فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن
#دردونه_ها👌
موضوع: #شخصیت🤷♂
(قهرمان سازی اشتباه ممنوع)
#تربیتی🦋
#کاربردی🛠
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
🌸 @yekroozebahari313 🌸
🤓 #مسابقه شماره 2⃣
✋سلام به همه شما همراهان
امروز نوبت مسابقه
شمـــــــــــــــــاره 2⃣
کانال
یک روز بهاری است.
پس منتظر باشید. ✅
🇵🇸 یک روز بهاری 🇵🇸 (فرهنگی_تربیتی)
🤓 #مسابقه شماره 2⃣ ✋سلام به همه شما همراهان امروز نوبت مسابقه شمـــــــــــــــــاره 2⃣ کانال یک رو
#مسابقه شماره 2⃣
🖌در داستان #خرگوشک، مامان خرگوشه چه راهکار یا راه حلی برای منظم بودن به خرگوشک پیشنهاد کرد⁉️🤔
✋پاسخ خود را #فقط تا ساعت ۱۲ #امشب(۲۴)
به ادمین کانال: @mrajaei با ذکر
نام،
نام خانوادگی،
نام پدر
و شماره تماس ارسال فرمایید.
🎁به یک نفر مبلغ
#50 هزار تومان تعلق می گیرد.
👈اگر تعداد پاسخ های صحیح بیش از یک نفر باشد، قرعه کشی خواهد شد‼️😍
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/yekroozebahari313
🇵🇸 یک روز بهاری 🇵🇸 (فرهنگی_تربیتی)
#مسابقه شماره 2⃣ 🖌در داستان #خرگوشک، مامان خرگوشه چه راهکار یا راه حلی برای منظم بودن به خرگوشک پیش
✨ #نتیجه ✨
🙏با تشکر از همه شرکت کنندگان عزیز
در
دومین مسابقه
کانال
#یک_روز_بهاری
✅پاسخ مسابقه:
مامان خر گوشه بهش گفت از این به بعد یادت باشه، هر چیزی را از جایی برداشتی، همون وقت سر جاش بگذاری که گمش نکنی
🌸۱۴ نفر پاسخ صحیح دادند.🌸
#برنده مسابقه به قید قرعه
آقای مهدی #جعفری👏
به ایشان تبریک عرض می کنیم.
✋عزیزانی که برنده نشدند، جای نگرانی نیست.
ما هر هفته #مسابقه داریم.
پس منتظر باشید. 😍😍😍
👈راهنمایی:
مسابقه بعدی در مورد آقا امیرالمومنین علیه السلام است.
#کوچک_های_بزرگ 5⃣
✨برای #مربی ها✨
♦️معلّم از دانشآموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را مسخره کردند. معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد. زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگهای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچکس در این مورد صحبت نکند.
♦️روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّهها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود. بچّهها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند‼️😳
♦️معلّم خواست برای او دست👏 بزنند. معلّم هر روز این کار را تکرار میکرد و از بچّهها میخواست تشویقش کنند. دیگر کسی او را مسخره نمیکرد. او دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" مینامیدند، نیست.
او تمام تلاش خود را میکرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند.
♦️آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاسهای بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد.
مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی گرفت و اکنون پدر پیوند کبد جهان است‼️🤯😍
📚کتاب زندگی دکتر
#ملک_حسینی
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/yekroozebahari313
40.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ #نکته_ناب 1⃣ ✨
👌نکاتی ناب از سیره و سبک زندگی
آقا #جواد_الأئمه علیه السلام
🌟برای مربیان و پدر و مادرها🌟
👌امام جواد علیه السلام را اینگونه به فرزندان نوجوان و جوانمان بشناسانیم‼️
بروایت
استاد #عالی
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/yekroozebahari313
🦋 #به_رنگ_صدف 5⃣ 🦋
#قلعه_یا_زندان... ⁉️🤔🧕
متن و طرح از #محسن_رجایی
👌با دخترانمان درباره باورها و آداب دین، #منطقی و عمیق صحبت کنیم.
#حجاب
✍ #تولید از ما، #توزیع از شما🙏
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/yekroozebahari313
🐰 #داستان_خرگوشک🐰 5⃣
#مهارت_های_زندگی برای #کودکان
✋موضوع: لباس پوشیدن
✍نویسنده: #محسن_رجایی
📚 مجله #سروش_خردسال
خرگوشک جلوی آینه ایستاد.دید دگمه هایی را به زحمت بسته، جابه جا بسته. کلافه شد. صدا زد: مامان خرگوشه...! مامان خرگوشه...!
جواب شنید: بله عزیزم! چی شده؟!
خرگوشک گفت: میشه دیگه برای من پیراهن دگمه دار نخرید؟! من پیراهن بدون دگمه می خوام.
مادر به سراغ خرگوشک آمد تا ببیند چرا ناراحت است.
تا نگاه مامان به خرگوشک افتاد، خنده اش گرفت.
خرگوشک فکر کرد مامان به دگمه های تا به تا می خندد.
اما مامان گفت: یادت میاد وقتی می خواستی بند کفش ببندی، همین حرف را زدی؟! اون وقت هم گفتی:«مامان...! مامان...! من کفش بدون بند می خوام!»
خرگوشک از حرف مادر خندید. ولی زود اخم کرد و گفت: اونجا به من گفتی که گره زدن همه وقت به درد می خوره. اما بستن دگمه هیچ جای دیگه به درد نمی خوره!!
مامان خرگوشه! از گوشه چشم نگاهی کاراگاهی به خرگوشک کرد، جلو آمد و او را بوسید. همانطور که دگمه های پیراهن را باز می کرد، پرسید:مطمئن هستی که هیچ جای دیگه به درد نمی خوره؟!
خرگوشک مطمئن نبود. برای همین حرفی نزد.
مامان خرگوشه جابه جا شد. پشت خرگوشک رو به آینه ایستاد و گفت:
به دست های من نگاه کن.اول باید از بالا اولین دگمه را پیدا کنی.اونو که ببندی، بقیه اش راحت راحته.دیگه تابه تا نمیشه. به قول شاعر که میگه:
بند کفشت را ببند
دگمه از بالا ببند
فکر بد را دور کن
با خوش اخلاقی بخند
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇
🌸 @yekroozebahari313 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن🌈
#دردونه_ها👌
موضوع: #دستِ_بزن🤷♂
(فرزندم دست بزن دارد،چه کنم؟!)
#تربیتی🦋
#کاربردی🛠
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/yekroozebahari313
روایت خیالی از یک #داستان واقعی 😍
🥜🌰 #ماموریت_گردویی... ‼️🌰🥜
#قسمت_اول✅
فرشته ای کوچولو از آسمان رسید.روی شاخه درخت نشست.گردو کوچولو که از تنهایی غصه دار بود،سرش را چرخاند.چشمش به فرشته افتاد.خوشحال شد و سلام کرد.فرشته مهربان جواب سلامش را داد و گفت: گردو کوچولو چرا ناراحتی؟
گردو جواب داد:درخت را تکونده اند و من تنها مونده ام.اون قدر کوچولو ام که صاحب باغ هم من را ندید و شاید هم اگه می دید، حاضر نمی شد من را بچینه.من تنها و بی فایده اینجا مونده ام.حتی کلاغی به خودش زحمت نمیده تا منو بچینه و با خودش ببره.
فرشته خندید و گفت:چرا خودت را دست کم می گیری؟ مفید بودن ربطی به بزرگ بودن نداره.اگه بخوای می تونم به تو ثابت کنم.برای این کار می خوام ماموریتی به تو بدم؟! گردو خوشحال پرسید:راست می گی؟چه ماموریتی؟
فرشته گفت:"چند لحظه دیگه کلاغی میرسه و تو را از درخت به پایین پرت می کنه.تو باید خودت را به انبار خانه صاحب باغ پیش گردوهای دیگه برسونی."
به اندازه چند پلک زدن، کلاغی از راه رسید و گردو کوچولو را از درخت به زیر انداخت.گردو تا زمین خورد پا به فرار گذاشت.گردو دوان دوان روی پشت بام قِل خورد و از ناودان چوبی به حیاط افتاد.خودش را به گوشه دیوار کشاند و از کنار در انبار وارد شد.
فرشته کیسه گردو ها را به او نشان داد.گردو به زحمت از کیسه بالا رفت و آرام کنار گردوهای دیگر نشست.گردوهای درشت، خواب بودند.فرشته گفت:حالا بخواب که فردا مسافرتی در پیش داری!!
🇵🇸 یک روز بهاری 🇵🇸 (فرهنگی_تربیتی)
روایت خیالی از یک #داستان واقعی 😍 🥜🌰 #ماموریت_گردویی... ‼️🌰🥜 #قسمت_اول✅ فرشته ای کوچولو از آسمان
گردو با اینکه خوابش نمی برد،ولی به خاطر فرشته،دراز کشید و چشمانش را بست.طولی نکشید خوابش برد.
صبح فردا فرشته او را بیدار کرد.به گردو گفت:" چند لحظه ی دیگه صاحب خونه به سراغ کیسه میاد.می خواد کیسه ای گردو پر کنه و به شهر بفرسته،مراقب باش جا نمونی."
صاحب خانه با حوصله کیسه گردو ها را تکان می داد و گردوهای درشت تر را جدا می کرد و همانطور با خودش زمزمه می کرد: بهترین گردوها، هدیه برای بهترین پیامبر خدا !!
گردو کوچولو در آخرین لحظه با زحمت به یکی از گردوها چسبید و داخل کیسه پرید.
صاحب خانه بیرون رفت و کیسه را به دست دوست مسافرش داد و گفت:اویس جان!(منظور اویس قرنی نیست) این کیسه گردو هدیه ناقابل من برای رسول خداست.وقتی به مدینه خدمت شان رسیدی،سلام من را به ایشان برسان و بگو که ابراهیم باغدار بسیار مشتاق دیدار شماست.این را که گفت:قطره اشکی از گوشه چشمانش سُر خورد و مثل مرواریدی زیبا در نور آفتاب،درخشید.
ادامه در قسمت بعد👈
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
🌸 @yekroozebahari313 🌸
🇵🇸 یک روز بهاری 🇵🇸 (فرهنگی_تربیتی)
سلام روزتون بخیر 🤓 #مسابقه شماره 3⃣ ✋منتظر مسابقه ی این هفته بودید⁉️ امروز نوبت مسابقه شمــــــــ
#مسابقه شماره 3⃣
🖌امام رضا علیه السلام در پاسخ مامون عباسی(خلیفه)، گویاترین آیه در اثبات ولایت و فضیلت آقا امیرالمومنین علیه السلام را کدام آیه دانستند و چرا⁉️🤔
✋مهلت ارسال پاسخ :
#فقط تا ساعت ۱۲ #فرداشب
به ادمین کانال: @mrajaei با ذکر
نام،
نام خانوادگی،
نام پدر
نشانی
و شماره تماس ارسال فرمایید.
🎁به یک نفر مبلغ
#50 هزار تومان تعلق می گیرد.
👈اگر تعداد پاسخ های صحیح بیش از یک نفر باشد، قرعه کشی خواهد شد‼️😍
🕹هر هفته مسابقه داریم.🎁
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/yekroozebahari313
🇵🇸 یک روز بهاری 🇵🇸 (فرهنگی_تربیتی)
#مسابقه شماره 3⃣ 🖌امام رضا علیه السلام در پاسخ مامون عباسی(خلیفه)، گویاترین آیه در اثبات ولایت و فض
✋ #تذکر:
دقت کنید تا فردا شب فرصت برای پاسخ هست.✅
در ضمن همه ی اعضای کانال، حتی مربیان و پدر و مادرها میتوانند در مسابقه شرکت کنند.
فضای این کانال برای فضای خانواده ی ایرانی طراحی شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کوچک_های_بزرگ 6⃣
👌فرزندان ما، از دینداری ما
حتما دو چیز را باید مشاهده کنند:
آرامش😌 و #شادی☺️
استاد #شجاعی
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/yekroozebahari313
✨ #نتیجه ✨
🙏با تشکر از همه شرکت کنندگان عزیز
در
سومین مسابقه
کانال
#یک_روز_بهاری
✅پاسخ مسابقه در تصویر آمده.
اما خلاصه آن:
هم شیعه و هم سنی شکی ندارند که منظور از کلمه «انفسنا» در آیه مباهله یعنی امیرالمومنین علیه السلام.و این یعنی آنچه رسول اکرم دارند،همان را جان ایشان هم دارند.یعنی عصمت،علم الهی و... .
و چرا این آیه گویاترین ایه است؟
زیرا تا زمانی که جان پیغمبر هست،حتی اگر غدیری هم در کار نبود،نوبت به شخص دیگری نمی رسد‼️😇
واقعا از پاسخ فوق العاده امام رضا علیه السلام صفا کردید⁉️😍
این است که به ما گفته اند تفسیر آیات را از ایشان بگیریم‼️
🌸۱۳ نفر پاسخ صحیح دادند.🌸
#برنده مسابقه به قید قرعه
خانم دینا #یوسفی از شیراز فرزند عباس👏👏👏
به ایشان تبریک عرض می کنیم.
✋عزیزانی که برنده نشدند، جای نگرانی نیست.
ما هر هفته #مسابقه داریم.
پس منتظر باشید. 😍😍😍
👈راهنمایی:
باز مسابقه بعدی هم در مورد آقا امیرالمومنین علیه السلام است.
روایت خیالی از یک #داستان واقعی 😍
🥜🌰 #ماموریت_گردویی... ‼️🌰🥜
#قسمت_دوم
اویس صورت پیرمرد را بوسید.کیسه را داخل خورجین اسب گذاشت،خداحافظی کرد و به راه افتاد.چند شب و چند روز در راه بود تا خودش را به مدینه رساند.تا به شهر رسید،سراغ خانه پیامبر را گرفت.اویس وقتی به کوچه بنی هاشم رسید،چشمش به نخل های داخل خانه ها افتاد،و از داغی هوا،به سایه درختی پناه برد.
صدای بچه ها بلند بود.اطراف رسول خدا را گرفته بودند و در مسیر مسجد، مثل پروانه دور پیامبر می چرخیدند.و یاران پیامبر سعی می کردند جلوی مزاحمت بچه ها را بگیرند.
اما پیغمبر با نوازش و بغل گرفتن نوبتی بچه ها ، به آنها محبت می کردند.
اویس جلو رفت و دست به سینه سلام کرد.پیامبر خدا به گرمی پاسخ سلامش را دادند.
اویس در میان سر و صداها،سلام و پیغام ابراهیم باغدار را رساند و اجازه خواست تا خودش کیسه گردوها را به در خانه ایشان ببرد.
اویس برای اینکه از ثواب نماز جماعت جا نماند،سریع کیسه گردوها را درِ خانه تحویل داد و برگشت.همسر پیامبر خدا کیسه را گرفتند و با خود به گوشه انبار بردند.کیسه را روی طاقچه قرار دادند و رفتند.
گردو کوچولو که از اول سفر ،دندان روی جگر گذاشته بود و سختیِ پایین و بالا شدن ها و گرد و خاک جاده را تحمل کرده بود،حالا احساس تنگی نفس می کرد.
پا روی شانه دوستانش گذاشت و به بالای کیسه رسید،سعی کرد با فشار، گره کیسه را باز کند،اما موفق نشد.
🇵🇸 یک روز بهاری 🇵🇸 (فرهنگی_تربیتی)
روایت خیالی از یک #داستان واقعی 😍 🥜🌰 #ماموریت_گردویی... ‼️🌰🥜 #قسمت_دوم اویس صورت پیرمرد را بوسید.
از روزنه ی کوچک کیسه،چشمش به پوست گردویی افتاد،خواست با آن کیسه را پاره کند.خیلی تلاش کرد ولی باز موفق نشد.خسته گوشه ای نشست.چشم هایش را آرام بست.هنوز خوابش نبرده بود که دوباره فرشته کوچک مهربان از راه رسید و گفت: چطوری قهرمان!
گردوی کوچولو رو به فرشته گفت:
مسخره می کنی؟!
فرشته گفت:اصلاً...! من تلاش تو را دیدم. معلومه که با نا امیدی میونه ای نداری.من از تو خوشم میاد.تو کوچولو هستی ولی مغز بزرگی داری! صبر کن تا کمی کمکت کنم.
فرشته با اشاره، سوراخ کوچکی در گوشه کیسه درست کرد.
و گفت:
همین امروز خانم خانه به سراغ شما میاد و جز هفت تا از شما،بقیه را با خودش می بره!! تو می تونی از این سوراخ کوچک بیرون بیایی و در پشت آن زنبیل مخفی بشی.وقتی همسر رسول خدا اومد و گردو ها را با خودش برد،بقیه گردوها را داخل زنبیل می ریزه و تو پیش آنها می ری.
گردو کوچولو گفت: قراره چه بر سر ما بیاد؟ کجا قراره بریم؟ چکار باید بکنیم؟
فرشته گفت:فردا تو و دوستات باید مأموریت مهمی انجام بدید!!
گردو پرسد: "چه ماموریتی؟! "
فرشته همانطور که می رفت بلند گفت:ماموریت
نجات پیامبر!!
گردو کوچولو یک لحظه گیج شد.
مگر خطری پیامبر خدا را تهدید می کرد؟ چه کسی قصد اذیت آن آقای مهربان و دوست خوب بچه ها را داشت.
گردو کوچولو با خودش گفت: اگر کسی بخواد پیغمبرخدا را ناراحت کنه،از چند گردو چه کاری ساخته است؟
صدای در انبار، گردو را هوشیار کرد. خیلی سریع از سوراخ کیسه بیرون آمد و پشت زنبیل قایم شد.همسر پیامبر جلو آمدند و همه گردوها،جز شش گردو را با خود بردند و همانطور که فرشته گفته بود،گردوهای باقیمانده را داخل زنبیل ریختند.
گردو از پشت زنبیل بیرون آمد و نگاهی به دور و اطراف انداخت.انبارِ خانه، ساده و خلوت بود.فقط چند وسیله و ظرف کوچک،به همراه چند کیسه به شکل مرتب کنار هم قرار گرفته بود.
در و دیوار تمیز به نظر می رسید.و اثری از تار عنکبوت،دیده نمی شد.
گردو کوچولو خواست از طاقچه پایین بیاید و دوری بزند و از بیرون انبار خبر بگیرد ولی ترسید نتواند بعد از پایین رفتن،بالا بیاید.برای همین از زنبیل بالا رفت و آرام کنار گردوهای دیگر دراز کشید.دلشوره داشت... .
ادامه در قسمت بعد👈
🖐 یک #تذکر:
#نظرات خود را در مورد داستان هایی که می خوانید با ما: @mrajaei در میان بگذارید،این در #آینده می تواند به #سود شما باشد‼️🤙🤔
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
🌸 @yekroozebahari313 🌸
🦋 #به_رنگ_صدف 6⃣ 🦋
#مدال... ⁉️🤔🧕
بانو! افتخار تمام مدال هایی که در دست داری یک طرف و افتخار چادری که بر سر داری یک طرف‼️🎖🥇🎖
تو پیش از آنکه قهرمان میدان علم و ورزش باشی،قهرمان میدان نجابت و حیایی‼️
و 👌 تمام مردان غیرتمند به برادری ات افتخار می کنند‼️🏆
متن از #محسن_رجایی
👌با دخترانمان درباره باورها و آداب دین، #منطقی و عمیق صحبت کنیم.
#حجاب
✍ #تولید از ما، #توزیع از شما🙏
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/yekroozebahari313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ #نکته_ناب 2⃣ ✨
👌نکاتی ناب برای #عرفه
🌟برای مربیان و پدر و مادرها🌟
👌خدا را اینگونه به فرزندانمان معرفی کنیم و این نماز کوتاه را به همراه و در مقابل ایشان بجا آوریم‼️
بروایت
استاد #فاطمی_نیا
استاد #شجاعی
السلام علیک یا ربیع الانام
(سلام بر تو ای بهار بشریت!!)
┅═✧❁🦋 یامهدی 🦋❁✧═┅
با ما همراه باشید👇👇👇
https://eitaa.com/yekroozebahari313