eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️۱) روایت شده است که وقتی باران بر سر حضرت امیر ع فرود می‌آمد با آن، صلعه‌شان [صلعه: قسمت جلوی سر که مویش ریخته شده باشد] را مسح می‌کردند و می‌فرمودند: برکتی است از آسمان، که [هنوز] نه با دستی برخورد کرده است و نه با ظرفی. 📚الدعوات (للراوندی)، ص185 كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِذَا أَصَابَهُ الْمَطَرُ مَسَحَ بِهِ صَلَعَتَهُ وَ قَالَ: بَرَكَةٌ مِنَ السَّمَاءِ لَمْ یصِبْهَا یدٌ وَ لَا سِقَاء. @yekaye
☀️۲) مسعدة بن صدقه‏ از امام صادق علیه السّلام روایت كند كه فرمود: على علیه السّلام را رسم چنان بود كه هنگامى كه باران می‌گرفت زیر آن می‌ایستاد تا سر و ریش و جامه‏اش تر می‌شد. پس بدان حضرت عرض كردند: اى امیرالمؤمنین! سقف! سقف! [= زیر سقفى بروید تا باران شما را تر نكند] فرمود: این آبى است كه تازه در مجاورت عرش بوده است ... و هیچ قطره بارانى نیست جز آنكه به همراهش فرشته‏اى است تا آن را به جایگاهش برساند، و هیچ قطره بارانى از آسمان فرو نریزد جز روى شماره معین و اندازه معلومى، مگر آن بارانى كه در زمان طوفان نوح (ع) بارید كه چون «آبی سیل‌آسا» (قمر/۱۱) فرو ریخت بى‏اندازه و بدون شماره. ☀️و نیز امام صادق (ع) از پدرشان از امیرالمومنین ع روایت کرده‌اند که رسول خدا (ص) فرمود: همانا خداى عز و جل ابر را غربال باران قرار داده كه آن یخ‌ها را آب كند تا بدان چه اصابت می‌كند زیانش نرساند، و آنچه تگرگ و صاعقه مى‏بینید نقمت و عذابى است از جانب خداى عز و جل که با آن هر یك از بندگانش كه بخواهد گرفتار کند. 📚قرب الإسناد، ص73؛ الكافی، ج‏8، ص239؛ روضه كافى (ترجمه رسولى محلاتى)، ج‏2، ص47-48 هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ الرَّبَعِی، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَبِیهِ قَالَ: كَانَ عَلِی عَلَیهِ السَّلَامُ یقُومُ فِی الْمَطَرِ- أَوَّلَ مَطَرٍ یمْطُرُ- حَتَّى یبْتَلَّ رَأْسُهُ وَ لِحْیتُهِ وَ ثِیابُهُ. فَقِیلَ لَهُ: یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، الْكِنَّ الْكِنَّ! فَیقُولُ: إِنَّ هَذَا مَاءٌ قَرِیبُ الْعَهْدِ بِالْعَرْشِ ... فَلَیسَ مِنْ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ إِلَّا وَ مَعَهَا مَلَكٌ حَتَّى یضَعَهَا مَوْضِعَهَا، وَ لَمْ تَنْزِلْ مِنَ السَّمَاءِ قَطْرَةٌ مِنْ مَطَرٍ إِلَّا بِعَدَدٍ مَعْدُودٍ وَ وَزْنٍ مَعْلُومٍ، إِلَّا مَا كَانَ فِی یوْمِ الطُّوفَانِ عَلَى عَهْدِ نُوحٍ النَّبِی صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ، فَإِنَّهُ نَزَلَ «مَاءٌ مُنْهَمِرٌ» بِلَا عَدَدٍ وَ لَا وَزْنٍ. وَ عَنْهُ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلَامُ قَالَ: قَالَ أَبِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ: إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیهِ السَّلَامُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ السَّحَابَ غَرَابِیلَ لِلْمَطَرِ تُدَبِّرُ [تُذِیبُ] الْبَرَدَ حَتَّى یصِیرَ مَاءً لِكَی لَا یضُرَّ بِشَی‏ءٍ یصِیبُهُ، وَ الَّذِی قَدْ تَرَوْنَ مِنَ الْبَرَدِ وَ الصَّوَاعِقُ نَقِمَةٌ مِنَ اللَّهِ یصِیبُ بِهَا مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ... @yekaye
