.......:
ادامه پست قبل 👆👆👆
#یهودیت
#صهیونیزم
#تاریخی
🔯 غیر از این تجارتها ، کشتیرانی هم از درآمدهای مهم یهود در جهان بود . همینطور سرمایه گذاران اکتشافات ماوراء بحار که به استعمار انجامید . حتی خود یهودیان هم گاهی در این سفرها ریاست ناوگان های اکتشافی رو برعهده داشتند . معروفترین اونها کریستف کلمب یهودی بود که با سرمایه یهودیان و از طرف شاه کاستیل در اسپانیا یعنی فردیناند و همسرش ایزابل به طرف غرب و قاره امریکا عازم شدند و با نقشه هایی که از قبل داشتند به امریکا رسیدند و اسپانیا دوره استعماریش رو آغاز کرد. ابتدا قتل عام بومیان امریکا که در تحقیقات جدید معلوم شده که مسلمان هم زیاد داشتند و دارای مساجدی بودند . بعد هم استثمار منابع قاره امریکا و تصرف هر چه بیشتر زمینهای بومیان . میدونین که هنوز هم زبان اکثر کشورهای امریکای لاتین اسپانیولی و پرتغالی هستش . کمی هم فرانسوی . برای همین به امریکای جنوبی ، امریکای لاتین میگن. البته این قضیه شامل امریکای مرکزی و کشورهای کارائیب و مکزیک هم میشه. اسپانیا در شمال امریکا هم زمین تصرف کرد اما در رقابت و جنگ نظامی با انگلیس شکست خورد و عقب رانده شد.
دریانورد معروف دیگه یهودی ، واشکوداگاما اهل پرتغال بود که به سمت شرق و آسیای جنوب شرقی حرکت کرد و بطور رسمی با تجاوز نظامی ، تجارت بنادر آسیا رو در اختیار یهود قرار داد.
میدونیم که پرتغال در خلیج فارس یکه تاز بود و بنادر ایران رو تا زمان صفویه در اختیار داشت . بین تاجران خلیج فارس ، یهودیان بسیاری هم وجود داشتند . یکی از همین یهودیان با نامه ای به زبان عبری به دربار صفویه آمد و چون کسی عبری نمیدونست که به فارسی ترجمه بکنه ، شاه صفوی به اون یهودی گفت برید و نامه ای به زبان آدمیزاد بنویسید بیارید .
موقع بیرون رفتن یهودی از کاخ ، شاه صفوی دستور داد کاخ رو با آب شستشو بدن و پشت پای یهودی آب میرختند و میشستند .
سفرهای ماوراء بحار درست از زمانی شروع شد که مسلمین اندلس از مسیحیان شکست نهایی خوردند و حکومت های اونها مضمحل شد و مسیحیان تمام مسلمین رو قتل عام و باقی رو تبعید کردند . هر مسلمانی هم که باقی موند ، مجبور شد کاملا دست از دینش برداره و مثل مسیحیان زندگی کنه . توضیح دادیم قبلا.
ثروت های به غارت رفته مسلمین اندلس ، سرمایه اولیه اکتشافات ماوراء بحاری اسپانیا و پرتغال شد که اون هم در اختیار یهود بود. گفتیم که فردیناند و ایزابل ، فقیر بودند و خرج جشن ازدواج اونها رو هم یهودیان پرداختند ولی از ثروت غارت شده از مسلمین ثروتمند شدند . سال 1492 سال شکست قطعی مسلمین اندلس و قدرت گرفتن شاهان اسپانیا و پرتغال بود و آغاز سفرهای اکتشافی آنها .
در کنار این تجارت های ظاهری ، یک تجارت پنهانی هم وجود داشت که سود هنگفت و بادآورده اش نصیب یهود میشد و اون دزدی دریایی بود !!!
ادامه در پست بعد 👇👇👇
.......:
ادامه پست قبل 👆👆👆👆
#یهودیت
#صهیونیزم
#تاریخی
🔯 از مشهورترین دزدان دریایی ، جان آوری و اتحادیه او بود که متشکل از امریکایی ها و دانمارکی ها و هلندی ها و فرانسوی ها بود . میدان عمل آنها از موزامبیک افریقا تا جزیره سوماترا در اندونزی بود که منطقه بسیار بسیار وسیعی میشده . جان آوری خودش انگلیسی بود و به القابی چون دزد دریایی کبیر و سلطان دزدان دریایی شهرت داشت.
ویلیام کید یکی دیگه از این دزدان دریایی بود . و بسیاری دیگه که تحت فرمان دولتهای اروپایی فعالیت میکردند .
در 1695 م دزدان دریایی تحت فرمان جان آوری به یک کشتی هندی که حامل زوار مکه بود حمله کردند و در مدت 3 روز به قتل مردان و کودکان و تجاوز به زنان مسلمان و غارت اموال آنان پرداختند و صد تن از زنان رو هم با خود به اسارت بردند . همکاری و همدستی دزدان دریایی با کمپانی هند شرقی بود . کمپانی سراسر یهودی که مثل سرطان در آسیا ریشه دواند .
روش استیلای تجاری و بعد نظامی در کشورهای مختلف و به خصوص در بنادر به این شکل بود که ابتدا چند تاجر ثروتمند با اجازه حاکمان منطقه شروع به تجارت می کردند . بخصوص در هند این روش جواب داد . شاهان گورکانی با سعه صدر و مهمان نوازی و خوشبینی ذاتی ، اجازه تجارت به تجار اروپایی میدادند . کم کم تجارتخانه های بزرگ ایجاد میشد و تجار اروپایی انحصار تجارت در اون منطقه رو بدست میگرفتند. هر وقت متوجه میشدند که افکار عمومی علیه اونها شده ، چند مورد سرقت رو از طریق اجیر کردن اوباش بومی منطقه ترتیب میدادند و بعد ادعا میکردند که سرمایه هاشون در امنیت نیست و باید با نیروی نظامی این امنیت رو حفظ کنند . برای همین سربازان مسلح به اون شهر یا بندر میامدند و به سرعت قلعه و استحکامات نظامی میساختند و بر شهر مسلط میشدند . علنا بخشی از خاک کشورهای دیگه رو با تجاوز نظامی متصرف میشدند . روش عمده و رایج کمپانی هند شرقی در هندوستان همین بود و کم کم تمام هندوستان رو تصرف کردند . هندوستان بدون تعامل خارجی و صادرات ، با تدبیر شاهان گورکانی در اوج ثروت بسر میبرد و دوران باشکوهی رو میگذراند . مردم هند بسیار ثروتمند بودند و حکومت هم ثروت هایی چند برابر حکومت انگلیس داشت .
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
..........دوران جنگ نهروان............. *پیشگویی پیامبر اکرم (ص) درباره خوارج *رخدادهایی در مسیر نه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part30_علی از زبان علی.mp3
15.68M
*بعد از پیروزی نهروان
*خطبه میان یاران
*پیشگویی امیرالمومنین (ع) از دوران بعد از خود
*حدیث امیرالمومنین (ع) درباره اصحاب آخرالزمانی خود
*استمرار خوارج
*دوران غارتها
*بسیج مردم برای جنگ با معاویه
*اعزام مالک اشتر به مصر و شهادت وی
https://eitaa.com/zandahlm1357
✅💠💢از قناری ها در خانه تنها برای آواز نگهداری میشود، اما برای معدنچیان کاربرد دیگری دارد؛
قناری ها گاز متان را زود احساس میکنند و با مردنشان انفجار را زودتر معلوم میکنند. همین باعث حفظ جان معدنچیان میشود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
کارگران معدن الماس کیمبرلی در آفریقای جنوبی پس از پایان هر شیفت کاری با اشعهی ایکس مورد بررسی قرار میگرفتند، مبادا که الماسی دزدیده باشند.
آفریقای جنوبی 1954
https://eitaa.com/zandahlm1357
اين صحنه سورئال كه ميبينيد و انگار اصلا رو كره زمين نيست یکی از معادن نمك گرمساره
در منطقه گرمسار 27 معدن نمک وجود دارد و درجه خلوص نمک این معادن بالای 98 درصد است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
تصوير هتلي در حال ساخت در چين كه در گودالي كه قبلا معدن بوده است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و دهم سپس با نگاه مؤمنانهاش ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و یازدهم
از سرِ میز غذا بلند شدم و با قدمهای کوتاهم به استقبالش رفتم. هر چند از دیدن دوباره من و مجید خوشحال بود و به ظاهر میخندید، ولی چشمانش به غم نشسته و هر چه تعارفش کردیم، سیری را بهانه کرد و سرِ میز غذا نیامد. من و مجید هم مجبور شدیم زودتر غذایمان را تمام کنیم و کنار عبدالله بنشینیم که خودش بیمقدمه سؤال کرد: «چه خبر؟ جایی رو پیدا کردید؟» مجید نگاهی به من کرد و با صدایی گرفته پاسخ داد: «یه جایی رو من امشب دیدم، حالا قراره فردا با الهه بریم ببینیم.» و عبدالله مثل اینکه دنبال بهانهای باشد تا سرِ حرف را باز کند، نفس بلندی کشید و از مجید پرسید: «برای پول پیش میخوای چی کار کنی؟ میای از بابا بگیری؟» که باز گلویم در بغض نشست و به جای مجید، من پاسخ دادم: «چجوری بیاد بگیره؟ مگه ندیدی بابا اون روز چجوری خط و نشون میکشید؟» و مجید اجازه نداد حرفم به آخر برسد و با لحنی قاطعانه جواب عبدالله را داد: «آره. فردا صبح میرم نخلستون باهاش صحبت میکنم.» از این همه سماجتش عصبانی شدم و با دلخوری اعتراض کردم: «یعنی چی مجید؟!!! تو نمیفهمی من چی میگم؟!!! میگم بابا منتظر یه بهانهاس تا عقدهاش رو سرت خالی کنه! اونوقت خودت با پای خودت میخوای بری اونجا که چی بشه؟!!!» و باز گریه امانم نداد و ادامه شکوائیه پُر غیظ و غضبم را با گریه به گوشش رساندم: «میخوای من رو عذاب بدی؟!!! میخوای من رو زجر کُش کنی؟!!! من این پول رو نمیخوام! اصلاً من این خونه رو نمیخوام! من میرم کنار خیابون میخوابم، ولی راضی نیستم تو دوباره بری پیش بابا! به خدا راضی نیستم!» و زیر بار سنگین گریه نتوانستم اوج دلواپسیام را نشانش دهم که خودم را از روی مبل بلند کردم و به اتاق خواب صاحبخانه رفتم تا کسی شاهد هق هق گریههایم نباشد، ولی مجید نمیتوانست گریههای غریبانهام را تحمل کند که بلافاصله به دنبالم آمد و همین که چشمم به صورت غمزدهاش افتاد، میان بارش بیامان اشکهایم تمنا کردم: «مجید! تو رو خدا از این پول بگذر! از این حق بگذر! من این حق رو نمیخوام! بخدا جون آدم از همه چی عزیزتره!» و میدانستم که او نه به طمع چند میلیون پول پیش که به هوای عزت نفسش میخواهد در برابر خودخواهیهای پدر مقاومت کند، ولی برای من و دخترم، حفظ جانش حتی از عزت نفسش هم مهمتر بود که عبدالله در پاشنه در اتاق ظاهر شد و به غمخواری اینهمه پریشانیام همانجا ایستاد. مجید مقابلم روی زمین نشست و با لحنی لبریز عطوفت دلداریام داد: «برای چی اینهمه نگرانی الهه جان؟ من با بابا یه معاملهای کردم و با هم یه قراردادی بستیم. حالا این معامله به هم خورده. بابات خونهاش رو پس گرفت، منم میخوام برم پولم رو پس بگیرم. برای چی انقدر میترسی؟» ولی عبدالله نظر دیگری داشت که صدایش کرد: «مجید! میشه یه لحظه بیای بیرون با هم حرف بزنیم؟» دلش نمیآمد با اینهمه بیقراری تنهایم بگذارد، ولی عبدالله رفت تا او هم برود که لبخندی زد و با گفتن «به خدا توکل کن عزیزم!» از کنارم بلند شد و از اتاق بیرون رفت. از آهنگ سنگین صدای عبدالله حس خوبی نداشتم و میدانستم خبری شده که خودم را کمی به سمت در کشیدم تا حرفهایشان را بهتر بشنوم و شنیدم عبدالله با صدایی آهسته به مجید هشدار داد: «مجید! من میدونم اون پول حق تو و الهه اس! ولی بابا هم حسابی قاطی کرده! راستش رو بخوای منم یخورده نگرانم!» و برای اینکه خیرخواهیاش در دل مجید اثر کند، با صدایی آهستهتر توضیح داد: «دیروز رفته بودم یه سر خونه ببینم چه خبره. دیدم طبقه بالا کلاً تخلیه شده. بابا میگفت همه وسایل شما رو فروخته به یه سمساری.» از اینکه میشنیدم جهیزیه زیبا و وسایل نوزادی دخترم به حراج سمساری رفته، قلبم شکست و باز حفظ جان همسر و زندگیام از همه چیز مهمتر بود که همچنان گوش میکشیدم تا ببینم عبدالله چه میگوید که با ناامیدی ادامه داد: «یعنی واقعاً میخواد ارتباطش رو با تو و الهه قطع کنه! یعنی دیگه فراموش کرده دختر و دامادی داره! یعنی اینکه زده به سیم آخر!» و در برابر سکوت مجید با حالتی منطقی پیشبینی کرد: «من بعید میدونم پول رو بهت پس بده! مگه اینکه بری شکایت کنی و پای پلیس و دادگاه رو بکشی وسط!» و مجید دقیقاً همین نقشه را در سر داشت که با خونسردی پاسخ داد: «من فردا میرم باهاش صحبت میکنم. خیلی هم آروم و محترمانه باهاش حرف میزنم. ولی اگه بخواد اذیت کنه، از مسیر قانونی کار رو پیگیری میکنم. میدونم سخته، طول میکشه، دردِ سر داره، ولی بلاخره مجبور میشه کوتاه بیاد.»
https://eitaa.com/zandahlm1357
با ما همراه باشید🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔰 سلسله جلسات #جهاد_با_نفس 26 👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت 👈 تدریس کتاب جهاد با
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جهاد با نفس 27.MP3
2.15M
🔰 سلسله جلسات #جهاد_با_نفس 27
👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت
👈 تدریس کتاب جهاد با نفس ، کتاب مورد توصیه آیت الله بهجت جهت رشد معنوی و ترک گناه
❇️ جلسه 7️⃣2️⃣
🎤 با تدریس #استاد_احسان_عبادی از اساتید مهدویت
👈 در نشر این فایلها کوشا باشید حتی با لینک خودتان
https://eitaa.com/zandahlm1357
CQACAgQAAx0CSmRjDAACOGdhPY2VECjOgb8zsHEVWKtitU0a4wACcwoAAmfG6FE1qDNFJW4i2iAE.mp3
2.82M
⏯ #استودیویی #جاماندگان #اربعین
🍃مثلا تو قبول کردی
🍃مثلا کوله بارمو بستم
🎤 #حسین_محمدیان
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کتاب صوتی "صلح امام حسن علیه السلام" (پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ)
اثر شیخ راضی ال یاسین
ترجمه #آیت_الله_خامنه_ای
#صلح_امام_حسن
#شیخ_راضی_آل_یاسین
#آیت_الله_خامنه_ای
#امام_شناسی #اعتقادی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
*فداکاری امام *تفکیک پیشوایی دینی از سلطنت *تمسک امام حسن(ع) به سیره ی امیرالمومنین(ع) درباره خلافت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part20_صلح امام حسن.mp3
9.03M
*صبر امام حسن (ع)
*ستایش معاویه از امام حسن (ع)
*امام حسن (ع) در مجلس مفاخره معاویه و نزدیکان
*روح بلند امام حسن (ع) در گذشتن از حکومت
*فدا کردن حکومت به خاطر عقیده
*امام حسن(ع) سمبل کامل صبر و فداکاری
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ميز و صندلى قديمى ميز و صندلي قديمي -------------------------------------- ------ زندگي شخصي آقا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
خانه اى كوچك و غذايى ساده
خانه اي كوچك و غذايي ساده
زماني كه مقام معظم رهبري در ايرانشهر تبعيد بودند، در ساختماني كوچك كه يك اتاق و يك آشپزخانه داشت، زندگي ميكردند.
همين مكان كوچك، هر روز پذيراي تعداد زيادي از مهماناني بود كه از راههاي دور و نزديك به آن جا ميآمدند. من نيز توفيق داشتم كه در آن روزها به ديدن ايشان بروم. چون به ايرانشهر رفتم و آقا را زيارت كردم، ديدم كه تك و تنهايند و كسي كمك كار ايشان نيست.
تصميم گرفتم چند روز در آن جا بمانم و به معظم له كمك كنم. در تمام روزهايي كه من در محضر آقا بودم، غذاي ايشان و مهمانها، سيب زميني، نيمرو و تخم مرغ آب پز بود.
حجةالاسلام و المسلمين سيدعلي اصغر باقرزاده. پرتوي از خورشيد، ص ۵۴.
https://eitaa.com/zandahlm1357
😳 واسه من که عجیب بود
چهار جای قرآن فرموده: بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا
و درهر۴مورد قبلش،صحبت از عبادت خداست
مثلا سوره بقره آیه ۸۳ رو ببینید:
لَا تَعْـــبُــدُونَ إِلَّا الـلَّهَ 👈وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا
غیرخدا عبادت نکنید👈وبه والدین نیکیکنید
🤷♂ دیگه چهجوری خدا اهمیت احسان به والـــ🧡ــــدین رو به ما بفهمونه؟!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
القارئ الشيخ عبد الناصر حرك
محاوله محاكة الشيخ عبد الباسط عبد الصمد