یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
.
1️⃣ «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَریماً»
در دو آیه قبل هشدار داد که دست به کاری که منجر به هلاکتتان شود نزنید زیرا خداوند بر شما رحیم است.
در آیه قبل تذکر داد که این رحیم بودن خداوند بدین معنا نیست که کسی را عذاب نمیکند؛ بلکه اگر کسی ظالمانه آنچه را که ما ممنوع کردیم مرتکب شود او را در آتش میاندازیم و چنین اقدامی برای خداوند کاری ندارد.
در این دوباره به سراغ بُعد رحمت خداوند برمیگردد که این تهدید ما شما را ناامید از رحمتمان نکند. اگر از گناهان کبیرهای که شما را از آن نهی کردهایم اجتناب کنید ما هم هوای شما را خواهیم داشت و گناهان صغیرهتان را پاک میکنیم و چنان بزرگوارانه با شما رفتار میکنیم که شما را در جایگاهی که شایسته بزرگواران است وارد مینماییم.
@yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
.
2️⃣ «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ»
گناهانی که انسان را از ارتکاب آنها بازداشتهاند یکسان نیستند. برخی از گناهان بزرگتر و انجام آنان بسیار بدتر از برخی دیگر از گناهان است؛ و اهتمام انسان به انجام ندادن این گناهان باید بیشتر باشد.
✳️ تبصره
این آیه به هیچ عنوان در مقام کماهمیت شمردن گناهان صغیره نیست که انسان با استناد به آن (اینکه گفته که ترک گناهان کبیره مایه محو و بخشودگی گناهان صغیره میشود) بخواهد مرتکب گناه صغیره شود؛
چرا که
اولا خود بیاهمیت شمردن دستورات خداوند از مصادیق گناهان کبیره است؛ و
ثانیا بیپروایی در انجام گناه صغیره به تکرار گناه صغیره (به تعبیر احادیث: اصرار بر گناه) میانجامد که خودش گناه کبیره است.
در واقع،
آیه در مقام بیان ضعف و ناتوانی انسان است که بالاخره گاه پایش میلغزد و میگوید اگر در جاهای مهم خودتان را حفظ کردید خداوند این لغزشهای جزیی را نادیده میگیرد؛ و از این جهت شبیه آیات توبه است که خداوند وعده بخشش میدهد: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنِيبُوا إِلى رَبِّكُمْ» (زمر/54) و همان گونه که معنی ندارد کسی به بهانه اینکه توبه میکنم بخواهد به گناه اقدام کند، توجیهی ندارد که کسی به بهانه اینکه من گناهان کبیره را ترک میکنم بخواهد مرتکب گناه صغیره شود.
📚(المیزان، ج4، ص325)
@yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
.
3️⃣ «كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ»
درباره اینکه مقصود از «کبائر: گناهان کبیره» چیست، دیدگاههای متنوعی بیان شده است که میتوان آنها را در دو دسته کلی قرار داد:
🍃الف. کبیره (یا صغیره) بودن گناه، صفت خود گناهان است؛ آنگاه گناه کبیره عبارت است از:
🌱الف.1. هر گناهی که بر آن وعده عذاب دادهاند (حدیث1، الف)
🌱الف.2. هر آنچه خداوند وعده عذاب در آخرت بر آن داده و در دنیا هم حد برای آن تعیین فرموده است. (سعید بن جبیر و مجاهد، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص61)
🌱الف.3. برخی گناهان کاملا معین میباشند؛ که آنچه در احادیث بر آن اتفاق است عبارت است از: کفر (ویا شرک و بتپرستی) به خداوند (که تارک الصلوة بودن نیز مصداقی از این حالت معرفی شده)؛ کشتن انسانی که جانش محترم دانسته شده (با این قید کشتن در قصاص و جهاد مشروع و ... خارج میشود)؛ آزار والدین و عاق والدین شدن؛ رباخواری؛ و خوردن مال یتیم بناحق؛ و فرار از جنگ؛
برخی موارد که در بسیاری از احادیث بر کبیره بودنش تاکید شده عبارتند از: تعرب بعد از هجرت [اینکه کسی که در دیار اسلامی زندگی میکند به خاطر مشکلات در این دیار، به بلاد کفر برود و بخواهد برای همیشه آنجا زندگی کند]؛ تهمت زدن به زنان پاکدامن؛
و برخی از موارد که در احادیث پراکنده به عنوان گناه کبیره از آن یاد شده، عبارتند از:
دروغ بستن بر خدا و پیامبر ص و ائمه اطهار ع؛ انکار آنچه خداوند نازل فرموده؛ انکار حق اهل بیت ع؛ شرابخواری؛ استخدام شدن در حکومت و رفع نیازهای آنان؛ ستم و بیعدالتی ورزیدن در وصیت.
🌱الف.4. ...
🍃ب. «کبیره» (و صغیره) بودن گناهان، مفهومی نسبی است؛ آنگاه
🌱ب.1. هر آنچه خداوند از آن نهی کرده است، خودش گناه کبیره است؛ و در این منظر، کبیره و صغیره بودن گناهان در نسبت با هم مطرح میشود که هرگناهی که عذابش شدیدتر باشد نسبت به گناهی که عقوبتش کمتر است گناه کبیره است. (ابن عباس، و نظر علمای شیعه، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص61)
🌱ب.2. صغیره گناهی است که از عقابش از ثوابهای صاحبش کمتر باشد و کبیره آن گناهی است که عقابش از ثوابهای صاحبش بیشتر باشد و لذا شخص را جهنمی میکند. (نظریه معتزله، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص61)
🌱ب.3. ...
🍃ج. در عین حال که برخی گناهان به خودی خود کبیره، و برخی به خودی خود صغیرهاند؛ اما تحت شرایطی ممکن است گناه کبیرهای به صغیره تبدیل شود و بالعکس؛ آنگاه این شرایط عبارت است از اینکه:
🌱ج.1. هر گناهی اگر با استغفار همراه شود صغیره میشود و اگر بر انجام آن اصرار شود، کبیره میشود.
🌱ج.2. ...
✳️تبصره
اینکه هر سه دسته قول مذکور صحیح باشند هیچ اشکالی ندارد، یعنی صغیره و کبیره بودن میتواند با لحاظهای متعدد مطرح شود؛ چنانکه برخی از مفسران در عین حال که با استناد به این آیه و نیز آیه «وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصاها» (کهف/49) بیان میکنند که تردیدی نیست که گناهان به دو قسم کبیره و صغیره تقسیم میشود؛ در عین حال میافزایند که از لحاظی دیگر، یعنی از جهت بزرگی و عظمت خدایی که مورد عصیان قرار گرفته، هر گناهی را میتوان معصیت کبیره دانست؛ یعنی از حیث نسبت بین انسان و پروردگارش، همه گناهان کبیرهاند؛ اما از حیث مقایسه بین خود گناهان، برخی گناهان صغیره و برخی دیگر کبیرهاند.
📚(المیزان، ج4، ص323-325)
@yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
.
4️⃣ «ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ»
انسان آزادی مطلق ندارد که هرکاری دلش بخواهد حق داشته باشد انجام دهد. برخی کارها هست که انسان را از ارتکاب آن بازداشتهاند.
@yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
.
5️⃣ «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ»
به قرینه تقابل «سیئات» با «کبائر» معلوم میشود که مقصود از «سیئات» در این آیه، گناهان صغیره است.
🤔 البته لازم به ذکر است که در قرآن کریم کلمه «سیئه» (و جمع آن: «سیئات») گاهی به معنای
▪️- مطلق هر چیز بد و آزاردهنده، ولو گناه نباشد (مثلا: «وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ الآية» نساء/79؛ یا «وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَة» رعد/6)؛ و یا
▪️- جزای گناهان (مثلا: «فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا» نحل/34؛ یا «سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا» زمر/51) ویا
▪️- مطلق گناهان و بدیها (مثلا: «وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها» شورى/40) ویا
▪️- مطلق گناهان با تاکید بر گناهان کبیره (مثلا: «أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما يَحْكُمُونَ» جاثية/21)
هم به کار رفته است.
📚(المیزان، ج4، ص324)
@yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
.
6️⃣ «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ»
اگرچه اعمال در وجود انسان موثرند و کارهای خوب و بد ما دامنگیر ما میشود، اما این تنها قانون عالم نیست.
این آیه تصریح دارد که این گونه نیست که اگر کسی مرتکب عمل بدی شد حتما و الزاماً بدیاش دامنگیر وی شود: با انجام دادن، و یا حتی انجام ندادن برخی از کارهای دیگر، میتوان آن عمل را تکفیر، و اثرش در وجود انسان را محو کرد.
به تعبیر دیگر،
پاداش كسانى كه گناهان بزرگ را ترك مىكنند، آن است كه خداوند از گناهان كوچكشان بگذرد. (تفسير نور، ج2، ص56)
@yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
.
7️⃣ «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ»
كسانى كه اصول فكرى وعملى صحيحى دارند، در مورد تخلّفات جزئى آنان گذشت لازم است.
(تفسير نور، ج2، ص56)
@yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
.
8️⃣ «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ ... نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَریماً»
خداوند کسی را که از گناه کبیره خودداری میکند، در جایگاهی کریمانه وارد میکند؛ و از آنجا که کارهای خداوند همگی بر اساس حکمت است، چنین کسی، با لطف و عنایت خداوند سزاوار جایگاهی کریمانه شده است.
🤔پس،
اگرچه اقتضای منطق عدالت این است که کسی که مرتکب بدیاش شود ارزش و ارجمندی خود را از دست بدهد؛
اما در پرتوی لطف و تفضل الهی، همین مقدار که انسان از گناهان کبیره خودداری کند ارزشمند و سزاوار جایگاهی کریمانه میشود، هرچند مرتکب برخی از بدیها و گناهان صغیره شده باشد.
✳️تبصره
برخی از مفسران در این آیه به تکلف افتاده و گفتهاند صرف اجتناب از گناهان کبیره انسان را بهشتی نمیکند بلکه حتما باید به انجام طاعات هم اقدام کرده باشد و لذا در اینجا تمام العله بیان نشده است. (مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج10، ص64 )
در حالی که چنین تکلفی نیاز نیست؛ زیرا ترک انجام طاعات خودش از مصادیق گناهان کبیره است، چنانکه در روایات متعددی تارک الصلوة را کافر خواندهاند.
@yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
.
9️⃣ «نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَریماً»
تا از گناهان كبيره و صغيره پاك نشويم، به بهشت نخواهيم رفت.
📚(تفسير نور، ج2، ص56)
@yekaye
960) 📖 وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلیماً 📖
💢ترجمه
آنچه را که خداوند بدان برخی از شما را بر برخی دیگر تفضیل داده است، آرزو مکنید؛ برای مردان حظّ و بهرهای است از آنچه به دست آوردند و زنان را هم حظّ و بهرهای است از آنچه به دست آوردند؛ و از خداوند از فضلش درخواست کنید؛ همانا خداوند به همه چیز داناست.
سوره نساء (4) آیه 32
1398/8/21
14 ربیعالاول 1441
@yekaye
🔹لا تَتَمَنَّوْا
قبلا بیان شد که
▪️اصل ماده «منی» به معنای «تقدیرِ» (=اندازهگیریِ) چیزی میباشد ویا اینکه حکمی در مورد آن چیز محقق گردد. به «منیِ» انسان و حیوانات از این جهت «منی» میگویند که خلقت آنها از این طریق مقدر شده است. برخی گفتهاند اصل این ماده به معنای «میل به حصول چیزی است که البته در آن نوعی تقدیر و اندازهگیری هم مد نظر باشد. و «منی» همچنی به معنای «قصد» هم به کار رفته است؛ که ممکن است «منی» اصطلاحی هم از این جهت باشد که بروز و ظهور نوعی قصد و میل است.
▪️«أمنی یُمنی» را اغلب به همان معنای «مقدر کردن» دانستهاند و لذا تعبیر «أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى» اشاره است به منیای که به اراده خداوند انسان از آن مقدر میشود و برخی آن را هممعنای «منی الرجل» (منی از آن مرد خارج شد) دانستهاند [یعنی اشاره است به منیای که از انسان خارج میشود] و حتی برخی تعبیر کردهاند که این به معنای ریختن منی در رَحِم میباشد.
▪️«مَنِیّة» به معنای «مرگ» است از این جهت که برای همگان مقدر شده است.
▪️«تَمَنِّي» (فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ ... وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً، بقره/94-95 وجمعه/6-7؛ وَ لَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ، آلعمران/143؛ وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ، نساء/31؛ وَ أَصْبَحَ الَّذينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالْأَمْسِ، قصص/82؛ أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّى، نجم/24) به معنای آرزویی است که شخص در نظر گرفته است و گفتهاند در واقع یک نوع معین و مقدر کردن چیزی در ذهن است و چون غالبا بر اساس تخمین و گمان بوده است و غالبا نادرست درمیآمده، اغلب برای آرزوهای بیپشتوانه به کار میرود [در فارسی تعبیر «تمنا کردن» از همین ماده است]؛ چنانکه مرحوم طبرسی توضیح داده که «تمنی» آن است که وقتی چیزی واقع شده باشد شخص بگوید ای کاش نمیشد؛ و یا اگر رخ نداده باشد بگوید ای کاش رخ می داد؛ و از ابوهاشم نقل کرده که تمنی حصول یک معنای در دل است، نه از مقوله شهوت است و نه اراده؛ زیرا اراده فقط به چیزی تعلق میگیرد که رخ دادنش صحیح و ممکن باشد و شهوت هم بدان چیزی که گذشته است تعلق نمیگیرد؛ در حالی که تمنی غالبا نسبت به گذشته است.
