هدایت شده از تفسیر صوتی قرآن (قرائتی)
03.Ale.imran.140.mp3
2.62M
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ابوالحسنین: دلیل نقلی سوم بر عدم تحریف قرآن 💢آیه ۸ سوره صف: يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابوالحسنین:
دلیل نقلی پنجم بر عدم تحریف قرآن
به دستورالعمل معصومان ـ عليهم السلام ـ قرائت يك سورة كامل بعد از حمد در ركعت اوّل و دوّم نمازهاي پنج گانه روزانه، واجب است و اين حاكي از اعتقاد اماميه به نيفتادن چيزي از قرآن است. قائلان به تحريف، نميتوانند قرائت سورهاي را كه محتمل تحريف است، جايز و مجزي بدانند، زيرا بايد يقين پيدا شود كه يك سورة كامل قرآن خوانده شده است. بنابراين اجازه خواندن هر سورهاي از سوي ائمه ـ عليهم السلام ـ في نفسه دليل عدم وقوع تحريف در قرآن خواهد بود
👌👈اهل بیت علیهم السلام بر ما واجب کردند که بعد از سوره حمد در نمازهای واجب سوره ای از قرآن خوانده بشود اگر علی فرض قرآن و بخشی از سوره ها تحریف شده بود میفرمودند که بعد از هر حمد میتوانید سوره ای از نماز بخواند بجز فلان سوره ها که تحریف شده است و وقتی که چنین بیانی ندارند دلالت بر این میکند که این قرآنی که نزد مسلمانان است تحریف نشده است
☘نکته بسیار مهم 👇👇👇
قائلین به تحریف قرآن میگویند زمان خلیفه اول دوم قرآن تحریف شده و قرآنی که از امام علی علیه السلام تا الان به دست ما رسیده هیچ تغییر و تحریفی در آن صورت نگرفته است البته جواب آنهایی که میگویند در زمان خلیفه اول و دوم تحریف شده است را در دو یا سه پیام بعدی ان شاءالله جواب خواهیم داد
#قرآن_شناسی
دلیل نقلی ششم بر عدم تحریف قرآن
احادیث عرضه به قرآن 👇👇
1. عن أبی عبدالله(علیه السلام) قال: «ما لم یوافق من الحدیث القرآن فهو زخرف.» حدیثی که موافق قرآن نباشد آن حدیث باطل است.
2. «عن أیوب بن الحر قال: سمعت أباعبدالله (علیه السلام) یقول: كُلُّ شَيْ ءٍ مَرْدُودٌ إِلَى اَلْكِتَابِ وَ اَلسُّنَّةِ وَ كُلُّ حَدِيثٍ لاَ يُوَافِقُ كِتَابَ اَللَّهِ فَهُوَ زُخْرُفٌ .
امام صادق عليه السلام فرمود: هر موضوعي بايد بقرآن و سنت ارجاع شود و هر حديثي كه موافق قرآن نباشد دروغيست خوش نما.
۳.پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «… اذا التبست الأمور علیکم کقطع اللّیل المظلم، فعلیکم بالقرآن.»هرگاه مسائل و امور (جامعه) بر شما (حق را) همچون پاره شب تاریک پوشاند؛ بر شما باد (به مراجعه و عمل) به قرآن.
۴.امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: «سمعت رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) یقول: أتانی جبرئیل، فقال: یا محمّد، سیکون فی امّتک فتنة، قلت: فما المخرج منها؟ قال: کتاب الله، فیه بیان ما قبلکم من خبر، و خبر ما بعدکم، و حکم ما بینکم….»شنیدم پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می گوید: جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمد به زودی در امت تو فتنه می شود. گفتم: چه چیزی موجب رهایی از آن می شود؟ (جبرئیل) گفت: کتاب خدا (قرآن) که در آن خبر گذشته و آینده و حکم (دستور لازم) میان شما موجود است
👌👆👈 از این روایات می توان استفاده کرد که هرگاه سخنی با قرآن ناهمساز باشد، باطل است، زیرا قرآن سراسر بیان حق و معیار درستی بوده و خواهد بود. یعنی سنجه و میزان قرآن است اگر میزان معیوب باشد دیگر میزانی برای تشخیص حق و باطل نخواهیم داشت.
#قرآن_شناسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان حضرت هود و قوم عاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥زیبایی آفرینش خداوند در پرندگان
فَتَبارَکَ الله أَحْسَنُ الْخالِقین...💕
#شگفتیهای_آفرینش
انسان شناسی در قرآن01.mp3
11.74M
🎧 انسان شناسی در قرآن| جلسه 1
#انسان_شناسی_در_قرآن
#آیت_الله_حائری_شیرازی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
انگيزه هاى تاريخى عقيده بازگشت روح به بدن ديگر، از كجا سرچشمه گرفته است؟ از مجموع بحثهائى كه در كت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
۳- عوامل روانى- تناسخ يك عامل تسكين دهنده- گفتيم عقيده «بازگشت روح به زندگى جديد در اين جهان» از زمانهاى بسيار دور در ميان افراد بشر- بخصوص در ميان هنديها و چينيها- وجود داشته است.
به نظر مى رسد يكى از علل روانى اين عقيده، شكستهاى گوناگونى بوده كه بسيارى از افراد در زندگى خود با آن مواجه مى شده اند. واكنش روانى آن شكستها و ناكاميها به صورتهاى گوناگونى بروز مى كرده است؛ گاهى به صورت
ارتباط با ارواح، ص: ۲۶
«درون گرائى» و «پناه بردن به تخيّلات» و پيدا كردن گمشده خود در عالم خيال، آنچنان كه در بسيارى از شعرا ديده مى شود، آنها هنگامى كه محبوب گريزپاى خود را در اين جهان نمى يافتند، با «نقش رخ او» كه در عالم خيال، در وسط «جام» مى افتاد، دلخوش بوده اند! عدّه اى هم «بازگشت به زندگى جديد در اين جهان» را وسيله اى براى تسكين افكار پريشان خود قرار مى دادند.
اين افراد «شكست خورده»، براى جبران شكستها و ناكاميهاى خود چنين مى پنداشتند كه بار ديگر روح آنها در كالبد ديگرى در اين جهان قدم مى گذارد، و به آرزوى دل در آن زندگى جديد خواهند رسيد. مثلًا اگر در عشق به دخترى شكست
خورده اند، چنين تصوّر مى كردند كه آنها در زندگى جديد در كنار او به سر خواهند برد- سهل است- ممكن است به صورت خواهر و برادر! به زندگى جديد قدم بگذارند و در يك خانواده، متولّد شوند و هميشه با هم باشند!
يكى ديگر از عوامل روانى اين عقيده، اين بوده است كه اعمال خشونت آميز خود را در انتقامجوئيها توجيه كنند.
مثلًا، اعراب زمان جاهليّت كه در موضوع ارضاى حسّ
ارتباط با ارواح، ص: ۲۷
انتقامجوئى پافشارى و سرسختى عجيبى داشتند، و ممكن بود كينه توزى را نسبت به شخص يا قبيله اى از پدران و نياكان خود به ارث ببرند، گاهى براى توجيه انتقامجوئى وحشيانه خود، دست به دامان اين عقيده مى زدند؛ آنها عقيده داشتند هنگامى كه يكى از افراد قبيله آنها به قتل برسد، روح او در قالب پرنده اى شبيه به «بوم» كه آن را هامه مى ناميدند، قرار مى گيرد، و پيوسته در اطراف جسد مقتول دور مى زند، و ناله وحشتزائى سر مى دهد، و هنگامى كه او را در قبر مى گذارند در اطراف قبر او گردش مى كند و مرتّباً فرياد مى زند: اسقونى! اسقونى! يعنى، سيرابم كنيد... سيرابم كنيد! و تا خون قاتل ريخته نشود ناله غم انگيز او خاموش نخواهد شد!
تأثير چنين عقيده اى در شعله ور ساختن حسِّ انتقامجوئى، قابل انكار نيست.
***
اكنون بايد ديد چرا و به چه دليل، فلاسفه و دانشمندان بزرگ عقيده به تناسخ را به عنوان يك عقيده خرافى، مردود شناخته اند؟
کتاب ارتباط با ارواح آیت الله شیرازی
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روایتی شنیدنی از جمع شدن آنی ذرات پوسیده بدن
▪️این قسمت: مسافررزمان
▫️تجربهگر : آقای مجتبی اسلامی فر
#تجربه_مرگ_موقت
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥توبه تا لحظه مرگ
🎙#استاد_عالی
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ :
ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺁﺩﻡ، ﺑﺎ ﺗﻮ ﺭﺍﺯﯼ ﺩﺍﺭﻡ …
ﺍﻧﺪﮐﯽ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﺁﯼ …
ﺁﺩﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﻧﺠﯿﺐ ﺁﻣﺪ ﭘﯿﺶ …!
ﺯﯾﺮ ﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺖ ...
ﻣﺤﻮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻏﻢ ﺁﻟﻮﺩ ﺧﺪﺍ ، ﺩﻝ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮔﺮﯾﺴﺖ …!
ﮔﻔﺖ : ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺁﺩﻡ ، ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺷﮏ ﺯﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﮑﯿﺪ …
ﯾﺎﺩﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺑﺲ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ …
ﺑﻐﺾ ﺁﺩﻡ ﺗﺮﮐﯿﺪ …!
ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻟﺮﺯﯾﺪ …
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﮔﻞ ﻫﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ …
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻋﺮﺵ …
ﻧﻪ … ﻧﻪ … ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ
ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﻦ،
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ….!!!
ﺁﺩﻡ ﮐﻮﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ …
ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﺳﺨﺖ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺷﺖ ..
ﺭﺍﻫﯽ ﻇﻠﻤﺖ ﭘﺮﺷﻮﺭ
ﺯﻣﯿﻦ ….
ﺯﯾﺮ ﻟﺒﻬﺎﯼ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﺷﻨﯿﺪ …
ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﻢ ﺁﺩﻡ ….
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻦ ….
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ….
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﻪ ﯼ ﮔﻨﺪﻡ،
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺵ ...!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه تست هوش
حل معما
باما همراه باشید👇👇👇👇
@zandahlm1357
مشکل تصویر چیه⁉🤔
🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠
https://eitaa.com/zandahlm1357
ایراد تصویر را پیدا کنید⁉🤔
🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠
https://eitaa.com/zandahlm1357
طوطی منو ندیدید⁉🤓
🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مشکل تصویر چیه⁉🤔 🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠 https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
✅ انگور برگ سوزنی نداره! 🤓
🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ایراد تصویر را پیدا کنید⁉🤔 🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠 https://eitaa.com/zandahlm1357
✅ جهت دودها و سر قطار ! 🤓
🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌷 آیت الله بهجت(ره) :
👌 هر چه ما گشتیم ، ذکری بالاتر از #صلوات پیدا نکردیم.
👌 اگر کسی حال قرآن خواندن ندارد ، زیاد صلوات بفرستد.
┄═•❁๐๑🍃๑🌺๑🍃๑๐❁•═┄
🍃🌹جلوگیری ازخواب بد🌹🍃
☘«هر كس هنگام خواب سوره لیل را پانزده بار قرائت كند در خوابش جز آنچه از خیر و خوبی دوست دارد در خواب نبیند و خواب بد نخواهد دید و هر كس در نماز عشا آن را بخواند مانند آن است كه یك چهارم قرآن را خوانده و نمازش مورد قبول خداوند قرار می گیرد.»☘
📚تفسیرالبرهان، ج5، ص675
🌺🍃
#خشم_روز_قیامت
🍃🌹پیامبر اکرم(ص):
هر کس《سوره مبارکه بلد》را
بخواند خداوند او را از خشم روز
قیامت حفظ میکند🌹🍃
📚 تفسیر نمونه ۲۶/۴۳۸
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصدم ساعت از هفت بعدازظهر میگذشت و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت سیصد و یکم
مجید در راه برگشت، برایم شیر و کیک گرفت تا روزهام را باز کنم و من از شدت تب و گلو درد اشتهایی به خوردن نداشتم و آنقدر اصرار کرد تا بلاخره مقداری شیر نوشیدم. میدانستم خودش هم افطار نکرده و دیگر توانی برایم نمانده بود تا وقتی به خانه رسیدیم، برایش غذایی تدارک ببینم و خبر نداشتم مامان خدیجه به هوای بیماریام، خوراک خوش طعمی تهیه کرده است که هنوز وارد اتاق نشده و روی تختم دراز نکشیده بودم که برایمان شام آورد. در یک سینی، دو بشقاب شیر برنج و مقداری نان و خرما آورده بود و اجازه نداد مجید کمکش کند که خودش سفره انداخت و با مهربانی رو به من کرد: «مادرجون! وقت نبود برات سوپ درست کنم. حالا این شیر برنج رو بخور، گلوت نرم شه.» و با حالتی مادرانه رو به مجید کرد: «چی شد پسرم؟ دکتر چی گفت؟» و مجید هنوز نگران حالم بود که نگاهی به صورتم کرد و رو به مامان خدیجه پاسخ داد: «گفت سرما خورده، خدا رو شکر آنفولانزا نیس! یه آمپول زدن، یه سری هم دارو داد.» مامان خدیجه به صحبت های مجید با دقت گوش میکرد تا ببیند باید چه تجویزی برایم بکند، سپس با لحنی لبریز محبت نصیحتم کرد: «مادرجون! خوب استراحت کن تا انشاءالله زودتر خوب شی! فکر نکنم فردا هم بتونی روزه بگیری.» که مجید با قاطعیت تأکید کرد: «نه حاج خانم! دکتر هم گفت باید آنتیبیوتیکها رو سرِ ساعت بخوره. فردا نمیتونه روزه بگیره.» مامان خدیجه چند توصیه دیگر هم کرد و بعد به خانه خودشان رفت تا من و مجید راحت باشیم. مجید بشقاب شیر برنج را برداشت و کنارم لب تخت نشست تا خودش غذایم را بدهد، ولی تبم کمی فروکش کرده بود که بشقاب را از دستش گرفتم و از اینهمه مهربانیاش قدردانی کردم: «ممنونم مجید! خودم میخورم!» و میدیدم رنگ از صورتش پریده که با دلواپسی عاشقانهای ادامه دادم: «خودتم بخور! ضعف کردی!» خم شد و همچنانکه بشقاب دیگر شیر برنج را از روی سفره بر میداشت، با مهربانی بینظیری پاسخ داد: «الهه جان! من ضعف کردم، ولی نه از گشنگی! من از این حال و روز تو ضعف کردم!» از شیرین زبانیاش لذت بردم و رمقی برایم نمانده بود تا پاسخش را بدهم که تنها به رویش خندیدم. هنوز تمام بدنم درد میکرد، آبریزش بینیام بند نیامده بود و به امید اندکی بهبودی مشغول خوردن دستپخت خوش عطر و طعم مامان خدیجه شدم که همه مزه خوبش نه به خاطر هنر آشپزی که از سرانگشتان مادرانهاش سرچشمه میگرفت. همانطور که روی تخت نشسته و تکیهام را به دیوار داده بودم، هر قاشق از شیربرنج را با تحمل گلو درد شدید فرو میدادم که نگاهم به ساعت افتاد. چیزی به ساعت نه شب نمانده و مراسم تا ساعتی دیگر آغاز میشد که بشقاب را روی تخت گذاشتم و با ترسی کودکانه رو به مجید کردم: «مجید! یه ساعت دیگه مراسم شروع میشه، من هنوز نماز هم نخوندم!» و مجید مصمم بود تا امشب مانع رفتن من به مسجد شود که با قاطعیت پاسخ داد: «الهه جان! تو که امشب نمیتونی بری مسجد! همین چند قدم تا حیاط هم به زور اومدی! حالا چجوری میخوای تا مسجد بیای و چند ساعت اونجا بشینی؟!!!» از تصور اینکه امشب نتوانم به مسجد بروم و از مراسم احیاء جا بمانم، آنچنان رنگ از صورتم پرید که مجید محو چشمانم شد و من زیر لب زمزمه کردم: «مجید! آسید احمد میگفت امشب خیلی مهمه! اگه امشب نتونم بیام...» و حسرت از دست دادن احیاء امشب طوری به سینهام چنگ زد که صدایم در گلو خفه شد.
با ما همراه باشید🌹💍https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamusiqiirani-8 - تصنیف : من چه دانم.mp3
4.44M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
مرا گویی که رایی من چه دانم
چنین مجنون چرایی من چه دانم
مرا گویی بدین زاری که هستی
به عشقم چون برآیی من چه دانم
منم در موج دریاهای عشقت
مرا گویی کجایی من چه دانم
مرا گویی به قربانگاه جانها
نمیترسی که آیی من چه دانم
مرا گویی اگر کشته خدایی
چه داری از خدایی من چه دانم
مرا گویی چه می جویی دگر تو
ورای روشنایی من چه دانم
مرا گویی تو را با این قفس چیست
اگر مرغ هوایی من چه دانم
مرا راه صوابی بود گم شد
ار آن ترک ختایی من چه دانم
بلا را از خوشی نشناسم ایرا
به غایت خوش بلایی من چه دانم
#مولوی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357