eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.7هزار دنبال‌کننده
48.9هزار عکس
35.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: «حاجی دنبال این می‌گرده، سراغشو می‌گیره... نمی دونه داش علی اینجا شهید شده / گریه /. » اینجا علی اکبر به تعداد تکبیرهایی که گفته، ترکش خورده. خون علی اصغر پس از خوردن ترکش به آسمان رفت و دیگر برنگشت. قاسم سر بر زمین گذاشت و دوستان خود را صدا زد. مشتی حبیب سعی کرد با پینه ی دستانش جلوی خونریزی را بگیرد ولی ترکش بعدی امانش نداد. اینجا صدای ناله و گریه می‌آید. از پشت سر. از زیر چادرها و مقنعه ها. همه تشنه اند. قمقمه‌های خالی را به یکدیگر نشان می‌دهند و از یکدیگر معذرت خواهی می‌کنند. آب تمام شده. عباس اجازه می‌گیرد تا با شلیک گلوله هایش و کشتن بعثی‌ها دل دیگران را خنک کند. او به سمت تانک عراقی شلیک و جهنمی ایجاد می‌کند. عباس کمی آن طرف تر هنگامی که برگشت تا گلوله ی دیگری را از دست دوستش بگیرد از پشت سر تیر خورد و نقش زمین شد. سرش خونین شد. دستانش ترکش خورد و در آخرین لحظه گفت: «یا حسین» پیکر پاک شهیدان در گوشه و کنار افتاده. مجروحان دست و پا می‌زنند و نیم نگاهی به سوی سرورشان دارند. عصر عاشورا تکرار می‌شود. هیچ کس باقی [صفحه ۵۳] نمی ماند. آنهایی هم که زنده اند حتما ترکش کوچکی خورده و براساس دستور فرماندهی از صحنه بیرون می‌روند. برای ادامه عملیات. برای اینکه نباید همه شهید شوند. باید باقی ماند و دوباره کار را شروع کرد. ولی حالا خصم با تمام قوا تازیده و خود را بالای نعش عزیزان رسانده. فقط می‌فهمی که عراقی‌ها از پشت سر بالا آمده و در حال پاکسازی قله هستند. پس راهی نمانده. عقب نشینی. حتی بدون مجروح. راه مشخص است. همه به آن طرف می‌دوند. چند قدم بیشتر نیاز نیست. بعد خود را در سرازیری رها می‌کنی و روی شیب قله. می‌افتی. یک بار هم پشت سر را نگاه می‌کنی. یک نفر دیگر پشت سر تو است. چند قدم بالاتر یک عراقی سیاه و قوی. دستانش خالی است. اسلحه ندارد و گرنه هر دو را می‌زد. هنوز صدای هلهله می‌آید. باید در پناه درختان و سنگها خود را به بچه‌ها رساند. می‌روی. نیروها یک خط تشکیل داده اند. اینجا چه خبر است؟!! تعداد زیادی مجروح و شهید. چند تا اسیر عراقی. حاجی (مسئول گردان) هم اینجاست. روی زمین نشسته. او هم خونی شده. خاک سراپای وجودش را گرفته. ساق پای راست خود را نیز بسته. با دیدن بقیه نیروها اول خوشحال می‌شود ولی با شنیدن خبر شهادت معاونش (حاج علی) و جا ماندنش در آن بالا. سر را به روی زانو می‌گذارد و شانه هایش تکان می‌خورد. دوباره بی سیم را به دست می‌گیرد و با لشکر صحبت می‌کند. تقریبا جزئیات وضعیت را با کد می‌گوید. صدای نامفهومی به گوش می‌رسد، ولی حاجی متوجه می‌شود. از جا بر می‌خیزد و خودش نیروها را دلداری می‌دهد. نیروها را می‌چیند. دو خط پدافندی تشکیل می‌دهد. یک خط به عنوان کمین و پراکنده؛ و خط دوم کمی پایین تر و منسجم. خوراکی هم قبلا آمده و باید خورد. هجران یاران سخت است ولی اینجا جای بی تابی نیست و باید شکیبا باشی. اینجا منتظر می‌مانیم تا نیروهای کمکی بیاید. ما نباید بگذاریم نیروها از این [صفحه ۵۴] پایین تر بیایند. در غیر این صورت تمام ارتفاع را پس می‌گیرند. شاید لازم باشد تا صبح منتظر بمانیم و دوباره خودمان با همین نیروی اندک حمله کنیم. شاید صبح هم دیر باشد و قبل از طلوع آفتاب حمله را شروع کنیم. پس باید منتظر فرمان بعدی باشیم. باید حمله کرد. می‌گیریم و اگر گرفتند باز پس می‌گیریم. می‌کشیم و بعد کشته می‌شویم. غروب سختی است. تا ظهر بچه‌ها بودند ولی حالا اکثر آنها رفتند، شوخی نیست. داستان نیست. نمی توان دروغ گفت و دروغ نوشت. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
روایتی داستانی برای لحظه ثبت این تصویر: 🍃آقایون فرمانده دل بدید دیگه یه عکسِ ها!برادر همت دقت کن برادر _ من حواسم هست هادی منو میخندونه 🍂برادر خرازی دل بده حواست کجاست؟ _ احمد متوسلیانم تو عکس بود خوب بودا, صبر می‌کردیم یِکم ایشالا عکس بعدی 🍃برادر رشید بیا تو کادر آقا جان _باشه باشه 🌾برادرا اون پایین دل بدید بعدا میشه بحث کرد _ *باشه آقا شما عکستو بگیر* 🍃 جونم حاج احمد کاظمی با این لبخند، بقیه هم مثل شما دل داده بودن الان عکسو گرفته بودیم _عزیزی؛ اینا جنبه ندارن بگیر شما [خنده] 🍂بردار باقری لبخند بزن آقا عکسه‌ها.. _ اقا بگیر عکستو کار داریم عملیات رو زمینه 🍂مهدی باکری: آقا برای تلوزیونِ یا رادیو؟! [خنده جمع] شما امر کن حاج مهدی 🍃میذاشتیم حمیدم میومد تو راه بود... می‌گیریم بازم حاجی می‌گیریم آقا گرفتما, برادر محسن, برادر صفوی و... یک دو سه 📷 عکس یادگاری فرماندهان سال ۱۳۶۲ قبل از عملیات خیبر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hafez 79.mp3
6.32M
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
مرگ در کمین از دیوان منسوب به امام علی علیه السلام است که می‌فرماید: آنها که بنا ساختند، و در پی مال و فرزند شدند، باد بر محل زندگی آنها وزیدن گرفت، گویا در محل قرار بودند. ان الذین بنوا فطال بنائهم واستمتعوا بالمال والآولاد جرت الریاح علی محل دیارهم فکانهم کانوا علی میعاد گویند کسی کور است با حق آشنایی نیاید هرگز از وی خود نمایی همه روی تو در خلق است زنهار مکن خود را بدین علت گرفتار امیر خسرو ای میر همه شکر فروشان توبه شکن صلاح پوشان عشاق ز دست چون تو ساقی خونابه بجای باده نوشان در میکده ی غمت سفالی نرخ همه ی معرفت فروشان یک خرقه رخت درست نگذاشت در صومعه‌ها زخرقه پوشان خوشوقت تو کاگهی نداری از آتش سینهای جوشان از تو سخنی بهر ولایت خسرو بولایت خموشان شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام كُلُّ‌ وِعَاءٍ يَضِيقُ‌ بِمَا جُعِلَ‌ فِيهِ‌ إِلَّا وِعَاءَ الْعِلْمِ‌، فَإِنَّهُ‌ يَتَّسِعُ‌ بِهِ‌ . امام عليه السلام فرمود: هر ظرفى بر اثر قرار دادن چيزى در آن از وسعتش كاسته مى‌شود مگر پيمانۀ علم كه هرقدر از دانش در آن جاى گيرد وسعتش افزون مى‌گردد!