#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام خسته نباشید،
من در گروها و کانال های مختلف مذهبی عضو هستم که در این گروها صلوات و قرآن و ختم های مختلفی وجود دارد در خانه هم خودم
نذر صلوات یا قرآن و۰۰دارم سوالم اینه صلوات یا قرآن و ۰۰ راکه تلاوت میکنم
میشود برای هر دو درنظر بگیرم یا نه؟ (آیت الله مکارم شیرازی)
پاسخ👇
سلام علیکم
اگر آن چه در گروه مطرح می شود اینست که حتما به همان نیت باشد نمی توان نیت دیگری هم کرد و در غیر این صورت اشکالی ندارد.
#احکام
#ختم
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
اگرحقوق شخص دربیداری حلال باشدولی شخص دررویاببیندکه کسی بهش گفته حقوقت حرام است وحقوقت حلال نیست آیاحقوق شخص دربیداری حلال است؟طبق نظرهمه مراجع؟
پاسخ👇
سلام علیکم
خواب حجت شرعی نیست.
#احکام
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام علیکم
بنده خدایی پرسیدند حد ترخص برای نماز شکسته چند کیلومتر میباشد؟
مرجع آیت الله مکارم شیرازی
پاسخ👇
سلام علیکم
حد ترخص کیلومتری نیست.
کسی که قصد سفر شرعی را دارد یعنی رفت و برگشت وی ۸ فرسخ است و رفت آن کمتر از ۴ فرسخ نیست اکر سایر شرایط مسافر را داشته باشد، وقتی از حد ترخص عبور کرد نمازش شکسته می شود.
حد ترخص به مکانی گفته می شود که انسان عرفا صدای اذان شهر را نمی شنود و دیوارهای شهر را هم نمی بیند.
#احکام
#احکام_مسافر
#حدترخص
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
به کوروش به آرش به جمشید قسم
به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم
ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت
گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت
بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد
چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد
صفحه
شاعران ایران زمین
.......:
@zandahlm1357
.......:
شرفالادباء شهابالدین ادیب صابر بن اسماعیل ترمذی (کشته شده به سال ۵۴۶ هجری قمری) از شعرای عهد سلجوقی و خوارزمشاهی بود.
اصل وی از ترمذ بود و شاعری او هم در آن شهر شروع شد. ولی بعدها در نواحی دیگر مانند مرو، بلخ و خوارزم روزگار گذرانید و به مدّاحی سنجر پرداخت.
سنجر او را به رسالت نزد اتسز خوارزمشاه فرستاد. او چندی در خوارزم ماند و اتسز را مدح گفت.
اتسز توطئهای برای قتل سنجر ترتیب داده بود. ادیب صابر از آن آگاه شد و سنجر را مطلع کرد و نقشهٔ اتسز باطل گردید. به همین دلیل اتسز دستور داد او را در رود جیحون غرق کردند.
می خوارگان که باده ز رطل گران خورند
رطل گران ز بهر غم بی کران خورند
رطل گران برد ز دل اندیشه گران
درخور بود که باده ز رطل گران خورند
در باده رنگ عارض معشوق دیده اند
رطل گران به قوت و نیروی آن خورند
جان است جنس باده و باده است جنس جان
از بهر جان و راحت او جنس جان خورند
خوشتر ز باده هیچ نعیمی نخورده اند
آنها که مال و نعمت ملک جهان خورند
https://eitaa.com/zandahlm1357
گر باده (با) مشافهه دوستان خوش است
جای چمانه بر چمن بوستان خوش است
گلهای بوستان چو رخ دوستان ماست
پس بوستان ما زرخ دوستان خوش است
گیتی جوان شد از سر و پیری گرفت می
مجلس به زیر سایه سرو جوان خوش است
هم ابر درفشان شد و هم باغ گلفشان
این گلفشان به صحبت این درفشان خوش است
گر جام می به دیده خوش آید شگفت نیست
در جام می لطافت جان است و جان خوش است
بلبل حکایت گل و مل خوش کند همی
او را زبهر این دو حکایت زبان خوش است
خوش دار دل به عشرت و شادی که در جهان
تا ما خوشیم و عشرت ما خوش جهان خوش است
شمارهٔ ۶: روی من چین از فراق آن نگار چین گرفت »
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه امر به معروف و نهی از منکر
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎬 #کلیپ #استاد_علی_تقوی 🔘جُرم #حضرت_زهرا(س) چی بود که بین در و دیوار #شهید شون کردند؟! 👇 #بی_تفا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
#استاد_علی_تقوی
🔹تفاوت «نفی منکر» و «نهی از منکر»
🍀
🌺🍀
💠💠💠💠
#داستان
نجف بودیم. صدای آی دزد آی دزد که بلند شد، رفتم داخل کوچه. دزدی قالیچه ای از منزل سید علی اکبر زیر بغل داشت که به تور مردم افتاد. مرحوم ابوترابی با عجله خود را کوچه رساند. دست سارق را گرفت و گفت: آقا جان! چرا بدون خوردن صبحانه رفتی؟!
به آن افراد هم گفت: این شخص مهمان ماست و من خودم قالیچه را به او دادم. کاری به او نداشته باشید.
با هم به منزل آمدند. سارق شرمنده نشسته بود و منتظر بود که آقای ابوترابی تحویل پلیسش دهد. همسر سید، صبحانه ای از بهترین سر شیرهای نجف تهیه کرده بود. اما خبری از پلیس نبود.
موقع رفتن آقای ابوترابی قالیچه را زد زیر بغلش، قبول نمی کرد. گفت: اگر نبری همسایه ها
می فهمند شما صاحب این قالیچه نبوده ای.
با شرمندگی قالیچه را برد. صبح روز بعد با گریه و شرمندگی آمده بود در خانه سید.
#توبه کرده بود. می گفت: شما #هدایتم کردید. می خواهم دستم را بگیرید.
(راوی: اسماعیل یعقوبی قزوینی)
📚کتاب فرزند ابوتراب(ع)
🍀
🌺🍀
💠💠💠💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#دکتر_علی_غلامی
◀️ وظیفه جوان انقلابی چیست؟
🍀
🌺🍀
💠💠💠💠
❓❓تصمیم به خرید خانهای دارم که صاحب آن فوت کرده و ورثه طرف معامله من هستند. یکی از وراث خارج از کشور است و نمیتواند برای معامله حاضر شود. بدون حضور ایشان این معامله قانونی است یا خیر؟
✅ برای تحقق معامله قانونی، همه وراث باید حاضر باشند، اما چنانچه یکی از وراث امکان حضور ندارد، میتواند از طریق دادن وکالت به دیگری سهم خود را بفروشد، در غیر این صورت معامله فقط نسبت به ورثه حاضر امکانپذیر است و معامله حاضرین نسبت به سهم خودشان از ششدانگ ملک معتبر است و فروش سهم ورثه غایب قانونی نیستMr_Vakiil2
فسخ وکالت بلاعزل
شخصی طبق وکالت نامه بلاعزلی اختیار فروش ملک خود را به دیگری اعطاء می کند، سوال اینجاست که آیا این شخص ( موکل ) می تواند، عملی را که مورد وکالت داده [ فروش ملک ] شخصا انجام دهد؟
باید بدانیم :
در مواردی که برای انجام اقدامی صرفا وکالت فروش به دیگری اعطاء شده، بدون آنکه صلح نامه یا مبایعه نامه ای در این بین تنظیم شده باشد، موکل می تواند شخصا عملی را که به دیگری وکالت داده انجام داده حتی اگر وکالت بلاعزل باشد، در این صورت عقد وکالت منفسخ می گردد.( ماده 683 قانون مدنی Mr_Vakiil2
#خرید_طلا_بدون_فاکتور
🔸سلام برادر بنده طلا فروش هستن و یک هفته پیش یک مشتری به مغازه ایشون آمد و یک سرویس طلا که گفت برای خانمشون هست رو بفروشن ازشون رسید رو خواستم گفتن که این سرویس هدیه عروسیشون هست و بنده هم گفتم یک کپی از کارت ملیتون میگیرم و شما پشت کارت ملی رسید بدید که این طلا سرقتی نبوده و هدیه عروسی اینجانب است. دیروز مامور نیروی انتظامی به مغازه آمد و به جرم خرید مال مسروقه ایشون رو دستگیر کردن و ما هم کپی کارت ملی را به پلیس دادیم و استعلام گرفتن که کارت ملی هم اعلام مفقودی داشته و ما تنها چهره فروشنده و خانمشون رو از طریق دوربین مغازه داریم و به پلیس دادیم اما گفتن تا پیدا نشدن دزدی اصلی فعلا برادر شما متهم و بازداشت است . همچین حقی وجود داره که آزادش نکنند؟ برای درآوردن برادرمون میشه سند گذاشت؟ حتی یکی از همسایه هامون هم شاهد این ماجرا بودن
🔸 توجه داشته باشید مطابق قانون اصل بر برائت است و برادر شما زیر چتر حمایت این اصل قانونی است و مراجع انتظامی و قضایی میبایست دلیل و مدرک محکم برای متهم دانستن برادرتان ارائه کنند. ضابطان بیش از ۲۴ ساعت حق بازداست کردن فرد را ندارند و میبایست متهم را سریعا تحویل دادستان مربوطه دهند. علی ایحال فعلا پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است و در بدترین حالت مسلما برای برادر شما قرار وثیقه از سوی مراجع قضایی صادر میگردد. پیشنهاد میشود فردا در اولین ساعات اداری به دادسرای مربوطه مراجعه و تقاضای تودیع وثیقه برای برادرتان از مقام قضایی داشته باشید.
