☀️2) از امام صادق ع روایتی در آیه قبل گذشت.
🔖جلسه 864، حدیث 2 https://eitaa.com/yekaye/3964
در ادامهاش آمده است:
و خیانت زن لوط این بود که هنگامی که در روز میهمانی میآمد دودی برپا می کرد و هنگامی که میهمان شبانه بر انان وارد میشد آتشی برمیافروخت تا قوم بدانند که آنان میهمان دارند.
و چون آن شب شد بیرون رفت و در دستش چراغی بود گویی که قصد دارد برود چراغ را روشن کند، و به جماعتی از قوم و خویش خود رسید و آنان را از زیبایی و حُسن آنان آگاه کرد.
لوط متوجه شد؛ پس درب را قفل کرد و او را در گوشهای از خانه محبوس نمود؛ اما آن فاسقان شتابان و به نحوی که همدیگر را هل میدادند از هر سمت و سویی به سوی منزل آنان به راه افتادند و سر و صدا میکردند تا به درب خانه لوط رسیدند. پس او را به اضطراب درآوردند؛ و این همان سخن خداوند متعال است که فرمود «و قومش نزدش آمدند در حالی که به سویش هل داده میشدند» یعنی شتابان به سویش میآمدند «و پیش از آن نیز کارهای زشت انجام میدادند؛» پس لوط آنان را ندا داد و «گفت: ای قوم من! اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند» یعنی برای ازدواج و نکاح؛ اگر ایمان دارید «پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا در مورد میهمانانم شرمنده و سرشکسته مسازید» یعنی مرا در این میهمانداری مفتضح نسازید؛ «آیا از شما مرد رشیدی [رشدیافتهای] نیست؟!» یعنی مردی بردبار که به معروف امر کند و از منکر نهی نماید؟!
📚تحفة الإخوان، ص48 (نسخه خطی، به نقل از البرهان في تفسير القرآن، ج4، ص318)
و خيانة امرأة لوط أنها كانت إذا رأت ضيفا نهارا أدخنت، و إذا انزل ليلا أوقدت، فعلم القوم أن هناك ضيوفا، فلما كان في تلك الليلة، خرجت و بيدها سراج كأنها تريد أن تشعله، و طافت على جماعة من قومها و أهلها و أخبرتهم بجمال القوم و بحسنهم قال فعلم لوط بذلك، فأغلق الباب و أوثقه، و أقبل الفساق يهرعون من كل جانب و مكان، و ينادون، حتى وقفوا على باب لوط، ففزعوه، و ذلك معنى قوله تعالى: وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ ، أي يسرعون إليه وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قال فناداهم لوط (عليه السلام)، و قال: يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ، يعني بالزواج و النكاح إن آمنتم فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي ، يعني لا تفضحوني في ضيافتي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ يا قوم رَجُلٌ رَشِيدٌ أي حليم، يأمركم بالمعروف، و ينهاكم عن المنكر؟
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع درباره این جمله حضرت لوط که فرمود: «اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند» روایت شده است:
ازدواج [با دخترانش] را بر آنان عرضه کرد.
📚الكافي، ج5، ص548
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ لُوطٍ ع «هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ»
قَالَ عَرَضَ عَلَيْهِمُ التَّزْوِيجَ.
@Yekaye
☀️4) از امام رضا ع درباره جواز رابطه با همسر از پشت سوال میشود. میفرمایند:
خداوند در آیهای از کتاب خویش با ذکر سخن حضرت لوط ع آن را حلال کرد آنجا که لوط فرمود: «اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند» در حالی که میدانست آنان رغبتی به رابطه طبیعی ندارند.
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص415؛ الإستبصار، ج3، ص243 ؛ تفسير العياشي، ج2، ص157
أَحْمَدُ بْنُ عِيسَى عَنْ مُوسَى بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ وَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ وَ مُوسَى بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ رَجُلٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ إِتْيَانِ الرَّجُلِ الْمَرْأَةَ مِنْ خَلْفِهَا؟!
فَقَالَ: أَحَلَّتْهَا آيَةٌ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَوْلُ لُوطٍ «هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ» وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّهُمْ لَا يُرِيدُونَ الْفَرْجَ.
@Yekaye
☀️5) ابوبصیر حدیثی را از یکی از دو امام باقر ع یا صادق ع روایت کرده است که:
هنگامی که جبرئیل نزد لوط آمد برای به هلاکت رساندن قوم او، و بر او وارد شد «قومش نزدش آمدند در حالی که به سویش هل داده میشدند» پس وی دستش را بر جلوی درب گذاشت و شروع به نصیحت کردن آنان نمود و فرمود: «تقوای الهی پیشه کنید و مرا در مورد میهمانانم شرمنده و سرشکسته مسازید»
گفتند: آیا ما تو را از [پناه دادن به] جهانیان نهی نکرده بودیم» (حجر/70) سپس وی دخترانش را برای نکاح به آنان عرضه کرد اما گفتند «ما در مورد دخترانت هیچ حقی نداریم؛ و تو خوب میدانی که ما چه میخواهیم»!
لوط گفت «آیا از شما مرد رشیدی [رشدیافتهای] نیست؟!» اما آنان [از پذیرش نصیحت او] سرباز زدند ...
و آنجا که فرمود : «اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند» ازدواج [با دخترانش] را بر آنان عرضه کرد.
📚تفسير العياشي، ج2، ص156
عن أبي بصير عن أحدهما قال:
إن جبرئيل لما أتى لوطا في هلاك قومه و دخلوا عليه وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ، قال: فوضع يده على الباب ثم ناشدهم فقال «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي» قالُوا: أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ ثم عرض عليهم بناته بنكاح، فقالوا: ما لَنا فِي بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نُرِيدُ، قال: فما مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ، قال: فأبوا ...
قال: «هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ» قال أبو عبد الله: عرض عليهم التزويج.
ادامه این حدیث در ذیل آیه 80 خواهد آمد ان شاء الله.
@Yekaye
یک آیه در روز
. 3⃣ «إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ» 🔻عذابی که برا
✅در سومین تدبر آیه قبل (آیه 76 سوره هود؛ جلسه 863) :
🔖https://eitaa.com/yekaye/3945
نکتهای درباره #حق_ناحق_بودن بیان شد.
در مقاله زیر به تفصیل پارادوکسیکال بودن نظریه «حقِ ناحق بودن» و از این رو، غیرقابل قبول بودن آن را توضیح دادهام.
✳️پس،
پیش از ورود به تدبرهای آیه حاضر، مناسب دانسته شد که این مقاله هم در اختیار اعضای محترم کانال «یک آیه در روز» قرار گیرد.
@Yekaye
هدایت شده از حسین سوزنچی
تلاشی ناموفق در دفاع از پارادوکس «حق ناحق بودن.pdf
450K
💢#حق_ناحق_بودن عبارتی است که برخی از روشنفکران معاصر آن را گوهره #لیبرالیسم میدانند و کوشیدهاند از آن به رسمیت شناختن آن به عنوان یک امر #اخلاقی دفاع کنند. از جمله این افراد، آقای #آرش_نراقی است.
⭕️وی در مقاله #پارادوکس_مدارا بر این باور است که فضیلت #مدارا مبتنی بر یک #پارادوکس درونی است؛ و برای دفاع از مدارا، باید آن پارادوکس رفع شود. آنگاه به سراغ مفهوم #حق_ناحق_بودن میرود و میکوشد پارادوکس نهفته در این عبارت را نشان دهد، و رفع کند؛ و با رفع آن، از حکم اخلاقی مدارا دفاع کند.
🚫در مقاله ضمیمه خواهیم دید که صورتبندیِ وی از پارادوکسیکال بودنِ #حق #ناحق_بودن مناسب است، اما راه حل #نراقی برای خروج از این پارادوکس به هیچ عنوان قابل قبول نیست؛ و #حق_ناحق_بودن واقعا #نامعقول است؛
و البته پذیرش #حکم_اخلاقی ِ مدارا، نیاز به چنین تکلفاتی ندارد و به دو روش برای دفاع عقلی از حکم اخلاقی مدارا اشاره میشود.
🖊 #حسین_سوزنچی
@souzanchi
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
1⃣ «وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ في ضَيْفي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيدٌ»
وقتی قوم لوط از حضور میهمانان وی مطلع شدند، با سابقهای که داشتند، شتابان و در حالی که برای رسیدن به خانه لوط همدیگر را هل میدادند، به خانه لوط هجوم آوردند.
ظاهرا جمعیت آنان و وضعیت خانه به گونهای بوده که با صرف قفل کردن دربها، لوط نمیتوانسته آنها را از قصد سوءشان بازدارد. تنها راهی که برایش میماند این است که راه حلالی پیش روی آنان قرار دهد؛ پس گفت: ای قوم من! اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند؛ پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا در مورد میهمانانم شرمنده و سرشکسته مسازید.»
و معلوم است که این جملات را از روی ناچاری گفت و نهتنها هیچ امیدی به اینکه آنان سخن او را بپذیرند نداشت، بلکه حتی اینکه یکی دو نفر هم درمیان آنان پیدا شوند که تقوا پیشه کنند نداشت؛ چرا که بلافاصله گفت: آیا در میان شما مردی که رشدیافته و اهل هدایت باشد و شما را از این کار منصرف کند ویا در مقابل شما به من یاری رساند، نیست؟!
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
2⃣ «وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ»
گاهى جامعهى انسانى چنان سقوط مىكند كه مردم با شتاب به سوى انحراف و گناه مىروند.
📚(تفسير نور، ج4، ص97)
♦️یعنی رواج این گناه در عرصه جامعه نهتنها این «منکَر» را عادی کرد، بلکه به صورت «معروف» و امری شایسته درآورد؛ تا حدی که:
🔺هم کسی که خودش نمیتوانست آن گناه را انجام دهد، وظیفه خود احساس میکرد که دیگرانی را که میتوانند، از این موقعیت مطلع سازد (زن لوط با دیدن مردانی خوشسیما، وظیفه خود میبیند که علیرغم دلخواه پیامبر خدا، که شوهرش هم هست - که علیالقاعده با توجه به اینکه یک پیامبر بوده، حتما بسیار با او خوشرفتار بوده است، و بهانهای نداشته که هدفش تلافی کردنِ آزار شوهرش باشد - به مردان قومش خبر دهد که مبادا از این فرصت بینصیب بمانند!)
🔺و هم خود آن افراد هم برای انجام عمل بیشرمانه لواط چنان شتاب بگیرند که در مسیر همدیگر را هل بدهند که مبادا از بقیه عقب بیفتند و فرصت از دست برود!
💠نکته #تاریخی
🚫برخی ادعا کردهاند که
پیش از #قوم_لوط نیز عمل #لواط وجود داشته است؛ و با توجه به آیه 80 سوره اعراف که میفرمود «آیا آن کار ناشایستی را میآورید که هیچ یک از جهانیان بدان بر شما سبقت نگرفته است؟!» نتیجه گرفتهاند که آنچه موجب نزول عذاب شده «نفس مناسبات جنسی میان دو مرد نیست، بلکه آن شیوه یا نوع خاصی از مناسبات است که در میان قوم رایج بوده است». آنگاه چون به نظر آنان، درباره این شیوه خاص قوم لوط در قرآن توضیحی نیامده، سراغ برخی روایات (که اغلب سند قویای هم ندارند) رفتهاند و کوشیدهاند ابعاد خاصی را به عنوان مولفههای شیوه خاص عمل قوم لوط معرفی کنند تا بدین وسیله بین عمل قوم لوط و معنای رایج لواط تفاوت بگذارند و از ترویج رفتارهای همجنسگرایانه دفاع کنند.
📚(آرش نراقی، مقاله «قرآن و مساله حقوق اقلیتهای جنسی»)
💢در پاسخ باید گفت:
🔺اولاً دلیل ایشان بر اصل این مدعا (که قبل از قوم لوط هم رواج داشته) این است که «از نظر کارشناسان عهد عتيق این عمل در ميان کنعانيان، بابليان، و ساير اقوام بت پرست هم یافت میشده است.»
اما این دلیل از اثبات این مدعا ناتوان است؛ زیرا فرض را بر این گذاشته که کنعانیان و بابلیان قبل از قوم لوط بودهاند؛ در حالی که کنعانیان، همان قومی بودند که حضرت ابراهیم ع به سوی آنان مبعوث شد و تا قرنها پس از وی باقی بودند؛ و بابلیان هم معاصر کنعانیان بوده و با آنها نبردها داشتهاند. و میدانیم که حضرت لوط ع هم از خویشاوندان و معاصران حضرت ابراهیم ع بوده است، پس معلوم نیست قبل از قوم لوط چنین کاری وجود داشته باشد.
🔺ثانیاً اگر به فرض، این ادعا درست باشد، آنگاه در خود قرآن، آن چیزی که میتواند اقدام آنان را خاص و متفاوت کرده باشد، بیان شده است.
در مورد همانچه وجودش قبل از قوم لوط ادعا شد، انجام این عمل یک رفتار بسیار محدود بوده؛ اما کار قوم لوط بسیار گسترده و علنی؛ و مشکل اصلیاش «معروف» شدنِ این «منکَر» در جامعه بوده است.
یعنی، در صورتی که ادعای فوق صحیح باشد، حضرت لوط ع میخواهد بگوید اگر قبلیها هم چنین کاری میکردند این اندازه بیحیا نبودند که این قدر علنی برای انجام این کار بر هم سبقت بگیرند و براحتی سراغ مردان رفتن را حق خود قلمداد کنند.
🌐 تطبیق بر روز
💢اگر فرض مذکور درست باشد، آنگاه، برخلاف ادعای آقای نراقی، واقعا رواج #همجنسگرایی در دوره معاصر - که حتی در بسیاری از کشورها ازدواج آنان را به رسمیت میشناسند و کشورهای مسلمان را به خاطر ممنوعیت این کار مورد بازخواست قرار میدهند، - دقیقا مصداق عمل قوم لوط است.
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
3⃣ «وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ»
اگرچه در قرائت غیرمشهوری، به صورت «یَهرَعون» (فعل معلوم) نیز قرائت شده، اما در چهارده قرائت معروف، و اکثر قرائات غیرمشهوری که سند دارند، همگی به صورت «یُهرَعون» (فعل مجهول) قرائت شده است.
طبق توضیحی که در نکات ادبی گذشت، به نظر میرسد ترجمه فارسی مناسب «هرع» «هل دادن» باشد، آنگاه «يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ» یعنی «به سویش هل داده میشدند»
اما چرا آمدن قوم لوط را این گونه تعبیر کرد؟
🍃الف. سرعت در حرکت را نشان میدهد.
📚(قتادة و مجاهد و السدي، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص279)
🍃ب. با توجه به اینکه کس دیگری نبوده که آنها را به این سو براند، گویی میخواهد بگوید چنان شتاب داشتند که در راه همدیگر را هل میدادند.
📚(ابومسلم، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص279)
🍃ج. میخواهد بگوید که گویی در این حرکت اختیاری نداشتند و گویی دیگریای آنان را بدین کار سوق می داد
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص252)
یعنی مثلا:
🌱ج.1. نفس سركش، انسان را به سوى گناه سوق مىدهد.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
🌱ج.2. شهوت چنان آنان را تحریک کرده که گویی آنان را به سوی این کار هل میداد.
🌱ج.3. شیطان چنان آنان را اغوا نموده و زمام آنان را به دست گرفته بود که گویی آنان را به سوی این کار هل میداد.
🍃د. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
4⃣ «وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ»
با انجام هر گناه، زمينه براى گناهان بعدى فراهم مىشود.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
5⃣ «وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ ... فَاتَّقُوا اللَّهَ»
عادّى شدن گناه، تكليف انسان در نهى از منكر را ساقط نمىكند؛
گاه با اينكه احتمال اثر بسيار كم است، ولى باز هم بايد نهى از منكر كرد.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
6⃣ «وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ ... هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ؛ فَاتَّقُوا اللَّهَ»
همجنسبازى، در اديان گذشته، حرام، منفور ومطرود بوده است؛ و
ازدواج، تنها راه صحيح و پاك براى ارضاى غريزه جنسى است و راههاى ديگر نادرست و ناپاك است.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
7⃣ «وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ»
چنانکه واضح است عبارت «پیش از آن نیز کارهای زشت انجام میدادند» همچون جمله معترضهای بین دو جمله «و قومش نزدش آمدند در حالی که به سویش هل داده میشدند» و «گفت: ای قوم من! اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند» قرار گرفته است.
این جمله معترضه، عملا هر دو جمله قبل و بعد خود را توضیح میدهد:
🔺از طرفی توضیح میدهد که چرا آنان چنین بیپروا و با پررویی تمام برای انجام چنان عملی به خانه وی هجوم آوردند؛
🔺و از طرف دیگر توضیح می دهد که چنان این عمل در آنان راسخ شده بود که دیگر نصیحت لوط کارساز نبود و او چارهای جز اینکه یک راه عملی حلال در پیش پای آنان بگذارد، نداشت.
📚(المیزان، ج10، ص 339)
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
8⃣ «قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ؛ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ في ضَيْفي»
چگونه حضرت لوط حاضر شد که به آن انسانهای بیشرم پیشنهاد ازدواج با دخترانش را بدهد؟
🍃الف. براى جلوگيرى از منكرات بايد ابتدا راههاى معروف را باز كرد و به مردم نشان داد.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
🍃ب. براى هدايت جامعه، موعظه و راهنمايى كافى نيست، بايد در مواردى ايثار كرد.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
🍃ج. رعایت تقوای الهی و عدم وقوع گناه بقدری اهمیت دارد که حضرت لوط ع که یک پیامبر خداست برای جلوگیری از وقوع گناه حاضر میشود به ازدواج دخترانش با عدهای آدم همجنسباز رضایت دهد تا بلکه آنان برای یک مورد هم که شده، دست از گناه بردارند.
💠تاملی با خویش
آیا برای ما هم گناه کردن این اندازه قبح دارد؟ برای جلوگیری از گناه چه اندازه حاضریم هزینه کنیم؟
البته از ما به عنوان انسانهای عادیِ غیرپیامبر، انتظار ندارند برای جوگیری از گناه در جامعه، این اندازه هزینه کنیم، اما آیا اصلا برای جلوگیری از گناه حاضریم هزینهای (از مال، آبرو، و ...) پرداخت کنیم؟!
🤔یا اگر گناه در جامعه رایج شد و همه به انجام گناه افتخار کردند ما هم با آنان همراهی میکنیم؟!
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
9⃣ «لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي»
میهماننوازی بقدری اهمیت دارد که:
🌱الف. ارزش ميهمان نوازى به اندازهاى است كه شريفترين انسانها بيشترين زجرها را براى آن تحمّل مىكنند.
🌱ب. توهين و آزار ميهمان، اهانت و اذيّت به ميزبان محسوب مىشود.
🌱ج. دفاع از ميهمان، يك حقّ انسانى و بىتفاوتى نسبت به او يك كار ناجوانمردانه است.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
🔟 «وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ ... قالَ ... أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيدٌ»
حضرت لوط نفرمود «رجال»، بلکه فرمود «رجل». یعنی آرزو داشت حتی یک نفر مرد رشید و حقطلب در میان آنان باشد، و نبود.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
گاه افراد جامعه چنان در موضع باطل فرو می روند و کار بر پیامبر خدا ص چنان سخت میشود که حتی یک نفر هم با او همراهی نمیکند.
پس
نهتنها کثرت افراد، به خودیِ خود، دلیل بر حقانیت آنان نیست، بلکه اگر کسی حق قود و حتی یک نفر با او همراهی نکرد، نباید از موضعِ حق خویش منصرف شود.
🤔البته حتی اگر پیامبر هم باشی، این همراهی نکردن بر تو بسیار سخت میآید.
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
1⃣1⃣«وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ في ضَيْفي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيدٌ»
در پيچ و تاب اضطراب و دلهره و مشكلات است كه استعدادها و حالات روحى شكوفا مىگردد. اگر فرشتگانِ الهى از همان لحظه ورود، خود را به حضرت لوط عليه السلام معرّفى مىكردند، ديگر نه از آه و ناله و نگرانى و استمداد از احساسات مردمى خبرى بود و نه از پيشنهاد ازدواج دادن به آن مردم بد❗️
📚(تفسير نور، ج4، ص97)
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
2⃣1⃣ «أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ»
در ارشاد جاهل، از عواطف و احساسات مردم كمك بگيريم.
📚(تفسير نور، ج4، ص99)
@Yekaye
یک آیه در روز
865) 📖 وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ ي
.
3⃣1⃣ «أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ»
همجنسبازى، با مردانگى، رشادت و غيرت سازگار نيست.
📚(تفسير نور، ج4، ص99)
@Yekaye
866) 📖 قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا في بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نُريدُ 📖
💢ترجمه
گفتند قطعاً دانستهای که ما را در مورد دخترانت حقی نباشد؛ و بیگمان تو خوب میدانی که چه میخواهیم!
سوره هود (11) آیه 79
1397/10/13
26 ربیعالثانی 1440
@Yekaye
🔹حقٍّ
▪️اصل ماده «حقق» را
▫️برخی محکم کردن چیزی و صحتِ آن
📚 (معجم المقاييس اللغة، ج۲، ص۱۵)،
▫️ و برخی مطابقت و موافقت (چنانکه به محور و پاشنه درب که درب با تکیه بر آن و بر مدار آن حرکت میکند «مطابقة رجل الباب في حقّه» میگویند)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۲۴۶)
▫️و برخی ثبوتی که همراه با مطابقت با واقع باشد،
📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج2، ص306)
دانستهاند. (إِنَّهُ لَحَقٌّ؛ یونس/53 و ذاریات/23)
▪️«حق» نقطه مقابل «باطل» است و در قرآن کریم هم مکرر این تقابل مشاهده میشود مثلا «لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ» (انفال/8) و البته بین حق و ضلالت هم در قرآن تقابلی یافت میشود «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلالُ» (یونس/32) و توضیح دادهاند که این تقابل از آن جهت است که باطل چیزی است که ثبوتی ندارد؛ و ضلالت هم آن چیزی است که از جایگاه و مسیر اصلی خود خارج و منحرف شده باشد
📚 (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج2، ص307)
▪️برخی توضیح دادهاند که «حق» بر چهار وجه اطلاق میگردد:
🔺یکم: به کسی که چیزی را ایجاد میکند به سبب آنچه حکمت اقتضا دارد: « فَذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُ فَما ذا بَعْدَ الْحَقِ إِلَّا الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ» (يونس/32).
🔺دوم: به آنچه ایجاد شده، از این جهت که به اقتضای حکمت بوده است: «ما خَلَقَ اللَّهُ ذلِكَ إِلَّا بِالْحَقِ» (يونس/5) ، «وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌ» (يونس/53)، «و لَيَكْتُمُونَ الْحَقَ» (بقرة/146) ، و «الْحَقُ مِنْ رَبِّكَ» (بقرة/147)
🔺سوم: به اعتقاد به چیزی که آن چیز واقعا مطابق با آن اعتقاد باشد: «فَهَدَى اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ» (بقره/213)
🔺چهارم: به کار و سخنی که به حسب آ«چه واجب و لازم بوده و نیز به قدر واجب و در وقتی که لازم بوده واقع شده، چنانکه میگوییم «فعلک حقٌ و قولک حقٌ»: «كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ» ([يونس/33) ، «و حَقَ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ» (سجده/13)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص246)
🔺چنانکه اساساً تعبیر «حق» به عنوان هر آن چیزی که واجب و لازم بوده نیز به کار رفته است: «وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ» (روم/47) ، «كَذلِكَ حَقًّا عَلَيْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ» (یونس/103)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص247)
🔺و به نظر میرسد مورد دیگری هم باید به فهرست فوق اضافه کنیم؛ و آن جایی است که «حق» به عنوان یک امر حقوقی و اعتباری به کار میرود که جامعه ویا شریعت چیزی را «حق» کسی میداند ولی آن حق این گونه نیست که متن واقع باشد، بلکه در مقام عمل قابل سلب شدن است، و بدین جهت آن را اعتباری گویند، مانند: «و لْيُمْلِلِ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ ... فَإِنْ كانَ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفيهاً أَوْ ضَعيفاً» (بقره/282) یا «آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ» (اسراء/26 و روم/38) یا «كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِه» (انعام/141) یا «وَ في أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ» (ذاریات/19)
▪️وقتی کلمه «حقّ» در صیغه افعل التفضیل قرار میگیرد،
▫️گاه واقعا به همان معنای مقایسهای میباشد، یعنی دیگری هم حقی دارد ویا در آن حق شراکت دارد؛ اما حق این بیشتر از آن است [شاید بتوان این آیه را مثال زد: «وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ» (بقره/247)] ؛
▫️اما گاه به معنای اثبات حق برای یکی و نفی آن از دیگری است، چنانکه وقتی میگوییم «زیدٌ أحقّ بماله من غیره» یعنی فقط او در مال خود ذیحق است نه غیر او [شاید مثال خوبش این آیه باشد: «إِذْ جَعَلَ الَّذينَ كَفَرُوا في قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوى وَ كانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها» (فتح/26) ویا آیه «أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْه» (توبه/13)]
📚(المصباح المنير، ج۲، ص۱۴۴)
@Yekaye
👇ادامه دارد👇