یک آیه در روز
904) 📖 لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْ
.
6⃣ «لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ ... سَنَكْتُبُ ما قالُوا»
چرا «سمع» را با فعل ماضی آورد اما «نکتب» را با فعل مضارع، بلکه مستقبل (س + نکتب)؟
🍃الف. فعل ماضی دلالت بر قطعیت و حتمیت دارد، اما فعل مضارع و بویژه مستقبل، دلالت بر عدم قطعیت؛ شاید میخواهد بفرماید همین که گفتند، خدا شنید؛ اما ثبت آن را به تاخیر میاندازد، شاید از این گفته خود توبه کنند؛ چنانکه در حدیث داریم که خداوند به محض اینکه کسی کار نیکویی انجام دهد بلافاصله دستور ثبت آن را میدهد؛ اما وقتی گناهی مرتکب میشود تا هفت ساعت به او مهلت میدهند که شاید توبه کند و اگر نکرد، گناهش را ثبت میکنند. (الخصال، ج2، ص418)
🍃ب. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
904) 📖 لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْ
.
7⃣ «قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ»
چرا ثبتِ آن سخن آنان را در کنار کُشتنِ بناحقِ انبیاء قرار داد؟
🍃الف. میخواهد قبح عظیم آن سخن را نشان دهد. (الميزان، ج4، ص83) یعنی گناهِ ياوه گويى درباره خداوند، هم سنگِ گناه كشتن انبياست. (تفسير نور، ج2، ص212)
🍃ب. یعنی نشان دهد که برخی از سخنان و موضعگیریها به اندازه اینکه کسی پیامبران را بناحق به قتل برساند، زشت و پلید است.
🍃ج. اهمیت واجبات مالی را گوشزد کند و نشان دهد بخل ورزیدن در ادای وجوهات شرعی و توجیه کردنِ اینچنینی آن، گناهی است در ردیف کشتن پیامبران.
🍃د. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
904) 📖 لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْ
.
8⃣ «قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ»
با اینکه ظاهرا گوینده آن سخنان برخی از یهودیان بودهاند و کُشتن پیامبران را هم به همان افراد نسبت داد، مقصود از کُشتنِ بناحق انبیاء چیست؟
🍃الف. مقصود همان کُشتن واقعی آنهاست، و نشان میدهد آنان پروایی در به قتل رساندن پیامبران نداشتهاند چنانکه در قرآن کریم از قول هارون نقل میکند که وقتی حضرت موسی ع او را به خاطر گوسالهپرستی قوم مواخذه کرد گفت: آنان مرا در موضع ضعف قرار دادند و میخواستند مرا بکشند (إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُوني وَ كادُوا يَقْتُلُونَني؛ نساء/150)؛
ویا اینکه قصد کشتن حضرت عیسی ع کردند،
ویا در روایات از قتل حضرت زکریا و حضرت یحیی به دست آنان سخن گفته شده؛ ویا اینکه در یک روز گاه چندین پیامبر میکشتند (الدر المنثور، ج1، ص73)
🍃ب. مقصود راضی بودن به قتل آنان است، و میخواهد بیان کند که رضایت به گناه در حد خود آن گناه است.
(مجمع البيان، ج2، ص899)
🍃ج. مقصود آن است که در حفظ اسرار آنان در برابر دشمنانشان دقت نمی کردند و با افشای اسرار آنها، زمینه کشته شدن آنان را فراهم میکردند.
🔖حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/4796
د. ....
@Yekaye
یک آیه در روز
904) 📖 لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْ
.
9⃣ «سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ»
مگر به قتل رساندن پیامبران الهی، اقدام بهحقی هم میشود که از «کُشتنِ بناحق» آنان سخن گفت؟
🍃الف. ملاك ارزيابى گفتار و كردار، از هر كس كه باشد، حقّ است. حتّى كشتن پيامبران چون ناحق است مورد كيفر واقع مىشود. (تفسير نور، ج2، ص212)
🍃ب. از باب تاکید بر ظالمانه بودن این قتلهاست.
🍃ج. با عطف تعبیرِ «کشتن بناحق پیامبران» بر «آنچه گفتند»، عملا شدتِ ناحق و ناصواب بودن گفتار آنان را نشان میدهد.
🍃د. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
904) 📖 لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْ
.
🔟 «لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ»
خداوند در قرآن کریم در مورد عذاب جهنم از تعابیر مختلفی مانند عذاب الیم (دردناک)، عذاب مهین (خوار کننده)، و ... یاد کرد و در این آیه از عذاب حریق (آتشی که میسوزاند و اثر از خود برجای میگذارد) تعبیر کرد.
چرا چنین تعبیری به کار برد؟
🍃الف. با توجه به اینکه عذابها باطن عمل خود آنان است، این سخن آنان و نیز آن پیامبرکُشیِ آنان چنان گزنده است که اثری بسیار نامطلوب در جامعه باقی میگذارد و میسوزاند و نابود میکند؛ و این همان عذاب حریق است.
🍃ب. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
904) 📖 لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْ
.
1⃣1⃣ «لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا ...»
بهدرستی که خداوند شنید سخن کسانی را که گفتند «همانا خداوند فقیر است و ما اغنیاییم.» بزودی خواهیم نوشت آنچه را گفتند...
📜حکایت📜
بعد از شهادت امام باقر ع موسی بن عطیه با عدهای به نمایندگی از اهل خراسان به مدینه میآیند تا امام پس از امام باقر ع را بشناسند و اموالی که شیعیان داده بودند به امام برسانند؛ و برای اینکه امام را امتحان کنند مقداری طلا و نقره اضافی درون آن اموال میگذارند.
داستان آمدن آنان و سرگردانیشان در مدینه تا شرفیاب شدنشان خدمت امام صادق ع طولانی است.
آنان نهایتاً خدمت امام صادق ع میرسند و معجزاتی از امام میبینند که به امامت ایشان یقین میکنند.
در اواخر این دیدار امام ع به آنان می فرماید:
ای موسی بن عطیه! بخوان: بسم الله الرحمن الرحیم. قطعا کافر شدند کسانی که گفتند همانا خداوند فقیر است و ما اغنیاییم. ما اموال شما را نخواستیم از این جهت که فقیریم؛ آنها را نخواستیم جز برای اینکه بین یاران فقیرمان پخش کنیم و حق خدا را از اموال اغنیاء بیرون آوریم؛ همانا آن گرهی است که خداوند بر شما واجب فرموده که خداوند عز و جل میفرماید: «حقّا كه خداوند از مؤمنان جانها و مالهايشان را خريدارى كرده به بهاى آنكه بهشت از آن آنها باشد» (توبه/111) و نیز میفرماید: «همان كسانى كه چون مصيبتى بر آنها وارد شود گويند: همانا ما از آنِ خداييم و همانا به سوى او باز خواهيم گشت. آنها هستند كه بر آنها درودها و رحمتى از پروردگارشان مىرسد، و آنها هستند كه رهيافتهاند.» (بقره/156-157)
سپس همه دینارها را برداشت و در محلش قرار داد و فرمود:
«در حق برادران ایمانیتان نیکی کنید و به آنان رفت و آمد نمایید و رابطهتان را قطع نکنید؛ که اگر به آنان بپیوندید و حق برادری را در مورد آنان ادا کنید از ما و همراه ما و برای ما، و نه علیه ما، خواهید بود؛ و اگر پیوندتان را پاره کنید، حلقه اتصال ما و خودتان را پاره کردهاید که دیگر وصل و اتصالی در کار نخواهد بود.»
پس آن مال را به اصحابش داد و آن نقره [که ما در اموال اضافه کرده بودیم] را از نقرهها جدا کرد و آن طلا را از طلاها جدا کرد [و پس داد] و به اصحابش دستور داد که:
«با آن اموال در حق دوستداران و شیعیان فقیر ما نیکی کنید که همانا این کارشان به ما میرسد و ما آن را جبران میکنیم.»
📚الثاقب في المناقب، ص419
عن الحسن بن علي بن فضّال، قال: قال موسى بن عطية النيسابوري: اجتمع وفد خراسان من أقطارها، كبارها و علماؤها، و قصدوا داري، و اجتمع علماء الشيعة و اختاروا أبا لبابة و طهمان و جماعة شتى، و قالوا بأجمعهم: رضينا بكم أن تردوا المدينة، فتسألوا عن المستخلف فيها، لنقلّده أمرنا، فقد ذكر أنّ باقر العلم قد مضى، و لا ندري من نصبه اللّه بعده من آل الرسول من ولد علي و فاطمة عليهما السلام. و دفعوا إلينا مائة ألف درهم ذهبا و فضّة ...
فمضينا نريد جعفر بن محمّد عليهما السلام، فقيل لنا: إنّه مضى إلى حائط له، فما لبثنا إلّا ساعة حتّى أقبل و قال: «يا موسى بن عطية النيسابوري و يا أبا لبابة، و يا طهمان، و يا أيّها الوافدون من أرض خراسان، إليّ فأقبلوا»...
ثمّ قال ع: «يا موسى بن عطية، اقرأ: بسم اللّه الرحمن الرحيم لقد كفر الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ» لم نرد مالكم لأنّا فقراء، و ما أردناه إلّا لنفرّقه على أوليائنا من الفقراء، و ننتزع حق اللّه من الأغنياء، فإنّها عقدة فرضها اللّه عليكم، قال اللّه عز و جل: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ».
و قال عز و جل: الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ. أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ».
قال: ثمّ رمق الدنانير بعينه فتبادرت إلى كوّ كان في المجالس.
ثمّ قال: «أحسنوا إلى إخوانكم المؤمنين، وصلوهم و لا تقطعوهم، فإنّكم إن وصلتموهم كنتم منّا و معنا و لنا لا علينا، و إن قطعتموهم انقطعت العصمة بيننا و بينكم لا موصلين و لا مفصلين [متّصلين]» فردّ المال إلى أصحابه و أخذ الفضّة التي وضعت في الفضة، و الذهب الذي وضع في الذهب، و أمرهم أن يصلوا بذلك «أولياءنا و شيعتنا الفقراء، فإنّه الواصل إلينا و نحن المكافئون عليه»...
@Yekaye
905) 📖 ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ 📖
💢ترجمه
این به خاطر آن چیزی است که دستانتان از پیش فرستاد؛ و همانا خداوند هرگز ظلمکننده به بندگان نیست.
سوره آل عمران، (3) آیه 182
1397/12/9
22 جمادی الثانی1440
@Yekaye
🔹قدَّمَتْ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «قدم» نقطه مقابل «أخر» است و دلالت دارد بر سبقت گرفتن و جلو افتادن؛ و تفاوتش با سبقت گرفتن این است که در سبقت گرفتن، اینکه کسی جلوتر بوده باشد و شخص به او برسد لحاظ شده، اما در تقدم، صرفا سابقه زمانی داشتن مد نظر است.
▪️«قَدَّمَ، یُقَدِّمُ» باب تفعیل از این ماده است که برای متعدی کردن به کار میرود و به معنای چیزی را مقدم کردن و از پیش فرستادن است (لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ؛ مائده/۸۰) (أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ؛ لمجادله/۱۳). البته تعبیر «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ؛ حجرات/۱) را برخی به معنای «مقدم نشوید و پیشی نگیرید» دانستهاند (یعنی در معنای لازم)؛ اما برخی اهل لغت تذکر دادهاند که این هم در معنای متعدی است: یعنی سخن و نظر و حکم خود را بر سخن و دستور خدا و رسولش مقدم نکنید همان گونه که فرشتگان چنیناند: «لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ؛ أنبياء/۲۷)
🔖جلسه ۲۵۴ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-34/
@Yekaye
🔹بِظَلاَّمٍ
قبلا بیان شد که
▪️ ماده «ظلم» در اصل بر دو معنا دلالت میکند:
▫️یکی ظلمت و تاریکی در مقابل نور و روشنایی؛ و
▫️دیگری قرار دادن چیزی در غیر جایگاه اصلی خود، که ظلم و ستم از این معنای دوم است.
▪️برخی معتقدند معنای اول هم به این معنای دوم برمیگردد، با این توجیه که اصل در عالم بر نور و روشنایی است و ظلمت و تاریکی، نبودن این اصل در جایگاه خود است؛
بویژه که معنای دوم آن (قرار ندادن چیزی در جای خود) بقدری عام است که حتی در مورد زمینی که در محصول مناسب نمیدهد هم به کار رفته است: «كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً» (کهف/۳۳)
▪️«ظُلْمَة» که جمع آن «ظلمات» میشود را خداوند برای اشاره به جهل و شرک و فسق به کار برده است؛ همان گونه که برای مقابلات اینها از تعبیر «نور» استفاده کرده است. و گاه تعبیر «در ظلمات بودن» و «کوری» به جای هم به کار میرود چنانکه در جایی میفرماید «كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ»(أنعام/۱۲۲) و در جای دیگر میفرماید «كَمَنْ هُوَ أَعْمى» (رعد/۱۹) و یا در جایی میفرماید «وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ»(أنعام/۳۹) و در جای دیگر میفرماید «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ» (بقرة/۱۸)
▪️کلمه «ظالم» واضح است که در معنای ظلم و تجاوز از حق به کار میرود، و چون تجاوز از حق عام است هر کسی که مرتکب هر گناه کوچک یا بزرگی شده باشد، شامل میشود.
▪️«ظلوم» صیغه مبالغه است (إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ، ابراهیم/۳۴؛ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً، احزاب/۷۲) که غالبا آن را در معنای ظلم و ستم گرفتهاند (مثلا لسان العرب، ج۱۲، ص۳۷۳ و ۳۷۵) اما شاید بتوان آن را در معنای شدت ظلمت هم به کار برد.
▪️درباره اینکه تعبیر «ظَلّام» به ظلم برمیگردد یا ظلمت هم اختلاف نظر است؛ برخی بر این باورند که در اشعار عرب، تعبیر «ظلّام» به طور خاص در جایی که کاری در جای خود انجام نشده (مثلاً برای نحر شتر، چاقو را در جای مناسب قرار ندهند) ویا قبل از اینکه زمانش برسد انجام شود، به کار رفته است؛ هر چند برخی بر این باورند که «ظلام» اسم است برای مصدر «ظلمت». و البته در تمامی استعمالات این کلمه در قرآن کریم (آلعمران/۱۸۲، انفال/۵۱، حج/۱۰، فصلت/۴۶، ق/۲۹) همگی درباره نفى ظلم از خداوند در مورد بندگان (ان الله لیس/ ما ربک/ ما أنا، بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيد) به کار رفته است.
🔖جلسه 720 http://yekaye.ir/al-fater-35-20/
@Yekaye
☀️1) از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند:
هیچ قدمی [بر صراط] نلغزد مگر به خاطر آنچه به دست خویش از پیش فرستادید؛ و آنچه خداوند از آن درمیگذرد بسیار بیشتر است.
📚أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص208
مُحَمَّدُ بْنُ عَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا ذَرٍّ جُنْدَبَ بْنَ جُنَادَةَ يَقُولُ رَأَيْتُ النَّبِيَّ ص أَخَذَ بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ لَهُ:
... وَ لَا عَثَرَتْ قَدَمٌ إِلَّا بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ مَا يَعْفُو اللَّهُ عَنْهُ أَكْثَر.
@Yekaye
☀️2) از امام باقر ع روایتی طولانی نقل شده که در فرازی از آن فرمودند:
پس خداوند پیامبران را به سوی قوم خودشان گسیل داشت برای شهادت دادن به اینکه معبودی جز الله نیست و اقرار بدانچه از جانب خداوند آمده است؛ پس هر که مخلطصانه ایمان آورد و بر این ایمان از دنیا رفت خداوند بدان سبب او را به بهشت وارد سازد و این بدان سبب است که «همانا خداوند هرگز ظلمکننده به بندگان نیست» و این بدان سبب است که همانا خداوند هرگز چنین نبوده که بندهای را عذاب کند مگر اینکه او در آدمکُشی و ارتکاب گناهانی که خداوند برای انجامدهنده آنها آتش جهنم را واجب کرده، غوطهور شود ...
📚الكافي، ج2، ص29
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ آدَمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
... فَبَعَثَ الْأَنْبِيَاءَ إِلَى قَوْمِهِمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ الْإِقْرَارِ بِمَا جَاءَ [بِهِ] مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَنْ آمَنَ مُخْلِصاً وَ مَاتَ عَلَى ذَلِكَ أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِذَلِكَ وَ ذَلِكَ «أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ» وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُنْ يُعَذِّبُ عَبْداً حَتَّى يُغَلِّظَ عَلَيْهِ فِي الْقَتْلِ وَ الْمَعَاصِي الَّتِي أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِهَا النَّارَ لِمَنْ عَمِلَ بِهَا ...
@Yekaye
☀️3) روایت شده است یکبار امیرالمومنین ع فرمودند:
حمد خدایی را که آنچه که او عقب انداخته را جلوآورندهای نباشد و آنچه او جلو انداخته را بهتاخیراندازندهای نباشد.
سپس دست بر دست زد و فرمود:
ای امتی که بعد از پیامبرش دچار حیرت شد! اگر آنچه خداوند جلو انداخته جلو میانداختید و آنچه عقب گذاشته عقب میزدید و ولایت و وراثت را آنجایی که خداوند قرار داده بود قرار میدادید، هیچ «ولیّ الله»ی مستمند نمیشد و هیچ سهمی از فرائض الهی بر زمین نمیماند و هیچ دو نفری در حکم خداوند اختلاف نمیکردند، و امت در هیچ چیزی از امر خدا نزاع نمیکردند مگر اینکه علم آن از کتاب خدا، در نزد ما حاضر میبود [و نزاع آنان را بدین وسیله مرتفع مینمودیم] پس بچشید وبال کارتان را، و ثمره آن اکوتاهی و قصوری که به دست خود از پیش فرستادید که خداوند هرگز ظلمکننده به بندگانش نیست» «و کسانی که ظلم کردند به زودی خواهند دانست که بدان کدام بازگشتگاه باز میگردند»
📚الكافي، ج7، ص78
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ التَّيْمِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا مُقَدِّمَ لِمَا أَخَّرَ وَ لَا مُؤَخِّرَ لِمَا قَدَّمَ.
ثُمَّ ضَرَبَ بِإِحْدَى يَدَيْهِ عَلَى الْأُخْرَى؛ ثُمَّ قَالَ:
يَا أَيَّتُهَا الْأُمَّةُ الْمُتَحَيِّرَةُ بَعْدَ نَبِيِّهَا لَوْ كُنْتُمْ قَدَّمْتُمْ مَنْ قَدَّمَ اللَّهُ وَ أَخَّرْتُمْ مَنْ أَخَّرَ اللَّهُ وَ جَعَلْتُمُ الْوِلَايَةَ وَ الْوِرَاثَةَ حَيْثُ جَعَلَهَا اللَّهُ مَا عَالَ وَلِيُّ اللَّهِ وَ لَا عَالَ [طاش] سَهْمٌ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ وَ لَا اخْتَلَفَ اثْنَانِ فِي حُكْمِ اللَّهِ وَ لَا تَنَازَعَتِ الْأُمَّةُ فِي شَيْءٍ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا وَ عِنْدَنَا عِلْمُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ فَذُوقُوا وَبَالَ أَمْرِكُمْ وَ مَا فَرَّطْتُمْ فِي مَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ مَا اللَّهُ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.
@Yekaye
☀️ 4) عبدالله کثیر ارجانی میگوید
در راه مدینه به مکه همراه امام صادق ع بودم تا اینکه در منزلگاهی به نام «عُسفان» منزل کردیم. سپس به راه افتادیم و در سمت راست مسیرمان از کوه سیاه و وحشتناکی گذشتیم.
