8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘ #عملیات_فتح_المبین_یعنی_فقط_و_فقط_احمد_متوسلیان ☑
.
.
💟 فرازی از سخنرانی #سردار_حاج_سعید_قاسمی در یادواره #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان ، ۱۴ تیر ۱۳۸۴ *️⃣
.
.
.
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
🥀✨
✨
.
| #شـــهیدانه ✨ |
.
.
شهید گنجے خطاب بہ شهید آوینے گفٺ:
《حاج مرٺضے! دیگر باب شهادٺ هم بسٺہ شد》.
آوینے در جواب گفٺ:《نہ برادر،
شهادٺ لباس ٺڪ سایزے اسٺ
ڪہ باید ٺن آدم به اندازه آن درآید،
هر وقٺ بہ سایز این لباس ٺڪ سایز درآمدے،
پرواز مےڪنے مطمئن باش》!
.
.
#شهید_سید_مرتضے_آوینے
@yousof_e_moghavemat
یاد مردانی که چون شیران روز
حمله فتح و ظفر کرده بخیر ...
منطقهی دالپری
خوزستان ، سال ۱۳۶۰
تصویر : شهید سیدعلی بانکی
شهادت: ۶۶/۰۲/۰۵ عملیات محرم
عکاس : حسین ارکدستانی
#عملیات_فتح_المبین
#رزمندگان_لشکر14_امامحسین
@yousof_e_moghavemat
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۱۰۷
🌸 علت شهادت: تشنگی ... این خاطره روضه است
#شهادت #تشنگی #امام_حسین #عملیات_رمضان #ماه_رمضان
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💎 #فتح_المبین 🚩
قسمت هشتم: پایان #عملیات_فتح_المبین و دیدار با مردم #مریوان 👌
🔶 با خاتمه یافتن مرحلۀ چهارم نبرد پیروزمند _فتح المبین_ #حاج_احمد_متوسلیان به همراه فرماندهان تحت امر خود جهت تجدید دیدار با مردم خوب #مریوان و همرزمانش در #سپاه این شهر، عازم غرب كشور شد. یكى از هم سفران او مى گوید:
«... وقتى همگى همراه #حاج_احمد سوار اتوبوس شدیم، #حاجى ردیف دوم یا سوم، روى صندلى نشست. براى آنكه طى راه كسى صحبت هاى متفرقه یا خداى ناخواسته، #شوخى_جلف !!! از او سر نزند، مطابق معمول، شروع كرد بین جمع به خواندن یك سرود. خودش با صداى بلند خواند؛
#انقلاب، انقلاب، #انقلاب_اسلامی
جسم من، جان من، خون من تو را حامى...
سرود را با یك حالت حماسى و محكم مى خواند. بعد كه سرود تمام شد، گفت: حالا یكى از شماها یك سرود بخواند. حكمت كارش هم این بود كه هم از بچه ها #غیبت یا صحبت لغوى صادر نشود، هم با خواندن سرودهاى انقلابی، روحیه بگیرند و سرگرم بشوند.»
خبر حركت قافلۀ #حاج_احمد و یاران فاتح او را، تو گویى قاصدك هاى بهارى به مردم خوب #مریوان رساندند. شهر چهره اى دیگر به خود گرفت. مردم در آتش انتظار بازگشت قهرمان خاكى پوش شهرشان، برافروخته، لحظه شمارى مى كردند. سرپرست وقت واحد اطلاعات
#سپاه_مریوان، از آن روز با شكوه حكایت مى كند:
«... خبر ورود #حاجى كه به #مردم_مریوان رسید، شهر پر از غلغله شد. همه از شوق، بال درآورده بودند. دیگر سررشتۀ كارها از دست بچه های #سپاه هم خارج شده بود. مردم از صغیر و كبیر و زن و مرد، جمع شدند جلوى ساختمان #سپاه_مریوان. همینطور سینى سینى اسپند بود كه دود مى دادند. بعضىها از شوق، #گریه مى كردند. بالاخره انتظارها به سر مى رسیدند. به محض اینكه ماشین حامل #حاجى در دیدرس خلائق قرار گرفت، همینطور گوسفند و برّه بود كه پشت سر هم برایش #قربانى مى كردند. بعد هم تا پاسى از شب رفته، دسته دسته
ملت مى آمدند براى تبریك و خسته نباشى گفتن به #احمد .
دیدیم نه خیر! انگار حالا حالاها باید قید روبوسى و چاق سلامتى با #حاجى را بزنیم!»💠
ادامه دارد...✉
📒 برگرفته از کتاب ارزشمند #آذرخش_مهاجر
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#دفاع_مقدس
#احمد_متوسلیان
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
#لشکر_27
@yousof_e_moghavemat
از دل خاک فکه #شهيدی يافتند که
در جيب لباسش برگه ای📜 بود:
✍«بسمه تعالی»
جنگ بالاگرفته است.
مجالی برای هيچ #وصيتی نيست.
تا هنوز چند قطره خونی❣ در بدن دارم، #حديثی از امام پنجم مینويسم:
⇜به تو #خيانت میکنند، تو مکن.
⇜تو را تکذيب میکنند، آرام باش.
⇜تو را میستايند، فريب مخور❌
⇜تو را نکوهش میکنند، شکوه مکن.
⇜مردم شهر از تو بد میگويند، اندوهگين مشو.
⇜همه مردم تو رانيک میخوانند، مسرور مباش
↫آنگاه از #ما خواهی بود
ديگر نايی در بدن ندارم
#خداحافظ_دنیا
یازهرا....♥️
#تفحص
#فکه
#جستجوگران_نور
@yousof_e_moghavemat
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۱۰۶
✍ شهردارِ شهیدی که از دستفروشها به شکل عجیب و جالبی حمایت کرد
#متن_خاطره
خیابون پُر شده بود از دستفروش. تصمیم گرفتیم بساطشون رو جمع کنیم؛چرخ و گاریشون رو هم توقیف کنیم تا دست از این کارها بردارند. اما محمّد ابراهیم مخالفت کرد و گفت: اینکه نمیشه راه حل... این دستفروشها همگی فقیر و زحمتکش هستند؛ راه دیگهای برای کاسبی ندارند ...
محمّد ابراهیم یک راهحل داد و خودش هم عملیاش کرد . رفت و گوشه ای از شهر، یک بازارچه برایشان ساخت و به هر کدامشون یک غرفه دارد ...
اینجوری هم دستفروشها به کاسبی شان میرسیدند و هم خیابانها شلوغ نمی شد...
📌خاطره از زندگی شهردار شهید محمد ابراهیم احمدپور
📚منبع: کتاب خدمت از ماست ۸۲ ، صفحه ۴۶
#دستگیری_از_فقرا #بیتفاوت_نبودن #ایده_شهدایی #شهیداحمدپور #شهردار
@yousof_e_moghavemat
خواهر شهید از خصوصیات اخلاقی برادرش میگوید:
برادرم مربی پروشی بود، همواره سفارش میکرد به قرائت قرآن و نماز اول وقت و نماز شب و حجاب و توکل بر خدا و پیروی از امام (ره) و میگفت: تلاش کنید تا امام زمان را بشناسید و بدانید رسالت شما که در مدرسه مسئولیت دارید، خیلی سنگینتر است.
👇👇👇
موقعی که سنگ قبر برادرم را انداخته بودند، ما در جریان نبودیم. آن زمان رسم بود که روی اغلب مزار شهدا مینوشتند رزمنده بسیجی... همان روزها من خواب عباس را دیدم. در خواب به من گفت: به آنها بگویید روی سنگ مزارم بنویسند: «طلبه و معلم شهید» ضمناً سن من را هم اشتباهی 15 سال نوشتهاند که بگو اصلاح کنند. من رفتم سر قبر برادرم دیدم واقعاً به همین صورت است. به مسئولان گلزار گفتم و آنها هم طبق خواسته خود شهید این موارد را اصلاح کردند.
#شهید_عباس_زرگری
#عملیات_شلمچه
@yousof_e_moghavemat
سلام دختر خانومای گل..😊😊.عیدتون مبارک 🌸🌸🌸
دعوتتون میکنم به کانالی کاملا دخترونه💛❤️💜💙💚مخصوص همه ی دخترا ...مخصوصا دخترای حاج قاسم ....با حضورتون به کانالمون گرما ببخشید 😁😁
برای عضویت روی لینک زیر کلیک کنید ....منتظرتونیم
یاعلی
https://eitaa.com/Dokhtaranemadafe