✳️اطلاعیه✳️
💢به دلایلی ادامه کار کانال «یک آیه در روز» چند روزی متوقف میشود❗️
💐ان شاء الله برای ایام عرفه در کربلای مقدسه نایب الزیاره همه دلدادگان امام حسین ع خواهم بود.🌺
امید است بعد از بازگشت از آن سفر و با عنایات اهل بیت ع بتوانم کار را آن گونه که مورد رضای ایشان باشد ادامه دهم.
از همگان التماس دعا دارم.
@Yekaye
817 ) 🔥و لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلی مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیّاً وَ لا یرْجِعُونَ 🔥
〽️ترجمه
و اگر بخواهیم قطعاً آنها را در جای خود مسخ کنیم، که در آن صورت، نه استطاعت بر گذر کردن [پیش رفتن] میداشتند و نه برگردند.
سوره یس (36) آیه 67
1397/6/20
1 محرم 1440
⬛️ شروع محرم الحرام و آغاز ایام مصیبت اهل بیت علیهمالسلام بر همه مومنان و دلدادگان اباعبدالله ع تسلیت باد⬛️
@Yekaye
🔹لَمَسَخْناهُمْ
▪️ماده «مسخ» در اصل بر زشتی و بیمزه بودن چیزی دلالت دارد، چنانکه «رجل مَسيخ» به آدم بیمزه و «طعام مَسيخ» به غذای بینمک و بیمزه گفته میشود؛ و «مسخ کردن چیزی» به معنای آن است که خلقت چیزی را از آن صورتی که بر آن بوده، به یک صورت بدترکیب و زشت و نفرتآور تبدیل کنند.
📚(كتاب العين، ج4، ص206؛ معجم المقاييس اللغة، ج5، ص323)
▪️و برخی گفتهاند «مسخ» به معنای بدترکیب و زشت کردن خَلق و خُلقِ چیزی است؛ و آن «مسخِ در خلقت و آفرینشِ» چیزی بوده که تنها در زمان خاصی رخ داده (و مثلا گروهی به میمون یا خوک تبدیل شدند: وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ؛ مائدة/60) اما «مسخ در خُلق و خو» در هر زمان رخ میدهد و آن این است که انسانی اخلاقش همچون اخلاق مذموم برخی از حیوانات شود مثلا از شدت حرص مانند سگ و یا از شدت شهوترانی مانند خوک، و ... گردد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص768)
▪️و بر همین اساس، برخی مسخ را عقوبت شدیدی دانستهاند که موجب تحولی در صورت ظاهری یا باطنی کسی شود و آن را را بر دو گونه شدید و خفیف تقسیم کردهاند: مسخ خفیف آن است که این تحول که ناشی از گناهان شخص است تنها در صورت باطنی و برزخیِ وی رخ دهد و تنها کسانی که چشم برزخی دارند آن را میبینند؛ اما مسخ شدید و تام آن است که این تحول درونی در بدنش نیز آشکار گردد و ظاهرش هم مانند باطنش شود.
⬛️(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص103)
📿اگرچه اشاره به واقعیت مسخ شدن در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است (مانند: قُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئينَ، بقره/65 و اعراف/166؛ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ، مائدة/60) اما ماده «مسخ» تنها همین یکبار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹مَكانَتِهِمْ
▪️کلمه «مکان» با کلمه «مکانة» به یک معناست
📚(مجمعالبیان، ج8، ص674؛ البحر المحيط، ج9، ص79)
▪️و درباره کلمه «مکان» قبلا اشاره شد که در نگاه اول به نظر میرسد، ریشه این کلمه «مکن» است، اما اهل لغت تذکر دادهاند که کلمه «مکان» بر وزن «مَفعَل» [وزن رایج برای اسم مکان: مانند مَغسل: محل غسل، مَذبح: محل ذبح؛ مَشرب: محل شُرب] از ماده «کون» (فعل «کان» «یکون») میباشد یعنی «موضع کینونت: محلّ بودن»، ولی به خاطر کثرت کاربرد این کلمه، در تصریف [یعنی هنگام ساختن همخانواده] همانند وزن «فعال» [یعنی مانند اینکه ریشه آن «مکن» باشد] با آن برخورد میشود.
🔖جلسه ۲۳۰ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-10/
📖مَكانتِهِمْ
▪️اغلب این کلمه را به همین صورت «مَكانَتِهِمْ» یعنی به صورت مفرد قرائت کردهاند؛
▪️اما در روایت شعبه از عاصم (از قراء کوفه) و نیز در قرائت حسن و سلمی و زر بن حبیش به صورت «مَكاناتِهِمْ» یعنی به صورت جمع قرائت شده است.
📚مجمع البيان، ج8، ص673 ؛ معجم القراءات، ج7، ص515-516
@Yekaye
🔹فما اسْتَطاعُوا
▪️قبلا بیان شد که ماده «طوع» در اصل به معنای تسلیم شدن و انقیاد و اطاعت کردن، و نقطه مقابل «اکراه و اجبار» است «ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» (فصلت/۱۱).
وقتی این ماده به باب استفعال برود (استطاع یستطیع) به معنای قدرت و طاقت بر انجام کاری داشتن است (لَنْ تَسْتَطيعَ مَعِيَ صَبْراً؛ کهف/۶۷ و ۷۲ و ۷۵) یعنی چیزی که به خاطر آن، انجام دادن فعل مقدور میگردد و مصدر آن «استطاعة» است که در اصل «استطواع» بوده که واو آن حذف شده و به جایش در انتها «ة» افزوده شده است که این چنین حالتی در کلمات معتل اجوف رایج است مانند استعانة و استعاذة.
از ابنسکیت نقل شده که این کلمه در لهجههای مختلف عرب به چهار صورت أستطيع و اسطيع و استتيع و استيع تلفظ شده است که در دومی «ت» به خاطر التقای با «ط» افتاده است (لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ؛ کهف/۸۲) در سومی، «ط» به «ت» تبدیل شده و در چهارمی این دو حالت با هم رخ داده است.
🔖جلسه 656 http://yekaye.ir/al-kahf-18-75/
@Yekaye
🔹مضِیّاً
▪️ماده «مضی» در اصل به معنای «گذشتن» و «عبور کردن» از چیزی میباشد
📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص331)
▪️به تعبیر دیگر، به معنای تحقق و وقوع امری است در زمان گذشته که متکلم از آن عبور است
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص127)
مانند «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلينَ» (انفال/38) و «مَضى مَثَلُ الْأَوَّلينَ» (زخرف/8) و «أَوْ أَمْضِيَ حُقُباً» (کهف/60).
▪️معنای این کلمه به «رفتن» (ذهاب) بسیار نزدیک است (وَ امْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ؛ حجر/65) و در تفاوت این دو گفتهاند که «مضی»نقطه مقابل روی آوردن (استقبال) است و به همین جهت تعبیر ماضی (گذشته) و مستقبل (آینده) را در مقابل هم به کار میبرند؛ اما در «ذهاب» (رفتن) چنین مقابلهای در کار نیست؛ هرچند بر اثر کثرت استعمال این دو به جای هم، دیگر در معنای همدیگر به کار میروند
📚(الفروق في اللغة، ص302)
📿ماده «مضی» 5 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
📖 مضِیّاً
▪️این کلمه را اغلب به همین صورت «مُضِیاً» یعنی به ضم میم قرائت کردهاند؛
▪️اما در برخی قرائتهای غیرمشهور به کسر میم (مِضِیّاً) و به فتحِ میم (مَضِیّاً) هم قرائت شده است؛ که درباره قرائت به کسر گفتهاند در مقام تلفظ از کسره حرف بعدی (ض) تبعیت کرده؛ و درباره قرائت به فتح گفتهاند مصدر در باب فعیل است (همانند رسیم و وجیف).
📚(البحر المحيط، ج9، ص79)
@Yekaye
🔹یرْجِعُونَ
▪️قبلا بیان شد که ماده «رجع» در اصل به معنای «رد» (برگرداندن) و «تکرار»، ویا «برگشت (عود) بدانجایی که از آنجا آمده ویا به وضعیتی که قبلا در آن وضعیت بوده» به کار میرود، و صیغه ثلاثی آن (رَجَعَ)، هم در معنای لازم (برگشتن، بازگشتن) و هم در معنای متعدی (برگرداندن، بازگرداندن) استفاده شده است.
در زبان عربی، برای «برگشت» و «بازگشت» کلمات متعددی به کار رفته است که «رجع» عامترین معنای آن (= برگشتن، برگرداندن) است و در همانجا تفاوت این ماده با مادههای دیگری مانند «توبه» ، «إنابة» ، «إیاب» ، «عود» ، «ردّ» ، «فيء» ، «انقلاب» اشاره شد.
🔖جلسه 355 http://yekaye.ir/al-alaq-96-8/
@Yekaye
☀️1) روایت شده است که در یکی از مجالسی که مامون برای بحث بین امام رضا ع و علمای فرقههای مختلف تشکیل داده بود، خود مامون از امام رضا ع پرسید:
در مورد کسانی که به تناسخ* اعتقاد دارند، چه میگویید؟
فرمود: چنین کسی به خداوند عظیم کفر ورزیده و بهشت و جهنم را تکذیب نموده است.
مامون پرسید: درباره مسخشدهها چه میگویید؟
فرمود: آنان کسانی بودند که «خداوند بر آنان غضب کرد» (مائده/60) پس آنان را مسخ نمود؛ و آنان سه روز زیستند سپس مردند و [بعد از مسخ شدن] زاد و ولدی نکردند؛ پس آنچه در دنیا از میمون و خوک و سایر حیواناتی که به «مسخشدهها» معروفند، یافت میشود؛ همانند سایر حیواناتیاند که خوردن و استفاده از آنها [مانند استفاده از پوست و ... آنها] جایز نیست.
✳️* تناسخ: اعتقاد کسانی است که منکر قیامتاند و میپندارند انسانها بعد از اینکه میمیرند، روحشان بسته به اینکه انسان خوب یا بدی بوده باشد دوباره در بدن شخص دیگر (یا در بدن یک حیوان) دوباره به دنیا برمیگردد؛ و از نو زندگی را شروع میکند.
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص202
حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ تَمِيمٍ الْقُرَشِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ الْأَنْصَارِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: حَضَرْتُ مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ يَوْماً وَ عِنْدَهُ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع ...
فَقَالَ الْمَأْمُونُ: يَا أَبَا الْحَسَنِ فَمَا تَقُولُ فِي الْقَائِلِينَ بِالتَّنَاسُخِ؟
فَقَالَ الرِّضَا ع: مَنْ قَالَ بِالتَّنَاسُخِ فَهُوَ كَافِرٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ مُكَذِّبٌ بِالْجَنَّةِ وَ النَّارِ.
قَالَ الْمَأْمُونُ: مَا تَقُولُ فِي الْمُسُوخِ؟
قَالَ الرِّضَا ع: أُولَئِكَ قَوْمٌ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فَمَسَخَهُمْ فَعَاشُوا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثُمَّ مَاتُوا وَ لَمْ يَتَنَاسَلُوا فَمَا يُوجَدُ فِي الدُّنْيَا مِنَ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِيرِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ مِمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمْ اسْمُ الْمُسُوخِيَّةِ فَهُوَ مِثْلُ مَا لَا يَحِلُّ أَكْلُهَا وَ الِانْتِفَاعُ بِهَا.
@Yekaye