#امام_زمان 🌺عن الامام السجادعلیه‌السلام: 《اِذا قامَ قائمُنا أَذهَبَ اللهُ عَزَّوجلّ عَن شیعَتِناَ العاهَةَ وَ جَعَلَ قُلوبَهُم كَزُبَرِ الحَدیدِ وَ جَعلَ قُوّةَ الرَّجلِ مِنُهم قُوَّةَ اَربعینَ رَجُلاً》 زمانی که قائم ما قیام می‌کند خدای متعال آفت‌ها را از میان شیعیان برطرف می‌کند و دلهایشان (در استقامت) همانند الوار آهنین قرار می‌دهد که قوّت یك مرد آنان برابر قوّت چهل مرد خواهد بود🌺 بحار الانوار، ج ٥٢، ص ٣١٧ #حدیث_امام_سجاد #السلام_علیک_یا_حجت_ابن_الحسن_المهدی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #طرح_مهدوی @yousof_e_moghavemat

#حاج_قاسم #عکس_ماندگار 🔷حضور سرداران مقاومت،سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی (عکس بالا) وشهید ابومهدی المهندس( عکس پایین) در راهپیمایی سالهای گذشته ۲۲ بهمن. #شهید_قاسم_سلیمانی #شهید_ابو_مهدی_المهندس @yousof_e_moghavemat

#منتصر 📕کتابی پیرامون شهید مدافع حرم لبنانی محمدحسین جونی 💠کتابی که به سفارش و انتخاب مستقیم حزب الله لبنان ترجمه شده 💠 26ساله و پذیرش شده دکتری از انگلستان 💠 مسوول مرکز بسیج تربیتی در دانشگاه آمریکایی لبنان که دانشجویان زیادی را جذب کرد 📚در این کتاب از زبان شخصیت های مختلف همچون پدر، مادر، خواهر، برادران و دوستان به کودکی تا شهادت شهید جونی پرداخته شده است. کتاب منتصر از بدو تولد شهید جونی شروع می شود تا زمان شهادت و همچنین بعد از شهادت شهید جونی ، زمانی که خانواده شهید جونی به دیدن منطقه ای می روند که عزیزشان در آنجا به شهادت رسیده است. 📌شهیدمحمد حسین جونی یکی از شهدای جوان حزب الله لبنان است که در 26 سالگی به درجه رفیع شعادت نائل شد. شهید جونی تحصیلکرده بود و برای دکترا از یکی از دانشگاه های انگلستان پذیرش گرفته بود. ایشان زندگی خوبی از نظر مادی داشت. ازدواج کرده بود و صاحب دختری شده بود. شهید جونی در دانشگاه آمریکایی لبنان، مسئول مرکز بسیج تربیتی بود و دانشجویان زیادی را به این مرکز جذب کرده بود. ⬅️ گفتنی است، کتاب منتصر نوشته غیداء ماجد ترجمه یوسف سرشار مشتمل بر ۳۰۲ صفحه در شمارگان ۱۲۵۰ صفحه در قطع رقعی منتشر شده است قیمت:35هزار تومان ____________ 💠 اورژانس کتاب با قابلیت ارسال در سریع ترین زمان : (👈 برای راهنمایی و سفارش و خرید کلیک کنید): ‌ 🆔  @Latifi_book #معرفی_کتاب #شهید_محمد_حسین_جونی #مدافع_حرم #حزب_الله #کتاب_خوب #کتاب_ارزشی #کتاب_شهدایی #کتاب_بخوانیم @yousof_e_moghavemat

شهــٰادت راهی‌ست از خـود تا خـدا🕊 #استوری #شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده @yousof_e_moghavemat

📢 صوت | شعرخوانی محمدرضا آقاسی ▫️ در وصف جاویدالاثر #احمد_متوسلیان @yousof_e_moghavemat

#صدای_سخن_عشق #ناشر_صدای_آوینی_باشیم . دو تا از بچه‌های گروه فیلمبرداری زخم بر مي‌دارند و این زخم‌ها نشانه‌ی این است كه تو هم در جهاد فی سبیل الله شركت داشته‌ای. و وای بر آن‌كس كه در صحرای محشر سر از خاك بر دارد و نشانه‌ای از معركه‌ی جهاد در بدن نداشته باشد! *** روز چهارم، جاده‌های شهر «فاو» را به سوی خط درگیری با دشمن پشت سر گذاشتیم. دشمن وابسته به ماشین جهنمی جنگ است و هر چه آتش دارد بر سر شهر و اطراف آن فرو مي‌ریزد. اما چه باك! بچه‌های ما از جانب خدا مأموریت دارند تا جهان را از عصر ظلمات خارج كنند. چه باك، بگذار دشمن هر چه آتش دارد فرو بریزد!... #رسانه #آوینی #هنر #شهید_آوینی #سید_مرتضی_آوینی @yousof_e_moghavemat

#مطالعه #روزنامه #زندگی_در_جنگ @yousof_e_moghavemat

📝 متن خاکریز خاطرات ۲۴۶ 🌺 مهربان بودن یعنی این.... بخوان و لذت ببر..‌‌. #متن_خاطره باید با اتوبوس می‌رفت مدرسه. امـا گاهی پیـاده می‌رفت تا پولش رو جمع‌کنه و برای خواهرش چیزی بخـره و خوشحالش کنه... می‌گفت: دوسـت دارم زندگی‌ام طوری باشه که اگر کسی به فرش زیر پایم نیاز داشت ، کوتاهی نکنم... عروسی که کرد، پدرش یک فرش ماشینی بهش هدیه داد؛ عبدالله هم فرش رو داد به یک نیازمند و برای خودش موکت خرید... 🌹خاطره‌ای از زندگی علمدار روایتگریِ شهدا حاج‌عبدالله ضابط 📚منبع: کتاب شیدایی ، صفحات ۱۱ و ۱۹ #شهید_ضابط #شهدای_مشهد #انفاق #کمک_به_فقرا #مهربانی @yousof_e_moghavemat

#سخن_عشق #روشنفکری . به راستی ما فرزندان انقلاب اسلامی و طلیعه داران تمدن دینی فردای جهان با این جماعت پطرهای نه چندان کبیر که اصلاً مبانی تفکر ولایی ما را نمی فهمند و همه چیز را مثل کامپیوتر های لاشعور فقط همان طور می شنوند که برایشان برنامه ریزی شده است، چه کنیم؟ می گوییم « درد دین »، می گویند « دموکراسی »؛ می گوییم « ولایت »، می گویند « واپس گرایی»؛ می گوییم « فقاهت »، می گویند « مدیران و کارشناسان و فراغت آفرینان »... . #رسانه #آوینی #هنر #شهید_آوینی #سید_مرتضی_آوینی #استوری @yousof_e_moghavemat

این عکس ها هیچ وقت کهنه نمی شوند... #جبهه #رزمندگان #شهدا #دفاع_مقدس @yousof_e_moghavemat

________ در زمین کشاورزی نزدیک روستا مشغول کار بودیم می خواستیم هر چه زودتر کار تمام شود تا برگردیم به خانه که ناگهان حمزه دست از کار کشید و به طرف شیر آب رفت با تعجب به او گفتم: کجا می روی؟ گفت: مگر صدای اذان را نمی شنوی؟ وقت نماز است! گفتم: بیا کار را تمام کنیم، بعد می رویم نماز می خوانیم با حالت عجیبی به من گفت:چطور این قدر به نفْسِ خودت اهمیت می دهی اما به خدای خودت نه؟ و بعد رفت تا نماز را در اول وقت به جا آورد راوی برادرشهید #شهید_حمزه_اباذری @yousof_e_moghavemat

تا نیایی گره از کار بشر وا نشود .... #یامهدی‌ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #استوری @yousof_e_moghavemat