eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ 2) زندیق (=کافر)ی نزد امام صادق ع آمد و سوالاتی کرد. از جمله سوالاتش این بود: گفت: آیا روح بعد از خروجش از قالب خود [= بدن] متلاشی می‌شود یا باقی می‌ماند؟ فرمود: تا زمان نفخ صور باقی می‌ماند. آنگاه همه چیز باطل و فانی می‌شود و نه حسی می‌ماند و نه محسوسی، سپس همه اشیاء برمی‌گردند همان گونه که تدبیرکننده‌شان آنها را در ابتدا آورد... گفت: چگونه برانگیختن در کار خواهد بود در حالی که بدن پوسیده و اعضایش پراکنده شده‌اند، یک عضو را در یک سرزمین درندگان خورده‌اند و عضو دیگر را حشرات ریزریز کرده اند و عضوی به خاک تبدیل شده و با گل‌ها آمیخته و در دیوار خانه‌ها از آن استفاده شده؟ فرمود: همان کسی که آن را در ابتدا که نه چیزی بود و نه صورتی داشت، بدون هیچ الگوی از پیش آماده‌ای، ایجاد کرد، قادر است که آن را همان طور که آغاز کرد دوباره برگرداند. گفت: برایم بیشتر توضیح بده. فرمود: روح در جایگاه خود اقامت دارد. روح نیکوکار در روشنایی و فراخناکی است، و روح بدکار در تنگنا و ظلمت؛ و بدن همان خاکی می‌شود که از آن آفریده شده بود و هرآنچه از آن که درندگان و حشرات خورده و در شکم آنها جای گرفته و یا در خاک پراکنده شده، نزد کسی محفوظ است که چیزی حتی به اندازه مثقال ذره‌ای در ظلمات زمین از او پنهان نمی‌ماند و عدد همه اشیاء و وزن آنها را می‌داند؛ و همانا خاک روحانیین (انسانهای متعالی) همانند طلا در میان خاک است؛ پس هنگام برانگیختن، بارشِ حشر و نشر بر زمین باریدن می‌گیرد و زمین فزونی می‌یابد، سپس همچون مَشک زده شده، تکان می‌خورد، پس خاک بشر جدا می‌شود همان گونه که طلا با شستشو از خاک، و رویه شیر از شیر جدا می‌شود؛ آنگاه خاک هر قالبی (=هر بدنی) در قالب خود جمع می‌شود، پس به اذن خداوند به جایی که روح است منتقل می‌گردد و به اذن صورتگر، صورتها همانند هیات اول خود درمی‌آیند و روح در آن وارد می‌شود، به نحوی که وقتی قرار گرفت هیچکس در خودش چیز ناآشنایی نمی‌یابد. 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج2، ص350 وَ مِنْ سُؤَالِ الزِّنْدِيقِ الَّذِي سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مَسَائِلَ كَثِيرَةٍ أَنَّهُ قَال.. قَالَ أَ فَتَتَلَاشَى الرُّوحُ بَعْدَ خُرُوجِهِ عَنْ قَالَبِهِ أَمْ هُوَ بَاقٍ؟ قَالَ: بَلْ هُوَ بَاقٍ إِلَى وَقْتٍ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَبْطُلُ الْأَشْيَاءُ وَ تَفْنَى فَلَا حِسَّ وَ لَا مَحْسُوسَ ثُمَّ أُعِيدَتِ الْأَشْيَاءُ كَمَا بَدَأَهَا مُدَبِّرُهَا... قَالَ: وَ أَنَّى لَهُ بِالْبَعْثِ وَ الْبَدَنُ قَدْ بَلِيَ وَ الْأَعْضَاءُ قَدْ تَفَرَّقَتْ فَعُضْوٌ بِبَلْدَةٍ يَأْكُلُهَا سِبَاعُهَا وَ عُضْوٌ بِأُخْرَى تُمَزِّقُهُ هَوَامُّهَا وَ عُضْوٌ صَارَ تُرَاباً بُنِيَ بِهِ مَعَ الطِّينِ حَائِطٌ؟! قَالَ ع إِنَّ الَّذِي أَنْشَأَهُ مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ وَ صَوَّرَهُ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ كَانَ سَبَقَ إِلَيْهِ قَادِرٌ أَنْ يُعِيدَهُ كَمَا بَدَأَهُ. قَالَ أَوْضِحْ لِي ذَلِكَ! قَالَ إِنَّ الرُّوحَ مُقِيمَةٌ فِي مَكَانِهَا رُوحُ الْمُحْسِنِ فِي ضِيَاءٍ وَ فُسْحَةٍ وَ رُوحُ الْمُسِيءِ فِي ضِيقٍ وَ ظُلْمَةٍ وَ الْبَدَنُ يَصِيرُ تُرَاباً كَمَا مِنْهُ خُلِقَ وَ مَا تَقْذِفُ بِهِ السِّبَاعُ وَ الْهَوَامُّ مِنْ أَجْوَافِهَا مِمَّا أَكَلَتْهُ وَ مَزَّقَتْهُ كُلُّ ذَلِكَ فِي التُّرَابِ مَحْفُوظٌ عِنْدَ مَنْ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ عَدَدَ الْأَشْيَاءِ وَ وَزْنَهَا وَ إِنَّ تُرَابَ الرُّوحَانِيِّينَ بِمَنْزِلَةِ الذَّهَبِ فِي التُّرَابِ فَإِذَا كَانَ حِينُ الْبَعْثِ مُطِرَتِ الْأَرْضُ مَطَرَ النُّشُورِ فَتَرْبُو الْأَرْضُ ثُمَّ تمخضوا [تُمْخَضُ] مَخْضَ السِّقَاءِ فَيَصِيرُ تُرَابُ الْبَشَرِ كَمَصِيرِ الذَّهَبِ مِنَ التُّرَابِ إِذَا غُسِلَ بِالْمَاءِ- وَ الزُّبْدِ مِنَ اللَّبَنِ إِذَا مُخِضَ فَيَجْتَمِعُ تُرَابُ كُلِّ قَالَبٍ إِلَى قَالَبِهِ فَيَنْتَقِلُ بِإِذْنِ اللَّهِ الْقَادِرِ إِلَى حَيْثُ الرُّوحِ فَتَعُودُ الصُّوَرُ بِإِذْنِ الْمُصَوِّرِ كَهَيْئَتِهَا وَ تَلِجُ الرُّوحُ فِيهَا فَإِذَا قَدِ اسْتَوَى لَا يُنْكِرُ مِنْ نَفْسِهِ شَيْئا. @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 1⃣ «يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» در آیه قبل، اشکالی مطرح شد که مگر می‌شود انسانی را که مُرد و استخوانهایش پوسید، دوباره زنده کرد؟ در این آیه، در ظاهر دو استدلال، و در حقیقت، حداقل چهار استدلال در پاسخ وی آمده است: 🍃الف. استدلال مبتنی بر قدرت خداوند: کسی که اول بار او را آفرید، زنده‌اش می‌کند. ساختار صوریِ این استدلال اصطلاحاً «قیاس اولویت» نامیده می‌شود [= اگر الف ویژگی ب را دارد، آنگاه ج (که از الف برتر است) حتماً ویژگی ب است]؛ و در حقیقت، این جمله، مشتمل بر دو برهان است: 🌸الف-1. کسی که یکبار بدون سابقه قبلی آفریده، حتما بار دوم هم می‌تواند بیافریند. 🌸الف-2. کسی که قبلاً چیزی را بی‌سابقه قبلی، ایجاد کرده (هم وجود داده و هم حیات)، فقط «حیات بخشیدنِ» آن چیز که برایش ساده‌تر است. 🍃ب. استدلال مبتنی بر علیم بودن خداوند (📚المیزان، ج12، ص117)؛که متناسب با اینکه «کُلِّ خَلقٍ» را به معنای «هر [نوع] آفرینشی» یا «همه آفریدگان» این استدلال را می‌توان در قالب دو استدلال متفاوت ارائه نمود: 🌸خداوند علم کامل به تمام مخلوقات خود دارد. پس اجزای یک موجود زنده که با مردن پراکنده می‌شوند، از دید خدا خارج نمی‌شود، که بعدا جمع‌آوری آنها برایش دشوار باشد. (🔖حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/2851) 🌸ب-2. خ. خداوند علم کامل به هر نوع آفرینشی دارد. پس همان گونه که یکبار انسان را از نطفه آفرید می‌تواند بار دیگر او را از اجزای پوسیده‌ی بدنش بیافریند. (🔖باز هم حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/2851) @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 2⃣ «قُلْ يُحْييهَا...» قبلا بارها اشاره شد که یکی مهمترین علت آوردن «قل» این است که همه موظفیم که آن مطلب را به گوش دیگران برسانیم. اما به نظر می‌رسد در این گونه آیات، دلیل مهمتری هم باشد و آن اینکه مخاطب، به خاطر کافر بودنش، دون شأن این است که مخاطب مستقیم خدا قرار گیرد. پاسخ مطلب خطاب به پیامبر داده می‌شود و از او خواسته می‌شود که به آن کافر پاسخ را بگوید. @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 3⃣ «يُحْييهَا... أَنْشَأَها... و هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» از ظرافت‌های این آیه آن است که سه کار بسیار متفاوت خداوند در پدید آمدن ما را، که البته غالبا در ذهن ما تفاوتش مورد غفلت قرار می‌گیرد، در یک آیه آورده است و بدین‌سان نه‌تنها پاسخ شبهه را می‌دهد بلکه خداشناسی ما را نیز ارتقاء می‌بخشد. آن سه عبارتند از: «احیاء: زندگی بخشیدن» و «انشاء: ایجاد بی‌سابقه» و «خلق: آفرینش با کیفیت مخصوص»: خداوند متعال هم حیات می‌بخشد، هم بی‌هیچ سابقه‌ای همه ما را پدید آورده؛ و هم این گونه وجود ما را تقدیر کرده و هرکدام ما را با کیفیت خاصی و متفاوت از دیگران آفریده است (🔖توضیح دو کلمه «انشاء» و «خلق» در «نکات ادبی» گذشت https://eitaa.com/yekaye/2843) از ظرائف این آیه آن است که در همین عبارت کوتاه، پنج معرفی از خدا ارائه داده است: علاوه بر سه مورد مذکور در تدبر3، دو تعبیر «هو» (که به تعبیر عرفاء، اشاره به مقام غیب محض است) و «علیم» هم به کار رفته است. @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 4⃣«قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ ... قُلْ» شبهات عقيدتى بايد پاسخ داده شود، گرچه القاى شبهه از يك نفر باشد. (📚تفسير نور، ج9، ص564) @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 5⃣«قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ ... قُلْ يُحْييهَا...» گفت چه کسی «این استخوان» را زنده می‌کند؟ گفت «آن» را زنده می‌کند کسی که ...» پس، معاد جسمانى هم هست. (📚تفسير نور، ج9، ص564) بلکه چه‌بسا اشاره دارد به اینکه عالم قیامت، حیات در همه چیز [حتی در اعضا و جوارح و استخوان‌ها] هم جاری است، و انسان در قیامت حیات این اعضا را هم شهود می‌کند. همان طور که در جای دیگر فرمود اعضای بدن در روز قیامت شهادت می‌دهند: «وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْء» (فصلت/21) 📩 (تدبر دریافتی از یکی از اعضای کانال) @Yekaye
✅ توجه با توجه به کثرت نکات ناظر به این آیه، بقیه موارد فردا در کانال قرار داده خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️3) امام سجاد ع فرمود: تعجب فراوان از کسی که مرگ را انکار می‌کند [= نادیده می‌گیرد] در حالی که می‌بیند هر روز و شب کسی می‌میرد؛ و تعجب فراوان از کسی که پدید آمدن آخرت را منکر است در حالی که پدید آمدن ابتدایی (ایجاد شدن خودش و دیگران در دنیا) را می‌بیند. 📚الكافي، ج3، ص 258 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ: عَجَبٌ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَرَى مَنْ يَمُوتُ كُلَّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 6⃣ «يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ» برای نشان دادن امکان احیای مردگان در قیامت، تذکر داد به اینکه همان خدایی که اول بار آفرید؛ شاید بتوان برداشت کرد که 💢فطرتا و بالذات هر کسی قبول دارد در خلقت اولیه خود هیچ کاره بود و خداوند خالق اوست. 💢 📩(تدبر دریافتی از یکی از اعضای کانال) @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 7⃣ «الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» معاد به دو چيز نياز دارد: 🔹قدرتِ خدا در آفريدن دوباره انسانها 🔹و علم او به عملكرد مردم. اين آيه به هر دو اشاره مىكند: 🔹«اول بار آن را پدید آورد» اشاره به قدرت او 🔹و «به هر چیزی داناست» اشاره به علم اوست. 📚(تفسير نور، ج9، ص564) @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 8⃣ «الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» اینکه برای اثبات معاد از صفت «علیم» استفاده کرده است، شاید شاهدی است بر این مدعا که سرازیر شدن هستی در عالم، نشأت گرفته از علم الهی است. 📩(تدبر دریافتی از یکی از اعضای کانال) @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 9⃣ «يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» اگر این آیه را با تاکید بر روی کلمه «هو» بخوانیم، آنگاه شاید می‌خواهد بفرماید که تنها او که به هر چیزی داناست، دوباره انسانها را احیا می‌کند❗️ یعنی چه‌بسا می‌خواهد بگوید شناخت حقیقت معاد تنها و تنها از آن خداست و تنها به افاضه خاص الهی (چنانکه در مورد حضرت ابراهیم ع رخ داد) شناخت حقیقتِ زنده کردن مردگان برای کسی حاصل می‌شود. @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 🔟 «وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» این تعبیر که خداوند به هر آفریده‌ای آگاه است، علاوه بر اینکه استدلالی در پاسخ اشکال آن کافر است 🔖(تدبر1 https://eitaa.com/yekaye/2852) می‌تواند از باب هشدار هم باشد، که در این صورت، مخاطبش فقط کافران نیست؛ یعنی چه‌بسا می‌خواهد بگوید همان که اول بار آفرید دوباره زندگی می‌بخشد؛ پس حواستان را جمع کنید که او به همه آفریدگانش کاملا آگاه است و هیچ عملی از اعمال شما در آن روز از قلم نمی‌افتد. @Yekaye
یک آیه در روز
829) قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ 〽️ترجمه بگو
. 1⃣1⃣ «وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ» خداوند بر هر چیزی علم دارد. پس کسی که به دانایی علاقه دارد و می‌خواهد دانا شود، باید خود را به سرچشمه که خداوند است وصل کند. 📩 (تدبر دریافتی از یکی از اعضای کانال) @Yekaye
2⃣1⃣ «قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَميمٌ؛ قُلْ يُحْييهَا...» 📜حکایت📜 مرحوم مجلسی از برخی از کتب علمای قدیم حکایتی را روایت کرده که: یکی از شیعیان بلخ که در زمان امام سجاد ع زندگی می‌کرد، اغلب سالها برای حج می‌آمد، سپس خدمت امام ع می‌رسید و هدایایی به ایشان تقدیم می کرد و مسائل دینی خود را از ایشان می‌پرسید و برمی‌گشت. یکبار همسرش به او گفت: چرا تو هر بار با این هدایا خدمت ایشان می‌روی اما ایشان هیچگاه به ازای اینها به تو پاداشی نمی‌دهند؟ وی گفت: کسی که من این هدایا را خدمتش پیشکش می‌کنم مُلک دنیا و آخرت را دارد و همه آنچه در دست مردم است تحت اختیار اوست؛ چرا که او خلیفه خدا بر زمین و حجت او بر بندگانش است؛ او فرزند رسول خدا ص و امام ماست! زن که این را شنید دیگر چیزی نگفت. سال بعد آن مرد دوباره به حج رفت و خدمت امام ع رسید و و زمانی رسید که وقت خوردن غذا بود و امام ع از ایشان دعوت کرد بر سر سفره امام ع بنشیند. بعد از پایان غذا آن مرد اصرار کرد که وی آفتابه و طشتی بردارد و روی دست امام آب بریزد. [در قدیم که روال بر این بود که با دست – و نه با قاشق و چنگال- غذا را تناول کنند، رسم بود که بعد از غذا، صاحبخانه آفتابه مخصوصی می‌آورد و طشتی زیر دست میهمانان می‌گذاشتند و صاحبخانه یا خدمتکار وی بر روی دست میهمانان آب می‌ریخت و همانجا دستشان را می‌شستند] امام فرمود: تو میهمان ما هستی! چرا تو آب روی دست ما بریزی؟! گفت: من دوست دارم این کار را برای شما انجام دهم. امام ع فرمود: اکنون که تو این را دوست داری من هم چیزی به تو نشان خواهم داد که مایه چشم روشنی و خوشنودی تو شود. وی بر دست امام آب ریخت و امام به او گفت داخل طشت را نگاه کن؛ و او دید آبی که بر دست امام ریخته درون طشت به صورت یاقوت و زمرد و مروارید درآمده است. شگفت‌زده شد و دستان امام را بوسید. امام ع فرمود: ای شیخ! نزد ما چیزی نبود که هدایای تو را جبران کنیم؛ به جای آنها این جواهرات را بردار و نزد همسرت از قول ما پوزش بخواه تا دیگر تو را عتاب نکند. مرد سر به زیر افکند و گفت: خدا می داند که از سخنان بین من و همسرم کسی جز خداوند خبر نداشت و می‌دانم که شما از اهل بیت نبوت هستید [= از سرچشمه نبوت سیراب شده‌اید] سپس از محضر امام ع مرخص شد و به شهر خود برگشت و آن جواهرات را نزد همسرش برد و حکایت را برای او تعریف کرد و همسرش سجده شکر بجای آورد و وی را سوگند داد که سال بعد که خواستی به حج و سپس خدمت امام ع بروی من را هم با خودت ببری. سال بعد وی هم با همسرش عازم حج شد اما در راه مدینه مریض شد و در نزدیکی‌های مدینه جان سپرد و آن مرد با چشمی گریان خدمت امام ع رسید و به ایشان خبر داد. امام ع برخاست و دو رکعت نماز بجا آورد و با دعاهایی به پیشگاه خداوند استغاثه نمود سپس به جانب وی رو کرد و فرمود: نزد همسرت برگرد که خداوند عز و جل به قدرت و حکمت خویش وی را دوباره زنده کرد که همان کسی است که «استخوانها را زنده می‌کند در حالی که پوسیده‌اند» (یس/78). وی شتابان بازگشت و وقتی به خیمه‌اش رسید دید همسرش به سلامت بر جای خود نشسته. از او پرسید چه شد؟ گفت: به خدا سوگند که ملک الموت نزد من آمد و مرا قبض روح کرد و می‌خواست با خود بالا ببرد که بناگاه شخصی با این مشخصات آمد – و شروع کرد به توصیف او؛ و شوهرش مرتب می‌گفت: بله، اینها اوصاف مولا و سرورم علی بن الحسن ع است - . وقتی ملک الموت او را دید به پای ایشان افتاد و گفت: سلام بر تو ای حجت خدا در زمین! سلام بر تو ای زین العابدین؛ ایشان جواب سلامش را داد و فرمود: ای ملک الموت! روح این زن را به پیکرش برگردان که او قصد دیدار مرا کرده و از خداوند درخواست کردم که او را تا سی سال دیگر زنده بدارد و به حیاتی پاک زنده گرداند به خاطر اینکه به سوی ما و برای زیارت ما رهسپار شده است. آن فرشته گفت: سمعاً و طاعةً ای ولیّ خدا؛ سپس روحم را به جسمم برگرداند و من ملک الموت را می‌دیدم که دستان ایشان را بوسید و از محضر ایشان مرخص شد. پس آن مرد دست همسرش را گرفت و وی را خدمت امام ع برد و ایشان در میان اصحابشان نشسته بودند و تا چشم زن به ایشان افتاد بر پای ایشان افتاد و زمین ادب را بوسه زد و می‌گفت: به خدا سوگند این مولا و سرورم است که خداوند به برکت دعای وی مرا زنده کرد. پس آن زن و شوهر در جوار امام منزل گزیدند و بقیه عمرشان را تا زمانی که هر دو به دیدار خداوند شتافتند در آنجا ماندند. 📚بحار الأنوار، ج46، ص47-49 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
830) 🌳الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون 🔥 〽️ترجمه همان کسی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد که یکدفعه شما از آن آتش افروزید. سوره یس (36) آیه 80 1397/7/5 17 محرم 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹«الشَّجَرِ الْأَخْضَر» ▪️«شجر اخضر» به معنای درخت سبز است و «الـ» آن را اغلب مفسران «الـ» معرفه گرفته‌اند که دلالت بر درخت شناخته شده‌ای می‌کند که آنها را دو درخت «مَرخ» و «عَفار» که در بیابان های حجاز فراوان است و گفته‌اند که با اندک اصطکاکی که بر اثر کشیدن آنها روی هم انجام شود آتش برمی‌خیزد 📚(تفسیر القمی، ج2، ص218). ▪️لغت‌نامه دهخدا، «مَرخ» را همان درخت بادام تلخ و «عَفار» را بید سرخ دانسته است. ▪️به نظر می‌رسد که می‌توان «الـ» را «الـ» جنس نیز در نظر گرفت که اشاره به مطلقِ درختان باشد که «هیزم» که از قدیم الایام مهمترین وسیله برای برافروختن آتش بوده است، از همین درختان سبز گرفته می‌شود؛ و سبزی و رطوبت آنها هم مانع آتش گرفتن آنها نمی‌شود چنانکه آتش‌سوزی‌هایی که در جنگلها رخ می‌دهد بهترین شاهد بر این مدعاست. 📖اختلاف قرائت 🔹«الْأَخْضَرِ» ▪️عموما این کلمه را به همین صورت مذکر (الْأَخْضَرِ) قرائت کرده‌اند ▪️اما در قرائات غیرمشهور به صورت مونث (خضراء) هم قرائت شده است؛ و در توضیح آن گفته‌اند اهل حجاز جنسِ چیزی که واحدِ آن تاء تانیث دارد («شجر» جنسِ «شجره» است) را مونث حساب می‌کنند اما اهل نجد آن را مذکر حساب می‌کنند؛ و از این رو، هر دو حالت صحیح است. 📚(البحر المحيط، ج9، ص85) @Yekaye
🔹«تُوقِدُون» ▪️ از ماده «وقد» است که این ماده دلالت بر شعله‌ور شدن آتش می‌کند و کلمه «وَقَد» به معنای خود آتش است 📚(معجم المقاييس اللغة، ج6، ص132) ▪️«وقود» (أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ، آل‌عمران/10؛ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَة، تحریم/6) هم به معنای چیزی که با آن آتش برپا می‌کنند - مانند هیزم و نفت – به کار می‌رود، و هم به معنای لهیب و شعله برخاسته از آتش 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص879)؛ ▪️وقتی این ماده به باب إفعال برود (کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّه،‌ مائده/64؛ فَأَوْقِدْ لي يا هامان، قصص/38؛ فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون، یس/80) متعدی، و به معنای «آتش را برافروختن» می‌باشد 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص879) ▪️که اسم مفعول آن به صورت «موقَد: برافروخته» می‌باشد (نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ؛ همزه/6). ▪️اما وقتی به باب استفعال (استوقد) می‌رود (مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً؛ بقره/17) ▫️هم می‌تواند به معنای «أوقد: آتش را برافروخت» باشد؛ ▫️و هم به معنای آماده شدن برای برافروختن آتش 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص879) ▫️ و یا درخواستِ برافروختن آتش کردن از دیگران 📚(الطراز الأول، ج6، ص334). 📿ماده «وقد» و مشتقات آن جمعا 11 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) اسحاق بن حریز می‌گوید: امام صادق ع از من پرسیدند: همفکران تو درباره این سخن ابلیس که گفت «مرا از آتش آفریدی و او را از گِل» چه می‌گویند؟ گفتم: فدایت شوم! او را این را گفته و خداوند هم در کتابش از این مطلب یاد کرده است. فرمود: ابلیس – که لعنت خدا بر او باد – دروغ گفت؛ خداوند او را هم جز از گِل نیافرید؛ سپس توضیح دادند: خداوند می‌فرماید «همان کسی که برای شما از آن درخت سبز آتشی قرار داد که یکدفعه شما از آن آتش افروزید» (یس/80) خداوند وی را از آن آتش آفرید و آن آتش از آن درخت بود و آن درخت اصلش از گِل بود. 📚تفسير القمي، ج2، ص244-245 قَالَ فَإِنَّهُ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ سَعِيدِ بْنِ أَبِي سَعِيدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ حَرِيزٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: أیّ شَيْءٍ يَقُولُ أَصْحَابُكَ فِي قَوْلِ إِبْلِيسَ «خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ»؟ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ قَالَ ذَلِكَ وَ ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ. قَالَ كَذَبَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ يَا إِسْحَاقُ مَا خَلَقَهُ اللَّهُ إِلَّا مِنْ طِينٍ، ثُمَّ قَالَ: قَالَ اللَّهُ: «الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ» خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ تِلْكَ النَّارِ وَ النَّارُ مِنْ تِلْكَ الشَّجَرَةِ وَ الشَّجَرَةُ أَصْلُهَا مِنْ طِين. @Yekaye
☀️2) از ابوذر غفاری روایت شده است: با پیامبر خدا ص برای یکی از جنگها از مدینه خارج شده بودیم. شب هنگام باد سردی وزیدن گرفت و ابرهایی آورد و باران فراوانی بر سر ما ریخت. چون نیمه شب شد عمر بن خطاب آمد و مقابل رسول خدا ص ایستاد و گفت: سرما توان همه را گرفته و هیزم‌ها و آتش‌زنه‌ها خیس شده‌اند آتشی نمی‌توانیم روشن کنیم و افراد از شدت سرما در معرض هلاکت قرار گرفته‌اند. حضرت به جانب علی ع رو کرد و فرمود: علی‌جان! بلند شو و آتشی فراهم کن. حضرت علی ع به جانب درخت سبزی رفت و شاخه‌ای از شاخه‌هایش را برید و از آن آتشی فراهم کرد و همه جا آتش افروختند و با آن گرم شدند و شکر خدای متعال را ادا کردند و پیامبر خدا ص و امیرالمومنین را مدح گفتند. 📚عيون المعجزات (للمرتضی)، ص47 ؛ نوادر المعجزات في مناقب الأئمة الهداة ع، ص154 روي عن ابي ذر جندب بن جنادة الغفاري انه قال: كنا مع رسول اللّه (ص) في بعض غزواته فلما امسينا هبط ريح باردة و علتنا غمامة هطلت غيثا، فلما انتصف الليل جاء عمر بن الخطاب و وقف بين يدي رسول اللّه (ص) و قال: ان قد اخذهم البرد و قد ابتلت المقادح و الزناد فلم تور و قد اشرفوا على الهلكة لشدة البرد، فالتفت (ص) الى علي (ع) و قال له قم يا علي و اجعل لهم نارا، فقام (ع) و عمد الى شجر اخضر فقطع غصنا من اغصانه و جعل لهم منه نارا، و اوقد منها في كل مكان و اصطلوا بها، و شكروا اللّه تعالى و اثنوا على رسول اللّه (ص) و على امير المؤمنين (ع). @Yekaye
☀️3) امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبه‌های خود در وصف خداوند متعال می‌فرماید: دنيا و آخرت او را فرمانبردار است، و سر رشته آن دو به دست پروردگار است. آسمانها و زمينها كليدهاى خويش بدو سپردند، و درختان سرسبز، هر صبح و شام به درگاه او به سجده افتادند. از شاخههاى [سبز] خود آتش روشن افروختند و به فرمان او ميوههاى رسيده، به بار آوردند. 📚نهج‌البلاغه، خطبه 133 وَ انْقَادَتْ لَهُ الدُّنْيَا وَ الآْخِرَةُ بِأَزِمَّتِهَا وَ قَذَفَتْ إِلَيْهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ مَقَالِيدَهَا وَ سَجَدَتْ لَهُ بِالْغُدُوِّ وَ الآْصَالِ الْأَشْجَارُ النَّاضِرَةُ وَ قَدَحَتْ لَهُ مِنْ قُضْبَانِهَا النِّيرَانُ الْمُضِيئَةُ وَ آتَتْ أُكُلَهَا بِكَلِمَاتِهِ الثِّمَارُ الْيَانِعَة. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا