eitaa logo
یک آیه در روز
2.1هزار دنبال‌کننده
116 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 8⃣ «الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» اینکه برای اثبات معاد از صفت «علیم» استفاده کرده است، شاید شاهدی است بر این مدعا که سرازیر شدن هستی در عالم، نشأت گرفته از علم الهی است. 📩(تدبر دریافتی از یکی از اعضای کانال) @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 9⃣ «يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» اگر این آیه را با تاکید بر روی کلمه «هو» بخوانیم، آنگاه شاید می‌خواهد بفرماید که تنها او که به هر چیزی داناست، دوباره انسانها را احیا می‌کند❗️ یعنی چه‌بسا می‌خواهد بگوید شناخت حقیقت معاد تنها و تنها از آن خداست و تنها به افاضه خاص الهی (چنانکه در مورد حضرت ابراهیم ع رخ داد) شناخت حقیقتِ زنده کردن مردگان برای کسی حاصل می‌شود. @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 🔟 «وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» این تعبیر که خداوند به هر آفریده‌ای آگاه است، علاوه بر اینکه استدلالی در پاسخ اشکال آن کافر است 🔖(تدبر1 https://eitaa.com/yekaye/2852) می‌تواند از باب هشدار هم باشد، که در این صورت، مخاطبش فقط کافران نیست؛ یعنی چه‌بسا می‌خواهد بگوید همان که اول بار آفرید دوباره زندگی می‌بخشد؛ پس حواستان را جمع کنید که او به همه آفریدگانش کاملا آگاه است و هیچ عملی از اعمال شما در آن روز از قلم نمی‌افتد. @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 1⃣1⃣ «وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» خداوند بر هر چیزی علم دارد. پس کسی که به دانایی علاقه دارد و می‌خواهد دانا شود، باید خود را به سرچشمه که خداوند است وصل کند. 📩 (تدبر دریافتی از یکی از اعضای کانال) @Yekaye
2⃣1⃣ «قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَميمٌ؛ قُلْ يُحْييهَا...» 📜حکایت📜 مرحوم مجلسی از برخی از کتب علمای قدیم حکایتی را روایت کرده که: یکی از شیعیان بلخ که در زمان امام سجاد ع زندگی می‌کرد، اغلب سالها برای حج می‌آمد، سپس خدمت امام ع می‌رسید و هدایایی به ایشان تقدیم می کرد و مسائل دینی خود را از ایشان می‌پرسید و برمی‌گشت. یکبار همسرش به او گفت: چرا تو هر بار با این هدایا خدمت ایشان می‌روی اما ایشان هیچگاه به ازای اینها به تو پاداشی نمی‌دهند؟ وی گفت: کسی که من این هدایا را خدمتش پیشکش می‌کنم مُلک دنیا و آخرت را دارد و همه آنچه در دست مردم است تحت اختیار اوست؛ چرا که او خلیفه خدا بر زمین و حجت او بر بندگانش است؛ او فرزند رسول خدا ص و امام ماست! زن که این را شنید دیگر چیزی نگفت. سال بعد آن مرد دوباره به حج رفت و خدمت امام ع رسید و و زمانی رسید که وقت خوردن غذا بود و امام ع از ایشان دعوت کرد بر سر سفره امام ع بنشیند. بعد از پایان غذا آن مرد اصرار کرد که وی آفتابه و طشتی بردارد و روی دست امام آب بریزد. [در قدیم که روال بر این بود که با دست – و نه با قاشق و چنگال- غذا را تناول کنند، رسم بود که بعد از غذا، صاحبخانه آفتابه مخصوصی می‌آورد و طشتی زیر دست میهمانان می‌گذاشتند و صاحبخانه یا خدمتکار وی بر روی دست میهمانان آب می‌ریخت و همانجا دستشان را می‌شستند] امام فرمود: تو میهمان ما هستی! چرا تو آب روی دست ما بریزی؟! گفت: من دوست دارم این کار را برای شما انجام دهم. امام ع فرمود: اکنون که تو این را دوست داری من هم چیزی به تو نشان خواهم داد که مایه چشم روشنی و خوشنودی تو شود. وی بر دست امام آب ریخت و امام به او گفت داخل طشت را نگاه کن؛ و او دید آبی که بر دست امام ریخته درون طشت به صورت یاقوت و زمرد و مروارید درآمده است. شگفت‌زده شد و دستان امام را بوسید. امام ع فرمود: ای شیخ! نزد ما چیزی نبود که هدایای تو را جبران کنیم؛ به جای آنها این جواهرات را بردار و نزد همسرت از قول ما پوزش بخواه تا دیگر تو را عتاب نکند. مرد سر به زیر افکند و گفت: خدا می داند که از سخنان بین من و همسرم کسی جز خداوند خبر نداشت و می‌دانم که شما از اهل بیت نبوت هستید [= از سرچشمه نبوت سیراب شده‌اید] سپس از محضر امام ع مرخص شد و به شهر خود برگشت و آن جواهرات را نزد همسرش برد و حکایت را برای او تعریف کرد و همسرش سجده شکر بجای آورد و وی را سوگند داد که سال بعد که خواستی به حج و سپس خدمت امام ع بروی من را هم با خودت ببری. سال بعد وی هم با همسرش عازم حج شد اما در راه مدینه مریض شد و در نزدیکی‌های مدینه جان سپرد و آن مرد با چشمی گریان خدمت امام ع رسید و به ایشان خبر داد. امام ع برخاست و دو رکعت نماز بجا آورد و با دعاهایی به پیشگاه خداوند استغاثه نمود سپس به جانب وی رو کرد و فرمود: نزد همسرت برگرد که خداوند عز و جل به قدرت و حکمت خویش وی را دوباره زنده کرد که همان کسی است که «استخوانها را زنده می‌کند در حالی که پوسیده‌اند» (یس/78). وی شتابان بازگشت و وقتی به خیمه‌اش رسید دید همسرش به سلامت بر جای خود نشسته. از او پرسید چه شد؟ گفت: به خدا سوگند که ملک الموت نزد من آمد و مرا قبض روح کرد و می‌خواست با خود بالا ببرد که بناگاه شخصی با این مشخصات آمد – و شروع کرد به توصیف او؛ و شوهرش مرتب می‌گفت: بله، اینها اوصاف مولا و سرورم علی بن الحسن ع است - . وقتی ملک الموت او را دید به پای ایشان افتاد و گفت: سلام بر تو ای حجت خدا در زمین! سلام بر تو ای زین العابدین؛ ایشان جواب سلامش را داد و فرمود: ای ملک الموت! روح این زن را به پیکرش برگردان که او قصد دیدار مرا کرده و از خداوند درخواست کردم که او را تا سی سال دیگر زنده بدارد و به حیاتی پاک زنده گرداند به خاطر اینکه به سوی ما و برای زیارت ما رهسپار شده است. آن فرشته گفت: سمعاً و طاعةً ای ولیّ خدا؛ سپس روحم را به جسمم برگرداند و من ملک الموت را می‌دیدم که دستان ایشان را بوسید و از محضر ایشان مرخص شد. پس آن مرد دست همسرش را گرفت و وی را خدمت امام ع برد و ایشان در میان اصحابشان نشسته بودند و تا چشم زن به ایشان افتاد بر پای ایشان افتاد و زمین ادب را بوسه زد و می‌گفت: به خدا سوگند این مولا و سرورم است که خداوند به برکت دعای وی مرا زنده کرد. پس آن زن و شوهر در جوار امام منزل گزیدند و بقیه عمرشان را تا زمانی که هر دو به دیدار خداوند شتافتند در آنجا ماندند. 📚بحار الأنوار، ج46، ص47-49 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
830) 🌳الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون 🔥 〽️ترجمه همان کسی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد که یکدفعه شما از آن آتش افروزید. سوره یس (36) آیه 80 1397/7/5 17 محرم 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹«الشَّجَرِ الْأَخْضَر» ▪️«شجر اخضر» به معنای درخت سبز است و «الـ» آن را اغلب مفسران «الـ» معرفه گرفته‌اند که دلالت بر درخت شناخته شده‌ای می‌کند که آنها را دو درخت «مَرخ» و «عَفار» که در بیابان های حجاز فراوان است و گفته‌اند که با اندک اصطکاکی که بر اثر کشیدن آنها روی هم انجام شود آتش برمی‌خیزد 📚(تفسیر القمی، ج2، ص218). ▪️لغت‌نامه دهخدا، «مَرخ» را همان درخت بادام تلخ و «عَفار» را بید سرخ دانسته است. ▪️به نظر می‌رسد که می‌توان «الـ» را «الـ» جنس نیز در نظر گرفت که اشاره به مطلقِ درختان باشد که «هیزم» که از قدیم الایام مهمترین وسیله برای برافروختن آتش بوده است، از همین درختان سبز گرفته می‌شود؛ و سبزی و رطوبت آنها هم مانع آتش گرفتن آنها نمی‌شود چنانکه آتش‌سوزی‌هایی که در جنگلها رخ می‌دهد بهترین شاهد بر این مدعاست. 📖اختلاف قرائت 🔹«الْأَخْضَرِ» ▪️عموما این کلمه را به همین صورت مذکر (الْأَخْضَرِ) قرائت کرده‌اند ▪️اما در قرائات غیرمشهور به صورت مونث (خضراء) هم قرائت شده است؛ و در توضیح آن گفته‌اند اهل حجاز جنسِ چیزی که واحدِ آن تاء تانیث دارد («شجر» جنسِ «شجره» است) را مونث حساب می‌کنند اما اهل نجد آن را مذکر حساب می‌کنند؛ و از این رو، هر دو حالت صحیح است. 📚(البحر المحيط، ج9، ص85) @Yekaye
🔹«تُوقِدُون» ▪️ از ماده «وقد» است که این ماده دلالت بر شعله‌ور شدن آتش می‌کند و کلمه «وَقَد» به معنای خود آتش است 📚(معجم المقاييس اللغة، ج6، ص132) ▪️«وقود» (أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ، آل‌عمران/10؛ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَة، تحریم/6) هم به معنای چیزی که با آن آتش برپا می‌کنند - مانند هیزم و نفت – به کار می‌رود، و هم به معنای لهیب و شعله برخاسته از آتش 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص879)؛ ▪️وقتی این ماده به باب إفعال برود (کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّه،‌ مائده/64؛ فَأَوْقِدْ لي يا هامان، قصص/38؛ فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون، یس/80) متعدی، و به معنای «آتش را برافروختن» می‌باشد 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص879) ▪️که اسم مفعول آن به صورت «موقَد: برافروخته» می‌باشد (نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ؛ همزه/6). ▪️اما وقتی به باب استفعال (استوقد) می‌رود (مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً؛ بقره/17) ▫️هم می‌تواند به معنای «أوقد: آتش را برافروخت» باشد؛ ▫️و هم به معنای آماده شدن برای برافروختن آتش 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص879) ▫️ و یا درخواستِ برافروختن آتش کردن از دیگران 📚(الطراز الأول، ج6، ص334). 📿ماده «وقد» و مشتقات آن جمعا 11 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا