‏6، ص396 ؛ 📚تهذيب الأحكام، ج‏9، ص103 ؛ 📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص243 و 📚همین حدیث فوق با طول و تفصیل بیشتری از امام صادق ع از قول رسول الله ص در الأمالي( للصدوق)، ص416-417 روایت شده است. @yekaye
☀️۶) از امام حسن ع از امیرالمومنین ع روایت شده است که فرمودند: یکبار عده‌ای از یهودیان نزد پیامبر ص آمدند و داناترینشان از ایشان سوالاتی پرسید. از جمله سوالاتش این بود که: به من خبر بده که به چه علتی خداوند عز و جل این نمازهای پنجگانه را در پنج وقت از ساعات روز و شب بر امتت واجب کرده است؟ پیامبر ص تک تک آنها را توضیح دادند و در خصوص نماز عشاء فرمودند: و اما نماز عشای پایان شب؛ زیرا قبر ظلمتی دارد و روز قیامت هم ظلمتی و پروردگارم این نماز را به من دستور داد تا قبر را نورانی کند و به من و امتم نور بر صراط عطا فرماید و قدمی به سوی انجام نماز شب برداشته نشود مگر اینکه خداوند عز و جل بدن آن نمازگزار را بر آتش جهنم حرام کند و این همان نمازی است که خداوند متعال برای پیامبران پیش از من هم برگزید. 📚علل الشرائع، ج‏2، ص337؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص213 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ: جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَسَأَلَهُ أَعْلَمُهُمْ عَنْ مَسَائِلَ فَكَانَ فِيمَا سَأَلَهُ أَنْ قَالَ أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَيِّ شَيْ‏ءٍ فَرَضَ هَذِهِ الْخَمْسَ صَلَوَاتٍ فِي خَمْسِ مَوَاقِيتَ عَلَى أُمَّتِكَ فِي سَاعَاتِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ؟ فَقَالَ النَّبِيُّ ص: جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى النَّبِيِّ ص فَسَأَلَهُ أَعْلَمُهُمْ عَنْ مَسَائِلَ فَكَانَ مِمَّا سَأَلَهُ أَنَّهُ قَالَ أَخْبِرْنِي‏ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَيِّ شَيْ‏ءٍ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذِهِ الْخَمْسَ الصَّلَوَاتِ فِي خَمْسِ مَوَاقِيتَ عَلَى أُمَّتِكَ فِي سَاعَاتِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص: ... ‏ وَ أَمَّا صَلَاةُ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ فَإِنَّ لِلْقَبْرِ ظُلْمَةً وَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ ظُلْمَةً أَمَرَنِي رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ وَ أُمَّتِي بِهَذِهِ الصَّلَاةِ لِتُنَوِّرَ الْقَبْرَ وَ لِيُعْطِيَنِي وَ أُمَّتِيَ النُّورَ عَلَى الصِّرَاط وَ مَا مِنْ قَدَمٍ مَشَتْ إِلَى صَلَاةِ الْعَتَمَةِ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَسَدَهَا عَلَى النَّارِ وَ هِيَ الصَّلَاةُ الَّتِي اخْتَارَهَا اللَّهُ تَعَالَى وَ تَقَدَّسَ ذِكْرُهُ لِلْمُرْسَلِينَ قَبْلِي ... @yekaye