eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
قلب وجود ما همه را كيميا توئى اى خاك طوس رُتبه ات اين بس كه از شرف مَهد اَمان و مشهد پاك رضا توئى اى خاك طوس چون تو مقام رضا شدى برتر هزار پايه زعرش علا توئى شاهنشهى كه سِلسِله انبياء تمام گوينده اش اى فِداى تو چون مقتدا توئى اى كشتى نَجات ندانم تو را صفات دانم به بحر علم خدا، ناخدا توئى فريادرس بهر غم و كافى بهر اَلَم حِصْن حصين عالم و كهف الورى توئى والشمس آيتى بود از روى اَنورت توضيحش آنكه تَرجمه والضحى توئى اين مى كشد مرا كه بدين شوكت و جلال در ارض طوس بيكس و بى آشنا توئى واين مى كشد مرا كه بصد رنج و صد بلا در دست خَصم كشته زهر جفا توئى سوزم براى بى كسيت يا غريبيت يا بى طبيبيت كه بغم مبتلا توئى https://eitaa.com/zandahlm1357
سخنان گرانقدر امام رضا تو خود حجاب خودي از ميان برخيز از ثامن الائمه عليه السلام سئوال شد كه: چرا خداوند از خلق در حجاب است؟ در جواب فرمود: «حجاب از بسياري گناهان مردم است. » [۴۸]. عصمت حضرت زهرا جعفر بن محمد بن زيد گويد: در بغداد بودم كه محمد بن مندة بن مهريزد مرا گفت: آيا خواهي كه به خدمت حضرت محمد بن علي الرضا عليهماالسلام رسي؟ گفتم: آري! پس بر او داخل شديم و سلام كرده، نشستيم، حضرت گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «فاطمه عليهاالسلام، عفيف و پاك بود؛ [صفحه ۴۹] پس خداوند آتش را بر ذريه او حرام گردانيد، و اين، خاص حسن و حسين عليهماالسلام است. » [۴۹]. (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 بیماری روحی ندیدن خدمات❗️ ⬅️ چه در خانواده و چه در جامعه و نظام... 🔻استاد @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هشتاد و هفتم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هشتاد و هفتم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 کلیپی ماندگار از خانواده شهدای هویزه 🔸 فیلمی ماندگار از اولین حضور خانواده های شهدای مظلوم کربلای هویزه پس از آزادسازی منطقه در سال ۶۱ 🔻 با نوای حاج صادق آهنگران در محل شهادت شهدا 🔻 این سنت زیبا بعد از سالها همچنان ادامه دارد و خانواده های شهدا از سراسر ایران همه ساله در کربلای هویزه گرد هم می آیند... ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @zandahlm1357
🍂 🔻 1⃣3⃣ سردار علی ناصری شام را که در منزل ام میثم خوردیم، خیلی خسته بودیم و خوابیدیم و به خواب رفتیم. فردا صبح، آن زن، در اتاقی را که ما داخل آن بودیم، از پشت قفل کرد. ساعت حوالی ده صبح بود که دختر همسایه وارد خانه شد. خیلی فضول بود. تا متوجه قفل بودن در شد گفت: - ننه میثم، چرا در این اتاق قفله؟! چی توشه؟ آمد به طرف اتاق و شروع کرد با قفل در ور رفتن. ما هم داخل اتاق بودیم و صدای قلب خود را می شنیدیم و در دل دختر را نفرین می کردیم! ثائر گفت: ۔ خدا به دادمان برسد. من این دختر را می شناسم. خیلی کنجکاو و فضول است. ننه میثم آمد و با لطایف الحیلی دختر را از در اتاق دور کرد و گفت: - چرا باز باشه؟ مرغ ها و خروس ها می روند داخل آن و کثافت می کنند. قفل کرده ام که نروند. . خوب درش را ببند؛ چرا آن را قفل کرده ای؟ - قفل باشه، بهتره. ممکنه باد در را باز کنه و مرغها بروند آنجا. خلاصه با هزار زحمت و کلک، ذهن آن دختر فضول را از اتاقی که ما در آن بودیم، منحرف کرد. مدتی ما در آن روستا مخفی بودیم. روزها در هور و حوالی آنجا کار شناسایی انجام می دادیم و شب ها برای استراحت و صرف غذا به منزل ام میثم باز می گشتیم. روزی با بلم به رودخانه شط العرب رفتیم. مهدی میاحی، از روستای شنانه در پنج کیلومتری جنوب القرنه و در غرب رودخانه، در این ماموریت با ما همکاری می کرد. قرار بود برایمان ماشینی بخرد تا ما بتوانیم راحت تر در خشکی و جاده ها تردد کنیم. محل ملاقاتمان منطقه شرش در جنوب القرنه و غرب رودخانه شط العرب بود. سر قرار که رسیدیم، مهدی هم با دست پر آمد. ماشین مناسبی خریده بود. سوار ماشین شدیم و به عقبه دشمن در القرنه رفتیم. پیگیر باشید @zandahlm1357
زور و نیروی بازوی حضرت در کودکی همچنین جابر جعفی نقل کرده می‌گوید: ابوطالب (علیه السلام) فرزندان خود و فرزندان برادرانش را جمع می‌کرد و از آن‌ها می‌خواست با هم زورآزمایی کنند - و این در میان عرب‌ها یک عادت بود - علی (علیه السلام) با این که کودک بود آستینش را بالا می‌زد و با برادرانِ بزرگ و کوچک و همچنین عموزادگانِ بزرگ و کوچک خود زورآزمایی می‌کرد و آن‌ها را بر زمین می‌زد. پدرش می‌گفت: علی (علیه السلام) پیروز شد! پس او را «ظهیر» یعنی پیروز نامید. چون رشد کرد و بزرگ شد با مرد قوی، پنجه می‌انداخت و او را بر زمین می‌کوبید. با دستش فردِ بلند و نیرومند را می‌گرفت، می‌کشید و از پا درمی آورد. و چه بسا قسمت نرم شکمش را می‌گرفت و به هوا بلند می‌کرد، چه بسا اسب در حال حرکت را دنبال می‌کرد و آن را بر زمین می‌زد و به پشت برمی گرداند. [۱] ---------- [۱]: . معانی الاخبار ۶۱؛ مناقب ابن شهرآشوب ۲/۱۲۱؛ بحار الانوار ۳۵/۴۸ و ۴۱/۲۷۵. https://eitaa.com/zandahlm1357