🔹بالطَّيِّبِ
◾️قبلا بیان شد که «طَیِّب» نقطه مقابل خبیث است و ماده «طیب» در اصل دلالت به هر چیز گوارا و لذتبخش و مطلوبی دارد که پاک و طاهر باشد و هیچگونه آلودگی ظاهری و باطنی نداشته باشد؛
که این به تبع موارد مختلف، فرق میکند:
▫️«أَرضٌ طَيِّبة» زمینی که آماده کشت است،
▫️«رِيحٌ طَيِّبَةٌ» (یونس/۲۲) نسیم ملایم و دلنواز است؛
▫️«طعامٌ طَيِّب» خوراکی لذتبخش و پاک و حلال است؛
▫️«امرأَةٌ طَيِّبة» همسر پاکدامن و عفیف است؛
▫️«كلمةٌ طَيِّبة» (ابراهیم/۲۴) سخنی است که هیچ جنبه ناپسندی در آن نباشد؛
▫️«الْبَلَدُ الطَّيِّبُ» (اعراف/۵۸) و «بَلْدَة طَيِّبة» (سبأ/۱۵) سرزمینی است که ایمن و پرخیر و برکت باشد؛
🔸و تفاوت «طیب» و «طاهر» در این است که در طهارت، پاکی از آلودگی مورد توجه است؛ اما در طیب، مطلوب بودن و صفا و جذابیت خود شیء مد نظر است.
🔖جلسه ۱۲۸ http://yekaye.ir/an-nahl-016-97/
@Yekaye
🔹 حُوباً
◾️ماده «حوب» را دارای سه معنای کاملا مرتبط با هم دانستهاند: گناه و نیاز و درماندگی؛ و «حَوْبة» را گناهی دانستهاند که ناظر به عاق (بویژه عاق مادر) باشد (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص113)
▪️در ارتباط این سه معنا برخی توضیح دادهاند اصل این ماده برای گناه است
(مفردات ألفاظ القرآن، ص261)
بویژه گناهی که نوعی ظلم در حق زیردستان و کسانی که مخارجشان بر دوش انسان است، باشد
(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج2، ص351)
و غالبا در جایی به کار میرود که نیازمندی و درماندگی، شخص را به چنین گناه و ظلمی بکشاند.
(مفردات ألفاظ القرآن، ص261)
▪️در معنای این ماده نوعی رانده شدن هم لحاظ شده است، چنانکه برخی اصل این ماده در خصوص راندن (زجر) شتر دانستهاند
(مفردات ألفاظ القرآن، ص261)
و بر همین اساس، در تفاوت «حوب» با «ذنب» (= گناه) گفته شده که «حوب» گناهی است که شخص به نحوی به سوی آن رانده شده است.
(الفروق في اللغة، ص228)
▫️«حَوْب» مصدر است (گناه کردن)، و «حُوب» را اسم مصدر (یا حاصل مصدر) دانستهاند (گناه) شبیه غَسل و غُسل
(مجمع البيان، ج3، ص6؛ التحقيق، ج2، ص351).
و در میان مفسران، اغلب (مثلا ابن عباس و حسن) آن را به همین معنای گناه (إثم) دانستهاند هرچند برخی آن را در این آیه به معنای ظلم ویا وحشت نیز اخذ کردهاند.
(البحر المحيط، ج3، ص503)
📿ماده «حوب» تنها همین یکبار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبِيراً
مرجع ضمیر در «إنه»
▪️میتواند «أکل» (خوردن مال یتیم در زمره مال خویش) باشد
▪️و نیز میتواند «تبدل» (جابجا کردن جنس نامرغوب با جنس خوب) باشد؛
▪️و میتواند به هر دو برگردد؛ و در شعر عرب هم چنین استعمالی رایج بوده (البحر المحيط، ج3، ص503 )
و بر اساس امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، نیازی به چنین شاهد آوردنی هم نیست.
@Yekaye
☀️1) از حسن بصری نقل شده که هنگامی که این آیه (و به یتیمان اموالشان را بازدهید و ... اموالشان را در زمره اموال خود مخورید؛ نساء/2) نازل شد، اینکه یتیمان را نزد خود نگهدارند و با آنان ارتباط داشته باشند بر مردمان سخت آمد و نزد رسول الله ص گلایه کردند؛ و خداوند این آیه را نازل کرد که «و از تو درباره یتیمان میپرسند؛ بگو اصلاح برای آنان بهتر است و اگر با آنها درآمیزید پس برادران دینی شمایند» (بقره/220)
و این مضمون از امام باقر ع و امام صادق ع نیز روایت شده است.
📚مجمع البيان، ج3، ص7
فقد روي أنه لما نزلت هذه الآية [«وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ»] كرهوا مخالطة اليتامى فشق ذلك عليهم فشكوا ذلك إلى رسول الله ص فأنزل الله سبحانه «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتامى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ في الدين» الآية عن الحسن و هو المروي عن السيدين الباقر (ع) و الصادق (ع)
✳️تبصره
ظاهرا عدهای از آیه سوره نساء که فرموده بود «اموال آنان را در زمره اموال خود مخورید» چنین برداشت کرده بودند که مطلقا مال یتیمی که سرپرستیاش را برعهده دارید با مال شما مخلوط نشود، و با نزول آیه مذکور، این برداشت نادرست را اصلاح فرمود.
@Yekaye
☀️2) ابن عباس گفته است که
مقصود از «وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ: ناپاک را با پاکیزه عوض نکنید» این است که آنچه از اموالتان که بر شما حلال است را با آنچه از اموال آنان که بر شما حرام است به خاطر مرغوبیت و زیادتی که در آن هست، عوض نکنید.
و این مضمون از امام باقر ع و امام صادق ع نیز روایت شده است.
📚نهج البيان عن كشف معانى القرآن، ج2، ص111
«وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ» قال ابن عبّاس- رحمه اللّه-: لا تتبدّلوا الحلال من أموالكم بالحرام من أموالهم، لأجل الجودة و الزّيادة فيه. و هو المرويّ عن أبي جعفر و أبي عبد اللّه- عليهما السّلام.
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع و امام کاظم ع روایت شده است که فرمودند «حُوباً كَبِيراً: گناهی بزرگ» همان چیزی است که زمین از بارهای سنگین خود بیرون میآورد.
[ظاهراً اشاره است به آیه: وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها: زلزله/2]
📚تفسير العياشي، ج1، ص: 217
عن سماعة بن مهران عن أبي عبد الله ع و أبي الحسن ع أنه قال «حُوباً كَبِيراً» قال: هو مما يخرج الأرض من أثقالها.
@Yekaye
☀️4) از امام رضا ع روایت شده است که فرمودند:
تقوای الهی پیشه کنید و احدی از شما متعرض مال یتیم نشود؛ چرا که خداوند جل جلاله خودش متکفل حسابرسی از او شود، اعم از اینکه او را ببخشد یا عذاب کند؛ و پایان یتیمی نیز رسیدن به سن بلوغ است.
📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص332
وَ رُوِيَ: اتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا يَعْرِضْ أَحَدُكُمْ لِمَالِ الْيَتِيمِ فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ يَلِي حِسَابَهُ بِنَفْسِهِ مَغْفُوراً لَهُ أَوْ مُعَذَّباً وَ آخِرُ حُدُودِ الْيُتْمِ الِاحْتِلَامُ.
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أ
.
1️⃣ «وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبيراً»
در آیه قبل، بحث بر سر آفرینش انسانها از آدم و حواء بود، چه شد که یکدفعه به سراغ بحث ایتام رفت؟
🍃الف. اولا درست است که از آفرینش انسانها سخن گفت، اما محور بحث، چگونگیِ آفرینش نبود، بلکه محور بحث این بود که تقوای خدایی را پیشه کنید که چنان آفرینشی انجام دارد.
ثانیا این آفرینش ناظر بود به پیوند نسبی و سببی (پیوند خویشاوندی و رَحِمی) بین انسانها؛ و رعایت تقوا در خصوص خویشاوندان.
یتیمی هم مهمترین عرصه در خویشاوندان است که به خاطر ضعف یتیم و نیازش به سایر اقربای خود که تکفل او را عهدهدار شوند، و ناتوانی او در قبال آنان، عرصهای است که این تقوا بیش از هر جای دیگر خود را نشان میدهد.
🍃ب. چون در آیه قبل از ارحام سخن گفت، سراغ ایتام رفت که در وضعیتی قرار گرفتهاند که از حیث رَحِمی ابتداءاً سرپرستی ندارند؛ و حال و روز آنها نقطه مقابل حال و روز کسانی است که در رابطه طبیعی پدر-فرزندی سرپرستی دارند.
(اقتباس از البحر المحيط، ج3، ص500)
🍃ج. این سوره ظاهرا در مقام تبیین شالوده جامعه اسلامی است که از خانواده آغاز میشود. از طرفی میدانیم که بُعد اقتصادی اولین و به یک معنا مهمترین شالوده تاسیس یک جامعه است؛ چرا که نیاز متقابل افراد است که آنان را به ایجاد پیوند اجتماعی سوق میدهد. ظاهرا همان طور که فرد انسان جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا است؛ جامعه هم از نهادهای اقتصادی شروع میشود و به سمت نهادهای فرهنگی میرود؛ و در این سوره، محوریت شکلگیری جامعه را از خانواده، و آن هم عرصه اقتصادی خانواده، و آن هم عرصهای که تقوا برایش موضوعیت پیدا میکند شروع کرده است. شاید به نحوی میخواهد نشان دهد که آن مقدار که کنشگری در تحلیل جامعه مهم است تاکید بر ساختارهخا موضوعیت ندارد.
🍃د. احکام ازدواج و میراث از مهمترین قوانین جوامع انسانی و دارای بیشترین تاثیر در بقای جامعه است، چرا که ازدواج وضعیت بقای نسل را رقم میزند و ارث تقسیم ثروت موجود در دنیا را که بنای جامعه بر آن است، طراحی میکند؛ و از این جهت است که برای بحث از جامعه، با این دو مقدمه ورود پیدا کرد.
(الميزان، ج4، ص151)
🍃ه. ...
@yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أ
.
2️⃣ «وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ»
اسلام، حامى طبقه محروم و ضعيف است. (تفسير نور، ج2، ص17)
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أ
.
3️⃣ «وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ ... وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ»
در اسلام کودکان، حق مالکیت دارند؛
اینکه به خاطر اینکه به رشد عقلی نرسیدهاند، اجازه تصرف ندارند، به این معنا نیست که اصل مالکیت آنها منتفی باشد؛ و برخی از اموال واقعا از آنِ آنها نباشد.
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أ
.
4️⃣ «وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ»
«خبیث» و «طیب» دو وصف هستند که موصوف آنها در این آیه محذوف شده، و از این رو، ظرفیت معنایی خاصی پیدا کرده که «تبدل» در این آیه بر مصداقهای متعددی حمل شود.
در یک تقسیم کلی،
موصوف آن میتواند «مال» باشد یا «عمل»؛ در صورت اول، میتواند خبیث و طیب لغوی مد نظر باشد، آنگاه یعنی مال مرغوب و مال نامرغوب؛ ویا خبیث و طیب شرعی مد نظر باشد، آنگاه یعنی مال حرام و مال حلال؛ و در صورت دوم، مقصود عمل خبیثانه و عمل پاک و طیب مد نظر باشد.
(البحر المحيط ، ج3، ص501)
با این اوصاف، این آیه ظرفیت معانی متعددی را پیدا کرده، که نظرات زیر در میان اقوال مفسران یافت شده است؛
و همگی میتواند مد نظر بوده باشد و در ترجمههای مختلف، گاه افراد یکی را محور قرار دادهاند:
🍃الف. آنچه خداوند بر شما حرام کرده [مصرف شخصی از اموال یتیم] و از این رو خبیث است را به جای آنچه بر شما حلال کرده [=اموال شرعی خودتان] قرار ندهید.
(مجمع البيان، ج3، ص7)
🍃ب. خصوص هر یک از داراییهای یتیم، این گونه نباشد که اموال مرغوب آنها – که تولیت آن به دست شماست – را با اموال نامرغوب خودتان جابجا کنید.
(إبراهيم نخعي و سدي و سعيد بن مسيب و زهري و ربيع و ضحاك، به نقل مجمع البيان، ج3، ص7)
مثلا گوسفند پروار وی را با گوسفند لاغر خود جابجا میکردند.
(البحر المحيط ، ج3، ص501)
🍃ج. قبل از اینکه روزی حلال به شما برسد، به استفاده از روزی حرام [=تصاحب اموال یتیمان برای استفاده شخصی] شتاب نکنید.
(ابوصالح و مجاهد، به نقل مجمع البيان، ج3، ص7)
🍃د. اشاره به یک سنت جاهلی است و آن اینکه از ارثیه متوفی چیزی را به زنان و فرزندان صغیر وی نمیدادند و فقط مردان بزرگسال همه چیز را برای خود برمیداشتند.
(مجمع البيان، ج3، ص7)
🍃ه. این گونه نباشد که خبیثانه اموال آنان را بخورید و اموال خود را تمییز و دست نخورده باقی بگذارید.
(به نقل از البحر المحيط ، ج3، ص501)
🍃و. مال یتیم را بناحق نگیرید و به مال خود ضمیمه کنید که با این کار مال خبیث [حرام] را در مال طیبِ [حلال] خودتان وارد کردهاید.
(به نقل از البحر المحيط ، ج3، ص501)
🍃ز. اموال یتیمان را در دنیا نخورید که آتشی شود که آن را میخورید و با خباثتِ حاصل از آن، وضعیت طیب و پاکی که در آخرت در انتظارتان بود را از دست بدهید.
(به نقل از البحر المحيط ، ج3، ص501)
🍃ح. کار خبیث (که سوء استفاده شخصی از اموال یتیمان) است را با کار طیب (که حفظ اموال یتیمان به نحو شایسته است) عوض نکنید.
(به نقل از البحر المحيط ، ج3، ص501)
🍃ط. ...
@yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أ
.
5️⃣ «وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ ... وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ»
انسان مومن مال یتیم را به او پس میدهد و و با در آمیختن آن در مال خود، آن را نمیخورد❗️
البته ضرورت درنیامیختن، بدان معنا نیست که اگر کسی یتیمی را تحت تکفل خود قرار داد، چنان به تکلف بیفتد که مطلقا حساب جداگانهای برای او باز کند و مطلقا دست به اموال او نزند‼️چرا که گاه اقتضای کفالت یتیم، و یا درهمتنیدگی شئونات زندگی یتیم با شئونات کسی که تکفل وی را برعهده گرفته و عیالات دیگری هم دارد، آن است که از اموال او مصرف شود.
رواج این برداشت که انسان مطلقا حق دست زدن به مال یتیم را ندارد، عملا به ضرر ایتام تمام شد، چرا که با توجه به اختلاطی که به طور طبیعی در اموال افرادی که با هم زندگی میکنند رخ می دهد، دیگر هیچکس جرات سرپرستی کردن از آنها را به خود نخواهد داد. ظاهرا به همین جهت هم بوده، که گفتهاند وقتی چنان برداشتی پیش آمد خداوند آیه نزال کرد و به «مخالطه با یتیمان» را مجاز شمرد
🔖(حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/5669)
📝نکته تخصصی تفسیری:
تفسیر #عاقلانه یا #ظاهرگرایانه
این آیه و چنان برداشتی نمونه بارزی است از ضرورت مواجهه عاقلانه – و نه ظاهرگرایانه – با آیات خداوند.
اگر خداوند دستور میدهد که «وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ» واضح است که برای حمایت از یتیم و پرهیز دادن از سوء استفاده شخصی از مال یتیم است، نه وضع یک قانون تعبدی، که ثمرهاش آن شود که کسی رغبت به سرپرستی ایتام نکند.
@Yekaye
یک آیه در روز
926) 📖 وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أ
.
6️⃣ «وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبيراً»
در قرآن کریم برای اشاره به «گناه» از کلمات مختلفی مانند «ذنب» ، «اثم» و ... استفاده شده است.
چرا در اینجا تعبیر «حوب» را به کار برد؟
🍃الف. در بحث ادبی بیان شد که «حوب» گناهی است که غالبا ریشه در نیازمندی و درماندگی دارد. شاید میخواهد بفهماند که درست است که ممکن است شخصی که به اموال یتیم دست درازی کرده، خودش نیازمند باشد، اما نیاز مجوز آن نیست که وی چنین اقدامی دست بزند.
🍃ب. در بحث ادبی اشاره شد که ماده «حوب» گناهی است که ناظر به عرصههای خانوادگی و عائله فرد ویا ناظر به عقوق (عاق مادر) باشد. شاید خداوند با استفاده از این تعبیر، می خواهد توجه دهد که مساله ظلم و گناه در عرصه خانوادگی اقتضائاتی خاص خود دارد، چنانکه در آیات بعد (بویژه آیه 34) ان شاء الله به تفصیل خواهیم دید که اساساً عدالت در خانواده چه اقتضائات متفاوتی را با عدالت در عرصه اجتماع سازمانی دارد.
🍃ج. ..
@yekaye
927) 📖وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى أَلاَّ تَعُولُوا 📖
💢ترجمه
و اگر ترسیدید که در مورد یتیمان [= ازدواج با دختران یتیم] به قسط رفتار نکنید، پس به نکاح درآورید آنچه مورد پسندتان است از زنان، دوتا، یا سهتا، یا چهارتا؛ ولی اگر ترسیدید که به عدالت رفتار نکنید، پس [اکتفا کنید به] یکی، یا آنچه تحت ملکیت شماست [= کنیزان]؛ این امر نزدیکتر است که ستم و کجروی نکنید.
سوره نساء (4) آیه 3
1398/2/20
4 رمضان 1440
@yekaye
🔹تُقْسِطُوا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «قسط» از مادههایی است که در دو معنای متضاد به کار رفته است:
▫️هم در معنای «عدل» و
▫️هم در معنای «جور و ستم».
وقتی به صورت مصدر «قِسط» ویا در باب إفعال «أقْسَطَ يُقْسِطُ» به کار میرود به معنای «عدل» است؛
و وقتی به صورت مصدر «قَسط» و یا در حالت ثلاثی مجرد «قَسَطَ يَقْسِطُ» به کار میرود در معنای «جور» است؛
لذا برخی این را این گونه تعبیر کردهاند که «قَسَطَ» قسط دیگری را گرفتن و لذا «ستم» است و «أقَسَط» قسط دیگری را دادن، و لذا «عدل» است.
🔸این ضابطه در تشخیص دو معنای قسط، در تمام موارد استعمالی آن در قرآن کریم مشاهده میشود و حتی اسم فاعل اگر از ثلاثی مجرد درست شود (= قاسط)، به معنای «ستمگر» است (وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبا؛ جن/۱۵) و اگر از باب افعال درست شود (= مُقسِط)، به معنای عادل و عدلگستر است (وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطين؛ حجرات/۹)
▪️البته کلمه «قِسط» تفاوت اندکی با عدل دارد؛ «قِسط» به معنای نصیب و سهمی است که بر اساس عدل به شخص میرسد و «إقساط» (باب افعال) به معنای «قسط را در حق دیگران رعایت کردن» میباشد.
به تعبیر دیگر، «قِسط» ناظر به مقام اجرا و پیاده شدن عدل است که گاه به نحو خاص در مورد تقسیم عادلانه سهم افراد به کار میرود، و شاهد بر اینکه معنای این دو تفاوتی با هم دارد، این است که گاه در قرآن کریم، توصیه به قسط را بعد از عدل مطرح کرده است «فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا» (حجرات/۹)
🔖جلسه 249 http://yekaye.ir/al-aaraf-7-29/
📖 اختلاف قراءات
▪️در اغلب قرائات به همین صورت «تُقْسِطُوا» یعنی از باب افعال قرائت شده است؛
▪️اما در برخی از قرائات غیرمشهور (اعمش و نخعی و ابنوثاب و مفضل) به صورت «تَقسِطوا» یعنی فعل ثلاثی مجرد.
📚(البحر المحيط، ج3، ص504 ؛ معجم القراءات ج ۲، ص9 )
@yekaye
🔹فانْكِحُوا
▪️ماده «نکح» هم برای «پیمان ازدواج» به کار میرود و هم برای «عمل نزدیکی کردن».
▫️برخی بر این باورند که اصل آن برای عمل نزدیکی کردن بوده، و به مناسبت برای ازدواج هم به کار رفته (مجمع البيان، ج2، ص559-560) ؛
▫️ اما اغلب بر این باورند که این ماده در اصل به معنای عقد و پیمان ازدواج است؛ و نه نزدیکی کردن (معجم المقاييس اللغة، ج5، ص475)
و بعدا به نحو استعاری برای جماع و نزدیکی به کار رفته است؛
بویژه که با توجه به وجود حیا در انسان تمامی اسمهای ناظر به جماع، ابتدا به نحو کنایی در خصوص این کار استفاده شده است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص823)
و شاهد قرآنی بر اینکه «نکاح» لزوما به معنای نزدیکی کردن نیست، این آیه شریفه است که «إِذا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُن» (احزاب/49) چرا که از نکاحی صحبت کرده که قبل از تماس به طلاق منجر شده است. چنانکه آیه «وَ ابْتَلُوا الْيَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ» (نساء/6) نیز صرف بلوغ جنسی نیست، بلکه بلوغ اجتماعیای است که شخص آمادگی ازدواج و تشکیل خانواده را پیدا میکند؛ (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص235)
و شاهد دیگری بر این مدعا هم که اصل نکاح ناظر به پیوند زناشویی، و نه عمل جنسی بوده، و کاربردش در عمل جنسی به نحو استعارهای بوده، آن است که علیرغم شباهت عمل جنسی در حیوانات با انسان، ظاهرا تعبیر «نکاح» فقط در مورد عمل انسان (و نه عمل بین خود حیوانات) به کار میرود.
▪️کاربرد این ماده به صورت ثلاثی مجرد (نَكَحَ يَنْكِحُ نِكاحاً) به معنای «ازدواج کردن» است که هم برای مرد «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساء» (نساء/22) هم برای زن «حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ» (بقره/230) و هم برای خود پیمان ازدواج «وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ» (بقره/235) به کار میرود؛
▪️در ثلاثی مزید،
▫️کاربرد این ماده در باب استفعال (إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها؛ احزاب/50) را برخی به همان معنای ثلاثی مجرد دانستهاند (أساس البلاغة، ص654؛ المصباح المنير، ج2، ص624) و برخی به معنای طلب ازدواج و رغبت به ازدواج با کسی را داشتن (الطراز الأول، ج5، ص80)
▫️و کاربرد این ماده در باب افعال (اَنْكَحَ يُنْكِحُ) این فعل را به غیر تسری میدهد و به معنای «کسی را به عقد ازدواج دیگری درآوردن» است: «إِنِّي أُريدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْن» (قصص/27) «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُم» (نور/32) که گاه به معنای «زن دادن به کسی» به کار میرود: «وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ» (بقره/221)
📿ماده «نکح» 23 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye