eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
116 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
761) 🌺 إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَ
. 1⃣ «إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» این گونه نیست که خداوند در هر جایی فقط یک نفر را بفرستد؛ گاه وضعیت به گونه‌ای است که از ابتدا دو نفر می‌فرستد وبعدا حتی نفر سومی را هم برای تقویت آنان گسیل می دارد. @yekaye
یک آیه در روز
761) 🌺 إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَ
. 2⃣ «إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ» گاه برای انجام رسالت الهی و رساندن سخن خدا به گوش مردم، افراد متعددی باید دست به دست هم بدهند و یکصدا یک مطلب را بگویند. @yekaye
یک آیه در روز
761) 🌺 إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَ
. 3⃣ «إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» این گونه نیست که مردم پیامبران خدا را تکذیب کنند و خدا کاری به کار آنان نداشته باشد. 🔹گاه در پی این تکذیب عذاب نازل می‌شده (وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ؛ نحل/113)؛ 🔹و گاه – چه‌بسا به خاطر اینکه هنوز با فرستادگان قبلی اتمام حجت نشده - خداوند کس دیگری را برای تقویت موضع آن پیامبران می‌فرستاده است. 💠ثمره با تكذيب دشمن، دست از كار و هدف نكشيد، بلکه نفرات خود را تقويت كنيد. 📚(تفسير نور، ج‏7، ص528) @yekaye
یک آیه در روز
761) 🌺 إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَ
. 4⃣ «إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» وقتى كسى را به مأموريّتى مىفرستيد رهايش نكنيد و او را تأييد و تقويت كنيد. 📚(تفسير نور، ج9، ص529) @yekaye
یک آیه در روز
761) 🌺 إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَ
. 5⃣ «فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» عزّت و ذلّت به دست خداست (حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/1303)، گرچه فرد يا چيزى واسطه شود. 📚(تفسير نور، ج9، ص530) @yekaye
یک آیه در روز
761) 🌺 إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَ
. 6⃣ «فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ» جمله آنان که گفتند «ما فرستادگان به سوی شماییم» با انواع تاکیدات همراه است: حرف أنّ برای تاکید، جمله اسمیه، استفاده از اسم مفعول (مرسلون) به جای فعل؛ تقدیم جار و مجرور (الیکم)، و ... . چرا این همه تاکید⁉️ 🍃الف. کسانی که حاوی رسالت الهی هستند به صراحت کامل ماموریت خود را بیان می کنند. 🍃ب. کسی که رسالت الهی را تبلیغ می کند باید به صراحت نشان دهد که در مقام انجام وظیفه است، نه دنبال منفعت و سود و ... . 🍃ج. نشان دهند که پیامبران، از جانب خداوند «فرستاده شده» اند؛ این گونه نیست که پیامبران صرفا یک افراد عارفی بوده باشند که صرفا دغدغه درونی آنها آنها را به این کار واداشته باشد. 💠نکته تخصصی برخی از مدعیان «فلسفه دین» بر این باورند که 🔻«واقعا پیامی از جانب خداوند ارسال نشده؛ بلکه عرفا بر دو دسته‌اند افراد درون گرا، که منزوی و گوشه‌گیرند؛ و افراد برون‌گرا، که دغدغه دیگران را دارند و به خاطر این دغدغه، ماموریتی بر دوش خود احساس می‌کنند و اینان همان مدعیان پیامبری‌اند»‼️ این تحلیل،حدس و گمانه‌زنی‌ای است نه تنها برخلاف مطالب صریحی است که در متن دعوت تمام پیامبران مشاهده می‌شود؛ بلکه بر مبانی معرفتی قابل اعتنایی هم تکیه ندارد و ریشه آن، - چنانکه قرآن کریم به آن تصریح می‌کند – ضعف در خداشناسی آنها است (وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَيْء؛ انعام/91). 🔸چنین فرضیه‌بافی‌های بی‌پشتوانه‌ای، ▪️یا ناشی از آن است که اساساً خدای واقعی را منکرند؛ ▪️و یا اگر هم خدایی قبول دارند، خدایی است که جهان را آفریده و دیگر کاری به کار انسانها ندارد و ربوبیت او و توجه او به مخلوقاتش را منکرند. 🔹شاید از این روست که در تعلیم پیامبران – بویژه در اسلام – بر و بودن خداوند این اندازه اصرار می‌شود، تا حدی که از ما می‌خواهند در ابتدای هر کاری، بر رحمان و رحیم بودن خداوند تاکید کنیم؛ یعنی دائما در پیش و پس کار خود رحمت خدا را ببینیم: ▫️هم در پرتو رحمت عمومی خدا ببینیم، که حتی اگر کافر باشیم هم ما را در بر می‌گیرد و همین رحمت موجب ارسال پیامبران شده (طه/90 ؛ انبیاء/36 ؛ شعراء/5 ؛ یس/52 )؛ ▫️و هم در پرتو رحمت خاصه خدا، که اگر در مسیر خدا قدم برداریم، از ما دستگیری مضاعف می‌کند (احزاب/43) . 🍃د. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
762) 🌺 قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ 🌺 💐 ترجمه گفتند شما جز بشری همانند ما نیستند و خداوند رحمت‌گستر هیچ چیزی نازل نکرده است؛ شما جز دروغ نمی‌گویید! سوره یس (36) آیه15 1397/3/13 18 رمضان 1439 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹الرَّحْمنُ ▪️ماده «رحم» در اصل ▫️دلالت بر معانی‌ای همچون رقت و و عطوفت و مهربانی (= رأفت) می‌کند 📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص498)؛ و به تعبیر دیگر، ▫️دلالت بر «رقت قلب همراه با احسان کردن» می‌کند که گاه ممکن است در مورد «احسان کردن بدون لحاظ رقت قلب» به کار رود (مثلا وقتی در مورد خداوند به کار می‌رود) و یا «رقت قلب بتنهایی» 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۴۷). ▫️البته برخی بین کلمات مربوط به این معنا تفاوت ظریفی قائلند و می‌گویند: 🔺آنچه در قلب پیدا می‌شود حالت رقت است (که رقت نقطه مقابل غلظت [و قساوت] است )، 🔺سپس لطف حاصل می‌شود (که نوعی دقت و و توجه به خصوصیات است)، 🔺سپس عطوفت (که به معنای تمایل و جلب شدن توجه است)، 🔺سپس حنه (شوق و رغبت)، 🔺سپس محبت (دوست داشتن)، 🔺سپس شفقت (مهربانی ورزیدن)، 🔺سپس رأفت (که شدت یافتن شفقت است)، 🔹و در نهایت به رحمت می‌رسد؛ 🔺که احسان و نعمت بخشیدن هم مصادیقی از رحمت ورزیدن است؛ درواقع، ▪️رحمت، ‌تجلی رأفت، و ظهور شوق و شفقت است، و مربوط به مقام ابراز نسبت به چیز خاصی است که در آن خیر و صلاح مخاطب لحاظ می‌شود، ولو خود مخاطب آن را خوش ندارد، مانند خوراندن دوای تلخ به مریض. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص۹۲) 🔸همچنین تذکر داده‌اند که اصل این ماده با اختلاف در هیئات در زبان عبری، و نیز نزدیک به آن در زبان‌های سریانی و آرامی هم وجود دارد؛ اما این موجب نمی‌شود که برخلاف آنچه برخی ادعا کرده‌اند کلمه «رحمان» لزوما از زبان عبری وارد زبان عربی شده باشد. 📚(التحقيق، ج4، ص۹1) ▪️همچنین در تفاوت «رئوف» (مهربان) با «رحمن» و «رحیم» هم گفته‌اند در «رأفت» رقت قلب بیشتری از «رحمت» وجود دارد؛ لذا کلمه رأفت هیچگاه در موردی که با کراهت توام باشد به کار نمی‌رود؛ اما «رحمت» گاه با کراهت توام است. 📚 (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج۲، ص۱۷۶) (آنچه در پزشک است، «رحمت» است؛ نه «رأفت» وگرنه هیچگاه آمپول تجویز نمی‌کرد!) ▪️اگرچه برای کسی که رحم می‌کند، کلمه «راحم» به کار رفته است و خداوند بهترین رحم‌کنندگان (خَيْرُ الرَّاحِمينَ؛ مومنون/118) و بلکه رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگان (أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ؛ اعراف/151، یوسف/64 و 42، انبیاء/83) معرفی شده است؛ اما برای این منظور، ▪️دو کلمه و در قرآن کریم بویژه در مورد خداوند شیوع فراوان دارد: ▫️برخی از اهل لغت چنین توضیح داده‌اند که «رحیم» دلالت بر ثبوت و استمرار رحمت دارد و آن را صفت مشبهه دانسته‌اند 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص92 و 98) ▫️ اما بسیاری آن را صیغه مبالغه دانسته‌اند 📚(النهاية، ج2، ص210؛ المصباح المنیر، ج2، ص223؛ لسان العرب، ج12، ص231؛ مجمع البحرين، ج6، ص70) و البته تذکر داده‌اند که مبالغه در «رحمان» بیشتر از «رحیم» است 📚(الفروق في اللغة، ص190)؛ چرا که رحمان رحمتش همه چیز را در برمی‌گیرد اما رحیم رحمتی است که بسیاری از چیزها را دربرمی‌گیرد 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۴۷). (لازم به ذکر است وزن «فعیل» هم در صیغه مبالغه به کار رفته و هم در صفت مشبهه) ▪️با توجه به همین توضیحات اخیر، ▫️بسیاری اطلاق کلمه «رحمان» - و نه «رحیم» - را مورد فقط در مورد خداوند جایز دانسته‌اند 📚(ازهری، به نقل لسان العرب، ج12، ص231)، بویژه که این کلمه در قرآن تنها در مورد خداوند به کار رفته، اما کلمه «رحیم» در قرآن کریم در مورد غیر خداوند هم به کار رفته است (لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ ... بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ؛ توبة/128) 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۴۷) ؛ و موید دیگری که می‌توان برای این نظر آورد این است که ظاهرا کلمه «رحمان» در زبان عربی هیچگاه جمع بسته نشده است، اما کلمه «رحیم» جمع دارد و جمع آن «رحماء» می‌شود (رُحَماءُ بَيْنَهُم؛ فتح/29). اما ▫️مرحوم مصطفوی بر این باور است که «رحمن» مثل «اله» است که وقتی «الـ» معرفه بر سر آن بیاید (الرحمن) همانند «الله» می‌شود که تنها بر خداوند اطلاق می گردد؛ و ولی بدون آن هر خدای باطلی هم اطلاق شده است؛ و شاهد دیگرشان این است که در زبان عبری نیز تنها وقتی «ها رحمان» گفته می‌شود مقصود الله است («ها» در زبان عبری شبیه نقش «الـ» در زبان عربی را دارد برای معرفه کردن) و از این جهت، شبیه سایر اسمای حسنای خداوند است. 📚(التحقيق، ج4، ص۹1) و به نظر می‌رسد حق با ایشان باشد بویژه که در مورد مسیلمه کذاب که اهل یمامه بوده، تعبیر «رحمان الیمامة» رایج بوده و اگرچه برخی از اهل لغت بدین جهت به مذمت پیروان وی رو آورده‌اند (الفروق في اللغة، ص190) اما این نشان می‌دهد که عرف عرب از کاربست این کلمه (البته بدون «ال») در مورد غیر خداوند ابایی نداشته است. @yekaye 👇ادامه تحلیل ماده «رحم» و کلمات «رحمن» و «رحیم»👇
▪️یکی از نکات مهم در تحلیل ماده «رحم» و کلمه «رحمت» این است که آیا این ماده در مقابل کلمه «عذاب» است یا خیر؟ به نظر می‌رسد دو گونه رحمت در قرآن کریم مورد بحث قرار گرفته است. ▫️یک رحمت که خوشایند افرادی است که مشمول آن واقع می‌شوند، و نقطه مقابل عذاب است: «يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ» (عنکبوت/21) ، «عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرينَ حَصيراً» (اسراء/8) ، «إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ» (اسراء/54) «يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يَخافُونَ عَذابَهُ» (اسراء/57) ، «أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ» (عنکبوت/23) ، «بابٌ باطِنُهُ فيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ» (حدید/13) ، «يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ في رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَليماً» (انسان/31) ، «وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ ... وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحيمِ» (غافر/7)؛ و ▫️ یک رحمت عام، که همه چیز را دربرگرفته، و در یک نگاه عمیق، حتی عذاب (أَخافُ أَنْ يَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ؛ مریم/45) و ضلالت (قُلْ مَنْ كانَ فِي الضَّلالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ؛ مریم/75) هم از آن ریشه گرفته است. گویی آن رحمت عمومی، وقتی می‌خواهد تجلی نهایی خود را نشان دهد و با رضایت مخاطب همراه باشد، خاص شده است: «عَذابي أُصيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذينَ يَتَّقُونَ» (اعراف/156) ▪️با توجه به عمویت بیشتر کلمه «رحمن» عده‌ای آن رحمت عمومی را «رحمانیت» خداوند دانسته؛ و آن رحمت خاص شده را «رحیمیت» خداوند معرفی کرده‌اند، بویژه که در قرآن کریم اگرچه از کفر کافران به رحمانیت خداوند هم سخن به میان آمده (وَ هُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمنِ؛ رعد/30؛ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمنِ هُمْ كافِرُونَ، انبیاء/36) اما چنانکه در آیات فوق اشاره شد «رحمانیت» او نسبت به کافران هم مطرح شده، در حالی که رحیمیت او خاص مومنان معرفی شده است. (هُوَ الَّذي ... كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيماً؛ احزاب/43: تقدیم «مومنین» بر «رحیم» دلالت بر حصر دارد) @yekaye 👇ادامه تحلیل ماده «رحم»👇