Mr_Vakiil2
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و شانزدهم موکبهای پذیرایی از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت سیصد و هفدهم
مجید کوله پشتیاش را کمی جابجا کرد و همچنانکه محو فضای فوق تصور این جاده رؤیایی شده بود، سرمستانه پاسخ داد: «اینا به خودشون زحمت نمیدن! اینا دارن کِیف دنیا رو میکنن! ببین دارن چه لذتی میبرن که پای یه زائر رو مشت و مال میدن! اینا الان دارن با امام حسین (علیهالسلام) حال میکنن! آسید احمد میگفت بعضیهاشون انقدر فقیرن که پول پذیرایی از زوار رو ندارن، برای همین یه سال پس انداز میکنن و اربعین که میرسه، همه پس اندازشون رو خرج پذیرایی از مردم میکنن! یعنی در طول سال فقط کار میکنن و پسانداز میکنن به عشق اربعین!» و مگر اربعین چه اعجازی دارد که به انتظار آمدن و اشتیاق برپاییاش، اینچنین خاصه خرجی میکنند و من که از فلسفه پوشیدن یک پیراهن سیاه سر در نمیآوردم، حالا در این اقیانوس عشق و عاشقی حقیقتاً سرگردان شده و در نهایت درماندگی تنها نگاهشان میکردم. نه میفهمیدم چرا اینهمه پَر و بال میزنند و نه میتوانستم شیداییشان را سرزنش کنم که وقتی دختری از اهل تسنن، رهسپار چهار روز پیادهروی برای رسیدن به کربلا میشود، از شیعیان انتظاری جز این نمیرود که برای معشوقشان اینچنین بر سر و سینه بزنند! مجید به نیم رخ صورتم نگاه کرد و شاید مشتاق بود تا ببیند در دلم چه میگذرد که با لحنی لبریز حیاء سؤال کرد: «الهه! تو اینجا چی کار میکنی؟» به سمتش صورت چرخاندم که به عمق چشمان مات و متحیرم، خیره شد و باز سؤال کرد: «الهه جان! تو این جاده اینهمه زن و مرد شیعه دارن به عشق امام حسین (علیهالسلام) میرن! ولی تو چی کار کردی که طلبیده شدی؟ تو چی کار کردی که باعث شدی من بعد از 29 سال که از خدا عمر گرفتم، بیام کربلا؟» در میان همهمه جمعیت و صدای پُر شور مداحیهای عراقی که از بلندگوهای موکبها پخش میشد، صدایش را به سختی میشنیدم و به دقت نگاهش میکردم تا بفهمم چه میگوید که لبخندی زد و در برابر سکوت بیریایم، صادقانه اعتراف کرد: «من کجا و کربلا کجا؟!!! اگه تو نبودی من کِی لیاقت داشتم بیام اینجا و این مسیر رو پیاده برم؟» در برابر نجابت مؤمنانهاش زبانم بند آمده و او همچنان میگفت: «الهه! اگه از من بپرسی، این جواب گریههای شب قدر امامزادهاس! من و تو پارسال تو امامزاده اونهمه خدا رو صدا زدیم تا مامان رو شفا بده! خُب حکمت خدا چیز دیگهای بود و مامان رفت، اون دختره وهابی جاشو گرفت و هر کدوم از ما رو یه جوری عذاب داد! عبدالله رو همون اول از خونه بیرون کرد، من و تو رو چند ماه بعد در به در کرد و اونهمه بلا سرمون اومد! بعد هم نوبت محمد شد تا اموالش رو از دست بده و آواره غربت بشه! آینده ابراهیم هم نابود شد و زن و بچهاش اونهمه اذیت شدن! همه سرمایه بابا حرومِ ریختن خون یه مشت زن و بچه بیگناه شد و آخر سر به خود بابا هم رحم نکردن!» از حجم مصیبتهایی که در طول یک سال و نیم بر سر خودم و خانوادهام آوار شده و مجید همه را در چند جمله پیش چشمانم به خط کرده بود، جانم به لب رسید و او دلش جای دیگری بود که با نگاه بیقرارش به انتهای جاده، جایی که به کربلا میرسید، پَر کشید و با چه لحن عاشقانهای زمزمه کرد: «شاید قرار بود همه این بدبختیها اتفاق بیفته و اون همه گریه و زاری شبهای امامزاده نمیتونست این سرنوشت رو عوض کنه! ولی... ولی در عوضِ اون گریهها، خدا به ما این سفر رو هدیه داد! شاید این زیارت اربعین تو سرنوشت ما نبود و اون شب تو امامزاده، به خاطر دل شکسته تو، قسمت شد که من و تو هم کربلایی بشیم!» سپس به سمتم صورت چرخاند و با لبخندی لبریز یقین ادامه داد: «الهه! من احساس میکنم اون شب تو امامزاده، خدا برای من و تو اینجوری تقدیر کرد که بعد از همه اون مصیبتها به خونه آسید احمد برسیم و حالا تو این راه باشیم! شاید این چیزی بود که تو سرنوشت ما نبود و اون شب به ما عنایت شد!» که صدای اذان ظهر از بلندگوهای موکبها بلند شد و مجید در سکوتی عارفانه فرو رفت. هرچند حرفهایی که از مجید میشنیدم برایم تازه بودند، اما نمیتوانستم انکارشان کنم که حقیقتاً من کجا و کربلا کجا و شاید معجزهای که برای شفای مادرم از شبهای قدر امامزاده انتظار میکشیدم، بنا بود با یک سال و چند ماه تأخیر در مسیر رسیدن به کربلا محقق شود که حالا من در میان اینهمه شیعه عاشق به سمت حرم امام حسین (علیهالسلام) قدم میزدم، ولی باز هم برایم سخت بود که من در این مدت، کم مصیبت نکشیده و هنوز هم دلم میخواست که مادرم زنده میماند و هرگز پای نوریه به خانه ما باز نمیشد!
با ما همراه باشید🌹
کانال رمان های عاشقانه مذهبی https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#تلنگری #استاد_شجاعی #استاد_رائفی_پور ➕ بعضی مقامها، آنقدر بلندند که ترس همهی وجودت را دربرمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5980839610056443857.mp3
6.86M
#تلنگری
#استاد_شجاعی
#دکتر_رفیعی
قرآن کریم شرط اساسی برای انسان بودن را دو مؤلفه بیان کرده است؛
۱. ایمان
۲. عمل صالح
⚡️ " عمل صالح " همان اکسیریاست که "فاطمه بنت حزام" را به
" امالبنین" و مادر حسنین و زینب کبری علیهمالسلام مبدل ساخت!
- مقصود از عمل صالح، تنها نماز و روزه و.... است که عمری شنیدهایم یا باید برای عبور از این دروازه مجوز دیگری گرفت؟!
▪️
@shervamusiqiirani-16 - ترانه : گلعذار.mp3
462.8K
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس
زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس
من و همصحبتی اهل ریا دورم باد
از گرانان جهان رطل گران ما را بس
قصر فردوس به پاداش عمل میبخشند
ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان
گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
از در خویش خدا را به بهشتم مفرست
که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس
حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست
طبع چون آب و غزلهای روان ما را بس
#حافظ
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۷. علامت حضرت مهدی (عجّل اللَّه فرجه الشریف) آن است که با کارگزاران خود شدید است. معجم احادیث الامام المهدی
۱۸. مهدی از ما است، خداوند امرش را یک شبه اصلاح خواهد فرمود. مکیال المکارم
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
پيام به سمينار بررسى شخصيت زن از ديدگاه امام خمينى (ره) پيام به سمينار بررسي شخصيت زن از ديدگاه اما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا