هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: نبرد پل طلاييه ابوالفضل هادي ظهر جمعه بود، دومين روز عمليات خيبر. حوالي پل طلاييه صحنهها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
ظفركش اولين شهيد جمع ما شد. به دنبال شهادت ظفركش، يكي از بچهها با آرپي جي، نفربر عراقي را زد و سپس يكي ديگر با آرپي جي ايفاي پر از مهمات را هدف گرفت. جنگ تمام عيار بين ما و دشمن در جريان بود. ما براي شكستن محاصره ميجنگيديم و آنها براي به دام انداختن ما.
با اصابت تيري كريم ظاهري هم افتاد و ورمزياري سينه خيز خودش را كشيد طرف پيكر نيمه جان كريم. سرش را گذاشت روي زانويش. كريم فرمانده يكي از گروهانهاي ورمزياري بود.
مدت زيادي دوشادوش هم جنگيده بودند و اينك كريم داشت از دست ميرفت. صداي حزن انگيز ورمزياري در ميان هق هق گريه هايش شنيده ميشد؛ كريم! آقا كريم نرو، كريم منو تنها نذار. قرار نبود تنهايي بري... اشك از چشمان ورمزياري سرازير شده بود، صورتش را گذاشت روي صورت كريم و لحظاتي در همان
حال ماند. وقتي سرش را از صورت كريم برداشت كه ديگر روح كريم به آسمان پرواز كرده و داغ رفتنش، بر دلهايمان سنگين شده بود.
فشار دشمن بيشتر شده بود و حلقه محاصره تنگتر. آن قدر گلولههاي تانكها به جاده خورده بود كه جاده هم سطح زمين شده بود و ديگر هيچ جان پناهي نداشتيم. دشمن ما را براحتي ميديد، فاصله مان با پل هم زياد بود و اميدي به كمك نبود. ورمزياري به خاكريزي كه درصد متري مان بود اشاره كرد و گفت: اگه برسيم اون خاكريز، ميتونيم از پس شان برآييم.
نيروها را دو گروه كرد و بصورت آتش حركت از مخمصه گريختيم و رفتيم پشت خاكريز. اينجا وضعيت نسبت به قبل بهتر بود؛ ولي تيرهاي مستقيم تانك فرصت سر بلند كردن نمي داد.
پشت خاكريز، چند تا از بچهها نيز شهيد شدند. با تعدادي اندك هنوز مقاومت ميكرديم. تعداد آنهايي كه سالم بودند انگشت شمار بودند ورمزياري، مهدوي، مهري، بنده و يكي دو نفر ديگر. امكان سرپا ايستادن نبود و سينه خيز جابجا ميشديم و اگر در اين حال كسي زخمي هم ميشد امكان كمك كردن نبود. تانكها نزديكتر ميشدند. گه گاه گفته آقا مهدي باكري توي بي سيم را به همديگر يادآوري ميكرديم؛ حسين وار جنگيدن و حسين وار شهيد شدن. با اين يادآوري روحيه ميگرفتيم.
تانكهاي دشمن ميزدند و پيش ميآمدند. مهدي شهيد شد و حاج آقا مهدوي هم به شدت زخمي. تيرهايمان ته كشيده بود. چيزي در بساط نداشتيم. به غربت بچهها افسوس ميخوردم. تير ديگري به مهدوي خورد و اوضاعش وخيم تر شد. ورمزياري
درست در نوك درگيريها بود و نزديكترين نقطه به دشمن. يكي از تيرهاي دشمن اين بار هدفم گرفت و نشست در پيكر خسته ام.
فقط ورمزياري بود كه همچنان آتش ميريخت بر سر دشمن. شجاعت و شهامتش به حيرتم واداشته بود كه يك لحظه ديدم تيري خورد به سرش. ورمزياري افتاد. ولي هنوز زنده بود. نگاهم با نگاه ورمزياري كه گره خورد با اشاره به من فهماند كه نقشه عملياتي توي جيبم است بردار خاكش كن، نبايد به دست عراقيها بيفتد.
قدرت حركت نداشتم و چنين كاري هم از من برنمي آمد. دشمن رسيده بود بالاي سر بچهها و تير خلاص ميزد. عمامه مهدوي تا آخر سرش بود و هنوز هم عمامه غرق به خون را بر سر داشت. تانكها رسيده بودند نزديكيام و جنازههاي تعدادي از بچهها زير شني تانكها له شده بودند. مهدوي و ورمزياري هنوز رمقي در پيكر داشتند و هر دو ذكر ميگفتند: يا زهرا (س)، يا مهدي ادركني و يك لحظه هر دو با هم گفتند: «السلام عليك يا اباعبدالله... » و ديگر هيچ صدايي نيامد. ديگر هيچ تيري از طرف ما به سوي دشمن شليك نمي شد. فقط چند تا مجروح بوديم. دشمن به غير از زخميها كه حال حرف زدن نداشتند بقيه را با تير خلاص زدند. با خود ميگفتم؛ كاش يكي به آقا مهدي ميگفت كه نيروهايت به سفارش تو، حسين وار جنگيدند و حسين وار شهيد شدند؛ ولي اين امكان ديگر براي ما نبود. سربازان عراقي ما را به اسارت ميبردند و مقاومت در پل طلاييه خاتمه يافته بود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📗کتاب صوتی #خداحافظ_سالار قسمت 2⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part03_خداحافظ سالار.mp3
19.26M
📗کتاب صوتی
#خداحافظ_سالار
قسمت 3⃣
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: رزق معلوم مقسوم برای هر موجود قوله علیه السلام: وَ جَعَلَ لِکُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
عدم جواز افراط و تفریط در کسب
چنان که حق تعالی در کلام مجید هر یک از دو طرف افراط و تفریط در کسب و اهمال را نهی فرموده، جائی که فرماید: « وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَی عُنُقِکَ [۳] » بأن تمنع بالکلیة عن الکسب و التصرف فی أمور المعاشیة، کالذی قیّدیده
بالسلاسل الی عنقه، « فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا [۴] » یعنی: دست خود را به کلّی از تصرف امور مربوطه معاشیه بازداشته، و بنشینی ملوماً، أی یلومک الناس علی تعطیل وجودک ؛ محسوراً، أی ذاحسرة لما فی أیدی الناس أو منقطعاً عن النفقة أو ذی فقر و فاقة لعدم الکسب.
----------
[۳]: ۳ - سوره مبارکه اسراء، آیه ۲۹.
[۴]: ۱ - همان.
« وَ لا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ [۱] »، یعنی: و نیز نباید در طرف افراط باشی، مثل کسی که استولی علیه الحرص و الشحّ فی الکسب و تحصیل المعاش، بحیث لایبقی لنفسک راحة، کالذی بسط یده دائماً فی التصرّف و العمل ؛ زیرا که کوشش و حرص تو در کسب و اهتمام تو در طلب و تهیه روزی موجب زیادی او بر آنچه در ازل برای تو تهیه و تقدیر شده نمی شود، کما قیل:
قسمت خود میبرند منعم و درویش روزی خود میخورند پشه و عنقا [۲]
سرّ توسعه در رزق
لذا قال تعالی عقیب ذلک: « إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَآءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ کَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا [۳] »، یعنی: سعه رزق و ضیق معیشت از خداست ؛ زیرا که او به عباد خود خبیر، یعنی عالم بر استعداد و مصالح باطنی عباد است، چنان که بصیر، اعنی عارف به ظاهر لیاقت و قدر مایحتاج و گنجایش آنها است، کما فی القدسی: « و إنّ من عبادی من لایصلحه الاّ الفقر [و لو صرفته إلی غیر ذلک لهلک] و إنّ من عبادی من لایصلحه الا الغنی لو صرفته الی غیر ذلک لهلک » [۴]، کما قیل در این مقاسمه اش بود نیز مصلحتی که مسکنت به گدا، سلطنت به سلطان داد،
چنان که مشاهد است که زیادتی مال که وسیله رزق است در بعضی اسباب فساد و طغیان و مورث هلاکت او است، کما قیل:
مال و دولت [۱] ناکسی کارد بدست طالب رسوائی خویش آمده است [۲]
پس معلوم است که زیاده و نقصان از کثرت کسب و تلاش نیست، بلکه از باب ملاحظه در غایت مصالح مربوط به ربّ الارباب و مسبّب الاسباب است و آن را که سعه و زیادتی رزق عنایت نموده، نقصان کننده برای او این است ؛ و آن را که کم عطا فرموده زیاد نماینده ای برای او نیست، که ما حصل مفاد فقره دعا است، چنان که در کلیه امور خیر و شرّ که مربوط و مستند به حقّ است، یعنی جالب نفع و دافع ضرّی جز او نیست، فرماید: « وَ إِن یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِن یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَآدَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَن یَشَآءُ « [۳] » وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشآءُ ». [۴]
----------
[۱]: ۲ - همان.
[۲]: ۳ - غزلیات، سعدی، ش ۱، مطلع: «اول دفتر به نام ایزد دانا... ».
[۳]: ۴ - سوره مبارکه اسراء، آیه ۳۰.
[۴]: ۵ - جواهر السنیة، ص ۱۲۱ (با تقدم و تأخر در فقره ان من عبادی من لا یصلحه الاّ الغنی... الا الفقر).
[۱]: ۱ - مصدر: منصب.
[۲]: ۲ - مثنوی معنوی، مولوی، ج ۴، ص ۹۰۷، « بیان آن که حصول علم و مال و جاه... ».
[۳]: ۳ - سوره مبارکه یونس، آیه ۱۰۷.
[۴]: ۴ - سوره مبارکه نور، آیه ۴۳.
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: دنیای جاودان حکیمی گوید: چیزی ارزنده تر از زندگی نیست و زیانی برتر وجود ندارد که آن چیز گر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
ابن خلکان و ابوحنیفه
ابن خلکان در وفیات الاعیان گوید: حماد عجرد انسانی پست فطرت و متهم به کفر بود.
بین او و بین یکی از پیشوایان دین رفاقتی بود، وقتی رابطه آنان قطع شد، آن پیشوای دینی از او بدگویی میکرد. خبر این بدگوییها که به گوش حماد رسید وی نیز برای او نوشت اگر شما مرا بدگویی میکنید باکی ندارم چون روزهایی با هم به کارهای ناپسند و شرب خمر سر میکردیم و مست و لا یعقل بودیم. ابن خلکان گوید آن پیشوای دینی ابوحنیفه بوده است.
مداوا
تاریخ الحکماء مینویسد: شیخ موفق الدین بغدادی گفت: استادم به بیماری ذات الجنب مبتلا بود و به همان علت از دنیا رفت. گفتم: چرا خود را مداوا نمی کنی؟ گفت: کبوتری که بر درخت آشیانه کرده نمی توانم از لانه اش جدا کنم، این تلخی ثمره درختی است که خود کاشته ام.
لا اذود الطیر عن شجر
قد بلوت المر من ثمره
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
❇️ سلسله جلسات کارگاه #مبانی_ولایت_فقیه 19 💠 جلسه 9️⃣1️⃣ ( ویژگی های حکومت اسلامی و شروع بحث پیشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا