.
5⃣ «إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً»
فقط یک صیحه کار آنان را تمام کرد!
💠بحثی درباره #صیحة در قرآن کریم
در قرآن کریم چند قوم را صریحا نام برده که با #صیحه به هلاکت رسیدند:
🔻ثمود (قوم صالح)، هود/67 و قمر/31
🔻مردم مدین (قوم شعیب)، هود/94
🔻قوم لوط، حجر/73
🔻اصحاب حجر، حجر/83
🔻اهل قریهای که فرستادگان الهی (ظاهرا زمان حضرت عیسی ع) سراغشان رفتند، يس/29
اما مهم این است که:
🔹معنای هلاکت اینها با «صیحه» به معنای این نیست که لزوما همگی آنها تنها و تنها با یک صیحه نابود شده باشند،
چرا که غیر از آیه حاضر، نهتنها تعبیر «جز صیحهای نبود» نیامده، بلکه در بسیاری از آنها از عذابهای دیگری هم سخن به میان آمده است:
▫️در مورد ثمود از رجفه [= زلزله] (اعراف/78) و صاعقه (فصلت/17 و ذاریات/44)،
▫️در مورد مردم مدین از رجفه (اعراف/91 و عنکبوت/27)،
▫️در مورد قوم لوط از بارشِ (اعراف/84، نمل/58) سنگها («حجارة من سجیل منضود»، هود/83؛ «حاصب»، قمر/34)
🔹تعبیر «صیحه» در مواردی بر نفخ صور، که مقدمه ورود در قیامت است، اطلاق شده است (يس/53 ؛ ق/42 )
🔹در برخی موارد به طور عام درباره کفار خبر داده که آنان منتظرند که صیحهای آنان را در برگیرد و هلاکشان کند:
(ما يَنْظُرُونَ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ؛ يس/49)
🔹با اینکه عنوان «صیحة» گاه صریحاً در عرض عذابهای دیگر ذکر شده
(فَكُلاًّ أَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا؛ عنکبوت/40)
اما این احتمال منتفی نیست که چهبسا عنوان عامی هم برای این عذابهای عمومی بوده باشد.
(با توجه به برداشتی از آیات مومنون/41 و ص/12-15)*
🔸با این توضیحات، این سوال که واقعا منظور از «صیحه» چیست، و با این تعبیر خداوند به چه حقیقتی میخواهد اشاره کند پررنگتر میشود:
🍃الف. آیا نکته همان است که در تدبر 4 اشاره شد؛
https://eitaa.com/yekaye/1645
که صیحه برای اشاره به حضور و نقشآفرینیِ فرشته عذاب است؟
🍃ب. آیا در «صدا مهیب» موضوعیت خاصی هست برای ارتباط بین دنیا و انتقال بالاجبار انسان به عوالم ماوراء؟
(مثلا صداهای مهیب، توجهات همگان را بلافاصله به خود جلب میکند؛ و صدا مانند نور نیست که نیاز باشد حتما انسان بیدار باشد یا چشمش باز باشد یا به سمت نور قرار گرفته باشد تا توجهش جلب شود)
🍃ج. ...
📝تبصره
ظاهرا تنها موردی که در قرآن کریم، «صیحة» در معنایی کاملا دنیوی (فریاد اعتراضآمیز)به کار رفته این آیه است:
«وَ إِذا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسامُهُمْ وَ إِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ» (منافقون/4)
شاید با توجه به نکات فوق، کلمه «صیحة» در اینجا هم ملاحظات خاصی طلب کند، که انشاءالله اگر به بحث از این آیه رسیدیم، در این باره بیشتر تامل خواهیم کرد.
✳️*پینوشت:
این احتمال که صیحه عنوانی برای عذابهای عمومی باشد، بر اساس برداشتی از دو دسته آیه است:
🔹در آیهای که بعد از داستان حضرت نوح و ظاهرا به عنوان نمونهای از امتهایی که بعد از نوح آمدند و عذاب شدند، از عذاب آنان با صیحه یاد شده
(مومنون/41؛ البته در اینجا این احتمال هم هست که واقعا اینجا یک قوم معین مورد نظر بوده باشد نه لزوما نمونهای از امتها)
🔹برخی از اقوام دیگر را که صریحا با امور دیگری مانند
▫️تندباد
(قوم عاد : «ریح صرصر» فصلت/16 و قمر/18 و حاقه/6 ؛ «ریح فیها عذاب الیم» احقاف/24 ؛ «ریح عقیم» ذاریات/41)
▫️ویا «سقوط کِسَفاً من السماء»
(اصحاب أیکة: که حضرت شعیب بر آنان مبعوث شد و اختلاف است که آیا آنان همان مردم مدین بودند یا گروهی دیگر؛ شعراء/176-187)
▫️و یا غرق شدن
(قوم نوح و فرعون)
به هلاکت رسیدند، در ریف این اقوام فوق قرار داده و تعبیر کرده که آنها را صیحهای در برگرفت
(ص/12-15؛ البته در این آیات این احتمال که منظور مردم زمان خود پیامبر بوده باشند، نه این اقوام؛ و نیز اینکه اصلا منظور انتظار آنان در برزخ برای نفخ صور و برپایی قیامت باشد، نیز منتفی نیست)
@yekaye
.
6⃣ «فَإِذا هُمْ خامِدُونَ»
چرا برای هلاکت و نابودی آنان از تعبیر «خمود» استفاده کرد؟ (خمود در اصل برای فروکش کردن شعله آتش و خاموش شدن آن به کار میرود)
🍃الف. چنان نابود شدند که همانند آتشی که خاموش میشود دیگر هیچ صدا و حرکتی از کسی دیده نمیشد
📚(مجمعالبیان، ج8، ص659)
یعنی کنایه است از شدت هیاهو و قدرتنمایی آنان – که براحتی کسی که آنان را به خدا دعوت می کرد، تهدید میکردند و به قتل میرساندند – از سویی؛ و نیست و نابود کردن آن از سوی دیگر؛ یعنی همچون شعلههای آتشی بودند که بسیار جولان داشت اما با خاموش شدنش هیچ چیزی از آن باقی نماند.
🍃ب. کنایه است از اینکه انسان زنده همانند آتش فروزان است و مرده همانند خاکستر باقیمانده از آن است.
📚(تفسير الصافي، ج4، ص252)
🍃ج. ...
@yekaye
.
7⃣ « وَ ما أَنْزَلْنا عَلی قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ ... إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ»
گاهى بخاطر ريختن خون يك مؤمن بى گناه و يك مجاهد و مبلّغ دينى، مردم يك منطقه نابود مىشوند.
📚 (تفسير نور، ج9، ص536)
@yekaye
✅توجه
آیه 30 سوره یس قبلا کاملا جدا از آیات قبل و بعد در جلسه 34 ( در تاریخ 3/2/1395) مورد بحث قرار گرفت http://yekaye.ir/ya-seen-36-30/
اما به نظر رسید مناسب است دوباره مورد توجه قرار گیرد و بحث آنجا کاملتر شود
777) 🌺 يا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ 🌺
💐 ترجمه
دریغا بر این بندگان! هیچ فرستادهای به نزدشان نیامد مگر اینکه روال را بر استهزای او گذاشتند. [= پیوسته او را مسخره میکردند]
سوره یس (36) آیه30
1397/3/29
5 شوال 1439 ؛ سالروز ورود مسلم بن عقیل به کوفه
@yekaye
🔹حَسْرَةً
قبلا بیان شد که
▪️ماده «حسر» در اصل به معنای «آشکار کردن» بوده، که ابتدا در مورد کسی که لباسش را کنار میزده و قسمتهایی از بدن که زیر لباس مخفی شده را نمایان میساخته به کار میرفته است
▪️و برخی بر این باورند که اصل این ماده به معنای «کنار زدن و عقب زدن» است و «آشکار شدن» از لوازم این معناست، نه اصل معنای آن.
▪️در هر صورت از مشتقات بسیار پرکاربرد این واژه «حسرت» (جمعِ آن: «حَسَرات») است که به معنای افسوس خوردن بر چیزی است که از دست رفته و غالبا همراه با پشیمانی میباشد، و متناسب با اینکه اصل ماده آن چه معنایی داشته درباره وجه تسمیهاش هم اختلاف دارند.
🔸در زبان عربی سه کلمه «غمّ» و «حسرت» و «أسف» (تأسّف) به لحاظ معنایی بسیار به هم نزدیکند که هریک از اینها به ترتیب، اعمّ از بعدی است:
▫️#غم برای هرگونه ناراحتی به کار میرود؛
▫️#حسرت غمی است که به خاطر فایدهای که از دست رفته، مرتب در یاد انسان زنده میشود؛
▫️#أسف حسرتی است که همراه با غیظ و غضب باشد؛ و بقدری همراهی با غیظ و غضب در آن پررنگ شده که گاه صرفا در معنای کسی که عصبانی است نیز به کار میرود.
▪️به فرد عاجز و درمانده، هم «حاسر» و هم «محسور» گفته میشود؛ حاسر از این جهت که گویا خودش قوا و تواناییهای خود را پوشانده و کنار زده؛ و محسور از این جهت که گویی مشکلات او را از موقعیتش کنار زده است (فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً؛ اسراء/۲۹)
▫️ و کلمه «حسیر» (يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ؛ ملک/۴) هم میتواند در معنای حاسر باشد و هم محسور.
▪️و وقتی ماده «حسر» به باب استفعال میرود تعبیری بلیغتر برای «حسرت خوردن» میباشد: «لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ؛ انبیاء/۱۹)
🔖جلسه 708 http://yekaye.ir/al-fater-35-8/
🔹«العباد»
▪️«عباد» جمع «عبد» به معنای «بندگان» است و درباره ماده «عبد» در آیه 22 همین سوره توضیح داده شد.
🔖جلسه 769 http://yekaye.ir/ya-seen-36-22/
▪️«الـ» در کلمه «العباد»
▫️میتواند «الـ» عهد باشد (به معنای «این بندگانی که دربارهشان در آیات قبل صحبت میکردیم)
▫️و میتواند «الـ» استغراق باشد (به معنای «همه بندگان»)
و ظاهرا هر دو معنا با هم قابل جمع است؛ یعنی در آیات قبل درباره این رویه در عدهای از بندگان سخن گفته، سپس در این آیه برای این گونه بندگان، که متاسفانه عمومیت هم دارد، اظهار تاسف کرده است.
📖 «يا حَسْرَة علی العباد»
▪️این عبارت در اغلب قرائاتها به همین صورت «يا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ» قرائت شده است؛
اما برخی قرائتهای غیرمشهور به اشکال دیگری نیز قرائت شده است؛ از جمله:
▪️در قرائت اعرج و مسلم بن جندب و ابوزناد و ابنذکوان و ابنهرمز «يا حَسْرَهْ عَلَی الْعِبادِ» یعنی «یا حسره» را همان طور در وصل خوانده شود که در حال وقف میخوانند، که این حالت مبالغه در حسرت را میرساند بویژه که به نحوی بر حرف «ه» تاکید میشود که دلالت بر آه دارد.
