گلوله توپ کنار نمازخانه منفجر شد.
صف های نماز جماعت به هم خورد و بچه ها از هر طرف فرار کردند.
سقف قسمتی از نمازخانه فرو ریخت ،گردوخاک که تمام شد ،چشمم به اکبر افتاد.
هم چنان با آرامش نماز می خواند.
مثل کوه ایستاده بود.
راوی :هم رزم شهید
🌷شهید علی اکبر محمدحسینی🌷
@yousof_e_moghavemat
🌸
#رسالت_نیازمند
🌺عن الإمام الحسين عليه السلام:
《 أنَّ سائِلاً كانَ يَسأَلُ يَوما فَقالَ عليه السلام:
أتَدرونَ ما يَقولُ؟
قالوا : لا يَابنَ رَسولِ اللّهِ !
قالَ عليه السلام : يَقولُ :
أنَا رَسولُكُم ، إن أعطَيتُموني شَيئا أخَذتُهُ وحَمَلتُهُ إلى هُناكَ ،
وإلاّ أرِدُ إلَيهِ وكَفّي صِفرٌ 》
روزى مستمندى ، درخواست كمك مىكرد. امام عليه السلام فرمود :
آيا مى دانيد كه او چه مى گويد؟
گفتند : خیر، اى فرزند پيامبر خدا!
فرمود : مى گويد :
من ، فرستاده شما هستم .
اگر چيزى به من بدهيد، آن را مى گيرم و [برايتان] به آن جا (قيامت) مى برم،
وگرنه با دستانى تهى بر آن درمى آيم🌺
مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۲۰۳
#حدیث_امام_حسین
@yousof_e_moghavemat
#فقط_جمهوری_اسلامی 🇮🇷
☆
♡
روزهای اول فتح مریوان بود. همراه حاجاحمد سوار بر یک جیپ، مشغول پاکسازی شهر بودیم. همانطور که در خیابانهای مریوان میگشتیم، ناگهان یک نفر سبیل کلفت قلچماق ملبّس به لباس کردی را که فانسقه هم بسته بود، دیدیم.
حاجاحمد گفت: «بزنید کنار ببینم این چکارهس.»
زدم روی ترمز، حاجاحمد پیاده شد و رفت به سمت او. جالب اینکه حاجاحمد با آن قد بلندش جلوی آن مرد سبیل کلفت، ریز به نظر میآمد.
بلافاصله خیلی محکم از او پرسید: «ببینم! تو کی هستی؟ چه کارهای؟!»
او نگاهی به قد و بالای حاجاحمد انداخت و همانطور که گوشهی سبیلش را میچرخاند گفت:
«ما کومله هستیم.»
چشمتان روز بد نبیند، تا گفت کومله هستیم، #حاجاحمد چنان گذاشت زیر گوش طرف که او با آن هیکل و دبدبه، نقش زمین شد. #حاج_احمد_متوسلیان همانطور که مثل شیر بالای سر او بود، گفت:
«بچهها، بیایید اینو بندازید عقب ماشین ببینم. نسناس میگه من کوملهام! ما توی این شهر فقط یه طایفه داریم اونم جمهوریاسلامیه، والسلام!»☹🇮🇷🚩
•°•
°•°
● برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی #میخواهم_با_تو_باشم خاطراتی از سردار #جاویدنشان_حاج_احمد_متوسلیان به کوشش علی اکبری، صفحهی ۲۱
☘
🌸
#لشکر۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#حاجی_متوسلیان
#احمد_متوسلیان_اسطوره_ماست
#احمد_متوسلیان_فراموش_شدنی_نیست
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌿 زندگی نامه شهید سیدمجتبی علمدار
🌷در سحرگاه 11 دی 1345، درست در لحظاتی که مؤذن، آوای دلنشین اذان صبح را سر داده بود، کودکی چشم به جهان گشود که نامش را «مجتبی» نهادند. نورسیدهای از تبار سادات که تولدش، بارقهای از امید را در دل «سیدرمضان و نوذر» به وجود آورده بود. پدر و مادری که در سیمای دلبندشان، آیندهای درخشان را میدیدند
🔹سیدرمضان با درآمدی متوسط، همواره دغدغه آن را داشت که فرزندانش تعالیم اسلامی را به درستی بیاموزند و بدان عمل کنند.
سیدمجتبی، تحصیلات ابتدائی را در دبستان «شهید عبدالحکیم قرهجه»، دوران راهنمائی را در مدرسه «شهید دانش» و مقطع #متوسطه را در هنرستان «شهید خیریمقدم» فعلی ساری سپری کرد. اگرچه تحصیلاتش به دلیل پیروی از فرمان پیر #جماران و انجام تکالیف الهی ناتمام ماند، امّا بعد از سالهای جنگ، ادامه تحصیل داد.
🔹او در سال 1362 همراه چند تن از دوستانش، دوران آموزش نظامی را در پادگان منجیل پشت سر گذاشت و بعد از آن به منطقه کردستان اعزام شد. حضور او در کردستان با اتمام عملیات والفجر 4 مصادف بود؛ اما بعد از عملیات، به همراه دیگر رزمندگان، در پایگاه «ساوجی» منطقه پنجوین عراق مستقر شد.
🔹او در سال 1363، به منطقه #علمیاتی جنوب عزیمت کرد و در گردان امام حسین(ع) لشکر 25 کربلا، بهعنوان تیربارچی استقرار پیدا کرد.
این رزمنده سرافراز، از نقشآفرینان عملیات پیروزمندانه کربلای 1 نیز بود. او بعد از این عملیات، وارد گردان مسلمبن عقیل شد و تا پایان جنگ نیز، در آن باقی ماند.
نخستین عملیاتی که سید همراه این گردان انجام داد، عملیات کربلای 5 بود. گردان مسلم پیش از این عملیات، در منطقه صیداویه در آبادان مستقر شد. اینجا بود که مجتبی، همراه سایر رزمندگان، در کنار نخلهای استوار جنوب، نجواهای عاشقانه خود را در سوگ اهل بیت(ع) سر داد.
🔹او در عملیات کربلای 8، از ناحیه کتف راست مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و با همان وضعیت، تا پایان عملیات حضور داشت. اگرچه این ترکش، هرگز از بدن سیدمجتبی خارج نشد و او آن را بهعنوان درّی در صدف وجود خویش نگهداری میکرد.
این بسیجی خستگیناپذیر که در آغاز سال 1366 جامه پاسداری را به تن کرده بود، اواخر فروردین همینسال(1366)، همراه #گردان مسلم، در عملیات کربلای 10 شرکت کرد. ارتفاعات ماووت، هنوز خاطره پایداریها و جوانمردیهای او را به خاطر دارد.
🔹او در مرداد 1366، به #فرماندهی گروهان سلمان از گردان مسلم منصوب شد و در اسفند همین سال(1366)، به همراه سایر نیروهای این #گردان، جهت شرکت در عملیاتی عازم غرب کشور شد. مأموریت گروهان سلمان، آزادسازی سهراهی خُرمال، سیّدصادق و دوجیله و پاسگاه مستقر در آن بود که با موفقیت کامل انجام شد.
🔹روح عاشق سیدمجتبی و اشتیاق زایدالوصفش به کربلای ایران، بار دیگر او را به جبهههای نبرد کشانید. بهگونهای که تا مدتی پس از پذیرش قطعنامه 598 نیز، سراغ او را میبایست از نخلستانهای آبادان میگرفتند.
او در زمستان سال 1369 مأموریت خود را در جنوب پایان داد و سپس فعالیت کاریاش را در واحد عملیات، و در ادامه، در واحد تربیت بدنی لشکر 25 کربلا از سر گرفت.
مجتبی در همین سال(1369)، با بانویی از سُلاله رسول اکرم، به نام «سیده فاطمه موسوی» ازدواج کرد که ثمره آنها «سیده زهرا» است.
سیدمجتبی که ترکش و تاولهای شیمیایی را از سالهای خون و آتش، در جسمش به یادگار داشت، سرانجام در شامگاه 11 دی 1375 به دعوت حق لبیک گفت و به خیل یاران شهیدش پیوست. پیکر مطهر این شهید بزرگوار، بعد از وداع و تشییع در ساری، در گلزار شهدای «مُلامجدالدین» این شهر تا همیشه آرام گرفت.
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
من هر روز
در انتظارِ
نگاه هایتان می نشینم
تا روز ِ من هم
بخیر شود ....
🌸 رزمندگان لشگر ویژه 25کربلا
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
🌸
#قطعکننده_صلهرحم_درقرآن
🌺عن الإمام السجاد عليه السلام:
《 في وصيَّتِهِ لابنِهِ الباقِرِ عليه السلام: إيّاكَ و مصاحَبَةَ القاطِعِ لِرَحِمِهِ؛ فإنّي وَجَدتُهُ مَلعونا في كتابِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ في ثلاثِ مَواضِعَ 》
در سفارش به فرزند بزرگوارش حضرت باقر عليه السلام ـ فرمود : بپرهیز از مصاحبت با كسى كه از خويشان خود دوری می کند (صله رحم نمیکند)؛ زيرا من چنين كسى را در سه جاى كتاب خداوند عزّ و جلّ لعنت شده يافتم🌺
الکافی ، ج ۲ ص ۳۷۷
#حدیث_امام_سجاد
@yousof_e_moghavemat
#این_مرد_برجسته : قسمت دوّم 🚩
•°•°•
°•°•°
...سال ۵۹ با شروع دفاع مقدّس، حضور دانشجوها در جبهه است که نمونههای مختلفی از آن وجود دارد که یکی از آنها همین #حاج_احمد_متوسلیان و امثال اینها بودند، که بلند شدند رفتند منطقهی غرب در کردستان، در عین غربت - بنده در همان ماههای اوّل جنگ، پنج، شش ماه بعد از اوّل جنگ، منطقهی کردستان را از نزدیک دیدم. گردِ غربتِ آنجا بر سر همه کَأَنّه پاشیده شده بود - و در تنهائی، بیسلاحی و با حضور فعّال دشمن و بمباران دائمی دشمن، این مخلصترین نیروها در آنجا کارهای بزرگی را انجام دادند که قبل از عملیات فتحالمبین - عملیاتی که این سردار بزرگوار و دوستانش انجام دادند - عملیات محمدرسولالله(ص) را انجام دادند که آن، یک نمونه از حضور دانشجویان است. یک نمونهی دیگر دانشجوهائی هستند که در ماجرای هویزه حضور پیدا کردند که آن دانشجوها را هم بنده، تصادفاً در همان روزی که اینها داشتند میرفتند - روز ۱۴ دی - به طرف منطقهی نبرد و درگیری، دیدم؛ شهید علمالهدی و شهید قدوسی و دیگران.
☆
♡
- بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد سردار بزرگ سپاه اسلام #جاویدنشان_حاج_احمد_متوسلیان مندرج در کتاب خواندنی و ارزشمند #میخواهم_با_تو_باشم ، صفحه ۹
☆
♡
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژگی برجسته شهید سلیمانی از زبان دوست و همرزم او
سردار فضلی: قاسم سلیمانی بر قلبها فرماندهی میکرد.
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
رجب بهانهای است
برای دوستی با خدا ؛
لحظههایتان سرشار از
این دوستی باد ....
حلول ماه رجب مبارک
التماس دعا 🤲
#ماه_رجب
@yousof_e_moghavemat