🔹غَنِيًّا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «غنی» در اصل در دو معنا به کار رفته است: یکی در معنای «کفایت» و «بینیاز شدن»، و دوم در خصوص حالت خاصی از «صوت» که برخی تذکر دادهاند که این معنای دوم از زبان عبری وارد عربی شده است و اصلش «عناه» بوده است؛ و البته در قرآن کریم تمام ۷۳ موردی که از این ماده استفاده شده در همان معنای اول بوده است.
▪️استفاده شایع این تعبیر در مورد مال و ثروت است؛ اما منحصر در آن نیست؛ برخلاف «جدة» که تنها در مورد مال و ثروت به کار میرود.
🔖جلسه ۳۵۴ http://yekaye.ir/al-alaq-96-7/
@yekaye
🔹فَلْيَسْتَعْفِفْ
▪️درباره ماده «عفف» برخی گفتهاند که بر دو معنای اصلی دلالت دارد:
▫️یکی خودداری کردن از کار زشت و ناشایست؛ و
▫️دیگری دلالت بر مقدار کم از چیزی دارد، چنانکه «عُفَّة» به اندک شیری که در پستان باقی مانده گویند
(معجم المقاييس اللغة، ج4، ص3)
▪️ البته دیگران بر این باورند که این معنای دوم هم به همان معنای اول برمی گردد و «عُفَّة» به معنای «ما یُعَفّ» است، گویی آنچه از شیر در پستان مانده، چیزی است که پستان از دوشیده شدنش ممانعت و خودداری میکند
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص180)
در واقع،
▪️ عفت حصول حالتی در نفس است که مانع از غلبه شهوت بر آدمی میشود
▪️«مُتَعَفِّف» که با تمرین و سختگیری بر خود به این حالت دست یافته است: «يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ» (بقره/273) و
▪️ استعفاف هم طلب عفت کردن است: «وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ»(نساء/6) «وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً» (نور/33)
(مفردات ألفاظ القرآن، ص573)
🔸به لحاظ معنایی کلمه «عفت» به «تقوی» بسیار نزدیک است با این تفاوت که عفت خودداری نفس است از دلخواهها و تمایلات خویش و بیشتر ناظر به درون نفس است؛ اما تقوی حفظ نفس است از عصیان و مخالفت و بیشتر ناظر به امور خارج از نفس میباشد؛
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص180)
📿ماده «عفف» و مشتقات آن 4 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹فَقيراً
قبلا بیان شد که
▪️اصل ماده «فقر» را به معنای گشودگی و شکافی که در چیزی پدید آید دانسته، و «فقار» (ستون فقرات؛ مفردِ آن: فقارة) را هم از همین باب معرفی کردهاند، و اغلب اهل لغت گفتهاند وجه تسمیه شخص نیازمند و محتاج، به «فقیر»، این است که گویی ستوان فقراتش (پشتش) در برابر نیازها و احتیاجات شکسته است. کسانی که این گونه فقر را به ستون فقرات برمیگردانند؛ «فاقرة» (تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ؛ قیامت/۲۵) را هم به معنای وضعیتی که ستوان فقرات آدمی را درهم بشکند (کمرشکن) دانستهاند.
▪️البته مرحوم مصطفوی بر این باور است که اصل ماده فقر به معنای ضعفی است که موجب احتیاج شود؛ درست نقطه مقابل «غنی» که قوتی است که احتیاج را مرتفع میسازد؛ و «فاقره» هم از همین معنا گرفته شده و به معنای «آنچه موجب فقر و نیاز میشود» است و بر این باور است که «فقارة» (ستوان فقرات) کلمهای است که از زبان سریانی وارد شده است (یعنی اصل آن ربطی به فقر ندارد) هرچند که چون استخوانهای آن ضعیف است میتواند نسبتی هم با معنای «فقر» پیدا کرده باشد.
🔖جلسه ۳۸۳ http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-25/
@yekaye
🔹فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ
قبلا بیان شد که
▪️اصل ماده «شهد» دلالت دارد بر حضور و آگاهی (علم) و آگاه کردن (اعلام). به تعبیر دیگر، «شهادت» حضوری است که همراه با مشاهده (اعم از مشاهده با چشم یا با شهود قلبی) باشد. برخی افزودهاند که جایی که هم که استدلال و تفکر به نحو قطعی به مطلبی برشد، کلمه «شهادت» را میتوان به کار برد و شاهد بر این مدعا هم آیه «شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ كانَ قَميصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَت …» (یوسف/۲۶-۲۷) است.
▪️با این توضیحات معلوم میشود که در شهادت دو عنصر «علم» و «حضور» با هم شرط است؛ لذا «شهادت» هم از «علم» اخص است و منحصر به مواردی است که علم به معلوم بدون هیچ واسطهای حاصل شده باشد، و هم از «حضور» اخص است و جایی که حضور همراه با غفلت و بیتوجهی باشد، شهادت صدق نمیکند
▫️ اصطلاح «شهادت» هم در جایی که واقعه رخ میدهد و شخص حاضر است و به واقعه توجه میکند به کار میرود (اصطلاحا: تحمل شهادت) و هم در جایی که از شخص تقاضا میشود واقعهای را که در آن حاضر بوده، در مقابل دیگران گواهی دهد (اصطلاحا: ادای شهادت).
🔖جلسه ۳۰۴ http://yekaye.ir/al-maaarij-70-33/
@yekaye
🔹حَسيباً
قبلا بیان شد
▪️برخی بر این باورند که ماده «حسب»، در اصل در چند معنای اصلی به کار رفته؛ که دو کاربرد مهم قرآنیاش یکی «عدّ» به معنای «حساب کردن» و «شمردن» (إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ؛ زمر/۱۰) بود و دومی «کفایت کردن» (حَسْبُنَا اللَّهُ؛ آل عمران/۱۷۳).
▪️برخی معنای شمردن و حساب کردن را معنای اصلی قرار داده و خواستهاند بقیه معانی را هم به نحوی بدان برگردانند و برخی همه این معانی را بدین ترتیب جمع کردهاند که اصل این ماده را اشراف به قصد اطلاع و خبردار شدن (در فارسی: رسیدگی) دانستهاند و گفتهاند شمارش مقدمه این رسیدگی است و کفایت کردن هم لازمه این اطلاع یافتن و اشراف پیدا کردن است.
▪️همچنین اشاره شد که «حَسَبُ» آن چیزی است که از انسان حساب میشود [تعبیر «حَسَب و نَسَب» در فارسی هم رایج است] و به این جهت که آباء و اجداد شخص که مایه شرف اوست و از او شمرده میشود گفته میشود و برخی گفتهاند وجه تسمیهاش این است که با آباء و اجداد و سابقه یک نفر میتوان بر حال و روز او تاحدودی اشراف پیدا کرد و
▪️«حسیب» هم به معنای کسی که حَسَب و نَسَب بلندمرتیهای داشته باشد به کار میرود و هم به معنای «محاسبهگر»؛ که ظاهرا در آیه «وَ كَفى بِاللَّهِ حَسِيباً» (نساء/6) معنای دوم مد نظر است و بویژه در این معنا شاید شاهد خوبی باشد بر مدعای کسانی که دو معنای «حساب و کتاب کردن» با «کفایت کردن» را ذیل معنای «رسیدگی کردن» جمع میکنند؛ بویژه اگر تعابیری مانند «حَسْبُنَا اللَّهُ» (آل عمران/173) یعنی خدا ما را کفایت میکند و «حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ» یعنی جهنم برای آنها کافی است (مجادلة/8) را کنار آیه «ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ» (أنعام/ 52) و آیه «وَ ما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ؛ إِنْ حِسابُهُمْ إِلَّا عَلى رَبِّي»(شعراء/112- 113) بگذاریم؛ زیرا حسیب، کسی است که با شمارش و حساب و کتاب به امور افراد رسیدگی میکند.
🔖جلسه ۸۴۰ http://yekaye.ir/ale-imran-3-169/
@yekaye
یک آیه در روز
931) 📖 وَ ابْتَلُوا الْيَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْ
🔹 برای آیه 6 سوره نساء، دو شأن نزول ذکر شده:
🔺 رفاعه از دنیا رفت و پسرش ثابت، صغیر بود؛ عموی ثابت [= برادر رفاعه] نزد پیامبر ص آمد و گفت: برادرزاده یتیم من الان تحت تکفل من است؛ چه اندازه از مالش را میتوانم خرج کنم و چه موقعی آن را به وی بدهم؟ و این آیه نازل شد.
📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص147 ؛ البحر المحيط، ج3، ص518
🔺 برخی هم گفتهاند مساله این بوده که شخصی بوده به نام أوس بن ثابت یا أوس بن سوید که میمیرد و همسری به نام أم کجه و سه دختر از او میماند. اما دوتاپسرعمویش، و طبق نقلی دیگر، عموی بچههایش به نام ثعلبه) تمام مال او را برمیدارند و به زن و دختران وی چیزی نمیدهند؛ چون در جاهلیت رسم این بوده که به زنان و دختران و نیز به پسران صغیر چیزی از ارث نمی دادهاند. أم کجه شکایت آن دو را به پیامبر اکرم ص میبرد؛ حضرت آن دو را احضار میکند؛ آنها میگویند: نه ما نمیدهیم؛ فرزندش نه اسب سوار میشود و نه باری برمیدارد و نه به دشمن درگیر میشود! پیامبر ص فرمود: فعلا برگردید تا ببینم خدا چه دستوری میدهد؛ و این آیه نازل شد.
📚البحر المحيط، ج3، ص518
@yekaye
☀️1) ظاهرا* از امام باقر ع در تفسیر آیه «و یتیمان را بیازمایید، تا زمانی که به حد ازدواج برسند، سپس اگر از آنان رشدی دیدید پس اموالشان را به ایشان برگردانید، و آن را به گزاف و عجله اینکه [مبادا] بزرگ شوند نخورید» روایت شده است:
کسی که در دستش مال یتیمان است برایش جایز نیست که آن را به او بدهد تا اینکه به حد ازدواج برسد و محتلم شود؛ وقتی محتلم شد [= به بلوغ رسید] و حدود الهی و انجام واجبات بر او واجب شد و اهل به هدر دادن و نیز شرابخوار و زناکار نبود، پس هنگامی از آنان رشدی دیده شد اموالش به او برگردانده میشود، و بر آن شاهد گرفته میشود؛ و اگر به طوری است که نمیدانند که به بلوغ رسیده یا نه، از زیر بغلش و یا روییدن موهای عانه وضعیتش معلوم میشود. وقتی که چنین بود به بلوغ رسیده است و مالش به او برگردانده میشود اگر که رشدیافته باشد و جایز نیست که مالش از او دریغ شود و بهانهتراشی شود که او هنز بزرگ نشده است؛ و اینکه فرمود «آن را به گزاف و عجله اینکه [مبادا] بزرگ شوند نخورید» پس اگر مال یتیم در دست اوست و خودش بینیاز است برایش حلال نیست که از مال یتیم بخورد؛ و اگر فقیری است که خود را وقف [تجارت و نگهداریِ] مال وی کرده است جایز است که مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد.»
📚تفسير القمي، ج1، ص131
قَوْلُهُ تَعَالَى «وَ ابْتَلُوا الْيَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا» قَالَ:
مَنْ كَانَ فِي يَدِهِ مَالُ [بَعْضِ] الْيَتَامَى فَلَا يَجُوزُ لَهُ أَنْ يُعْطِيَهُ [يُؤْتِيَهُ] حَتَّى يَبْلُغَ النِّكَاحَ [وَ يَحْتَلِمَ] فَإِذَا احْتَلَمَ [وَ] وَجَبَ عَلَيْهِ الْحُدُودُ وَ إِقَامَةُ الْفَرَائِضِ وَ لَا يَكُونُ مُضَيِّعاً وَ لَا شَارِبَ خَمْرٍ وَ لَا زَانِياً فَإِذَا آنَسَ مِنْهُ الرُّشْدَ دَفَعَ إِلَيْهِ الْمَالَ وَ أَشْهَدَ عَلَيْهِ وَ إِنْ كَانُوا لَا يَعْلَمُونَ أَنَّهُ قَدْ بَلَغَ فَإِنَّهُ يُمْتَحَنُ بِرِيحِ إِبْطِهِ أَوْ نَبْتِ عَانَتِهِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَقَدْ بَلَغَ فَيَدْفَعُ إِلَيْهِ مَالَهُ إِذَا كَانَ رَشِيداً وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يَحْبِسَ عَنْهُ مَالَهُ وَ یعلل [يَعْتَلَّ عَلَيْهِ] أَنَّهُ لَمْ يَكْبَرْ [بَعْدُ] وَ قَوْلُهُ «وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا» فَإِنْ كَانَ فِي يَدِهِ مَالُ يَتِيمٍ وَ هُوَ غَنِيٌّ فَلَا يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَأْكُلَ مِنْ مَالِ الْيَتِيمِ وَ مَنْ كَانَ فَقِيراً فَقَدْ حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَى مَالِهِ فَلَهُ أَنْ يَأْكُلَ بِالْمَعْرُوف.
