eitaa logo
زمینه سازان ظهور (مهدویت خمین)
917 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🌷 مناظره علمی یا مناجات الهی؟ 🌷 🍑 #امام_رضا «علیه السلام» با عِمران صابی که رهبر گروه صابئین بود مشغول بحث بود و عِمران شرط کرده بود اگر جواب سؤالاتم را بگیرم مسلمان می شوم (با مسلمان شدن او طرفداران او نیز مسلمان می شدند)، 🍑 در وسط بحث، صدای #اذان به گوش رسید. امام «علیه السلام» برخواستند جلسه را ترک کنند. عمران گفت: اگر بحث را مقداری ادامه دهید مسلمان می شوم. 🍑 امام «علیه السلام» قبول نکردند و فرمودند: وقت نماز شده، نماز می خوانیم و برمی گردیم. بعد از برگشت حضرت «علیه السلام» گفتگو ادامه پیدا کرد و در نهایت عِمران مسلمان شد. 📚 زیر باران، اصغر آیتی و حسن محمودی، نکته ۵۵، به نقل از توحید صدوق، ص ۴۳۵. #نماز_اول_وقت #داستان_نماز 🌼مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🌼
﷽ #داستان_نماز 🌸💧 #نماز_شب عجیب در پشت بام حرم رضوی💧 🌸 💛 آقای «نظام التوليه» سركشيک آستان قدس رضوی نقل كرد كه: شبی از شب‌های زمستان كه هوا خیلی سرد بود و برف می باريد، نوبت کشیک من بود. 💙 اول شب خدّام آستان مباركه [حضرت رضا عليه السلام] به من مراجعه كردند و گفتند به علت سردی هوا و بارش برف زائری در حرم نيست، اجازه دهيد حرم را ببنديم، من نيز به آنان اجازه دادم. 💜 مسئولين درها را بستند و كليدها را آوردند و مسئول بام حرم مطهر آمد و گفت: حاج #شيخ_حسنعلی_نخودکی اصفهانی از اول شب تاكنون بالای بام و در پای گنبد مشغول #نماز می باشند و مدتی است كه در حال #ركوع هستند و چند بار كه مراجعه كرديم ايشان را به همان حال ركوع ديديم، اگر اجازه دهيد به ايشان عرض كنيم كه می خواهيم درها را ببنديم. 💚 گفتم: خير، ايشان را به حال خود بگذاريد، و مقداری هيزم در اطاق پشت بام كه مخصوص مستخدمين است بگذاريد كه هرگاه از نماز فارغ شدند استفاده كنند و در بام را نيز ببنديد. مسئول مربوطه مطابق دستور عمل كرد و همه به منزل رفتيم. ❤️ آن شب برف بسیاری باريد. هنگام سحر كه برای باز كردن درهای حرم مطهر آمديم، به خادم بام گفتم برو ببين حاج شيخ در چه حالند. پس از چند دقيقه خادم مزبور بازگشت و گفت: ايشان همان طور در حال ركوع هستند و پشت ايشان با سطح برف مساوی شده است معلوم شد كه ايشان از اول شب تا سحر در حال ركوع بوده اند، نماز ايشان هنگام نماز #اذان صبح به پايان رسيد. 📚 نشان از بی نشان ها، ص ۸۵. 🍋مرکز‌تخصـ @namazmt ـصی‌نماز🍋
🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️ ✍ نماز 📖 ، نوعى بدرقه نماز است. همانگونه كه و اقامه نوعى از نماز است. 👈خداوند در قران می فرماید: "فاذا فرغت فانصب" وقتی که از کاری شدی سریع به کار دیگری شوید. به محض اینکه نمازمان تمام شد به تعقیبات ومستحبات بعدازنماز بپردازیم. 🔶بعدنماز دست بکشیم و ب سروصورتمان بکشیم. به کسی که کنارمان نشسته دست بدهیم که این کار باعث احترام وآشنایی اجمالی با طرف مقابلمان می شود و.... ✍به قول بزرگان همانطور که بدون نخ بالا نمی رود نماز بدون تعقیبات هم بالا نمی رود. ✅ازهمه مهمتر تعقیبات و نماز های مستحبی نواقص نماز را جبران می کنند. 🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️🌨️ یاوران نماز استان خوزستان
6⃣ حَیَّ عَلَی الْفَلاح 🍑 «حَیَّ عَلَی الْفَلاح»، دعوت نامه خدا برای كسانی است كه لحظه ها را به شوق دیدار می شمارند. فراخوان خدا به سوی رستگاری است. 🍑 نماز، تو را از زندان تن، زندان خور و خواب و خشم و شهوت، بیرون می آورد و تا خیمه گاه قرب بالا می برد. 🍑 نردبان ، پیش پای تو است. مباد كه در چاه غفلت، بمانی و بام آروزها را از یاد ببری. 6⃣ حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمَل 🍒 ، انگشت اشاره خدا به سوی سعادت است، و سعادت در گرو بهترین عمل است. پس بشتاب به سوی بهترین عمل: «حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمَل» 🍒 بهترین عمل، آن است كه انسان را در راهی بیندازد كه او را برای آن آفریده اند، و این، هنر نماز است. پس بی نماز در راه نیست؛ دور از قافله، در صحرای سرگردانی. 💟مرکز‌تخصـ @namazmt ـصی‌نماز💟
﷽ 💥 فلسفه زمان های نماز های پنج‌گانه 💥 💛 مأمون ـ لعنت خدا بر او ـ به علیه السلام نامه نوشت و پرسید: «چرا نماز ها برای پنج وقت قرار داده شده است و چرا این پنج وقت؟» 🧡 حضرت جواب داد : 💧 برای شروع کار روزانه است 💧 برای خاتمه کار نیم روز اول ، 💧 برای شروع کار نیمروز دوم 💧 برای خاتمه کار نیمروز دوم 💧و برای خاتمه کار شبانه‌روز است. ❤️ حضرت در ادامه فرمود : «اول وقت نماز صبح، طلوع فجر است و هر کسی می تواند نگاه کند و سپیده را ببیند ، نماز ظهر هم به همین نحو» (اخبار الرّضا ، جلد ۲ ، صفحه ۲۳۰) 💚 در سال ما چهار فصل داریم : بهار، تابستان ، پاییز ، زمستان. در یک شبانه روز نیز چهار فصل داریم : 👈 از اول طلوع فجر تا قبل از ظهر بهار است. 👈 پیش از ظهر تا ساعاتی بعد از ظهر تابستان. 👈 از آن موقع تا مقداری از شب پاییز است 👈 و از آن طرف تا آخر شب زمستان است. 💙 همانطور که بهار بهترین است، اول روز ـ بین الطلوعین ـ هم بهترین زمان است که روزی در آن وقت قسمت می‌شود و مهمترین زمان برای تفکر نیز است. 👌 پس نماز صبح به عنوان شروع کار است نه فقط یک تکلیفِ واجب که بعد از آن بگیریم بخوابیم. 👌 نماز صبح را اول بخوانید و تا موقع آفتاب نخوابید. 📚 ، تمثیلات، جلد ؛ خلاصه ای از صفحه ۳۳. مرکزتخصصی‌نماز 🕋 @namazmt
💠 صلي الله عليه و آله مي‌فرمايد: 🔹 «مَنْ سَمِعَ النِّدا فَلَمْ يُجِبْهُ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ فلا صَلاه لَه» 🔹 کسی كه صدای را در اول وقت بشنود و بی دليل خود را به تأخير اندازد [يا در شركت نكند] نماز او نماز كامل نيست» 📚 وسائل الشيعه، ج ۵، ص ۳۷۵. مرکزتخصصی‌نماز 🕋 @namazmt
🦋 فضیلت گفتن 🦋 🧡 صلى الله عليه و آله: ألا و إنَّ المُؤَذِّنَ إذا قالَ: «أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ» صَلّى عَلَيهِ سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ، و يَستَغفِرونَ لَهُ، 🧡 و كانَ يَومَ القِيامَةِ في ظِلِّ العَرشِ، حَتّى يَفرُغَ اللّهُ مِن حِسابِ الخَلائِقِ. 💛 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آگاه باشيد كه ، هرگاه بگويد: «گواهى مى‏‌دهم كه معبودى جز خدا نيست»، هفتاد هزار فرشته بر او درود مى‏‌فرستند و برايش آمرزش مى‌‏خواهند 💛 و روز قيامت، در سايه عرش باشد تا آن كه خداوند، حسابرسى مردمان را به پايان بَرَد. 📚 بحارالأنوار ، ج 84 ، ص 130. مرکزتخصصی‌نماز 🕋 @namazmt
💓 خاطره ای تکان دهنده 💓 🌳 در سال 1362 قرار شد برای ما، در مدرسه بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچه ها داشت و تنها معلمی بود كه سر وقت در مدرسه با بچه ها نماز می خواند، 🌳 به کلاس ما آمد و گفت: «بچه ها برای دوشنبه ی هفته ی آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكلیف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.» 🌳 من همان جا غصه دار شدم چون در خانه ما به این چیزها بها داده نمی شد و خبری از نماز نبود. روزهای بعد، بچه ها یکی یکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه می آوردند. مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» 🌳 من گریه کنان از دفتر بیرون آمدم. فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.» ولی من می دانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست. 🌳 بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوش کلامی برای ما سخنرانی کرد و گفت: «بچه ها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خدای خود هر چه بخواهید خدای مهربان به شما می دهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. 🌳 به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهی به كرد و با حالتی خاص اصلاً به من توجهی نکرد. من كه تازه به سن تكلیف رسیده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گیرم كه این گونه نشد. 🌳 اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را دید، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه ای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟! بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد. 🌳 صبح از حسینیه ای که نزدیک خانه ما بود به گوش می رسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریه ام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد. پدر و مادرم هر دو مرا صدا می کردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کرده اند، 🌳 با نگرانی پرسیدم: چه شده؟! كه یك دفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیده ایم.! خواب دیدیم ما را به طرف پرتگاه می برند، می گفتند شما در دنیا نماز نخوانده اید و هیچ عمل خیری ندارید و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانیت سؤال می كردند و ما هم گریه می کردیم، 🌳 جیغ می زدیم و هر چه تلاش می کردیم فایده ای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم. خیلی وحشت كرده بودیم. ناگهان صدایی به گوشمان رسید كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه دارید، دیشب در خانه ی این ها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.» 🌳 آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزه های خود را بجا آوردند و در یك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آن ها را مورد عنایت قرار داد. 🌳 این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند. 🌳 اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را می گذراند. 🌳 وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچه ای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفته اند. یک هفته ای می شد که به رحمت خدا رفته بود. 🌳 خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد. حال من مانده ام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسی از آن مدیر نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدایی هستم و در جشن تكلیف دانش آموزان، یاد مدیر متعهد خود را گرامی می دارم و هر سال که می گذرد برکت را به واسطه ی در زندگی خود احساس می کنم. 🌳 خدا همه خادمین نماز را موفق بدارد و آنانی كه برای اقامه نماز تلاش كردند و به رحمت خدا رفته اند را بیامرزد و ما را هم جزو نمازگزاران واقعی قراردهد. خواهر کوچک شما ـ التماس دعا 📚 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص ۱۲۲. مرکزتخصصی‌نماز 🕋 @namazmt
💐 زندان انفرادی 💐 🕯 روزی عراقی ها در اردوگاه، یکی از بچه ها را به دلیل گفتن گرفتند. آن ها پس از کتک ها و آزار شدید او را به سلول انفرادی فرستادند. در اوج گرمای تابستان فقط روزی یک لیوان آب گرم به او می دادند. 🕯 بعد از چند روز به او گفتند: «ما تو را آزاد می کنیم؛ به شرط این که بروی و جلوی همه بگویی اشتباه کردم.» آن رزمنده ی دربند، با وجود شکنجه ها و روزهای تلخی که گذرانده بود، حاضر نشد اظهار پشیمانی کند. 🕯 عراقی ها در نهایت وحشی گری، با کابل و مشت و لگد آن قدر او را زدند و شکنجه کردند که کلیه ی خود را از دست داد و دردی جانسوز در تمام بدنش افتاد. 🕯 پس از این که او را با آن وضع آزاد کردند، در همان شبِ آزادی دوباره به عنوان مکبّر جماعت را همراهی کرد. 📒 کتاب قصه ی نماز آزادگان، ص 142، خاطره ی حسین روانشاد. 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🆔 @namazmt