عرض کردم:یا ابن رسول الله! این کوه چقدر وحشتناک است. در راه کوهی مانند این ندیده بودم!
فرمود: ابن بکر! آیا میدانی این کدام کوه است؟
گفتم: نه!
فرمود: این کوهی است که آن را کَمَد گویند؛ و مشرف بر وادیای از دشتهای جهنم است که در آن قاتلان امام حسین ع جمعاند و خدا آنان را در آنجا نگه داشته است. از پایین آن آبهای جهنم، اعم از «غِسلین» (چرک حاصل از شستشو) و «صدید» (خونابه) و «حمیم» (آب جوشان) و نیز آنچه از چرکهای حاصل از عذاب جهنمیان خارج میشود و آنچه از «لَظی» (زبانه آتش) خارج میگردد و از آن «حُطَمه» (هیزم، مواد سوختنی) و آنچه از«سقر» (آتش ذوب کننده) بیرون میآید و آنچه از «هاویه» (سقوطدهنده) بیرون میآید، و آنچه از «سعیر» (التهاب آتش) خارج میشود [این کلمات همگی نامهای متعددی هستند برای جهنم و عذابهای آن در قرآن] و هیچگاه در این مسیرم از این گونه عبور نکردم مگر اینکه آن دو نفر را دیدم که به نزد من استغاثهکنان آمدند و گریه و زاری کردند؛ و من آن موقع به قاتلان پدرم نگاه کردم و به آن دو گفتم: اینان هرچه با ما کردند به خاطر اساسی بود که شما بنا نهادید؛ هنگامی که قدرت را به چنگ آوردید بر ما رحم نکردید، ما را کُشتید و محروم کردید و روی حق ما پریدید و مستبدانه به جای ما بر امور مسلط گشتید؛ خدا رحم نکند بر کسی که برای شما دلسوزی کند؛ بچشید آنچه خودتان از پیش فرستادید که خداوند هرگز ظلمکننده به بندگان نیست؛ و از آن دو نفر، آنکه بیشتر استغاثه و تضرع کند دومی باشد ... .
✅توجه:
این حدیث بوضوح در مقام بیان تمثلات برزخی و اخرویِ جهنم بوده است، که در این موقف برای ولیّ خدا ظهور میکرده؛ نه اینکه جهنم و عذابهایش در منطقه جغرافیایی خاصی از دنیا باشد! و بهترین شاهدش این است که افراد عادی، از جمله سوالکننده، این امور را نمی دیدهاند، ولی امام ع میدیده است.
📚كامل الزيارات، ص325-326؛ الإختصاص، ص343-344 ؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص218
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ [سالم] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْبَصْرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْأَصَمِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَكْرٍ [بن كَثِيرٍ] الْأَرَّجَانِيِّ قَالَ:
صَحِبْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِي طَرِيقِ مَكَّةَ مِنَ الْمَدِينَةِ فَنَزَلْنَا مَنْزِلًا يُقَالُ لَهُ عُسْفَانُ ثُمَّ مَرَرْنَا بِجَبَلٍ أَسْوَدَ عَنْ يَسَارِ الطَّرِيقِ مُوحِشٍ [وَحْشٍ]
فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا أَوْحَشَ هَذَا الْجَبَلَ مَا رَأَيْتُ فِي الطَّرِيقِ مِثْلَ هَذَا [أَوْحَشَ مِنْهُ]
فَقَالَ لِي يَا ابْنَ بَكْرٍ [ابْنَ كَثِيرٍ] أَ تَدْرِي أَيُّ جَبَلٍ هَذَا؟
قُلْتُ لَا.
قَالَ هَذَا جَبَلٌ يُقَالُ لَهُ الْكَمَدُ وَ هُوَ عَلَى وَادٍ [وادي] مِنْ أَوْدِيَةِ جَهَنَّمَ وَ فِيهِ قَتَلَةُ أَبِيَ الْحُسَيْنِ [بْنِ عَلِيٍّ] ع اسْتَوْدَعَهُمْ [اللَّهُ] فِيهِ [اسْتُودِعُوهُ] تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ [تَحْتِهِ] مِيَاهُ جَهَنَّمَ مِنَ الْغِسْلِينِ وَ الصَّدِيدِ وَ الْحَمِيمِ [الْآنَ] وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ جُبِّ الْجَوِي وَ مَا يَخْرُجُ مِنَ الْفَلَقِ [وَ مَا يَخْرُجُ] مِنْ أَثَامٍ وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ طِينَةِ الْخَبَالِ وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ جَهَنَّمَ وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ لَظَى وَ مِنَ الْحُطَمَةِ وَ مَا يَخْرُجُ مِنْ سَقَرَ وَ مَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَمِيمِ وَ مَا يَخْرُجُ مِنَ الْهَاوِيَةِ وَ مَا يَخْرُجُ مِنَ السَّعِيرِ وَ مَا مَرَرْتُ بِهَذَا الْجَبَلِ فِي سَفَرِي [قَطُّ فِي مَسِيرِي] فَوَقَفْتُ بِهِ إِلَّا رَأَيْتُهُمَا يَسْتَغِيثَانِ إِلَيَّ [وَ يَتَضَرَّعَانِ إِلَيَّ] وَ إِنِّي لَأَنْظُرُ إِلَى قَتَلَةِ أَبِي وَ أَقُولُ لَهُمَا إِنَّمَا هَؤُلَاءِ فَعَلُوا [بِنَا مَا فَعَلُوا لِـ]مَا أَسَّسْتُمَا [اسْتَمَالُوا] لَمْ تَرْحَمُونَا إِذْ وُلِّيتُمْ وَ قَتَلْتُمُونَا وَ حَرَمْتُمُونَا وَ وَثَبْتُمْ عَلَى قَتْلِنَا [حَقِّنَا] وَ اسْتَبْدَدْتُمْ بِالْأَمْرِ دُونَنَا فَلَا رَحِمَ اللَّهُ مَنْ يَرْحَمُكُمَا ذُوقَا وَبَالَ مَا قَدَّمْتُمَا [صَنَعْتُمَا] وَ مَا اللَّهُ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ وَ أَشَدُّهُمَا تَضَرُّعاً وَ اسْتِكَانَةً الثَّانِي ...
@Yekaye
☀️ 5) در روایتی از امام باقر ع آنچه که بر سر کافر میآید، از لحظه مرگ تا وضعیتش در قیامت و افکنده شدن مرحله به مرحلهاش در درکات جهنم، بیان کردهاند. در فرازی از وقایعی که در مراحل فروافتادنش در جهنم رخ داده، آمده است:
سپس بر سرش ضربهای زده میشود که هفتاد هزار سال سقوط میکند تا به چشمهای میافتد که به آن «آنیة: بشدت جوشان» گویند؛ که خداوند متعال میفرماید «از چشمه آنیه نوشانیده میشوند» و آن چشمهای است که حرارتش و پختنش به نهایت رسیده؛ و خداوند از هنگامی که جهنم را آفرید و در هر وادیای آتشی برافروخت، آن آتش ممکن است خمودی یابد اما این چشمه هرگز حرارتش خمودی نیابد؛ و فرشتگان خطاب کنند: ای جماعت اشقیاء! نزدیک آیید و از این بنوشید؛ و چون آنان رویگردان شدند فرشتگان با گرزهایی بر آنان بکوبند و بدانان گفته شود «بچشید عذابِ حریق [= آتشی که میسوزاند و اثر از خود برجای میگذارد] را؛ این به خاطر آن چیزی است که دستانتان از پیش فرستاد؛ و همانا خداوند هرگز ظلمکننده به بندگان نیست.» (آل عمران/181-182) ...
📚الإختصاص، ص362
سَعِيدُ بْنُ جَنَاحٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَوْفُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَزْدِيُّ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ رُوحِ الْكَافِرِ قَالَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ ...
ثُمَّ يَضْرِبُ عَلَى رَأْسِهِ ضَرْبَةً فَيَهْوِي سَبْعِينَ أَلْفَ عَامٍ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى عَيْنٍ يُقَالُ لَهَا آنِيَةٌ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى تُسْقى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ وَ هِيَ عَيْنٌ يَنْتَهِي حَرُّهَا وَ طَبْخُهَا وَ أُوقِدَ عَلَيْهَا مُذْ خَلَقَ اللَّهُ جَهَنَّمَ كُلُّ أَوْدِيَةِ النَّارِ تَنَامُ وَ تِلْكَ الْعَيْنُ لَا تَنَامُ مِنْ حَرِّهَا وَ تَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا مَعْشَرَ الْأَشْقِيَاءِ ادْنُوا فَاشْرَبُوا مِنْهَا فَإِذَا أَعْرَضُوا عَنْهَا ضَرَبَتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ بِالْمَقَامِعِ وَ قِيلَ لَهُمْ «ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيد» ...
@Yekaye
☀️6) الف. امیرالمومنین ع در خطبهای که گفته میشود که اولین خطبهای است که بعد از قتل عثمان ایراد کردند، فرمودند:
ای مردم! همانا دنیا کسی که بدان چشم امید بسته و در آن به خیال خود تا ابد سکنی گزیده را میفریبد؛ و برای کسی که در رقابت با دیگران برای دنیا دل بسوزاند، دلش نمیسوزد؛ و هر که بر او چیزگی جوید مغلوب سازد؛ و به خدا سوگند هرگز مردمى زندگانى خرّم و نعمت فراهم را از كف ندادند، مگر به خاطر گناهانى كه انجام دادند كه «همانا هرگز خدا ظلمکننده به بندگان نيست» ؛ و اگر مردم هنگامى كه بلا بر آنان فرود آيد، و نعمت ايشان راه زوال پيمايد، نزد پروردگارشان، با نيّتهای درست و دلهايى سرشار [از بیم و امید]، شکوه برند و پناه جویند، هر رميده را به آنان بازگرداند، و هر فاسدی را برایشان اصلاح کند. ...
📚نهج البلاغه، خطبه 178
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الدُّنْيَا تَغُرُّ الْمُؤَمِّلَ لَهَا وَ الْمُخْلِدَ إِلَيْهَا وَ لَا تَنْفَسُ بِمَنْ نَافَسَ فِيهَا وَ تَغْلِبُ مَنْ غَلَبَ عَلَيْهَا وَ ايْمُ اللَّهِ مَا كَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِي غَضِّ نِعْمَةٍ مِنْ عَيْشٍ فَزَالَ عَنْهُمْ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوهَا لِأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولَ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِد ...
☀️ب. از چندین تن از ائمه اطهار ع روایتی نقل شده است که حضرت امیرالمومنین ع در یک مجلس چهارصد باب از آنچه دین و دنیای انسان مسلمان را آباد میکند، به برخی از اصحابش آموخت. قبلا فرازهایی از این روایت قبلا گذشت. در فراز دیگری از آن فرمودهاند:
باب توبه باز است برای کسی که آن را بخواهد؛ پس «به سوى خداوند توبه كنيد توبهاى خالصانه، اميد است پروردگارتان بدیهایتان را بزدايد» (تحریم/8) و چون پيمان بستيد، به پيمان خود وفا كنيد؛ که همانا هیچ نعمت، و هیچ زندگی بهجتزایی زایل نشد مگر به خاطر گناهانی که انجام دادند «همانا خداوند هرگز ظلمکننده به بندگان نیست» و اگر آنها با دعا و توبه به استقبال آن [نعمتها] میرفتند همواره برایشان باقی میماند؛ و اگر هنگامى كه بلا بر آنان فرود میآمد، و نعمت ايشان راه زوال میپيمود، نزد پروردگارشان، با نيّتهای درست و دلهايى سرشار [از بیم و امید]، شکوه میبردند و پناه میجستند، هر رميده را به آنان بازمیگرداند، و هر فاسدی را برایشان اصلاح میکرد.
📚الخصال، ج2، ص624؛ تحف العقول، ص114
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ الْيَقْطِينِيُّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ ...
التَّوْبَةُ مَفْتُوحٌ لِمَنْ أَرَادَهَا فَ«تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِذا عاهَدْتُمْ؛ فَمَا زَالَتْ نِعْمَةٌ وَ لَا نَضَارَةُ عَيْشٍ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوا «إِنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيد» وَ لَوْ أَنَّهُمُ اسْتَقْبَلُوا ذَلِكَ بِالدُّعَاءِ وَ الْإِنَابَةِ لَمْ تَزُلْ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذَا نَزَلَتْ بِهِمُ النِّقَمُ وَ زَالَتْ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ لَمْ يَهِنُوا وَ لَمْ يُسْرِفُوا لَأَصْلَحَ اللَّهُ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ وَ لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ صَالِح.
@Yekaye
☀️7) در فرازی از دعایی که امام سجاد ع در روز 26 ماه رمضان میخواندند آمده است:
خدایا! خود را گرفتار و دستبسته پیش تو مینهم در حالی که به گناهانم اقرار میکنم و به خطاهایم اعتراف؛ پس اگر عفوم کنی چه بسیار بوده که عفو کردهای و در گذشتهای و احسان و تفضل فرموده ای؛ و اگر عذابم کنی صرفا به سبب آن چیزی است که به دستان خود از پیش فرستاده ام و تو هرگز ظلمکننده به بندگان نیستی!
📚إقبال الأعمال، ج1، ص225
دعاء آخر في اليوم السادس و العشرين من شهر رمضان من مجموعة مولانا زين العابدين ص
إِلَهِي وَ سَيِّدِي هَذِهِ يَدِي وَ نَاصِيَتِي بِيَدِكَ مُقِرٌّ بِذَنْبِي مُعْتَرِفٌ بِخَطِيئَتِي فَإِنْ تَعْفُ فَرُبَّمَا عَفَوْتَ وَ صَفَحْتَ وَ أَحْسَنْتَ فَتَفَضَّلْتَ وَ إِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِمَا قَدَّمَتْ يَدَايَ وَ مَا أَنْتَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيد.
@Yekaye
.
1⃣ «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ»
هر عذابی که به هرکس میرسد محصول عمل خودش است؛ چرا که خداوند کسی نیست که بخواهد به بندگان ظلم کند.
💠ثمره #انسانشناسی
اگر خداوند مطلقا به بندگان ظلم نمیکند و هرکس عذاب میشود محصول کار خودش است، ببینید انسان چه اندازه میتواند در بدی پیش رود که در همین عمر محدود گناهانی مرتکب شود که او را شایسته عذاب ابدی کند‼️
🤔شاید به همین جهت است که وقتی خداوند خبر داد که عذاب جاودان ظالمان هم تنها محصول عمل خودشان است، عدهای تعجب کردند و پرسیدند: آیا واقعا چنین است؛ و خداوند به ربوبیت خودش سوگند خورد که آری: «ثُمَّ قيلَ لِلَّذينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُون؛ وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ؟ قُلْ إي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ» (یونس/52-53)
@Yekaye
.
2⃣ «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ»
چرا از پیش فرستادن اعمال را به دستان نسبت داد، در حالی که انسان با همه اعضاء و جوارحش عمل میفرستد؟
🍃الف. چون تعبیر «تقدیم» (پیشکش کردن» به کار برد؛ و غالبا انسان با دست خود پیشکش میکند (المیزان، ج4، ص83)
🍃ب. از باب تغلیب است، چون بیشتر کارهای انسان با دستش انجام میشود [چنانکه در فارسی هم تعبیر «به دست آوردن» را به کار میبریم]. (مجمع البيان، ج2، ص899؛ البحر المحیط، ج3، ص456)
🍃ج. ...
@Yekaye
3⃣ «أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ»
«ظلام» صیغه مبالغه است و معنای عادی آن «بسیار ظلم کننده» است. وقتی میفرماید خداوند ظلام نیست، این شبهه به ذهن میآید که نکند که میتواند ظالم باشد اما ظلام نباشد؟
از آنجا که شک ندایم که خداوند مثال ذرهای هم ظلم نمیکند (إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ؛ نساء/40) پس مقصود از «ظلام» نبودن خدا چیست؟
🍃الف. این نه مبالغه در ظلم، بلکه تاکید در نفی ظلم است (مجمع البيان، ج2، ص899) یعنی به هیچ وجه ظلم نمیکند.
🍃ب. در آیه قبل فرمود خداوند اعمالشان را مکتوب میکند و عذابشان میکند. این جمله بیان علت عذاب بر اساس مکتوب است؛ یعنی گویی میخواهد بفرماید اگر چنین نبود که کاملا ثبت و ضبط میشد، و اهمالکاریای رخ میداد، با توجه به کثرت اعمال مورد حساب، قطعا یک ظلم عظیم رخ میداد و قطعا خداوند چنین ظلمی نمیکند.
(المیزان، ج4، ص83)
🍃ج. اینجا صیغه مبالغه از باب کثرت متعلّقِ ظلم است، نه خود ظلم (البحر المحيط، ج3، ص456؛ تفسير الصافي، ج2، ص309)؛ به این بیان که صیغه مبالغه برای کثرت مفعول است نه تکرار فعل؛ یعنی چون خداوند بندگانش بسیار زیادند، اگر ظلم کند، «کثیر اللظلم» محسوب میشود؛ پس اگر «ظالم» باشد حتما «ظلام» است؛ و اگر ظلام نباشد، ظالم هم نیست.
(نراقی، مشكلات العلوم، ص162)
🍃د. با استناد به برخی از اشعار عرب، ادعا شده وزن «فعّال» در زبان عربی لزوما به معنای کثرت و مبالغه نیست.
(البحر المحيط، ج3، ص456)
ه. عذابی که خداوند آنان را وعده داده، اگر ظلم باشد حتما ظلم خیلی بزرگی خواهد بود؛ لذا در این آیه از ظلام نبودن خدا سخن گفت.
(قاضی [عبدالجبار]، به نقل از البحر المحيط، ج3، ص457)
🍃 و. از این جهت صیغه مبالغه به کار رفته که خداوند به هر صفتی اگر متصف شود آن صفت را در اوج و نهایت آن خواهد داشت؛ پس اگر بخواهد به «ظالم» بودن متصف شود، چون هیچ مانعی هم جلویش نیست در اوج ظالم بودن خواهد بود؛ و برای اشاره به این نکته، به جای نفی ظالم بودن خدا، ظلام بودن خدا را نفی کرد؛ و البته منظور نفی مطلق ظلم است.
(تفسير كنز الدقائق، ج3، ص278)
🍃ح. از باب مبالغه در نفی است، نه نفی وضعیت «مبالغه» (به نحوی که وضعیت ظالم بودن غیرمبالغهای را شامل شود)
(بحرانی، مجموعه رسائل در شرح احاديثى از كافى، ج2، ص274)
🍃ط. ...
@Yekaye
@Yekaye
4⃣ «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ»
انسان در انجام عمل آزاد است، لذا كارها به خود او نسبت داده مىشود؛ و پاداش و كيفر الهى، بر طبق عدالت و بر اساس اعمال آزادانه و آگاهانه خود انسان است. به تعبیر دیگر، كيفرهاى الهى، ظلم خدا بر بشر نيست، بلكه ظلم بشر بر نفس خويشتن است.
(تفسير نور، ج2، ص212)
📜نکتهای در تاریخ علم کلام
این آیه از معروفترین آیاتی است که پیروان اصل عدل (شیعه و معتزله) برای نشان دادن اینکه خداوند بر اساس عدل رفتار میکند، و جبری در کار نیست بدان تمسک کردهاند.
(مثلا: مجمع البيان، ج2، ص899 ؛ الكشاف، ج1، ص447)
@Yekaye