eitaa logo
مطالعات یمن
5.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
775 ویدیو
20 فایل
﷽ مطالعات یمن کانال تحلیلی-خبری میز یمن اندیشکدهٔ مرصاد آدرس تلگرام https://t.me/yemenstudies_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 مرزهای عربستان و یمن ؛ اختلافات و جنگ های مستمر 🔸 نوشته ELEONORA ARDEMAGNI 🔹 منتشر شده توسط موسسه کارنگی 🔺بخش پایانی 🔸 دو کشور برای حراست از مرزهای خود نیروی مرزبانی با استفاده از مرزنشینان دو کشور تاسیس کردند که وظیفه اصلی آن مقابله با قاچاق و عبور غیر قانونی از مرزها بود. نیروهای قبایلی (نظامیان غیر رسمی) نیز که دهه ها وظیفه تامین امنیت این مرزها را به عهده داشتند نیز بخشی از سازمان نظامی این نیروی مرزبانی را تشکیل دادند. 🔹 همچنین در سال 2003 ساخت یک دیوار مرزی را آغاز کرد که به دلیل اعتراضات مردمی در سال 2013 پروژه ساخت آن را متوقف کرد. 🔸 در طول جنگ ششم ( آگوست 2009 تا فوریه 2010) بین و نیروهای دولت دولتهای عربستان و یمن بیش از پیش برای تامین امنیت مرزهایشان به یک دیگر نزدیک شدند. در جریان این جنگ عربستان مرزهایش را به روی نیروهای دولتی یمن که مورد حملات بودند باز کرد و عربستان با حملات هوایی خود به کمک نیروهای دولتی یمن آمد. 🔹 عربستان در این جنگ نیروی زمینی خود را به کمک نیروهای مرزبانی فستاد، سواحل شمال یمن را محاصره کرد و صدها نفر از نیروهای مخصوص اردنی را به عنوان نیروهی احتیاط در مرزهای خود استقرار داد. 🔸 پس از انقلاب 2011 یمن انصارالله از فرصت پیش آمده استفاده کرد و صعده را از حضور عناصر دولت یمن و عربستان پاکسازی کرد. به طور خاص این جنبش شیوخ قبایلی طرفدار عربستان و دولت صالح را مجبور به ترک کردند. عربستان با توجه به این اقدام انصارالله ساختن دیوار مرزی بین خود و یمن را تسریع کرد. 🔹 در همین راستا دو نزاع موازی - و احتمالا تشدید کننده یکدیگر - در مرزهای عربستان و یمن شکل گرفت. یکی نزاع قبایل مرزنشین با دولت سعودی بر سر دیوار مرزی و دیگری درگیری عربستان و انصارالله که به عنوان هم پیمانان شناخته می شدند. 🔸 این تنش ها در روابط اجتماعی موجب افزایش سردرگمی ها شده است. اسماعیلیه به دلیل مسائل دینی و قوانین دولتی در حاشیه قرار گرفته اند و حتی از دریافت خدمات اولیه دولتی نیز محروم هستند. برای نمونه با وجود اینکه پیروان می توانند در عربستان وارد ارتش شوند ولی امکان رسیدن به درجات عالی را ندارند به این دلیل که اغلب دانشکده های نظامی عربستان آنها را در دوره های خود قبول نمی کنند. 🔹 این قبیل محدودیت های اجتماعی پس از درگیری های سال 2000 در پیرو بازداشت اتباع اسماعیلی و بستن مساجد آنها در این شهر افزایش پیدا کرده است. 🔸 علاوه بر آن یمن و عربستان به سیاست تغییر مذهب در مناطق مرزی خود روی آوردند. این سیاست که از سال 1979 (انقلاب اسلامی ایران) تشدید شد با اعطای تابعیت به مهاجران وهابی که به استان نجران مهاجرت می کردند در دهه 80 ادامه پیدا کرد. 🔹 این افراد موفق شدند مناصبی در دستگاه قضایی و آموزش و پرورش عربستان به دست بیاورند و مدارسی بسیار ثروتمند را برای ترویج در این استان تاسیس کنند. مدارسی که نمونه آن در طرف دیگر مرز در بود. 🔸 جنگ اخیر عربستان با یمن که از سال 2015 آغاز شده است تاثیر بسیاری بر مناطق مرزی این کشور گذاشته است. برای نمونه بیش از نیمی از تلفات عربستان در این جنگ متعلق به این مناطق به خصوص هستند و عربستان سعودی طرحهای وسیعی را برای حمایت از فقرای این منطقه به خصوص سربازان مجروح شده در جنگ و یا خانواده کشته شدگان آغاز کرده است. علاوه بر آن نظام سعودی طرحهای تربیتی و حمایتی فراوانی را برای خانواده هایی که به دلیل جنگ مهاجرت کرده اند در پیش گرفته است. 🔹 هیچ نشانه ای مبنی بر پیروزی قطعی یکی از طرف ها در جنگ یمن و عربستان به چشم نمی خورد. عربستان برای مذاکره غیر مستقیم با انصارالله دست به دامن واسطه ها شده است و برادر ولیعهد و معاون وزیر دفاع سعی دارد تا بهتدریج از شدت موضع عربستان در قبال یمن بکاهد. به همین دلیل می توان گفت که زمینه ای برای برقراری آتش بس در مرزهای دو کشور به وجود آمده است هرچند مسیر آن از تقویت حضور نظامی؛ از هم گسستگی روابط اجتماعی و تهدیدانگاری های بسیار می گذرد به خصوص اینکه در سالهای اخیر موفق شده است شبکه های از همپیمانان شیعه برای خود محیا کند که بخشی از آن در یمن است. و به همین دلیل مرزهای عربستان و یمن (بعد از جنگ) به مناطقی به شدت امنیتی تبدیل خواهند شد. متن کامل مقاله در : https://bit.ly/2R9hs5L 🔸 کانال مطالعات یمن @yemenstudies_ir
♦️نگاهی به و حاکم بر یمن / بخش دوم ✍️ علیرضا بیگی ✅ منبع: سایت شعوبا 🔹یمن که از سال 1940 به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده بود، قسمت جنوبی آن تحت‌الحمایه بود و یمن شمالی همچنان تحت حکومت به سر می‌برد. این تغییر در ساختار سیاسی منطقه بر هویت و ساختار اجتماعی آن آسیب‌هایی را وارد ساخت چراکه تحت تأثیر رفت‌وآمدهای انگلیسی‌ها و هندیان و دیگر خارجیان، شکاف اجتماعی و هویت‌های مختلفی به وجود آمد. 🔹در اوایل قرن بیستم، زمانی که از مستقل شد، با مرکزیت عدن همچنان تحت اشغال بود. همین موضوع موجب شد تا تفاوت فرهنگی که ریشه در دو سبک زندگی مختلف داشت، رشد یافته و به مسئله‌ای قابل‌توجه و با تأثیراتی مهم در کشور تبدیل شود. در سال 1967 که بخش‌های جنوبی یمن از انگلستان مستقل شد، یمن جنوبی با گرایش به اتحاد جماهیر شوروی و ایده‌های مارکسیستی مستقل گردید. یمن شمالی هم به بلوک غرب گرایش پیدا کرد. این شکاف به‌اندازه‌ای جدی بود که موجب ایجاد تعارضات هویتی، حتی پس از پایان جنگ سرد و اتحاد دو یمن در سال 1990 گردید و مانعی بزرگ در برابر یکپارچگی یمن بدل گشت. 🔹دین نیز ازجمله عوامل هویت‌ساز در یمن است. اسلام به‌عنوان دین اکثریت مردم یمن، در سطح کلان تا حدی موجب همگرایی در هویت‌سازی اکثریت مردم این کشور شده و از سوی دیگر وجود مذاهب مختلف، اختلافات مذهبی و تفاسیر مختلف از اسلام در سطح خرد نیز به‌نوعی عامل واگرایی در هویت‌سازی مسلمانان یمن به حساب می‌آید. 🔹اگرچه در طول تاریخ، مذهبان و توانسته‌اند در کنار یکدیگر به شکل مسالمت‌آمیز حیات اجتماعی داشته باشند اما اعتقادات مذهبی آنان به مانعی در ایجاد هویت مشترک و ایجاد حس وحدت و «ما بودن» در یمن تبدیل شده است. 🔹تعداد بسیار زیادی از یمنی‌ها هویت خود را از قبیله‌ای که بدان تعلق دارند می‌گیرند و نه همه مردم یمن. احساس هویت قبیله‌ای در بخش‌های جنوبی یمن کمتر است. مردم یمن شمالی به دلیل سکونت در منطقه‌ای صعب‌العبور و کوهستانی کمتر مورد تعرض و تصرف قرارگرفته‌اند لذا توانسته‌اند تا به امروز سنت‌های قدیمی و هویت قبیله‌ای خود را حفظ کنند.در جنوب به دلیل وجود ناهمواری‌های طبیعی اندک و همچنین به دلیل قرار گرفتن در کناره دریای سرخ و خلیج عدن و اشراف بر تنگه باب المندب، کشورهای خارجی همچون انگلستان توانسته‌اند به آن مناطق تسلط پیدا کرده و فرهنگ مردم آن منطقه را دستخوش تغییر و تحولات کنند. به‌عنوان‌مثال در شهرهایی همچون تعز و عدن از میزان اثرگذاری سبک زندگی قبیله‌ای کاسته شده و فرهنگ مدنی جایگزین فرهنگ قبیله‌ای گردیده است. 🔹می‌توان گفت که تقریباً 70 درصد از مردم یمن هویت خود را با تعریف می‌کنند و در حدود 30 درصد از آنان که عمدتاً در جنوب یمن ساکن هستند، چندان علقه‌ای به قبیله نداشته و به سبب نفوذ 30 درصدی دولت در مناطق مسکونی آنان، قبیله در تشکیل هویت آنان نقش بسیار کمتری دارد. 🔹مردم یمن، مردمی ستم‌کشیده و پرطاقت هستند. جنگندگی و سلحشوری به نوعی در ذات مردم یمن است که جزو اصیل‌ترین بخش قوم عرب هستند. یک یمنی، از کودکی با اخت و عجین است و نماد خنجر پهن یمنی، بر همین خصیصه آن‌ها تأکید دارد. آنان از همان ابتدا هویت خود را با این نماد تعریف کرده‌اند. (خنجر کوچک) در بدو تولد به‌عنوان نماد مردانگی و شهامت و شجاعت در قنداق نوزاد یمنی گذاشته می‌شود. اکثر رهبران یمنی مثل حوثی همواره الجنبیه همراه خود دارند. این منطقه از زمان قدیم، محل فروش اسلحه بوده و دولت هم اصلاً با آن مبارزه نمی‌کرد، زیرا بافت، بافت قبیله‌ای بوده و رقابت میان عشایر زیاد است. 🔸كانال مطالعات یمن @yemenstudies_ir