eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣ «أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ» «ظلام» صیغه مبالغه است و معنای عادی آن «بسیار ظلم کننده» است. وقتی می‌فرماید خداوند ظلام نیست، این شبهه به ذهن می‌آید که نکند که می‌تواند ظالم باشد اما ظلام نباشد؟ از آنجا که شک ندایم که خداوند مثال ذره‌ای هم ظلم نمی‌کند (إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ؛ نساء/40) پس مقصود از «ظلام» نبودن خدا چیست؟ 🍃الف. این نه مبالغه در ظلم، بلکه تاکید در نفی ظلم است (مجمع البيان، ج2، ص899) یعنی به هیچ وجه ظلم نمی‌کند. 🍃ب. در آیه قبل فرمود خداوند اعمالشان را مکتوب می‌کند و عذابشان می‌کند. این جمله بیان علت عذاب بر اساس مکتوب است؛ یعنی گویی می‌خواهد بفرماید اگر چنین نبود که کاملا ثبت و ضبط می‌شد، و اهمال‌کاری‌ای رخ می‌داد، با توجه به کثرت اعمال مورد حساب، قطعا یک ظلم عظیم رخ می‌داد و قطعا خداوند چنین ظلمی نمی‌کند. (المیزان، ج4، ص83) 🍃ج. اینجا صیغه مبالغه از باب کثرت متعلّقِ ظلم است، نه خود ظلم (البحر المحيط، ج3، ص456؛ تفسير الصافي، ج2، ص309)؛ به این بیان که صیغه مبالغه برای کثرت مفعول است نه تکرار فعل؛ یعنی چون خداوند بندگانش بسیار زیادند، اگر ظلم کند، «کثیر اللظلم» محسوب می‌شود؛ پس اگر «ظالم» باشد حتما «ظلام» است؛ و اگر ظلام نباشد، ظالم هم نیست. (نراقی، مشكلات العلوم، ص162) 🍃د. با استناد به برخی از اشعار عرب، ادعا شده وزن «فعّال» در زبان عربی لزوما به معنای کثرت و مبالغه نیست. (البحر المحيط، ج3، ص456) ه. عذابی که خداوند آنان را وعده داده، اگر ظلم باشد حتما ظلم خیلی بزرگی خواهد بود؛ لذا در این آیه از ظلام نبودن خدا سخن گفت. (قاضی [عبدالجبار]، به نقل از البحر المحيط، ج3، ص457) 🍃 و. از این جهت صیغه مبالغه به کار رفته که خداوند به هر صفتی اگر متصف شود آن صفت را در اوج و نهایت آن خواهد داشت؛ پس اگر بخواهد به «ظالم» بودن متصف شود، چون هیچ مانعی هم جلویش نیست در اوج ظالم بودن خواهد بود؛ و برای اشاره به این نکته، به جای نفی ظالم بودن خدا، ظلام بودن خدا را نفی کرد؛ و البته منظور نفی مطلق ظلم است. (تفسير كنز الدقائق، ج3، ص278) 🍃ح. از باب مبالغه در نفی است، نه نفی وضعیت «مبالغه» (به نحوی که وضعیت ظالم بودن غیرمبالغه‌ای را شامل شود) (بحرانی، مجموعه رسائل در شرح احاديثى از كافى، ج2، ص274) 🍃ط. ... @Yekaye @Yekaye
4⃣ «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ» انسان در انجام عمل آزاد است، لذا كارها به خود او نسبت داده مىشود؛ و پاداش و كيفر الهى، بر طبق عدالت و بر اساس اعمال آزادانه و آگاهانه خود انسان است. به تعبیر دیگر، كيفرهاى الهى، ظلم خدا بر بشر نيست، بلكه ظلم بشر بر نفس خويشتن است. (تفسير نور، ج2، ص212) 📜نکته‌ای در تاریخ علم کلام این آیه از معروفترین آیاتی است که پیروان اصل عدل (شیعه و معتزله) برای نشان دادن اینکه خداوند بر اساس عدل رفتار می‌کند، و جبری در کار نیست بدان تمسک کرده‌اند. (مثلا: مجمع البيان، ج2، ص899 ؛ الكشاف، ج1، ص447) @Yekaye
5⃣ «سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ... وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ ... وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ» اگر خداوند افراد بخيل و قاتلان انبيا را مجازات نكند، به فقرا و انبيا ظلم كرده است. (تفسير نور، ج2، ص212) @Yekaye
6⃣ «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ» 📜حکایت1 حضرت زینب سلام الله علیها وقتی دید یزید با چوب دست خود بر دندانهای مبارک سیدالشهدا می‌زند، همانجا خطبه‌ای خواند که اوضاع شام را به هم ریخت. در فرازی از این خطبه آمده است: و عجب و بسی عجب که تقواپیشگان و نوادگان پیامبران و سلاله اوصیاء به دست طُلقای* خبیث و نسل حرامزادگان بدکاره به قتل برسند؛ از دستانشان خونهای ما جاری شود و دهانشان از گوشت ما پر شود؛ آه از آن پیکرهای پاکی که بر گودی قتلگاه افتاده و در معرض طوفانها و درندگان بیابان قرار گرفته!. اگر امروز ما را به غنیمت گرفته می‌دانی، بدان که بزودی ما را طلبکار خواهی یافت آن هنگام که جز آنچهبه دست خویش فرستاده‌ای نخواهی یافت و قطعا خداوند هرگز ظلم‌کننده به بندگان نیست. پس شکوه و گلایه به پیشگاه او بَرَم و اوست پناهگاه و محل آرزوهایم؛ و تو هر کیدی که می‌خواهی بکن و هر تلاش که داری مبذول نما که به خدایی که ما را با وحی و کتاب آسمانی و نبوت و برگزیدگی شرافت داد، سوگند، ختم کار ما نتوانی داد و به پایان ما نخواهی رسید و یاد ما را محو نتوانی کرد و عار [کاری که با] ما [کردی] از دامنت برچیده نخواهد شد؛ و آیا رای و نظرت، جز بی‌خردی، و ایامت جز چند صبح، و جماعتت جز مُشتی پراکنده است، آن روزی که منادی ندا دهد که همانا لعنت خداوند بر ظالم تجاوزکار. ... ✳️ *«طلقاء» به معنای آزادشدگان است، اشاره به جمله پیامبر در روز فتح مکه، که همه دشمنانش را بخشید و فرمود «انتم الطلقاء:‌ بروید که همگی آزادشدگانید» و غالبا برای تحقیر سران کافر قریش که از ترس مسملمان شدند، از این تعبیر استفاده می‌کردند. 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج2، ص310 ...فَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ الْأَتْقِيَاءِ وَ أَسْبَاطِ الْأَنْبِيَاءِ وَ سَلِيلِ الْأَوْصِيَاءِ بِأَيْدِي الطُّلَقَاءِ الْخَبِيثَةِ وَ نَسْلِ الْعَهَرَةِ الْفَجَرَةِ؛ تَنْطِفُ أَكُفُّهُمْ مِنْ دِمَائِنَا وَ تَتَحَلَّبُ أَفْوَاهُهُمْ مِنْ لُحُومِنَا، تِلْكَ الْجُثَثُ الزَّاكِيَةُ عَلَى الْجُيُوبِ الضَّاحِيَةِ تَنْتَابُهَا الْعَوَاسِلُ وَ تَعْفِرُهَا أُمَّهَاتُ الْفَوَاعِلِ. فَلَئِنِ اتَّخَذْتَنَا مَغْنَماً لِتَجِدَ بِنَا وَشِيكاً مَغْرَماً حِينَ لَا تَجِدُ إِلَّا مَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ «وَ مَا اللَّهُ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ»! فَإِلَى اللَّهِ الْمُشْتَكَى وَ الْمُعَوَّلُ وَ إِلَيْهِ الْمَلْجَأُ وَ الْمُؤَمَّلُ. ثُمَّ كِدْ كَيْدَكَ وَ اجْهَدْ جُهْدَكَ؛ فَوَ اللَّهِ الَّذِي شَرَّفَنَا بِالْوَحْيِ وَ الْكِتَابِ وَ النُّبُوَّةِ وَ الِانْتِخَابِ لَا تُدْرِكُ أَمَدَنَا وَ لَا تَبْلُغُ غَايَتَنَا وَ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا يُرْحَضُ عَنْكَ عَارُنَا؛ وَ هَلْ رَأْيُكَ إِلَّا فَنَدٌ وَ أَيَّامُكَ إِلَّا عَدَدٌ وَ جَمْعُكَ إِلَّا بَدَدٌ يَوْمَ يُنَادِي الْمُنَادِي أَلَا لَعَنَ اللَّهُ الظَّالِمَ الْعَادِي... @Yekaye
7⃣ «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ» 📜حکایت2 با سندهای مختلف ذکر شده است که هنگامی که خبر قتل عثمان به عایشه رسید، او در مکه بود و چنین گفت: خداوند او را از رحمتش دور کند! آن به خاطر آن چیزهایی بود که به دست خویش از پیش فرستاده بود و خداوند هرگز ظلم‌کننده به بندگان نیست. 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج6، ص216 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
906) 📖 الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ 📖 💢ترجمه آنان که گفتند همانا خداوند به ما عهد کرده که به پیامبری ایمان نیاوریم تا اینکه برای ما قربانی‌ای بیاورد که آتش آن را ببلعد. بگو بی‌شک ییامبرانی پیش از من معجزات و آنچه گفتید برای شما آوردند؛ پس چرا آنان را کُشتید، اگر راستگویان‌اید؟! سوره آل عمران، (3) آیه 183 1397/12/11 24 جمادی الثانی1440 @Yekaye
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹عَهِدَ قبلا بیان شد که ▪️ماده «عهد» در اصل به معنای حفظ و مراعات چیزی است ▪️کلمه «عهد» وقتی با حرف «الی» متعدی شود به معنای «وصیت» (سفارش؛ برعهده گذاشتن) می‌شود و وقتی از عهد «بین دو نفر» سخن به میان آید به معنای «میثاق» (پیمان؛ برعهده گرفتن) می‌باشد؛ که البته در تفاوت «عهد» و «میثاق» گفته‌اند میثاق محکمتر از عهد است و نیز گفته شده وقتی «میثاق» گفته می‌شود از جانب یکی از طرفین مدنظر است اما وقتی «عهد» گفته می‌شود از جانب هردو طرف مد نظر است. 🔖جلسه ۹۴ http://yekaye.ir/ta-ha-020-115/ @Yekaye
🔹بِقُرْبانٍ «قربان» مصدر از ماده «قرب» است که در معنای مفعولی به کار می‌رود به معنای «ما یتقرب به» (آنچه به وسیله آن تقرب می‌جویند) می‌باشد (البحر المحيط، ج3، ص458)؛ و هر کار خوبی مایه تقرب بنده به خدا شود هم به کار می‌رود (مجمع البيان، ج2، ص900) کلمه «قربانی» در فارسی دقیقا برگرفته از همین کلمه است. 🔖(درباره ماده «قرب» قبلا بیان شد که در اصل به معنای نزدیکی (در مقابل بُعد: دوری) می‌باشد. جلسه 344 http://yekaye.ir/al-balad-90-15/) @Yekaye
🔹بِالْبَيِّناتِ ▪️«بینات» جمع «بیّنة» از ماده «بین» می‌باشد قبلا بیان شد که ▪️ماده و بلکه کلمه «بین» (که در زبان فارسی هم رایج است) از کلماتی است که اصطلاحا از اضداد است؛ یعنی هم به معنای «فصل» (فاصله و جدایی) به کار می‌رود و هم به معنای «وصل» (اتصال و به هم رسیدن). ▪️«بیان» به معنی آشکار کردن است و به کلام از این جهت بیان می‌گویند که آشکارکننده مافی‌الضمیر است و با توجه به ریشه کلمه، برخی گفته‌اند بیان به معنای آشکار کردن بعد از ابهام و اجمال است و به کلام از این جهت بیان می‌گویند که در آن انسان باید با جدا کردن کلمات و سپس اتصال برقرار کردن بین آنها مراد مبهم خود را آشکار کند. و «بیِّنه» [= دلیل] هم از همین ریشه و به معنای چیزی است که دلالت کاملا آشکار داشته باشد. 🔖جلسه ۱۱۴ http://yekaye.ir/ash-shuara-026-195/ @Yekaye @Yekaye
📜شأن نزول گفته‌اند این آیه درباره جماعتی از یهودیان (مانند کعب بن اشرف، مالک بن ضیف، وهب بن یهودا، فنحاص بن عازورا، [و زيد بن مانوه، و حيي بن أخطب]) نازل شد که گفتند: ای محمد! خداوند با ما در تورات عهد بسته که به هیچ فرستاده‌ای ایمان نیاوریم مگر اینکه برای ما قربانی‌ای بیاورد که آتش آن را ببلعد؛ پس اگر گمان می‌کنی که خداوند تو را به سوی ما مبعوث کرده، آن را برایمان بیاور تا تصدیقت کنیم؛ که این آیه در پاسخ آمد. 📚(مجمع البيان، ج2، ص900 ؛ البحر المحيط، ج3، ص457) @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) الف. از امام کاظم ع از پدرانشان از امام حسین ع روایت شده است که یهودی‌ای از علمای شام بر اصحاب پیامبر ص وارد شد و گفت: شما معتقدید که هر درجه و فضیلتی که هر پیامبری قبلا داشته، پیامبر شما هم از آن بهره‌مند است. آیا اگر از شما سوال کنم جواب مرا می‌دهید؟ همگی عقب کشیدند و علی بن ابی‌طالب ع اعلام آمادگی کرد و او سوال می کرد و امیرالمومنین ع پاسخ می‌گفت؛ و در پایان هم مواردی را امیرالمومنین ع افزود؛ که فرازی از آن در بحث از آیه 164 همین سوره (حدیث4: http://yekaye.ir/ale-imran-3-164/) گذشت. در فراز دیگری از این پرسش و پاسخ، وی حضرت سلیمان که باد در اختیارش بود و او را به هرجا می‌برد، را مطرح می‌کند، امیرالمومنین ع می‌گوید پیامبر بالاترش را داشت و به سفر معراج اشاره می‌کند و در توضیح سفر معراج، به نزول آیات پایانی سوره بقره در این سفر و شرح آنها می‌پردازد که بند به بند آن را شرح می‌دهد که چگونه خداوند در مقام امتان بر پیامبر اکرم ص و امتش برآمده است. در فرازی از آن امیرالمومنین ع می‌فرمایند: پیامبر اکرم ص فرمود: خدایا! اکنون که اینها را به من دادی، پس باز هم بر آنها بیفزا. خداوند فرمود: بخواه! پیامبر ص گفت: «پروردگارا، هيچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار هم چنان كه بر [دوشِ] كسانى كه پيش از ما بودند نهادی» (بقره/286) و منظور از بار گران، تکالیف سختی بود که بر دوش قبلی‌ها گذاشته شده بود. پس خداوند عز و جل به این درخواست هم پاسخ داد و فرمود: «آن بارهای گرانی که بر دوش امتهای پیش از تو بود از امت تو برداشتم.» (بقره/286) [سپس برخی از آن بارهای گران را برمی‌شمرد تا می‌رسد به اینکه:] و امتهای گذشته چنین بود که قربانی‌هایشان را باید بر دوش می‌کشیدند و به بیت المقدس می‌آوردند و هرکس که که قربانی‌اش را قبول می‌کردم آتشی بر آن می‌فرستادم که آن را می‌بلعید و او خوشحال بازمی‌گشت؛ و از هرکس که قبول نمی‌کردم، خوار و سرافکنده بازمی‌گشت؛ ولی قربانی امت تو را در پر کردن شکمهای فقیران و مسکین‌ها قرار دادم؛ پس از هرکس که بپذیرم برایش چندین برابر کنم و از کسی که نپذیرم، به خاطر همان قربانی، عقوبتهای دنیوی را از او رفع نمایم؛ و این هم از مواردی بود که بار گرانش را از دوش امتت برداشتم در حالی که بار گرانی بود بر دوش امتهای پیشین .... 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص221 ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: بنی اسرائیل چنین بودند که وقتی قربانی‌ای پیشکش می‌کردند آتشی می‌آمد و قربانی‌ای که پذیرفته می‌شد را می‌بلعید؛ و همانا خداوند احرام [حج] را به جای آن قربانی قرار داد. 📚الكافي، ج4، ص335؛ علل الشرائع، ج2، ص415 @Yekaye 👇متن دو حدیث فوق👇
متن دو حدیث فوق ☀️الف. رُوِيَ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ: إِنَّ يَهُودِيّاً مِنْ يَهُودِ الشَّامِ وَ أَحْبَارِهِمْ كَانَ قَدْ قَرَأَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ صُحُفَ الْأَنْبِيَاءِ ع وَ عَرَفَ دَلَائِلَهُمْ جَاءَ إِلَى مَجْلِسٍ فِيهِ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ فِيهِمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ ابْنُ عَبَّاسٍ وَ ابْنُ مَسْعُودٍ وَ أَبُو سَعِيدٍ الْجُهَنِيُ فَقَالَ يَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ مَا تَرَكْتُمْ لِنَبِيٍّ دَرَجَةً وَ لَا لِمُرْسَلٍ فَضِيلَةً إِلَّا أَنْحَلْتُمُوهَا نَبِيَّكُمْ فَهَلْ تُجِيبُونِّي عَمَّا أَسْأَلُكُمْ عَنْهُ؟ فَكَاعَ الْقَوْمُ عَنْهُ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع نَعَمْ مَا أَعْطَى اللَّهُ نَبِيّاً دَرَجَةً وَ لَا مُرْسَلًا فَضِيلَةً إِلَّا وَ قَدْ جَمَعَهَا لِمُحَمَّدٍ ص وَ زَادَ مُحَمَّداً عَلَى الْأَنْبِيَاءِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً فَقَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ فَهَلْ أَنْتَ مُجِيبِي؟ قَالَ لَهُ نَعَمْ سَأَذْكُرُ لَكَ الْيَوْمَ مِنْ فَضَائِلِ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا يُقِرُّ اللَّهُ بِهِ عَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَكُونُ فِيهِ إِزَالَةٌ لِشَكِّ الشَّاكِّينَ فِي فَضَائِلِهِ ص ... قَالَ لَهُ الْيَهُودِيُّ: فَإِنَّ هَذَا سُلَيْمَانُ قَدْ سُخِّرَتْ لَهُ الرِّيَاحُ فَسَارَتْ بِهِ فِي بِلَادِهِ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ! قَالَ لَهُ عَلِيٌّ ع لَقَدْ كَانَ كَذَلِكَ وَ مُحَمَّدٌ ص أُعْطِيَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّهُ سُرِيَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى ... وَ كَانَ فِيمَا أَوْحَى إِلَيْهِ الْآيَةُ الَّتِي فِي سُورَةِ الْبَقَرَةِ قَوْلُهُ «لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ ... فَقَالَ ص اللَّهُمَّ إِذَا أَعْطَيْتَنِي ذَلِكَ فَزِدْنِي. قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَهُ سَلْ! قَالَ «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا» يَعْنِي بِالْإِصْرِ الشَّدَائِدَ الَّتِي كَانَتْ عَلَى مَنْ كَانَ مِنْ قَبْلِنَا فَأَجَابَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى ذَلِكَ وَ قَالَ تَبَارَكَ اسْمُهُ قَدْ رَفَعْتُ عَنْ أُمَّتِكَ الْآصَارَ الَّتِي كَانَتْ عَلَى الْأُمَمِ السَّالِفَةِ ... وَ كَانَتِ الْأُمَمُ السَّالِفَةُ تَحْمِلُ قَرَابِينَهَا عَلَى أَعْنَاقِهَا إِلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ فَمَنْ قَبِلْتُ ذَلِكَ مِنْهُ أَرْسَلْتُ عَلَيْهِ نَاراً فَأَكَلَتْهُ فَرَجَعَ مَسْرُوراً وَ مَنْ لَمْ أَقْبَلْ مِنْهُ ذَلِكَ رَجَعَ مَثْبُوراً وَ قَدْ جَعَلْتُ قُرْبَانَ أُمَّتِكَ فِي بُطُونِ فُقَرَائِهَا وَ مَسَاكِينِهَا فَمَنْ قَبِلْتُ ذَلِكَ مِنْهُ أَضْعَفْتُ ذَلِكَ لَهُ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً وَ مَنْ لَمْ أَقْبَلْ ذَلِكَ مِنْهُ رَفَعْتُ عَنْهُ عُقُوبَاتِ الدُّنْيَا وَ قَدْ رَفَعْتُ ذَلِكَ عَنْ أُمَّتِكَ وَ هِيَ مِنَ الْآصَارِ الَّتِي كَانَتْ عَلَى الْأُمَمِ مَنْ كَانَ مِنْ قَبْلِك ... 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص221 ☀️ب. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ إِذَا قَرَّبَتِ الْقُرْبَانَ تَخْرُجُ نَارٌ تَأْكُلُ قُرْبَانَ مَنْ قُبِلَ مِنْهُ وَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الْإِحْرَامَ مَكَانَ الْقُرْبَانِ. 📚الكافي، ج4، ص335؛ علل الشرائع، ج2، ص415 @Yekaye
☀️2) روایت شده که شخصی از از امام صادق ع پرسید: یا ابن رسول الله! به من توضیح دهید که مقصود از آل محمد ص چه کسانی است؟ فرمودند: خصوص اهل بیت علیهم السلام است. گفت: عامه [= اهل سنت] می‌پندارند که مسلمانان همگی آل محمد ص اند! حضرت لبخندی زد و فرمود: دروغ گفتند و راست گفتند! پرسید: یا ابن رسول الله! مقصود شما از اینکه فرمودید دروغ گفتند و راست گفتند، چیست؟ فرمود: به یک معنا دروغ گفتند و به یک معنا راست گفت: از این جهت دروغ گفتند که عموم مسلمانان، با اینکه موحدند و به نبوت پیامبر ص اقرار می‌کنند، اما در دینداری‌شان نقص و کوتاهی هست؛ و از این جهت راست گفتند که مومنان واقعی جزء آل محمد ص هستند هرچند پیوند خویشاوندی نداشته باشند؛ و این از آن جهت است که به شرایط قرآن قیام نموده‌اند، نه از این جهت که آنان همان آل محمد ص باشند که «خداوند هرگونه پلیدی را از آنان زدود و آنان را کاملا تطهیر فرموده است» (احزاب/33) پس هرکه به شرایط قرآن عمل کند و پیرو آل محمد ص باشد او از آل محمد ص است از این جهت که بدانان تولی دارد هرچند نسبت خویشاوندی او با نَسَبِ حضرت محمد ص فاصله داشته باشد. پرسید: فدایت شوم! بفرمایید که آن شرایط چیست که کسی که آنها را حفظ کند و بدان قیام نماید بدین معنا از آل محمد خواهد بود؟! فرمود: برپاداشتن دستورات قرآن و پیروی از آل محمد ص؛ که هرکسی تولای آنان را داشته باشد و آنان را بر جمیع خلایق مقدم سازد – همان گونه که خداوند با پیوند آنان به پیامبر اکرم ص آنان را مقدم ساخت – او از آل محمد ص بدین معناست؛ و چنین است حکم خداوند در کتابش، که او فرمود: «پس هرکس تولای آنان را بپذیرد او از آنان است» (مائده/51) و در جایی که سخن حضرت ابراهیم ع را نقل می‌کرد، فرمود: «پس هر كه از من پيروى كند، بى گمان، او از من است، و هر كه مرا نافرمانى كند، به يقين، تو غفور و رحیمی» (ابراهیم/36) و این سخن یهودیان را نقل فرمود که «آنان که گفتند همانا خداوند به ما عهد کرده که به پیامبری ایمان نیاوریم تا اینکه برای ما قربانی‌ای بیاورد که آتش آن را ببلعد.» سپس خداوند به پیامبرش فرمود: «بگو بی‌شک ییامبرانی پیش از من معجزات و آنچه گفتید برای شما آوردند؛ پس چرا آنان را کُشتید، اگر راستگویان‌اید؟!» (آل عمران/183) و در جای دیگر فرمود: «پس چرا پيش از اين، پيامبران خدا را مىكشتيد اگر که مومن بودید» (بقره/91) و همانا این آیه درباره قومی از یهود نازل شد که در زمان رسول الله ص بودند؛ آنان نه به دست خویش پیامبری را کشتند و نه در زمان آنان بودند؛ ولی پیشینایان آنها پیامبران را کشتند و اینها هم بدان کار راضی بودند و بر این امر تولای آنان را داشتند، پس خداوند کار آنان را به اینان نسبت داد و به خاطر پیروی کردنشان، اینان را هم از آنان دانست. ... 📚دعائم الإسلام، ج1، ص29-30؛ البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص390-391 @Yekaye 👇متن حدیث👇
متن حدیث فوق قَدْ رُوِّينَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّ سَائِلًا سَأَلَهُ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص مَنْ هُمْ؟ قَالَ هُمْ أَهْلُ بَيْتِهِ خَاصَّةً. قَالَ فَإِنَّ الْعَامَّةَ يَزْعُمُونَ أَنَّ الْمُسْلِمِينَ كُلَّهُمْ آلُ مُحَمَّدٍ. فَتَبَسَّمَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ كَذَبُوا وَ صَدَقُوا. قَالَ السَّائِلُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا مَعْنَى قَوْلِكَ كَذَبُوا وَ صَدَقُوا؟ قَالَ كَذَبُوا بِمَعْنًى وَ صَدَقُوا بِمَعْنًى كَذَبُوا فِي قَوْلِهِمْ الْمُسْلِمُونَ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ الَّذِينَ يُوَحِّدُونَ اللَّهَ وَ يُقِرُّونَ بِالنَّبِيِّ ع عَلَى مَا هُمْ فِيهِ مِنَ النَّقْصِ فِي دِينِهِمْ وَ التَّفْرِيطِ فِيهِ؛ وَ صَدَقُوا فِي أَنَّ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُمْ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ لَمْ يُنَاسِبُوهُ. وَ ذَلِكَ لِقِيَامِهِمْ بِشَرَائِطِ الْقُرْآنِ لَا عَلَى أَنَّهُمْ آلُ مُحَمَّدٍ «الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً» فَمَنْ قَامَ بِشَرَائِطِ الْقُرْآنِ وَ كَانَ مُتَّبِعاً لآِلِ مُحَمَّدٍ ع فَهُوَ مِنْ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَى التَّوَلِّي لَهُمْ وَ إِنْ بَعُدَتْ نِسْبَتُهُ مِنْ نِسْبَةِ مُحَمَّدٍ ص. قَالَ السَّائِلُ أَخْبِرْنِي مَا تِلْكَ الشَّرَائِطُ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ الَّتِي مَنْ حَفِظَهَا وَ قَامَ بِهَا كَانَ بِذَلِكَ الْمَعْنَى مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ؟ فَقَالَ الْقِيَامُ بِشَرَائِطِ الْقُرْآنِ وَ الِاتِّبَاعُ لِآِلِ مُحَمَّدٍ ص فَمَنْ تَوَلَّاهُمْ وَ قَدَّمَهُمْ عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ كَمَا قَدَّمَهُمْ اللَّهُ مِنْ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَهُوَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَى هَذَا الْمَعْنَى؛ وَ كَذَلِكَ حُكْمُ اللَّهِ فِي كِتَابِهِ؛ فَقَالَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ «وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ»؛ وَ قَالَ يَحْكِي قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ «فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»؛ وَ قَالَ فِي الْيَهُودِ يَحْكِي قَوْلَ «الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ». قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِيِّهِ «قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» وَ قَالَ فِي مَوْضِعٍ آخَرَ «قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»؛ وَ إِنَّمَا نَزَلَ هَذَا فِي قَوْمٍ مِنَ الْيَهُودِ كَانُوا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَلَمْ يَقْتُلُوا هُمْ الْأَنْبِيَاءَ بِأَيْدِيهِمْ وَ لَا كَانُوا فِي زَمَانِهِمْ وَ لَكِنْ قَتَلَهُمْ أَسْلَافُهُمُ وَ رَضُوا هُمْ بِفِعْلِهِمْ وَ تَوَلَّوْهُمْ عَلَى ذَلِكَ، فَأَضَافَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِمْ فِعْلَهُمْ وَ جَعَلَهُمْ مِنْهُمْ لِاتِّبَاعِهِمْ إِيَّاهُم. ... 📚دعائم الإسلام، ج1، ص29-30؛ البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص390-391 @Yekaye
☀️3) الف. از امام صادق ع روایت شده است: این آیه نازل شد که «بگو بی‌شک ییامبرانی پیش از من معجزات و آنچه گفتید برای شما آوردند؛ پس چرا آنان را کُشتید، اگر راستگویان‌اید؟!» (آل عمران/183) در حالی که دانست که آنان می‌گویند: «به خدا سوگند ما آنان را به قتل نرساندیم و شاهدش هم نبودیم». و همانا به اینان گفته شد که از کار آنان تبری بجویید، اما زیر بارش نرفتند. [بدین جهت بود که خداوند اینها را قاتل دانست]. ☀️ب. و نیز محمد بن ارقط روایت می‌کند که امام صادق ع از من پرسید: آیا در کوفه سکونت داری؟ گفتم: بله! پرسید: آیا قاتلان امام حسین ع را می‌بینی؟! گفتم: فدایت شوم! از آنان کسی نمانده است! فرمود: پس تو از کسانی هستی که گمان می‌کنند قاتل کسی نیست جز آنکه مستقیما دیگری را به قتل رسانده یا عهده‌دار قتل او بوده؟ آیا سخن خداوند را نشنیده‌ای که فرمود: «بگو بی‌شک ییامبرانی پیش از من معجزات و آنچه گفتید برای شما آوردند؛ پس چرا آنان را کُشتید، اگر راستگویان‌اید؟!» (آل عمران/183) آنانی که در زمان حضرت محمد ص بودند، کدام پیامبر را به قتل رساندند؛ در حالی که در فاصله بین حضرت محمد و حضرت عیسی ع پیامبری نیامده بود؟! همانا اینان به قتل آنان راضی بودند پس خداوند آنان را قاتل نامید! 📚تفسير العياشي، ج1، ص209 ☀️الف. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَاشِمٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ «قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» وَ قَدْ عَلِمَ أَنْ [قَدْ] قَالُوا «وَ اللَّهِ مَا قَتَلْنَا وَ لَا شَهِدْنَا» وَ إِنَّمَا قِيلَ لَهُمُ ابْرَءُوا مِنْ قَتَلَتِهِمْ فَأَبَوْا. ☀️ب. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَرْقَطِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ لِي تَنْزِلُ الْكُوفَةَ؟ فَقُلْتُ نَعَمْ. فَقَالَ تَرَوْنَ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ ع بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ؟ قَالَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا بَقِيَ مِنْهُمْ أَحَدٌ. قَالَ: فَأَنْتَ إِذاً لَا تَرَى الْقَاتِلَ إِلَّا مَنْ قَتَلَ أَوْ مَنْ وَلِيَ الْقَتْلَ؟! أَ لَمْ تَسْمَعْ إِلَى قَوْلِ اللَّهِ «قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» فَأَيَّ رَسُولٍ قَتَلَ الَّذِينَ كَانَ مُحَمَّدٌ ص بَيْنَ أَظْهُرِهِمْ وَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ عِيسَى رَسُولٌ؛ وَ إِنَّمَا رَضُوا قَتْلَ أُولَئِكَ فَسُمُّوا قَاتِلِينَ. @Yekaye
☀️4) ابن معمر می‌گوید امام صادق ع فرمود: خدا قدريّه را لعنت كند! خدا خوارج را لعنت كند! خدا مرجئه را لعنت كند! خدا مرجئه را لعنت كند! عرض كردم: آنها يكبار یکبار لعنت فرمودى، ولی اينها را دو مرتبه لعنت فرمودى؟! فرمود: اینان مى‌گويد كه كشندگان ما مؤمن اند! و به اين سبب، خونهاى ما به جامه‌هاى ايشان آلوده است، تا روز قيامت. به درستى كه خداى عز و جل در كتاب خويش، از گروهى حكايت فرموده كه گفتند: «به پیامبری ایمان نیاوریم تا اینکه برای ما قربانی‌ای بیاورد که آتش آن را ببلعد. بگو بی‌شک ییامبرانی پیش از من معجزات و آنچه گفتید برای شما آوردند؛ پس چرا آنان را کُشتید، اگر راستگویان‌اید؟!» در حالی که ميان اين كشندگان و گويندگان، پانصد سال فاصله بود؛ پس خداى عز و جل همان كشتن را بر ايشان الزام فرمود، به سبب رضاى ايشان بدانچه آنان كردند. 📚الكافي، ج2، ص409؛ تفسير العياشي، ج1، ص208 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مَرْوَكِ بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ رَجُلٍ [= عمر بن معمر] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَعَنَ اللَّهُ الْقَدَرِيَّةَ لَعَنَ اللَّهُ الْخَوَارِجَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ! قَالَ قُلْتُ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّةً مَرَّةً وَ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّتَيْنِ؟ قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ إِنَّ قَتَلَتَنَا مُؤْمِنُونَ فَدِمَاؤُنَا مُتَلَطِّخَةٌ بِثِيَابِهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ حَكَى عَنْ قَوْمٍ فِي كِتَابِهِ «أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» قَالَ كَانَ بَيْنَ الْقَاتِلِينَ وَ الْقَائِلِينَ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ فَأَلْزَمَهُمُ اللَّهُ الْقَتْلَ بِرِضَاهُمْ مَا فَعَلُوا. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1⃣ ) «الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ» ظاهرا این سخن یهودیان است که ادعا کردند خداوند به ما سفارش کرده که به پیامبری ایمان نیاوریم تا اینکه برای ما قربانی‌ای بیاورد که آتش آن را ببلعد. در این باره که آیا اساساً چنین سفارشی بوده یا نه، چند نظر مطرح است: 🍃الف. ظاهر آیه [بویژه با توجه به اینکه خداوند تصریح می‌کند که قبلی‌ها هم بینات آوردند و هم چنین کاری کردند] این است که واقعا چنین مطلبی در تورات آمده است؛ اما مفسران بر این باورند که مطلب تتمه‌ای داشته؛ یعنی بدین صورت بوده که از این پس اگر کسی نزد شما ادعای نبوت کرد از او بخواهید که قربانی‌ای بیاورد که آتش او را ببلعد، غیر از عیسی ع و محمد ص که بدان دو نفر بدون آوردن قربانی ایمان بیاورید. (مجمع البيان، ج2، ص900 ؛ البحر المحيط، ج3، ص457 ) 🍃ب. این قانون بوده، اما توسط حضرت عیسی ع نسخ شده است. (به نقل از البحر المحيط، ج3، ص457 ) 🍃ج. اساساً چنین سخنی دروغ و افترا برخداوند بوده است؛ زیرا اگر قرار است با معجره آوردن ایمان بیاورند، بین این معجزه و سایر معجزات چه تفاوتی هست؟! (تفسير الصافي، ج1، ص405) 🤔البته لحن آیه و اذعان به اینکه چنین پیامبری هم فرستادیم (جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذي قُلْتُمْ)، نشان می‌دهد که بعید نیست که چنین عهدی واقعا در کار بوده است. 🍃د. ... @Yekaye
. 2⃣«الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ ...» فرار از پذيرش حقّ را با عناوين مذهبى توجيه نكنيد. (تفسير نور، ج1، ص665) @Yekaye
. 3⃣ «أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ» چرا به جای اینکه «نومن برسول» بگویند، «نومن لرسول» گفتند؟ 🍃الف. وقتی با حرف «ب» می‌آید به معنای تصدیق کردن است؛ اما وقتی با حرف لام می‌آید، این اصطلاحاً لام تقویت است که بر مفعول وارد می‌شود و معنای مفعولیت را تقویت کند، یعنی تاکید شود که معنای ایمان مد نظر بوده نه امنیت‌بخشی. (التحرير و التنوير، ج11، ص156) 🍃ب. همان طور که در آیه «فَما آمَنَ لِمُوسى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِه» این نوعی تسلی دادن پیامبر ص است (البحر المحيط، ج6، ص95) از این جهت که اگر دور و بر تو کس چندانی جمع نشد حضرت موسی ع هم همین طور بود؛ آنگاه گویی در اینجا نیز می‌خواهد نگاه مفعت‌طلبانه آنها را برملا کند؛ یعنی آنان چون در همه چیز دنبال منافع بودند، گمان می‌کردند که پیامبر هم به نفع خودش است که ایمان آوردن را می‌خواهد. 🍃ج. ... @Yekaye
. 4⃣ «الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ ...» يهود، موسى را آخرين پيامبر نمى‌دانستند، بلكه مى‌گفتند: عهد خدا با ما آن بوده است كه پيامبر بعدى، چنين و چنان باشد. (تفسير نور، ج1، ص665) پس اینکه یهودیان حضرت عیسی و حضرت محمد ص را انکار می‌کنند از باب لجبازی است. 💠نکته اسلام تنها شریعتی است که پیامبرش صریحا خود را «خاتم النبیین» خوانده است. اما در شرایع دینی نه‌تنها چنین مطلبی نیامده بلکه در تورات و انجیل بشارت به شخص دیگری آمده است؛ که آنها نیز امروزه آن را موعود جهانی می‌خوانند. در هر صورت، 🤔 اگر کسی با تحقیق مسلمان شد، دیگر تحقیق در مورد مدعیان جدید نبوت (مانند دین بهاییت و بابیت و ...)‌ ضرورتی ندارد؛ اما اگر کسی با دلیل مسیحی یا یهودی بشود، همچنان باید به تحقیق خود ادامه دهد که آیا پیامبر جدیدی نیامده است؟ @Yekaye