#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: کینه ورزی غصه نیمی از پیری است. دوستی نیمی از خرد است. گفتم: اگر دوستی نیمی از خرد است، کی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرگ در کمین
از دیوان منسوب به امام علی علیه السلام است که میفرماید: آنها که بنا ساختند، و در پی مال و فرزند شدند، باد بر محل زندگی آنها وزیدن گرفت، گویا در محل قرار بودند.
ان الذین بنوا فطال بنائهم
واستمتعوا بالمال والآولاد
جرت الریاح علی محل دیارهم
فکانهم کانوا علی میعاد
گویند
کسی کور است با حق آشنایی
نیاید هرگز از وی خود نمایی
همه روی تو در خلق است زنهار
مکن خود را بدین علت گرفتار
امیر خسرو
ای میر همه شکر فروشان
توبه شکن صلاح پوشان
عشاق ز دست چون تو ساقی
خونابه بجای باده نوشان
در میکده ی غمت سفالی
نرخ همه ی معرفت فروشان
یک خرقه رخت درست نگذاشت
در صومعهها زخرقه پوشان
خوشوقت تو کاگهی نداری
از آتش سینهای جوشان
از تو سخنی بهر ولایت
خسرو بولایت خموشان
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_205
و قال عليهالسلام
كُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ فِيهِ إِلَّا وِعَاءَ الْعِلْمِ، فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ .
امام عليه السلام فرمود:
هر ظرفى بر اثر قرار دادن چيزى در آن از وسعتش كاسته مىشود مگر پيمانۀ علم كه هرقدر از دانش در آن جاى گيرد وسعتش افزون مىگردد!
شرح و تفسير
وسعت پيمانۀ علم
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ مهمى دربارۀ اهميت علم و دانش اشاره مىكند و مىفرمايد:«هر ظرفى بر اثر قرار دادن چيزى در آن از وسعتش كاسته مىشود مگر پيمانۀ علم كه هرقدر از دانش در آن جاى گيرد وسعتش افزون مىگردد!»؛ (كُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ فِيهِ إِلَّا وِعَاءَ الْعِلْمِ، فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ) .
اين نكتۀ بسيار دقيقى است كه امام عليه السلام به آن اشاره فرموده است. حقيقت اين است كه در «وعاء»(ظرف) مادى گنجايش محدودى وجود دارد كه اگر چيزى در آن قرار دهند تدريجاً محدود و سرانجام پر مىشود به گونهاى كه قابل قرار دادن چيز ديگرى در آن نيست؛ ولى روح و فكر و قوۀ عاقلۀ انسان كاملاً با آن متفاوت است؛ هرقدر علوم تازه در آن قرار دهند گويى گنجايش بيشرتى پيدا مىكند هر علمى سرچشمۀ علم ديگرى مىشود و هر تجربهاى تجربۀ ديگرى با خود مىآورد وبه يك معنا تا بىنهايت پيش مىرود و اين دليل اهميت فوقالعادۀ آن و اشاره است به اين كه ما از فراگيرى علوم هرگز خسته نشويم كه واقعاً خسته كننده نيست، بلكه نشاطآور و روح پرور است. هنگامى كه انسان مىبيند در كنار نهالى كه از يك مسئلۀ علمى در سرزمين مغز خود كاشته نهالهاى ديگرى جوانه مىزند و مىرويد و اطراف خود را پر گل مىكند، قطعاً به شوق و نشاط مىآيد.
حتى مغزهاى كامپيوترى كه در عصر و زمان ما به وجود آمده و بعضى از روى ناآگاهى گمان مىبرند مىتواند روزى جانشين مغز انسان شود هر كدام ظرفيت محدودى دارند كه وقتى اشباع شد مطلب تازهاى را نمىپذيرد در حالى كه روح آدمى چنين نيست و بسيارند دانشمندان بزرگى كه تا آخرين لحظههاى عمر در تكاپوى علم و دانش بوده و هر روز حتى در واپسين ساعات عمر حقيقت تازهاى را كشف مىكردند.
از جمله كسانى كه به اين حقيقت در شرح كلام حكيمانۀ بالا اشاره كرده ابن ابى الحديد معتزلى است كه در شرح نهج البلاغۀ خود چنين مىگويد:«در ذيل اين كلام سرّ عظيمى نهفته شده و رمزى است به معناى شريف پيچيدهاى كه طرفداران نفس ناطقه (روح مجرد) از اين راه دليل براى اثبات عقيدۀ خود گرفتهاند نتيجۀ آن اين است كه قواى جسمانى بر اثر تكرار افعال خسته و ناتوان مىشوند؛ مثلاً هر گاه با چشمهاى خود پيوسته صحنههايى را ببينيم چشم خسته مىشود و اگر باز هم ادامه دهيم ممكن است چشم صدمه ببيند. همچنين است گوش انسان از شنيدن صداهاى مكرر به زحمت مىافتد (و خسته و ناتوان مىگردد) و چنين است ساير قواى جسمانى؛ ولى وقتى به قوۀ عاقله مىرسيم مىبينيم قضيه برعكس است، چرا كه هر گاه معقولات بيشترى به اين قوه وارد گردد، نيرو و توان و وسعت و انبساط آن بيشتر مىشود و آمادگى براى درك مسائل جديدى غير از آنچه قبلاً دريافته پيدا مىكند و در حقيقت تكرار معقولات شمشير آن را تيزتر كرده و زنگار آن را مىزدايد و به همين دليل مىتوان گفت: قواى جسمانى همه مادى هستند؛ اما قوۀ عاقله مجرد است و ماوراى ماديات». ١ يكى از بخشهاى قوۀ عاقله، حافظۀ انسان است كه همه چيز را در خود حفظ مىكند در حالى كه قواى مادى اين چنين نيست.
اين كلام حكيمانه پيامهاى متعددى دارد از جمله اينكه انسان هرگز نبايد از فراگيرى علم و دانش خسته شود يا گمان كند به مرحلۀ نهايى علم و دانش رسيده است. بداند به سمتى حركت مىكند كه هر قدر جلوتر مىرود وسيعتر مىشود.
در حديث معروفى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«مَنْهُومانِ لا يَشْبَعُ طالِبُهُما طالِبُ الْعِلْمِ وَ طالِبُ الدُّنْيا ؛دو گروه گرسنهاند و هرگز سير نمىشوند: طالبان عمل و طالبان دنيا». ١
به همين دليل تحصيل علم در اسلام از جهات مختلف نامحدود است: از نظر مدت حديث معروف از پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرمود:
«أُطْلُبُ الْعِلْمَ مِنَ الْمَهْدِ إِلَى اللَّحْدِ ؛از گهواره تا گور دانش بجوى» گرچه آن را در جوامع حديثى نيافتيم.
از نظر مكان در حديث ديگرى مىخوانيم:
«أُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصّينِ ؛به دنبال علم و دانش برويد هرچند در سرزمين چين باشد». ٢
از نظر مقدار كوشش در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است:
«أُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِخَوْضِ اللُّجَجِ وَ سَفْكِ الْمُهَجِ ؛در طلب دانش باشيد هرچند براى تحصيل آن در درياها فرو رويد و خون خود را فدا كنيد». ٣
از نظر استاد در حديث ديگرى مىخوانيم:
«الْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ يَأْخُذُها حَيْثُ وَجَدَها ؛علم و دانش گمشدۀ فرد با ايمان است، نزد هر كس باشد گمشدۀ خود را مطالبه مىكند». ٤
اين سخن را با حديثى كه از اميرمؤمنان عليه السلام در غرر الحكم آمده است پايان مىدهيم:
«اَلْعالِمُ مَنْ لا يَشْبَعُ مِنَ الْعِلْمِ وَ لا يَتَشَبَّعُ بِهِ ؛عالم و دانشمند كسى است كه هرگز از علم و دانش سير نمىشود و اظهار سيرى نيز مىكند».
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه
گلدان من🌳🌳🌳🌳
با ما همراه باشید👇👇👇
.......:
@zandahlm1357