eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
🌸چرا اسمت را «صدام» گذاشتی؟ وقتی اسیر شد، پیرمرد بیش از ۶٠ ساله‌ای بود. وقتی من در اسارت او را دیدم حدود ۶۵، ۶۶ سال داشت. پسر کوچکش بعد از اسارت خودش، در جبهه شهید شده بود. البته عمو صدام در دوران اسارت از این واقعه بی‌خبر بود. می‌گفت: یک بار، یک نظامی عراقی با توهین گفت: تو چرا اسمت را صدام گذاشته‌ای؟ چرایش را بروید از سید الرئیستان بپرسید. چطور؟ صدام حسین چند سالشه؟ پنجاه و خرده‌ای. من شصت سالم است. او آمده اسم مرا برده. من باید از دست او شاکی باشم. خیلی زبانت دراز است. بعد با کابل و لگد به جانش افتادند. پزشک عراقی که لبخند می‌زد و صدام ایرانی را  نفرین می‌کرد روزی روی تخت بهداری بود که دکتر بالای سرش آمد و گفت: اسم تو صدام است؟ - بله. -  تو صدام! خیلی ظالمی! برای ما نه آبرو گذاشته‌ای و نه حیثیت! تو آدم‌کشی! از زمانی که تو آمده‌ای، ما راحتی به چشم خودمان ندیده‌ایم. خدا عمرت را بگیرد. حسابی از حرف‌های دکتر جا خورد. رو به پزشک گفت: جناب دکتر! مگر من پیرمرد با شما چه کرده‌ام که این طور به من اهانت می‌کنی؟ او که حرف می‌زد، همراهان دکتر می‌خندیدند. دکتر نیز لبخندی زد. گفت: آن همه شکنجه‌ام کردید، بس نیست؟ دکتر گفت: نه! والله تو آدم خوبی نیستی. او مانده بود که چطور هم به او لبخند می‌زنند و هم توهین می‌کنند. شب که شد برای رفتن به دستشویی از روی تختش بلند شد. وقتی که می‌خواست به تختش بازگردد، متوجه قاب عکس بالای سرش شد. ناخودآگاه لبخندی روی لبانش نقش بست و متوجه حرف‌های دکتر شد. روی دیوار قاب عکس صدام بود. صبح که آن دکتر آمد، آهسته در حالی که به عکس صدام اشاره می‌کرد، گفت: من فهمیدم که با من نیستی، بلکه با «او» هستی. دکتر چیزی نگفت و فقط خندید. @yousof_e_moghavemat
چشم‌ها او را نمی‌بینند... ولی او همه چشم‌ها را می‌بیند... 📖 آیه ۱۰۳، سوره انعام @yousof_e_moghavemat
📊 🗓 ۲۹ تیر ( ۱۳۶۲ ) سالروز عملیات والفجر ۲ @yousof_e_moghavemat
نقشه عملیاتی والفجر 2 ✴️خلاصه گزارش عملیات : نام‌ عمليات: والفجر 2 زمان‌ اجرا: 29/4/1362 تلفات‌ دشمن‌:4200 (كشته، زخمي‌ و اسير) رمز عمليات: يا الله‌ - يا الله‌ - يا الله‌ مكان‌ اجرا: منطقه مرزی پیرانشهر – حاج عمران ارگان‌هاي‌ عمل‌كننده: رزمندگان‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و نيروي‌ زميني‌ ارتش‌ جمهوري‌ اسلامي‌ اهداف‌ عمليات: انهدام نیروی دشمن ، تجزیه آنها و فتح چندین ارتفاع مهم در منطقه و خارج ساختن شهرهای مرزی از زیر دید و آتش توپخانه عراق ✅ پس از عمليات والفجر مقدماتي، رژيم صدام تبليغاتي به راه انداخت و ادعا ‌كرد كه ايران ديگر نخواهد توانست حمله‌اي موثر در جبهه‌ها انجام دهد. از سوي ديگر فرماندهان نظامي ايران براي به دست گرفتن ابتكار عمل و خنثي‌ كردن تبليغات دشمنان، عملياتي را به نام والفجر 2 طراحي كردند كه در ادامه عمليات والفجر يك به اجرا در‌آمد. @yousof_e_moghavemat
🌹 ویژگۍها و نکاتـ‌اخلاقۍ ـ به فقرا در حد توان خود کمک می‌کرد. ـ اراذل و اوباش محل رو جذب هیئت می‌کرد. ـ از بچگی سعی می‌کرد با دوستانش هماهنگ کند و به مسجد برود. ـ برایش فرقی نمی‌کرد طرف مقابل مذهبی باشد یا نه، کوچک‌تر از او باشد یا بزرگتر، در هرحال ادب را رعایت می‌کرد و احترام می‌گذاشت. @yousof_e_moghavemat
✨خدایا ابتدای 🌤️روز که رزق بندگانت راتقسیم میکنی میشود رزق من امروز رفاقتی باشد از جنس 🕊️ باعطـر 🌷 🕊️ @yousof_e_moghavemat
السلام 🌺عن الامام السجاد علیه‌السلام: 《فَاِنَّ عَلِیّا کَالْکَعْبَةِ الَّتی اَمَرَاللّه ُ بِاسْتِقْبالِها لِلصّلوة،جَعَلَهااللّه ُ لِیُؤْتَمَّ بِهِ فی اُمُور الدِّین وَ الدُّنیا کَما لایَنْقُصُ الْکَعْبَةُ وَ لا یَقدح فی شَیْءٍ مِنْ شَرَفِها وَ فَضْلِها اِنْ وَلیّ عَنْهَا الْکافِرُونَ، فَکَذلکَ لایَقْدَحُ فی عَلیّ إنْ اَخّرَهُ عَنْ حَقِّهِ الْمُقَصِّرُونَ وَ دافَعَهُ عَنْ واجِبِهِ الظّالِمُونْ》 علی مانند کعبه است که خداوند دستور داده برای نماز رو به سوی آن بایستند، آن را قرار داد تا در امور دین و دنیا از آن تبعیت کنند، همچنانکه کعبه دچار کمبود و نقصان نمی‌شود و چیزی از شرف و فضیلت آن کاسته نمی‌شود، اگر کافران از آن رو برگردانند، علی علیه‌السلام هم ضرری نمی‌بیند اگر افراد مقصر ادای حق او را به تأخیر اندازند و ستمکاران او را از انجام تکلیفش باز دارند🌺 بحارالأنوار، ج ۳۶ ص۱۱۱ @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹عمه‌ی سادات میخواند مرا... 🚩اشک‌های سردار سلیمانی و رهبرانقلاب، امروز هنگام شعرخوانی آهنگران درباره مدافعان حرم @yousof_e_moghavemat
📚کتاب «شیر زیتان» 🌕 برشی از کتاب: ☀️تابستان از راه رسیده بود. گرمای هوا بیداد می‌کرد. یک گردان از نیروهای ارتش برای تقویت پایگاه مرزبانی نیروی انتظامی به آنجا اعزام شده بودند. ماه رمضان بود. مجتبی برای سرکشی از نیروها با چند نفر به آنجا رفت. بین راه در بیابان ماشین‌شان خراب شد و به‌ناچار و حدود پنج کیلومتر در گرمای ۵۰درجه با زبان روزه پیاده به راه افتادند تا به کمپ شرکت نفت رسیدند. ☀️دیگر نگه‌داشتن روزه سخت شده بود. همراهان مجتبی روزه را شکستند اما او با اینکه دیگر رمَقی برایش نمانده بود، گفت که حاضر است بمیرد ولی روزه‌اش را نشکند. همه او را از ته دل قبول داشتند. تا صدای اذان را می‌شنید، وضو می‌گرفت و به حسینیه می‌رفت و مشغول نماز اول وقت می‌شد. آن‌قدر مجتبی را قبول داشتند که نمازشان را به او اقتدا می‌کردند. @yousof_e_moghavemat