🍃 #جنازه_بی_سر 🌷
↘
✔
حاجی کاری را به من سپرده بود تا انجام دهم. با رضا پناهنده رفتیم و پس از اجرای دستور #حاجی ، به سمت مقر خودمان حرکت کردیم. در راه برگشت، جنازۀ دو #شهید را در جاده دیدیم که یکی از آنها سر نداشت. آنها وسط جاده بودند، به پناهنده گفتم: «بیا اینارو بذاریم کنار، یه وقت ماشینی چیزی از روشون رد میشه.» شهیدی که سر نداشت، بادگیر آبی تنش بود. آنها را کنار جاده گذاشتیم و برگشتیم قرارگاه.
دنبال #همت گشتم تا گزارش کارم را به او بدهم. توی #سنگر نبود. یکی از بچه ها آمد و گفت: «حاجی رو ندیدی؟» گفتم: «منم دنبالشم، ولی پیداش نیست.» گفت: «بین خودمون باشه ها، ولی میگن مثل اینکه حاجی #شهید شده.»
برق از سرم پرید. ناخودآگاه یاد شهیدی که وسط جاده بود، افتادم. هم بادگیرش شبیه #حاجی بود، هم شلوار پلنگی اش. به رضا پناهنده گفتم: «رضا بیا بریم ببینیم، نکنه اون شهیدی که وسط جاده بود، #حاجی باشه.» سوار موتور شدیم و رفتیم به همان محل، اما اثری از آن دو #شهید نبود. آنها را برده بودند. برگشتیم #قرارگاه . مانده بودیم چه کنیم، کسی هم نبود تا از او خبر بگیریم یا کسب تکلیف کنیم. یک روز تمام بلاتکلیف بودیم. روز دوم بود که خبر دادند: « #حاجی #شهید شده، ولی جنازه اش را پیدا نمی کنیم.» من و حاجی عبادیان، مأمور پیدا کردن جنازۀ #حاجی شدیم. به ستاد #معراج_شهدا در اهواز رفتیم و شروع کردیم به گشتن.
من دو تا نشانی در ذهنم بود، یکی زیر پیراهنی قهوه ای #حاجی و دیگری چراغ قوۀ قلمی که به پیراهنش آویزان بود. در حال جست و جو رسیدیم به همان شهیدی که سر نداشت و در جاده دیده بودم. سریع دکمۀ پیراهنش را باز کردم، هم زیر پیراهنی اش قهوه ای بود و هم چراغ قوه به گردنش آویزان.✅
.
.
📚 منبع کپشن: کتاب #برای_خدا_مخلص_بود ، به روایت «محسن پرویز» از همرزمان ایشان.❇
.
.
#شهید_بی_سر
#سردار_عاشورایی_خیبر
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#شهدای_اسفند
#شهدای_خیبر
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدا
#شهیدان
#لشکر۲۷
#لشکر_۲۷
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#فرماندهان_لشکر_۲۷
#دفاع_مقدس
#به_یاد_شهدا #یاد_شهدا
#شادی_روح_شهدا_صلوات
@yousof_e_moghavemat