eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.8هزار عکس
35.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
زن زائر صنيع الدوله در كتاب منتظم ناصري و نيز در مطلع الشمس ذكر نموده كه زني زائره از اهل كرمان نبات نام كه ۱۵ سال به درد فلج گرفتار و زمينگير شده بود و او را به زحمت بسيار به روضة رضويه آوردند و آن زن سه ماه پناهنده به آستان قدس حضرت رضا (ع) شده بود تا در شب غرة محرم ۱۲۹۸ در عالم بيهوشي امام هشتم (ص) را در لباس سبز زيارت كرد و آن بزرگوار به وي گفت برخيز كه ما تو را شفا داديم پس چون به حال آمد خود را سلامت يافت و هيچ اثري از فلج در وي نبود .......: امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فتواي تحريم خمر در قرآن از علي بن يقطين، روايت مي‌كند: مهدي عباسي از امام ابوالحسن عليه السلام پرسيد: آيا حرمت شرب خمر در كتاب خداي تعالي ذكر شده است؟ زيرا مردم تنها مي‌دانند كه از آن نهي شده، ليكن نمي دانند كه آيا تحريم نيز شده است يا نه؟ [صفحه ۲۹] حضرت فرمود: «خمر در كتاب خداي تعالي نيز تحريم شده است. » مهدي عرض كرد: يا اباالحسن! اين حرمت در كجاي قرآن ذكر شده است؟ حضرت فرمود: در آن جا كه خداوند متعال مي‌فرمايد: «قل انما حرم ربي الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و الاثم و البغي و بغير الحق. » [۲۴]. وقتي خداوند مي‌فرمايد: ما ظهر منها، مقصود زناي علني و پرچم‌هايي است كه فاجران براي زنان بدكار در جاهليت در بالاي خانه نصب مي كرده اند. و قول خداوند متعال كه مي‌فرمايد: و ما بطن، يعني زن پدر؛ زيرا پيش از بعثت پيامبر صلي الله عليه و آله، چون پدر وفات مي‌كرد، پسرش كه از آن زن نبود، او را به ازدواج خويش درمي آورد. پس خداي تعالي اين عمل را تحريم فرمود. و مقصود از الاثم، همان خمر است كه خداي تعالي در جاي ديگري مي‌فرمايد: «يسئلونك عن الخمر و الميسر، قل فيهما اثم كبير و منافع للناس. » [۲۵] پس، اثم در كتاب خداوند، خمر و قمار است و همان طور كه خود فرموده، گناه شان بسي [صفحه ۳۰] بزرگ تر است. » پس مهدي مرا گفت: اي علي بن يقطين! اين فتوايي هاشمي است. من نيز بدو گفتم: راست گفتي اي اميرمؤمنان! و حمد خدايي را كه اين علم را از شما اهل بيت دور نساخت! به خدا قسم، هنوز چيزي نگذشته بود كه مهدي خطاب به من گفت: راست گفتي، اي رافضي! [۲۶]. (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 ماجرای برخورد پیامبر اکرم(ص) با جوانی که مزاحم نوامیس مردم میشد... 🔻 @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هفتاد و پنجم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هفتاد و پنجم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
26.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 تا شهادت در جهادیم نماهنگی زیبا و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای بسیار شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها حاج صادق آهنگران 🔸 این پیام انصار حسین است تا شهادت در جهادیم سر به فرمان خط امامم خون شهیدان دهد پیامم می رسد بویی خوش بر مشامم از شهید حق آید مدامم تا شهادت در جهادیم... @zandahlm1357       ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
🍂 🔻 3⃣2⃣ سردار علی ناصری در آغاز، از زحمات علی هاشمی و دیگر مسئولان قرارگاه نصرت تشکر و قدردانی کرد. حرفهایی هم درباره روند جنگ و مسائل و مشکلات پیش آمده زد و سرانجام چنین گفت: «بعضی از شما از کار چند ماهه خسته شده اید و بعضی ها هم شاید کار را ول کرده و رفته اند. من نمی توانم همه مسائل را به شما بگویم؛ اما این را به شما نوید می دهم که روزی تمام زحمت های شما ثمر خواهد داد و خستگی ها از تنتان در خواهد آمد. من شما را درک می کنم. شما روحیات حماسی دارید، روحیات ایثار دارید، دوست دارید تو خط باشید و در عملیاتها شرکت بکنید. صدای گلوله و خمپاره برای شما دلنواز است. دوست دارید روزی چند بار شلیک کنید و گلوله های دشمن کنارتان منفجر شود. گلوله ها، شما را به خدا نزدیک می کند. این حالت های شما را درک می کنم؛ اما حضورتان در این قرارگاه و در کار شناسایی هور اگر بیشتر از حضورتان در عملیاتها ثواب نداشته باشد، کمتر هم ندارد؛ با این تفاوت که شما در محیطی آرام و ساکت و به دور از هرگونه ریا کار و تلاش و مجاهده می کنید. امید داشته باشید و یأس به خودتان راه ندهید و کار را با دلگرمی به پیش ببرید.» بچه ها تکبیر گفتند و همین چند جمله خیلی در بالا رفتن روحیه ها مؤثر واقع شد و امید تازه ای در دل بچه ها رویاند. همان روز یا کمی بعد هم یکی یک رادیوی کوچک و قرآن ترجمه دار از طرف آقا محسن به بچه ها داده شد. تا مدتها آن رادیو را بچه ها «رادیو آقا محسن» می نامیدند. لوحی نیز به ما تقدیم کردند که حاوی متن جالبی بود. پیگیر باشید @zandahlm1357