▪️در قرائت أبي بن كعب و ابن عباس و ضحاك و مجاهد و حسن و نیز قرائتی از امام سجاد ع با حذف «علی» و به صورت مضاف (یا حَسْرَةَ العباد) روایت شده است، که در این صورت عباد هم میتواند در معنای فاعل حسرت تحلیل شود و هم مفعول حسرت (که در حالت دوم معنایش شبیه «یا حسرةً علی العباد» میشود)
▪️در قرائتی از ابنعباس، به صورت «يا حَسْرَةَ عَلَی الْعِبادِ» (فتحه به جای تنوین) هم قرائت شده که در این صورت فتحه بدل از ضمیر متکلم در حالت نداست یعنی ای حسرت من بر این بندگان؛ و البته به صورت «يا حَسْرَتا» هم که به همین معناست قرائت شده است.
📚(مجمع البيان، ج8، ص657-658 ؛ معاني القرآن، ج2، ص375 ؛ البحر المحيط، ج9، ص60 )
@yekaye
🔹 «کانوا ...»
وقتی «کان» قبل از فعل مضارع بیاید دلالت بر استمرار و وجود یک وضعیت همیشگیای در آن فعل میکند که گویی قرار نیست فاعلش از آن وضعیت بیرون آید.
در این گونه موارد غالبا به صورت فعل مضارع ترجمه میشود، اما چنین ترجمهای معنا را کامل منتقل نمیکند و ظاهرا در زبان فارسی معادل معینی برای چنین ترکیبی نداریم.
مترجمان قدیمیتر از تعابیری مانند «همی ... کردند» استفاده میکردند و به علت نامانوس بودن این تعبیر، برخی مترجمان در چنین مواردی با افزودن تعابیری مانند «پیوسته چنین است»، «روال بر این است»، «قرار بر این گذاشتند» «به جز ... کاری نمی کردند» و ... سعی میکنند بر این مشکل غلبه کنند.
@yekaye
🔹«یستهزؤن»
چنانکه قبلا بیان شد
▪️برخی اصل ماده «هزأ» را به معنای «مسخره کردن» ویا «مزاح وشوخی مخفیانه» دانستهاند؛
▫️اما دیگران تفاوت «استهزاء» با «مزاح» را در این دانستهاند که ماده «هزأ» برای مزاح و شوخیای است که ناشی از حقیر دانستن ویا همراه است با تحقیر ردن شخصی که مورد استهزاء قرار میگیرد
▫️تا حدی که برخی اصل معنای آن را هر سخن یا کاری که در آن تحقیر و اهانت نهفته باشد، قلمداد کردهاند و شاید بتوان آن را درست نقطه مقابل «جدی گرفتن» دانست.
▪️اغلب اهل لغت بین «هزأ» و «استهزأ» تفاوت محسوسی را قائل نیستند؛ حداکثر این است که «استهزاء» را "در «هزؤ» وارد شدن" دانستهاند،
یعنی میتوان گفت فرق «هزأ» با «استهزء» در این است که «هزء» آن وضعیت حقارتآمیزی است که حاصل شده؛ ولی «استهزاء» درصدد ایجاد آن وضعیت برآمدن است.
▪️همچنین در تفاوت «استهزاء» با «سُخریه» (= مسخره کردن) دو وجه مطرح شده است.
▫️یکی اینکه در مسخره کردن حتما چیزی در شخص مورد نظر هست که به خاطر آن وی مسخره میشود؛ اما در استهزاء لزوما چنین نیست، و شاید واقعا هیچ نکتهای در شخصی نباشد اما او را مورد استهزاء قرار دهند.
▫️دوم اینکه «مسخره کردن» از آنجا که از ماده «سخر» گرفته شده، در آن نوعی سلطهجویی و به تسخیر درآوردن شخص مد نظر است.
🔖جلسه 637 http://yekaye.ir/al-kahf-18-56/
@yekaye
☀️1) امام صادق عليه السّلام فرمود:
يك خبر كه آن را عمیقا درك كنى بهتر است از ده خبر كه صرفا آن را روايت میكنى، همانا برای هر حقی، حقیقتی؛ و برای هر امر صواب و درستی، نوری هست.
سپس فرمود: به خدا سوگند، ما كسى از شيعيان خود را فقيه [= دارای فهم عمیق] نمیشماريم تا اينكه به کنایه سخنى به او گفته شود و او آن کنایه را دريابد،
همانا امیرالمومنین ع بر منبر کوفه فرمود: همانا در پشت سرتان فتنهای ظلمانی و کورکننده و در خود فروبنده است که از آن نجات نیابد مگر نَوَمَه!
گفته شد: یا امیرالمومنین ! نَوَمه چیست؟
فرمود: کسی که مردم را میشناسد در حالی که او را نمیشناسند.
و بدانيد كه زمين از حجّت خداى عزّ و جلّ خالى نمىماند ولى خداوند بزودى ديده خلایق را به خاطر ظلم و جورشان و زيادهروى آنان در حق خویش، از [مشاهده] او کور کند؛ و اگر زمين يك لحظه از حجّت خدا خالى بماند اهل خود را فرو مىبرد، لكن آن حجّت مردم را مىشناسد در حالی که او را نمىشناسند، چنان كه يوسف مردم [= برادرانش] را مىشناخت و آنها او را نمىشناختند.
سپس تلاوت فرمود: «دریغا بر این بندگان! هیچ فرستادهای به نزدشان نیامد مگر اینکه او را مسخره میکردند.» (یس/30)
📚الغیبة (نعماني)، ص142
أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
خَبَرٌ تَدْرِيهِ خَيْرٌ مِنْ عَشْرٍ تَرْوِيهِ إِنَّ لِكُلِّ حَقٍّ حَقِيقَةً وَ لِكُلِّ صَوَابٍ نُوراً.
ثُمَّ قَالَ إِنَّا وَ اللَّهِ لَا نَعُدُّ الرَّجُلَ مِنْ شِيعَتِنَا فَقِيهاً حَتَّى يُلْحَنَ لَهُ فَيَعْرِفَ اللَّحْنَ.
إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ: إِنَّ مِنْ وَرَائِكُمْ فِتَناً مُظْلِمَةً عَمْيَاءَ مُنْكَسِفَةً لَا يَنْجُو مِنْهَا إِلَّا النُّوَمَةُ
قِيلَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَا النُّوَمَةُ؟
قَالَ الَّذِي يَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ؛
وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَكِنَّ اللَّهَ سَيُعْمِي خَلْقَهُ عَنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَوْرِهِمْ وَ إِسْرَافِهِمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ لَكِنَّ الْحُجَّةَ يَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا يَعْرِفُونَه كَمَا كَانَ يُوسُفُ يَعْرِفُ النَّاسَ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ ثُمَّ تَلَا «يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ.
@yekaye
✅ امروز سالروز ورود مسلم بن عقیل به کوفه است؛
همان فرستاده امام حسین ع که کوفیان عملاً او را به مسخره گرفتند و کاری کردند که تا ابد بر حال و روز آنان باید حسرت خورد❗️
تقارن چنین روزی با زمان بحث از این آیه میتواند به فهم عمیقتر و کاربردیترِ ما از این آیه کمک کند، ان شاء الله تعالی.
یکبار دیگر آیه و ترجمه آن را مرور کنیم:
🔹يا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ
🔸دریغا بر این بندگان! هیچ فرستادهای به نزدشان نیامد مگر اینکه روال را بر استهزای او گذاشتند. [= پیوسته او را مسخره میکردند]
https://eitaa.com/yekaye
.
1⃣ «يا حَسْرَةً عَلَی الْعِبادِ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
این تنها موردی در قرآن کریم است که خود خداوند برای بندگان حسرت خورده است❗️
پس،
🔻اینکه فرستادگان خدا مسخره گرفته میشوند و پیام خدا جدی گرفته نمیشود، حسرتبارترین واقعه برای انسان است.🔻
@yekaye
.
2⃣ «ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
مسخره کردن پیامبران صرفا به معنای ریشخند گرفتن آنان نیست؛
بلکه جدی نگرفتن و غیر مهم (حقیر) دانستن پیام ایشان، هم مصداق مسخره گرفتن آن است.
جدی گرفتن مثل وضعیت کسی است که بیماری حاد قلبی دارد و نزد دکتر میرود و دکتر نسخه مینویسد و پرهیز هم میدهد.
وی چگونه در خوردن قرصها و رعایت پرهیزها مراقبت میکند؟
🔰تاملی با خویش
🔹آیا ما پیامهای خدا را جدی میگیریم؟
🔹آیا قلب ما سالم است؟
(یکی از علامتهای سلامتش، حضور قلب در نماز است. اگر سالم نیستیم نسخه را خیلی باید جدی بگیریم. البته گویی آنها که قلبشان سالم است جدیتر می گیرند تا امثال من!)
@yekaye
.
3⃣ «ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
متاسفانه معیار برخی برای انتخاب مطلب، #جذابیت است؛ نه #حقیقت .
یادمان باشد حقیقت در بسیاری از موارد تلخ است؛
اما مبادا #تلخ بودنش بهانه شود که آن را مسخره کنیم❗️
🔻کسی که ملاک انتخابش جذابیت است، منتظر است دلش را ببرند‼️
و وقتی پیامبران چنین نمیکنند، آنها را مسخره میکند و ناتوان میشمرد؛
🔺اما کسی که ملاک انتخابش حقیقت است؛ به حقیقت، حتی اگر تلخ باشد، دل میدهد.
(به حقیقت دل دادن = ایمان)
یکبار دیگر حدیث1 را مرور کنیم: https://eitaa.com/yekaye/1661
@yekaye
.
4⃣ «رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
متاسفانه جدی نگرفتن حقیقت و رسولان الهی یک عادت شده است،
نفرمود: «یستهزؤن»، فرمود: «کانوا یستهزؤن».
(توضیح در نکات ادبی: https://eitaa.com/yekaye/1658 )
🔰تاملی با خویش
از کاری که کوفیان با مسلم کردند چندان تعجب نکنیم❗️
خود ما در زندگیمان پیامهای خدا را چقدر جدی میگیریم و حاضریم به خاطر دین خدا هزینه بدهیم و سختی را تحمل کنیم⁉️
@yekaye
.
5⃣ «ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
«مِنْ رَسُولٍ» یعنی هر رسولی؛ یعنی تمام انبيا مورد استهزا قرار گرفتند.
پس مبلّغان دينى در انتظار زخم زبان ديگران باشند❗️
📚 (تفسیر نور، ج9، ص537)
@yekaye
.
6⃣ «ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
فرستاده الهی منحصر در پیامبر نیست.
اگر همه اشیای عالم و همه وقایع عالم آیت خداست، پس همه چیز برایمان پیامی از جانب خدا دارد؛ تا اینکه ما چقدر اهل کنایه باشیم❗️
اگر فقیه شویم (به معنای مورد نظر در حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/1661 ) ،
خواهیم دید هر کاری که در این عالم به ما ارجاع شود، فرستادهای از خداست❗️
حتی مراجعه یک نیازمند:
🔹حضرت علی ع فرمود: «نیازمند، فرستادهی خداست؛ کسی که از او دریغ کرد، از خدا دریغ کرده . کسی که به او بخشید به خدا بخشیده است.
📚(نهجالبلاغه، حکمت 304: إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللَّهِ فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللَّهَ وَ مَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللَّه)
@yekaye
✅ با توجه به کثرت نکات مربوط به این آیه، فردا نیز به ادامه بحث از همین آیه اختصاص خواهد یافت؛ ان شاء الله.
✅ با توجه به کثرت نکات مربوط به آیه دیروز، امروز نیز به بحث همان آیه اختصاص خواهد داشت