eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
271 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
43 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
به یاد اسطوره صبر و ایثار جانشین ۲۷_محمد_رسول_الله‌‌‌‌‌‌‌‌ﷺ نام پدر: علی اکبر محل تولد: اسلام آباد غرب محل شهادت: سومار، مندلی، پادگان دوله شریف تاربخ تولد: 1338 تاریخ شهادت: 10/7/1361  شهید گرانقدر، ، در تاریخ 1338، در خانواده ای مومن و مذهبی در شهرستان اسلام آبادغرب دیده به جهان گشود. او در همین شهر رشد و نمو کرد و به تحصیل دانش پرداخت و برای طی دوره ی معلمی به تربیت معلم شیراز رفت و مدت سه سال هم در آن شهر تحصیل نمود و سپس به زادگاه خود بازگشت و به حرفه ی مقدس معلمی پرداخت تا اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد و به علت علاقه ی خاصی که به سپاه داشت وارد سپاه پاسداران گردید. در سال های شروع انقلاب، همزمان به خدمت جهادسازندگی هم در آمد. با توجه به اینکه جهاد را بر عهده داشت جاده مهم و استراتژیک ریجاب که بعدها نقش ارزنده ای در پیروزی قوای اسلام علیه دشمن ایفا کرده احداث نموده که مقام معظم رهبری (مدظله العالی ) و رئیس جمهور وقت ضمن بازدید، احداث آن را معجزه خواند. علاقه وافری به کشتی داشت و در سالهای ((57و 56و 60 )) در جام تختی و مسابقات کشتی موفق به کسب مقام شد. وی همراه همیشگی _داریوش_ریزوندی بود به طوری که هرگاه یکی از آنها مسئول بود دیگری جانشین وی می شد. محمود شهبازی در بن_عقیل (ع) حماسه ای جاوید آفرید. هنگامی که نارنجک بعثیون وسط رزمندگان پرتاب شد، برای در امان ماندن دیگران با شکم روی نارنجک خوابید و جان پاکش را تقدیم انقلاب کرد. پیکر مطهر او را در باغ رضوان اسلام آبادغرب به خاک سپرده شد. . ڪلام شهید: "همه مردم باید در هر زمانی‌که کشور نیازمند جهاد و پاسداری است، در راه دفاع از آب و خاک میهن اسلامی تلاش کنند... مردم ایران برای پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از مشکلات و سختی‌ها را تحمل و در راه اعتلای آن جان‌فشانی کردند و این انقلاب همچنان باید تا قیامت توسط مردم پایدار باقی بماند... ۲۷ ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ ۲۷_محمد_رسول_الله‌‌‌‌‌‌‌‌ﷺ @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🤭 😅 🍁 🍂 «...قبل از عملیات ، می خواستم منبع آبی را برای نیروهای مینی‌کاتیوشای اداوت تیپ ببرم. [جانشین تیپ] از من پرسید: "آبو کجا داری می‌بری؟!!" درحالیکه وقتی به من دستور می دهد بایستی اجرا کنم، منم بسیجی، بی ترمز جواب دادم: "می برم برای پکوک [از مسئولین گردان ادوات ذوالفقار]. گفت: "آبو به گردان انصار برسون؛ چون اونا بیشتر نیاز دارن." من گفتم: "ببخشید! آقای ناهیدی [فرمانده گردان ادوات ذوالفقار] باید به بنده دستور بده. فرمانده‌ی من ایشونه." 🙄 گازش را گرفتم، منبع آب را گذاشتم و برگشتم. من می‌دانستم چه مواقعی خشن و خطرناک می‌شود!!! این دستانش را داخل پل فانسقه می کرد و خیلی شق و رق، سینه جلو و سربالا می ایستاد. 🤔 من که رسیدم، دیدم روی سقف سنگر ایستاده است و شهبازی هم کنار او. محکم زدم روی دستم و پیش خودم گفتم که ای دل غافل! بیچاره شدم، شهبازی مرا لو داده است که از دستورش سرپیچی کرده ام. 😰 گفت: "بیا بالا ببینم." گفتم: "خیلی ممنون! همینجا خوبه!! می‌دانستم اگر بروم بالا، یک چک آبدار نوش جان خواهم کرد و اگر این اتفاق می‌افتاد، می‌دانست من معلم هستم، احترام خاصّی هم برایم قائل بود، دیگر تا پایان عمر مشکل می‌شد. هر کاری کرد بالا نرفتم. 😬 گفت: "یک ربع بهت وقت میدم همون منبع آبو برسونی انصار و برگردی." ماهم که برقی بودیم، برقی تر!!! رفتم منبع آب را رساندم و برگشتم نزد حاجی. مرا در آغوش گرفت و گفت: "شماها امید اسلام هستید.» 😘 😍 📺 منبع زیرنویس: برنامه - مصاحبه با سردار سرتیپ پاسدار ، ویژه برنامه سالروز ربایش - ۱۴ تیر ۱۳۹۷. 🍁 🍂 📸 در تصویر، سردار حاج عباس برقی (سمت راست) در کنار سردار دشمن شکار اسلام، را مشاهده می‌فرمایید. ✔ 🌸 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🤭 😅 🍁 🍂 «...قبل از عملیات ، می خواستم منبع آبی را برای نیروهای مینی‌کاتیوشای اداوت تیپ ببرم. [جانشین تیپ] از من پرسید: "آبو کجا داری می‌بری؟!!" درحالیکه وقتی به من دستور می دهد بایستی اجرا کنم، منم بسیجی، بی ترمز جواب دادم: "می برم برای پکوک [از مسئولین گردان ادوات ذوالفقار]. گفت: "آبو به گردان انصار برسون؛ چون اونا بیشتر نیاز دارن." من گفتم: "ببخشید! آقای ناهیدی [فرمانده گردان ادوات ذوالفقار] باید به بنده دستور بده. فرمانده‌ی من ایشونه." 🙄 گازش را گرفتم، منبع آب را گذاشتم و برگشتم. من می‌دانستم چه مواقعی خشن و خطرناک می‌شود!!! این دستانش را داخل پل فانسقه می کرد و خیلی شق و رق، سینه جلو و سربالا می ایستاد. 🤔 من که رسیدم، دیدم روی سقف سنگر ایستاده است و شهبازی هم کنار او. محکم زدم روی دستم و پیش خودم گفتم که ای دل غافل! بیچاره شدم، شهبازی مرا لو داده است که از دستورش سرپیچی کرده ام. 😰 گفت: "بیا بالا ببینم." گفتم: "خیلی ممنون! همینجا خوبه!! می‌دانستم اگر بروم بالا، یک چک آبدار نوش جان خواهم کرد و اگر این اتفاق می‌افتاد، می‌دانست من معلم هستم، احترام خاصّی هم برایم قائل بود، دیگر تا پایان عمر مشکل می‌شد. هر کاری کرد بالا نرفتم. 😬 گفت: "یک ربع بهت وقت میدم همون منبع آبو برسونی انصار و برگردی." ماهم که برقی بودیم، برقی تر!!! رفتم منبع آب را رساندم و برگشتم نزد حاجی. مرا در آغوش گرفت و گفت: "شماها امید اسلام هستید.» 😘 😍 📺 منبع زیرنویس: برنامه - مصاحبه با سردار سرتیپ پاسدار ، ویژه برنامه سالروز ربایش - ۱۴ تیر ۱۳۹۷. 🍁 🍂 📸 در تصویر، سردار حاج عباس برقی (سمت راست) در کنار سردار دشمن شکار اسلام، را مشاهده می‌فرمایید. ✔ 🌸 @yousof_e_moghavemat