«اُمْنِيَّة» (إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في أُمْنِيَّتِهِ؛ حج/۵۲) هم صورتی است که از تمنای چیزی در ذهن حاصل میآید و جمع آن «أَمانِيَّ» (لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلاَّ أَمانِیّ، بقره/۷۸؛ لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتاب، نساء/۱۲۳) میباشد. وقتی به وزن تفعیل برود «منّی یمنّی» (وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُم ... يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ؛ نساء/۱۱۹-۱۲۰) به معنای آن است که با مشتبه کردن امور، امنیه و آرزویی در شخصی ایجاد کنند.
🔖جلسه 395 http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-37/
@yekaye
📖 اختلاف قرائت
🔹وَ سْئَلُوا / وَ سَلُوا
▪️در قرائت اهل مدینه (نافع) و بصره (ابوعمرو) و شام (ابن عامر) و اغلب اهل کوفه (عاصم و حمزه) و نیز قرائت یعقوب و روایت مشهور از قرائت ابوجعفر (هر دو از قراء عشره) فعل امر «اسئلو» به همین صورت با حرف همزه آمده است؛
▪️اما در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) و برخی از اهل کوفه (کسائی) و نیز قرائت خلف و روایتی از قرائت ابوجعفر (از قراء عشره) و ابنمحیصن (از قراء اربعه عشر) و برخی از قرائت غیرمشهور (قرائت سهل و اسماعیل و أبان و روایتی از قرائت شیبه) به صورت «وَ سَلوا» (یعنی با حذف حرف همزه و انتقال حرکت آن به سین) قرائت شده است؛ و در حمزه هم در وقف شبیه این حالت قرائت کرده است؛
🔸 گفتهاند حذف همزه در فعل امر از ماده «سئل» گویش اهل حجاز است؛ و باقی نگهداشتنش گویش بنی تمیم؛ و نیز گفتهاند در گویش قریش همزاه را حذف میکنند مگر اینکه قبل از آن حرف «و» یا «فـ» آمده باشد. در هر صورت هر دو حالت در زبان عربی رایج است.
📚مجمع البيان، ج3، ص63 ؛ معجم القراءات، ج2، ص60
@yekaye
🔹فَضَّلَ / فَضْلِهِ
قبلا بیان شد که
▪️این ماده دلالت بر «زیادتر از حالت میانه و معمول» میکند و با بار معنایی مثبت و منفی به کار میرود که غالبا تعبیر«فضل» بار معنایی مثبت دارد و تعبیر «فضول» بار معنایی منفی دارد (هر دو را باید به «زیادی» ترجمه کرد.) و فضل خدا به معنای اعطای بیش از حدی که به طور معمول نیاز است و انتظار میرود، میباشد.
▪️اغلب مفسران نیز «فضل» را عطایی اضافه بر آنچه که گیرنده آن استحقاقش را داشته است، معرفی کردهاند و تقابلش با «اجر» در آیه « لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» (فاطر/30) موید خوبی بر این مدعاست.
🔖جلسه ۷۳۰ http://yekaye.ir/al-fater-35-30/
@yekaye
🔹اكْتَسَبُوا /اكْتَسَبْنَ
▪️ابنفارس ماده «کسب» رادر اصل به معنای طلب کردن ودرصدد چیزی برآمدن و بدان رسیدن معرفی کرده (معجم المقاييس اللغة، ج5، ص179) و
▫️مرحوم مصطفوی توضیح داده که اصل معنای آن به دست آوردن چیزی (مادی یا معنوی) است و مقصود ابنفارس این کارها با هم است، نه صرف مثلا طلب کردن یا درصدد برآمدن (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص53).
▫️در هر صورت کسب عبارت است از آنچه انسان انجام می دهد تا به چیزی که از نظر خودش منفعت و بهرهای عاید او میکند برسد؛ و حتی در جایی که واقعا ضرری متوجه وی میشود اما به خیال خودش منفعت خواهد داشت نیز به کار میرود. (مفردات ألفاظ القرآن، ص709)
▪️در قرآن کریم از این ماده تنها به دو صورت فعل ثلاثی مجرد (کسب) و فعل باب افتعال (اکتسب) به کار رفته است.
🔸در تفاوت «کسب» و «اکتساب»
▪️ برخی گفتهاند که «کسب» اعم از جایی است که انسان منفعتی برای خود یا برای دیگران به دست آورد و لذاست که «کسب» به صورت دومفعولی هم به کار میرود و میگویند «کسبتُ فلاناً کذا» [شاید این آیه شاهد خوبی بر این مدعا باشد: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاس»؛ روم/41]
اما اکتساب در جایی است که صرفا درصدد منفعتی برای خودش باشد [«لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ» (نساء/32)]؛
لذا هر اکتسابی کسب هست اما هر کسبی اکتساب نیست
(مفردات ألفاظ القرآن، ص709).
▪️ اما برخی بر این باورند که «کسب» صرف به دست آوردن چیزی است «وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها» (انعام/164) «لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُ» (بقره/134 و 141) «يَعْلَمُ ما تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ» (رعد/42) «ما تَدْري نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً» (لقمان/34) « لا يَقْدِرُونَ عَلى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا» (بقرة/264)؛
اما اکتساب به خاطر اینکه به باب افتعال رفته دلالت بر اختیار و قصد مخصوص داشتن در کسب دارد، و از این جهت است که در خصوص آنچه انسان با اختیار و تلاش خود کسب میکند: «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ» (نساء/32) ویا اعمال زشتی که با تعمد انجام شده: «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ» (نور/11) به کار میرود.
▪️البته کلمه «کسب» عام است و ▫️هم در مورد به دست آوردن اعمال صالح و هم اعمال زشت به کار رفته است؛ مثلا
▫️در خوبیها: «أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً» (أنعام/158) یا «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً ... لهم نصیبٌ مِمَّا كَسَبُوا» (بقرة/201- 202)؛
▫️و در بدیها: «أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ» (أنعام/70)، «أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا« (أنعام/70)، «إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِما كانُوا يَقْتَرِفُونَ« (أنعام/120)، «وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ» (بقره/79) «فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ» (اعراف/39) «هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ» (یونس/52) (مفردات ألفاظ القرآن، ص710)
▫️و البته در خصوص مطلق اعمال (صرف نظر از خوب یا بد بودن آنها) نیز استعمال میشود، مثلا: «وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ» (آل عمران/25) (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص54)
▪️در مورد آیه «لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ» (بقره/286) گفته شده «کسب» ناظر به اعمال صالح و «اکتساب» ناظر به اعمال بد است؛ و نیز گفته شده که «کسب» ناظر به اعمالی است که در آخرت به دست انسان میرسد و اکتساب اعمالی است که در دنیا به انسان میرسد؛ و نیز گفته شده «کسب» کارهای خوبی است که انسان انجام میدهد و نفعش به دیگران میرسد اما اکتساب کارهایی است که برای نفع بردن خودش انجام می دهد (همگی به نقل از مفردات ألفاظ القرآن، ص710)
📿ماده «کسب» در قالب همین دو باب مذکور 67 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹در شأن نزول این آیه سه مطلب گفته شده است:
📜 1) جمعی از زنان حدمت رسول الله ص آمدند و گفتند: یا رسول الله! مگر نه این است که خداوند پروردگار هم مردان و هم زنان است و شما پیامبر خدا به سوی همه آنانی؟! پس چرا خداوند مردان را ذکر کرد و ما را یاد نکرد؛ میترسیم که مبادا در ما خیری نباشد و خداوند کاری به کار ما نداشته باشد؛ آنگاه این آیه نازل شد.
📜 2) از مجاهد روایت شده که ام سلمه گفت:یا رسول الله! مردان به جهاد میروند و زنان از جهاد محرومند؛ و همانا برای ما نصف سهم الارث قرار داده شده است؛ ای کاش ما هم مرد بودیم و به جهاد میرفتیم و به آن مقاماتی که مردان میرسند میرسیدیم. پس این آیه نازل شد.
(در روایتی از عکرمه این سخن از قول جمعی از زنان صادر شد؛ اسباب نزول القرآن، ص154 )
📜 3) از قتاده و سدی روایت شده که: [هنگامی که آیه «بهره مردان دو برابر بهره زنان است» نازل شد،] مردان گفتند: امیدواریم که خداوند ما را به خاطر کارهای خوبمان بر زنان در آخرت هم برتری دهد همان گونه که در دنیا در سهم الارث برتری داد؛ و در نتیجه پاداش ما دو برابر پاداش زنان باشد.
و زنان گفتند: ما هم امیدواریم که بار گناهان ما در آخرت نصف بار گناهان مردان باشد همان گونه که سهم الارث ما در دنیا نصف سهم الارث مردان است؛ پس این آیه نازل شد.
📚مجمع البيان، ج3، ص63-64؛ اسباب نزول القرآن، ص154
@yekaye
☀️1) الف. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید «آنچه را که خداوند بدان برخی از شما را بر برخی دیگر تفضیل داده است، آرزو مکنید» (نساء/32) سوال شد؛
فرمودند:
مردی زنِ مرد دیگری و یا دختر وی را آرزو نکند؛ بلکه مثل آنها را آرزو کند.
[ظاهرا یعنی اگر میخواهد آرزو کند، از خدا بخواهد خدا مثل آنها را نصیب وی کند نه اینکه خود آن زن را آرزو کند و دنبال زن شوهردار راه بیفتد و ...]
📚تفسير العياشي، ج1، ص239
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعبدالله ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ»
قَالَ: لَا يَتَمَنَّى الرَّجُلُ امْرَأَةَ الرَّجُلِ وَ لَا ابْنَتَهُ وَ لَكِنْ يَتَمَنَّى مِثْلَهُمَا.
☀️ب. و باز از امام صادق ع روایت شده است:
اینکه خداوند میفرماید «آنچه را که خداوند بدان برخی از شما را بر برخی دیگر تفضیل داده است، آرزو مکنید» (نساء/32) یعنی احدی از شما نگوید ای کلاش آنچه از مال و نعمت و زن زیبا به فلانی داده شده بود به من داده میشد زیرا این حسد است؛ ولیکن جایز است که بگوید خدایا مثل اینها را به من بده!
📚مجمع البيان، ج3، ص64
قال «وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ» أي لا يقل أحدكم ليت ما أعطي فلان من المال و النعمة و المرأة الحسناء كان لي فإن ذلك يكون حسدا و لكن يجوز أن يقول اللهم أعطني مثله؛
عن ابن عباس و هو المروي عن أبي عبد الله (ع)
@yekaye
☀️2) الف. از امام صادق ع از پدرانشان از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
همانا روزی از آسمان به تعداد قطرات باران نازل میشود، به هرکس آن اندازه که برایش مقدر شده است؛ ولیکن خداوند فضلهایی (زیادیهایی) هم دارد؛ پس «از خداوند از فضلش درخواست کنید»
📚قرب الإسناد، ص117
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:
إِنَّ الرِّزْقَ لَيَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى عَدَدِ قَطْرِ الْمَطَرِ، إِلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا قُدِّرَ لَهَا، وَ لَكِنْ لِلَّهِ فُضُولٌ فَـ«اسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِه.»
☀️ب. از امام باقرع روایت شده است:
هیچکس نیست مگر اینکه خداوند عز و جل برایش روزی حلالی واجب فرموده که در سلامتی [= بیمشکل] به وی میرسد؛ و بر او حرام از راه دیگری عرضه میشود اگر چیزی از آن حرام را برداشت از آن حلالی که برای وی واجب شده بود به تقاصش کم میشود؛ و البته نزد خداوند غیر از این دو فضل فراوانی است و این همان سخن خداوند عز و جل است که میفرماید «از خداوند از فضلش درخواست کنید» (نساء/32)
📚الكافي، ج5، ص80؛ تفسير العياشي، ج1، ص239
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
لَيْسَ مِنْ نَفْسٍ إِلَّا وَ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهَا رِزْقَهَا حَلَالًا يَأْتِيهَا فِي عَافِيَةٍ وَ عَرَضَ لَهَا بِالْحَرَامِ مِنْ وَجْهٍ آخَرَ فَإِنْ هِيَ تَنَاوَلَتْ شَيْئاً مِنَ الْحَرَامِ قَاصَّهَا بِهِ مِنَ الْحَلَالِ الَّذِي فَرَضَ لَهَا وَ عِنْدَ اللَّهِ سِوَاهُمَا فَضْلٌ كَثِيرٌ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِه».
☀️ج. حسین بن مسلم میگوید از امام باقر ع عرض کردم: فدایت شوم! برخی میگویند خوابیدن بعد از اذان صبح مکروه است؛ زیرا روزیها در آن زمان تقسیم میشود.
حضرت فرمودند:
روزیها مقدر و تقسیم شده است؛ و خداوند را فضلی است که از طلوع فجر تا طلوع آفتاب آن را تقسیم میکند و این همان سخن اوست که فرمود «از خداوند از فضلش درخواست کنید» (نساء/32).
سپس فرمودند:
و ذکر خدا بعد از طلوع فجر، در طلب روزی، کاراتر است رفتن برای تجارت است.
📚تفسير العياشي، ج1، ص240
وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّ النَّوْمَ بَعْدَ الْفَجْرِ مَكْرُوهٌ، لِأَنَّ الْأَرْزَاقَ یُقْسَمُ [تقسم] فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ؟
فَقَالَ: الْأَرْزَاقُ مَوْظُوفَةٌ مَقْسُومَةٌ وَ لِلَّهِ فَضْلٌ يَقْسِمُهُ مِنْ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ: «وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ»
ثُمَّ قَالَ: وَ ذِكْرُ اللَّهِ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ، أَبْلَغُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ مِنَ الضَّرْبِ فِي الْأَرْضِ.
@yekaye
☀️3) الف. از ابن مسعود نقل شده که پیامبر اکرم ص فرمودند:
از خداوند از فضلش درخواست کنید که همانا او دوست دارد که مورد درخواست واقع شود؛ و برترین عبادت انتظار فرج است.
📚مجمع البيان، ج3، ص64
☀️ب. از امام باقر ع سوال میشود کدام عبادت برتر است؟
فرمودند: هیچ چیزی نزد خداوند عز و جل برتر از این نیست که مورد درخواست قرار بگیرد و از آنچه نزد اوست طلب شود؛ و هیچکس نزد خداوند مبغوضتر نیست از کسی که از عبادت خداوند تکبر میورزد و از آنچه نزد اوست درخواست نمیکند.
📚الكافي، ج2، ص466
☀️ج. میسر بن عبدالعزیز میگوید:
امام صادق ع به من فرمود:
میسر! دعا کن! و نگو کار تمام شده است؛ همانا نزد خداوند جایگاهی است که جز با درخواست بدان نائل نتوان شد؛ و اگر بندهای دهانش را ببندد و چیزی درخواست نکند، چیزی به او داده نخواهد شد؛ پس درخواست کن تا به تو داده شود.
میسر! دری نیست که کوبیده شود مگر اینکه برای وی در را باز کنند!
📚الكافي، ج2، ص466
☀️د. از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که از خداوند از فضلش درخواست نکند قطعا فقیر شده است.
📚الكافي، ج2، ص467؛ الإختصاص، (للمفید)، ص223
☀️ه. از امام صادق ع روایت شده است:
همانا خداوند عز و جل خوش ندارد اصرار مردم نزد همدیگر در درخواستها و گدایی کردنهایشان را؛ ولی خداوند عز و جل دوست دارد که مورد درخواست قرار گیرد و از او از آنچه نزدش است طلب شود.
📚الكافي، ج2، ص475
☀️و. از پیامبر ص روایت شده است:
از دعا عاجر نشوید که همانا هیچکسی با دعا هلاک نشود؛ و هریک از شما از پروردگارش درخواست کند حتی بند کفشش را هم اگر پاره شد، از او درخواست کند «و از خداوند از فضلش درخواست کنید» که همانا او دوست دارد که مورد درخواست قرار گیرد؛ و هیچ مسلمانی نیست که برای درخواستی - که در آن تقاضای گناه ویا قطع رحم نباشد- دست به دعا بردارد مگر اینکه خداوند متعال یکی از این سه را به او بدهد: یا در اجابت درخواستش تعجیل کند؛ یا آن را برای آخرتش ذخیره فرماید؛ و یا اینکه به خاطر آن دعا از شری نظیر آن وی را حفظ نماید.
گفتند: یا رسول الله! پس خیلی چیز زیاد به دست میاوریم! [یا: پس خیلی چنین کنیم!]
فرمود: (فضل) خدا هنوز بیشتر است [یا: خداوند بیشتر چنین کند.]
📚الدعوات (للراوندي)، ص19
@yekaye
👇متن احادیث فوق👇
یک آیه در روز
☀️3) الف. از ابن مسعود نقل شده که پیامبر اکرم ص فرمودند: از خداوند از فضلش درخواست کنید که همانا او
متن احادیث بند 3
☀️الف. عن ابن مسعود عن النبي ص قال:
سلوا الله من فضله فإنه يحب أن يسأل و أفضل العبادة انتظار الفرج.
📚مجمع البيان، ج3، ص64
☀️ب. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ وَ ابْنِ مَحْبُوبٍ جَمِيعاً عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع أَيُّ الْعِبَادَةِ أَفْضَلُ؟
فَقَالَ مَا مِنْ شَيْءٍ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ يُسْئَلَ وَ يُطْلَبَ مِمَّا عِنْدَهُ وَ مَا أَحَدٌ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّنْ يَسْتَكْبِرُ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ لَا يَسْأَلُ مَا عِنْدَهُ.
📚الكافي، ج2، ص466
☀️ج. أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُيَسِّرِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ لِي:
يَا مُيَسِّرُ ادْعُ وَ لَا تَقُلْ إِنَّ الْأَمْرَ قَدْ فُرِغَ مِنْهُ! إِنَّ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْزِلَةً لَا تُنَالُ إِلَّا بِمَسْأَلَةٍ. وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً سَدَّ فَاهُ وَ لَمْ يَسْأَلْ لَمْ يُعْطَ شَيْئاً فَسَلْ تُعْطَ. يَا مُيَسِّرُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ بَابٍ يُقْرَعُ إِلَّا يُوشِكُ أَنْ يُفْتَحَ لِصَاحِبِه.
📚الكافي، ج2، ص466
☀️د. حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْخَشَّابِ عَنِ ابْنِ بَقَّاحٍ عَنْ مُعَاذٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَيْعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدِ افْتَقَرَ.
📚الكافي، ج2، ص467؛ الإختصاص، (للمفید)، ص223
☀️ه. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ حَسَّانَ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِهَ إِلْحَاحَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الْمَسْأَلَةِ وَ أَحَبَّ ذَلِكَ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يُسْأَلَ وَ يُطْلَبَ مَا عِنْدَهُ.
📚الكافي، ج2، ص475
☀️و. قَالَ النبی ص
لَا تَعْجِزُوا عَنِ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ لَمْ يَهْلِكْ مَعَ الدُّعَاءِ أَحَدٌ وَ لْيَسْأَلْ أَحَدُكُمْ رَبَّهُ حَتَّى يَسْأَلَهُ شِسْعَ نَعْلِهِ إِذَا انْقَطَعَ «وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ» فَإِنَّهُ يُحِبُّ أَنْ يُسْأَلَ وَ مَا مِنْ مُسْلِمٍ يَدْعُو بِدَعْوَةٍ لَيْسَ فِيهَا إِثْمٌ وَ لَا قَطِيعَةُ رَحِمٍ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى بِهَا إِحْدَى ثَلَاثٍ إِمَّا أَنْ يُعَجِّلَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَ إِمَّا أَنْ يَدَّخِرَهَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ وَ إِمَّا أَنْ يَكُفَّ عَنْهُ مِنَ الشَّرِّ مِثْلَهَا
قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ إِذَنْ نُكْثِرُ
قَالَ اللَّهُ أَكْثَرُ.
📚الدعوات (للراوندي)، ص19
@yekaye
☀️4) از رسول الله ص روایت شده است:
همانا خداوند تبارک و تعالی چیزی را برای خودش دوست داشت و برای مخلوقاتش آن را ناخوش داشت؛ ناخوش داشت برای مخلوقاتش که [از همدیگر] درخواست [گدایی] کردن را؛ و دوست داشت که خودش مورد درخواست قرار گیرد؛ و چیزی نزد خداوند دوستداشتنیتر نیست از اینکه مورد درخواست قرار گیرد؛ پس هیچیک از شما خجالت نکشد از اینکه از خداوند از فضلش درخواست کند، ولو در حد بند کفشی.
📚الكافي، ج4، ص20؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص70
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَحَبَّ شَيْئاً لِنَفْسِهِ وَ أَبْغَضَهُ لِخَلْقِهِ أَبْغَضَ لِخَلْقِهِ الْمَسْأَلَةَ وَ أَحَبَ لِنَفْسِهِ أَنْ يُسْأَلَ وَ لَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ فَلَا يَسْتَحْيِي أَحَدُكُمْ أَنْ يَسْأَلَ اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ وَ لَوْ بِشِسْعِ نَعْلٍ.
@yekaye