☀️3) الف. از امام صادق ع از پدرشان از امیرالمومنین ع روایت شده است که فرمودند: ابر غربال باران است؛ و اگر آن نبود [باران] بر هر چیزی فرود می‌آمد آن را خراب می کرد 📚قرب الإسناد، ص136 عَنِ السِّنْدِی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِی، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِیهِ، أَنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَیهِ السَّلَامُ قَالَ: «السَّحَابُ غِرْبَالُ الْمَطَرِ، وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَأَفْسَدَ كُلَّ شَی‏ءٍ یقَعُ عَلَیهِ» ☀️ب. و باز از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: اگر نبود که خداوند وزش باد در دنیا را مهار فرموده قطعا باد زمین را به ویرانه‌ای بدل می‌کرد؛ و اگر ابر نبود زمین چنان خراب می‌شد که چیزی در آن نمی‌رویید؛‌ولیکن خداوند به ابر دستور داده که آب را غربال کند و قطره‌قطره فرد آورد؛ و فقط بر قوم نوح بود که بدون [غربال‌گریِ] هیچ ابری فرستاده شد. 📚المحاسن، ج‏2، ص316 عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِی بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانٍ الْأَحْمَرِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ حَبَسَ الرِّیحَ عَلَى الدُّنْیا لَأَخْوَتِ الْأَرْضُ وَ لَوْ لَا السَّحَابُ لَخَرِبَتِ الْأَرْضُ فَمَا أَنْبَتَتْ شَیئاً وَ لَكِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ السَّحَابَ فَیغَرْبِلُ الْمَاءَ فَینْزِلُ قَطْراً وَ أَنَّهُ أُرْسِلَ عَلَى قَوْمِ نُوحٍ بِغَیرِ سَحَاب‏. @yekaye
☀️۴) روایت شده است که رسول الله ص به امیرالمومنین ع فرمود: یا علی! همانا تو امیر مومنان و سرور سپیدرویان در حجله‌ای! ای علی شیعیان تو برگزیدگان‌اند؛ و اگر تو و شیعیانت نبودید دین خدا برپا نمی‌شد؛ و اگر در زمین هیچکس از آنان نبود آسمان قطره‌ای فرونمی‌فرستاد ... 📚تفسیر فرات الكوفی، ص266 فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مُعَنْعَناً عَنْ عَلِی [بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع‏] قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ ... یا عَلِی أَنْتَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ یا عَلِی شِیعَتُكَ الْمُنْتَجَبُونَ وَ لَوْ لَا أَنْتَ وَ شِیعَتُكَ مَا قَامَ لِلَّهِ دِینٌ وَ لَوْ لَا مَنْ فِی الْأَرْضِ مِنْهُمْ مَا أَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَة... 📚ابن حیون این حدیث را با سندی دیگر (از ابوبصیر از امام صادق ع از پدرانشان از رسول الله ص) در شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج‏3، ص: 443 روایت کرده است. @yekaye
☀️5) از چندین تن از ائمه اطهار ع روایتی نقل شده است که حضرت امیرالمومنین ع در یک مجلس چهارصد باب از آنچه دین و دنیای انسان مسلمان را آباد می‌کند، به برخی از اصحابش آموخت. قبلا فرازهایی از این روایت قبلا گذشت. در فراز دیگری از آن فرموده‌اند: ما باب غوث [فریادرس] هستیم، هر گاه گرفتار شوند و راه گریز بر ایشان بسته گردد؛ ما باب حطه (‌اشاره به آیه ۵۸ بقره و ۱۶۱ اعراف) هستیم که همان باب سلامت است و هر كه از آن درآید رهایى یابد و هر كه سرپیچى كند نابود گردد. خداوند به ما آغاز كرده و به ما نیز به سرانجام رساند؛ آنچه را که بخواهد به ما محو كند و به ما اثبات نماید؛ و به ما زمانه سخت را دور كند؛ و به ما باران فرستد؛ پس «مبادا آن [شیطان] فریبكار شما را نسبت به خداوند بفریبد!» (لقمان/۳۳؛ فاطر/۵). آسمان قطره‏اى از آب [آنچنان که شاید و باید] فرونفرستاده، از زمانی كه خداوند آن را مهار زده؛ و هر گاه قیام‏كننده ما قیام کند، آن موقع است که آسمان قطرات خود را [آنچنان که شاید و باید] ببارد و زمین گیاه خویشتن را [آنچنان که شاید و باید] برویاند و ... 📚الخصال، ج‏2، ص626 حَدَّثَنَا أَبِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیدٍ الْیقْطِینِی عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یحْیى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ‏ آبَائِهِ ع أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِی مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا یصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِی دِینِهِ وَ دُنْیاهُ... وَ نَحْنُ بَابُ الْغَوْثِ إِذَا اتَّقَوْا وَ ضَاقَتْ عَلَیهِمُ الْمَذَاهِبُ؛ وَ نَحْنُ بَابُ حِطَّةٍ وَ هُوَ بَابُ السَّلَامِ مَنْ دَخَلَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَوَى؛ بِنَا یفْتَحُ اللَّهُ وَ بِنَا یخْتِمُ اللَّهُ وَ بِنَا یمْحُو مَا یشَاءُ وَ بِنَا یثْبِتُ وَ بِنَا یدْفَعُ اللَّهُ الزَّمَانَ الْكَلِبَ وَ بِنَا ینَزِّلُ الْغَیثَ فَ«لا یغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ» مَا أَنْزَلَتِ السَّمَاءُ مِنْ قَطْرَةٍ مِنْ مَاءٍ مُنْذُ حَبَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا ... @yekaye
☀️۶) از امام باقر ع روایت شده است که رسول الله ص درباره آیه »و از آسمان آبی مبارک نازل کردیم» فرمودند: هیچ آبی در زمین نیست مگر اینکه آب آسمان با آن مخلوط شده باشد. 📚الكافي، ج‏۶، ص۳۸۷ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً» قَالَ: لَيْسَ مِنْ مَاءٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا وَ قَدْ خَالَطَهُ مَاءُ السَّمَاءِ. @yekaye
☀️۷) از امام صادق عليه السّلام روایت شده كه فرمودند: بنى اسرائيل نزد موسى عليه السّلام آمدند و از او خواستند كه از خداوند عزّ و جلّ‌ درخواست كند كه هرگاه اراده كردند، آسمان بر آنان باران ببارد و هرگاه اراده كردند از آسمان باران نبارد. آن حضرت نيز از خداوند عزّ و جلّ‌ اين را درخواست كرد. خداوند عزّ و جلّ‌ فرمود: اى موسى! اين خواسته‌شان برآورده شد. موسى عليه السّلام نيز اين را به آنان خبر داد، و آنها نيز كشت كردند و هربذرى را که داشتند كاشتند و آن گاه اراده كردند، باران آمد و همان وقتى كه خواستند آسمان را از بارش بازداشتند، و کشت آنها همانند كوه‌ و درخت، بزرگ شد، آن‌گاه آن را درو نمودند و خرمنكوبى كردند، ولى دانه‌اى در آن نيافتند. با گريه و ناله نزد موسى عليه السّلام رفتند و گفتند: ما از تو درخواست كرديم كه از خدا درخواست كنى آسمان هرگاه خواستيم بر ما باران ببارد و پاسخ ما را داد، ولى آن را مایه زيان ما قرار داد! موسى عليه السّلام عرض كرد: پروردگارا! بنى اسرائيل از اين كارى كه با آنها كردى شكايت دارند. خداوند فرمود: اى موسى! از چه چيزى شكايت دارند؟ عرض كرد: از من خواستند از تو درخواست كنم كه هرگاه خواستند آسمان را بر آنان بارش دهى و هرگاه اراده كردند آن را از بارش بازدارى، و تو نيز اجابت كردى، ولى آن را مایه زيان آنان قرار دادی! فرمود: اى موسى! من براى بنى اسرائيل اندازه‌اى مشخّص كردم، ولى آنان به اين اندازه رضايت ندادند و من به خواست آنها رفتار كردم، و اين‌گونه شد كه دیدی. 📚الكافي، ج‏۵، ص262 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سَدِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَتَوْا مُوسَى ع فَسَأَلُوهُ أَنْ يَسْأَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ إِذَا أَرَادُوا وَ يَحْبِسَهَا إِذَا أَرَادُوا. فَسَأَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ لَهُمْ؛ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ لَهُمْ يَا مُوسَى. فَأَخْبَرَهُمْ مُوسَى فَحَرَثُوا وَ لَمْ يَتْرُكُوا شَيْئاً إِلَّا زَرَعُوهُ ثُمَّ اسْتَنْزَلُوا الْمَطَرَ عَلَى إِرَادَتِهِمْ وَ حَبَسُوهُ عَلَى إِرَادَتِهِمْ. فَصَارَتْ زُرُوعُهُمْ كَأَنَّهَا الْجِبَالُ وَ الْآجَامُ. ثُمَّ حَصَدُوا وَ دَاسُوا وَ ذَرَّوْا فَلَمْ يَجِدُوا شَيْئاً. فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى ع وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً؟! فَقَالَ يَا رَبِّ إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ ضَجُّوا مِمَّا صَنَعْتَ بِهِمْ. فَقَالَ وَ مِمَّ ذَاكَ يَا مُوسَى؟ قَالَ سَأَلُونِي أَنْ أَسْأَلَكَ أَنْ تُمْطِرَ السَّمَاءَ إِذَا أَرَادُوا وَ تَحْبِسَهَا إِذَا أَرَادُوا فَأَجَبْتَهُمْ ثُمَّ صَيَّرْتَهَا عَلَيْهِمْ ضَرَراً! فَقَالَ يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ الْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ» این آب که زندگی ما بشدت در گروی آن است، از ابرهایی فرومی‌آید که دیگر هیچ چیز آن به دست ما نیست. آیا همین دلیل کافی نیست که به خود بیایم و توجه کنیم که تدبیر این عالم به دست ما نیست؛ ‌بلکه به دست خداست؟ و از این غرور و سرکشی دست برداریم؟ @yekaye
