🌸 #فتح_المبین 🌸
↘
( قسمت دوم )
🔵 مقارن ساعت ۱۰ صبح روز یکشنبه اول فروردین ۱۳۶۱ ، بار دیگر #حاج_احمد ، فرماندهان سه گردان #سلمان ، #حبیب و #حمزه را به قرارگاه فرعی نصر۲ احضار کرد تا برای آخرین بار، آنان را نسبت به جزئیات مأموریت فوق العاده خطیرشان توجیه کند. از آنچه در این دیدار معنوی میان #حاج_احمد_متوسلیان و #شهیدان #چراغی ، #قجه_ای و #وزوایی گذشت، هیچ نمی دانیم.
مقارن ساعت ۳ بعدازظهر، نیروهای گردان حبیب، سوار بر نفربرها، به محل تجمع منتقل شدند. در آنجا #شهید_وزوایی ، طی سخنانی کوتاه، سرخط های اصلی مأموریت محوله به گردان حبیب را برای نیروهای این گردان شرح داد و پس از توجیه کامل آنها، همگی سوار بر نفربرها، روانۀ خط اول #جبهه شدند. فرماندهان گردان های سلمان و حمزه نیز، یگان های خود را توجیه و پشت خط مقدم مستقر کرده بودند.
ساعت ۷ بعدازظهر، «گردان حبیب» به دامنۀ محور «بِلِتا» رسید و رزمندگان پس از ادای نماز مغرب و عشاء، مشتاق و ملتهب، به انتظار صدور دستور پیشروی نشستند.
ساعت ۱۰:۳۰ شب، صدای پرصلابت #حاج_احمد از بیسیم قرارگاه شنیده شد که به رزم آوران حبیب، و دو گردان حمزه و سلمان، دستور آغاز پیشروی را اعلام کرد. #محسن_وزوایی ، خود پیش تر به همراه عناصر اطلاعات تیپ، مسیر ستون کشی شبانه را چند بار طی کرده بود، اما تردد یک اکیپ کوچک شناسایی کجا و حرکت یک ستون ۱۲۰۰ نفری کجا؟!! حتی اگر سر و صدای ناشی از برخورد اسلحه و تجهیزات نیروها را هم در نظر نگیریم، تنها صدای سر قدم های بلند ۱۲۰۰ نفر جفت پای پوتین پوش رزم آوران بر بستر شنی رودخانۀ فصلی، خود غوغایی به پا می کرد که در آن خاموشی ظلمانی دشت شب زده، از مسافت چند کیلومتری به خوبی شنیده می شد.
🔸
🔹
👈 ادامه دارد...
📒 منبع کپشن: کتاب خواندنی و ارزشمند #آذرخش_مهاجر ، صفحه ۸۷
✉
✉
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#لشکر_۲۷
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#دفاع_مقدس
#عملیات_فتح_المبین
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌺🌹🌷❤️🌺🌹🌷❤️🌺🌹🌷❤️
تصاویر سمت چپ از بالا به پایین:
۱- #شهید_رضا_چراغی : فرمانده #گردان_حمزه
۲- #شهید_حسین_قجه_ای : فرمانده #گردان_سلمان
۳- #شهید_محسن_وزوایی : فرمانده #گردان_حبیب
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌸 #فتح_المبین 🌸
📄
قسمت چهارم
🔵 سرانجام ساعت ۴ بامداد روز دوشنبه، دوم فروردین ۱۳۶۱ ، دستور یورش به مواضع توپخانۀ سپاه چهارم دشمن توسط #حاج_احمد_متوسلیان به فرماندهان گردان های #حبیب ، #حمزه و #سلمان ابلاغ شد.
رزمندگان این سه گردان در پی یک درگیری برق آسا، مقر توپخانۀ سپاه چهارم ارتش عراق در ارتفاعات #علی_گره_زد را به همراه تمامی آتشبارهای آنجا، یکجا به تصرف خویش درآوردند.
غنائم این فتح آسمانی عبارت بودند از: ۱۸۰ قبضه توپ، شامل ۸ قبضه توپ دوربُرد ۱۸۳ میلیمتری که دشمن با آنها ناجوانمردانه ۱۸ ماه متمادی، مردم شهرهای بی دفاع #دزفول و #شوش را زیر آتش می گرفت؛ همچنین، ده ها قبضه توپ ۱۲۲ و ۱۳۰ میلیمتری، همراه با تعداد کثیری زاغه های مملو از مهمات این توپخانۀ مجهز.
با سر زدن خورشید روز دوم فروردین، بلافاصله #حاج_احمد به همراه فرماندۀ قرارگاه عملیاتی #نصر ؛ #حسن_باقری ، جهت بررسی و مشاهدۀ وضعیت معجزه آسای نبرد، روانۀ مواضع تازه تسخیر شدۀ نیروهای تیپ شدند. یکی از رزمندگان گردان سلمان از آن لحظات اینچنین روایت می کند:
«... صبح روز دوم عید، بعد از آزادسازی ارتفاعات #علی_گره_زد ، من به عنوان #بیسیم_چی برادر #حسین_قجه_ای ؛ فرماندۀ گردان سلمان در منطقه حضور داشتم. در مجاورت ما، گردان های حبیب و حمزه بودند. خبر رسید که #حاج_احمد با #حسن_باقری ، سوار یک استیشن سفید لندرور، آمده اند برای بازدید، منتها اول رفته اند به موضع گردان حمزه.
این خبر که به گردان ما رسید، بچه ها غوغا کردند. دم به دقیقه به #حسین_قجه_ای فشار می آوردند که چرا #حاج_احمد نیامده به ما سر بزند؟ بچه ها فقط می خواستند یک نظر «حاج احمد» را ببینند.
به ناچار با #قجه_ای رفتیم بغل جادۀ «عین خوش - دزفول» و کنار یک پل، #حاج_احمد را پیدا کردیم. حسین، #حاجی را کنار کشید و گفت: « #حاجی ! تو رو خدا بیا و سری به بچه های ما بزن.»
#حاج_احمد گفت: «خاطر جمع باشید، میام.»
حسین گفت: «نه! همین الآن بیا. این بچه ها منو ذله کردن!»
بالاخره #حاجی رضایت داد و آمد. وقتی رسیدیم، هنوز از ماشین پیاده نشده بود که بچه ها ریختند دور ماشین. #حاج_احمد که به دستگیرۀ درِ ماشین چسبیده بود، دیگر نتوانست در مقابل آن همه فشار مقاومت کند. به زور از ماشین جدایش کردند، بغلش کردند، بوسه بارانش کردند. بعد روی دست بلندش کردند و پی در پی برای سلامتیش صلوات فرستادند.
قجه ای به شوخی به من گفت: «این بچه تهرونیا چقدر بیکارن!» 😂
👈 با اختصار از #آذرخش_مهاجر
ادامه دارد...
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#دفاع_مقدس
#عملیات_فتح_المبین
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌺 سردار #شهید_محسن_وزوایی
اولین فرمانده #گردان_حبیب
از #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌸 #معتادی_که_حاج_همت_نجاتش_داد 🌸
↘
ساعت ۱:۳۰ بامداد دیروز بود.( ۸ فروردین ۱۳۹۸ ) دایرکت صفحه را که باز کردم، عزیزی برای عکس استوری #سیل_هولناک_شیراز نوشته بود:
این #سیل یه «مهدی باکری» نیاز داره
یه «مهدی زین الدین»
«احمد کاظمی»
#همت
#متوسلیان
«خرازی»
اصلاً خیلی حسی و دلی نوشته بود. ازش پرسیدم: با همۀ این #شهدا آشنا هستید؟ گفت: «خوشبختانه بله.»
اسمش علی بود. ۳۷ ساله از «اسلامشهر». یکهو بی مقدمه گفت: « من شفا گرفتۀ قبر خالی #شهید_همت هستم.» ارادت عجیبی هم به #حاج_احمد_متوسلیان داشت. خلاصه ما گوش شدیم و او زبان که:
«... ۱۲ سال #اعتیاد داشتم. از #شهدا بدم می آمد؛ چون دلیل اعتیادم را انقلاب کردن آنها می دانستم. آن روز با خانواده ام بحثم شد و از خانه زدم بیرون. مقداری #حشیش خریدم و تصمیم گرفتم بروم #گلزار_شهدای_بهشت_زهرا . گفتم می روم آنجا و با کشیدن #حشیش به آنها اهانت و خرابشان می کنم. برای اولین بار بود پایم را داخل گلزار شهدا می گذاشتم. زمان خدمت سربازی از زبان فرمانده مان یک چیزهایی از #همت شنیده بودم و فقط از او خوشم می آمد.
رفتم داخل که جایی برای نشستن پیدا کنم. روی یک صندلی سیمانی نشستم. نگاهی به دور و برم کردم که کسی نباشد. #حشیش را سیگاری بار کردم. ناگهان دیدم بالای سر قبری، عکس #همت را زده اند. پیش خودم گفتم: «برای چی عکس خود #شهید را نزده اند و عکس #همت را زده اند!!!؟»؛ در حالیکه قشنگ بهم زل زده بود و نگاه خوشگلی داشت!!!...
نگاهم که به سنگ قبر افتاد، واقعاً خشکم زد!!! دیدم نوشته: #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
خودش بود! #همت !! آنجا قبر #همت بود!!! در حالیکه من اصلاً و ابداً نمی دانستم قبر او کجاست!!!!
همانجا بهش گفتم: «ببین! تو خودت می دانی من از شماها دل خوشی ندارم. الآن هم برای دعوا آمده ام اینجا! ولی خدایی از تو یکی خوشم می آید!! اگر رفاقت سرت می شود، بدان که از #اعتیاد خسته شده ام. هیچی هم ندارم؛ حتی آبرو و اعتبار. این ها را بهم بده!...
از آنجا که برگشتم، یکی از دوستانم را دیدم. گفت: یک جایی هست به نام #انجمن_معتادان_گمنام که رایگان ترک می کنند. بیا به آنجا برویم.
خلاصه رفتم و ترک کردم و الآن ۱۰ سال است که پاکم...
به سال نرسیده، اعتبار هم پیدا کردم. طوری شد که الآن مسئول امور مالی هیئت محله مان هستم و آبرو و اعتباری کسب کرده ام که فکرش را هم نمی کردم. بچه دار هم نمی شدم. با توسل به #شهدا خدا یک پسر بهم داد که الآن هشت سالش هست و عاشق هیئت...»
🌷
😘
🌿
💠 با اجازۀ علی آقای عزیزم نگاشته شد. ☺️
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
@yousof_e_moghavemat
🌸 #فتح_المبین 🌸
🚩
"قسمت پنجم"
🔵 #حاج_احمد_متوسلیان در اوج محبوبیت نیز، همان جنگاور متواضع و #بسیجى سیرت همیشگى باقى ماند. سردار دلاور #تیپ_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)٬ این فتح فخرآفرین را نه ناشى از تدبیر راهگشاى خویش، بلكه به حق، حاصل عنایت و لطف قادر متعال به بندگان خالص #بسیجى اش مى دانست و هم از این رو، با كفّ نفس و سلاح تواضع، به جنگ وساوس شیطانى ناشى از غرور چنین پیروزى بزرگى شتافت.
✅
«... تازه به قرارگاه فرعى نصر۲ رسیده بودیم و خیلى مشتاق بودم كه #حاج_احمد را ببینم. داشتم به طرف قرارگاه مى رفتم كه صحنۀ عجیبى را مشاهده كردم. در آن خلوت بعدازظهر كه همه توى سنگر بودند، دیدم #حاج_احمد كنار تانكر آب نشسته و با یك دقت عجیبى، سرگرم شستن ظرف هاى غذاى بچه هاى قرارگاه است... خیلى تعجب كردم. آدم قََدَرى مثل #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ تیپ ۲۷ محمد رسول اللّه (ص) و مسئول قرارگاه فرعى نصر۲ دارد كاسه بشقاب مى شوید! ... #حاجى غرق كار خودش بود. بلا فاصله دست به كار شدم. دوربین قراضه ام را آماده كردم و تا به خودش بجنبد، سریع او را در حال ظرف شستن غافلگیر كردم و عكسش را گرفتم.»
💎
به لطف امدادهاى ربوبى، ایثار رزمندگان و همچنین فرماندهىِ درخشان #حاج_احمد، مرحلۀ اول #عملیات_فتح_المبین المبین، با پیروزى قاطع تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در جبهۀ نصر به پایان رسید.
حاصل كار براى #حاج_احمد و همرزمان سلحشور او در جبهۀ نصر، در خاتمۀ مرحلۀ اول عملیات از این قرار بود:
ارتفاعات استراتژیك #على_گره_زد، #شاوریه ، «مقر توپخانۀ سنگین سپاه چهارم ارتش عراق» در این منطقه، «سه راهى و ارتفاعات نادرى» آزاد شدند و بدین ترتیب، صد درصد اهداف تعیین شده در این مرحله، به تصرف رزمندگان تیپ محمد رسول اللّه (ص) درآمد.
#حاج_احمد و دیگر سرداران #تیپ_۲۷ با خاتمۀ دومین مرحلۀ عملیات كه این بار نیز با پیروزى سپاه اسلام به پایان رسید، به سرعت آمادۀ اجراى مرحلۀ سوم عملیات فتح المبین شدند.
📒 برگرفته از کتاب #آذرخش_مهاجر
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#دفاع_مقدس
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#لشکر_۲۷
#فرماندهان_لشکر_۲۷
#سردار_دلها
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌸 #فتح_المبین 🌸
قسمت ششم: مرحلۀ سوم #عملیات_فتح_المبین
#حاج_احمد و دیگر سرداران تیپ ۲۷ ،با خاتمۀ دومین مرحلۀ عملیات كه این بار نیز با پیروزى سپاه اسلام به پایان رسید، به سرعت آمادۀ اجراى مرحلۀ سوم عملیات فتح المبین شدند. به جرأت باید گفت كه مرحلۀ سوم از حساس ترین مراحل عملیات فتح المبین به شمار مى رفت؛ چرا كه با تصرف ارتفاعات #ابوصلیبی_خات به علت خالى شدن عقبۀ دشمن در محور جبهۀ فجر، امكان الحاق سه جبهۀ نصر، فتح و فجر به دست مى آمد. یكى از فرماندهان عالى رتبۀ سپاه، از علل و عواملى كه موجب گردید تا دشوارترین مأموریت مرحلۀ سوم به #حاج_احمد_متوسلیان محول شود مى گوید:
«...نكتۀ مهم تر این است كه ارتفاعات «ابوصلیبى خات»٬ «سایتهاى ۴ و ۵ و رادار» جزء اهداف یا بهتر است بگوییم جزء منطقۀ مأموریت قرارگاه نصر و به تبع آن #حاج_احمد نبود. در واقع بایستى «جبهۀ فجر» از محور «شوش» به ارتفاعات و این سایت ها مى رسید؛ اما با توجه به اینكه قرارگاه فجر در «تك جبهه اى» كه در مرحلۀ دوم عملیات انجام داد موفق نشده بود، نیروهاى این جبهه، امكان پیشروى از محور شوش را پیدا نكردند. به همین خاطر، از طرف #حسن_باقرى؛ فرماندۀ جبهه نصر، این مأموریت به #احمد_متوسلیان محول شد و او با آن روحیه تهاجمى قدرتمندى كه داشت، این مسئولیت سنگین را پذیرفت.»
مطابق مانور درخشانى كه توسط #حاج_احمد طراحى شد، مقرر گردید تا سه گردان نیروهاى تیپ ۲۷ محمدرسول اللّه(ص) طى یك حركت عمقى از شمال غربى منطقه، به پشت تپه هاى «ابوصلیبى خات»، محل استقرار سایتهاى ۴ و ۵ و رادار نفوذ كنند. قرار بود به محض اعلام تصرف این مواضع، مرحلۀ سوم عملیات از سه جبهۀ نصر، فتح و فجر آغاز شود.
حركتى کاملاً مشابه آنچه در مرحلۀ اول #فتح_المبین، #حاج_احمد با اعزام گردانهاى #حبیب، #سلمان و #حمزه به عمق مواضع دشمن انجام داده بود.
به گفتۀ یكى از فرماندهان سپاه:
«...مسیر بسیار طولانی بود و زمان كمى در اختیار #حاج_احمد قرار داشت، ولى ایشان با یك برنامه ریزى سریع قبول كرده بود كه به هر قیمت كه شده، ارتفاعات و سایت ها را دور بزند؛ یعنى ارتفاعاتى كه #صدام فكر مى كرد یك دژ مستحكم است و نیروهاى ما به هیچوجه قادر به تصرف آن نیستند. طورى كه شخص #صدام_حسین گفته بود: اگر كسى ارتفاعات، سایت ها و رادار را تصرف بكند، من كلید #بصره را به او مى دهم!..
💌 ادامه دارد...
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#دفاع_مقدس
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🍴🍴🍴🍴🍴🍴🍴🍴🍴🍴
🌺 سردار سرلشکر پاسدار
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
در حال شستن ظرف های رزمندگان
💌 فروردین ۱۳۶۱ ، عملیات #فتح_المبین
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌷 #امیرالمومنین_علی_علیه_السلام 🚩
۲۴ رجب المرجب سال هفتم هجری قمری
سالروز #فتح_قلعه_خیبر به دست توانای
سردار ارتشبد سپهبد سرلشکر، فاتح دشمن شکن #خیبر
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
فرمانده دلیر، شجاع و آذرخشاهن #لشکر_محمد_رسول_الله (ص)
🚩 به امید نابودی #اسرائيل ، فتح #قدس ، #حیفا و #تلاویو ...
#فاتح_خیبر
#یا_علی_مدد
#حیدر
#علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
@yousof_e_moghavemat
🎈 #تولدت_مبارک 🎉
می بینی؟!!
هیچ غباری نمی تواند چهره اش را بعد از این همه سال پیر کند؛
پدرم به من آموخت، خوب بروی، خوب می مانی!
✅
💌
🌸
آی آدم ها،
به پیرمردهای شهرتان _اگر مرد دارد_
بگویید؛ عکس سه دهه پیش ( که کجا بودند )
و عکس امروز ( که حالا کجا ایستاده اند ) را منتشر کنند
که اگر #مرد به قدر کفایت در این شهر بود
امروز و دیروزِ هیچ کس فرق نداشت!!!✔
💠
🔸
✍ به قلم: #محمد_مهدی_همت 👂
💌 ۱۳ فروردین ۱۳۳۴ - #شهرضا_اصفهان - ولادت مردی که #اسلام و #ایران به او افتخار می کند...💕
#سردار_دلها
#حاج_ابراهیم_همت
#حاج_همت
#همت
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
💎 #انتشار_برای_اولین_بار 💎
.
.
روز ۱۲ فروردین ۱۳۶۱
سه روز بعد از پایان #عملیات_فتح_المبین
پادگان #دوکوهه
نیروها در حال آماده شدن جهت بازگشت به #تهران برای مرخصی
و اما اصل مطلب:
نفر وسط؛ سردار عاشورایی #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
فرماندۀ دلاور #گردان_سلمان و اسطورۀ مقاومت
#فاتح_خرمشهر
#شهید_حسین_قجه_ای 💌
.
.
📷 تصویر ارسالی از: دوست عزیز و نازنینم «حاج حمیدرضا فرزاد» ، رزمنده با اخلاص و باصفای #لشکر_۲۷ 😃
💠
💎
💠
#لشکر_محمد_رسول_الله (ص)
#لشکر۲۷_محمد_رسول_الله
#دفاع_مقدس
#زرین_شهر
#شهدا
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#شهیدان
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat