#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ۴. حضرت رضا و امیرالمؤمنین (علیه السلام) اشاره انبوه روایات رسیده از امام رضا (علیه السل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
۶. از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت نمود که فرمود: وای بر ستمکاران نسبت به خاندان من، گویا آنها را فردا با منافقان در طبقه زیرین
آتش میبینم. [۱]
۷. از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت نمود که فرمود: هرکه من مولای اویم؛ پس علی مولای اوست، خدایا دوست دار هرکه او را دوست دارد و دشمن دار هرکه او را دشمن دارد؛ کمک کن هر که او را کمک کند و واگذار هرکه او را واگذارد. [۲]
۸. از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت نمود که فرمود: یا علی، همانا خداوند متعال تو را و خانواده تو را و شیعه تو را و دوستان دوستان شیعیان تو را آمرزید.... [۳]
۹. از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت نمود که فرمود: یا علی! اگر تو نبودی مؤمنان بعد از من شناخته نمی شدند. [۴]
----------
[۱]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۲، ص ۴۶، ص ۱۷۷.
[۲]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۲، ص ۴۷، ص ۱۸۳.
[۳]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۲، ص ۴۷، ح ۱۸۲.
[۴]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۲، ص ۴۸، ح ۱۸۷.
۱۰. از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت نمود که فرمود: یا علی! سه چیز به تو داده شده که به هیچ کس قبل از تو داده نشده است. حضرت امیر عرض کرد: پدر و مادرم فدایت؛ آن چیست؟ فرمود: پدر زنی مثل من به تو داده شده است و همسری مثل همسر تو و فرزندانی مثل حسن و حسین. [۵]
----------
[۵]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۲، ج ۲، ص ۴۸، ح ۱۸۸.
📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
✅ کارگاه #مهدویت_و_فرق_انحرافی 5 💠 جلسه 5⃣ 🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت کشور 👌 انتشار فای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کارگاه #مهدویت_و_فرق_انحرافی 6
💠 جلسه 6️⃣
🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت کشور
👌 انتشار فایل آزاد و حلال
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 دوره مهم #مهدویت_آسیبها_غفلتها 2 🔰 شناسایی آسیب ها و نکات مورد غفلت در موضوع #مهدویت 🎬 جلسه 2️⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 دوره مهم #مهدویت_آسیبها_غفلتها 3
🔰 شناسایی آسیب ها و نکات مورد غفلت در موضوع #مهدویت
🎬 جلسه 3️⃣
🌀 پرداختن افراطی به موضوع #علائم_ظهور و غفلت از معرفت به امام ( قسمت سوم )
✳️ بیان چند کتاب غیرمعتبر و چند کتاب معتبر در #مهدویت
👈 مشاهده کلیپ با کیفیتهای بالاتر در آپارات 👈 اینجا
🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی از اساتید مهدویت و مدرس #علوم_حدیث و #تاریخ
👌 نشر دوره با هر لینک و آدرسی جایز و حلال می باشد.
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ظفركش اولين شهيد جمع ما شد. به دنبال شهادت ظفركش، يكي از بچهها با آرپي جي، نفربر عراقي را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
مهمان خوش قول
سعيده يوسف زاده
زمستان سال ۶۳ بود. برف همه جا را پوشانده بود و هوا به شدت سرد بود. منزل مشغول كارهاي روزمره بودم كه صداي زنگ تلفن توي اتاق پيچيد، گوشي تلفن را برداشتم؛ بفرمايين. سلام و احوالپرسي كه كرد، شناختمش. من هم جواب سلامش را دادم و گفتم: خوش آمدين، چه عجب از اين طرف ها...
گفت: امروز از منطقه اومده ام، گفتم يك احوالپرسي بكنم...
خوشحال شدم و قبل از هر چيزي براي شام دعوتش كردم. او هم قبول كرد و قول داد براي شام بيايد منزل ما. خوشحاليام دو برابر شده بود. دست به كار شدم تا شام خوبي درست كنم...
ساعت ۹ شب بود و هنوز از مهمانها هيچ خبري نبود. كم كم دل نگران ميشدم كه زنگ تلفن به صدا درآمد گوشي را برداشتم؛ آقا سيد خودمان بود پرسيدم: از آقا مهدي و دوستش چه خبر؟ خيلي دير كرده ان، شام خيلي وقته حاضره.
آقا سيد زد تو ذوقم و گفت: فكر نمي كنم آقا مهدي بتونه شام
بياد منزل ما، اما براي استراحت مياد.
ناراحت شدم و گفتم: اگه قرار بود نياد پس چرا قول داد؟
آقا سيد گفت: خوب با مسوولين شهر جلسه داشت، شايد تا اين ساعت شام را هم يك جايي خورده.
ناراحتيام چند برابر شد. پيش خودم از آقا مهدي رنجيده خاطر شدم. ساعت ۱۰ شب را نشان ميداد، زنگ منزل به صدا درآمد، زود در را باز كردم و چهره نوراني و صميمي آقا مهدي توي قاب چشمانم جا گرفت. از خوشحالي در پوستم
نمي گنجيدم. بدون هيچ صحبتي رفتم سر اصل مطلب: آقا مهدي! چرا شام نيومدين منزل ما، چرا بدقولي كردين؟! به خاطر شما براي شام كوفته تبريزي حاضر كرده بودم.
آقا مهدي گفت: كي گفته ما شام خورديم؟! زود شام را آماده كن.
با خوشحالي شام را آماده كردم و سفره را چيدم. به آقا سيد گفتم: ماجراي تلفن شما چه بود؟ شما كه گفتين آقا مهدي و دوشتش شام خورده ان!
گفت: آقا مهدي با مسوولين در استانداري و امام جمعه و چند جاي ديگه هم جلسه داشت، خوب من فكر كردم در برابر اصرار اونا تسليم ميشه؛ اما آقا مهدي هيچ جا زير بار نرفت و برحسب قولي كه به شما داده بود، آمد منزل ما شما بخوره...
گفتم: آقا مهدي! اجر و ثواب چند سال جنگ و جهادت يك طرف، اجر و ثواب خوش قولي امشب هم يك طرف.
آن سفر آخرين باري بود كه آقا مهدي به منزل ما آمد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📗کتاب صوتی #خداحافظ_سالار قسمت 3⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part04_خداحافظ سالار.mp3
16.66M
📗کتاب صوتی
#خداحافظ_سالار
قسمت 4⃣
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: عدم جواز افراط و تفریط در کسب چنان که حق تعالی در کلام مجید هر یک از دو طرف افراط و تفریط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
عدم جواز تکیه بر غیر خداوند
از اینجا است که به واسطه انبتاه امّت مرحومه و سلب توجّه نظر آنها را از اعتماد و اتکّال بما سوی و ارتباط آنها را در کلیه امور به مبدأ اعلی، خبر میدهد در قرآن مجید احوال و ارشاد بنی اسرائیل « وَ آتَیْنَا مُوسَی الْکِتَابَ وَ جَعَلْناهُ هُدًی لِبَنِیآ إِسْرائِیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُواْ مِن دُونِی وَکِیلاً [۵] » یعنی: ما دادیم موسی را کتاب - أعنی تورات - و قرار دادیم آن کتاب را ارشاد بنی اسرائیل به این که ذکر نمودیم در او که نباید اخذ نماید از غیر من وکیلی، یعنی ربّ و معتمدی که تکلون إلیه فی أمورکم، « ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ عَبْدًا شَکُورًا [۶] »، یعنی: آنهائی که نباید
----------
[۵]: ۵ - سوره مبارکه اسراء، آیه ۲.
[۶]: ۶ - همان، آیه ۳۰.
محلّ اعتماد و اتّکال خود قرار بدهید آن عبارت از ذراری و احفاد کسانی است که ما حمل نمودیم در سفینه نوح علیه السلام، یعنی کلّیه نوع بشر را از معاصرین خود که آنها ذریه و احفاد اشخاصی اند که ما آنها را به واسطه ایمان به نوح از هلاکت غرق نجات دادیم، شما نباید اولاد آنها را در جلب منافع و دفع مضارّ محل اعتماد خود قرار بدهید.
زیرا که خود نوح علیه السلام که آباء آنها به معیت و خاطر او نجات یافتند، برای ما عبد شکور، یعنی در عبودیت و ابتهال و تضرّع دائم الشکر و معترف به ما بود، شما چگونه از ربّ حقیقی خود صرف نموده و از جهل و غفلت ذریه آنها، اعنی کلّیه افراد بشر را که ذراری متقدّمین اند برای خود ربّ فرض نموده، مورد اتّکال و اعتماد خود اخذ نموده اید « ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ * مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ [۱] ».
----------
[۱]: ۱ - سوره مبارکه حج، آیات ۷۳ و ۷۴.
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ابن خلکان و ابوحنیفه ابن خلکان در وفیات الاعیان گوید: حماد عجرد انسانی پست فطرت و متهم به
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
انتظار
پیامبر میفرماید: اگر در گرفتاری واقع شوم و امید نجات داشته باشم، دوست داشتنی تر است از اینکه در راحتی باشم و انتظار گرفتاری ببرم.
توبه
همچنین میفرماید: هرکس گناهی کند و قلباً از آن ناراحت باشد، هرچند آمرزش نخواهد خدا آن را از او میبخشد.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_224
و قال عليهالسلام
بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ، وَ بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ، وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ، وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ يَجِبُ السُّؤْدُدُ، وَ بِالسِّيرَةِ الْعَادِلَةِ يُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ، وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِيهِ تَكْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَيْهِ.
امام عليه السلام فرمود:
كثرت سكوت، سبب ابهت و بزرگى است و انصاف مايۀ فزونى دوستان است و با بذل و بخشش قدر انسانها بالا مىرود و با تواضع نعمت (الهى) كامل مىگردد و با پذيرش هزينهها (و رنجها و مشكلات) عظمت و سرورى حاصل مىگردد، با روش عادلانه، دشمن، مقهور و مغلوب مىشود و با حلم و بردبارى در برابر سفيهان، ياوران انسان بر ضد آنها فزونى مىيابند.
شرح و تفسير
هفت فضيلت مهم اخلاقى
امام عليه السلام در اين گفتار نورانى به هفت نكتۀ مهم از فضايل اخلاقى و اثر مثبت آنها اشاره مىكند.
نخست مىفرمايد:«كثرت سكوت، سبب ابهت و بزرگى است»؛ (بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ) .
مرحوم ابنميثم در شرح نهج البلاغۀ خود در اينجا نكتۀ جالبى آورده مىگويد:
دليل كلام مولا اين است كه سكوت، غالباً نشانۀ عقل است و ابهت صاحبان عقل آشكار است و اگر به يقين دانسته شود كه كثرت سكوت ناشى از عقل اوست، ابهت او بيشتر مىشود و اگر حال او شناخته نشود و اين احتمال وجود داشته باشد كه سكوتش ناشى از عقل است باز سبب ابهت اوست و گاه ممكن است سكوت، ناشى از ضعف و ناتوانى در كلام باشد و باز هم اين امر سبب احترام شخص مىشود، زيرا از پريشانگويى پرهيز مىكند. ١
اضافه بر اينها، سكوت، سبب نجات از بسيارى از گناهان است، زيرا غالب گناهان كبيره به وسيلۀ زبان انجام مىشود تا آنجا كه سى گناه كبيره را براى زبان شماره كردهايم. بديهى است هنگامى كه انسان از اين گناهان پرهيز كند ابهت و هيبت و شخصيت او بيشتر خواهد بود. در حديث جالبى از «هشام بن سالم» يكى از ياران خاص امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه مىفرمايد:«پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به مردى كه خدمتش رسيد فرمود:
ألا أدُلّكَ عَلى أمْرٍ يُدْخِلُكَ اللّهُ بِهِ الْجَنَّةَ؟ ؛آيا تو را به چيزى هدايت كنم كه به وسيلۀ آن وارد بهشت شوى؟» عرض كرد: آرى يا رسول الله.
پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود:
«أنِلْ مِمّا أنالَكَ اللّهُ ؛از آنچه خداوند در اختيار تو قرار داده بذل و بخشش كن». عرض كرد: اگر من خودم محتاجتر از كسى باشم كه مىخواهم به او بخشش كنم چه كنم؟
پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود:
«فَانْصُرِ الْمَظْلُومِ ؛به يارى ستمديده برخيز».
عرض كرد: اگر من خودم از او ضعيفتر باشم چه كنم.
فرمود:
«فَاصْنَعْ لِلْأخْرَقِ يَعْني أشِرْ عَلَيْهِ ؛شخص نادان را راهنمايى كن و به او مشورت بده».
عرض كرد: اگر من از او نادانتر باشم چه كنم؟ فرمود:
«فَأصْمِتْ لِسانَكَ إلّا مِنْ خَيْرٍ ؛زبانت را جز از نيكى خاموش ساز». و سرانجام پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود:
«أما يَسُرُّكَ انْ تَكُونِ فيكَ خِصْلَةٌ مِنْ هذِهِ الْخِصالِ تَجُرُّكَ إلَى الْجَنَّةِ؟ ؛آيا تو را خشنود نمىسازد كه يكى از اين صفات نيك را داشته باشى و تو را به سوى بهشت برد؟». ١
اضافه بر اين، سكوت سبب نورانيت فكر و عمق انديشه است، همانگونه كه در حديثى از اميرمؤمنان عليه السلام مىخوانيم:
«الْزِمِ الصَّمْتَ يَسْتَنِرْ فِكْرُكَ ؛ساكت باش تا فكرت نورانى شود». ٢
در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است:
«أكْثِرْ صَمْتَكَ يَتَوَفّرْ فِكْرُكَ وَ يَسْتَنِرْ قَلْبُكَ وَ يَسْلَمِ النّاسُ مِنْ يَدِكِ ؛بسيار سكوت كن كه فكرت فراوان و قلبت نورانى مىشود و مردم از تو در امان خواهند بود». ١
البته همۀ اينها مربوط به سخنانى است كه به اصطلاح فضول الكلام يا آلوده به گناه است؛ ولى سخن حق و تعليم دانش و امر به معروف و نهى از منكر و امثال آن به يقين از آن مستثناست و همانگونه كه سابقاً در حكمت ١٨٢ گفتيم در روايات آمده است كه اگر كلام از آفات خالى باشد به يقين از سكوت برتر است، زيرا انبيا دعوت به كلام شدند نه به سكوت حتى اگر ما در فضيلت سكوت سخن مىگوييم از كلام كمك مىگيريم. ٢
سپس در دومين نكته مىفرمايد:«انصاف مايۀ فزونى دوستان است»؛ (وَ بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ) .
«نَصَفَة» به معناى «انصاف» و «مُواصلون» جمع «مواصل» در اينجا به معناى دوست است.
حقيقت انصاف آن است كه انسان، نه حق كسى را غصب كند و نه سبب محروميت كسى از حقش شود، نه سخنى به نفع خود و زيان ديگران بگويد و نه گامى در اين راه بردارد، بلكه همه جا حقوق را رعايت كند حتى در مورد افراد ضعيف كه قادر به دفاع از حق خويش نيستند. بديهى است كسى كه اين امور را رعايت كند دوستان فراوانى پيدا مىكند و جاذبۀ انصاف بر كسى پوشيده نيست.
در روايات اسلامى دربارۀ اهميت انصاف بحثهاى گستردهاى ديده مىشود از جمله تنها در اولين باب از ابوابى كه در كتاب ميزان الحكمه دربارۀ اهميت انصاف ذكر شده ٢٠ حديث كوتاه و پرمعنا از اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است؛ از جمله مىفرمايد:
«الإنْصافُ أفْضَلُ الْفَضائِلِ ؛برترين فضيلتها انصاف است». ٣در حديث ديگرى از آن حضرت مىخوانيم:
«إنَّ أعْظَمَ الْمَثُوبَةِ مَثُوبَةُ الْإنْصافِ ؛برترين ثواب الهى ثواب انصاف است». ١
نيز در حديث ديگرى مىفرمايد:
«الْإنْصافُ يَرْفَعُ الْخِلافَ وَ يُوجِبُ الْإئْتِلافَ؛ انصاف اختلافات را برطرف مىسازد و موجب اتحاد صفوف مىشود». ٢
بالاخره در حديثى ديگرى مىفرمايد:
«عامِلْ سائِرَ النّاسِ بِالْإِنْصافِ وَ عامِلِ الْمُؤْمِنينَ بِالْإيثارِ ؛با ساير مردم به
انصاف رفتار كن و با مومنان به ايثار».
از حديث اخير مفهوم انصاف نيز روشن مىشود؛ انصاف آن است كه منافع خود و ديگران را با يك چشم ببينيم و ايثار آن است كه ديگران را با بزرگوارى بر خود مقدم بشماريم.
از حديث ذيل نيز مفهوم «انصاف» آشكارتر مىشود. امام صادق عليه السلام در اين حديث كه شرح جنود هفتاد و پنج گانۀ عقل و جهل را بيان مىكند، مىفرمايد:
«وَ الْإنْصافُ وَ ضِدُّهُ الْحَمِيَّةَ ؛يكى ديگر از لشكريان عقل انصاف است و ضد آن تعصب (دربارۀ حقوق خويشتن) است». ٤
گاه بعضى تصور مىكنند كه اگر در بعضى از موارد انصاف را دربارۀ
ديگران رعايت كنند و به خطا و اشتباه اعتراف نمايند مقامشان در نظر مردم پايين مىآيد در حالى كه قضيه عكس است. امام باقر عليه السلام در حديثى از اميرمؤمنان عليه السلام نقل مىكند كه فرمود:
«ألا إنَّهُ مَنْ يُنْصِفِ النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ لَمْ يَزِدْهُ اللّهُ إلّا عِزّاً ؛كسى كه انصاف را در برابر مردم نسبت به خويش رعايت كند خدا بر عزت او مىافزايد». ٥در سومين نكته مىفرمايد:«با بذل و بخشش قدر انسانها بالا مىرود»؛ (وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ) .
«افضال» منحصر به بذل مال نيست، بلكه همانگونه كه مرحوم مغنيه در شرح نهج البلاغۀ خود آورده است هر كمكى كه آلام و اندوهها را كم كند و بارهاى سنگين را از دوش مردم بر دارد مصداق آن است.
در خطبۀ معروف اميرمؤمنان عليه السلام كه به خطبۀ «وسيله» مشهور شده است مىخوانيم:
«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنْ قَلَّ ذَلَّ وَ مَنْ جَادَ سَادَ ؛كسى كه در احسان كوتاهى كند ذليل مىشود و كسى كه جود و بخشش پيشه كند بزرگ مىشود». ١
شك نيست كه هرقدر انسان، به ديگران بيشتر بذل و بخشش كند دلها مجذوب او مىشوند و سيل محبت مردم به سوى او سرازير مىگردد و همين امر باعث عظمت و شخصيت انسان مىشود.
همانگونه كه در حديثى در غرر الحكم مىخوانيم:
«بِالْإفْضالِ تَسْتَرِقُّ الْاعْناقُ؛ به وسيلۀ بذل و بخشش مردم تسليم انسان مىشوند». ٢
حتى اگر چنين شخصى داراى عيوبى باشد، احسان و بخشش مىتواند پرده بر عيب او بيفكند، چنان كه در حديث غرر الحكم آمده است:
«بِالْإحْسانِ تَسْتُرُ الْعُيُوبُ» .
سپس در چهارمين نكته مىفرمايد:«با تواضع نعمت (الهى) كامل مىگردد»؛ (وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ) .
رابطۀ تواضع با اتمام نعمت از اينجاست كه هم خداى متعال كسانى را كه از نعمتهايش برخوردار مىشوند و گرفتار كبر و غرور نمىگردند، بلكه در برابر خلايق تواضع بيشترى مىكنند مشمول لطف و رحمت خاصش مىگرداند و بر نعمتش مىافزايد و هم بندگان خدا وقتى چنين حالتى را در او ببينند كه كثرت نعمت باعث فزونى تواضع او شده او را لايق سربلندى و سرپرستى و پيشوايى جامعه مىبينند و عظمت او در چشم مردم بيشتر مىشود.
در حديثى در اصول كافى آمده است كه امام صادق عليه السلام فرمود:«خداوند متعال به موسى عليه السلام خطاب كرد: اى موسى! آيا مىدانى چرا تو را مخاطب خود ساختم و با تو تكلم كردم و ديگران را چنين افتخارى ندادم؟ موسى عرض كرد:
پروردگارا براى چه بود؟ خداى متعال وحى فرستاد كهاى موسى! من تمام بندگانم را بررسى كردم احدى را از تو متواضعتر نيافتم تو هنگامى كه نماز مىخوانى صورت خود را بر خاك مىنهى (از اين حديث شريف روشن مىشود كه در نمازهاى قبل از اسلام به هنگام نماز و عبادت صورت بر خاك نمىگذاردند، موسى بن عمران براى ابراز نهايت تواضع اين كار را انجام مىداد)». ١
در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«إنَّ أفْضَلَ النّاسِ عَبْداً مَنْ تَواضَعَ عَنْ رِفْعَةٍ ؛برترين بندگان خدا كسى است كه در عين بزرگى و عظمت تواضع كند». ٢
در حديثى از امام اميرمؤمنان مىخوانيم:
«التَّواضُعُ زَكاةُ الشَّرَفِ ؛زكات مقام و شرافت تواضع است». ٣
اصولاً يكى از فلسفههاى عبادات اسلامى مخصوصاً نماز و زيارت خانۀ خدا پرورش روح تواضع در انسان است.
در حديثى از رسول خدا مىخوانيم: روزى به يارانش فرمود:
«مالي لا أَرى عَلَيْكُمْ حَلاوَةَ الْعِبادَةِ ؛چرا شيرينى عبادت را در شما نمىبينم؟
قالوا وما حلاوة العبادة ؛عرض كردند: شيرينى عبادت چيست؟
«قالَ: التَّواضُعُ ؛فرمود: تواضع است». ١
در بحار الانوار آمده است كه حضرت مسيح عليه السلام مىفرمود:
«بِالتَّواضُعِ تُعْمَر الْحِكْمَةُ لا بِالتَّكَبُّرِ وَ كَذلِكَ فِى السَّهْلِ يَنْبُتُ الزَّرْعُ لا فِي الْجَبَلِ ؛بوسيلۀ تواضع علم و دانش آباد مىشود نه با تكبر، همانگونه كه زراعت در زمين نرم و هموار مىرويد نه بر كوههاى (بلند)». ٢
در روايات اسلامى نشانه هايى براى تواضع ذكر شده است؛ از جمله در حديثى از امام باقر عليه السلام مىخوانيم:
«التَّواضُعُ الرِّضا بِالْمَجْلِسِ دُونَ شَرَفِهِ وَ أنْ تُسَلِّمَ عَلى مَنْ لَقيتَ وَ أنْ تَتْرُكَ الْمِراءَ وَ إنْ كُنْتَ مُحِقّاً ؛تواضع آن است كه به كمتر از جايگاه شايستۀ خود در مجلس قانع باشى و هر كس را ملاقات كردى به او سلام كنى و مشاجره را با ديگران رها سازى، هر چند حق با تو باشد». ٣
اين سخن را با حديثى از رسول خدا پايان مىبريم آنجا كه فرمود:
«إنَّ أحَبَّكُمْ إلَىَّ وَ أَقْرَبَكُمْ مِنّي يَوْمَ الْقِيامَةِ مَجْلِساً أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً وَ أشَدُّكُمْ تَواضُعاً وَ إنّ أبْعَدَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنّي الثَّرْثارُونَ وَ هُمُ الْمُسْتَكْبِرُونَ ؛محبوبترين شما نزد من و نزديكترين شما به من در روز قيامت كسى است كه از همه اخلاقش بهتر و از همه متواضعتر باشد و دورترين شما از من روز قيامت مستكبرانند». ٤
در پنجمين نكتۀ حكيمانه مىفرمايد:«با پذيرش هزينهها (و رنجها ومشكلات) عظمت وسرورى حاصل مىگردد»؛ (وَ بِاحْتِمَالِالْمُؤَنِ يَجِبُ السُّؤْدَدُ) .
«مُؤَن» جمع «مؤنه» به معناى هزينه و «سُؤْدَد» به معناى بزرگى و سرورى است. زندگى دنيا آميخته با انواع مشكلات است مخصوصاً براى رسيدن به مقامات والا مشكلات بيشترى را بايد تحمل كرد و نازپروردگان متنعم به جايى نمىرسند.
نازپرورده تنعّم نبرد راه به دوست عاشقى شيوۀ رندان بلاكَش باشد
مرحوم مغنيه در شرح اين جمله مىگويد: كسى كه بارهاى سنگين مردم را بر دوش كشد مردم او را بر سر خود مىنشانند و او را اهل رهبرى و رياست مىبينند، دين و رنگ و نَسَبش هر چه باشد ولى كسانى كه مردم از آنها بهرهمند نمىشوند به آنها همانند موجودى نگاه مىكنند كه هيچ ثمرهاى ندارد، هر چند دنيا را از علم و دانش خود پر كند. ١
در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
«ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كانَ سَيِّداً كَظْمُ الْغَيْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسيءِ وَ الصِّلَةُ بِالنَّفْسِ وَ الْمالِ ؛سه چيز است در هر كس باشد رياست و سرورى پيدا مىكند: فرو بردن خشم و عفو خطاكاران و خدمات و جانى و مالى به ديگران». ٢
در حديث مشروحى كه امام كاظم عليه السلام خطاب به «هشام بن حَكَم» مسائل مهمى را بيان فرموده و مرحوم كلينى آن را در صدر جلد اول كتاب كافى قرار داده است در بخشى از آن مىخوانيم كه امام عليه السلام مىفرمايد:
«يَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ نَظَرَ إِلَى الدُّنْيَا وَ إِلَى أَهْلِهَا فَعَلِمَ أَنَّهَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالْمَشَقَّةِ وَ نَظَرَ إِلَى الْآخِرَةِ فَعَلِمَ أَنَّهَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالْمَشَقَّةِ فَطَلَبَ بِالْمَشَقَّةِ أَبْقَاهُمَا ؛اى هشام! عاقل نظرى به دنيا و اهلش افكند و دانست آن را جز با مشقت نمىتوان به دست آورد و نگاهى به آخرت كرد و دانست آن نيز جز با مشقت به دست نمىآيد از اين رو با تحمل مشقت، آن را كه بقاى بيشترى داشت (آخرت) طلب نمود». ٣
در حديثى كه در مستدرك الوسائل از امام صادق عليه السلام نقل شده، آمده است: «طَلَبْتُ الرِّياسَةَ فَوَجَدْتُها فِي النَّصيحَةِ لِعبادِ اللّهِ ؛به سراغ سرورى رفتم آن را در خيرخواهى به بندگان خدا يافتم». ١
اين بحث را با حديث ديگرى از اميرمؤمنان على عليه السلام پايان مىدهيم:
«أرْبَعُ خِصالٍ يَسُودُ بِهَا الْمَرْءُ: الْعِفَّةُ وَ الْأدَبُ وَ الْجُودُ وَ الْعَقْلُ ؛چهار خصلت است كه انسان به وسيلۀ آن به سرورى و بزرگى مىرسد: خويشتندارى در برابر گناه و ادب و بخشش و عقل». ٢
سپس امام عليه السلام در ششمين جملۀ حكمت آميز مىفرمايد:«با روش عادلانه، دشمن مقهور و مغلوب مىشود»؛ (وَ بِالسِّيرَةِ الْعَادِلَةِ يُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ) .
«مُناوىء» به معناى «دشمن» از ريشۀ «مناواة» به معناى «دشمنى» است، زيرا دشمن هنگامى موفق به كار خود مىشود كه دستاويزى پيدا كند. كسى كه روش عادلانه دارد، دستاويزى به دست دشمن نمىدهد و همين باعت مقهور شدن اوست.
افزون بر اين كسى كه روش عادلانهاى دارد طرفداران زيادى در ميان مردم پيدا مىكند و آن كس كه طرفداران زياد دارد دشمنش مقهور مىشود.
افزون بر همۀ اينها چنين كسى مورد الطاف الهى است و خداوند چنين بندۀ عدالتپيشهاى را در برابر دشمنانش تنها نمىگذارد و او را پيروز مىگرداند و
به گفتۀ شاعر:
دشمن به كين نشسته مولا نمىگذارد الطاف بىكرانش تنها نمىگذارد
در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«الْعَدْلُ جُنَّةٌ واقِيَةٌ وَ جَنَّةٌ باقِيَةٌ ؛عدالت سپر نگهدارنده و بهشت جاودان است».
در روايت ديگرى از غرر الحكم مىخوانيم:
«اِعْدِلْ تَدُمْ لَكَ الْقُدْرَةُ ؛عدالت پيشه كن تا قدرت تو پايدار ماند». ١
اصولاً عدالت اساس نظام تكوين و تشريع است، همانگونه كه در حديثى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ ؛به وسيلۀ عدالت و نظم، آسمان و زمين برپاست».
در حديث ديگرى نيز از اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است:
«الْعَدْلُ حَياةُ الْأحْكامِ؛ عدالت روح و حيات احكام است». ٢
بنابراين كسى كه روش عادلانه را در زندگى خود برگزيده است، هماهنگ با نظام هستى و همگام با شريعت اسلام است و چنين كسى به يقين بر دشمنانش پيروز مىشود.
در ذيل خطبۀ ٢١٦ نيز شرحى در اين زمينه داشتيم. ٣
در هفتمين و آخرين جملۀ اين كلام حكيمانه مىفرمايد:«با حلم و بردبارى در برابر سفيهان، ياوران انسان بر ضد آنها زياد مىشوند»؛ (وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِيهِ تَكْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَيْهِ) .
شبيه همين معنا در حكمت ٢٠٦ گذشت.
بىشك در هر جامعهاى افراد سفيه و كمخردى هستند كه كار آنها خردهگيرى بر بزرگان و گاه پرخاشگرى است و هرگونه درگيرى با آنان سبب وهن افراد باشخصيت و جرأت و جسارت سفيهان مىگردد، بنابراين بهترين روش در مقابل اين گونه افراد همانگونه كه در آيات فراوانى از آيات قرآن مجيد آمده و در كلام نورانى بالا اشاره شد، بردبارى و تحمل و بىاعتنايى به گفتار و سخنان آنهاست. از آنجا كه آنها حريم افراد باشخصيت را مىشكنند و جسورانه سخن مىگويند، اين تحمل و بردبارى سبب مىشود چهرۀ مظلوميت به خود بگيرند و مردم فهميدۀ جامعه به يارى آنها بر ضد سفيهان و بىخردان برخيزند و آنها را ساكت كرده بر جاى خود بنشانند.
سيرۀ رسول اكرم صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام و بسيارى از بزرگان دينى همين بوده است.
حقيقت «حلم» همانگونه كه در حديثى از امام حسن مجتبى عليه السلام آمده است:
«كَظْمُ الْغَيْظِ وَ مِلْكُ النَّفْسِ» است يعنى حلم فروبردن غضب و تسلط بر نفس خويش است به گونهاى كه عكسالعملى نشان ندهد. ١
در زندگى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بارها خواندهايم كه افراد نادان و جسورى خدمتش مىرسيدند و تعبيرات ناروايى نثار مىكردند و حتى گاه با شخص حضرت درگير مىشدند؛ اما آن حضرت تحمل مىكرد و به حل مشكلاتشان مىپرداخت.
داستان امام حسن مجتبى عليه السلام و آن مرد شامى نيز معروف است.
در كتاب أسد الغابه در سرگذشت «قيس بن عاصم» مردى كه بزرگ قبيلۀ خود و مورد احترام رسول اكرم صلى الله عليه و آله بود مىخوانيم:«او بسيار به حلم و بردبارى مشهور بود؛ از جمله اينكه «احنف بن قيس» صحابى رسول خدا صلى الله عليه و آله مىگويد:
من حلم را از «قيس بن عاصم» آموختم؛ روزى ديدم در كنار خانهاش نشسته و بر غلاف شمشيرش تكيه كرده بود و براى قومش سخن مىگفت. ناگهان مردى را دست بسته همراه با بدن مقتولى نزد او آورده گفتند: اين مرد دست بسته فرزند برادر توست كه فرزندت را كشته است.«احنف» مىگويد:«قيس» كلام خود را قطع نكرد تا زمانى كه تمام شد بعد رو به فرزند برادرش كه قاتل بود كرد و گفت:
اى پسر برادر! كار بسيار بدى كردى، خدا را عصيان نمودى، رحِمَت را قطع كردى و پسر عمويت را كشتى و در واقع تير به پيكر خود زدى و از گروه يارانت كاستى. سپس فرزند ديگرى داشت به او گفت: بر خيز بازوهاى پسر عمويت را باز كن و برادرت را به خاك بسپار و يكصد شتر به عنوان ديۀ فرزند به مادرت بده چرا كه او در اين ديار غريب است. ١
علما و بزرگان دين نيز اين روش را از پيشوايان معصوم آموخته بودند؛ در حالات يكى از فقهاى بزرگ نجف نقل مىكنند: روزى شخصى نيازمند و خشمگين، نامۀ بسيار توهينآميزى به او نوشته بود كه من مىخواهم سرپناهى تهيه كنم و بايد نصف قيمت آن را شما بپردازيد. آن فقيه برجسته نامۀ توهينآميز و هتاكانه را خواند بعد بىآنكه عكسالعمل نامناسبى نشان بدهد به دوستان حاضرش فرمود: اگر ما نصف سرپناه او را تهيه كنيم، نصف ديگرش را چه كسى تهيه مىكند. ٢
البته در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
«كَفى بِالْحِلْمِ ناصِراً وَ إذا لَمْ تَكُنْ حَليماً فَتَحَلَّمْ ؛براى يارى انسان، حلم و بردبارى كافى است و اگر واقعا بردبار نيستى خود را به صورت بردباران در آور». ٣
در حديث ديگرى از مولا اميرمؤمنان عليه السلام آمده است:
«جَمالُ الرَّجُلِ حِلْمُهُ؛ زيبايى انسان در حلم اوست». ٤
اشتباه نشود. حلم اين نيست كه انسان بر اثر عجز و ناتوانى بردبارى پيشه كند و بدىهايى را كه به او شده به خاطر بسپارد تا به موقع خود انتقام گيرد. در حديثى از اميرمؤمنان عليه السلام مىخوانيم:
«لَيْسَ الْحَليمُ مَنْ عَجَزَ فَهَجَمَ وَ إذا قَدَرَ انْتَقَمَ إنَّمَا الْحَليمُ مَنْ إذا قَدَرَ عَفى ؛كسى كه به خاطر عجز و ناتوانى اقدام به كارى نكند
و به هنگام توانا
يى انتقام گيرد حليم و بردبار نيست. حليم كسى است كه به هنگام توانايى عفو كند». ١
اين سخن را با داستان ديگرى از حلم اميرمؤمنان عليه السلام پايان مىدهيم. بعد از جنگ جمل «صفيه» دختر «عبد الله خزاعى» رو به اميرمؤمنان عليه السلام كرد و گفت:
خدا زنانت را بىشوهر كند آنگونه كه زنان ما را بىشوهر كردى، بچههايت را يتيم كند آنگونه كه فرزندان ما را يتيم كردى. جمعى برخاستند كه به او حمله كنند. اميرمؤمنان فرمود:«دست از اين زن برداريد» آنها دست نگه داشتند. كسانى كه سخن آن زن را شنيده بودند از حلم على عليه السلام نسبت به او تعجب كردند. ٢
در ذيل حكمت ٢٠٦ شرح بيشترى در مورد مسئلۀ «حلم» آمده است.
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه
گلدان من🌳🌳🌳🌳
با ما همراه باشید👇👇👇
.......:
@zandahlm1357
اگه برگهای آگلونما زرد میشه بخون👇
#آگلونما بدلیل آبیاری زیاد برگ زرد میکنه پس فقط هفته ای یکبار سیرابش کنید
👈آگلونما در اثر گرما برگهاش ول و بیحال میشه پس در محیط سایه و دمای نرمال خونه که خودتون حس خوبی دارید نگهش دارید.
#نگهداری_گیاهان_در_روزهای_گرم به روش حرفه ای ها
#گرما_زدگی گیاهان
🌞🌞🌞🌞🌡️🌡️🌡️
دمای تحمل گیاهان با توجه به شرایط پرورش متفاوت است ، به طور کلی از دمای بالاتر از 40 درجه فتوسنتز برگ صفر میشود
اثرات تنش گرما برگیاه
#گیاهان_گرمسیری، مخصوصا آنهایی که برگهای ظریفی دارند، با جذب بیش از اندازه خورشید، پژمرده خواهند شد.😢
شاخ و برگی که به رنگ سبز روشن بوده است ممکن است رنگ و رو رفته شود.🤕
#آفتاب_سوختگی هم ممکن است رخ بدهد و به شکل تکههای قهوهای سوخته روی برگ خود را نشان میدهد.🧐
گلها و برگها عموما با افزایش تنش گرما، یا زرد میشوند یا میریزند.😕
حاشیههای یک برگ ممکن است که خشک شوند.🍂
🌹👆👆✔️