🔻به نقل از جام نیوز:
💥ابتکار عمل یک راننده تاکسی که با نصب بخشی از وصیت نامه شهید زقاقی، تلاش دارد در سکوت کامل و بدون هیچ سخنی،
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر کند👌
#امر_به_معروف_به_روش_صحیح
#همه_آمر_باشیم
🍀
🌺🍀
💠💠💠💠
https://eitaa.com/zandahlm1357
#به_سبک_شهدا
✅ شهید علی صیاد شیرازی
🔰 به دوستش گفت:
«بیا برای هم #مثل_آینه باشیم؛
هر عیبی که من دارم تو بگو، من هم اگر چیزی دیدم می گویم.»
🔹هر چند وقتی می آمد و به دوستش می گفت: عیب های مرا بگو.
🔸خودش به طور مستقیم حرفی نمی زد؛
یا حدیث می خواند یا آیه.
گاهی هم داستانی تعریف می کرد تا پی به اشتباهش ببرد.
📚 سیره دریادلان ٢ 📚
#همه_آمر_باشیم
#امر_به_معروف_به_روش_صحیح
🍀
🌺🍀
💠💠💠💠https://eitaa.com/zandahlm1357
#فرهنگ_سازی
👌نصب پوستر #عفاف و #حجاب ، ورودی مغازه ها
✅ فضای جامعه را، فضای #معروف کنیم
#ما_اثر_گذاریم
#همه_آمر_باشیم
https://eitaa.com/zandahlm1357
#داستان
🔰 لبنان به عروس خاورمیانه معروفه، انواع و اقسام فساد هم توش هست. #امام_موسی_صدر رهبر شیعیان لبنان که خیلی تو مردم محبوب بود، یه روز کاملا ناگهانی وارد یک کاباره شد، همه مشغول میگساری بودند، تا او را دیدند دست و پای خودشون و گم کردند😥
☄ اما در میان تعجب همه سید هم پشت میز میکده نشست و به خدمتکار گفت برای من هم مشروب خوب بیاورید!😶
❗️سکوتی به آنجا حاکم شد اما او شوخی نمیکرد و جدی گفت پس چرا وایسادی؟
خدمتکار رفت با حالت شرمندگی یه پیاله مشروب آورد گذاشت جلوی سید...😓
⭕️ همه با تعجب بهش نگاه میکردن که چی میشه! که ناگهان سید یه تیکه جگر از گوشه عبایش درآورد و انداخت تو لیوان مشروب و به صحبت با جوانها ادامه داد...
بعد مدت خیلی کمی، جگر بسیار کوچک شده بود و انگار تو مشروب حل شده بود...!
👌ناگهان سید، برنامه اصلیش رو شروع کرد و گفت: رفقا #اسلام برای همین میگه مشروب نخورید ، ببینید این مشروب با این تیکه جگر چی کار کرد ، دقیقا همین ضرر رو به بدنتون میزنه...!
🍃او همیشه این مدلی #نهی_از_منکر میکرد، البته این مدل نهی از منکر خیلی #هنر میخواست و هزینه داشت و ممکن بود مورد تهمت ها واقع بشی!
اما او میدونست تو جایی که سبک زندگی ها کاملا غربی شده، باید یکمی با جوانها همراه شد بعد حرف اصلیت رو بزنی👌
این جوری بود که همه بهش میگفتن مسیح لبنان و بزرگ و کوچیک #مُریدش بودن…🤗
(به نقل از حجت الاسلام زائری)
#همه_آمر_باشیم
#امر_به_معروف_به_روش_صحیح
🍀
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
#به_سبک_شهدا
✅ شهید محمدحسین حسینی
🔰برای ماموریت اعزام شدند اهواز.
با هم رفتند کنار پل کارون...
❗️وضعیت نامناسب #پوشش خانواده ای، او را ناراحت کرد. 😔
📌گفت بریم عملیات، با #اسلحه_زبان👌
کشان کشان دوستش را برد طرف آن خانواده.
🙂با #چهره_گشاده رفت سراغ پیرمردی که سرپرست خانواده بود و گفت:
🔻آقای محترم، هیچ می دانید اینجا بوی باروت جنگ به مشام می رسد؟
🔻می دانید اهواز از شهرهای خط مقدم جنگه؟
🔻می دانید شما میزبان خوب رزمندگان هستید؟
♨️ پیرمرد گفت: خوب حالا باید چی کار کنم؟
⏪ به او گفت: ما که از شما چیزی نمی خواهیم؛
فقط پایبندی شما مردم محترم را به #ارزش_ها و #آرمان_های_اسلامی می خواهیم.
🔺پیرمرد فهمید، صورت محمد را بوسید و گفت: به شرطی که ما را هم #شفاعت کنی!
#همه_آمر_باشيم
#امر_به_معروف_به_روش_صحیح
🍀
🌺🍀
https://eitaa.com/zandahlm1357