در باب نسبت فقه و اخلاق.pdf
606K
باور به ضرورت حکومت #اخلاق (آن هم #اخلاق_سکولار ) بر #فقه ، از چالشهای مهمی است که کسانی که خود را #روشنفکر_دینی می خوانند در مقابل #فقهای_سنتی مطرح میکنند. این مطلب که شاید قبلها توسط آقایان #عبدالکریم_سروش و #مصطفی_ملکیان پرورانده شده بود، توسط آقای #ابوالقاسم_فنایی در دو کتاب #دین_در_ترازوی_اخلاق و اخلاق_دین_شناسی بسط یافته و تلاش شده که مستدل شود.
این مقاله که ان شاء الله در شماره ۳۹ فصلنامه آیین حکمت منتشر میشود، میکوشد با ارائه تصویری موجه از نسبت #فقه_و_اخلاق ، ادله و مدعای اینان را مورد تأمل قرار دهد.
@souzanchi
مناقشه در همجنسگرایی.pdf
456.7K
پیتر اسپریجگ، پژوهشگر ارشد «شورای تحقیقات خانواده در واشنگتن دی سی» است که از نهادهای مدنی جدی مخالفان #همجنسگرایی است.
وی در سال 2004 کتابی نوشت با نام :
📙 فاجعه: چگونه فعالان #همجنسگرا و قضات #لیبرال با دستکاری در تعریف ازدواج، #دموکراسی را به زبالهدان میاندازند»
و در همان سال با همراهی آقای تیموثی دیلی سرویراستاری کتابی را عهدهدار شد با عنوان:
📘معمولی باشید: آنچه تحقیقات درباره #همجنسگرایی نشان میدهد»
که در آن تلاش میشود شش افسانه مهم همجنسگرایان برملا گردد.
وی در سال 2011 مقالهای نوشت با عنوان:
📰 #مناقشه_در_همجنسگرایی ؛ فهم دو دیدگاه»
و فایل ضمیمه گزارشی است از این مقاله.
@souzanchi
🏴 انا لله و انا الیه راجعون 🏴
همه از خداییم و به سوی او بازمی گردیم.
رحلت عالم ربانی حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی را به عموم مسلمانان بویژه متعلمان علی سبیل النجاة تسلیت عرض می کنم.
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهيمَ الرَّوْعُ وَ جاءَتْهُ الْبُشْرى يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ»
مقصد اصلی این فرشتگان - چنانکه در آیه 70 گذشت – قوم لوط بود.
با این حال،
قرآن کریم به جای اینکه مستقیم سراغ داستان قوم لوط برود، با این طول و تفصیل درباره ورود فرشتگان خدا بر حضرت ابراهیم ع و پذیرایی وی از آنان و نگران شدن از برخوردار آنان و بشارتی که برای حضرت ابراهیم ع آوردند و واکنشی که زن حضرت ابراهیم ع نشان داد و گفتگویی که بین او و فرشتگان درگرفت و سپس واکنشی که حضرت ابراهیم ع به ماموریت اصلی فرشتگان الهی (عذاب قوم لوط) نشان داد، پرداخت.
چرا؟
ا🤔ا
ا🤔ا
ا🤔ا
چه بسا میخواهد بفهماند که خداوند بین مومن (مرد باشد یا زن، پیامبر اولواالعزم باشد یا خانهدار، ...) با غیرمومن چه اندازه فرق می گذارد❗️
از طرفی باکی ندارد که شهرهایی را ویران کند و از طرف دیگر تحمل لحظهای نگرانی مومن را ندارد و حتی پاسخگویی به دغدغههای یک مومن درباب عذابی که بر غیرمومنان میفرستاد، نیز برایش اهمیت دارد‼️
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
🌐خداوند انسان را آفرید بدین جهت که وی با ایمان و عمل خود تا مقام خلیفةاللهی بالا رود و از فرشتگان هم برتر شود (بقره/30-32). از این جهت بود که بنیآدم را کرامت بخشید و بر اغلب مخلوقات خویش برتری داد (اسراء/70) .
واضح است که منشأ این برتری، آن حقیقت عظیمی است که خداوند از آن به «روح» تعبیر کرده و زمانی فرشتگان خویش را امر به سجده بر آدم کرد که روح را در کالبد آدم دمید. (حجر/29؛ ص/27).
💢به تعبیر دیگر،
اگر انسان صرفاً موجودی همچون سایر موجودات طبیعی و حیوانات - که افق وجودیِ آنها در افقِ خاک و عناصر مادی است - قلمداد شود، ارزش و کرامت ویژهای ندارد؛
⛔️و ابلیس هم وقتی بر آدم سجده نکرد، دلیلش را این قرار داد که من به موجودی که از همین عناصر مادیِ موجود در خاک و آب (گِل) آفریدی سجده نمیکنم (حجر/33 ؛ اسراء/61 ) و اشکال سخن او این بود که آدم را بدون «دمیده شدن روح در او» در نظر گرفت؛ و اگر واقعا آدم همان بود که او می گفت، حق داشت؛ چرا که اگر همانند سایر موجودات عالم طبیعت، صرفاً از عناصر خاک و آب آفریده شده باشد، چه برتریای بر دیگران خواهد داشت؟
🔺اینها نشان میدهد که انسان، از آن جهت که انسان است، کرامت دارد؛
اما تعبیر «از آن جهت که انسان است» معنایش این نیست که «از آن جهت که پوست و گوشت و استخوان دارد»، یا «از این جهت که شهوت و میل دارد»، یا ... .
🤔بلکه «از آن جهت که انسان است» یعنی از همان جهتی که او را بر سایر موجودات کرامت بخشیده، یعنی از جهت ظرفیت خاص الهیای که در او نهاده شده است.
بدین جهت است که:
🔺از طرفی، اگر کسی (مانند حضرت ابراهیم ع و همسرش) در مسیر الهی قرار گرفت، بزرگترین فرشتگان الهی با آنان همنشین میشوند و در پیشگاه عظمت آنان زانو میزنند؛ و وجود حتی یک فرد از این گونه انسانهای واقعا انسان، در میان جماعت انساننما کافی است که – مادامی که او در میان آنهاست - عذابی بر آنان نازل نشود و کسی مثل حضرت ابراهیم ع به خود حق بدهد که با خدا درباره عذاب نکردن آنان محاجه کند
🔖 (حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/3873)؛
🔻و از طرف دیگر، وقتی این انسان با غوطهور شدن در شهوات و رذایل و به بهانه آزادی، به «انسانیت و کرامت خویش» پشت پا زد، گرفتار شدنِ فوج فوج آنان به قهر و غضب الهی، و نابودی و هلاکتِ خیل عظیم آنها، ذرهای اهمیت ندارد.
پس،
از این جمله که «انسان از آن جهت که انسان است کرامت و حقوق ویژهای دارد» منطقا فقط حقوق متعالی و خاص انسان نتیجه میشود، نه اجازه انجام هرگونه عمل حیوانی و شهوانی❗️
🤔 و عجیب اینجاست که مدافعان #همجنسگرایی برای دفاع از این عمل شهوانی، به اینکه «تمام انسانها از حقوق و کرامت انساني برابر برخوردارند» (#آرش_نراقی ، مقاله قرآن و مسأله حقوق اقليتهاي جنسي) تمسک میکنند‼️
آری،
انسانها «از آن جهت که انساناند» حقوق و کرامت برابر دارند؛
نه «از آن جهت که شهوت دارند و شبیه حیواناند».
🤔اگر صرف برخورداری از #شهوت و برخورداری از #آزادی (= توان إعمال شهوت به دلخواه) معیار کرامت بود، همه حیوانات هم با انسانها برابر بودند و هیچ انسانی بر هیچ حیوانی برتری نداشت و دیگر سخن از #حقوق_بشر به عنوان یک حق ویژه، که به #کرامت_انسان برگردد بیمعنا بود.
🚫اینجاست که باید گفت دفاع از #حق_همجنسگرایی به بهانه #حقوق_بشر و #کرامت_انسان، مصداق بارز «بر سر شاخه نشستن و بن بریدن» است.🚫
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ؛ إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ»
حضرت ابراهیم ع با فرشتگان خداوند در ایفای ماموریت الهیشان مجادله میکند؛ اما خداوند او را با اوصافی همچون بردباری، اهل آن و ناله و مناجات و تضرع به درگاه خداوند بودن و رجوع دائمی به خدا میستاید.
اما
🤔چرا این سه صفت؟
🤔و چرا او را مدح کرد؟
💢شاید اگر این را ضمیمه کنیم به آیه دیگری که به مومنان میفرماید که اگر واقعا به خدا و روز آخرت ایمان دارید در اجرای مجازات زناکاران دچار رأفت و سستی نشوید، (الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِر؛ نور/2) بهتر بتوانیم به پاسخ این سوال برسیم.
در واقع،
از آنجا که در مومن، و بلکه از زمره برترین مومنان بودن حضرت ابراهیم ع تردیدی نیست،
معلوم میشود که این مجادله حضرت ابراهیم ع با خدا،
🔻نه از سر دلسوزیهای احساساتی بوده
🔻نه از سر مخالفت با خداوند
🔻و نه تردید در رحمانیت و رحیمیت خداوند؛
بلکه
🔺 «بردباری» را از آن جهت ذکر کرد که نشان دهد تقاضای حضرت ابراهیم ع تأخیر انداختن عذاب آنان بوده، نه مطلقاً عذاب نشدن آنان؛
📚(المیزان، ج10، ص326)
(در نکات ادبی بیان شد که «حِلم» مهلت دادن و عجله نکردن در مجازات است)
🔺و «أوّاه» را ذکر کرد که تذکر دهد که او بارها به درگاه خداوند از گمراهی گمراهان ناله میکرد
📚(المیزان، ج10، ص327)
🔺 ویا از این جهت که بفرماید خودش دائما اهل تضرع به درگاه خداوند بود و به هیچوجه این نبود که بخواهد بر خدا خرده بگیرد و در برابر خدا، برای خود، شأنیتی قائل باشد و بخواهد دلسوزی عاطفیِ خود را معیار نقض حکم خدا قرار دهد؛
🔺و «منیب» را ذکر کرد که بگوید که بارها به خداوند برای نجات یافتن آنان [از آن عمل زشتشان] مراجعه کرده بود
📚 (المیزان، ج10، ص327)
ویا چهبسا نشان دهد که او چون خود اهل انابه و توبه بود (و با توجه به عصمت وی، علیالقاعده معنای انابه او این است که برای کوچکترین کاری که احتمال میداد نکند حق عبودیت را بجا نیاورده باشد، به استغفار و توبه میپرداخته) احتمال میداد که آنان هم انابه کنند و از مسیر انحرافیشان برگردند.
به تعبیر دیگر،
🔹این تعابیر بخوبی نشان میدهد که محاجه حضرت ابراهیم ع برای عذاب نشدن قوم لوط، به هیچ عنوان مصداق دفاع گناهکاران در گناهشان [یعنی عادی دانستن #همجنسگرایی و دفاع از #همجنسگرایان از آن جهت که به #اقدامات_همجنسگرایانه روی میآورند] ، نبوده است❗️
📚(المیزان، ج10، ص326)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ»
🔻عذابی که برای قوم لوط آمده بود، بیبازگشت بود؛
🔺در حالی که میدانیم در تاریخ قوم یونس هم بودند که عذاب تا نزدیکیِ آنان آمد، اما خداوند عذاب را از آنان برداشت و مهلتی دوباره بدانان داده شد. (یونس/98)
و البته علت برطرف شدن عذاب از قوم یونس، این بود که آنان توبه کردند.
♦️این مقایسه نشان میدهد که هیچ امیدی به توبه قوم لوط نبود که عذابی اینچنین سراغشان آمد.
در نتیجه:
🔹از سویی، مادام که امید به توبه است، از دعوت و هدایتگری انسانها نباید دست برداشت.
🔹و از سوی دیگر، این گونه نیست که دعوت و هدایتگری همواره بتواند مایه هدایت شود؛ انسانها اختیار دارند، و از این رو ممکن است علیرغم دانستن حق، از حق پیروی نکنند؛ و عذاب برایشان اجتنابناپذیر و بیبازگشت گردد.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی
آیا لازمه «حرمت نهادن به انسان» این است که #ناحق_بودن را به عنوان یک #حق به رسمیت بشناسیم؟! و در قبال امور ناحق بیخیال باشیم⁉️
برخی ادعا کردهاند:
"گوهر #ليبراليسم به رسميت شناختن «حقِ ناحقبودن» است. يعني افراد جامعه اين واقعيت را بهرسميت ميشناسند که ديگران لزوماً و هميشه ارزشها و باورهايي مشابه ما ندارند و مادام که التزام ايشان به آن روشها و باورها مخلّ حقوق اساسي ديگران نباشد، افراد حق دارند زندگي خود را بر وفق آنچه از منظر باورهاي ديگران ناحق مينمايد سامان بخشند. بهرسميت شناختن اين حق امري اخلاقي است. يعني ما به حکم اخلاق، و نه بهرغم آن، حق ديگران را در خصوص زيستن بر وفق ارزشها و باورهايشان بهرسمیت ميشناسيم. به رسميت شناختن اين حق اخلاقي را به هيچوجه نميتوان امري خلاف اخلاق و نشانة زوال يا نقصان يک جامعه دانست."
📰( #آرش_نراقی ، مقاله «مسئله #همجنسگرايي در انديشة شيعي ايران معاصر» ایراننامگ، بهار 97، ص97)
این ادعا
🔻هم پارادوکسیکال و نافی خویش است؛
🔻هم مبتنی بر خلط ناروای «هست» و «باید» است؛ و
🔻هم بر پیشفرضی ناصواب در عرصه شناخت انسان تکیه دارد:
🚫اول اینکه پارادوکسیکال و نافی خویش است؛ زیرا از طرفی «حق بودن یا نبودن» را امری کاملاً «وابسته به منظر این و آن» قلمداد کرده؛ و از طرف دیگر
ضابطهای به نام «مخلّ حقوق اساسي ديگران نباشد» را یک حق فراتر از هر منظری دانسته است! اگر حقِ فراتر از هر منظری میتوان داشت، پس آن «حق» بر «ناحق» برتری دارد و به «ناحق» نباید میدان داد و آن به رسمیت شناخت.
🚫دوم اینکه بین «اختیار» (که یک امر «تکوینی» و از مقوله «هستها»ست) با «حق» (که یک امر اعتباری و از مقوله «بایدها»ست) خلط نموده است: اینکه انسانها میتوانند (= اختیار دارند) به گونههای مختلف رفتار کنند منطقا دلیل نمیشود که حقِ انجام چنان رفتاری هم داشته باشند؛ چنانکه هرکس میتواند (= اختیار دارد) از باب تفریح سیلیای به گوش دیگری بزند، اما قطعا چنین «حق»ی ندارد؛
و
🚫سوم اینکه بر این پیشفرض واضحالبطلان متکی است که هر عملی که از شخصی سر بزند، حتما آن شخص به «حق بودن» و «سزاوار بودنِ» آن باور دارد؛ در حالی که سیگار کشیدنِ پزشکی که مضرات سیگار کشیدن را قبول دارد؛ ویا مبتلا شدنِ بسیاری از گناهکاران به عذاب وجدان، ویا پشیمانی افراد از اقدامی که در شرایط عصبانیت انجام دادهاند، بسادگی نشان میدهد که فردی ممکن است کاری را در عمق وجود خویش ناحق بداند، اما به خاطر غلبه عناصر غیرمعرفتیای همچون شهوت، غضب، و ...، در موقعیتی، و حتی سالیان متمادی به انجام آن عمل اقدام کند و حتی بدان شهره شود.
در واقع،
🤔در کلام فوق، «حق» (که امری فراتر از سلیقههاست و همگان ملزم به رعایتش هستند) در زمره «امور سلیقهای» (که حق و ناحق در آن معنا ندارد) وانمود شده است.
البته امور سلیقهای، اموری هستند که اخلاقاً حکمی ندارند (یعنی بهخودیِ خود نه خوبند و نه بد)؛
و از این روست که ملزم کردن دیگران به یک امر سلیقهای، اخلاقاً توجیهی ندارد؛
یعنی:
🔸چون «مداخله بیتوجیه در زندگیِ دیگران، اخلاقاً نارواست»،
پس:
🔶مجبور کردنِ افراد به امری که صرفاً سلیقه ماست، اخلاقاً ناروا میباشد.
💢اما #حق (از جمله همین حکمِ اخلاقی: «مداخله بی توجیه ...») به هیچوجه امور سلیقهای نیستند که الزام کردنِ انسانها بدان اخلاقاً ناروا باشد.💢
🤔 آن لیبرالیسمی که تکیهاش بر چنین خلطی است بین
«امور سلیقهای» (که به خودی خود حکم اخلاقی ندارد؛ و از این جهت، عرصه آزادیِ عملِ افراد است)
با
«حقِ» انسانها (که کاملا مشمول حکم اخلاقی است، ودیگران «باید» به مراعات آن پایبند باشند)،
آیا برای یک انسان حقیقتجو ذرهای می ارزد⁉️
@Yekaye
تلاشی ناموفق در دفاع از پارادوکس «حق ناحق بودن.pdf
450K
💢#حق_ناحق_بودن عبارتی است که برخی از روشنفکران معاصر آن را گوهره #لیبرالیسم میدانند و کوشیدهاند از آن به رسمیت شناختن آن به عنوان یک امر #اخلاقی دفاع کنند. از جمله این افراد، آقای #آرش_نراقی است.
⭕️وی در مقاله #پارادوکس_مدارا بر این باور است که فضیلت #مدارا مبتنی بر یک #پارادوکس درونی است؛ و برای دفاع از مدارا، باید آن پارادوکس رفع شود. آنگاه به سراغ مفهوم #حق_ناحق_بودن میرود و میکوشد پارادوکس نهفته در این عبارت را نشان دهد، و رفع کند؛ و با رفع آن، از حکم اخلاقی مدارا دفاع کند.
🚫در مقاله ضمیمه خواهیم دید که صورتبندیِ وی از پارادوکسیکال بودنِ #حق #ناحق_بودن مناسب است، اما راه حل #نراقی برای خروج از این پارادوکس به هیچ عنوان قابل قبول نیست؛ و نتوانسته از معقولیت #حق_ناحق_بودن دفاع کند؛
و البته پذیرش #حکم_اخلاقی ِ مدارا، نیاز به چنین تکلفاتی ندارد و به دو روش برای دفاع عقلی از حکم اخلاقی مدارا اشاره میشود.
🖊 #حسین_سوزنچی
@souzanchi
اسلام، اخلاق و همجنسگرایی- نقدی بر آرش نراقی.pdf
1.18M
#آرش_نراقی در چند مقاله به دفاع از #همجنسگرایی پرداخته
و معتقد است:
اجازه دادن به رواج رفتارهای همجنسگرایانه، نهتنها به لحاظ اخلاقی موجه میباشد❗️
بلکه یک #مسلمان باید بکوشد که درک خود از قرآن را به طوری شکل دهد که با به رسمیت شناختن رفتارهای #همجنسگرایانه سازگار باشد‼️
📝در مقاله ضمیمه با عنوان #اسلام_اخلاق_و_همجنسگرایی
پس از تفکیک بین
🔻 #رفتار_همجنسگرایانه (یا همان #لواط )
با
🔻 #گرایش و #هویتی به نام #همجنسگرایی
مدعای آقای نراقی در دو فراز بررسی میشود:
1⃣ تحلیل بروندینی ادله #موافق و #مخالف همجنسگرایی
2⃣ نقد و بررسی نظرات وی درباره نگاه #قرآن کریم به این مساله
🖊 #حسین_سوزنچی
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا في بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نُريدُ»
مردمی که برای انجام عمل لواط به خانه حضرت لوط هجوم آورده بودند، در همان حالی که مطالبه میکردند که میهمانانش را در اختیار آنان قرار دهد، در قبال پیشنهاد حضرت لوط برای ازدواج با دخترانش، ژست مدعیان #حقوق_بشر به خود گرفتند و گفتند: ما در مورد دخترانت حقی نداریم‼️
📝نکته تخصصی #انسانشناسی (#حق و #لیبرالیسم )
لیبرالیسم مهمترین حق بشر را #حق_آزادی میداند؛ و معتقد است:
"انسان چون حق آزادی دارد، پس هیچکس نباید مانع #آزادی وی شود"
یعنی
⛔️کسی حق ندارد مانع شود که دیگران کاری را که از نظر او نارواست انجام دهند.
این مبنا، یکی از مهمترین مبانی کسانی است که از آزادی لواط و همجنسگرایی دفاع میکنند.
در واقع، سخن آنان این است که:
🤔 "شاید از نظر شما #همجنسگرایی و روابط همجنسگرایانه ناپسند باشد اما این نظر شخصی شماست و اگر دو نفر خودشان به انجام چنین عملی راضی باشند ربطی به شما ندارد و آنان حق دارند آن گونه که خودشان میپسندند زندگی کنند؛ و شما حق ندارید مانع آنان شوید."
به نظر میرسد که #قوم_لوط نیز چنین موضعی داشتند❗️
زیرا
🔻از طرفی بر روابط همجنسگرایانه اصرار میورزیدند
🔻و از طرف دیگر، از حق نداشتن در موارد دیگر سخن میگویند.
🤔اما سوال مهمی که لیبرالیسم را به چالش میکشد این است که اساساً چرا برای #انسان «حق آزادی» قائلند؟
اگر صرف #موجود_زنده بودن، چنین حقی میآورد، چرا این حق را برای حیوانات و گیاهان قبول ندارند و بسادگی به خود #حق میدهند که نهتنها آزادی آنها را محدود کنند، بلکه مانع روال طبیعیِ حیات آنان شوند و آنان را کاملا مطابق با سلیقه خود و برای خورده شدن پرورش دهند⁉️
پس برای سخن گفتن از «حقوق بشر» چارهای ندارند جز اینکه بپذیرند که انسان یک #کرامت و ویژگیِ خاصی دارد؛ و #انسانیت است که این ارزش را به انسان میدهد نه صرفِ این #وضعیت_بیولوژیک .
♦️اگر چنین است باید دید که
🔺آن ویژگی چیست؛
🔺و آنگاه تنها چیزی را میتوان به عنوان «حق انسان» محترم شمرد که برخاسته ویا در راستای آن ویژگی باشد؛
ویا دست کم در جهتِ خلافِ آن ویژگی نباشد.
❌آن کرامت، هرچه باشد، صرفِ #آزاد_بودن (به معنای هر کاری دلش میخواهد، اگر توانش را دارد انجام دهد) نیست؛ چون این را حیوانات هم دارند؛ و از این جهت تفاوتی بین این دو نیست.
💢شاید بگویند #اختیار است که چنین کرامتی را ایجاد کرده است.
🤔این میتواند سخن صحیحی است، به شرطی که #اختیار را فراتر از #میل که در حیوانات هم هست، بدانیم:
@Yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
👆ادامه توضیح معنای صحیح #حق_آزادی👇
💢 آن معنای از #اختیار که #انسان را برتر از #حیوان ، و بلکه برتر از #فرشته میکند این است که پیش رویش برای انجام کارهایی که #عقل او تشخیص میدهد خوب است یا بد است، باز است؛ و با عقل خود، میتواند آنچه خوب تشخیص داده، ولو #خلاف_میل ویا #خلاف_اقتضائات_محیط او باشد، عمل کند. 💢
به تعبیر دیگر،
#اختیار زمانی رنگ و بوی فراتر از میل حیوانی مییابد که به نحوی با #تعالی انسان و #تشخیص آگاهانه، و آنگاه #انتخاب این تعالی گره بخورد: یعنی
🔺هم تعالیای برای انسان در کار باشد (برخلاف حیوانات) و
🔺هم امکان تشخیص و در عین حال عمل نکردن به اقتضای آن تعالی در کار باشد (برخلاف فرشتگان)،
🔺آنگاه وی تعالیای را که تشخیص داده، ولو برخلاف میلش باشد، ترجیح دهد.
از این رو،
اگر انسان از این اختیارش سوء استفاده کند، از حیوانات پستتر میشود (اعراف/ 179 و فرقان/44 ) ❗️
و این صرفاً یک مدعای دروندینی نیست؛
🤔همگان میفهمند که انسانی همچون صدام که برای لذت و جاهطلبی خویش براحتی دست به شکنجه کردن و یا کشتار هزاران بیگناه میزند، از حیوان پستتر است.
💠همین امر موجب میشود که برترین حق انسان، نه #حق_آزادی ، بلکه #حق_رشد_کردن باشد؛
البته از آنجا که #رشد حقیقی غالبا در جایی حاصل میشود که شخص #آگاهانه و #آزادانه دست به انتخاب بزند، #حق_آزادی نیز پیدا میکند؛
اما این «حق آزادی» تنها در سایه معنای «رشد» موجه است؛
از این رو،
خود این #حق_آزادی به معنای #حق_داشتن و #مُحِق_بودن در انجام کارهای دلخواه (ولو خلاف تعالی وی باشد) نیست؛ تا بتوان از آن اموری همچون #حق_لواط را نتیجه گرفت؛
بلکه:
⭕️«حق آزادی» اگر مبتنی بر کرامت انسان است، صرفاً به معنای #مجاز_بودن برای ارتکاب #اشتباه است⭕️
یعنی
♦️اگر در انتخاب خود #اشتباه کرد، به خاطر این اشتباهش #مؤاخذه نمیشود؛
🔻نه اینکه #ثمره_اشتباه او، امر حق و روا قلمداد شود؛ واین اشتباه، #حق_ویژهای برای او پدید آوَرَد❗️
🔻و نه اینکه اجازه #جرم و #گناه (یعنی عملی که میداند نارواست و جهل نداشته، تا کارش مصداق «اشتباه» محسوب شود) داشته باشند❗️
🔻و حتی نه اینکه اگر اشتباهشان در عمل عوارض سوئی داشت، در قبال آن #عوارض_سوء مسئولیتی نداشته باشند❗️(شبیه جایی که کسی بدون تخطی از قوانین و صرفاً به خاطر اشتباه در رانندگی تصادف میکند و به شخص دیگری خسارت وارد میآورد؛ او گناه نکرده و جُرمی مرتکب نشده، اما موظف است خسارت وارده را جبران کند.)
#همجنسگرایی
#آزادی
#حقوق_بشر
@Yekaye
حسین سوزنچی
⭕️مناظراتی درباره ازدواج سفید، اسلام و همجنسگرایی، ارتداد و آزادی، حجاب، دین و اخلاق ✅بازرگان،جوادی
اسلام، اخلاق و حقوق جنسی.ppsx
288K
✅ فایل Powepoint بحث ارائه شده در درسگفتگوی «دین، اخلاق، و حقوق جنسی»
ارائه شده در روز پنجشنبه 20 دیماه 1397
#حسین_سوزنچی
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
.
✅جمعبندی داستان قوم لوط در سوره هود
1⃣ خداوند در سوره هود، داستان قوم لوط و عذاب آنان را از دل داستان حضرت ابراهیم ع و بشارتی که فرشتگان برای او بردند، آغاز کرد.
🤔جالب اینجاست که با اینکه در این سوره داستانهای پیامبران متعددی و درگیریهای آنان با مردمان و حاکمان زمانهشان آمده (نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و موسی علیهمالسلام) اما از حکایت درگیری حضرت ابراهیم ع با نمرود سخنی گفته نشده؛
و گویی این حکایت حضرت ابراهیم هم به عنوان مدخلی برای حکایت حضرت لوط قرار گرفته است:
فرشتگان درست است که بشارتی برای حضرت ابراهیم ع میآورند اما برنامه اصلیشان عذاب کردن قوم لوط است؛
چنانکه در هنگام معرفی خود به حضرت ابراهیم ع مساله فرستاده شدنشان برای قوم لوط را مطرح میکنند؛ و بعد از آن است که بشارتی هم به او میدهند.🤔
این طرز بیان واقعه، موید آن احادیثی است که تاکید میکند که این بشارت، به خاطر تسلی دادن حضرت ابراهیم ع در مورد عذابی بود که بر قوم لوط فرستاد:
عجیب است:
یک پیامبر اولواالعزم که از در آتش افتادن توسط نمرودیان باکی نداشت بقدری از عذاب شدن یک قوم ناراحت میشود که خداوند قبل از نزول عذاب، ابتدا همان فرشتگان نازلکننده عذابش را با مژدگانی بزرگی برای تسلی خاطر او میفرستد❗️
و تعبیر « يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ: او با ما در مورد قوم لوط مجادله میکند» نیز موید دیگری برای صحت این روایات است؛
و جالب اینجاست که اگرچه تعبیر «با ما مجادله میکند» نوعی عتابآلود است؛ اما بلافاصله با سه مدح «حلیم» و «أواب» و «منیب» ابراهیم ع را توصیف میکند، تا مخاطب گمان نکند آن مخالفت حضرت ابراهیم یک دلسوزی غیرمنطقی است (دلسوزیای که خداوند در هنگام اجرای مورد مجازات زناکاران، نسبت به وقوع آن هشدار میدهد و افراد را از چنان دلسوزی هایی برحذر میدارد؛ نور/2)
🔹پس،
این ناراحتی حضرت ابراهیم ع به هیچ عنوان به معنای یک تاثر عاطفیِ صرف ویا راضی بودنِ وی به عمل آنان نیست؛
چنانکه نهتنها در بسیاری از روایات (هم در احادیث اسلامی؛ و هم در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان) خود حضرت ابراهیم ع حضرت لوط ع را به وحی الهی برای برحذر داشتن آن قوم می فرستد، بلکه در متن مجادلهای که بین او و فرشتگان روایت شده، محور بحثهای وی، مطرح کردن احتمال حضور معدود افرادی از مومنان در آن شهر بوده است؛ که آنها را بهانه میکرده که خدا عذاب را بر آن قوم نازل نکند؛ یعنی او میدانسته که اگر عذاب هم برداشته میشود تنها و تنها به خاطر وجود مومنان میتواند باشد، وگرنه اگر فقط به عمل آنان توجه شود، چارهای جز عذاب نیست.
در واقع،
در این حکایت،
🔺از سویی با بشارتی به حضرت ابراهیم درباره فرزندانی صالح، و دلنگرانی حضرت ابراهیم از این عذابی که قرار است نازل شود آغاز میشود؛
🔻و از سوی دیگر، در مقام حکایت کردن عذابی شدید برای یک قوم است (نهتنها شهرشان را زیر و رو کردند؛ بلکه با سنگهای نشانهداری آنان را سنگباران هم نمودند).
🤔اگر توجه کنیم که شروع این سوره با این نکته است که پیامبر ص مامور میشود خود را به عنوان انذاردهنده و بشارتدهنده معرفی کند و قرآن کریم در همان ابتدا از مشکلات فراوانی که پیش پای او میگذارند خبر میدهد و از اینجا وارد داستان پیامبران گذشته میشودY
آنگاه شاید میخواهد نشان دهد که موضعگیری مومنانی که قصد دارند پیام خدا را به دیگران ابلاغ کند، در مواجهه با یک پدیده انحرافی چهاندازه پیچیده است‼️
از سویی نمیخواهند گناه – گناهی که بیش از هر چیز و هرکس به خود گناهکاران لطمه میزند – در جامعه باقی بماند؛
و از طرف دیگر، وقتی که میبینند تنها راه برطرف شدن آن گناه این است که هستی گناهکاران بر باد رود، ناراحت میشوند.
💢شاید مهمترین پیام این آیات آن است که
🔸هم گناه بودن گناه را خیلی جدی بگیریم؛
🔸و هم تمام همّ و غم خود را برای اینکه گناهکاران از گناهشان منصرف شوند صرف کنیم؛
🔸و البته اگر نهایتا سعیمان به نتیجه نرسید، مجازات الهی برای گناهکاران را نیز جدی بشمریم.