✳️* توجه:
علی بن ابراهیم در تفسیر خود- چنانکه مشاهده میکنید- این مطلب را با «و أما قوله تعالی ... قال» شروع کرده است. دیگران هنگام ذکر این مطلب از تفسیر قمی، غالباً آن را ادامه روایت تفسیری امام باقر ع قلمداد کردهاند که در آیه قبل، حدیث1 گذشت
(مثلا: مرحوم فیض در تفسير الصافي، ج1، ص423 و مرحوم مجلسی در بحار الأنوار، ج100، ص163-164 و مرحوم العروسی الحویزی در تفسير نور الثقلين، ج1، ص444؛ و مرحوم قمی مشهدی در تفسير كنز الدقائق، ج3، ص332)؛
اما مرحوم بحرانی (در البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص24) آن را به عنوان خود قمی ذکر کرده، (که البته مواجهه بحرانی با تفسیر قمی به گونهای است که ظاهرا مرحوم قمی تمام مطالبش را از اهل بیت نقل کرده است و تفسیرش تفسیر امام صادق ع میباشد؛ البرهان، ج1، ص73).
اما موضعگیری محدث نوری در اینجا عجیب است. وی ابتدا با عبارت کما هو الظاهر، فرازی از این مطلب را از تفسیر قمی نقل، و آن را از امام صادق ع برمیشمرد (مستدرك الوسائل، ج14، ص124-125) ؛ سپس بلافاصله و به نحوی که گویی حدیث دومی را نقل میکند، و بدون اینکه اسم تفسیر قمی را بیاورد، اما با عبارات تفسیر قمی (وَ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع) فرازی از آن را به عنوان روایت امام باقر ع بیان میکند (همان، ص125) و در جای دیگر عبارتش به گونهای است که گویی آن را صرفاً به مرحوم قمی نسبت میدهد (عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فِي تَفْسِيرِ قَوْلِهِ تَعَالَى «وَ ابْتَلُوا الْيَتامى» الْآيَةَ قَالَ قَالَ مَن کان ...؛ همان، ج13، ص428).
@yekaye
✅ زمان پایان یتیمی و آغاز رشد
☀️2) الف. عبدالله بن سنان میگوید: به امام صادق ع عرض کردم: چه زمانی مال نوجوان به او داده میشود؟!
فرمود: هنگامی که به بلوغ برسد و رشدی از او دیده شود و سفیه و ضعیف نباشد.
گفتم: برخی از آنها به 15 سالگی و 16 سالگی میرسند و هنوز بالغ نشدهاند.
فرمود: هنگامی که به سیزده سالگی برسد امرش مجاز میگردد مگر اینکه سفیه یا ضعیف باشد.
گفتم: سفیه و ضعیف چیست؟
فرمود: سفیه آدم شرابخوار است و ضعیف کسی است که به ازای دو تا فقط یکی میگیرد و دو تا میدهد [حساب و کتاب بلد نیست و سرش کلاه میرود.]
📚تفسير العياشي، ج1، ص155
عَنْ [عَبْدِ اللَّهِ] بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَتَى يُدْفَعُ إِلَى الْغُلَامِ مَالُهُ؟
قَالَ إِذَا بَلَغَ وَ أُونِسَ مِنْهُ رُشْدٌ وَ لَمْ يَكُنْ سَفِيهاً وَ لَا ضَعِيفاً.
قَالَ قُلْتُ: فَإِنَّ مِنْهُمْ مَنْ يَبْلُغُ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ سِتَّ عَشْرَةَ سَنَةً وَ لَمْ يَبْلُغْ.
قَالَ إِذَا بَلَغَ ثَلَاثَ عَشْرَةَ سَنَةً جَازَ أَمْرُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً.
قَالَ قُلْتُ: وَ مَا السَّفِيهُ و الضَّعِيفُ؟
قَالَ السَّفِيهُ الشَّارِبُ الْخَمْرَ وَ الضَّعِيفُ الَّذِي يَأْخُذُ وَاحِداً بِاثْنَيْنِ.
☀️ب. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند متعال که میفرماید «اگر از آنان رشدی دیدید پس اموالشان را به ایشان برگردانید» سوال شد که آن رشدی که از او دیده میشود، چیست؟
فرمودند: اینکه مالش را حفظ کند.
📚تفسير العياشي، ج1، ص221
عن يونس بن يعقوب قال قلت لأبي عبد الله ع قول الله «فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ» أَيُّ شَيْءٍ الرُّشْدُ الَّذِي يُؤْنَسُ مِنْهُ؟ قَالَ: حِفْظُ مَالِهِ.
▪️شبیه این مضمون در من لا يحضره الفقيه، ج4، ص222 از امام صادق ع و در مجمع البيان، ج3، ص16 از امام باقر ع روایت شده است.
☀️ج. ابوبصیر میگوید: از امام صادق ع درباره یتیمی سوال کردم که قرآن میخواند و عقلش هم مشکلی ندارد؛ و مالی از او در دست مردی است؛ و آن مرد میخواهد با آن مال کار کند تا این یتیم به سن بلوغ برسد و مالش را به او بدهد.
فرمودند: حتی اگر به سن بلوغ برسد و عقلی نداشته باشد هرگز چیزی به او داده نشود.
📚من لا يحضره الفقيه، ج4، ص220-221
وَ رَوَى ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُثَنَّى بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ يَتِيمٍ قَدْ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَ لَيْسَ بِعَقْلِهِ بَأْسٌ وَ لَهُ مَالٌ عَلَى يَدَيْ رَجُلٍ فَأَرَادَ الَّذِي عِنْدَهُ الْمَالُ أَنْ يَعْمَلَ بِهِ حَتَّى يَحْتَلِمَ وَ يَدْفَعَ إِلَيْهِ مَالَهُ.
قَالَ ع: وَ إِنِ احْتَلَمَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ عَقْلٌ لَمْ يُدْفَعْ إِلَيْهِ شَيْءٌ أَبَداً.
@yekaye
☀️3) از امام صادق ع در تفسیر این آیه روایت شده است:
هنگامی که دیدید آنان [= یتیمان] آل محمد ص را دوست دارند، درجه آنان را رفعت بدهید.
📚من لا يحضره الفقيه، ج4، ص222؛ تفسير العياشي، ج1، ص221
وَ فِي رِوَايَةِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَمَّنْ ذَكَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ فِي تَفْسِيرِ هَذِهِ الْآيَةِ إِذَا رَأَيْتُمُوهُمْ يُحِبُّونَ آلَ مُحَمَّدٍ ع فَارْفَعُوهُمْ دَرَجَةً.
@yekaye
✅ب. در هم آمیختن با مال یتیم
روایات متعددی است که درباره آمیخته شدن مال یتیم با مال ولیّ یتیم بحث کرده که عمده آنها را میتوان ناظر به عبارت «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتامى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِح» (بقره/220) دانست. فقط از باب نمونه، به یک روایت اشاره میشود:
☀️4) علی بن مغیره میگوید: من دختر برادرم یتیم و تحت تکفل من است. گاهی برایش هدیهای میآورند و من هم از آن میخورم و بعدا از مال خودم برای او چیزی میخرم که او میخورد و میگویم: پروردگارا ! این به جای آن.
فرمود: مشکلی نیست.
📚الكافي، ج5، ص129
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ ذُبْيَانَ بْنِ حَكِيمٍ الْأَوْدِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ لِيَ ابْنَةَ أَخٍ يَتِيمَةً فَرُبَّمَا أُهْدِيَ لَهَا الشَّيْءُ فَآكُلُ مِنْهُ ثُمَّ أُطْعِمُهَا بَعْدَ ذَلِكَ الشَّيْءَ مِنْ مَالِي. فَأَقُولُ يَا رَبِّ هَذَا بِهَذَا.
فَقَالَ ع لَا بَأْسَ.
@yekaye
✅ج. سرپرست یتیم چه اندازه و از چه چیزی حق دارد بخورد؟
☀️5) الف. روایت شده که از امام صادق ع سوال میشود در مورد کسی که سرپرست یتیمانی است در تعدادی شتر که چه اندازه استفاده از آنها برایش حلال است؟
فرمود: اگر آن شتران را تیمار میکند و اگر گم شوند دنبالشان میرود و نیز شتران را درمان میکند حق دارد از شیر آنان استفاده کند به شرطی که در دوشیدن آن زیادهروی نکند و به بچهشترها ضرر نزند.
📚الكافي، ج5، ص130
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
سَأَلَنِي عِيسَى بْنُ مُوسَى عَنِ الْقَيِّمِ لِلْيَتَامَى فِي الْإِبِلِ وَ مَا يَحِلُّ لَهُ مِنْهَا؟
قُلْتُ إِذَا لَاطَ حَوْضَهَا وَ طَلَبَ ضَالَّتَهَا وَ هَنَأَ جَرْبَاهَا فَلَهُ أَنْ يُصِيبَ مِنْ لَبَنِهَا مِنْ غَيْرِ نَهْكٍ بِضَرْعٍ وَ لَا فَسَادٍ لِنَسْلٍ .
📚در همین مضمون روایات دیگری از امام صادق ع در تفسير العياشي، ج1، ص108 و 221 ؛ و از امام باقر ع از رسول الله ص در تفسير العياشي، ج1، ص107-108 و از یکی از این دو امام ع در مجمع البيان، ج3، ص16 روایت شده است.
☀️ب. هشام بن حکم میگوید: از امام صادق ع در مورد کسی که سرپرستی یتیمی را عهدهدار میشود پرسیدم که چه اندازه حق دارد از مال آنان بخورد؟
فرمودند: نگاه کند ببیند در موارد دیگر، کاری که او انجام میدهد چقدر اجرت دارد همان اندازه از مال آنان مصرف کند.
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص343
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِيمَنْ تَوَلَّى مَالَ الْيَتِيمِ مَا لَهُ أَنْ يَأْكُلَ مِنْهُ؟
فَقَالَ يَنْظُرُ إِلَى مَا كَانَ غَيْرُهُ يَقُومُ بِهِ مِنَ الْأَجْرِ لَهُمْ فَلْيَأْكُلْ بِقَدْرِ ذَلِكَ.
☀️ج. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند که میفرماید: «و هرکس که توانگر است خویشتنداری ورزد و هرکس تنگدست است مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد» روایت شده که فرمودند:
این در مورد کسی است که خودش را وقف کشت و زرع ویا دامهای یک یتیم کرده و این امر مانع اشتغال وی به کار دیگری شده که در این صورت مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد؛ و این در مورد درهم و دینارها [= پول نقدها] یی که نزد او گذاشته شده، نیست.
📚تفسير العياشي، ج1، ص222
عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ «وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ» فَقَالَ:
هَذَا رَجُلٌ يَحْبِسُ نَفْسَهُ لِلْيَتِيمِ عَلَى حَرْثٍ أَوْ مَاشِيَةٍ وَ يَشْغَلُ فِيهَا نَفْسَهُ فَلْيَأْكُلْ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَيْسَ ذَلِكَ لَهُ فِي الدَّنَانِيرِ وَ الدَّرَاهِمِ الَّتِي عِنْدَهُ مَوْضُوعَةٌ.
@yekaye
✅د. میزانی که باید خرجی به یتیم بدهند
☀️6) عیص بن قاسم میگوید: از امام صادق ع سوال کردم در مورد یتیمی که عایدات غلات مزرعه او به اندازه بیست درهم در ماه است؛ چگونه برای او هزینه شود؟
فرمودند: به اندازه مصرف طعام [= گندم] و خرمای متعارف برای او.
گفتم: آیا یک سومش را خرج او بکنم؟
فرمود: بله، و بلکه نصف آن را.
📚الكافي، ج5، ص130
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْيَتِيمِ يَكُونُ غَلَّتُهُ فِي الشَّهْرِ عِشْرِينَ دِرْهَماً كَيْفَ يُنْفَقُ عَلَيْهِ مِنْهَا؟
قَالَ قُوتُهُ مِنَ الطَّعَامِ وَ التَّمْرِ.
وَ سَأَلْتُهُ أُنْفِقُ عَلَيْهِ ثُلُثَهَا؟
قَالَ نَعَمْ وَ نِصْفَهَا.
@yekaye
✅ه. ولیّای که اجازه دارد از مال یتیم خود بخورد
7) روایت شده که مردی خدمت پیامبر ص عرض کرد: یتیمی تحت تکفل من است؛ آیا از مال او بخورم؟!
فرمودند: مطابق عرف و به طور متعارف؛ نه اینکه خوردن مال او را ترجیح دهی و نه اینکه مال خود را با مال او حفظ کنی.
سپس گفت: آیا حق دارم تنبیهاش کنم؟
فرمود: آن اندازه که حق تنبیه فرزندت را داری.
📚عوالي اللئالي العزيزية، ج2، ص119
وَ فِي الْحَدِيثِ أَنَّ رَجُلًا قَالَ لِلنَّبِيِّ ص إِنَّ فِي حَجْرِي يَتِيماً فآكُلُ مِنْ مَالِهِ؟
فَقَالَ بِالْمَعْرُوفِ لَا مُسْتَأْثِراً مَالًا وَ لَا وَاقٍ مَالَكَ بِمَالِهِ
قَالَ أَ فَأَضْرِبُهُ؟
قَالَ مَا كُنْتَ ضَارِباً مِنْهُ وَلَدَك.
@yekaye
☀️8) الف. ابوصباح کنانی روایت کرده که امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید: «و هرکس تنگدست است مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد» فرمودند:
این در مورد مردی است که خویش را از معیشت بازداشته است؛ که اشکالی ندارد که مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد در صورتی که اموال آنان کار خود آنان را راه میاندازد؛ ما اگر مال اندک باشد، پس چیزی از آن نخورد.
گفتم: این سخن خداوند عز و جل که «و اگر با آنان درآمیزید پس [سزاوار است چون] برادران شمایند.» (بقره/220) چطور؟
فرمود: از اموال آنان به اندازهای که برای آنان کفایت کند درمیآوری و از اموال خودت هم به اندازهای که تو را کفایت کند درمیآوری و سپس آن را خرج میکنی. [ظاهرا یعنی در آمیختن اموال نباید به نحوی باشد که حساب و کتابش از دست بیرون رود و از سهم آنان برای خودت بیشتر برداری.]
گفتم: اگر این یتیمان کوچک و بزرگ باشند به طوری که لباس برخی گرانقیمتتر از برخی دیگر باشد ویا برخی از آنان پرخورتر از بقیه باشند چطور؟
فرمود: اما در مورد لباس، برعهده هرکس قیمت لباسش است [یعنی هریک را جداگانه از اموال خودش حساب کن] اما در مورد خوردن، همه را یکجا قرار بده زیرا گاهی میشود که کسی که کوچک است به اندازه کسی که بزرگ است میخورد.
📚الكافي، ج5، ص130؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص341
☀️ب. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید: «و هرکس تنگدست است مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد» روایت شده است:
کسی که متکفل کار یتیمان است و خودش نیازمند است به نحوی که چیزی که خود وی را برپا دارد، ندارد، و اموال آنان را [از بدهکاران] مطالبه میکند و عهدهدار املاک آنان میباشد، چنین کسی به اندازه [از اموال آنان] بخورد و زیادهروی نکند؛ و اگر [نگهداری] املاک آنان وی را از اینکه به کارهای خودش بپردازد بازنمیدارد، پس چیزی از اموال آنان کم نکند [= مصرف نکند]
📚الكافي، ج5، ص129؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص340؛ تفسير العياشي، ج1، ص222
☀️ج. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید: «پس مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد» روایت شده است:
این در مورد کسی است که خود را وقف بر اموال یتیمان کرده، هم برای آنان در آن چیزی را برعهده گرفته [با آن کار میکند تا درآمدی از آن به دست آید] و هم خودش بر آن تکیه نموده؛ و بدین ترتیب خود را از طلب معیشت بازداشته است؛ پس اشکالی ندارد که «مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد» در صورتی که اموال آنان کفایت آنان را میدهد؛ اما اگر آن مال اندک است، پس چیزی از آن نخورد.
📚تفسير العياشي، ج1، ص221
✅تبصره:
مساله دیگری شاید به ذهن کسی خطور کند که به این مساله مرتبط است و آن اینکه اینکه والد حق دارد از مال ولد بخورد.
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص343-345
اما با توجه به اینکه «یتیم» کسی است که پدر ندارد، علیالقاعده جواز مذکور ربطی به استفادههای شخصی که متکفل مال یتیم است، ندارد.
@yekaye
👇متن احادیث فوق👇
☀️8) الف. أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ مَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ» فَقَالَ ذَلِكَ رَجُلٌ يَحْبِسُ نَفْسَهُ عَنِ الْمَعِيشَةِ فَلَا بَأْسَ أَنْ يَأْكُلَ بِالْمَعْرُوفِ إِذَا كَانَ يُصْلِحُ لَهُمْ أَمْوَالَهُمْ فَإِنْ كَانَ الْمَالُ قَلِيلًا فَلَا يَأْكُلْ مِنْهُ شَيْئاً.
قَالَ قُلْتُ أَ رَأَيْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ»؟
قَالَ تُخْرِجُ مِنْ أَمْوَالِهِمْ بِقَدْرِ مَا يَكْفِيهِمْ وَ تُخْرِجُ مِنْ مَالِكَ قَدْرَ مَا يَكْفِيكَ ثُمَّ تُنْفِقُهُ.
قُلْتُ أَ رَأَيْتَ إِنْ كَانُوا يَتَامَى صِغَاراً وَ كِبَاراً وَ بَعْضُهُمْ أَعْلَى كِسْوَةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُهُمْ آكَلُ مِنْ بَعْضٍ وَ مَالُهُمْ جَمِيعاً؟
فَقَالَ أَمَّا الْكِسْوَةُ فَعَلَى كُلِّ إِنْسَانٍ مِنْهُمْ ثَمَنُ كِسْوَتِهِ وَ أَمَّا [أَكْلُ] الطَّعَامِ فَاجْعَلُوهُ جَمِيعاً فَإِنْ الصَّغِيرَ يُوشِكُ أَنْ يَأْكُلَ مِثْلَ الْكَبِيرِ.
📚الكافي، ج5، ص130؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص341
☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ مَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ» فَقَالَ:
مَنْ كَانَ يَلِي شَيْئاً لِلْيَتَامَى وَ هُوَ مُحْتَاجٌ لَيْسَ لَهُ مَا يُقِيمُهُ فَهُوَ يَتَقَاضَى أَمْوَالَهُمْ وَ يَقُومُ فِي ضَيْعَتِهِمْ فَلْيَأْكُلْ بِقَدَرٍ وَ لَا يُسْرِفْ وَ إِنْ كَانَ ضَيْعَتُهُمْ لَا تَشْغَلُهُ عَمَّا يُعَالِجُ لِنَفْسِهِ فَلَا يَرْزَأَنَّ مِنْ أَمْوَالِهِمْ شَيْئاً.
📚الكافي، ج5، ص129؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص340؛ تفسير العياشي، ج1، ص222
☀️ج. أَبُو أُسَامَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ «فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ» فَقَالَ ذَاكَ رَجُلٌ يَحْبِسُ نَفْسَهُ عَلَى أَمْوَالِ الْيَتَامَى فَيَقُومُ لَهُمْ فِيهَا وَ يَقُومُ لَهُمْ عَلَيْهَا فَقَدْ شَغَلَ نَفْسَهُ عَنْ طَلَبِ الْمَعِيشَةِ فَلَا بَأْسَ أَنْ يَأْكُلَ بِالْمَعْرُوفِ إِذَا كَانَ يُصْلِحُ أَمْوَالَهُمْ وَ إِنْ كَانَ الْمَالُ قَلِيلًا فَلَا يَأْكُلْ مِنْهُ شَيْئاً.
📚تفسير العياشي، ج1، ص221
@yekaye
☀️9) زراره و محمد بن مسلم روایت کردهاند که:
امام صادق ع فرمود: مال یتیم اگر توسط کسی که فعلا آن را در اختیار دارد به کار گرفته شود، وی ضامن آن است [یعنی اگر ضرری کرد برعهده اوست] و سودش برای یتیم است.
ما به ایشان عرض کردیم: پس این آیه چه میشود که فرمود: «و هرکس تنگدست است مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد»
فرمودند: این فقط در جایی است که خودش را وقف توسعه اموال آنان کرده و برای خودش دیگر چیزی نمانده که در این صورت، مطابق عرف [= به طور متعارف] از اموال آنان بخورد.
📚تفسير العياشي، ج1، ص222
عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أنه قَالَ: مَالُ الْيَتِيمِ إِنْ عَمِلَ بِهِ الَّذِي وُضِعَ عَلَى يَدَيْهِ ضَمِنَه وَ لِلْيَتِيمِ رِبْحُهُ.
قَالا قُلْنَا لَهُ قَوْلُهُ «وَ مَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ»؟
قَالَ: إِنَّمَا ذَلِكَ إِذَا حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَيْهِمْ فِي أَمْوَالِهِمْ فَلَمْ يَجِدْ لِنَفْسِهِ فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ مِنْ مَالِهِمْ.
@yekaye
☀️10) عبدالله بن سنان میگوید:
من در محضر امام صادق ع بودم که از ایشان سوال شد درباره کسی که عهدهدار خرید و فروش اموال یتیمانی شده که به مصلحت آنان است؛ آیا حق دارد که از اموال آنان بخورد؟
فرمودند:
اشکالی ندارد که از اموال آنان مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد همان گونه که خداوند متعال در کتابش فرمود: «و یتیمان را بیازمایید، تا زمانی که به حد ازدواج برسند، سپس اگر از آنان رشدی دیدید پس اموالشان را به ایشان برگردانید، و آن را به گزاف و عجله [ناشی از] اینکه [مبادا] بزرگ شوند نخورید؛ و هرکس که توانگر است خویشتنداری ورزد و هرکس تنگدست است مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد» که منظور همان قوت است؛ و مقصودش از «مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد» وصیای است که در مورد آنان به وی وصیت شده و کسی است که عهدهدار بهکارگیریِ اموال آنان در مسیر مصلحت آنان شده است.
📚تهذيب الأحكام، ج9، ص244-245
الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ:
سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنِ الْقَيِّمِ لِلْيَتَامَى فِي الشِّرَاءِ لَهُمْ وَ الْبَيْعِ فِيمَا يُصْلِحُهُمْ أَ لَهُ أَنْ يَأْكُلَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ
فَقَالَ لَا بَأْسَ أَنْ يَأْكُلَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ بِالْمَعْرُوفِ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ وَ ابْتَلُوا الْيَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ هُوَ الْقُوتُ وَ إِنَّمَا عَنَى فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ الْوَصِيَّ لَهُمْ وَ الْقَيِّمَ فِي أَمْوَالِهِمْ مَا يُصْلِحُهُمْ.
✅البته ظاهرا بر اساس روایتی از امام باقر ع برداشت وصیّ و دیگران از اموال باید در حد نیاز و به صورت قرض باشد که بعدا که دارا شد، به او پس بدهد (مجمع البيان، ج3، ص17)
@yekaye
☀️11) درباره عبارت «مطابق عرف [= به طور متعارف] بخورد» روایتی از امام صادق ع نقل شده بدین صورت که:
پدرم میفرمود آن نسخ شده است.
📚تفسير العياشي، ج1، ص222
عَنْ رِفَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ «فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ» قَالَ كَانَ أَبِي يَقُولُ إِنَّهَا مَنْسُوخَةٌ.
✅ شیخ حر عاملی در وسائل الشيعة (ج17، ص253) توضیح دادهاند که نسخ در اینجا به معنای تخصیص است (یعنی فقط شامل حال افراد با شرایطی که در احادیث قبل گذشت، -بویژه اینکه وی از کارش باز ماند و با اموال یتیم کار انجام دهد – میشود)
البته وی در ادامه احتمال دیگری را هم برای این تعبیر، آن دانسته که مقصود از نسخ این باشد که دلالت بر کراهت کند، نه حرمت ؛
و احتمال سومی را در هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام (ج6، ص57) مطرح کردهاند این است که ناظر به مازاد بر اجرت المثل باشد (یعنی اینکه او صرفا به اندازهای که با اموال یتیم کار کرده، حق برداشت دارد؛ نه لزوما تا حد رفع احتیاجات خود)
@yekaye
✅و. تجارت با مال یتیم و قرض گرفتن از آن
☀️12) الف. اسباط بن سالم میگوید: از امام صادق ع سوال کردم که: برادرم از من خواسته که از شما سوال کنم درباره مال یتیمی که تحت تکفل اوست، آیا میتواند با آن به تجارت بپردازد؟
فرمودند: به شرطی که برادرت مال و ثروتی بیش از مال یتیم داشته باشد به نحوی که اگر مال یتیم تلف شد یا آسیب دید بتواند غرامتش را بدهد؛ وگرنه متعرض مال و ثروت یتیم نشود.
☀️ب. همچنین از ایشان در مورد شخصی که مال یتیم نزدش است سوال شد و فرمودند: اگر وی نیازمند است و مال و ثروتی ندارد، پس به مال یتیم دست نزند؛ و اگر با آن تجارتی کرد سودش برای یتیم است و [در صورتی که ضرر کرد] خود وی ضامن است.
📚الكافي، ج5، ص131؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص341-342
☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَسْبَاطِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع:
فَقُلْتُ أَمَرَنِي أَخِي أَنْ أَسْأَلَكَ عَنْ مَالِ يَتِيمٍ فِي حَجْرِهِ يَتَّجِرُ بِهِ.
فَقَالَ إِنْ كَانَ لِأَخِيكَ مَالٌ يُحِيطُ بِمَالِ الْيَتِيمِ إِنْ تَلِفَ أَوْ أَصَابَهُ شَيْءٌ غَرِمَهُ لَهُ وَ إِلَّا فَلَا يَتَعَرَّضْ لِمَالِ الْيَتِيمِ.
☀️ب. مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِي رَجُلٍ عِنْدَهُ مَالُ الْيَتِيمِ؟
فَقَالَ إِنْ كَانَ مُحْتَاجاً وَ لَيْسَ لَهُ مَالٌ فَلَا يَمَسَّ مَالَهُ وَ إِنْ [هُوَ] اتَّجَرَ بِهِ فَالرِّبْحُ لِلْيَتِيمِ وَ هُوَ ضَامِنٌ.
@yekaye
☀️13) از امام صادق ع سوال شد درباره شخصی که عهدهدار مال یتیمی شده است؛ آیا میتواند چیزی از آن را به عنوان قرض بردارد؟
فرمودند: همانا امام سجاد ع از مال یتیمانی که تحت تکفلش بود به عنوان قرض برمیداشت؛ [پس اشکالی ندارد.]
📚الكافي، ج5، ص132؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص341
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ خَالِدِ بْنِ جَرِيرٍ عَنْ أَبِي الرَّبِيعِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ وُلِّيَ مَالَ يَتِيمٍ فَاسْتَقْرَضَ مِنْهُ شَيْئاً؟
فَقَالَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع كَانَ اسْتَقْرَضَ مَالًا لِأَيْتَامٍ فِي حَجْرِهِ [فَلَا بَأْسَ بِذَلِكَ.]
📚در الكافي، ج5، ص131 این مضمون را با دو سند دیگر هم ذکر کرده است.
@yekaye
✅ز. اگر بعد از رشد، مال یتیم را نداد
☀️14) الف. به امام صادق ع خبر دادند که شخصی مرد و به مردی وصیت کرده بود و پسر کوچکی داشت؛ آن پسر بزرگ شد و نزد وصی رفت و به او گفت: مال مرا به من بده که میخواهم ازدواج کنم. آن مرد از دادن مال خودداری کرد؛ و آن جوان رفت و مرتکب زنا شد.
امام صادق ع فرمودند: دوسوم گناهِ زنای این جوان برعهده آن وصی است؛ زیرا مال را از او دریغ داشت و به او نداد تا با آن ازدواج کند.
📚الكافي، ج7، ص69؛ من لا يحضره الفقيه، ج4، ص222
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى [قیس] عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رَجُلٍ مَاتَ وَ أَوْصَى إِلَى رَجُلٍ وَ لَهُ ابْنٌ صَغِيرٌ فَأَدْرَكَ الْغُلَامُ وَ ذَهَبَ إِلَى الْوَصِيِّ؛ فَقَالَ لَهُ: رُدَّ عَلَيَّ مَالِي لِأَتَزَوَّجَ؛ فَأَبَى عَلَيْهِ؛ فَذَهَبَ حَتَّى زَنَى!
قَالَ: يُلْزَمُ ثُلُثَيْ إِثْمِ زِنَى هَذَا الرَّجُلِ ذَلِكَ الْوَصِيُّ لِأَنَّهُ مَنَعَهُ الْمَالَ وَ لَمْ يُعْطِهِ فَكَانَ يَتَزَوَّجُ.
☀️ب. عبدالرحمن بن حجاج و داود بن فرقد روایت کردهاند که از امام صادق ع در مورد شخصی سوال کردیم که نزد او مال و ثروتی از یتیمان است و به آنان نمیدهد؛ تا اینکه آنها میمیرند و وارث و وکیل آنها میآید و با او مصالحه میکنند که مقداری از آن مال را بگیرند و مقداری را نگیرند و او را از آنچه بوده مبرا کنند [= در خصوص آنچه گذشته و نیز در مورد بقیه مال، وی را حلال کنند.] آیا بدین وسیله او مبرا میشود؟
فرمود: بله.
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص192 و 343
مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الرَّازِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ مَنْدَلٍ [صندل] عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ وَ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ جَمِيعاً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا:
سَأَلْنَاهُ عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ عِنْدَهُ الْمَالُ لِأَيْتَامٍ، فَلَا يُعْطِيهِمْ حَتَّى يَهْلِكُوا. فَيَأْتِيهِ وَارِثُهُمْ وَ وَكِيلُهُمْ فَيُصَالِحُهُ عَلَى أَنْ يَأْخُذَ بَعْضاً وَ يَدَعَ بَعْضاً، وَ يُبْرِئُهُ مِمَّا كَانَ؛ أَ يَبْرَأُ مِنْهُ؟
قَالَ نَعَمْ.
☀️ج. در نقل دیگری که فقط عبدالرحمن بن حجاج نقل کرده، وی بعد از همین پرسش و پاسخ فوق، میگوید:
و از ایشان در مورد مردی سوال کردم که نزد شخصی دیگر اموالی داشته، حالا یا از بابت خرید کالا ویا از بابت قرض؛ و میمیرد در حالی که وی آن را به او پس نداده؛ و یتیمان صغیری از او باقی میماند؛ و او آن مال را برای آنان نگه میدارد و به آنان نمیدهد؛ آیا از کسانی محسوب میشود که مال یتیمان را به ظلم خورده است؟!
فرمود: اگر قصد دارد که [وقتی آنان به سن رشد رسیدند] به آنان بدهد، خیر.
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص384
عَنْهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِيفٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ عِنْدَهُ الْمَالُ لِلْأَيْتَامِ؛ فَلَا يَقْضِيهِمْ حَتَّى يَهْلِكُوا. فَيَأْتِيهِ وَارِثُهُمْ أَوْ وَكِيلُهُمْ، فَيُصَالِحُهُ عَلَى أَنْ يَضَعَ بَعْضَهُ وَ يَأْخُذَ بَعْضَهُ، وَ يُبْرِئَهُ مِمَّا كَانَ عَلَيْهِ؛ أَ يَبْرَأُ مِنْهُ؟
قَالَ نَعَمْ.
وَ عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ لِلرَّجُلِ عِنْدَهُ الْمَالُ إِمَّا بَيْعٌ وَ إِمَّا قَرْضٌ؛ فَيَمُوتُ وَ لَمْ يَقْضِهِ إِيَّاهُ؛ فَيَتْرُكُ أَيْتَاماً صِغَاراً فَيَبْقَى لَهُمْ عَلَيْهِ لَا يَقْضِيهِمْ؛ أَ يَكُونُ مِمَّنْ يَأْكُلُ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً؟
قَالَ: لَا إِذَا كَانَ نَوَى أَنْ يُؤَدِّيَ إِلَيْهِمْ.
@yekaye
✅ح. ظرایفی درباره پس دادن مال به یتیم
☀️15) از امام رضا ع سوال میشود درباره کسی که وصی برای یتیمانی قرار گرفته است. آن یتیمان به سن رشد میرسند و از آنان می خواهد که آ«چه مال آنان بوده را بگیرند؛ اما آنان خودداری میکنند؛ اکنون چکار کند؟
فرمود: آن را به آنان برگرداند و مجبورشان کند بر گرفتن آن!