. 2️⃣ ‌ «أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ» چرا در این آیه از کلمه «مزن» برای ابر استفاده شده است؟ (بویژه اگر توجه کنیم که در قرآن کریم فقط همین یکبار از این واژه استفاده شده و در جاهای دیگر از کلمات «غمام» و «سحاب» و «عارض» استفاده شده است.) 🍃الف. در نکات ادبی اشاره شد که برخی «مزن» را به معنای ابر پرآب و باران‌زا دانسته‌اند. در این صورت، وجه اصلی این است که چون ناظر به مقام باریدن است پس طبیعی است که به ابر باران‌زا اشاره شود. اما همانجا اشاره شد که برخی گفته‌اند «مزن» به ابرهای سفید گفته می‌شود (چنانکه به خاطر همین مشابهت هم به مورچه سفید «مازن» می‌گویند.) اگر حق با این گروه باشد آنگاه یک نکته ظریفی در این تعبیر هست؛ ‌یعنی اشاره به این ابرها برای طرح سوال فوق (که آیا شما باران را از ابرها فرود نی‌آورید یا ما؟) بسیار مناسبت پیدا می‌کند: اگر دقت کرده باشید ابر سفید لزوما باران نمی‌بارد؛ ‌بسیاری از اوقات در آسمان ابرهای سفیدی می‌بینیم که انتظار باران هم نداریم. در واقع، یک گزینه محتمل این است که پاسخ دهنده بگوید نه شما نه ما؛ ‌بلکه ریزش باران یک امر خودبه خودی و به اقتضای ذاتش است. اما با اشاره به ابرهایی که بسیاری از اوقات از آنها بارانی نمی بارد عملا سوال به نحوی طراحی شده است که امکان چنین فرار کردنی نباشد؛ زیرا ابری که گاه می‌بارد و گاه نمی‌بارد، بارشش یک امر خود به خودی ویا مستند به اقتضای ذاتش نمی‌تواند باشد. 🍃ب. ... @yekaye
. 3️⃣ «أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ؛ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ؛ أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ» ▪️اولین تلنگر به منکران یوم الدین تذکر دادن بود به اینکه آفریننده انسان از «منی» شمایید یا ما؟ یعنی سراغ جایی رفت که انسان خودش را عامل اصلی می‌دید. ▪️دومین مورد تذکر دادن بود به زراعت؛ که رویاندن محصول از دل خاک، کار شماست یا ما؟ که اینجا انسان نقش عوامل دیگر برای رویاندن را قبول دارد؛ اما خودش را هم دارای نقش می‌بیند. ▪️سومین مورد نزول باران از ابرهاست؛ جایی که انسان دیگر هیچ نقشی در آن ندارد. 🤔یعنی گام به گام به سوی مواردی می‌برد که انسان توجه کند که نقش وی در جهان چقدر کم است؛ و اگر آخرت را بعید می‌شمرد به خاطر قیاس به نفس خویش است؛ وگرنه برای خدایی که این گونه همه عالم به دست اوست احیای مردگان در معاد کاری ندارد. @yekaye
. 📝 تکمله: درباره نزول آب از آسمان احادیث و تدبرهایی در آیات زیر گذشت که می‌توانید بدانها هم مراجعه کنید. ▪️ «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى‏ ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُون» (جلسه ۳۹ http://yekaye.ir/18-23-al-muminoon/) ▪️«وَ هُوَ الَّذی أَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْراً بَینَ یدَی رَحْمَتِهِ و أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً» (جلسه ۲۰۳ http://yekaye.ir/al-furqan-025-48/) ▪️ «وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَیْناکُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنینَ» (جلسه ۲۶۰ http://yekaye.ir/al-hegr-15-22/) ▪️ «... وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ» (جلسه ۳۱۰ http://yekaye.ir/al-hajj-22-5/) ▪️ « وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ مُقْتَدِراً» (جلسه ۶۲۶ http://yekaye.ir/al-kahf-18-45/) ▪️ « أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابیبُ سُودٌ» (جلسه ۷۲۷ http://yekaye.ir/al-fater-35-27/) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1037) 📖 لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ 📖 ترجمه 💢اگر می‌خواستیم آن را شور و تلخ می‌کردیم، پس چرا شکرگزار نیستید. سوره واقعه (56) آیه 70 1399/6/27 28 محرم 1442 @yekaye
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹أُجاجاً قبلا بیان شد که ماده «أجج» در اصل بر شدت و حدت دلالت دارد؛ که بویژه در مورد شدت در شوری و داغی به کار می‌رود. 🔖جلسه ۷۱۲ http://yekaye.ir/al-fater-35-12/ ▪️برخی این را به عنوان دو دیدگاه درباره این کلمه مطرح کرده و گفته‌اند که از نظر برخی «أجاج» آبی است که بشدت تلخ باشد؛ ‌و از نظر برخی دیگر آبی است که بشدت شور باشد. (التبيان فى تفسير القرآن، ج‏9، ص506 ) @yekaye
🔹لَوْ لا در بحث از آیه ۵۷ همین سوره درباره حرف «لو» به تفصیل توضیح داده شد و بیان شد که ▪️ترکیب «لو لا» وقتی که بر جمله اسمیه وارد شود دلالت بر شرط دارد؛ اما وقتی بر فعل وارد شود، دیگر در معنای شرط نیست؛ ‌بلکه برای تشویق یا توبیخ است، شبیه حرف «ألا»؛ یعنی: ▫️ یا دلالت بر تحضیض (تشویق) دارند که در این صورت فعل باید مضارع باشد: «لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون‏» (نمل/۴۶) «لَوْ ما تَأْتينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقين‏» (حجر/۷)؛ ویا اگر لفظش ماضی است در تاویل مضارع به کار رفته باشد؛ مانند: «لَوْ لا أَخَّرْتَني‏ إِلى‏ أَجَلٍ قَريبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحين‏» (منافقون/۱۰) «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ» (واقعه/۵۷) ▫️ یا دلالت بر تندیم (پشیمان کردن) و توبیخ دارد؛ که در این صورت با فعل ماضی می‌آيد: «فَلَوْ لا كانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إيمانُها إِلاَّ قَوْمَ يُونُسَ» (یونس/۹۸) ▪️که البته گاه این تشویق و یا توبیخ در واقع یک نحوه معنای استفهام انکاری یا امتناع دارد؛ که در این موارد دیگر نمی‌توان «ألا» را جایگزین آنها کرد؛ مثلا: «وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَك‏» 🔖جلسه ۱۰۲۴ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-57/ @yekaye
🔹تشْكُرُونَ 🔸درباره اینکه اصل ماده «شکر» بر چه چیزی دلالت می‌کند اختلاف است. ▪️ابن فارس چهار اصل مستقل برای این ماده قائل شده‌ که گویی نمی‌توان آنها را به هم برگرداند: ▫️اولین معنا که رایجترین معنای این ماده است و در قرآن کریم هم ظاهرا فقط همین معنا به کار رفته، همان تشکر کردن و مدح کردن در برابر کسی که لطفی در حق انسان می‌کند؛ و گفته‌اند حقیقت این شکر، آن است که شخص به امر کم رضایت دهد چنانکه «فرس شکور» به اسبی گویند که با علف مختصری سیر و فربه شود؛ ▫️معنای دوم پر و زیاد شدن در چیزی است؛ چنانکه در مورد شتری که با چریدن در چراگاهی پُرو پیمان شود «شَکِرَة» گویند و یا وقتی درختی ثمر فراوان دهد می‌گویند «شَكِرَت الشّجرةُ». ▫️معنای سوم در خصوص شاخه هاى كوچكى كه از بيخ درخت سبز شود «الشَّكير» گویند؛ ▫️و معنای چهارم ناظر به نکاح است؛ و گفته شده که کلمه «شَكْر» برای اشاره به اندام جنسی زنان به کار می‌رود. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج‏3، ص208 ) ▪️برخی در عین اینکه توجیهی برای دو معنای اخیر ندارند، سعی کرده‌اند معنای اول و دوم را به هم برگردانند؛‌ یعنی گفته‌اند «شُکر» شناخت نعمت و اظهار نمودن آن با انتساب آن به نعمت دهنده، و نقطه مقابل «کفر» است که نسیان نعمت و پوشاندن آن است [که منظور، نه شناخت ذهنی محض، بلکه شناختی است که انسان متناسب با آن عمل کند که شاید تعبیر «قدرشناسی» برای این نوع شناخت مناسب‌تر باشد]؛ و چهارپای «شکور» (اسب یا شتر شکور) ‌چارپایی است که با فربه شدن خود نشان می‌دهد که صاحبش چقدر به وی رسیدگی کرده؛ و از آن سو می‌توان گفت که اصل شکر به معنای امتلاء و پر شدن است، چنانکه «ناقة شَكِرَةٌ» به معنای شتری است که پستانش پر از شیر باشد؛ و آنگاه «شُکر» به معنای پر از ذکر منعم بودن خواهد بود. 📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص461 ؛ کتاب العین، ج۵، ص۲۹۲-293 ) و این دو قول (یعنی اصل قرار دادن تشکر یا پر شدن) مبنای دیگران قرار گرفته است؛‌ با این تفاوت که برخی می‌خواهند هرچهار معنای را به یکی از این دو برگردانند؛‌ ▪️چنانکه برخی شکر را همین اظهار تقدیر و تشکر در قبال نعمتی که از جانب منعم رسیده می‌داند و آن را نقطه مقابل کفر معرفی کرده، و تذکر داده که شکر اعم از تشکر زبانی و عملی است و مدعی است که پر شدن و نکاح و جوانه‌های کنار درخت همه مصادیقی از شکر عملی هستند یعنی با زبان حال از وجود نعمتی خبر می‌دهند. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏6، ص99-100 ؛ الفروق في اللغة، ص40 ) ▪️در مقابل، حسن جبل معنای محوری این ماده را پر شدن درون چیزی به نحوی دلپسند و آشکار شدن این امر در ظاهر وی دانسته؛ و تشکر کردن را هم نمودی از پر شدن نفس انسان از رضایت دانسته است و در تفاوت معنای «شکر» و «رضا» معتقد است که در معنای شکر علاوه بر رضایت، اظهار این رضایت هم نهفته است. 👇 (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۱۶۱ ) ▪️«شاکر» اسم فاعل از این ماده است و «شکور»‌ صیغه مبالغه، که آن هم در معنای فاعلی به کار می‌رود و هردوی این کلمات هم در مورد انسانها در قبال خداوند (لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرينَ، انعام/۶۳؛ اعراف/۱۸۹؛ یونس/22؛ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ، ابراهیم/5 ، لقمان/۳۱، سبأ/۱۹، شوری/۳۳) و هم در مورد خداوند در قبال انسان (فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليمٌ؛ بقره/158؛ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ، شوری/23؛ وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَليمٌ، تغابن/17) به کار رفته است که درباره کاربردش در مورد خداوند گفته‌اند ناظر به پاداشی است که خداوند در مقابل کارهای بندگان به آنها می‌دهد (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۶۲) یعنی شکر خداوند همین است که به اعمال اندک بندگانش راضی می‌شود و پاداش آنان را مضاعف می‌گرداند ویا همان مغفرت او نسبت بدانهاست (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏2، ص493 ). 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
ادامه ماده «شکر» ▪️فعل «شکر» متعدی دو مفعولی است؛ ▫️یک مفعولش کسی است که شکر نسبت به او انجام می‌شود؛ که این مفعول هم به صورت بی‌واسطه (شکرتُک) و هم با حرف «ل» (شکرتُ لک) می‌آید؛ که گفته‌اند کاربرد آن با حرف لام فصیح‌تر است (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏2، ص493 )؛ و در قرآن کریم در تمام مواردی که این مفعول اظهار شده با حرف لام آمده است؛ مثلا: «أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ» (لقمان/12) «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ ... أَنِ اشْكُرْ لي‏ وَ لِوالِدَيْک» (لقمان/۱۴)؛ و ▫️ مفعول دیگرش آن چیزی است که شکر ناظر و به خاطر آن انجام می‌شود که این همواره به صورت مفعول مستقیم می‌آید: «قالَ رَبِّ أَوْزِعْني‏ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي‏ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَیّ» (نمل/۱۹؛ احقاف/۱۵)؛ و البته در بسیاری از موارد هر دو مفعول محذوف است؛ مانند تعبیر «لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون‏» که ۱۴ بار در قرآن کریم آمده است (و البته یکبار هم «لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ» ابراهیم/۳۷). ▪️شاید به خاطر همین فصیحتر بودنِ آوردن حرف اضافه برای حالت اول و نیاوردن آن برای حالت دوم است که وقتی اسم مفعول از این ماده ساخته می‌شود (مشکور) با اینکه هم می‌تواند ناظر به شخصی باشد که مورد تشکر واقع شده، و هم ناظر به عملی که مورد سپاس واقع می‌شود، اما در کاربردهای قرآنی فقط در معنای دوم به کار رفته است: «كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً» (اسراء/19؛ انسان/۲۲) 🔸ماده «شکر» به کلماتی مانند «حمد» ، «مدح» ، «جزا» و «مکافات» نزدیک است؛ ▪️در تفاوت «شکر» و «مدح» [که البته این کلمه در قرآن نیامده است] و «حمد» گفته‌اند: ▫️ شکر در جایی است که حتما نعمتی داده شده و از آن تشکر شود، اما حمد در غیر آن هم به کار می‌رود؛ زیرا شکر فقط بر افعال است؛ اما حمد هم در مورد افعال و هم در مورد صفات است (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج2، ص493 ) ▫️و البته هردوی اینها در مورد امور اختیاری است در حالی «مدح» اعم از این دو است یعنی هم در امور اختیاری (مانند بذل و بخشش و علم و ...) و هم در اموری که لزوما شخص در داشتن آنها اختیاری نداشته (مانند چهره زیبا ویا قامت رعنا)به کار می‌رود (مفردات ألفاظ القرآن، ص256 ). ▫️ اگر بخواهیم دقت بیشتری به خرج دهیم باید گفت که در همه این کلمات تعظیم و احترام و بزرگداشت شخص مد نظر است با این تفاوت که در شکر، این بزرگداشت از باب اعتراف به نعمت است و جز در خصوص نعمت به کار نمی‌رود و از این رو معنی ندارد که کسی از خودش متشکر باشد؛ اما حمد عامتر است و هر حکمتی می‌تواند موجب این بزرگداشت شود؛ و بر همین اساس شاید بتوان گفت شکر بر اساس نعمت است و حمد بر اساس حکمت؛ همچنین، نقطه مقابل حمد، «ذم» (سرزنش و مذمت کردن) است؛ ولی نقطه مقابل شکر، «کفران» و ناسپاسی است؛ و بر همین اساس است که از طرفی کاربرد «حمد» به طور مطلق فقط در مورد خداوند مجاز است (زیرا همه خوبیهای شایسته بزرگداشت تنها در خداست) و از طرف دیگر، در کاربرد شکر برای خود خداوند یک نحوه مجازگویی است زیرا کسی به او نعمتی نداده و در واقع همان که او به شاکرین پاداش می‌دهد موجب اطلاق این کلمه بر خداوند شده است. (الفروق في اللغة، ص40 ) ▪️تفاوت «شکر» با «جزا» در این است که شکر همواره در برابر نعمت به کار می‌رود و نعمت هم چیزی است که یا مستقیما منفعتی برای شخص داشته باشد یا به منفعتی منجر شود؛ اما جزا هم در مقابل کار خوب و منفعت‌بخش است و هم در مقابل کار مضر و نامطلوب. (الفروق في اللغة، ص۴۱ ) ▪️و تفاوتش هم با مکافات این است که علاوه بر اینکه مکافات (همانند جزا) هم در مورد مابه‌ازای کارهای خوب به کار می‌رود و هم در مورد مابه‌ازای کارهای بد، اما علاوه بر این در مکافات کفو و یکسان بودن عمل و مابه‌ازای آن موضوعیت دارد در حالی که در شکر نه تنها ضرورت ندارد بلکه غالبا شکر به اندازه نعمتی که به شخص داده شده نیست. (الفروق في اللغة، ص41 ) 📿ماده «شکر» و مشتقات آن ۷۵ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) از امام کاظم ع روایت شده است: همانا نوشیدن آب خنک عمدتا به خاطر لذتش است. 📚الكافی، ج‏6، ص382 عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع: إِنَّ شُرْبَ الْمَاءِ الْبَارِدِ أَكْثَرُهُ تَلَذُّذٌ. @yekaye
☀️۲) الف. از امام صادق ع روایت شده عده‌ای از متکلمان معروف خدمت پدرشان امام باقر ع رسیدند و از ایشان درباره اینکه حدودی که خداوند برای امور مختلف قرار داده سوال کردند؛‌ در فرازی از این گفتگو امام باقر ع درباره حدود و وظایفی که شخص در هنگام نوشیدن آب دارد فرمودند: ... و بگوید «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي سَقَانِي عَذْباً فُرَاتاً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ مِلْحاً أُجَاجاً بِذُنُوبِي: حمد خدایی را که مرا با آبی گوارا سیراب کرد و آن را به خاطر گناهانم شور و تلخ قرار نداد.» 📚المحاسن، ج‏2، ص448 و ۵۷۸؛ مكارم الأخلاق، ص151 عَنْهُ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَبِي أَتَاهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع يَسْتَأْذِنُ لِعَمْرِو بْنِ عُبَيْدٍ وَ وَاصِلٍ مَوْلَى هُبَيْرَةَ وَ بَشِيرٍ الرَّحَّالِ فَأَذِنَ لَهُمْ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَجَلَسُوا فَقَالُوا يَا بَا جَعْفَرٍ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ حَدّاً يَنْتَهِي إِلَيْهِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع نَعَمْ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ حَدّاً يَنْتَهِي إِلَيْهِ ... ... وَ يَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي سَقَانِي عَذْباً فُرَاتاً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ مِلْحاً أُجَاجاً بِذُنُوبِي. ▪️در منابع اهل سنت این دعا را امام باقر ع از قول رسول الله ص نقل می‌کند و عبارت آن کلمه «برحمته» هم دارد؛‌یعنی بدین صورت است که: ☀️ب. امام باقر ع فرمود هرگاه رسول الله ص آب می‌نوشید می‌فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي سَقَانا عَذْباً فُرَاتاً بِرَحْمَتِهِ وَ لَمْ يَجْعَلْهُ مِلْحاً أُجَاجاً بِذُنُوبِنا: حمد خدایی را که به رحمت خود مرا با آبی گوارا سیراب کرد و آن را به خاطر گناهانمان شور و تلخ قرار نداد.» 📚الدر المنثور، ج‏6، ص161 أخرج ابن أبی حاتم عن ابی جعفر رضی الله عنه عن النبی صلی الله علیه و [آله و] سلم: انه كان إذا شرب الماء قال الحمد لله الذی سقانا عذبا فراتا برحمته و لم یجعله ملحا أجاجا بذنوبنا. @yekaye
☀️۳) الف. در منابع اهل سنت روایت شده که رسول الله ص فرمودند: مردم را از مازاد آب و مراتع و آتش منع نکنید که همانا خداوند آنها را قرار داد «مایه بهره‌مندی بیابانگردان» (واقعه/73) و قوتی برای مستضعفان [یا: مایه قوام بهره‌گیرندگان] 📚الدر المنثور، ج‏6، ص161 و أخرج الطبرانی و ابن مردویه و ابن عساكر عن واثلة بن الأسقع رضی الله عنه قال قال رسول الله صلی الله علیه و [آله و] سلم: لا تمنعوا عباد الله فضل الماء و لا كلاء و لا نارا فان الله تعالی جعلها «مَتاعاً لِلْمُقْوِینَ» و قوة للمستضعفین؛ - و لفظ ابن عساكر: - و قواما للمستمتعین. ▪️حدیثی در منابع شیعی هست که به فهم مراد از حدیث فوق کمک می‌کند: ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است که: رسول الله در خصوص آبراه‌های درختان نخل چنین قضاوت کرد که مانع بهره‌وری چیزی نشوند؛ و در مورد بادیه‌نشینان ه دستور داد که مازاد آب را [از مسافران] منع نکنند تا بدین وسیله مازاد مراتع را از آنان دریغ کنند [یعنی چاه‌ها را چنان نکنند که کسی نتواند به آب آنها دسترسی داشته باشد؛ تا وقتی افراد امیدشان از دست‌یابی به آب چاه قطع شود عملا مراتع هم در اختیار خودشان باشد]؛ و فرمود: ‌نه ضرر دیدنی باید در کار باشد و نه ضرر رساندن. 📚الكافي، ج‏5، ص294 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ هِلَالٍ عَنْ عُقْبَةَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص بَيْنَ أَهْلِ الْمَدِينَةِ فِي مَشَارِبِ النَّخْلِ أَنَّهُ لَا يُمْنَعُ نَفْعُ الشَّيْ‏ءِ وَ قَضَى ص بَيْنَ أَهْلِ الْبَادِيَةِ أَنَّهُ لَا يُمْنَعُ فَضْلُ مَاءٍ لِيُمْنَعَ بِهِ فَضْلُ كَلَإٍ؛ وَ قَالَ لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا