یک آیه در روز
869) 📖فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيل
.
2⃣«فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها»
مقصود از تعبیر «عالیِ آن را سافلِ آن قرار دادیم» چیست؟
🍃الف. همین تعبیر زیر و رو کردن؛ یعنی وقتی خدا بخواهد عذاب کند، شهری [یا شهرهایی] را زیر و رو میکند و هیچکس را یارای مقاومت نیست.
🍃ب. كيفر كسانى كه فطرت انسانى را واژگون مىكنند آن است كه شهر بر سرشان واژگون شود.
📚(تفسير نور، ج4، ص104)
🍃ج. یعنی کسانی که در ظاهر علو و برتریای داشتند اسفل و حقیر و پست شدند و بالعکس؛ یعنی آن مردمانی که قدرتمند بودند به زیر کشیده شدند.
🍃د. شدت عذاب و درهمریختن شهر به حدی بود که مناطق مرتفع (کوهها و تپهها) به مناطق زیردست (درهها و ...) تبدیل شد.
🍃ه. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
869) 📖فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيل
.
3⃣ «فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ»
چرا صرفاً به اینکه بفرماید «زیر و رویش کردیم» بسنده نکرد و از سنگباران آنجا نیز خبر داد؟
🍃الف. شاید میخواهد به نحوی به فلسفه یکی از مجازاتهای اسلامی برای افرادی که مرتکب لواط (رفتار جنسی با همجنس) میشوند اشاره کند؛ یعنی اگر فرد همجنسباز سنگسار میشود، از باب همان عذابی است که بر قوم لوط نازل شد.
🍃ب. ممکن است زیر و رو کردن، عذاب خود شهر باشد، و سنگباران عذاب کسانی که در شهر نبودهاند
📚 (به نقل از الميزان، ج10، ص344)
و موید این برداشت آن روایاتی است که میگوید زن لوط همراه آنان از شهر خارج شد اما بعد از اظهار همدلی با آن قوم، سنگی از آن سنگها آمد و او را به هلاکت رساند.
🍃ج. شاید از باب تغلیظ و تشدید در عقوبت بوده باشد؛ یعنی ابتدا زیر و رو کرد و بعد همانجا را سنگباران نمود.
📚(به نقل از الميزان، ج10، ص344)
🍃د. چهبسا میخواهد بر واقعی بودن ماجرا تاکید کند. یعنی با بیان طول و تفصیل و جزئیات واقعه، نشان دهد که گمان نکنید که داستان قوم لوط را صرفاً به عنوان یک داستان ساخته و پرداختهایم.
🍃ه. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
869) 📖فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيل
.
4⃣ «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً»
قدرت الهى مى تواند به جاى باران، سنگباران كند.
📚(تفسير نور، ج4، ص104)
@Yekaye
یک آیه در روز
869) 📖فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيل
.
5⃣ «أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ»
چرا به صرف سنگباران (أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً) بسنده نکرد و به نوع سنگها (از سجیل بودنشان) اشاره کرد؟
و مقصود از «سجیل» چیست؟
🍃الف. معرب «سنگ-گِل» است (ابن عباس و سعید بن جبیر) و میخواسته بدین تعبیر بر صلابت آنها و یخ نبودن آنها تاکید کند تا افراد گمان نکنند که منظور تگرگ و امثال آن میباشد.
📚(مجمع البيان، ج5، ص281)
🍃ب. مقصود «گِل» است (قتاده و عکرمه)؛ و موید این برداشت آیه «لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طينٍ» (ذاریات/33) است که تعبیر «طین» را به جای «سجیل» آورده است.
📚(مجمع البيان، ج5، ص281)
🍃ج. شاید میخواسته غیرمستقیم اشاره کند که اصل سنگها از گِل بوده (حسن بصری)؛ [که در اثر رسوبات و فشارهای لایههای زمین به صورت سنگ درآمده است]
📚(مجمع البيان، ج5، ص281)
🍃د. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
869) 📖فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيل
.
6⃣ «أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ»
مقصود از تعبیر «منضود» چیست؟
🍃الف. اینکه آن سجیل از لایههای متراکمی تشکیل شده و به صورت سنگ درآمده است.
📚(ربیع، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص282)
🍃ب. مقصود متراکم بودن این سنگها در کنار همدیگر است
📚(قتاده، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص282)
🍃ج. پیاپی بودن این باران سنگهاست.
📚(ابنعباس، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص282)
🍃د. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
869) 📖فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيل
.
7⃣ «فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ»
📜حکایت
ابن لهیعه روایت کرده که در حال طواف به دور خانه خدا بودم که به مردی رسیدم که میگفت»: خدایا مرا بیامرز! و گمان نکنم که بیامرزی!
به او گفتم: بنده خدا ! از خدا بترس و این گونه سخن مگو! اگر گناهانت به اندازه قطرههای باران و برگهای درختان باشد و از خداوند طلب مغفرت کنی، خداوند میآمرزد که او آمرزنده و رحیم است.
گفت: بیا تا برایت حکایت خودم را تعریف کنم.
نزد او رفتم و گفت:
ما پنجاه نفر بودیم که همراه با سر [مقدس امام] حسین ع به سوی شام راه افتادیم.
وقتی شب میشد سر را در جعبهای میگذاشتیم و دور آن به میگساری میپرداختیم.
یک شب دوستانم میگساری کردند تا مست شدند ولی من همراهشان ننوشیدم؛ چون تاریکی شب کامل شد رعدی شنیدم و برقی دیدم گویی درهای آسمان باز شد و حضرات آدم و نوح و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق علیهم السلام و پیامبرمان حضرت محمد ص نازل شدند به همراهی جبرئیل و جمعی از فرشتگان؛
پس جبرئیل به آن جعبه نزدیک شد و سر را بیرون آورد و به خود چسباند و آن را بوسید و همگی آن پیامبران چنین کردند و پیامبر ص بر سر حسین ع گریست و پیامبران او را تعزیت میگفتند.
جبرئیل به او گفت: محمد! همانا خداوند تبارک و تعالی به من دستور داده تا امر تو را در خصوص امتت اطاعت کنم! اگر به من دستور دهی، زلزلهای در زمین برای آنان درافکنم و آن را زیر و رو کنم آن گونه که با قوم لوط چنین کردم.
پیامبر ص فرمود: نه جبرئیل! مرا با آنان در پیشگاه خداوند روز قیامت توقفی خواهد بود.
سپس فرشتگان به سوی ما آمدند که ما را به هلاکت برساتنند؛ من گفتم: الامان؛ الامان؛ یا رسول الله!
و حضرت فرمود: برو که خداوند تو را نیامرزد!
📚اللهوف على قتلى الطفوف، ص172-173
@Yekaye
870) 📖 مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمينَ بِبَعيدٍ 📖
💢ترجمه
[سنگهایی] نشانهدار نزد پروردگارت؛ و آن از ظالمان اصلا دور نیست.
سوره هود (11) آیه 83
1397/10/26
9 جمادیالاولی 1440
@Yekaye
🔹مُسَوَّمَةً
▪️ماده «سوم» در اصل دلالت دارد بر طلب کردن چیزی
📚(معجم مقاييس اللغه، ج3، ص118).
▫️به تعبیر دیگر، معنای اصلی آن به دنبال چیزی رفتن است و در آن دو معنای «رفتن» و «درصدد چیزی بودن» لحاظ شده است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص438)
▫️کاربرد آن برای به چرا بردن چارپایان بسیار رایج است (هُوَ الَّذي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فيهِ تُسيمُونَ» (نحل/10) و به چارپایانی که برای چریدن در صحرا رها شدهاند «مسومة» گویند: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ ... وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ» (آل عمران/14)
📚(معجم مقاييس اللغه، ج3، ص118)
▪️بر اساس این تحلیل، کلمه «سومة» به معنای علامتی که بر چیزی میگذارند - و «سیما» هم از همین تعبیر گرفته شده است (تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ، بقره/273؛ سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ، فتح/29) – بنوعی خروج از معنای اصلی «سوم» است
📚(معجم مقاييس اللغه، ج3، ص118)
▪️در مقابل، برخی اصل این ماده را از همین کلمه «سیما» به معنای علامت دانستهاند و گفتهاند «سائمه» (چهارپایی که به چرا برده میشود) و «مسومة» هم از همین گرفته شده؛ و وجه تسمیهاش این بوده که شترهایی که برای چرا میبردهاند در مرتع با شترهای دیگر اشتباه میشده و به همین جهت بر آنها علامتی مینهادند که متمایز گردند و لذا آنها را «مسومة» میخواندند
📚(مجمع البيان، ج5، ص278)
▫️و در این معنا تعبیر «مسومه» به معنای «علامتگذاری شده» میباشد، که نشان از مرغوبیت شیء دارد؛ به تعبیر امروزیها: مارکدار است! در همین راستا، برخی اصل معنای این ماده را «چیزی را در معرض چیز دیگر قرار دادن» دانستهاند که هم در مورد «سیما» (به معنای علامت) درست درمیآید، و هم در مورد «سائمة» که حیوانی است که به چراگاه میبرند و مرتع را در معرض استفاده وی قرار میدهند.
📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج5، ص336)
▪️حتی وقتی وصف «مُسَوّم» برای فرشتگان هم به کار میرود (يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ؛ آلعمران/125) هر دو احتمال مطرح شده است:
▫️اگر از سیما و علامت گرفته شده، در صورتی که قرائت اسم مفعولی از این کلمه (مُسَوَّمین) را در نظر بگیریم، به معنای «علامتدار» میباشد؛ یعنی فرشتگانی که نشانه خاصی داشتند و ویژه بودند؛ و در قرائت اسم فاعلی (مُسَوَّمین) به معنای «علامتگذار» میباشد؛ یعنی بر خود یا بر دشمن یا .. علامت میگذاشتند؛
▫️و در حالتی که از معنای فرستادن و رها کردن مشتق شده باشد، آنگاه یعنی فرشتگانی که خداوند آنان را برای نابودی دشمنان فرستاده و درصدد این کار برآمدهاند.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص438)
▪️و بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت وصف «مُسَوَّمَةً» در آیه «مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّك» (هود/83؛ ذاریات/34) که برای سنگهایی به کار رفته که همچون بارانی بر سر قوم لوط فرو ریخت ، میتواند به معنای «علامت دار» باشد؛ و یا به معنای «رها و فرستاده شدن به سوی آنان»؛ البته اغلب مفسران آن را به همین معنای علامتدار گرفتهاند.
▫️هرچند به ابنعباس و معدودی از مفسران نسبت دادهاند که این را به معنای «آمده از نزد خدا» یا «آماده شده نزد خدا» گرفتهاند که به معنای دوم برمیگردد.
📚(البحر المحيط، ج6، ص192)
📿ماده «سوم» و مشتقات آن 15 بار در قرآن کریم به کار رفته است؛
و توجه شود که ماده «سوم» که فعلِ آن به صورت «سام یَسوم» (مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذاب؛ اعراف/167) میباشد غیر از ماده «سأم» است که به معنای ملالت و بیحوصلگی ناشی از خستگی میباشد (این ماده اخیر هم در قرآن به کار رفته) و نیز غیر از ماده «سمو» است که به معنای «علو» میباشد و «إسم» از آن مشتق شده و قبلا (جلسه ۲۲۱ http://yekaye.ir/baqare-2-31/) دربارهاش توضیحاتی گذشت.
@Yekaye