یک آیه در روز
. ۱۰۹۰) 📖 أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى 📖 ترجمه 💢اما کسی که بینیازی ورزید [/ کسی که مستغنی است]، سوره ع
.
1️⃣«أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى»
در نکات ادبی اشاره شد که کلمه «اسْتَغْنى» به معنای طلب بینیازی کردن است که تدریجا در خصوص خود بینیاز شدن (بویژه به لحاظ مالی، یعنی) و ثروتمند بودن و احساس بینیازی کردن به کار رفته است.
درباره اینکه مقصود از آن در این آیه چیست دیدگاههای مختلفی بیان شده است:
🌴الف. کسی که در میان قوم خود جایگاهی دارد و به لحاظ مالی ثروتمند و مستغنی است (مجمع البيان، ج10، ص664 ).
✅تبصره:
برخی از علمای اهل سنت که مخاطب این آیه را پیامبر ص قلمداد کردهاند با این معنا بشدت مخالفاند؛ زیرا میگویند زندگی پیامبر ص نشان میدهد که ایشان کسی نبوده است که فردی را به خاطر ثروتمند بودنش مورد احترام ویژه قرار دهد (مفاتيح الغيب، ج31، ص54 ).
حق این است که اگر واقعا مخاطب این آیه را پیامبر ص بدانیم این تحلیل درست است؛ اما چنانکه قبلا توضیح داده شد نمیتوان مخاطب را پیامبر ص دانست، زیرا به فرض که این آیه را توجیه کنیم، تطبیق آیات ۸ تا ۱۰ بر پیامبر که ناظر به بیاعتنایی نسبت به کسی است که دنبال هدایت است چگونه توجیه شود؟!
🌴ب. کسی که خود را بینیاز از خدا ویا هدایت شدن میبیند و احساس نیاز نمیکند که به پیامبر ص و دین الهی مراجعه کند (عطاء و کلبی، به نقل از مفاتيح الغيب، ج31، ص54 ).
✅تبصره:
این معنا که در میان اهل سنت بسیار رواج دارد و البته معنای درستی هم هست، میتواند امتدادی برای زمان بعد از پیامبر ص نیز داشته باشد؛ یعنی اشاره به کسی که خود را از دین الهی بینیاز میبیند، هم میتواند شامل کسانی باشد که نسبت به اصل نبوت و ارسال پیام الهی احساس بینیازی میکنند، و هم ناظر به کسانی که نسبت به اصل امامت و مفسر حقیقی و معصوم وحی احساس بینیازی میکنند؛ و مذمت این آیه همان طور که شامل گروه اول میشود شامل گروه دوم نیز هست (حدیث۱).
🌴ج. میتواند تلفیقی از هر دو مطلب فوق باشد، یعنی کسی که به لحاظ مالی ثروتمند است و احساس بینیازی میکند و لازمهاش یک نحوه ریاست و بزرگی در دیگران مردم و استکبار ورزیدن از پیروی حق است (الميزان، ج20، ص200 )؛
یا به تعبیر دیگر، شخصی است که در اثر ثروت زياد، گرفتار غرور شده و به این جهت احساس میکند که نیازی به هدایت و شنیدن سخن حق ندارد (تفسير نور، ج10، ص384 ؛ مفاتيح الغيب، ج31، ص54 ).
@yekaye
#عبس_5
یک آیه در روز
. ۱۰۹۰) 📖 أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى 📖 ترجمه 💢اما کسی که بینیازی ورزید [/ کسی که مستغنی است]، سوره ع
.
2️⃣ «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى»
با توجه به اینکه جمله «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى» در مقام انتقاد است، میتوان نتیجه گرفت:
احساس بىنيازى کردن محكوم است
📚تفسير نور، ج10، ص384
و از احادیث معلوم میشود که نهتنها احساس بینیازیای که به خاطر کثرت مال و ثروت برای شخص حاصل شود (احادیث ۲ تا ۶)، بلکه هر چیزی ما سوی الله که در انسان احساس بینیازی رقم بزند مذموم (حدیث۳.الف) و فتنهای برای انسان است (حدیث۷)، حتی اگر آن چیز عقل باشد (جالب است که امیرالمومنین ع در همان حدیثی که علم را بهترین گنج و عقل را بهترین زینت برشمرده، تذکر داده که همینها اگر احساس بینیازی را در انسان رقم بزنند و انسان به علم و عقل خویش مغرور شود مایه هلاکتند، حدیث۸).
@yekaye
#عبس_5
هدایت شده از حسین سوزنچی
🏴عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ علیهالسلام وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ علیهمالسلام🏴
@souzanchi
هدایت شده از هیات عاشقان مهدی (عج) شاهرود
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ
خوش شانسی و بدشانسی
شیعیان
سخنرانی حجت الاسلام
#حسین_سوزنچی
مراسم محرم-تیرماه ۱۴۰۲
هیات عاشقان مهدی (عج)
✅ @asheghanmahdi_ir
یک آیه در روز
. ۱۰۹۰) 📖 أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى 📖 ترجمه 💢اما کسی که بینیازی ورزید [/ کسی که مستغنی است]، سوره ع
🔹تصَدَّى
◾️درباره اینکه ماده اصلی این کلمه «صدی» باشد یا «صدد» بین اهل لغت اختلاف است. در واقع در قرآن کریم دو کلمه داریم که ظاهر آنها از ماده «صدی» است؛ یکی کلمه «تصدی» در همین آیه، و دیگری کلمه «تصدیة» در آیه «وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً» (انفال/35).
▪️اگر از ماده «صدی» باشد این ماده بقدری معانی متعددی به کار رفته است (مثلا کلمه «صَدَی» هم به معنای جغد مذکر است، هم به معنای مغز (دماغ) است؛ و هم برای مردی که اموالش را درست و بجا مدیریت میکند به کار میرود و میگویند فلانی «صَدَى مالٍ» است؛ و هم به معنای عطش و تشنگی است؛ و صوادی به درختان نخل بلند گویند و «تصدی» چیزی به معنای مشرف شدن بر آن برای نظارت بر آن است؛ و «تصدية» به معنای سوت زدن به کمک دو دست است) که همین باعث شده برخی از بازگرداندن آن به یک اصل واحد اظهار عجز کنند.
📚معجم المقاييس اللغة، ج3، ص340-341
▪️برخی هم در خصوص این دو کلمه قرآنی اظهار نظر کرده و کوشیدهاند این دو را به یک معنا برگردانند و گفتهاند که «صدی» صوتی است که از هر مکان صیقلی منعکس میشود و برمیگردد؛ بر این اساس، «تصدیة» ایجاد هر صوتی است که شبیه چنین صوتی باشد؛ و «تصدی» هم به معنای در قبال چیزی قرار گرفتن است همان گونه که «صُدی» بر یک نحوه تقابل دلالت دارد.
📚مفردات ألفاظ القرآن، ص481
و یا گفتهاند «متصدی کسی شدن» به معنای پیروی کردن از صدا و صوت اوست.
📚المحيط في اللغة، ج8، ص169
▪️برخی هم خواستهاند یک اصل واحد برای همه اینها بیایند و گفتهاند که آن عبارت است از هر گونه تظاهر کردنی که با سخن یا صوت یا عمل یا سوت زدن یا بلند و رفیع بودن یا مشرف شدن یا متعرض کسی شدن یا انعکاس صوت حاصل شود و ارتباط ماده «صدی»و «صدد» و «صدأ» را صرفا در اشتقاق اکبر قبول کردهاند.
📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج6، ص219
و یا برخی در خصوص ارتباط ماده با معنای عطش گفتهاند: تصدی متعرض شدن و پرداختن به چیزی است چنانکه شخص عطشناک سراغ آب میرود
📚مجمع البيان، ج10، ص663
◾️اما آن گونه که زبیدی روایت کرده، بسیاری از قدما همچون ابن سکیت و ابوعبید و ابن سیده و سیبویه و ... این را از ماده «صدد» دانستهاند، از این باب که تبدل یک حرف مشدد به حرف «ی» در زبان عربی را امری متداول معرفی کردهاند و گفتهاند اصلا دو کلمه »تصدید» و «تصدد» به ترتیب به معنای سوت زدن و متعرض چیزی شدن است و این دو به صورت «تصدیه» و «تصدی» در آمده است؛ و فقط در میان قدما از أَبو جعفر رسْتُمي نقل شده که «تصدیه» از کلمه «صَدی» به معنای صوت گرفته شده و از این کلمه فعلی در زبان عربی به کار نرفته است.
📚تاج العروس من جواهر القاموس، ج5، ص53
▪️در مورد کلمه «تصدی» برخی گفتهاند همین که به باب تفعل رفته دلالت بر اختیار فعل و مطاوعه دارد، یعنی تو با تمایل و رغبت به پرداختن به کار او اهتمام میورزی.
📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج6، ص220
📿چنانکه اشاره شد اگر ماده «صدی» را مستقل از «صدد» حساب کنیم از این ماده تنها همین دو بار در قرآن کریم استفاده شده است.
📖اختلاف قرائت
▪️این کلمه در قرائت اهل کوفه (عاصم و حمزه و کسائی) و بصره (ابوعمرو) و شام (ابن عامر) و برخی قراء عشره (یعقوب) و اربعه عشر (حسن و اعمش) و برخی قراءات غیرمشهور (ابورجاء و قتاده و أعرج و عیسی) به صورت «تَصَدَّى» قرائت شده است که اصل آن «تَتَصَدَّى» بوده که تاء آن حذف شده است؛
▪️اما در قرائت اهل مدینه (نافع) و مکه (ابن کثیر) و برخی دیگر از قراء عشره (ابوجعفر) و اربعه عشر (ابن محیصن) و برخی قرائات غیرمشهور دیگر (زعفرانی ) به صورت «تَصَّدَّى» قرائت شده است، که در اینجا نیز اصل آن «تَتَصَدَّى» بوده ولی تاء آن به خاطر نزدیک بودن مخرج ادای حرف، به صاد تبدیل و در آن ادغام شده است؛
◾️و البته در قرائات غیرمشهور به صورتهای دیگری هم قرائت شده است:
▪️در قرائتی از أبي بن كعب و أبو جوزاء و عمرو بن دينار به همان صورت اصلی یعنی «تتصَدَّى» قرائت شده است؛
▪️در قرائتی از امام باقر ع و ابوجعفر یزید بن قعقاع به صورت مجهول یعنی «تُصَدّى» قرائت شده است؛ که به این معناست که چیزی تو را متصدی این امر کرد؛
▪️و در قرائت ابن مسعود وابن سميفع و جحدري به صورت فعل مجهول از ثلاثی مجرد: «تُصْدَى» قرائت شده است؛
▪️و در برخی روایات غیرمشهور از ابوعمرو (قاری بصره) (یعنی روایت عباس و خالد و نیز روایت صفراوی از طریق اهوازی) به صورت «تَصْدَى» قرائت شده است.
📚معجم القراءات ج ۱۰، ص۳۰۴-305
📚التبيان فى تفسير القرآن، ج10، ص267
📚مجمع البيان، ج10، ص662
▪️المغنی فی القراءات، ص۱۸۸۹
@yekaye
#عبس_6
🔹در ذیل آيه ۳ اشاره شد که اغلب مفسران آن آیه را محل وقوع صنعت التفات دانسته بودند.
اما در تدبر ۱ همان آیه بیان شد که وجهی که با سایر شواهد و قرائن بیرونی سازگارتر باشد این است که وقوع صنعت التفات را در این آیه (۶) بدانیم، نه آیه ۳.
@yekaye
#عبس_6