eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
✅ پست ۶۷ 🔭 فرمانده دل‌ها؛ دیده‌بان ضدزره می‌شود 💠 روز جمعه سیزدهم آبان ۱۳۶۲، با نظارت مستقیم اکبر حاجی پور؛ فرمانده تیپ ۱ عمّار سرانجام یک خاکریز دفاعی توسط نیروهای واحد مهندسی رزمی لشکر۲۷ در سمت چپ خط حد گردان مسلم‌بن‌عقیل(ع) واقع در منتهی‌الیه دشت قزلچه احداث شد. سپس به دستور حاجی‌پور؛ قبضه‌های خمپاره انداز ۶۰ میلی‌متری در پشت آن خاکریز جدیدالاحداث مستقر شدند. فرمانده تیپ عمّار به رزمندگان حاضر در پشت خاکریز با تاکید گفته بود: بگذارید نیروهای دشمن تا حدی به شما نزدیک بشوند، که در تیررس گلوله‌های خمپاره ۶۰ شما قرار بگیرند. این تدبیر فرمانده تیپ ۱ عمار در دفع پاتک‌های دشمن، بسیار موثر افتاد. به‌گونه‌ای که وقتی واحدهای مکانیزه و زرهی سپاه یکم ارتش بعث، ستون عظیم نظامی خود را به حرکت درآوردند تا از سمت تنگه روکان به درون دشت قزلچه نفوذ کنند و مناطق از دست داده را بازپس بگیرند، با رسیدن این ستون به تیررس آتش سنگین ادوات و خمپاره‌اندازهای تیپ ذوالفقار لشکر۲۷ در پشت خاکریز تامینی، به یکباره آماج بارانی از گلوله‌های آتشین رزمندگان ایرانی قرار گرفته و کاملاً زمین‌گیر شدند. هرچند دشمن زخم‌خورده، با اقدام به یک رشته پاتک‌های شدید، تلاش می‌کرد تا یکایک مناطق ازدست‌رفته خود را دیگر بار از ایرانیان بازپس بگیرد؛ لیکن و سایر فرماندهان ارشد لشکر۲۷ با حضور به‌موقع در خط مقدّم، علاوه بر تقویت روحیه بسیجیان حاضر در صحنه نبرد، آنان را برای مقابله با پاتک‌های دشمن از نزدیک هدایت می‌کردند. 💣 وقتی شخصاً پشت خاکریز دشت قزلچه ایستاد و با دوربینش دیده‌بانی کرد، به همراه سیدمحسن خوشدل؛ رزمنده خوش‌تکنیکِ واحد زرهی تیپ ۴ مکانیزه ذوالفقار، توانست چند سنگر بسیار فعالِ خمپاره‌انداز و همچنین سنگر جمعی تانک، نفربر و خودروهای پارک‌شده‌ی دشمن را به هوا بفرستد. در داخل خودرو در راه بازگشت به قرارگاه به سیدیوسف کابلی؛ فرمانده تیپ ۴ ذوالفقار گفته بود: تا می‌توانید در تیپ‌تان، امثال این برادر خوشدل تربیت کنید و به خوبی معلوم بود از کار بچه‌های واحد ضدزره راضی بوده است. 🔴 صبح روز سیزدهم آبان، با فروکش‌کردن آتش دشمن، جاده‌ای به طول چهار کیلومتر روی دامنه شرقی ارتفاعات کانی‌مانگا تا بالای قله ۱۸۶۶ احداث و شن‌ریزی شده و آماده بهره‌برداری شد. این جاده باعث شد، کار انتقال زخمی‌ها و اجساد شهدا و همچنین تدارکات خدماتی و تسلیحاتی نیروها به سهولت انجام گیرد. همچنین خاکریز دشت قزلچه هم خیلی خوب از کار در آمد و بچه‌های باهوش تیپ ۴ ذوالفقار، با استقرار پشت خاکریز، جهنمی از آتش برای تانک‌ها و نفربرهای دشمن درست کردند. به طوری که فرمانده لشکر۲۷ با شور و هیجان خاصی از این بچه‌ها تعریف می‌کرد و از ته دل خوشحال بود. گفت: کشتار جانانه‌ای از گردان پیاده مکانیزه زیدبن‌حارثه‌ی دشمن انجام شده است. به‌طوریکه اسرا و پناهندگان دشمن می‌گفتند شما در روز دوم عملیات وجب به وجب منطقه را کوبیدید. مگر چه تعداد گلوله توپ و خمپاره داشتید!!؟ @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💥یکی از آخرین آثار مورد تمجید رهبر انقلاب...🍀 متن پیام ایشان: ✔️«سلام من را به نویسنده برسانید و به ایشان خداقوت و خسته نباشید بگویید و همچنین از نویسنده و ناشر کتاب تشکر کنید.» ایشان با اشاره به قوت ادبی کتاب در قالب رمان، فرمودند: «پس از بیست سال، یک عاشقانه‌ جذاب تاریخی قوی است که واقعا یک رمان خیلی خوب از کار درآمده است.» 🎁 عنوان: پس از بیست سال ✏️ به قلم: سلمان کدیور 📖 معرفی: پس از بیست سال رمانی پرکشش هست که به داستان زندگی دو برادر میپردازد که مسیرهای کاملا متفاوتی را در زندگی خود انتخاب کرده اند. اغلب فضای کتاب در زمانه حضرت علی(ع) هست که به حادثه عاشورا ختم میشود.فضای کلی داستان غالبا در "شام" است و نویسنده با ظرافت خاصی فضای حاکم در شام و حکومت معاویه را ترسیم میکند. از حربه های گوناگون برای فریب دادن افکار عمومی تا فتواهای علمای بزرگ شام علیه حضرت علی(ع)...از نکات جالب توجه این کتاب به تصویر کشیدن صحنه جنگ صفین بصورت دقیق و جزء به جزء هست که میتواند هر مخاطبی را میخکوب خود کند... 🌹فضای عاشقانه رمان پس از بیست سال نیز به نوع خود جالب است و پرده از تلاش و تقلای دو جوان برای به هم رسیدن برمیدارد...داستان عاشقانه پسری که فرزند یکی از بزرگترین فرماندهان معاویه است و دختری که فرزند یکی از بزرگترین مراجع و فقهای شام است... ✂️برشی از کتاب: 📝جوان به خیمه شیخ نزدیک میشد که ناگهان راحیل را دید که با همان چشمانی که چون پاییزی ملایم زیر نور ماه می درخشید به او خیره گشته است.برجایش ایستاد و چند لحظه ای به او نگاه کرد تا دریایی امیخته از عشق و عاطفه میانشان به تلاطم افتد. هردو اخرین دیدارشان را به یاد اوردند.در باورشان نمیگنجید که روزگار انها را اینچنین به هم گره زده باشد.پس از چند لحظه جوان سر فروانداخت خواست حرکت کند که دختر گفت:برای امروزاز شما سپاسگزارم. دل سلیم فروریخت. رگ و پی و تمام جوارحش هشیار شد. لحظه ای تمام روز را از یاد برد و دلهره اش زایل گشت.تمام سختی و خطر راه به شنیدن این جمله می ارزید.هرچه فکر کرد که در پاسخ چه بگوید ذهنش یاری نداد و زبانش نچرخید فقط سر فروانداخت نگاه حسرت باری به دختر افکند و به راهش ادامه داد. در مجموع رمان پس از بیست سال را میتوان رمانی خوش ساخت دانست که ممکن است بعد از اتمام رمان تا مدتها ذهنتان را درگیر فضای دوست داشتنی خود کند. 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 💠 اورژانس کتاب با قابلیت ارسال در سریع ترین زمان : ‌ 🆔 @Latifi_book @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🚩 🍁 🍂 عصر روز سیزدهم آبان ۱۳۶۲ سالروز شهادت سردار عظیم‌الشان و دریادل سپاه اسلام یل ۲۷ محمّدرسول‌اللهﷺ فرمانده دلاور و اسطوره‌ای تیپ‌یکم‌عمار 🌷 🌸 💎 ولادت: ۱۳۳۰ - آذرشهر تبریز ادامه تحصیل تا متوسطه و استخدام در ارتش به سال ۱۳۵۰ مامور به خدمت در لشکر گارد پس از طی دوران آموزشی بازخرید کردن خود از ارتش و پیوستن به صفوف ملت در آذر سال ۱۳۵۷ عضویت در سپاه ، مرداد ۱۳۵۸ عزیمت به جبهه غرب برای رزم با غائله آفرینان ضدانقلابی در کردستان بازگشت به تهران و دوباره عزیمت به جنوب و شرکت موثر در دفاع از سوسنگرد پیوستن به تیپ۲۷محمدرسول‌الله(ص) و انتصاب به فرماندهی گردان‌عمار به دستور سردار دشمن‌شکن حضوری موفق در عملیات های فتح‌المبین و بیت‌المقدس مجروحیت شدید در مرحله اول عملیات بیت‌المقدس عزیمت به لبنان و از فرماندهان شاخص عملیاتی جهت نبرد با رژیم غاصب و کودک‌کش صهیونیستی ماموریت‌های شناسایی دقیق از مواضع رژیم‌صهیونیستی در دره بقاع و بلندی‌های جولان شرکت در مرحله سوم عملیات بزرگ با حفظ سمت قبلی و مجروحیت شدید در همین مرحله و فرار از بیمارستان و حضور در خط مقدم جبهه انتصاب به فرماندهی تیپ یکم عمار به دستور سردار بزرگ سپاه اسلام 🥀نحوه شهادت: پس از شهادت ابراهیم‌علی معصومی؛ فرمانده گردان‌کمیل، همّت، حاجی‌پور را جهت حفظ مواضع گردان یادشده و همچنین بالابردن روحیه‌ی رزمندگان آن، به ارتفاع ۱۸۶۰ کانی‌مانگا می‌فرستد. با مدیریت خارق‌العاده‌ی و ایجاد یک خط آتش خمپاره‌ای، ارتفاع از خطر سقوط نجات پیدا می‌کند. با برگشتن حاجی‌پور از کانی‌مانگا و رسیدن به خاکریز تامینی دشت قزلچه، هدف اصابت تیر مستقیم تانک دشمن قرار می‌گیرد و غریبانه به شهادت می‌رسد. 🚩 ⚘ ❤ @yousof_e_moghavemat
حمل مجروحین توسط قایق در هور دوران جنگ تحمیلی @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
✅ پست ۶۸ ⚔ تمام همّت؛ در مصافِ ماهر عبدالرشید 🔸 تنها در گذر دو شبانه‌روز از آغاز مرحله سوم عملیات والفجر۴؛ تحولات میدانی عرصه‌ی نبرد به خوبی حاکی از این واقعیت بودند که سرلشکر ستاد ماهر عبدالرشید؛ فرمانده سپاه یکم ارتش بعث، موفق شده ضمن فائق آمدن بر توفان مهیب ناشی از تهاجم گسترده‌ی ایرانیان، بار دیگر سکان هدایت سپاه ضربه‌خورده‌ی خود را به دست گرفته، به قصد تلافی، هرچه را در چند دارد رو کند. امّا این ژنرال مغرور بعثی، دست را نخوانده بود. در این میدان شطرنجِ تقابلِ اراده‌ها، فرمانده تیزهوش لشکر۲۷ سپاه پاسداران؛ با هدفِ شه‌مات کردن فرمانده سپاه یکم دشمن، دو مهره‌ی موثرش - گردان‌های کمیل و میثم - را برای زدن به قلب به دشت نالپاریز و انهدام قرارگاه فرماندهی لشکر۴ مکانیزه ارتش بعث به حرکت درآورده بود. 🔺با سرازيرشدن بسیجی‌های شجاع گردان‌کمیل به داخل قرارگاه لشکر۴ پیاده - مکانیزه دشمن، دو فروند هلی‌کوپتر هدف موشک‌های آر‌پی‌جی قرار گرفتند و منهدم شدند. همچنین تعداد زیادی خودرو سبک و سنگین نیز به آتش کشیده شد. دسته‌دسته افسر و سرتیپ بعثی، از خوف جان‌شان گریختند و تعدادی هم به اسارت نیروهای خودی درآمدند. به طوریکه کل قرارگاه لشکر۴ دشمن، به آتش کشیده شد و چندین قبضه دوشکا، سه قبضه تفنگ ۱۰۶ میلی‌متری، چند قبضه خمپاره‌انداز ۱۰۶ میلی‌متری، پنج دستگاه کامیون آیفا، تعداد زیادی تفنگ‌های انفرادی کلاشینکف و توپ‌های ضدهوایی دولول، تک‌لول و انبوهی از فشنگ‌ها بود که به غنیمت درآمد. ⚫️ علی‌رغم ضربات پیاپی و سخت رزمندگان لشکر۲۷ بر پیکره‌ی سپاه یکم، دشمن با آوردن نیروهای تازه‌نفس به میدان، همچنان برای بازپس‌گیری مناطق از دست‌رفته‌اش، تلاش می‌کرد. 🔴 بعدازظهر روز سیزدهم آبان، آتش دشمن به قدری سنگین و وسیع شد که حتی با چشم هم می‌شد سیاهی گلوله‌های خمپاره را دید. در همین اثنا، ابراهیمعلی معصومی؛ فرمانده گردان‌کمیل که با کادرهای مسئول گردان در حال بررسی وضع نیروها و راه‌های مقابله با پاتک دشمن بود، با اصابت گلوله‌ی خمپاره در میان‌شان، به شهادت رسید و مسئولیت گردان به معاونش؛ سعید خدایی واگذار شد. با شهادت معصومی، یکی دیگر از یل‌های لشکر، فرمانده قدرتمند تیپ ۱ عمّار یعنی علی‌اکبر حاجی پور جهت حفظ خط و بالابردن روحیه‌ی رزمندگان گردان کمیل به مواضع یادشده اعزام شد. 📸 تصویری بسیار زیبا از @yousof_e_moghavemat
🔴 رژیم صهیونیستی حکم بازداشت موقت اسیر فلسطینی را تعلیق کرد 🔹«کاید الفسفوس» که ۱۱۳ روز است دست به اعتصاب غذا زده اکنون در بیمارستان «برزلای» رئیس صهیونیستی بستری است و وضعیت وی وخیم است. 🔹اخیرا، «محمد شلح» از رهبران جنبش جهاد اسلامی درباره حفظ جان اسرای فلسطینی به رژیم صهیونیستی هشدار داد. و گفت: «شهادت هر یک از اسرا، وضعیت را وخیم خواهد کرد و مقاومت تر و خشک را خواهد سوزاند و برای حمایت از اسرا وارد عمل خواهد شد» @yousof_e_moghavemat
📷 عکس سلفی تهران-اردیبهشت1361 - چند وقتی بود بچه ها در پادگان آموزشی بودند . از فرصت استفاده کردند برای ملاقات . حاج حسین الماسی نمی دانست آخرین دیدار فرزند است @yousof_e_moghavemat
🌹🥀🌹 را ... را ... مملو از آرزوهای خودت و آرزوهای و آرزوهای و کوچکت را، در دست بگذاری و کنی تا .... باشی برای ما نشینان ... داغ بی و بی و بی و بی را بر دل تاریخ می گذاری ... تا ما را از این بیرون بکشی ... @yousof_e_moghavemat