eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️شهید حاج قاسم سلیمانی: آقا،برادر عزیز،هیچ وقت توجیه غیرشرعی خودتان رانکنید.یک موقع میبینی انسان می خواهد یک عملی انجام بدهد،هی خودش را توجیه می کندو میخواهد به یک شکلی خودش را راضی کند.در انسان دو نفس هست..یکی می کشد به طرف شیطان،یکی می کشد به طرف خدا.انسان باید خودش موقعی که یک تصمیم گرفت،خدای خودش را در نظربگیرد.سخنرانی درروز۳خرداد۶۱ 📚منبع:کتاب ذوالفقارص۵۳ @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🚩 ✔ 🌸 سردار عزیز و بزرگوار سپاه اسلام مسئول خستگی ناپذیر و مخلص تدارکات و پشتیبانی ⚘ ولادت: ۱۳۱۹ شهر از دست دادن پدر در ۱۰ سالگی ادامه تحصیل تا اخذ مدرک دیپلم استخدام به اداره تعاون و امور روستایی به سال ۱۳۴۳ آغاز فعالیت های مذهبی - سیاسی در سال ۱۳۴۵ عهده دار شدن امر تهیه و تکثیر اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) در سطح استان همدان عزیمت به لبنان جهت آموزش یک دوره فشرده نبرد پارتیزانی با اخذ مجوز از امام در خرداد ۵۷ بازگشت به کشور با مقادیری سلاح و مهمات از ارکان اصلی تشکیل سپاه همدان بعد از پیروزی انقلاب عزیمت به جبهه غرب مسئولیت امور مالی سپاه منطقه ۷ با حکم سردار کبیر سپاه اسلام انتصاب به سمت مسئول واحد تدارکات پس از خاتمه عملیات فتح المبین شرکت موثر و به یادماندنی در همه مراحل عملیات الی بیت المقدس عزیمت به لبنان به همراه قوای محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بازگشت از ماموریت لبنان و شرکت در عملیات بزرگ برون مرزی ● شهادت: ۳۱ تیر ۱۳۶۱ ، طی ✔ ↘️ 👈 پیکر این سردار بزرگ در جای ماند...🚩 @yousof_e_moghavemat
نگو مرسی 🍋 پاوه که بودیم حاج احمد صبح ها بعد از نماز ما رو به ارتفاعات شهر می برد و توی برف و یخبندان باید از کوه بالا می رفتیم حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما می ایستاد و به بچه ها خسته نباشید می گفت و از اون ها پذیرایی می کرد یک بار در حال برداشتن خرما بودم که گفتم : مرسی برادر گفت: چی گفتی؟ منم فهمیدم چه اشتباهی کردم گفتم : هیچی... گفتم دست شما درد نکنه برادر... 🌱 گفت: گفتم چی گفتی؟؟ 💐 گفتم: برادر، گفتم ممنون دوباره گفت نه اون اولی چی بود گفتی؟؟ من دیگه راه برگشت نداشتم گفتم: گفتم مرسی برادر گفت: بخیز... سینه خیز رفتن با اون شرایط برف و سرما و گِل، واقعا کار سختی بود اما چاره ای نبود باید اطاعت امر می کردم. بیست متری که رفتم دیگه نتونستم ادامه بدم... روی زمین ولو شدم و گفتم نمی تونم، والله نمی تونم... حاج احمد ضربه ای به من زد که نفهمیدم از کجا خوردم ظهر دوباره همدیگه رو دیدیم گفتم: حاج آقا... اون چه کاری بود با ما کردی؟؟ مگر من چه گفتم!! گفت: ما یک رژیم طاغوت با فرهنگش رو از کشور بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم، زبان داریم.شما نباید نشخوار کنندهٔ کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرف ها بگو خدا پدرتو بیامرزه... روایتی از سردار سرتیپ دوم مجتبی عسکری مسئول حفظ آثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس @yousof_e_moghavemat
🔺رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی، لبنان را تهدید به حمله کرد 🔹در ادامه واکنش‌ها به ادعای شلیک دو راکت از سمت لبنان به فلسطین اشغالی، «آویو کوخاوی» تهدید کرد در صورت تکرار این موضوع ارتش رژیم صهیونیستی «مخفیانه یا علنی» به لبنان حمله خواهد کرد. @yousof_e_moghavemat
📚 🏷 ✏ ◽عنوان کتاب: ◽مصاحبه و تدوین: محمّدعلی متّقیان ◽ناشر: انتشارات برکت کوثر، ۱۳۹۶، همدان. ◽نوبت چاپ: چاپ اول - ۱۳۹۶ ◽تعداد صفحه: ۴۸۲ ◽قیمت: ۲۷،۰۰۰ تومان. 📝 ⬜ روایتی از زندگی فاتح گمنام خرمشهر ؛ مسئول پشتیبانی سپاه غرب کشور و مسئول لجستیک ☑ 🌸 🌺 📚 @yousof_e_moghavemat
شوخی با امدادگران ... یک‌ بار کـه با یکی از امـدادگـرهـا ، برانـکاردِ لوله شده‌ای را برای حمل مجروح باز کردیم، چشم‌مان به عبارت حمل بار بیش از ۵۰کیلو ممنوع افتاد.از قضا مجروح نیز خوش هیکل بود. یک نگاه به‌ او و یک نگاه به‌عبارت داخل برانکارد می‌کردیم. نه می‌توانستیم بخندیم و نه می‌توانستیم او را از جایش حرکت بدهیم. بنده خدا این مجروح نمی دانست چه بگوید. بالاخره حرکت کردیم و در راه، کمی می‌آمدیم و کـمی هـم می خندیدیم .افراد شـوخ طبـع ، دست از برانکـارد خون آلود حملِ مجروح هم برنداشته بودند . @yousof_e_moghavemat
" شهـــــادت " برای من وسیله ای‌ اسـت که آن را راه تقرب به خدا می دانم . • فرمانده گردان امام محمدباقر(علیه السلام ) • /شهادت: والفجر۸ -فاو @yousof_e_moghavemat
خوشا آنانکه چو ابراهـیم ؛ اسماعیل خود را فدای امرِ الله کردند ... @yousof_e_moghavemat
کارمند بسیجی و ورزشکار شهید 🌷 مصطفی قلی خدیوی بروجنی فرزند مرحوم مشهدی کرمعلی 🗓 ولادت 🌺 ۲۰ آبان ۱۳۲۶ 👈 دیپلم رشته علوم تجربی 👈 ورزشکار در رشته کاراته، وزنه برداری و دو میدانی 👈 کارمند اداره کشاورزی شهرستان بروجن 👈 عموی شهید 🌷 غلامرضا خدیوی بروجنی 👈 دایی مادر شهید🌷 حشمت الله یوسف زاده 🗓 شهادت 🌷 ۳۱ تیر ۱۳۶۱ 🔹 اصابت ترکش خمپاره به سر و شکم 👈 مرحله سوم عملیات 📌 منطقه شلمچه 📍 مزار روضه الشهدای بروجن 🍃 از خدیوی از جفیر و زید گو 🍃 راز مستی از شلمچه باز جو @yousof_e_moghavemat
حضرت امام باقر علیه السلام میفرمایند: اگر ستايش شدى، شاد مشو و اگر نكوهش شدى، بيتابى مكن و پيرامون آنچه درباره تو گفته شده است بينديش. اگر ديدى كه آنچه گفته اند در تو هست، مصيبت افتادن از چشم خداوند عزّوجلّ، به سبب خشمناك شدنت از حقيقت، بزرگتر از مصيبت افتادنت از چشم مردم است كه از آن مى ترسى و اگر خلاف آن چيزى باشى كه گفته اند، اين خود ثوابى است كه بى رنج به دست آورده اى و بدان كه تو دوست [و پيرو ]ما نيستى مگر آن گاه كه اگر همه همشهريانت بر ضد تو همداستان شوند و بگويند: تو مرد بدى هستى، اين سخن تو را اندوهگين نسازد و اگر بگويند: تو مرد خوبى هستى، اين سخن شادمانت نگرداند. بلكه خودت را با قرآن بسنج، اگر پوينده راه آن بودى و به آنچه به بى اعتنايى بدان فراخوانده است بى اعتنا و به آنچه بدان ترغيب كرده است راغب بودى، پس پايدارى كن و خوش باش؛ زيرا كه آنچه درباره تو گفته شده به تو زيانى نرساند و اما اگر از قرآن جدا بودى، چرا بايد فريب نفست را بخورى تحف‌العقول‌صفحه284 @yousof_e_moghavemat
تازه داماد بود و قرار بود مراسم عروسی‌اش برگزار شود خودش در سـوریه بود؛ به خانواده گفت: کارت مراسم را پخش کنند ... وعده داد که خودش را می‌رساند! خانواده هم کارت‌های عروسی‌اش را پخش کردند. راست می گفت؛ خودش را رساند, اما چگونه ...! 🌷 @yousof_e_moghavemat