📚من لا يحضره الفقيه، ج4، ص222؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص245
رَوَى أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ سَعْدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ:
سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنْ وَصِيِّ أَيْتَامٍ يُدْرِكُ أَيْتَامُهُ، فَيَعْرِضُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَأْخُذُوا الَّذِي لَهُمْ، فَيَأْبَوْنَ عَلَيْهِ! كَيْفَ يَصْنَعُ؟
قَالَ: يَرُدُّ عَلَيْهِمْ وَ يُكْرِهُهُمْ عَلَيْهِ.
@yekaye
☀️16) عبدالرحمن بن حجاج میگوید: از امام کاظم ع در مورد مردی سوال کردم که نزد برخی از خانوادهاش مالی بود که متعلق به یتیمانی بود و به او داده بود؛ و وی چند درهم از آن را که مورد نیازش بود، [به عنوان قرض] برداشته بود و کسی که مال یتیمان به او سپرده شده بود نمی دانست که وی از اموال آنان مقداری برداشته است؛ سپس مشکل مالی او رفع شد؛ اکنون کدام کار را بکند بهتر است؟ آیا آنچه برعهدهاش است را به کسی که عهدهدار مال یتیمان بوده بدهد؛ یا به خود آن یتیم، که اکنون به سن بلوغ رسیده، بدهد؟ و آیا جایز است که آن مال را به صاحبش به عنوان هدیه بدهد و به او اطلاع ندهد که آن را از مال خود وی برداشته است؟
فرمودند: اگر این مال را به صاحبش برساند، هریک از این راهها را انجام بدهد، جایز است، که همانا این از امور مخفی است اگر که [از ابتدا] نیت [برگشت دادن مال را] داشته است؛ اگر دلش خواست به آن یتیم که اکنون بالغ شده، به هر نحوی که خواست برگرداند، هرچند که حتی وی را مطلع نکند که از مال او چیزی را برداشته بوده است؛ و اگر خواست به کسی که مال یتیم در دستش بوده برگرداند؛
و فرمود: اگر صاحب مال غایب است، آن را به کسی که مال در دستش بوده برگرداند [تا او بعدا به صاحب مال بدهد.]
📚الكافي، ج5، ص132 و تهذيب الأحكام، ج6، ص342
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي الرَّجُلِ يَكُونُ عِنْدَ بَعْضِ أَهْلِ بَيْتِهِ مَالٌ [المال] لِأَيْتَامٍ فَيَدْفَعُهُ إِلَيْهِ فَيَأْخُذُ مِنْهُ دَرَاهِمَ يَحْتَاجُ إِلَيْهَا وَ لَا يُعْلِمُ الَّذِي كَانَ عِنْدَهُ الْمَالُ لِلْأَيْتَامِ أَنَّهُ أَخَذَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ شَيْئاً ثُمَّ تَيَسَّرَ [يُيَسَّرُ] بَعْدَ ذَلِكَ أَيُّ ذَلِكَ خَيْرٌ لَهُ أَ يُعْطِيهِ الَّذِي كَانَ فِي يَدِهِ أَمْ يَدْفَعُهُ إِلَى الْيَتِيمِ وَ قَدْ بَلَغَ وَ هَلْ يُجْزِئُهُ أَنْ يَدْفَعَهُ إِلَى صَاحِبِهِ عَلَى وَجْهِ الصِّلَةِ وَ لَا يُعْلِمُهُ أَنَّهُ أَخَذَ لَهُ مَالًا؟
فَقَالَ يُجْزِئُهُ أَيُّ ذَلِكَ فَعَلَ إِذَا أَوْصَلَهُ إِلَى صَاحِبِهِ فَإِنَّ هَذَا مِنَ السَّرَائِرِ إِذَا كَانَ مِنْ نِيَّتِهِ إِنْ شَاءَ رَدَّهُ إِلَى الْيَتِيمِ إِنْ كَانَ قَدْ بَلَغَ عَلَى أَيِّ وَجْهٍ شَاءَ وَ إِنْ [كَانَ] لَمْ يُعْلِمْهُ أَنْ [أَنَّهُ] كَانَ قَبَضَ لَهُ شَيْئاً وَ إِنْ شَاءَ رَدَّهُ إِلَى الَّذِي كَانَ فِي يَدِهِ؛
وَ قَالَ إِنْ كَانَ صَاحِبُ الْمَالِ غَائِباً فَلْيَدْفَعْهُ إِلَى الَّذِي كَانَ الْمَالُ فِي يَدِهِ.
@yekaye
یک آیه در روز
931) 📖 وَ ابْتَلُوا الْيَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْ
.
1⃣ «وَ ابْتَلُوا الْيَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ... فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَ كَفی بِاللَّهِ حَسيباً»»
با اینکه اسلام بر حفظ حقوق یتیمان اصرار دارد، اما نمیگذارد که انسان مواجهه احساساتی انجام دهد:
🔹نباید حق یتیم را خورد؛ در عین حال،
🔸از طرفی اگر هنوز به سن رشد و تشخیص نرسیده، نباید اموالش را به نحوی در اختیارش قرار دهیم که به پایمال شدنش بیانجامد.
🔸و از طرف دیگر، وقتی هم که به سن رشد رسید و اموالش را خواستیم به او بدهیم، به ما توصیه کرده که شاهد بگیرید تا مبادا فردا او که مدتها تحت تکفل شما بوده، علیه شما اقامه دعوا کند و بتواند بیش از آنچه حقش بوده بگیرد.
🔹و اینها هیچ منافاتی ندارد با اینکه حسابرسی خدا را جدی بگیریم.
💠ثمره #اخلاق_اجتماعی
برخی میپندارند چون خدا حسابرس است و نمیگذارد هیچ ظلمی بیجزا بماند؛ پس ما حساب و کتاب دقیق نکنیم و مسائل مالیمان را با تسامح برگزار کنیم.
⛔️این آیه این منطق را رد میکند:
شما حساب و کتاب دقیق داشته باش؛ و حتی وقتی مال یتیم را به او پس دادی، شاهد بگیر؛ و در عین حال، بدان که خداوند برای حسابرسی کافی است.
@yekaye
یک آیه در روز
931) 📖 وَ ابْتَلُوا الْيَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْ
.
2⃣ «وَ ابْتَلُوا الْيَتامی»
يتيم، زير نظر ولی خود، حقّ تصرّف در مال خود را دارد. لازمه عمل به «وَ ابْتَلُوا»، آن است كه يتيم زير نظر ولی خود تصرّف كند، تا آزمايش شود.
📚(تفسير نور، ج2، ص245)
@yekaye