#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام علیکم
خوردن تخم های ماهی قزل آلا حرام است یاحلال؟
(تخم های زردرنگ درشکم ماهی)
مرجع تقلید:امام خامنه ای
پاسخ👇
سلام علیکم
مشکلی ندارد.
#احکام
#احکام_خوراکی_ها
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام وقتتون بخیر
آیا استفراغ بزرگسال نجس هستش؟
پاسخ👇
سلام علیکم
اگر همراه با خون نباشد، پاک است.
#احکام
#احکام_طهارت
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام...
وقت بخیر...
من مهمان داشتم،از قضا،موبایل مهمونمون، توی سفره ،قرار میگیره، دخترم سفره می تکونه،مایل از طبقه چهارم می افته،ضربه میبینه.عمدی در نبوده،دختر من هم نمی دونست ،داخل سفره
موبایل هست؟صاحبخونه وظیفه ای داره در قبال،
این موبایل. لطفن پاسخگو باشین.ممنونم
پاسخ👇
سلام علیکم
خیر
#احکام
#احکام_ضمان
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام علیکم
وظیفه خانمهایی که تو درمانگاه کار میکنند و مراجعه آقایان برای تزریق و گرفتن فشار و....دارند چیه؟
نمیدونند امتناع کنند و کارشون همین موارده؟
نظر رهبر معظم و آیت الله مکارم.
پاسخ👇
سلام علیکم
درباره گرفتن فشار خون در صورتی که منجر به لمس نشود، اشکالی ندارد اما درباره تزریقات تا زمانی که اضطرار نباشد جایز نیست.
#احکام
#احکام_بانوان
#احکام_پزشکی
#تزریقات_غیرهمجنس
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام علیکم
اگر کنجد را بشوریم بعد داخلش فضله موش ببینیم حلال است یا حرام؟
پاسخ👇
سلام علیکم
اگر زیاد در آب نبوده است به گونه ای که آب رسوخ در کنجدها کرده باشد، پاک است و مشکلی ندارد.
#احکام
#احکام_خوراکی_ها
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام وعرض ادب
ی سوال داشتم
من لباسم نجس بود با تایت شستم(بادست) آب کشیدم و.. آلان ک میخواستم بندازم رو بند متوجه اون ذرات ریزی ک تو تایت هس رو لباسم شدم اون ذرات روس لباس باقی موندن آلان باید بازم آب بکشم؟؟ نجسع؟؟ یا اینکه اون ذرات تایت اشکال نداره؟؟
رهبری
پاسخ👇
سلام علیکم
پاک است.
#احکام
#احکام_طهارت
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
به کوروش به آرش به جمشید قسم
به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم
ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت
گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت
بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد
چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد
صفحه
شاعران ایران زمین
.......:
@zandahlm1357
نیما یوشیج – پدر شعر نو در ادب
زندگی نامه ی نیما
نیما یوشیج با نام اصلی علی اسفندیاری شاعر، نویسنده، منتقد و نظریه پرداز ادبی است. وی در ۲۱ آبان ۱۲۷۶ در یوش بخش بلده ی شهرستان نور واقع در استان مازندران و در زمان حکومت رضاشاه متولد شد. او فرزند ابراهیم خان اعظام السلطنه و متعلق به خانواده ای قدیمی و اصیل در مازندران بود. نیما دانش آموخته ی مدرسه ی عالی سن لویی بود و در اشعار خود از شاعران اروپایی تاثیر پذیرفته بود. نیما به اصالت و تبار خود افتخار می کرد. شهرآگیم از اجداد پدری نیما و از بزرگان مازندران بود. به دلیل همین علاقه مندی به تبارش بود که نام فرزندش را نیز شرآگیم گذاشت.
آثار نیما
منظومه ی قصه ی رنگ پریده، خانواده ی سرباز، ای شب، افسانه، مانلی، افسانه و رباعیات، ماخ اولا، شعر من، شهر شب و شهر صبح، ناقوس قلم انداز، فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ، آب در خوابگه مورچگان، مانلی و خانه ی سریویلی، مرقد آقا، کندوهای شکسته، آهو و پرنده ها، توکایی در قفس از مجموعه اشعار و داستان های چاپ شده ی نیما بوشیج هستند. مجموعه اشعار طبری نیما به نام « روجا » نیز از جمله ی آثار اوست که منتشر شده است. روجا در زبان مازندرانی به معنای ستاره ی سرخ سحری است. این اشعار به زبان مازندرانی سروده شده اند. و به گویش کجوری و کلارستاقی که در شهرستان های نور ، نوشهر و چالوس گویش می شود شباهت دارد.
شعر افسانه
مجموعه ی افسانه سروده ی نیما یوشیج مانیفست شعر نو فارسی بود. این شعر در فضای شعر فارسی تحول و انقلابی به پا کرد. زیرا این مجموعه تمامی قواعد و ساختار و اصول شعر کهن و کلاسیک را به چالش کشیده بود. در وافع نیما با این مجموعه بود که بنیان گذار شعر نو لقب گرفته بود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
آی آدم ها!
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ می بندید
بر کمرهاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من ؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید
نان به سفره جامه تان بر تن
یک نفر در آب می خواند شما را
موج سنگین را به دست خسته می کوبد
باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه هاتان را ز راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی تابیش افزون
می کند زین آبها بیرون
گاه سر . گه پا
آی آدم ها
او ز راه دور این کهنه جهان را باز می پاید
می زند فریاد و امید کمک دارد
آی آدم ها که روی ساحل آرام ، در کار تماشائید !
موج می کوبد به روی ساحل خاموش
پخش می گردد چنان مستی به جای افتاده ، بس مدهوش
می رود نعره زنان. وین بانگ باز از دور می آید :
آی آدم ها ..
و صدای باد هر دم دلگزاتر
در صدای باد بانگ او رساتر
از میان آب های دور ی و نزدیک
باز در گوش این نداها
آی آدم ها ..
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه امر به معروف و نهی از منکر
.......:
@zandahlm1357
#در_محضر_بزرگان
▪️مرحوم علامه حسن زاده آملی رضوان الله علیه:
اگــر #امر_بـه_معروف هم می خواهی بکنــی خیلی آهستــه، مثل #آینــه باش!
آینــه داد نمی زنــد یقه ات بَــد است.
وقتـی روبــروی آینــه می ایستی، جیــغ نمی کشد!
بگویــد چــرا موی سرت اینجوری است ؟
خیلی سکوت محض است، آهستــه...
هیـچ کس خبــر دار نیست، جز تــو و آینــه!
🍀
🌺🍀
💠💠💠💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
«آیت الله مکارم شیرازی»
◀️ علت اهمیت امر به معروف و
نهی از منکر
🍀
🌺🍀
💠💠💠💠
#به_سبک_شهدا
✅ شهید جواد جهانی (شهید مدافع حرم)
یک بار برای شام میخواستیم بیرون از منزل برویم که به پارک خورشید رفتیم. در آنجا افرادی بودند که حجاب مناسبی نداشتند و صدای موسیقی خیلی زیاد بود. کمی که آنجا ماندیم شهید نتوانست بماند و گفت بلند شوید برویم که اینجا جای ما نیست.
بعد از آن هنگام تشییع پیکر شهدای غواص در هاشمیه، شهید از مسئولان مراسم پرسید که آیا این شهدا در پارک خورشید دفن میشوند یا خیر که جواب منفی دادند.
آن زمان شهید بسیار تاسف خوردند که چرا برای پیشبرد اوضاع فرهنگی و عقیدتی در شهر، از حضور شهدا بهره نمیبرند و آنها را از مردم دور میکنند
به همین علت وصیت کرده بود خودش در "پارک خورشید" دفن شود و معتقد بود حتی اگر بتواند یک جوان را تحت تاثیر قرار دهد برایش کافی است...
و اتفاقا چند ماه بعد از دفن ایشان، دختر جوانی در حالی که اشک میریخت نزد من آمد و گفت اتفاقی به همراه دوستش سر مزار ایشان رفته و شروع به درد دل کرده است که شب خواب شهید را میبیند و بعد از آن به کلی تغییر میکند و محجبه میشود.
*به نقل از همسر شهید
------------------------
✨مزار شهید: مشهد مقدس، پارک خورشید
🍀
🌺🍀
💠💠💠💠
آیا میدانید⁉️
🔺 هرگاه صاحبخانه، ملک خود را بفروشد، قرارداد او با مستاجر به قوت خود باقیست و لازم نیست مستاجر با صاحبخانه جدید قرارداد دوباره امضا کند...
🔺 در زمانیکه فروشنده مالکِ ملک بوده و اقدام به انجام تعهدی کرده یعنی قرارداد اجاره ای تنظیم نموده طرفین باید نسبت به آن پایبند باشند، بنابراین بعد از هر گونه نقل و انتقال بر روی ملکِ مورد اجاره، حقوق ایجاد شده برای مستاجر تا زمان انقضاء قرارداد اجاره پا برجا میباشد و نه تنها تنظیم قرارداد جدیدی لازم نیست، بلکه مالک جدید تا انقضای مدت قرارداد، نمی تواند مستاجر را بلند کند.
#اجاره
/Mr_Vakiil
✍اگر جراحی منجر به فوت بیمار شود، آیا پزشک مسوولیتی دارد؟
✅مسووليت انتظامي يا كيفري جراح درصورتي است كه اولا درانجام عمل جراحي تقصير يا قصوري از ناحيه وي صورت گرفته بأشد و ثانيا بين تقصير يا قصور وي و مرگ بيمار رابطه عليت و سببيت برقرارباشد. به اين معني كه اگركوتاهي و تخلف پزشك جراح نبود، بيمار فوت نمي شد. نكته حائز اهميت در اين رابطه اينكه گاهي علل و عوامل متعددي درفوت بيمار تأثير گذارند و تنها يك علت را نمي توان مقصردانست. مثلا كوتاهي كادر اتاق عمل، عفوني بودن محيط اتاق عمل، استرليزه نبودن وسایل جراحي و تزريق دوز نامناسب داروي بيهوشي و مسايلي از اين قبيل كه دراين صورت تمامی عواملي كه درمرگ بيمار مقصر بوده اند، ضامن بوده و پرداخت ديه متوفي به ميزان تقصيرعوامل دخيل دراين امر، بين آنها تقسيم خواهد شد.
/Mr_Vakiil
✅چه کسانی ممنوع الخروج هستند
🔻طبق قانون، ۵ گروه برای خارج شدن از مرزهای کشور با مشکل روبرو شده و ممنوع الخروج تلقی می شوند.
#ممنوع_الخروج
/Mr_Vakiil
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و بیست و ششم چشمانم مات صفحه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و بیست و هفتم
ولی آنچنان جراحتی به جانم افتاده بود که به این سادگی قرار نمیگرفتم و باز خودم را سرزنش میکردم: «من که نمیخواستم اینجوری شه! من که نمیخواستم بچهام انقدر غصه بخوره! دست خودم نبود!» و او طاقت نداشت به تماشای این حالم بنشیند که با لبخند مهربانش به میان حرفم آمد: «الانم چیزی نشده عزیزم! فقط حوریه هوس کرده زودتر بیاد! فکر کنم حوصلهاش سر رفته!» و خندید بلکه صورت پژمرده من هم به خندهای باز شود، ولی قلب مادریام طوری برای سلامت کودکم به تپش افتاده بود که دیگر حالی برای خندیدن نداشتم. از چشمان بیرنگ و صورت گرفته مجید هم پیدا بود که تا چه اندازه دلش برای همسر و دخترش میلرزد و باز مثل همیشه دردهای مانده بر دلش را از من پنهان میکرد. چند قدمی تا سر کوچه خودمان مانده بود که پسر همسایه همانطور که با توپ پلاستیکیاش بازی میکرد، به سمتمان دوید و با شور و انرژی همیشگیاش سلام کرد. صورت تپل و سبزهاش زیر تابش آفتاب سرخ شده و از لای موهای کوتاه و مشکیاش، عرق پایین میرفت. با حالتی مردانه با مجید دست داد و شبیه آدم بزرگها حال و احوال کرد. سپس به سمت من چرخید و با خوش زبانی مژده داد: «الهه خانم! داداشتون اومده، دمِ در منتظره!» و با بادی که به گلویش انداخته بود، ادامه داد: «من گفتم بیاید خونه ما تا آقا مجید اینا بیان، ولی قبول نکرد!» مجید دستی به سرش کشید و با خوشرویی جواب میهماننوازیاش را داد: «دمِت گرم علی جان!» و او با گفتن «چاکریم!» دوباره توپش را به زمین زد و مشغول بازی شد. مجید کیسه داروها را از این دست به آن دستش داد و زیر گوشم زمزمه کرد: «الهه جان! غصه نخور! اگه میخوای همه چی به خیر بگذره، سعی کن از همین الان دیگه غصه نخوری! فقط بخند!» و من نمیخواستم عبدالله اشکهایم را ببیند که با گوشه چادرم صورت خیسم را پاک کردم و نفس عمیقی کشیدم تا کمی آرام شوم. عبدالله به تیر سیمانی چراغ برق تکیه زده بود و همین که چشمش به ما افتاد، خندید و به سمتمان آمد. هر چند سعی میکردم به رویش بخندم، ولی باز هم نتوانستم اندوه نگاهم را مخفی کنم که به صورتم خیره شد و پرسید: «چی شده الهه؟» مجید در را باز کرد و برای آنکه از مخمصه نگرانی برادرانه عبدالله خلاصم کند، تعارفمان کرد تا وارد شویم و خودش پاسخ داد: «چیزی نیس! یه خورده خسته شده!» وارد اتاق که شدیم، از عبدالله عذرخواهی کردم و روی کاناپه دراز کشیدم که از امروز باید بیشتر استراحت میکردم و او هم روی مبل مقابلم نشست که با دلخوری طعنه زدم: «چه عجب! یه سری به ما زدی! گفتم شاید تو هم دور ما رو خط کشیدی!» و شاید عقدهای که از وضعیت خطرناک بارداریام به دلم مانده بود، اجازه نداد دلخوری این مدت را پنهان کنم که رنجیده نگاهم کرد و با صدایی گرفته پاسخ داد: «گرفتار بودم.» و همین جمله کافی بود تا به جای اخم و دلگیری با دلواپسی سؤال کنم: «چیزی شده؟»
https://eitaa.com/zandahlm1357
با ما همراه باشید🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔰 سلسله جلسات #جهاد_با_نفس 51 👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت 👈 تدریس کتاب جهاد با ن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جهاد با نفس 52.mp3
3.58M
🔰 سلسله جلسات #جهاد_با_نفس 52
👌 جلساتی برای خودسازی معنوی جهت سربازی حضرت
👈 تدریس کتاب جهاد با نفس ، کتاب مورد توصیه آیت الله بهجت جهت رشد معنوی و ترک گناه
❇️ جلسه 2⃣5⃣
🎤 با تدریس #استاد_احسان_عبادی از اساتید مهدویت
👈 در نشر این فایلها کوشا باشید حتی با لینک خودتان
https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamosigiirani - تصنیف ای آیتی ز رویت از استاد دوامی.mp3
612.4K
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
ای آیتی ز رویت حبیبم ز رویت
تاراج چین و ماچین
تاری ز تار مویت عزیزم باز مویت
خراج دین و آیین
تا بر تو برگشودم جانا دو چشم حق بین
دیگر گذشتم ای دوست از
از حق پرستی و دین..
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357