eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
115 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹الْأَمْواتُ ▪️ماده «موت» را در اصل به معنای از بین رفتن قوت و توانایی چیزی دانسته اند 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص283) و به لحاظ معنایی «مَوت» درست نقطه مقابل «حیات» است 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص196) ▪️ «ممات» (إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ؛ اسراء/75) هم مصدر دیگری برای این ماده است که به همین معنای «موت» می باشد. 📚(همان، ج12، ص108) ▪️به کسی که مرده باشد «مَیِّت» گویند (يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ؛ روم/19) که جمع آن «أموات» (وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ؛ فاطر/22) و «موتی» (كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتی؛ بقره/73) است. اما کسی که در حال مرگ است را «مائت» گویند و در مورد آیه «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ» (زمر/30) هم گفته‌اند این به لحاظ آینده است. و کلمه «مَیِّت» گاه به صورت مخفف هم به صورت «مَيْت» بیان می‌شود (أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ، انعام/122؛ بَلْدَةً مَيْتاً، زخرف/11 و زخرف/11) 📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص782) ▪️زمینی را که لم‌یزرع باشد و حیات در آن جریان نداشته باشد «موات» یا «مَوَتان» (در مقابل «حَیَوان») گویند📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص782)؛ و البته قرآن کریم تعبیر «مَیِّت» را برای سرزمین نیز به کار برده است: «فَسُقْناهُ إِلی بَلَدٍ مَيِّتٍ»(فاطر/9) ▪️«مَيْتَة» (مردار) (حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ، مائدة/3؛ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً، أنعام/145) به جانداری گویند که روحش بدون ذبح از بدنش جدا شده باشد 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص782) یعنی به مردارِ حیوانات حلال گوشتی که اگر ذبح می‌شد گوشتش قابل خوردن می‌بود 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص283) و البته در قرآن کریم برای زمین هم به کار رفته است (وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها؛ یس/33) ▪️«مِيتة» دلالت بر حالت خاص می کند؛ و برای مردنی خاص، خوب یا بد به کار می‌رود (مَات مِيتةً جاهليَّة) 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص283) ▪️«مَوته» (إِنْ هِيَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولی، دخان/35؛ لا يَذُوقُونَ فيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولی، دخان/56) دلالت بر «دفعه واحده» (یکبار) دارد 📚(أساس البلاغة، ص606) ▪️وقتی این ماده به باب افعال برود متعدی می شود و به معنای «میراندن» است (وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا؛ نجم/44) ماده «موت» و مشتقات آن جمعا 165 بار در قرآن کریم به کار رفته است. ✅ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1)‌ امیرالمومنین ع در دسته‌بندی انسانها از این جهت انجام «نهی از منکر» فرمود: برخی منکر را با دست و زبان و دل خویش انکار می‌کند، پس چنین کسی کامل‌کننده همه خصلتهای نیکوست؛ و برخی با زبان و دل انکار می کنند؛ که او دو خصلت از خصلتهای نیکو را درخود جمع کرده و یکی را ضایع نموده؛ و برخی فقط در دل از منکر بیزاری می‌جوید و انکار با دست و زبان را رها می‌کند، که او ضایع کننده دو خصلت برتر از این سه خصلت است؛ و برخی هم هستند که نه با قلب و نه با زبان و نه با دست، مخالفتی با منکر ندارند؛ چنین کسی مرده‌ای است در بین زندگان. 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص361؛ حدیث 6106 فَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ لِلْمُنْكَرِ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ فَذَلِكَ الْمُسْتَكْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ، وَ مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ فَذَلِكَ الْمُتَمَسِّكُ بِخَصْلَتَيْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ وَ مُضَيِّعٌ خَصْلَةً، وَ مِنْهُمُ الْمُنْكِرُ بِقَلْبِهِ وَ التَّارِكُ بِلِسَانِهِ وَ يَدِهِ فَذَلِكَ مُضَيِّعٌ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ مِنَ الثَّلَاثِ وَ مُتَمَسِّكٌ بِوَاحِدَةٍ، وَ مِنْهُمْ تَارِكُ لِإِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ فَذَلِكَ مَيِّتٍ بَيْنَ الْأَحْيَاءِ. ✅ @Yekaye
☀️2) امیرالمومنین فرمودند: عالم، زنده‌ای در میان مردگان است؛ و جاهل، مرده‌ای در میان زندگان. 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص65، احادیث 1657 و 1658 الْعَالِمُ حَيٌّ بَيْنَ الْمَوْتَی؛ و الْجَاهِلُ مَيِّتٌ بَيْنَ الْأَحْيَاءِ. ✅ @Yekaye
☀️3) امام حسین ع در روز عاشورا بعد از اینکه با لشکر دشمن اتمام حجت کردند و اثری نکرد، فرمودند: این مردم مردگانند؛ و من شنواننده کسانی که در قبرهایند نیستم [نمی‌توانم به مردگان سخن خود را برسانم] 📚الإقبال بالأعمال الحسنة، ج3، ص55 القوم أموات و لست بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور. ✅ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ» مقصود از زندگان و مردگان در این آیه می تواند همین زنده و مرده متعارف باشد، و می تواند کنایه باشد از: 🍃الف. مومنان و کافران 📚(مجمع‌البیان، ج8، ص634؛ سدی، به نقل از الدر المنثور، ج5، ص249؛ المیزان، ج17، ص37) 🍃ب. برخی گفته‌اند در این موارد، خود این امور، از این جهت که با هم ضدیت دارند مورد توجه‌اند، یعنی خداوند خواسته مثالهایی از امور متضاد بیاورد تا توجه دهد که همان طور که این امور مساوی نیستند عبودیت خداوند - که دعوت به آن، هدف اصلی این آیات است- نیز با ضد آن (مانند شرک ورزیدن و ..) برابر نیست. 📚(به نقل از مجمع‌البیان، ج8، ص634) 🍃ج. عالمان و جاهلان 📚(به نقل از مجمع‌البیان، ج8، ص634) یعنی کسانی است که فهم حق و حقیقت را جدی‌ بگیرند یا نگیرند. 🔖حدیث2 https://t.me/YekAaye/10352 🍃د. کسانی که التزام به حق و حقیقت را جدی‌ بگیرند یا نگیرند. 🔖حدیث1 https://t.me/YekAaye/10351 و 🔖 حدیث3 https://t.me/YekAaye/10353 🍃ه. ... ✅ @Yekaye
. 2️⃣ «ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ» چرا مانند آیات قبل، صرفا به آوردن «لا» در ابتدای آیه بسنده نکرد و دوباره کلمه «ما یستوی» را تکرار نمود؟ 🍃الف. چون مطلب طولانی شد و فاصله پیدا کرد، این تعبیر را مجدد آورد تا بر آن تاکید کند و معنا از ذهن شنونده غایب نشود و این نظایر دیگری هم در قرآن کریم دارد مانند «كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ» که با توجه به طولانی شدن آیه در آیه بعد دوباره می‌فرماید «وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ» (توبه/7-8) 📚(المیزان، ج17، ص37) ب. این آیات تمثیلی بود برای مومن و کافر و پیامدهای عملشان📚(المیزان، ج17، ص37) و در این آیه تمثیل مومن و کافر را از بینا و نابینا یک پله بالاتر برد و آن دو را زنده و مرده نامید، (چرا که نابینا دست کم ادراکی دارد که برخی مشکلاتش را حل کند، اما کافر هیچ ادراکی ندارد که سودی به او رساند و از این جهت مانند مرده است) و برای اینکه معلوم شود که این بالاتر بردن تمثیل «کور و نابینا» است همان تعبیر «ما یستوی» را که در ابتدای کور و بینا مطرح شد دوباره آورد تا مخاطب این را با آن مقابل قرار دهد. 📚(مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج26، ص232) 💠برای تامل بیشتر مشکلی که در این توضیح باقی است این است که ▪️اگر هدف مقابل هم قرار دادن این دو آیه بود، پس چرا در این آیه برای قسمت دوم «لا» آورد اما در آیه 19 نیاورد؟ ▪️و چرا در آنجا ابتدا کور را آورد و سپس بینا را؛ اما اینجا ابتدا زنده را آورد و سپس مرده را؛ ▪️و چرا آنجا مفرد آورد و اینجا جمع؟ 🍃ج. با توجه به اینکه تعبیر «زنده» و «مرده» به کار نبرد، و مطلب را به صورت جمع آورد، و نیز برخلاف آیه 19 «لا» را بر دومی هم اضافه کرد، شاید می‌خواهد بیان کند: 🔹زندگان خودشان هم با هم مساوی نیستند، و همچنین مردگان. 🍃د. ... ✅ @Yekaye
. 3️⃣ «وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» اگرچه در ظاهر این آیه در مقام بیان عدم تساوی زندگان و مردگان است، اما با توجه به ادامه آیه می توان گفت در این آیه درباره مردگان و زندگان چند نسبت معرفی می‌شود: 🔺(که چه‌بسا مقصود آیه تامل در تمامی این نسبت‌هاست) 🔹الف. نسبت زندگان و مردگان در قبال همدیگر: مرده با زنده برابر نیست؛ زنده بودن خیلی بهتر است. 🔹ب. نسبت همه‌شان با خدا: مرده با زنده برابر است و برای خدا در اثرگذاری فرقی بین آنها نیست؛ خدا می‌تواند هرکه را که می‌خواهد بشنوایاند. 🔹ج. نسبت همه‌شان با پیامبر (یا هر دعوت‌کننده‌ای): مرده با زنده برابر نیست؛ فقط در زنده‌ها می‌توانید اثرگذار باشید. 🔹د. نسبت‌های بین خود زندگان و نسبت‌های بین خود مردگان: زندگان با هم مساوی نیستند و مردگان هم با هم مساوی نیستند؛ بلکه هم در میان زندگان تفاوت‌هایی هست و هم در میان مردگان. ✅ @Yekaye
. 4️⃣ «ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ - إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ» اگر چه مرده با زنده مساوی نیست، اما در قبال قدرت خداوند هیچ تفاوتی ندارند و با هم مساوی‌اند! 🔖تدبر3 🌐 نکته تخصصی در تحلیل‌های‌مان بین دو حوزه جدا کنیم: 🔹الف- وضعیت شیء به‌خودی خود 🔸ب- وضعیتش در نسبت با خدا، که گاه اقتضائات اینها متفاوت می‌شود: 🔺مرده بخودی خود نمی‌شنود، اما اگر خدا بخواهد می‌تواند به مرده هم چیزی بشنواند‼️ ⭕️ نکته تخصصی ⭕️ در فلسفه بر این باورند که اگر چیزی ذاتیِ چیزی باشد از آن غیرقابل انفکاک است؛ در عین حال، در فضای معارف دینی، انسان احساس می‌کند که گویی این قاعده قیدی بر دست خدا می‌زند❗️ و ظواهر برخی آیات این است که خداوند می‌تواند «ذاتی»ِ امور را هم عوض کند‼️ چنانکه آتش، که ذاتی‌اش گرماست، بر حضرت ابراهیم سرد شد، یا در قیامت خورشید، که ذاتی اش روشنایی‌بخشی است خاموش می‌شود و کوه که قوامش به استواری است، همچون پنبه حلاجی‌شده می‌شود. 🌀 📝در قبال این مصادیق، دو مواجهه می توان داشت: 📙یکی اینکه به ضابطه فلسفی مذکور وفادار بمانیم، و در این مثال‌ها مناقشه کنیم، یعنی بگوییم در تمام این موارد، معلوم می‌شود که مثلا گرما واقعا ذاتیِ آتش نبود، یا ... . این راه حل، اگرچه ظاهرا مشکل را حل می‌کند اما عملا بحث ذاتی را بی‌خاصیت می‌کند؛ یعنی دیگر هیچ چیز را نمی‌توان ذاتیِ چیزی دانست. 🌐 راه دیگر این است که توجه کنیم که ضابطه فلسفی فوق، ناظر به حوزه ویا وجهه خاصی از واقعیات است، نه کل واقعیت: ❇️یکبار ما مساله را در افق خود واقعیاتِ ماسوی‌الله در قبال هم، در نظر می‌گیریم؛ بحث ذاتی در این فضا راه دارد. ✳️اما یکبار همه واقعیات ما سوی‌الله را در قبال خداوند که مبدأ حقیقیِ همه امور در نظر می‌گیریم که همه آنها عین‌الربط (نه چیزی دارای ربط) به او هستند؛ به نظر می‌رسد در یک نگاه عمیق، حتی ذاتیات اشیاء، و بلکه هویت آنها هم به جعل الهی، ذاتیِ آنها شده باشند. 💠 تبصره این سخنان مبتنی بر این مبناست که «واقعیت» را اوسع از «وجود» بدانیم، (و اموری همچون ماهیات و طبایع، عدم، استلزامات، نِسَب، و ... را هم واقعی و دارای نفس‌الامر بدانیم، هرچند که تعبیر «موجود» به دقت فلسفی بر آنان صدق نمی‌کند) که ذات باری‌تعالی مبدئیت نسبت به کل این واقعیاتِ اوسع از وجود نیز دارد؛ که در این فضا، تعبیر معروف «ما جعل الله المِشمِشة مشمشةً بل اوجدها» تنها در بستر وجود و موجود صادق است؛ ولی در آن بستر کلان تر، باید گفت که «بل جعل الله المشمشة ‌مشمشةً»❗️ ✅ @Yekaye
. 5️⃣ «إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» اگرچه مرده با زنده برای خدا فرقی ندارد، اما انسان در مقام انجام وظیفه (حتی اگر پیامبر باشد و به عنوان نماینده و فرستاده خدا انجام وظیفه کند) باید روی وضعیت عادی آنها حساب کند، نه روی اینکه خدا هرکاری می‌تواند بکند❗️ 💠ثمره برخی وقت‌ها ما وظیفه خود را با توانایی خدا خلط می‌کنیم و انتظار داریم که خدا چون می‌تواند، پس وظیفه ما را هم انجام دهد؛ مثلا برای توجیه کمک نکردن به نیازمندان (وَ إِذا قيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لِلَّذينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَه؛ یس/47)❗️ خدا کار خودش را می‌کند و ما هم باید کار خود را بکنیم (إِنَّكَ لا تَهْدي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ؛ قصص/56) ✅ @Yekaye
. 6️⃣ «إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» انسان، اگر بتواند کار خوبی را انجام دهد، باید تا حد توانش انجام دهد (پیامبر پیام را به زندگان برساند). اما گویی در خدا چنین نیست❗️ (زیرا می دانیم که او می تواند همه را شنوا سازد، اما چنین نکرده است.) چرا؟ 💠نکته تخصصی خدا کل عالم را آفریده و کارگردان کل عالم است و در کارهایش ملاحظات کل عالم را می‌کند که از جمله آن ملاحظات ضرورت ابتلائات و فتنه‌انگیزی برای رو آمدن باطن افراد است (هود/7 ؛ عنکبوت/3) اما ما به عنوان یک بازیگر خاص عمل می‌کنیم. 🔺وظایف بهترین بازیگر غیر از وظایف بهترین کارگردان است.🔺 ✅ @Yekaye
. 7️⃣ «الْأَمْواتُ ... ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» مقصود از «مرده» و «در قبر بودن» که مانع «شنیدن» می‌شود، چیست؟ در آیات دیگر، این مطلب (شنوا کردن عده‌ای) به صورت استفهام انکاری آمده که هریک از اینها صریحا می‌تواند مصداقی از «در قبر بودن» انسان باشد: 🔻الف. «عدم تعقل» (وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَ لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُون؛ یونس/42)، 🔻ب. «پشت کردن به دعوت حق» و «ایمان نیاوردن و تسلیم حقیقت نبودن» (إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرينَ؛ وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلاَّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُون؛ نمل/80-81؛ روم/52-53)، 🔻ج. «در گمراهی غوطه‌ور بودن» (أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ في ضَلالٍ مُبين؛ زخرف/40) 🔹و در برخی آیات دیگر هم تعابیری از شنیدن‌هایی که واقعا بی‌تاثیر بوده آمده، که آنها نیز چه‌بسا مصداق غیرصریح این در قبر بودن باشد: 🔻د. «دعوت به سوی خدا و آخرت را به بازی گرفتن» (ما يَأْتيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلاَّ اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ؛ انبیاء/2) 🔻ه. «در عداد شیاطین قرار گرفتن» (وَ مَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ؛ ... إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ؛ شعراء/210 و 212) 🔻و. «هواپرستی» (أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ؛ جاثیه/23) 🔻ز. «غفلت» (وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ، اعراف/179؛ أُولئِكَ الَّذينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ، نحل/108) 🔻ح. «انکار آیات و نشانه‌های الهی و به مسخره گرفتن آنها» (فَما أَغْنی عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ وَ لا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ؛ احقاف/26) 🔻ط. «غوطه‌ور شدن در بدی‌ها به طوری که امید خیری به او نباشد» (وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فيهِمْ خَيْراً لَأَسْمَعَهُم؛ انفال/23) 🔻ی. «استکبار ورزیدن در برابر آیات الهی» (يَسْمَعُ آياتِ اللَّهِ تُتْلی عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَليمٍ؛ جاثیه/8) 💠تاملی با خویش یکبار دیگر این فهرست را مرور کنیم: ▪️«عدم تعقل» ، ▪️«پشت کردن به دعوت حق» و «ایمان نیاوردن و تسلیم حقیقت نبودن» ، ▪️«در گمراهی غوطه‌ور بودن» ، ▪️«دعوت به سوی خدا و آخرت را به بازی گرفتن» ، ▪️«در عداد شیاطین قرار گرفتن» ، ▪️«هواپرستی» ، ▪️«غفلت» ، ▪️«انکار آیات و نشانه‌های الهی و به مسخره گرفتن آنها» ، ▪️«غوطه‌ور شدن در بدی‌ها به طوری که امید خیری به او نباشد» ، ▪️«استکبار ورزیدن در برابر آیات الهی». ‼️اگر هریک از این اوصاف در ما باشد بدانیم که حقیقت و جان و روح ما مرده و در قبر است، اگرچه ظاهرا روی زمین زندگی می‌کنیم‼️ ✅ @Yekaye
. 8️⃣ «الْأَمْواتُ ... ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» چرا «مرده و در قبر بودن» را با «ناشنوا بودن نسبت به سخن حق» یکی کرد؟ 🔆چون انسان، برتر از حیوان است؛ پس حیات حقیقیِ او، همان حیات فیزیولوژیکی که حیوان دارد، نیست. حیات حقیقی او در همان چیزی است که مایه برتری او شده: که در افق فطرت خدایی و بر اساس تعالیم خدا حرکت کند، نه در افق ماده و غریزه. پس اگر کسی نسبت به پیام حق ناشنوا بود، بهره‌ای از حیات انسانی ندارد؛ پس مرده است. و 🔅جواب مثبت به دعوت پیامبر دادن است که انسان را زنده می‌کند: «اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ» (انفال/24) ✅ @Yekaye
. 9️⃣ «الْأَمْواتُ ... ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» حق و باطل نقطه مقابل هم‌اند؛ و قبول یکی با انکار دیگری تلازم دارد: 🔻همان طور که کسی که نسبت به قبول حق واکنشی نشان نمی‌دهد مرده است، 🔻کسی هم که نسبت به انکار باطل هیچ واکنشی (حتی در سویدای دل خود) ندارد، مرده است 🔖حدیث1 ✅ @Yekaye
. 🔟 «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» در تبليغ، شرط تأثير پذيری، آمادگی مردم است؛ وگرنه تبليغ پيامبر نيز بی‌اثر خواهد بود 📚(تفسير نور، ج9، ص492) ✅ @Yekaye
⬛️ شهادت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام بر شیعیان و دوستداران ایشان تسلیت باد ⬛️
722.1) و ما يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصيرُ؛ وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ؛ وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ؛ وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ نگاهی کلی به آیات 19-22 سوره فاطر ترجمه و نه یکسانند کور و بینا؛ و نه ظلمت‌ها و نه نور؛ و نه سایه [سایبان] و نه داغی آفتاب [باد سوزان]؛ و نه یکسانند زندگان و نه مردگان، البته خداوند کسی را که بخواهد می‌شنواند، و[لی] تو شنواننده کسانی که در قبرهایند، نیستی [= نمی‌توانی سخنت را به گوشِ دلِ آنان برسانی] 25 رجب 1439 1397/1/23 ✅ @Yekaye
❇️ در چهار آیه گذشته، مقایسه‌هایی به عمل آمد که هرکس می‌فهمد که مثلا کور با بینا یکسان نیست؛ یا ... . ▪️چه چیزی موجب شده که خداوند اینها را در کتاب خود مطرح کند؟ ▪️چه تفاوتی با هم دارند که این تعداد متنوع ارائه شد؟ ▪️و ...؟ 🔸به نظر می‌رسد مناسب است در یک نگاه کلی این چند مقایسه را با هم نیز مورد تامل قرار دهیم. ✅ اما قبل از ورود در این مقایسه، مناسب است اشاره‌ای داشته باشیم به حدیثی درباره سخن گفتن پیامبر ص با مردگان و پاسخی که شبهه‌ای که ممکن است در فهم آخرین فراز آیه اخیر پیش آید: ✅ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) در کتب شیعه و سنی روایت شده است که پیامبر اکرم ص بر سر چاه بدر [که کُشته‌های قریش را در آن ریختند] ایستادند و [خطاب به آنها] فرمودند: «پس آیا یافتید آنچه را که پروردگارتان به شما وعهده داده بود» (اعراف/44) سپس فرمود: همانا آنان الان آنچه می‌گویم را می‌شنوند. 📚الصحیح (بخاری)، ج5، ص77؛ مناقب آل أبي طالب (ابن شهرآشوب)، ج1، ص60 حَدَّثَنِي عُثْمَانُ، حَدَّثَنَا عَبْدَةُ، عَنْ هِشَامٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ، قَالَ: وَقَفَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ[آله و] سَلَّمَ عَلَى قَلِيبِ بَدْرٍ فَقَالَ: «هَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا» ثُمَّ قَالَ: «إِنَّهُمُ الآنَ يَسْمَعُونَ مَا أَقُولُ» ✅ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1⃣ «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» آیا حدیث فوق https://eitaa.com/yekaye/248 که در کتب شیعه و سنی روایت شده، با این آیه ناسازگار است⁉️ آیا از این جمله می‌توان منکر حیات برزخی شد⁉️ ❇️ در یکی از سالن‌های مجازی گفتگو، شخصی منکر حیات بعد از مرگ شده بود و با استناد به این آیه، حدیث مذکور را دروغ می‌شمرد و گمان می‌کرد که انسان بعد از مرگ کاملا نابود می‌شود تا در قیامت دوباره زنده شود. ظریفی پاسخ وی را در قالب داده است که چون، علاوه بر پاسخ به اشکال فوق، در فهم عمیق این آیه و نظایر آن به ما کمک می‌کند، آن پاسخ در ادامه 👇 تقدیم می‌شود. ✅ اصل مطلب را در لینک زیر می‌توانید مطالعه کنید: 🔖 http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?p=2355060#post2355060@Yekaye
✳️ : مناظره با یک یتیم❗️ 🔹یتیم: دیشب پدرم را در خواب دیدم و با او صحبت کردم و خیلی لذت بردم. 🔸دخیل: عزیزم! یعنی می‌گویی پدرت که مرده است، در خواب سخن تو را شنید؟ 🔹-: بلی، حتما شنید، و اتفاقا جواب خیلی دلنشین و مناسبی هم به من داد! 🔸-: متاسفانه عزیزم تو کافر شدی❗️ 🔹-: چرا کافر شدم؟! 🔸-: چون مطلبی را بر خلاف قرآن، معتقد شدی❗️ 🔹-: مگر قرآن چه می‌گوید؟ 🔸-: قرآن می‌گوید: إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏، یعنی پیامبر ما! تو نمی‌توانی به مرده چیزی بشنوانی، و همچنین می‌گوید: و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور‏، یعنی ای پیامبر ما! تو نمی‌توانی به کسانی که در قبر آرمیده‌اند چیزی بشنوانی! عزیزم! مگر پدر تو در قبر نخوابیده است؟ پس چرا می‌گویی به او چیزی شنواندی و او پاسخ تو را داد؟ تو بر خلاف قرآن حرف زدی‼️ 🔹-: من با اینکه پدرم که در قبر آرمیده صدای من را نمی‌شنود که مشکلی ندارم! پدرم وقتی روی تخت بیمارستان مرد، در آن وقت هم گوشش دیگر صدای من را نمی‌شنوید، اصلا پرده صماخ گوش پدر من (که معلم در دبستان به ما آموزش داده) دیگر تکان نمی‌خورد تا صوت را منتقل به گوش میانی و درونی و قسمت حلزونی گوش او کند! عصب بینایی و سلولها و نرونهای عصبی مغز پدر من هم مرده بودند، ممکن نبود پدر من چیزی بشنود! من چگونه کافر شدم و با قرآن مخالفت کردم که می‌دانم الآن پدرم از تخت بیمارستان رفته زیر یک خروار خاک! اگر قبلا گوشش نزدیک دهان من بود و نمی‌شنید اکنون با اینهمه خاک و سنگ چگونه بشنود‼️ 🔸-: ولی آیه قرآن را چه کار می‌کنی؟ آیه می‌گوید: تو نمی‌توانی به مرده چیزی بشنوانی، اما تو گفتی که خواب پدر دیدی، و معتقد هستی خودش بوده، و در خواب، سخن تو را شنیده و جواب مناسب داده است؟! 🔹-: گمان نمی‌کنم مقصود قرآن این باشد، ولی الآن یک سؤال مهم برایم پیش آمد! 🔸-: چه سؤالي؟ 🔹-: آخر آیه می‌گوید تو نمی‌توانی به کسانی که در قبرها هستند چیزی بشنوانی، و این خیلی مطلب واضحی هست❗️ 🔺سؤالم این است که آیا خدا پیامبر فرستاده تا چیزهایی که هر بچه و بزرگ می‌فهمند دوباره به عنوان وحی به آنها بگوید؟! 🔺 مثلا آیا خدا پیامبر می‌فرستد که به او وحی کند که وقتی تشنه شدید آب بخورید‼️ یا جمع دو و دو می‌شود چهار‼️ 🤔آخر چه نیازی بوده که به پیامبر وحی کند که تو نمی‌توانی به مرده‌ها چیزی بشنوانی؟! 🔸-: خوب، برای همین که وقتی تو خواب پدر دیدی هرگز نگویی که من در خواب با خود پدرم تماس گرفتم و او سخن من را شنید و جواب داد❗️ 🔹-: آخر قرآن می‌گوید به مرده که در قبر خوابیده نمی‌توانی چیزی بشنوانی، و من وقتی که پدرم را در خواب دیدم، مرده نبود، زنده بود، گوش داشت، صدای من را می‌شنید، و کاملا با هم ارتباط برقرار می‌کردیم. من با حرف قرآن که مشکلی ندارم "من به کسی که در قبر است نمی‌توانم چیزی بشنوانم" اما می‌توانم با روح پدرم که نمرده و در قبر زیر خاک نرفته، صحبت کنم. من جواب سؤالم را نگرفتم! 🔺 چرا قرآن این مطلب واضح را که همه می‌دانند که نمی‌توان به کسانی که در قبر خوابیدند چیزی شنوانید را به عنوان وحی آسمانی بر پیامبرش نازل کرده است؟! چه نیازی به این وحي آسمانی بوده؟!🔺 🔸-: بیا با هم برویم نزد استاد رشته مفاهیم قرآنی تا از او سؤال کنیم. ✅ @Yekaye 👇 پرده دوم 👇