#همجنسگرایی
#قوم_لوط
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ مقایسه مفاد بشارت و عذابی که در این واقعه مد نظر قرار گرفته نیز قابل تامل است:
🔺بشارت به فرزندانی صالح است (که فرزند، محصول خانواده و روابط جنسی زن و شوهر است)؛
🔻و عذاب، عذاب قومی است که عمل مهمشان لواط بوده (یعنی روابط جنسی بین مردان – و به تبع آنها بین خود زنان).
🎴در واقع مفاد بشارت و عذاب هر دو به نحوی به مساله رابطه جنسی برمیگردد؛
🤔و چهبسا خداوند میخواهد با این تعبیر به ما بفهماند که اگر لواط ممنوع میشود دقیقا به خاطر حفظ خانواده و بقای نسل صالح است؛
همان چیزی که امروز هم در جهان مشاهده میکنیم:
🔻با اینکه موج همجنسگرایی در حدود دو دهه است کشورهای غربی را فرا گرفته،
🔺اما همزمان با شروع آن موج، موج #مدافعان_خانواده نیز در مقابل #همجنسگرایان قد علم کردهاند و با گذر زمان، موج دوم که در عمق فطرت انسانها ریشه دارد کمکم به آگاهیهایی میرسد که بر موج اول غلبه خواهد کرد؛ شکلگیری موسساتی مانند شورای عالی خانواده در آمریکا (که هدف اصلیاش حمایت از #خانواده است و در عین حال محور مهم فعالیتهایش مبارزه با #همجنسگرایی است
( قبلا مقالهای از آقای پیتر اسپریجگ از این موسسه اشاره شد:
http://www.souzanchi.ir/debating-homosexuality-a-report/
https://eitaa.com/souzanchi/466)
و یا راهپیماییهای عظیم خانواده گرایان علیه قوانین مدافع همجنسگرایان (مانند تظاهراتهای چند صدهزارنفریای که هم در واشنگتن و هم در فرانسه پیش از رسمی شدن قانون ازدواج #همجنسگرایان برپا شد و البته برخلاف تجمعات همجنسگرایان خبرش چندان پوشش رسانهای داده نشد)
شواهدی بر این مدعاست.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ چنانکه اشاره شد خداوند حکایت عذاب قوم لوط را با بشارتی به حضرت ابراهیم ع آغاز کرد؛
https://eitaa.com/yekaye/4182
این در حالی است که در همین سوره از عذاب قوم نوح، قوم عاد، قوم ثمود، قوم مدین و فرعونیان سخن گفت و هیچ بشارت و دلداریای هم به کسی نداد.
این تفاوت چه توجیهی دارد⁉️
چرا دلسوزیای برای قوم لوط مطرح شده که خداوند چهبسا با بشارتی به حضرت ابراهیم ع آن را جبران میکند ، اما برای بقیه چنین دلسوزیای نیست و خداوند با قاطعیت از عذاب آنان سخن میگوید⁉️
شاید یک علت اساسی این باشد که تمامی آن اقوام در اصل توحید مشکل داشتند و شروع دعوت پیامبران هریک از این اقوام با دعوت به توحید است (هود/26 و 50 و 61 و 84)
(البته در مورد فرعونیان نیز به این اشاره نشده، هرچند در جاهای دیگر قرآن مشرک بودن قوم او و حتی ادعای الوهیت خود فرعون مورد توجه قرار گرفته است).
در واقع،
🤔انسان از آن جهت ارزشمند است که خلیفة الله است
و اگر کسی نسبت خود با الله را نادیده بگیرد، انسان بودنِ خود را انکار کرده و دیگر تفاوت چندانی با حیوان ندارد.
(این سخن به هیچ عنوان از باب توهین نیست، بلکه توجه دادن به این واقعیت است که اگر انسان نسبت ویژهای با الله نداشته باشد، چرا باید برای او حقوق و احترامی قائل شویم که برای سایر موجودات زنده (حیوانات و گیاهان)اصلا چنین حقوق و احترامی قبول نداریم؟!)
آنگاه،
🤔شاید تفاوت قوم لوط با بقیه اقوام در این بوده، که آنان اساساً در مسیر توحید نبودند و از این رو عذاب شدنشان جای ناراحتی ندارد؛
اما از اینکه حضرت لوط حتی یکبار آنان را به توحید دعوت نکرده چهبسا بتوان نتیجه گرفت که قوم لوط مشرک نبودند، با این حال، به گناهی گرفتار شدند که بقدری پلید بود که آنان را شایسته عذاب کرد؛ ولی بر چنین قومی با چنان سابقهای تاسف خوردن سزاوار است.
#همجنسگرایی
#قوم_لوط
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣ عمل شنیع #لواط و رفتارهای #همجنسگرایانه در طول هزاران سال گذشته، کم و بیش در میان جوامع مختلف مشاهده میشده است؛
اما ظاهرا تا پیش از چند دهه اخیر قوم لوط تنها جامعهای در جهان بودهاند که انجام این عمل به عنوان یک امر کاملا عادی و متداول و علنی در میان آنان رایج بوده است، چنانکه خداوند وقتی از هجوم آنان به خانه لوط سخن میگوید بر این مطلب (عادی بودن این عمل در آنان) تاکید میکند (هود/78).
💢در طول تاریخ، افراد و جماعات مختلفی به گناهان مختلفی گرفتار بودهاند،
اما نه چنین علنی و عادی، تا حدی که آن فرد خداجویی که آنان را از این کار برحذر می دارد را به اخراج از شهر تهدید کنند و براحتی حق هرگونه جسارتی به وی را به خود بدهند❗️
شاید این امر بوده که موجب گردیده است که با اینکه احتمالا مشکل شرک نداشته باشند، این چنین مورد مواخذه و عذاب الهی قرار گیرند.
🤔آیا نظام سرمایهداری امروز و کسانی که در مسیر عادیسازی این عمل شنیع قدم برمیدارند همین مسیر را نمیپیماید⁉️
و آیا چنان عاقبتی در انتظار آنان نخواهد بود⁉️
#همجنسگرایی
#قوم_لوط
@Yekaye
حجاب از زوایای مختلف-انسانشناسی، حقوقی، اجبار و... 971104.mp3
36.22M
سخنرانی در دوره آموزشی #حجاب و #عفاف درباره حجاب از منظر #انسانشناسی و حقوقی و تاملی درباره مغالطه #حجاب_اجباری
پنجشنبه 5 بهمن 1397
🚫از اشتباهات افراد در فهم پدیده حجاب آن است که در این پدیده، سه زاویه #تعبدی (#محدوده_شرعی پوشش)، #محتوایی (#عفت ) و #هویتی (#نماد مسلمانی) را تفکیک نمیکنند؛ بحثها با هم خلط میشود و امکان سوءاستفاده مهیا می گردد.
از این رو، در فایل ضمیمه،
🔸ابتدا از موضع انسانشناسی (آنتروپولوژی) نکاتی درباره مساله پوشش ( وبه تبع آن، مساله حجاب) مطرح شد؛
🔸سپس صورت مساله به لحاظ حقوقی بیان شد و نشان داده شد که اساساً تعبیر «حجاب اجباری» مفهومی است که ما را در میدان بازی رقیب قرار میدهد و باخت را قطعی میکند؛
و چگونه
🔹اولا باید بحث را به افق بحث «قانون» کشاند
🔹و ثانیا چگونه با تفکیک حوزههای بحث، می توان نشان داد که «شبهات ناظر به حجاب» اصلا شبهه جدیای نیست و بیشتر با فضای تبلیغاتی به یک شبهه تبدیل شده است.
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «وَ لَيالٍ عَشْرٍ»
بعضی از ایام از قداست ویژهای برخوردار است. (تفسیر نور، ج10، ص472) تا حدی که خداوند بدان سوگند میخورد.
🌐نکته تخصصی #جهانشناسی و #انسانشناسی
اگرچه در نگاه عادی ما آمدن شب و روز و گذر ایام صرفا یک پدیده مادی است که از گردش زمین به دور خورشید و به دور خودش حاصل میشود و گردش ماه نیز از این جهت خصوصیت خاصی ندارد و تفاوت ایام سال را صرفا بر اساس نسبت فیزیکیای که بین زمین و خورشید است میفهمیم؛ اما تاملی در آیات و روایات، و تکالیفی که به تناسب ایام بر دوش انسان قرار داده شده، نشان می دهد که ظاهرا مطلب بدین سادگی نیست❗️
در این آیه و بسیاری از آیات دیگر، زمانهای خاصی دارای اهمیت ویژه قلمداد شدهاند، که این اهمیت نیز صرفاً در گروی نسبت بین زمین و خورشید نیست؛ بلکه در درجه اول، با گردش ماه به دور زمین، این نسبت معلوم میشود تا با گردش زمین به دور خورشید.
(شب قدر، ماه رمضان، دههای از ماه ذیالحجه، عید قربان، عید فطر، و ...؛ همگی با #ماه_قمری محاسبه میشوند، نه با #سال_شمسی)
بله،
میتوان بسادگی گفت که اینکه ماه #قمری را معیار محاسبه ایام قرار دهیم یا سال #شمسی، صرفاً یک قرارداد است و «صرفاً» چون قرآن در میان قومی نازل شده که آنها ایام سال را با ماههای قمری میشناختند، احکام شریعت خود را بر همان ماهها منطبق کرده است.
🤔اما در این مدعا، هیچ دلیلی برای این «صرفاً» اقامه شده است⁉️
بله، خداوند احکامش را متناسب با مخاطب نازل میکند، یعنی چنان نازل میکند که مخاطب بفهمد و بتواند عمل کند،
اما آیا مخاطب اسلام فقط مردم شبه جزیره حجاز بودهاند یا کل انسانها؟
آیا خداوند قبل از اینکه #شریعت خود (آن هم شریعتی که قرار است برای همه زمانها و همه مکانها باشد) نازل کند، نمیدانست که محاسبات مردم مناطق مختلف بر اساس چه معیاری است؟
آیا این احتمال نیست که خداوندی که به همه چیز عالم است شریعت خود را در جایی نازل کند که معیار محاسباتی آنها عملا با معیاری که در متن #واقعیت_معنوی عالم منطبق است؟!
نکته دیگر اینکه اساساً آیا «زمان مطلق»ی هست که ما در آن واقع شدهایم؟
یا زمان هرکس به ازای خویش است؟
و یا #زمان حقیقی ترکیبی از وضعیت فیزیکی و نسبت انسانها (بویژه انسان خلیفة الله) با زمانهای فیزیکی است؟ آیا محتمل نیست که هم یک زمان مجزا از آدمیان در کار باشد (که مثلا با نسبتهای بین زمین و ماه و خورشید محاسبه میشود) و هم این زمان، یک نسبت واقعی با انسانهایی که در آن واقعاند دارد، و درهم تاثیر میگذارند.
🤔یکبار دیگر بیندیشیم:
آیا زمانهای مختلف، تنها تفاوتشان در نسبتهای فیزیکی و قراردادیِ ماست، یا محتمل است که نسبتهای معنویای نیز در پارهای از زمانها و بین انسانها و زمانها در کار باشد، که ما بیخبریم⁉️
(شبیه همین مطلب در مورد «مکان»ها قابل طرح است. آیا مکانی مانند «کعبه» که مقدس است، «صرفاً» بعد از اینکه کعبه بنا شد مقدس گردیده، یا اینکه اساساً آن #مکان موضوعیتی داشته که کعبه را در همانجا بنا کردند؛ و یا اینکه هر دو مطلب صحیح است: یعنی هم موضوعیتی داشته، و هم با بناگذاری کعبه در آنجا موضوعیت اضافهای پیدا کرده است)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣ «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ»
در بحث از آیه 2
🔖(جلسه 873، تدبر1.ج http://yekaye.ir/al-fajr-89-02/ )
اشاره شد که «فجر» میتواند در معنای کسی که ظلمت را میشکافد و نور را در عالم میگستراند (پیامبر اکرم ص یا امام مهدی ع) به کار رود، و در همین راستا «شب» را درباره دوره بقیه ائمه اطهار (از امام حسن مجتبی تا امام حسن عسکری) به کار بردهاند، بر همین اساس، «شب هنگامی که سپری میشود» اشاره است به زوال حکومتهای غیرالهی که نویدبخش ظهور امام زمان ع است.
🔖(حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/4264)
📝نکته تخصصی #تفسیری
قبلا بارها به اینکه با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در معانی متعدد، معانی متعددی برای یک آیه مطرح شد.
💢اکنون به یک قاعده مهم اشاره میشود:💢
هرگاه آیهای بر اساس یک مبنای خاص معنا میشود آیات دیگر هم در همان راستا باید معنا شود و نباید بین دو فضای معنایی خلط کرد.
در واقع،
قاعده فوق به معنای هرج و مرج در معانی آیات نیست؛ بلکه شبیه یک نظام اصل موضوعی است:
اگر یک مطلب به عنوان اصل موضوع پذیرفته شود بقیه آن نظام نیز بر اساس همان اصل موضوع پیش میرود.
مثلا اگر «فجر» به معنای شکفتن عرصه جهالت و ظلم با نور نبوت یا امامت گرفته شود، لیالی عشر هم به امامانی که از دسترس دور شدند اطلاق میگردد؛ و سپری شدن شب هم به پایان دوره عدم دسترسی؛ و ... .
و بر همین اساس،
گاه تا پایان سوره میتوان به فهم مذکور ادامه داد (البته اگر قرینه خاصی بر توقف آن معنا در کار نباشد) و پذیرش این فهم، منافاتی با معانی دیگری که بدون این اصل موضوع در فهم آیات به دست میآید ندارد.
🌐با این مبنا بخوبی میتوان تمامی تفاسیر متعددی که از اهل بیت برای برخی آیات ارائه شده (در صورت اطمینان از صدور آن از معصوم) پذیرفت.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «الَّتي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ»
عاد شهری ساختهبودند با ستونهای بلند که از شکوه و عظمت نظیرش در جهان نبوده است؛
با این حال وقتی عذاب خداوند نازل شد، کسی نتوانست آن جلال و جبروت دنیوی نتوانست آنان را حفظ کند، و با یک عذاب، ظرف مدت کوتاهی همه چیزشان بر باد رفت.
🌐تطبیق بر روز
در ذهن بسیاری از مردمان این زمان، #تمدن_مدرن در جهان بینظیر است؛ و بقدری به برتر بودن امروز بر تمام زمانهای گذشته خو گرفتهایم که حکایت #بهشت_شداد (که در ادامه خواهد آمد) برای ما باورنکردنی و همچون افسانه مینماید. البته نقل آن یک نقل تاریخی (و نه حدیث از معصوم) است که اعتبارش همانند همه نقلهای تاریخی است؛
اما هرچه باشد خداوند بصراحت میفرماید که نظیرش در سرزمینها آفریده نشد؛
بویژه اگر توجه کنیم که شداد را جزء افرادی دانستهاند که هم عمری طولانی داشته و هم شرق تا غرب زمین را فتح کرده است، ایجاد چنان بهشتی باورپذیرتر میشود.
اگر خداوند چنان جلال و جبروتی را با نزول عذاب خویش براحتی از بین برد که اثری از آن امروز باقی نمانده تا حدی که عدهای آن را افسانه میپندارند، اگر اراده کند این تمدن عظیم مدرن را هم به طرفةالعینی زیر و رو میکند که آیندگان این را همچون افسانهای بیش ندانند.
از این روست که کسی که به قرآن ایمان داشته باشد، نهتنها از #آمریکا و تمام ابرقدرتهای اقتصادی و نظامی دنیا اندک هراسی به دل راه نمیدهد، بلکه ظهور امام زمان ع و غلبه او بر تمامی شیاطین عالَم را کاملا امری شدنی میداند و میپذیرد که ممکن است این #انقلاب_اسلامی ما مقدمه وقوع آن واقعه عظیم باشد.
🌷ایام الله #دهه_فجر مبارک باد🌷
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
خدا در دنیا به انسان اختیار داده است که خودش راه سعادت خود را بپیماید؛ و نهتنها اختیار داده، بلکه راه بدی و شقاوت را هم برای او باز گذاشته است؛ گاه بقدری افراد در بدی و تقلب و ظلم به دیگران غوطهور میشوند که گویی کار از دست خدا خارج شده است؛ اما کسی که مومن باشد میداند که چنین نیست؛ خداوند در کمین تمامی ظالمان و گناهکاران است و این مهلتی که داده، به هیچ عنوان به معنای بیاعتنایی به ظلم و گناه آنان نیست.
(حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/4387)
💠ثمره #اخلاقی
اگر کسی به در کمین بودن خداوند ایمان آورد، حتی اگر تمامی موقعیتهای دنیوی برای سوءاستفاده مهیا باشد، و بر اساس ظواهر دنیا کسی نتواند مچ او را بگیرد، باز هم به هیچ عنوان به تخطی از دستورات خدا اقدام نخواهد کرد.
🤔آیا ما این آیه را باور داریم؟
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
چرا از تعبیر «ربک» استفاده کرد، نه تعابیری مانند منتقم یا جبار. با استفاده از این تعبیر چه نکته خاصی را میخواهد بگوید؟
🍃الف. [با توجه به حرف «ک»،] تلویحاً اشاره کند که سنت عذاب، که ناشی از در مرصاد بودن خداوند است، همان طور که در آن امتهای درگذشته پیاده شد، در امت تو (پیامبر اکرم ص) هم جاری است. (المیزان، ج20، ص282)
🍃ب. با توجه به تعبیر «رب»، نشان داده شده که در مرصاد بودن خداوند هم در راستای ربوبیت او است، نه اینکه صرفاً جنبه مچگیری و ... داشته باشد. یعنی تحقق ربوبیت کامل الهی، برای موجودی که خداوند به او اختیار داده است، این نیست که او را کاملا به حال خود رها کند و کاری به کار او نداشته باشد؛ بلکه همان ربّی که به انسان اختیار داده، در کمین او هم نشسته است که اگر از اختیار خود سوء استفاده کند، او را مجازات نماید.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
یکی از اشتباهات دنیای #مدرن (مشخصاً: #لیبرالیسم ) این است که به بهانه اختیار داشتن، مهمترین #حق خود را #حق_آزادی قلمداد میکنند؛ در حالی که قبلا به تفصیل بیان شد که این ادعا ناشی از خلط امر تکوینی و امر قراردادی و تشریعی است.
🔖(جلسه 863، تدبرهای 2 و 3 http://yekaye.ir/hood-11-76/)
اکنون می افزاییم که اساساً اقتضای ربوبیت خداوند برای موجود مختار، نهتنها رها کردن او به حال خود و #آزادی_مطلق او نیست، بلکه اقتضای ربوبیت خداوند این است که در عین حال که به او #اختیار و #آزادی داده، مراقب رفتارهای او باشد و در صورت لزوم، او را عذاب کند❗️
در واقع،
هدف از دادن #اختیار، صرفا #دادن_اختیار نبوده، بلکه این بوده که با این اختیار خودش راه سعادت و کمال را برگزیند؛
پس برای اینکه او اختیار خود را در مسیر درست قرار دهد، نمیتوان صرفاً به پاداش نیکو دادن به کسانی که مسیر درست را انتخب میکنند بسنده کرد، بلکه باید مواخذه و عذابی هم در کار باشد تا افراد، علاوه بر تشویق به رفتن در مسیر حق، نرفتن در مسیر باطل را هم جدی بگیرند.
🍃ج. ...
@Yekaye