زائر
يک شب هنگام رفتن به خانه ديدم دور يکي از ميدانها يک ماشين پارک است و خانواده اي هم داخل آن هستند. به نظرم رسيد که زائر هستند. به دلم افتاد که از ايشان دعوت کنم امشب را ميهمان ما باشند. رفتم جلو و پرسيدم ببخشيد شما زائر هستيد؟ گفتند: بله، گفتم دنبال جا ميگرديد؟ گفتند: بله، گفتم: ما يک منزلي
داريم که.... بنده خدا من و مني کرد و گفت: در مورد هزينه اش.... گفتم: اي آقا اين چه حرفيه. خلاصه اش اين شده بود کار ما! هر شب برويم دور ميدانها بگرديم ببينيم چه کسي دنبال خانه ميگردد. بعضي وقتها سه، چهار ساعتي طول ميکشيد؛ همينطور توي شهر چرخ ميزدم تا بالاخره يک نفر که واقعا بيشتر از ديگران واجب است و ضرورت دارد دعوت کنم ميهمان ما باشند. ميآمدند منزل هر چه بود دور هم درست ميکرديم و ميخورديم، وقتي هم که متوجه ميشدند من خادم هستند خوشحال ميشدند و ميگفتند ما ميهمان آقا هستيم.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
نور آسمان و زمين شيخ صدوق در تفسير آيه ي «الله نور السموات والارض» از عباس بن هلال نقل كرده است كه:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اكمال دين در لحظه وفات رسول
عبدالعزيز مسلم ميگويد: «در يكي از روزهايي كه در مرو خدمت حضرت رضا عليه السلام بوديم، جمعه اي در مسجد جامع اجتماع كرديم. در اين بين از امامت و كثرت اختلاف مردم در اين موضوع سخن به ميان آمد.
خدمت امام عليه السلام رسيدم و از مباحثات مردم، با وي گفتگو كردم. امام رضا عليه السلام تبسمي كرد و فرمود: «اي عبدالعزيز! اين قوم، نادانند و در آراء و نظريه ها، مكر و فريب و خدعه خورده و غافل گشته اند.
[صفحه ۲۴]
خداوند متعال، پيامبر خود را هنگامي قبض روح كرد كه دينش را كامل گردانيده و قرآن را كه در آن بيان هر چيزي و حلال و حرام و حدود و احكام و آنچه مردم بدان نياز دارند، به طور كامل هست نازل فرمود.
و آن خداوند متعال ميفرمايد: «ما فرطنا في الكتاب من شي ء. » [۱۷] در حجةالوداع، كه روزهاي آخر عمر پيامبر صلي الله عليه و اله است، پروردگار متعال آيه شريفه «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت
لكم الاسلام دينا» [۱۸] را نازل فرمود و نعمت خود را تمام كرد.
امر امامت، اتمام دين است كه دين به وسيله آن كامل گردد. حضرت رسول صلي الله عليه و اله قبل از اين كه از جهان خاكي رخت بربندد، معالم دينش را براي مردم بيان فرمود و راهش را نشان داد و خود به قصد خداوند، آنان را ترك كرد.
آن حضرت صلي الله عليه و آله، علي بن ابي طالب عليه السلام را براي مسلمانان پيشوا و راهنما قرار داد و هر چه را كه بدان نياز داشتند بر ايشان بيان فرمود. هر كس گمان كند كه خداوند، دين خود را كامل نكرده است، كتاب خداوند را انكار نموده و هر كس كتاب خدا را انكار كند، كافر است. آيا اين مردم، قدر امام را و موقعيت او را در ميان امت دانند تا در مورد انتخابش اختيار داشته باشند؟
[صفحه ۲۵]
امامت به اندازه اي مقامش بلند و جايگاهش رفيع و باطنش عميق است كه عقول مردم، كنه و حقيقت آن را درك نكند و با رأي نظر خود نتوانند آن را به ادراك آورند، و يا با اختيار و انتخاب خود، امامي را برگزينند.
امامت، مقامي است كه ابراهيم خليل عليه السلام از طرف خداوند بدان رسيد، و اين مقامي بود كه پس از نبوت و خلت به آن حضرت تفويض شد.
مقام امامت، سومين مقام ابراهيم عليه السلام بود، از طرف پروردگار به وي تفويض شد و اين خود، فضيلتي بود كه ابراهيم عليه السلام بدان مشرف گرديد.
خداوند متعال فرمود: «اني جاعلك للناس اماما» [۱۹] و ابراهيم عليه السلام از روي خوشحالي پرسيد: «و من ذريتي؟ »
و خداوند در پاسخ فرمود: «لا ينال
عهدي للظالمين. »
اين آيه شريفه، امامت ستمكاران را تا روز قيامت باطل و آن را در برگزيدگان منحصر فرموده است پس از آن، خداوند متعال امامت را گرامي داشت و آن را در ذريه ابراهيم عليه السلام كه پاك و برگزيده بود قرار داد. پس، فرمود: «و وهبنا له اسحاق و يعقوب نافلة و كلا جعلنا صالحين [۲۰] و جعلناهم ائمة يهدون بأمرنا و أوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة و كانوا لنا عابدين؛ نزديكترين مردم به ابراهيم كساني هستند كه از او
[صفحه ۲۶]
پيروي كنند و اين پيامبر و امتش كه اهل ايمانند، و خدا ولي مؤمنان است» (آل عمران، ۶۸)
مقام امامت در ذريه آن حضرت باقي ماند و اين مقام را از يكديگر به ارث بردند تا نوبت به رسول اكرم صلي الله عليه و آله رسيد. خداوند متعال در اين باره فرمايد: «ان اولي الناس بابراهيم للذين اتبعوه و هذا النبي و الذين آمنوا و الله ولي المؤمنين» [۲۱].
مقام امامت، مخصوص رسول اكرم صلي الله عليه و آله بود و پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نيز اين مقام را به علي عليه السلام تفويض فرمود. اين عمل به امر پروردگار، و ادامه ي سنت مفروض و الهي بود. پس از علي عليه السلام، مقام امامت در ذريه آن حضرت كه از برگزيدگان بودند، قرار يافت، برگزيدگاني كه علم و ايمان از طرف خداوندي بدانها عطا شده كه قرآن فرمايد: «و قال الذين اوتوالعلم و الايمان لقد لبثتم في كتاب الله الي يوم البعث. » [۲۲] امامت تا روز قيامت در فرزندان علي عليه السلام خواهد بود؛ زيرا پس از محمد صلي الله عليه و
اله پيامبري نيست؛ حال، اين مردمان نادان، چگونه ميتوانند امام خود را برگزينند؟
امامت، مقام انبيا و ميراث اوصياست.
امامت، خلافت خدا و رسول و مقام اميرالمؤمنين و ميراث حسن و حسين است.
[صفحه ۲۷]
امامت، زمام دين و نظم جامعه ي مسلمين و اصلاح امور دنيا و عزت مؤمنان است.
امامت، ريشه و شاخه ي بالنده ي دين اسلام است.
تمام و كمال نماز و زكات و روزه و حج و جهاد، و بركت اموال في ء و صدقات، و امضاي حدود و احكام، و حفظ ثغور و مرزها، به امام است.
امام، حلال خداوند را حلال، و حرامش را حرام كند و حدود خداوند را اقامه نمايد، و از دين پروردگار دفاع و مردم را با حكمت و موعظه ي حسنه و حجت بالغه به سوي پروردگار دعوت كند. امام، مانند آفتاب درخشان است كه روشنايي آن همه ي عالم را فراگرفته و خود در جايي بلند است كه دست احدي به آن نرسد و ديدگان را توان يافتنش نيست.
امام، چون ماه تابان و نور فروزان و چراغ درخشان و ستاره راهنما در شبهاي تاريك و رهگذر شهرها و بيابانها و گرداب درياها است. امام، آب گواراي تشنگان و دليل هدايت و نجات از هلاكت است. امام، مانند آتشي در بلندي است كه مردم از آن هدايت گيرند و گرمايي است كه به آن خود را گرم كنند.
امام، راهنمايي است كه آدمي را از مهلكهها نجات بخشد كه هر كس او را ترك كند، در هلاكت گرفتار افتد.
امام، ابر بارنده و باران شتابنده و آفتاب فروزان و زمين هموار و چشمه جوشان و آب گاه و گلستان است.
[صفحه ۲۸]
امام، امين رفيق و پدر مهربان و برادر
شفيق و پناه بندگان در مصيبتهاي بزرگ باشد.
امام، امين خدا در زمين و حجت پروردگار در بندگان و جانشين او، در شهرهاست و داعي به سوي اوست و مدافع حرمش.
امام، از گناه پاك و از هر عيب و نقصي منزه است. او مخصوص به علم، و موسوم به حلم، و حافظ نظام دين و عزت مسلمين، و خشم بر منافقان و هلاك كافران است.
امام، يگانه روزگار است كه كس با او قرين نباشد و عالمي با وي برابري نكند. چون او كسي نيست و نه بدلي دارد و نه مثلي و نه نظيري.
امام، فضل و دانش را بدون كسب و تعليم فراگيرد و خداوند وهاب علم را به او عطا كند.
پس چه كسي تواند امام را بشناسد و يا او را انتخاب كند؟ هيهات! هيهات! عقول مردم در اين وادي سرگردان، و انديشه آنان از درك حقايق ناكام است. » [۲۳].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#نظام #دهه_فجر 🔻 آبروی افراد فاسد مهمتر است یا آبروی نظام؟ ⬅️ افراد را فدای ارزشها کنید نه ارزشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ماه_رجب
#تمدن_اسلامی
🔻 در اسلام، خودخواهی و دگرخواهی چگونه با هم جمع میشود؟
چون از یک طرف باید به فکر رشد و کمال خودمون باشیم و از طرف دیگر، به فکر خدمت به جامعه!
⬅️ پرسشی که در نگاه مادی به جهان، هیچ پاسخی ندارد❗️
@zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هفتاد و چهارم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هفتاد و چهارم
👇👇👇👇👇👇
قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🍂 🔻 #پنهان_زیر_باران 0⃣2⃣ سردار علی ناصری روزی آقا محسن رضایی با آقا رشید و آقا رحیم صفوی به قر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
26.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 صلای چاووش
کلیپی زیبا و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات غرورآفرین والفجر ۸
🔸 با نوای
حاج صادق آهنگران
از سینه پر جوشش چاووش میخیزد صلا
گر عاشقی همگام شو با راهیان کربلا
@zandahlm1357
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
🍂
🔻 #پنهان_زیر_باران1⃣2⃣
سردار علی ناصری
پنج ماه از کارمان در هور گذشت. کار به معنای واقعی کلمه توان فرسا و خسته کننده بود و ادامه اش روحیه، توان و اراده زیادی می طلبد. در این مدت، برخی به علل مختلف خسته و حتی افسرده شدند. کار در جایی رسید که همه اش آب و نیزار و باتلاق و پشه است و سکوت مرگ آوری بر سرتاسر منطقه حکومت می کند، واقعا کشنده و خسته کننده بود. کم کم زمزمه بچه ها بلند شد و حتی چند نفر هم به زبان آوردند
- بابا، ما را اینجا سرکار گذاشته اند ... . خبری نیست. حمله جای دیگری است ...|
حتی چند نفر هم بریدند و از ما جدا شدند و به جاهای دیگر رفتند. آنان آمده بودند در خط مقدم با دشمن بجنگند؛ نه اینکه روزی چند ساعت سوار بر قایق در آبراههای هور سرگردان شوند.
وضع چنان شد که هم من و هم حمید رمضانی جداگانه موضوع را به علی هاشمی گزارش کردیم. علی هاشمی از دو طرف در فشار بود؛ از پایین با خستگی و گاهی بریدگی نیروها طرف بود و از آن طرف با خواسته های رو به فزونی فرماندهان ارشد سپاه. جالب آنکه خودش هم در مواقعی درست و حسابی نمی دانست که مثلا در ذهن محسن رضایی چه می گذرد و او چه نقشه هایی برای هور دارد. پنهان کاری در بالاترین حد بود. او هم بسیاری از چیزهایی را که می دانست، به ما نمی گفت؛ چون ما در معرض خطر بودیم و ممکن بود هر لحظه اسير دشمن شویم
این سرخوردگی نیروها را علی هاشمی با محسن رضایی در میان گذاشت و از او راهنمایی خواست و گفت:
. بهتر است روزی بیایی قرارگاه و هر طور که می خواهی، با بچه ها صحبت بکنی.
چند روز بعد، آقا محسن آمد قرارگاه. بچه های اطلاعات همگی در سنگر زیرزمینی مخابرات قرارگاه جمع شدند. آقا محسن وارد سنگر شد، به طرف بچه ها رفت، دور سنگر چرخید و با آنان روبوسی کرد. بعد نشست و شروع کرد به صحبت کردن.
🔅 پیگیر باشید
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
نوشتارِ روی دربهای بهشت عبدالله بن عباس میگوید: به خدا سوگند ما او را به «امیرالمؤمنین» نام نبرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا