🔹كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ
عبارت «کلَّ شیء» مفعول است برای فعل محذوفی که فعل «أحصیناه» بر آن دلالت میکند و اصطلاحا منصوب است از باب اشتغال؛
📖البته این بر اساس قرائت مشهور است؛
وگرنه در برخی قرائات غیرمشهور (مانند قرائت ابوالسمال، ابن ابیالسمیفع و ابنابیعبلة) به صورت مرفوع (کلُّ شیء) هم قرائت شده که در این صورت مبتداست و «احصیناه» خبر آن میباشد.
📚(البحر المحيط، ج9، ص52 ؛ المعجم القرائات، ج7، ص465)
🔹أَحْصَيْناهُ
قبلا بیان شد که در مورد ماده «حصی»،
▪️برخی معتقدند که در اصل در سه معنای متفاوت به کار رفته است: یکی ممانعت کردن و بازداشتن (که البته در این حالت غالبا با حرف عله «و» میآید، نه «ی»)، دیگری شمردن و حساب چیزی را داشتن، و سومی به معنای سنگریزه، و کلمه «حصاة» که به معنای «عقل» می باشد را از همین ماده سوم دانسته و وجه تسمیه آن را این معرفی کردهاند که در آن قوت و شدت است.
▪️برخی معنای اول را ظاهرا مربوط به ماده «حصو» (و متفاوت با ماده «حصی») دانستهاند و معنای اصلی ماده «حصی» را «شمارش به عدد» معرفی کرده و ارتباط کلمه «حصا» به معنای سنگریزه با این معنا را در این دانستهاند که آنان برای شمارش از سنگریزه استفاده میکردند (همان گونه که امروز افراد در ابتدای آموزش اعداد از انگشتان استفاده میکنند.
▪️برخی هم معنای اصلی این ماده «ضبط و احاطع علمی کامل به مطلبی» دانستهاند و معتقدند هر سه معنای فوق به این برمیگردد:
منع، از لازمههای «ضبط» است که مانع دسترسی غیر، به شیء مورد نظر میشود؛
شمارش دقیق در جایی است که احاطه کامل به شیء باشد؛ تعبیر «حصاة: سنگریزهها» هم در جایی به کار میرود که در یک محل جمع و ضبط شده باشد، و عقل هم از این جهت که ضبط کننده و حافظ صلاح و خیر برای انسان است، «حصا» یا «حصی» نامیده شده است.
🔖جلسه 593 http://yekaye.ir/al-kahf-18-12/
@yekaye
✳️شأن نزول✳️
برخی گفتهاند معنای «نَكْتُبُ ... آثارَهُمْ» این است که «قدمهای آنان به سوی مسجد را ثبت میکنیم» [کلمه «آثار» را به معنای «جای پا» دانسته]
و ادعا شده شأن نزول این آیه آن است که قوم بنیسلمه در حاشیه مدینه زندگی میکردند و به رسول الله ص از دوری مسیرشان به مسجد برای شرکت در نماز با ایشان گلایه کردند؛ و این آیه نازل شد؛
و نیز نقل شده که انصار منازلشان از مسجد دور بود و میخواستند بدین جهت منازلشان را عوض کنند و این آیه نازل شد و آنان منصرف شدند؛
و در کتب اهل سنت هم حدیثی در این راستا از پیامبر ص نقل شده که بیشترین اجر شرکت در نماز برای کسی است که از مسیر دورتری پیاده بیاید.
📚مجمع البيان، ج8، ص654 ؛ الدر المنثور، ج6، ص260
@yekaye
☀️ 1) از امام صادق ع روایت شده است:
هنگامی که خداوند خیر بندهاش را بخواهد روحش را پاک و طیب گرداند که هیچ امر معروفی را نشنود مگر اینکه آن را به رسمیت بشناسد، و هیچ منکری را نشنود مگر اینکه انکارش کند؛ سپس خداوند در دل او کلمهای میاندازد که وضع و حالش را به سبب آن جمع و جور میکند.
📚الكافي، ج1، ص165
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ ثَابِتِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ...
إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً طَيَّبَ رُوحَهُ فَلَا يَسْمَعُ مَعْرُوفاً إِلَّا عَرَفَهُ وَ لَا مُنْكَراً إِلَّا أَنْكَرَهُ ثُمَّ يَقْذِفُ اللَّهُ فِي قَلْبِهِ كَلِمَةً يَجْمَعُ بِهَا أَمْرَهُ.
@yekaye
☀️ 2) الف. از امام صادق ع روایت شده است که
یکبار رسول الله ص در بیابان بیآب و علفی فرود آمدند و به اصحابشان فرمودند: هیزم بیاورید.
گفتند: یا رسول الله! ما در یک بیابان بیآب و علفی هستیم که هیزمی در آن نیست.
فرمود: هرکس هرقدر که توانست بیاورد.
پس رفتند و هیزمهایی که جمع کرده بودند روی هم در مقابل ایشان ریختند.
رسول الله ص فرمودند: این گونه گناهان جمع میشوند.
سپس فرمودند: از گناهان کوچک هم بپرهیزید که هر چیزی طلبکنندهای دارد و همانا طالب آن، ثبت میکند و آنچه از پیش فرستادند و آثارشان را؛ و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کردهایم.» (یس/12)
📚الكافي، ج2، ص288
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ وَ الْحَجَّالِ جَمِيعاً عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ زِيَادٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَزَلَ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ ائْتُوا بِحَطَبٍ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ مَا بِهَا مِنْ حَطَبٍ قَالَ فَلْيَأْتِ كُلُّ إِنْسَانٍ بِمَا قَدَرَ عَلَيْهِ فَجَاءُوا بِهِ حَتَّى رَمَوْا بَيْنَ يَدَيْهِ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَكَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ ثُمَّ قَالَ إِيَّاكُمْ وَ الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ طَالِباً أَلَا وَ إِنَّ طَالِبَهَا يَكْتُبُ «ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ»
☀️ب. از امام باقر ع نیز روایت شده است:
در مورد گناهان کوچک هم تقوا پیشه کنید که همانا آن هم طلبکنندهای دارد؛ [مبادا] کسی از شما بگوید گناه میکنم و استغفار میکنم! همانا خداوند عز و جل میفرماید «و آنچه از پیش فرستادند و آثارشان [= نتایج و ثمرات کارهایشان] را مینگاریم و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کردهایم» (یس/12) و نیز میفرماید «اگر چیزی باشد به سنگينى دانه خردلى، و در صخرهای يا در آسمانها يا در زمين باشد، خداوند آن را خواهد آورد زيرا خدا باريكبين و آگاه است.» (لقمان/16)
📚الكافي، ج2، ص271؛ الأصول الستة عشر، ص227
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ
اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لَهَا طَالِباً يَقُولُ أَحَدُكُمْ أُذْنِبُ وَ أَسْتَغْفِرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» وَ قَالَ عَزَّ وَ جَل «إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبير»
@yekaye
☀️3) حدیثی طولانی از پیامبر اکرم ص خطاب به ابنمسعود روایت شده است که فرازهایی از آن قبلا گذشت.
در فرازی از این حدیث آمده است:
ابنمسعود! مبادا بدعتی را پایهگذاری و ترویج [= سنتگذاری] کنی که همانا بندهای که شیوه و سنت بدی را پایهگذاری و ترویج کند، بار گناه خود آن و بار هر کسی را هم که به آن عمل کند بر دوش خواهد کشید که خداوند متعال میفرماید «و آنچه از پیش فرستادند و آثارشان [= نتایج و ثمرات کارهایشان] را مینگاریم» (یس/12) و نیز میفرماید «انسان را در آن روز بدانچه از پیش فرستاده و آنچه تاخیر انداخته آگاهی دهند» (قیامت/13)
📚مكارم الأخلاق، ص454
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ خَمْسَةُ رَهْطٍ مِنْ أَصْحَابِنَا يَوْماً عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ أَصَابَتْنَا مَجَاعَةٌ شَدِيدَةٌ وَ لَمْ يَكُنْ رِزْقُنَا مُنْذُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ إِلَّا الْمَاءَ وَ اللَّبَنَ وَ وَرَقَ الشَّجَرِ فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ إِلَى مَتَى نَحْنُ عَلَى هَذِهِ الْمَجَاعَةِ الشَّدِيدَةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ...
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ إِيَّاكَ أَنْ تَسُنَّ سُنَّةَ بِدْعَةٍ فَإِنَّ الْعَبْدَ إِذَا سَنَّ سُنَّةَ سَيِّئَةٍ لَحِقَهُ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى «وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ» وَ قَالَ سُبْحَانَهُ «يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّر»
@yekaye
☀️4) الف. صالح بن سهل میگوید:
شنیدم که امام صادق ع این آیه را قرائت کردند که «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کردهایم» (یس/12) و فرمودند: در امیرالمومنین ع.
📚تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص477
قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَهْلٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقْرَأُ «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» قَالَ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع.
☀️ب. ابنعباس از امیرالمومنین ع روایت کرده است که فرمود:
به خدا سوگند، من آن امام مبین هستم که حق را از باطل جدا و آشکار میکنم و این را از رسول الله ص به ارث بردهام.
📚تفسير القمي، ج2، ص212
ذَكَرَ ابْنُ عَبَّاسٍ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ أَنَا وَ اللَّهِ الْإِمَامُ الْمُبِينُ أُبِينُ لِلْحَقِّ مِنَ الْبَاطِلِ وَ وَرِثْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص
@yekaye
یک آیه در روز
759) 🌺 إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْ
.
1⃣«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ»
این آیه چه ربطی به مطالب قبل دارد؟
🍃الف. در مقام تعلیل آیات قبل است؛
گویی میفرماید آنچه از حال و روز آن دو گروه گفتیم (که بر یکی عداب قطعی شد و دیگری از ذکر پیروی کرد و به اجر رسید)حتما همان طور است زیرا حیات همگان به دست ماست و اعمال و آثارشان هم نزد ما محفوظ است و ما از روی علم بود که از سرانجام اینها سخن گفتیم.
📚(المیزان، ج17، ص66-67)
🍃ب. این آیات، نه به عنوان علت، بلکه به عنوان هدف آیات قبل است؛
یعنی بعد از اینکه درباره رسالت پیامبر ص و عدم تاثیر انذار او در برخی، و تاثیر آن در برخی دیگر سخن گفت، بر این تاکید کرد که این انذار به خاطر یک عاقبتی است؛ برای موقعیتی که ما مردگان را زنده میکنیم در حالی که همه اعمال ماتقدم و ماتأخر آنها را ثبت و ضبط کردهایم و حساب همه چیز معلوم است و اینان باید نتیجه عمل خود را ببینند.
🍃ج. شاید ارتباط اصلی بین آیه قبل و جمله اول این آیه است:
اگر عدهای با لبیک گفتن به دعوت پیامبر ص انذار را پذیرا میشوند، خداوند آنان را به حیات طیبهای میرساند؛ و از این جهت حکایتگر ثمره آن اقدامی است که در آیه دیگری بدان دعوت کرد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُم: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا و فرستاده او را اجابت نماييد هنگامى كه شما را به سوى چيزى مىخواند كه به شما زندگى مىبخشد» (انفال/24)
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
759) 🌺 إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْ
.
2⃣ «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى»
این جمله حاوی تاکیدات متعدد است؛ مانند آوردن حرف إنّ، استفاده از جمله اسمیه، آوردن ضمیر فصل (نحن)، و ... .
چرا این اندازه تاکید؟
🍃الف. تا یاد بدهد که در برابر عقايد انحرافى و انكارآميز كافران، با صراحت و قاطعيّت سخن بگوييد.
📚(تفسير نور، ج9، ص527)
🍃ب. ...
@yekaye
یک آیه در روز
759) 🌺 إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْ
.
3⃣ «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ»
مرگ پایان کار نیست،
و اعمال ما در جهان گم نمیشود؛
خداوند
🔹هم همه مردگان را زنده میکند، و
🔹هم تمامی اعمال و ثمرات اعمال همگان را ثبت و ضبط میکند.
@yekaye
یک آیه در روز
759) 🌺 إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْ
.
4⃣ «ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ»
مقصود از دو گانه «آنچه از پیش فرستادند» و «آثارشان» چیست؟
🍃الف. اعمالی که انسان تا پیش از مرگش انجام میدهد و باقیات صالحاتی که در زمان حیاتش راه اندازی کرده و بعد از مرگ انسان ادامه دارد و ثمرهاش به او میرسد [اصطلاحاً: اعمال ماتقدَّم و ماتأخَّر]
📚(المیزان، ج17، ص66)
🍃ب. اعمالی که اثری بر آنها مترتب نبوده و اعمالی که اثری داشته است.
📚(جبائی، به نقل از مجمع البيان، ج8، ص653)
که منظور از این مطلب میتواند عبارت باشد از:
🌱ب.1. جایی که نیت کرده است؛ و جایی که نیت کرده و به عمل انجامیده است.
📚(به نقل از المیزان، ج17، ص66)
🌱ب.2. خود اعمال و آثاری که بر آن اعمال بار میشود.
🌱ب.3. کاری که انسان انجام می دهد و رها میشود، و کاری که رها نمیشود و همچنان اثراتش باقی میماند.
🌱ب.4. عملی که در خلوت رخ میدهد و اثر اجتماعی ندارد و اثرش تنها در خود شخص است؛ و عملی که اثر اجتماعی دارد و در زندگی ویا هدایت و ضلالت دیگران موثر است.
🌱ب.5. ...
🍃ج. اولی اعمال عادی افراد است و دومی کارهایی که به صورت تاسیس یک سنت خوب یا بدی است و دیگران بدان اقتدا میکنند در نسلهای بعدی ادامه مییابد
🔖حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/1226
و نیز:
📚مجمع البيان، ج8، ص653
🍃د. اولی کل اعمال است و دومی قدمهایی که اینان برای رفتن به مسجد برمیدارند
🔖(توضیح در شأن نزول https://eitaa.com/yekaye/1222)
و نیز
📚مجمع البيان، ج8، ص653
و اگر بخواهیم این را یک عنوان عام بدهیم؛ یعنی خود اعمال، و مقدمات آن عمل (از این جهت که افراد به خود عمل توجه دارند اما غالبا توجه ندارند که سختیها و زحمتهایی که مقدمه یک عمل است نیز اجر و ثواب دارد؛ و تفاوت است بین دو نفر که عمل واحدی انجام میدهند اما یکی با زحمت و دیگری بسادگی.)
🍃ه. ...
@yekaye
یک آیه در روز
759) 🌺 إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْ
.
5⃣ «نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ»
نه فقط اعمال، بلكه همه آثار آن نيز ثبت مىشود و در حساب قيامت لحاظ مىگردد.
📚(تفسير نور، ج9، ص527)
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
انسان، تنها ضامن اعمال خود نيست، بلكه مسئول پيامدهاى آن نيز هست.
📚 (تفسير نور، ج9، ص527)
@yekaye
یک آیه در روز
759) 🌺 إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْ
.
6⃣«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ»
📜حکایت📜
عیسی بن مستفاد میگوید
امام کاظم ع فرمود که خدمت [پدرم] امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه:
آيا چنين نبود كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام، نويسنده وصيّت بود و رسول خدا صلى الله عليه و آله، بر آن حضرت املاء مىفرمود، و جبرئيل و فرشتگان مقرّب عليهم السلام، گواه بودند؟!
امام صادق عليه السلام مدّتى طولانى سر به زير افكند، بعد از آن، فرمود:
اى ابوالحسن، آنچه گفتى، واقع شد، وليكن
در هنگامى كه آن امر [= رحلت از دنیا] بر رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل شد، آن وصيّت از نزد خدا فرود آمد، در حالتى كه نوشته بود محكم، و جبرئيل آن را فرود آورد، و با امينان خداى تبارك و تعالى از فرشتگان.
پس جبرئيل عليه السلام عرض كرد كه: يا محمد! بفرما كه هر كه را نزد تو است، بيرون كنند، مگر وصىّ تو تا آن را از ما بگيرد، و تو ما را شاهد بگيرى به اينكه آن نامه را به او دادى و او ضامن شد كه عمل كند به آنچه در آن است و مقصود جبرئيل عليه السلام از وصىّ، على عليه السلام بود.
پس پيغمبر صلى الله عليه و آله امر فرمود كه: هر كه را كه در آن اطاق بود، بيرون كردند، غير از على عليه السلام؛ و فاطمه عليها السلام در ميانه پرده و در بود.
پس جبرئيل عليه السلام عرض نمود كه: محمد! پروردگارت تو را سلام مىرساند و مىفرمايد كه: اين نوشته آن چيزى است كه پيش از اين با تو عهد كرده بودم و خبر داده بودم، و بر تو شرط كرده بودم و خودم به اين نوشته بر تو شهادت دادم، و فرشتگان خود را در باب آن بر تو شاهد گرفتم، و من يا محمد، كافيم كه شاهد باشم.
حضرت فرمود كه: پس بند بند پيغمبر صلى الله عليه و آله به لرزه در آمد و فرمود كه: اى جبرئيل، پروردگار من است كه سلام است و سلام از اوست، و سلام به او بر مىگردد. راست فرموده پروردگار من عزّوجلّ، و در حق من نیکی کرد، آن نوشته را بياور.
پس جبرئيل آن را تسليم آن حضرت نمود، و او را از جانب خدا امر فرمود كه: به حضرت امير المؤمنين عليه السلام تسليم نمايد.
آنگاه فرمود كه: اين را بخوان.
پس [امير المؤمنين] آن را حرف به حرف خواند.
پس حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود كه: يا على، اين عهد پروردگار من تبارك و تعالى است كه با من كرده بود، و شرطى است كه بر من گرفته، و امانت اوست؛
و من تبليغ رسالت كردم و خيرخواهى نمودم، و اداى امانت كردم.
پس على عليه السلام عرض كرد كه: پدر و مادرم فداى تو باد، من شهادت مىدهم به تبليغ و خيرخواهى و تصديق تو؛ و برای تو شهادت مىدهد گوش و چشم و گوشت و خون من.
جبرئيل عرض كرد كه: و من از براى شما از جمله گواهانم.
بعد از آن رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: يا على، وصيّت مرا گرفتى و شناختى آن را و ضامن شدى براى خدا و براى من كه وفا كنى به آنچه در آن است؟!
على عليه السلام عرض كرد: آرى، پدر و مادرم فداى تو باد، بر من است ضمان آن و بر خداست كه مرا يارى كند و توفيق دهد، كه آنها را به جا آورم.
پس رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: يا على، من می خواهم بر تو شاهد بگيرم تا در روز قيامت براى من شهادت دهند كه من آن را به تو تسليم كردم، و از تو پيمان گرفتم.
على عليه السلام عرض كرد: آرى، شاهد بگير.
پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه: جبرئيل و ميكائيل اكنون ميان من و تو حاضرند، و فرشتگان مقرّب همراه ايشانند، تا ايشان را بر تو شاهد بگيرم.
على عليه السلام عرض كرد: آرى، بايد كه ايشان شاهد باشند و من نيز ايشان را شاهد مىگيرم، پدر و مادرم فداى تو باد.
@yekaye
👇ادامه حکایت 👇
ادامه حکایت
پس رسول خدا صلى الله عليه و آله ايشان را شاهد گرفت ؛ و در آنچه پيغمبر به امر جبرئيل در آنچه خداى عزّوجلّ او را امر فرموده بود، بر على شرط نمود اين بود كه به آن حضرت فرمود كه: يا على، وفا مىكنى به آنچه در اين وصيّت نامه نوشته شده است از: دوستى هر كه خدا و رسول او را دوست دارد، و بيزارى و دشمنى با هر كه خدا و رسول او را دشمن دارد، و تبرّى نمودن از ايشان، [و نیز] بر صبرى كه از تو ناشى شود، بر فرو خوردن خشم، و بر رفتن حقّت، و غصب كردن خمست، و دريدن پرده حرمتت (كه آن را رعايت نكنند).
عرض كرد: آرى، يا رسول اللَّه، قبول كردم.
پس حضرت امير المؤمنين عليه السلام فرمود كه:
سوگند ياد مىكنم به آن كسى كه دانه را شكافته و گياه را بيرون آورده و بندگان را آفريده، كه هر آينه شنيدم كه جبرئيل عليه السلام به حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله مىگفت كه: يا محمد، به على خبر بده كه حرمت او هتک خواهد شد و حرمت او حرمت خدا و حرمت رسول خدا صلى الله عليه و آله است و او را مطلّع كن بر اينكه ريشش به خون تازه كه از سرش مىآيد، رنگ خواهد شد. [امير المؤمنين عليه السلام فرمود ] هنگامى كه اين سخن را از امين خدا جبرئيل عليه السلام فهميدم، فریادی زدم، بر رو در افتادم و گفتم: آرى، قبول كردم و راضى شدم، و هر چند كه هتك حرمت من شود و سنّتهاى پيغمبر معطّل گردد، و كتاب خدا دريده شود، و كعبه خراب شود، و ريشم به خون تازه كه از سرم آيد، رنگ شود. و صبر خواهم كرد، و با خدا حساب خواهم نمود تا بر تو وارد شوم.
بعد از آن، رسول خدا صلى الله عليه و آله حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السلام را طلبيد، و بر ايشان اعلام فرمود مثل آنچه را كه به امير المؤمنين اعلام فرموده بود، و ايشان، مثل آنچه آن حضرت عرض كرده بود، عرض كردند. پس وصيّت نامه مهر شده به مهرهايى از طلا كه آتش به آن نرسيده بود، تسليم امير المؤمنين عليه السلام شد».
عيسى مىگويد كه: به خدمت حضرت امام کاظم عليه السلام عرض كردم كه: پدر و مادرم فداى تو باد، آيا نمیفرمايى كه در آن وصيّت نامه چه بود؟
حضرت فرمود كه: سنّتهاى خدا و سنّتهاى رسول او.
عرض كردم كه: آيا در وصيّت نامه بود كه بر امير المؤمنين عليه السلام به ظلم چیره خواهند شد، و با آن حضرت عليه السلام مخالفت خواهند كرد؟
حضرت فرمود: آرى، به خدا سوگند كه شیء به شیء و حرف به حرف؛ آیا سخن خداى عزّوجلّ را نشنيدهاى كه مىفرمايد: « همانا ما آنیم که مردگان را زنده میکنیم و آنچه از پیش فرستادند و آثارشان [= نتایج و ثمرات کارهایشان] را مینگاریم و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کردهایم» (یس/12)
و حضرت فرمود: «به خدا سوگند، كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به امير المؤمنين عليه السلام و فاطمه عليها السلام فرمود آيا آنچه را كه نزد شما ارائه کردم فهمیدید و قبول کردید؟
عرض كردند: بلى، فهميديم و قبول نموديم و صبر میکنیم بر آنچه ما را اندوهناك گرداند و به خشم آورد.
📚الكافي، ج1، ص281-283
@yekaye
🌹🌹🌹 میلاد پربرکت امام حسن مجتبی ع مبارک باد 🌹🌹🌹
با توجه به اینکه مطالب مربوط به آیه دیروز زیاد بود، چنانکه وعده دادیم، بخشی از آنها امروز مطرح خواهد شد؛ از این رو، امروز وارد آیه جدیدی نخواهیم شد.
🔺ضمنا به مناسبت این فرخنده میلاد و نیمنگاهی به مسائل سیاسی روز، یادداشتی نوشتهام با عنوان
#امام_حسن ع و #صبر_انقلابی
که میتوانید در لینک زیر آن را مطالعه فرمایید:
https://eitaa.com/souzanchi/130
@yekaye
▪️«أُمِّيّ» هم به کسی گویند که خواندن و نوشتن نمیداند (وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَ،؛ بقرة/78؛ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ، جمعه/2)؛
هر چند برخی گفتهاند از این جهت که منسوب است به امتی که آنان اهل نوشتن نبودهاند؛
و برخی هم گفتهاند که اساساً معنای «أمی» (بویژه در آیه الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّیّ ...، اعراف/157؛ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ، اعراف/158) یعنی کسی که در أمالقری زندگی میکند و منسوب به این کلمه است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص87)
▪️«إمام» (جمع آن: أَئِمَّة) به کسی گویند که او را در پیش روی خود قرار میدهند و به او اقتدا میکنند
📚(كتاب العين، ج8، ص427؛ معجم المقاييس اللغة، ج1، ص29)
خواه انسان باشد یا کتاب؛ امام حق باشد یا امام باطل (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً؛ فرقان/74؛ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ، قصص/41)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص87)
▫️البته کلمه «إمام» در برخی از آیات محل بحثهای شدید قرار گرفته است، مانند «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» (إسراء/71) که برخی این را همان امام مورد اقتدا دانسته و برخی گفتهاند منظور نامه عمل است
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص87)
▫️یا آیه «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبينٍ» (حجر/79) را که «إمام» را به معنای «طریق: راه» دانستهاند ()ویا آیه «كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ» که در قسمت تدبر دربارهاش بحث خواهد شد.
ماده «أمم» و مشتقات آن جمعا 119 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹إمامٍ
▪️در ماده «امم» هم معنای «اصل» و «مرجع» نهفته است و هم معنای «قصد کردن»:
▫️برخی اصل را معنای اصل و مرجع قرار داده و بر این باورند که در زبان عربی هر چیزی که سایر اموری که در پی آن میآید بدان ضمیمه شود «اُمّ» [در فارسی: مام، مادر] خوانده میشود (فَرَجَعْناكَ إِلى أُمِّكَ، طه/40؛ فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ، قارعه/9)، چنانکه به مکه و هر شهری که شهرهای دیگر حول آن شکل گرفته باشند «أمّ القرى» (انعام/92؛ شوری/7) گفته میشود و هم به لوح محفوظ که منشأ نزول قرآن است و همه آیات قرآن از آنجا سرچشمه میگیرد «أُمُّ الْكِتاب» (يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب؛ رعد/39) گفته میشود و هم به آیات محکم که متشابهات بدان برمیگردد (َ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتاب؛ آلعمران/7)
📚(كتاب العين، ج8، ص426)
▫️اما برخی «قصد کردن به نحوی خاص» را محور اصلی این ماده قلمداد کردهاند چنانکه فعل «أمَّ» به معنای «قصد کردن» میباشد (وَ لَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرام؛ مائده/2) و بر این باورند که «اُمّ» نیز بدین جهت به معنای اصل و مرجع به کار میرود که مورد قصد و توجه (= مقصود) واقع میشود
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص135)؛
▪️ «أمام» هم که به معنای پیش رو و جلو میباشد (بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ؛ قیامة/5) از این جهت است که سمت جلو سمتی است که همواره مورد توجه شخص میباشد
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص137).
▪️کلمه «أُمَّةً» در معنای «دین» به کار رفته است (إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ؛ زخرف/22)، چنانکه وقتی در مورد کسی میگویند «لا أمَّة له» یعنی «لا دينَ له»؛ و حتی در مورد آیه «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَة» (انبیاء/89) گفتهاند یعنی این دین واحدی است و در این معنا هر کسی که بر دینی باشد مخالف با سایر ادیان او بر امتی است، چنانکه در مورد حضرت ابراهیم ع آمده است: «إِنَّ إِبْراهيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنيفا» (نحل/120) و نیز گفته شده که چون او امامی بود که بدو هدایت میشد و سبب اجتماع بود «أمت» نامیده شده است هر قومی که به چیزی منسوب شوند و نیز هر نسلی از مردمان یک «أمت» شمرده میشوند «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ»
📚(كتاب العين، ج8، ص427؛ معجم المقاييس اللغة، ج1، ص27)
▫️بر این اساس برخی چنین جمعبندی کردهاند که «أمّت» (جمع آن «اُمَم») به جماعتی میگویند که امر واحدی آنها را در کنار هم جمع کرده باشد، خواه آن امر واحد دین باشد یا زمان یا مکان، و خواه آن امر جامع آنها را اختیاراً کنار هم گرده آورده باشد [مثلا: َ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُون، قصص/23؛ وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ؛ آلعمران/104؛ َ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَما، اعراف/160؛ وَ قَطَّعْناهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَماً مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَ مِنْهُمْ دُونَ ذلِک، اعراف/168] یا تسخیراً (وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُم؛ انعام/38)
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص86)
▫️تعبیر «أُمَّةً واحِدَةً» 9 بار در قرآن کریم به کار رفته است:
🔹هم در مورد جماعتی که همه با جهتگیری الهی باشند به کار رفته (مانند إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُم ...؛ انبیاء/92 و مومنون/52)
🔹هم در مورد جماعتی که همگان از خدا رویگردان شده باشند (وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ ...؛ زخرف/۳۳)
🔹هم در مورد وضعیت بشر ابتدایی قبل از اینکه اختلافات میان آنها بروز کند (كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّه ...، بقره/۲۱۳؛ وَ ما كانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا، یونس/۱۹)؛
🔹و در آیات متعددی تاکید شده که خداوند اگر می خواست میتوانست همه را «امت واحده»ای قرار دهد (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَة، مائده/۴۸ و نحل/۹۳؛ وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفين، هود/118؛ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً واحِدَةً، شوری/8)
▫️اما «اُمّت» به معنای «حین» و «زمان» هم به کار رفته است (وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ، یوسف/45؛ وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ، هود/8) که مثال اول را این طور توجیه کردهاند که منظور بعد از انقضای اهل یک عصر و یک امت بوده است
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص86)
@yekaye
👇ادامه توضیح ماده «امم»👇
☀️5) از امام باقر ع روایت شده است:
هنگامی که این آیه بر رسول الله ص نازل شد که «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کردهایم» (یس/12)
آن دو مرد از جایشان برخاستند و گفتند: یا رسول الله! آن تورات است؟
فرمود: خیر.
گفتند: آیا انجیل است؟
فرمود: خیر.
گفتند: آیا قرآن است؟
فرمود: خیر. در آن هنگام امیرالمومنین علی بن ابیطالب ع وارد شد و رسول الله فرمودند: این آن است، همانا این است امامی که خداوند تبارک و تعالی علم هر چیزی را در آن احصاء کرده است.
📚الأمالي( للصدوق)، ص170؛ معاني الأخبار، ص95
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ [بْنِ الصَّقْرِ] الصَّائِغُ الْعَدْلُ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ سَلَّامٍ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَبْدِ الْوَاحِدِ قَالَ حَدَّثَنَا حَرْبُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع قَالَ:
لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» قَامَ رَجُلَانِ مِنْ مَجْلِسِهِمَا فَقَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ التَّوْرَاةُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْإِنْجِيلُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْقُرْآنُ قَالَ لَا قَالَ فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هُوَ هَذَا إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِي أَحْصَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيهِ عِلْمَ كُلِّ شَيْءٍ.
@yekaye
☀️6) عماره بن زید واقدی روایت کرده است که
در سالی از سالها هشام بن عبدالملک [خلیفه اموی] به حج رفته بود که همان سال امام باقر ع و غرزند ایشان امام صادق ع هم به حج رفته بودند. وی از قول امام صادق ع گفتگویی که بین هشام و امام باقر ع رخ داده بود روایت کرده که فرازهای پایانی آن بدین قرار است:
هشام گفت: همانا علی ع کسی بود که ادعای علم غیب میکرد در حالی که خداوند احدی را بر غیب خود مطلع نکرده است؛ پس از کجا چنین ادعایی میکرد؟
پدرم فرمود: همانا خداوند – جل ذکره – بر پیامبرش کتابی فروفرستاد که در آن هرچیزی که بوده و تا روز قیامت خواهد بود را بیان کرده است چنانکه فرموده است «و این کتاب را بر تو نازل کردیم که در آن بیان همه چیز است و هدایت و رحمت و بشارتی است برای مسلمانان» (نحل/89)
و فرموده است «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کردهایم» (یس/12)
و فرموده است «ما هیچ چیزی را در این کتاب فروگذار نکردهایم» (انعام/38)
و فرموده است «هیچ امر غایبی در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب مبین است» (نمل/75)
و به پیامبرش وحی فرمود که در غیب خود و در سر خویش و در علم مکنون و نهان خویش چیزی باقی نگذارد مگر اینکه آن را با علی ع نجوا کند، پس به او دستور داد که پس از وی قرآن را گرد آورد و غسل و کفن و حنوط دادن پیکر ایشان را خود وی و نه دیگران عهدهدار شود و به اصحابش فرمود:بر اصحاب و خانوادهام حرام است که بر بدن برهنه من بنگرند مگر علی ع که او از من است و من از اویم؛ برای اوست آنچه برای من است و علیه اوست هرچه علیه من است؛ و اوست که دِین مرا ادا میکند و وعدههایم را محقق میسازد.
پس به اصحابش فرمود: علی بن ابیطالب بر تاویل قرآن میجنگد همان گونه که من بر تنزیل [معنای صریح] آن میجنگیدم.
و نزد هیچکس تاویل قرآن به تمام و کمالش نبود مگر نزد علی ع؛ و بدین جهت است که رسول الله ص به اصحابش فرمود «أقضای شما علی ع است» یعنی اوست که بین شما قضاوت میکند؛ و عمر بن خطاب [بارها] گفت «اگر علی ع نبود عمر هلاک شده بود» آیا عمر بدین مطلب شهادت میدهد و غیر او انکارش کنند؟!
پس هشام مدتی سر به زیر انداخت و سپس سر بلند کرد و اکنون بگو چه حاجتی داری؟! ...
📚دلائل الإمامة، ص236؛ نوادر المعجزات في مناقب الأئمة الهداة عليهم السلام، ص279-280
وَ رَوَى الْحَسَنُ بْنُ مُعَاذٍ الرَّضَوِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا لُوطُ بْنُ يَحْيَى الْأَزْدِيُّ، عَنْ عُمَارَةَ بْنِ زَيْدٍ الْوَاقِدِيِّ، قَالَ: حَجَّ هِشَامُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ مَرْوَانَ سَنَةً مِنَ السِّنِينَ، وَ كَانَ قَدْ حَجَّ فِي تِلْكَ السَّنَةِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ وَ ابْنُهُ جَعْفَرٌ (عَلَيْهِمْ السَّلَامُ)، فَقَالَ جَعْفَرٌ فِي بَعْضِ كَلَامِهِ ...
فَقَالَ لَهُ هِشَامٌ: إِنَّ عَلِيّاً كَانَ يَدَّعِي عِلْمَ الْغَيْبِ، وَ اللَّهُ لَمْ يُطْلِعْ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً فَمِنْ أَيْنَ ادَّعَى ذَلِكَ؟
فَقَالَ أَبِي: إِنَّ اللَّهَ (جَلَّ ذِكْرُهُ) أَنْزَلَ عَلَى نَبِيِّهِ كِتَاباً بَيَّنَ فِيهِ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، فِي قَوْلِهِ: وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ . (نحل/89)
وَ فِي قَوْلِهِ: كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ . (یس/12)
وَ فِي قَوْلِهِ: ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ .(انعام/38)
وَ فِي قَوْلِهِ: وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ . (نمل/75)
وَ أَوْحَى اللَّهُ (تَعَالَى) إِلَى نَبِيِّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَنْ لَا يُبْقِيَ فِي غَيْبِهِ وَ سِرِّهِ وَ مَكْنُونِ عِلْمِهِ شَيْئاً إِلَّا يُنَاجِي بِهِ عَلِيّاً، فَأَمَرَهُ أَنْ يُؤَلِّفَ الْقُرْآنَ مِنْ بَعْدِهِ، وَ يَتَوَلَّى غُسْلَهُ وَ تَكْفِينَهُ وَ تَحْنِيطَهُ مِنْ دُونِ قَوْمِهِ، وَ قَالَ لِأَصْحَابِهِ: حَرَامٌ عَلَى أَصْحَابِي وَ أَهْلِي أَنْ يَنْظُرُوا إِلَى عَوْرَتِي غَيْرَ أَخِي عَلِيٍّ، فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ، لَهُ مَا لِي وَ عَلَيْهِ مَا عَلَيَّ، وَ هُوَ قَاضِي دَيْنِي وَ مُنْجِزٌ مَوْعِدِي.
ثُمَّ قَالَ لِأَصْحَابِهِ: عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ يُقَاتِلُ عَلَى تَأْوِيلِ الْقُرْآنِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِيلِهِ.
وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَ أَحَدٍ تَأْوِيلُ الْقُرْآنِ بِكَمَالِهِ وَ تَمَامِهِ إِلَّا عِنْدَ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، وَ لِذَلِكَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِأَصْحَابِهِ: أَقْضَاكُمْ عَلِيٌّ، أَيْ هُوَ قَاضِيكُمْ.
وَ قَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: لَوْ لَا عَلِيٌّ لَهَلَكَ عُمَرُ. أَ فَيَشْهَدُ لَهُ عُمَرُ وَ يَجْحَدُ غَيْرُهُ؟!
فَأَطْرَقَ هِشَامٌ طَوِيلًا ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ: سَلْ حَاجَتَكَ.
@yekaye
☀️7) رسول الله ص در فرازی از خطبهای که روز غدیر خواندن فرمودند:
ای مردم! هیچ علمی نیست مگر اینکه خداوند آن را در من احصاء فرمو و هر علمی که به من تعلیم دارد آن را به علی ع و فرزندان تقواپیشه پس از او آموختم و او همان امام مبینی است که خداوند در سوره یاسین ذکر کرد که «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کردهایم» (یس/12)
پس ای مردم! از او به بیراهه نروید و از او گریزان نباشید و از ولایت او سرپیچی نکنید که همانا او به حق هدایت میکند و به حق عمل میکند و باطل را نابود میگرداند و از آن نهی میکند و در راه خدا سرزنش سرزنشگران او را باز نمیدارد؛
همانا او اولین کسی است که به خدا و رسولش ایمان آورد، در ایمان به من کسی بر او سبقت نگرفت و او کسی است که جانش را فدای رسول الله ص کرد و کسی است که همراه با رسول الله ص بود در حالی که از مردان غیر از او احدی همراه با رسول الله ص خدا را عبادت نمی کرد ...
📚اليقين باختصاص مولانا علي ع بإمرة المؤمنين، ص350
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطَّبَرِيُّ قَالَ أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ أَبُو مُحَمَّدٍ الدِّينَوَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْهَمْدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الطَّيَالِسِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَيْفُ بْنُ عَمِيرَةَ عَنْ عُقْبَةَ عَنْ قَيْسِ بْنِ سِمْعَانَ عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ: حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الْمَدِينَةِ وَ قَدْ بَلَّغَ جَمِيعَ الشَّرَائِعِ قَوْمَهُ غَيْرَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَة ...
... مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَ قَدْ أَحْصَاهُ اللَّهُ فِيَّ وَ كُلُّ عِلْمٍ عَلَّمَنِيهِ قَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً وَ الْمُتَّقِينَ مِنْ وُلْدِهِ وَ هُوَ الْإِمَامُ الْمُبِينُ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي سُورَةِ يس «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» مَعَاشِرَ النَّاسِ فَلَا تَضِلُّوا عَنْهُ وَ لَا تَنْفِرُوا مِنْهُ وَ لَا تَسْتَنْكِفُوا مِنْ وَلَايَتِهِ فَإِنَّهُ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ يَعْمَلُ بِهِ وَ يُزْهِقُ الْبَاطِلَ وَ يَنْهَى عَنْهُ وَ لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ إِنَّهُ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى الْإِيمَانِ بِي أَحَدٌ وَ الَّذِي فَدَا رَسُولَ اللَّهِ بِنَفْسِهِ وَ الَّذِي كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لَا أَحَدَ يَعْبُدُ اللَّهَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ مِنَ الرِّجَالِ غَيْرُه ...
@yekaye
☀️8) سدیر صیرفی میگوید:
بر امام صادق ع وارد شدم در حالی که مقداری از اموال ایشان [احتمالا اموال خمس و زکات شیعیان] نزد من جمع شده بود و میخواستم که آنها را به ایشان تحویل دهم؛ و با خودم یک دینار را مخفی کرده بودم تا سخنان مردم در مورد ایشان را بسنجم؛ و مال را پیش ایشان نهادم.
فرمود: سدیر! در حق ما خیانت کردی و با این خیانت، آن سهم ما را به ما ندادی!
گفتم: فدایت شوم! آن چیست؟
فرمود: چیزی از حق ما را برداشتی تا حال و روز ما را بسنجی!
گفتم: راست گفتید، فدایتان شوم! صرفا میخواستم حقیقتِ این حرفهایی را که رفیقانم میزدند بفهمم.
فرمود: آیا ندانستهای که هر چیزی که بدان احتیاج شود ما آن را میدانیم و آن نزد ماست؟! آیا سخن خداوند متعال را نشنیدهای که میفرماید «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کردهایم» (یس/12). بدان که علم پیامبران در علم ما محفوظ است و همگی نزد ما جمع شده و علم ما از علم انبیاست، پس کجا میبرندت؟!
گفتم: راست میگویید؛ فدایتان شوم.
📚مناقب آل أبي طالب ع (لابن شهرآشوب)، ج4، ص227
سَدِيرٌ الصَّيْرَفِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَ قَدِ اجْتَمَعَ عَلَىّ [إلیّ] مالُه [بَيَانٌ؛ مئاتٌ] فَأَحْبَبْتُ دَفْعَهُ إِلَيْهِ وَ كُنْتُ حَبَسْتُ مِنْهُ دِينَاراً لِكَيْ أَعْلَمَ أَقَاوِيلَ النَّاسِ فَوَضَعْتُ الْمَالَ بَيْنَ يَدَيْهِ.
فَقَالَ لِي يَا سَدِيرُ خُنْتَنَا وَ لَمْ تُرِدْ بِخِيَانَتِكَ إِيَّانَا قَطِيعَتَنَا.
قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا ذَلِكَ؟
قَالَ أَخَذْتَ شَيْئاً مِنْ حَقِّنَا لِتَعْلَمَ كَيْفَ مَذْهَبُنَا.
قُلْتُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّمَا أَرَدْتُ أَنْ أَعْلَمَ قَوْلَ أَصْحَابِي
فَقَالَ لِي أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ كُلَّ مَا يُحْتَاجُ إِلَيْهِ نَعْلَمُهُ وَ عِنْدَنَا ذَلِكَ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» اعْلَمْ أَنَّ عِلْمَ الْأَنْبِيَاءِ مَحْفُوظٌ فِي عِلْمِنَا مُجْتَمِعٌ عِنْدَنَا وَ عَلِمُنَا مِنْ عِلْمِ الْأَنْبِيَاءِ فَأَيْنَ يُذْهَبُ بِكَ؟!
قُلْتُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ.
@yekaye