eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
29.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سلسله جلسات کارگاه 31 💠 جلسه 1️⃣3️⃣ 🔰پاسخ به شبهات ولایت فقیه ⬅️ شبهه وجود روایات نهی از قیام های قبل ظهور 🎤 🔸انتشار فایلها آزاد و بلامانع است 👌 مبانی ولایت فقیه خود را قوی کنید تا در فتنه های آتی در امان باشید
.......: تعيين هجرت پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) به عنوان مبدأ تاريخ اسلامى در فرمانى كه پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) براى سلمان فارسى و خاندان او صادر كرده، آمده است: «على بن ابى طالب به دستور پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) آن را در ماه رجب سال نهم هجرت نوشت». اين نكته دلالت دارد كه در عهد رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله) هجرت آن حضرت مبدأ تاريخ بوده، ولى رسميت نداشته است و در عهد عمر با راهنمايى اميرالمؤمنين (عليه السّلام) مبدأ رسمى تاريخ شد. [۲] ---------- [۲]: . جزوۀ تاريخ اسلام، (از هجرت تا رحلت)، على دوانى، ص ۴ به نقل از «اخبار اصفهان» ابونعيم اصفهانى. عطايا و تشكيل ديوان پس از فتوحات چشمگير در عراق و شام، و رسيدن خراج هاى بسيار از اين سرزمين هاى ارزشمند، عمر تصميم گرفت بخشى از اين اموال هنگفت را به ترتيب «معينى» ميان مسلمانان تقسيم كند. اين حقوق از بيت المال را «عطايا» خواندند. خليفه در اين كه با اموال بسيارى كه زايد بر حق غنيمت رزمندگان مرتباً به مدينه مى آمد، چه كند، با برخى اصحاب مشورت كرد، ولى نظر على (عليه السّلام) را نپذيرفت و به رأى وليد بن هشام بن مغيره عمل كرد. ديوان در سال ۲۰ هجرى تشكيل شد. در تعيين مقام و مرتبۀ حقوق بگيران، به ظاهر بالاترين مقام را براى خاندان پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) تعيين كرد و از خاندان حضرت، همسران او را بر بقيه و از ميان همسران پيغمبر، عايشه را بر همه برترى داد. حقوق اميرالمؤمنين، حسن و حسين (عليهم السّلام) و هر كس از بنى هاشم را كه در جنگ بدر حضور داشتند، ۵۰۰۰ درهم قرار داد! مهاجرانى كه در جنگ بدر حضور داشتند، ۵۰۰۰ درهم و حقوق انصار را كمتر از مهاجران تعيين كرد. در ميان انصار نيز حقوق اوسى را بيش از خزرجى در نظر گرفت. بدين ترتيب عمر اختلاف طبقاتى را در جامعۀ اسلامى پايه ريزى كرد و آتش اختلاف را ميان عرب شمالى و جنوبى برافروخت. همچنين حقوق مسلمانان غير عرب را كمتر از عرب و مولى و بنده را نيز كمتر از آن‌ها قرار داد. حال آن كه در عهد رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) همه به طور يكسان از غنايم بهره مند مى شدند. مى گويند عمر در آخر عمرش به غلط بودن كار خود پى برده و قصد داشت اين تبعيض را از ميان ببرد، ولى اجل به وى مهلت نداد. [۱] سياست عثمان در پرداخت حقوق به مسلمانان، به مراتب بدتر بود، اما با روى كار آمدن اميرالمؤمنين (عليه السّلام) اين تبعيضات به كلّى از ميان برداشته شد، اگرچه تبعات منفى آن از اسباب تزلزل حكومت آن حضرت گرديد. ---------- [۱]: . نگاه كنيد به: تاريخ طبرى، ج ۳، ص ۶۱۳ و تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۱۵۳ و فتوح البلدان، ص ۶۳ و نهاية الارب ج ۴، ص ۲۸۶ و نيز نگاه كنيد به: فروغ ولايت، ص ۲۵۱ و زندگى تحليلى پيشوايان ما، تأليف عادل اديب، ص ۶۳ و نقش امامان معصوم در حيات اسلام، ص ۸۸. در تعيين ميزان حقوق اصحاب با سابقۀ پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) توسط عمر بن خطاب، ميان مورّخان و نقل هاى آنان اختلاف است؛ ولى در تمام نقل ها، ايجاد تبعيض ميان مسلمانان و برترى دادن غير اصولى برخى بر ديگران توسط خليفه از مسلمات است. تشیع ✍️استاد محمد حسین رجبی https://eitaa.com/zandahlm1357
شاهان هخامنشی، بی اعتماد به پزشکان ایرانی ↩️ ↪️ پای سخن که بنشینیم، از بزرگ و مهد بودن قبل از به ویژه دوران صحبت میکنند. اما وقتی را مطالعه میکنیم، در میابیم علم، ایران پیش از اسلام همواره دست به دامان و ی بود. در مواردی که شاهان بیماری بر آنان غلبه میکرد دست به دامان پزشکان بیگانه میشدند و هیچگونه اعتمادی به ایرانی نداشتند و آنهارا از نظر علمی پایین تر از یونانی ها و مصری ها میدانستند. یکی از این موارد، نجات هخامنشی به دست پزشک یونانی (Democedes) است. این ماجرا را مورخ مشهور یونانی روایت میکند: "داریوش شاه هنگامی که به شکار رفته بود دچار سانحه ای شد: هنگامی که از اسب پایین می پرید پایش به شدت پیچ خورد و قوزک پایش در رفت. 👈او از مدتها پیش چند پزشک مصری بسیار نامی در خدمت داشست که برای درمان به انان مراجعه می کرد.👉 اما این بار آنان نتوانستند کاری کنند و برعکس پای شاه را چنان به شدت تکان دادند که بر درد او افزودند. داریوش از شدت درد تا هفت شبانه روز نتوانست بخوابد تا روز هشتم که درد به اوج رسیده بود کسی که قبلاً درباره مهارت دموکِدِس کروتونی در سارد بسیار شنیده بود موضوع را با شاه در میان گذاشت. صفحه ۴۱۷ "با این حال داریوش درمان خود را به او سپرد. دموکدس به جاس استفاده از خشونت با روش های درمان یونانی و ملایمت رفته رفته شاه را به سوی بهبودی برد و خواب را به چشم او بازگرداند تا انکه به زودی کاملا درمان شد 📖 هرودوت،تاریخ هرودوت،انتشارات اساطیر،ترجمه مرتضی ثاقب فر،جلد اول ،صفحه ۴۱۶ و ۴۱۷ goo.gl/qfehw4 👈 اسکن کتاب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✍
شاهان هخامنشی، بی اعتماد به پزشکان ایرانی ↩️ ↪️ پای سخن که بنشینیم، از بزرگ و مهد بودن قبل از به ویژه دوران صحبت میکنند. اما وقتی را مطالعه میکنیم، در میابیم علم، ایران پیش از اسلام همواره دست به دامان و ی بود. در مواردی که شاهان بیماری بر آنان غلبه میکرد دست به دامان پزشکان بیگانه میشدند و هیچگونه اعتمادی به ایرانی نداشتند و آنهارا از نظر علمی پایین تر از یونانی ها و ها میدانستند. یکی از این موارد، نجات به دست یونانی است. این در حدود ۲۵۰۰ سال پیش توانست سرطان سینه آتوسا را بصورت کامل درمان کند این ماجرا را مورخ مشهور یونانی روایت میکند : " برروی سینهٔ دختر و همسر ذمل یا غدهای چرکین پدید آمد که سرباز کرد ولی زخم آن روز به روز گستردهتر شد. تا وقتی زخم کوچک بود آتوسا از شرم آن را پنهان می کرد و به کسی چیزی نمی گفت، اما وقتی جان خود را در خطر دید در پی دموکدس فرستاد و زخم را به او نشان داد. دموکدس قول داد او را درمان کند" و هرودوت در ادامه نقل میکند که آتوسا به صورت کامل درمان شد. 📖 هرودوت،تاریخ هرودوت،انتشارات اساطیر،ترجمه مرتضی ثاقب فر،جلد اول ،صفحه ۴۱۸ و ۴۱۹ 👈🏻 اسکن کتاب goo.gl/L5np2z ⚠️ توجه میفرمایید که این پزشک یونانی آنقدر توانا بود که توانست غده سرطانی درون سینه آتوسا را بصورت کامل درمان کند. ⁉️ حال سوال اینجاست، چرا داریوش همسر آتوسا و یا خود آتوسا هیچ وقت سراغ یک پزشک ایرانی نرفتتد؟ مگر نه اینکه ایران عهد مهد علم و تکنولوژی بوده است؟! ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✍🏻
.......: تأسيس پادشاهي پهلوي: ۱۹۱۹- ۱۹۲۵ هدف اين كتاب نگارش تاريخ ايران در فاصله سال‌هاي ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۰، با تكيه بر اسناد بايگاني وزارت خارجه آمريكا است؛ دهه آغازين روابط ايران و آمريكا و دوره اي پر حادثه كه در آن، خاندان قاجار سرنگون شد و پهلوي‌ها به قدرت رسيدند. اين پژوهش به دو بخش تقسيم شده است. در فصل‌هاي دوم تا دهم به پيش زمينه و چگونگي تأسيس سلطنت پهلوي مي‌پردازند؛ و در فصل‌هاي يازدهم تا پانزدهم، به نحوه تثبيت اين خاندان جديد پرداخته شده است. تا كنون پژوهش تاريخي مفصلي درباره حوادث سال‌هاي ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۰ ايران، بر اساس اسناد قابل اطمينان و به زبان انگليسي انجام نشده است. اميد است كه اين كتاب جبراني براي اين غفلت باشد. علاوه بر اين، علاقه و چشم داشت آمريكا به نفت ايران؛ و درگير بودن با سياست ايران از طريق مستشاران آمريكايي؛ و آثار باستاني ايران، راه آهن ايران، در كنار رابطه ديرپاي فرهنگي و ميسيونرهاي آمريكايي در ايران، موجب شده است كه بايگاني‌هاي ديپلماتيك آمريكا درباره اين برهه از تاريخ ايران، غني و سرشار از اسناد باشد. در پژوهش‌هاي پيشين خود بخشي از اين اسناد را به كار گرفته ام، اما بخش قابل توجهي از اين اسناد دست نخورده باقي مانده است. انگلستان در جولاي ۱۹۱۸ كابينه وثوق الدوله را به قدرت رساند. در ماه‌هاي آگوست تا دسامبر ۱۹۱۸ تلاش بسياري براي به زير كشيدن اين كابينه صورت گرفت، اما انگليسي‌ها اين تلاش‌ها را ناكام گذاشتند. [۱] با فرا رسيدن ژوئيه ۱۹۱۹، وضعيت كابينه وثوق «تزلزل ناپذير» به نظر مي‌رسيد. در فصل دوم اين كتاب، تداوم ثبات كابينه وثوق الدوله را تشريح كرده و سپس به اعلان قرارداد ۹ آگوست ۱۹۱۹ ايران- انگليس و واكنش‌هاي متعاقب آن پرداخته ام. مردم ايران كه مخالفت آمريكا را با اين توافقنامه ديدند، قوت قلب يافته و كابينه را به چالش كشيدند. نارضايتي روز افزون آمريكايي‌ها از قرارداد نفتي سن رمو كه در آوريل ۱۹۲۰ ميان انگليس و فرانسه منعقد شد، تنش‌هاي موجود در كنگره و گزارش نفتي رئيس جمهور ويلسون به كنگره در مه ۱۹۲۰، به مردم ايران جرأت و جسارت بسيار بخشيد. [۲] با افزايش مقاومت‌هاي مردمي و از كنترل خارج شدن استان‌هاي گيلان و آذربايجان، وثوق الدوله در ژوئن ۱۹۲۰ استعفا داد و از كشور فرار كرد. فصل سوم، فروپاشي كابينه او را توضيح مي‌دهد. همان طور كه اتفاقات بعدي نشان مي‌دهد، آشكار است كه در آن شرايط، معاهده ايران انگليس كه در نظر مردم ننگين محسوب مي‌شد، قراردادي مطلوب بود. چرا كه دولت وثوق الدوله، همه آن چيزي بود كه ميان ايران و استبداد نظامي حايل شده بود. همچنين كاملاً روشن است با اينكه دولت آمريكا در لغو اين معاهده مؤثر بود، اما به زودي ايران را تسليم انگلستان كرد. كودتاي ۲۱ فوريه ۱۹۲۱، استبداد نظامي مهارگسيخته اي را به مدت ۶۰ سال بر ايران حاكم كرد و بدين گونه مسير انقلاب سال ۱۹۷۹ را هموار ساخت. در فصل چهارم به كابينه‌هاي موقت مشيرالدوله و سپهدار (ژوئن ۱۹۲۰ تا فوريه ۱۹۲۱) پرداخته ام. اين دوره با نفوذ گسترده بازيگران آمريكايي- انگليسي و پي ريزي تفاهم نامه نفتي هم زمان شده است. [۱] تفاهم با ايالات متحده، معاهده ايران انگليس را دوباره مطرح كرد: انگلستان توانست با برقرار كردن استبداد نظامي كه پس از كودتاي ۲۱ فوريه ۱۹۲۱ به وجود آمد، هر چه بيشتر ايران را تحت كنترل خود درآورد. عده اي معتقدند افزايش مخالفت‌ها عليه كابينه سپهدار در پاييز ۱۹۲۰، منجر به كودتا شد. اين ادعا بسيار فريبنده است؛ بلكه بايد توجه داشت كه اين حوادث هم زمان با خداحافظي ويلسون و روي كار آمدن هاردينگ بود. علي رغم تفاهم نفتي، انگلستان به هيچ وجه نمي توانست خطر كند. «ماجراي ژدس [۲] » كه چندي پيش از كودتا صورت گرفت، بخشي از يك طرح زيركانه براي پيش دستي در برابر هرگونه واكنش معاندانه احتمالي آمريكا بود كه با موفقيت اجرا شد. [۳] فصل پنجم به بررسي كودتايي مي‌پردازد كه سرآغاز دوره جديدي در تاريخ ايران است. در اين كودتا سرهنگ رضاخان، يك افسر قزاق گمنام به قدرت رسيد؛ و بلافاصله پس از كودتا «فرماندهي كل قوا» و وزارت جنگ را به عهده گرفت. فصل پنج همچنين به توصيف شرايط پس از كودتا و دستگيري افراد برجسته مي‌پردازد. در فاصله ۳۰ ماه پس از كودتا و انتصاب رضاخان به عنوان نخست وزير (فوريه ۱۹۲۱ تا اكتبر ۱۹۲۳)، شش كابينه جاي خود را به ديگري دادند و در هر شش دوره رضا وزير جنگ بود. در روزهاي توالي اين كابينه‌هاي «رنگارنگ»، بنيان يك استبداد نظامي ريخته شد. با حمايت‌هاي انگليس، ارتش دائمي بزرگي به وجود آمد كه كنترل دولت بر مناطق دوردست كشور را ممكن مي‌ساخت. اين ارتش به سلاحي خطرناك عليه مخالفين وزير جنگ تبديل شد. همان طور كه در فصل شش تبيين شده است، در پاييز ۱۹۲۲، ميان نخست وزير وقت، قوام السلطنه و رضا منازعه سختي درگرفت. رضا به پشتيباني ارتش، از اين ميدان پيروز بيرون آمد. به مد
د همين پشتيبان، صعود دائمي وزير جنگ ممكن شد. در اكتبر ۱۹۲۳ احمدشاه كه مرعوب اين قدرت روز افزون شده بود، او را به نخست وزيري منصوب كرد و خود كشور را ترك گفت. در مارس ۱۹۲۴، اندكي پس از انتصاب رضا به نخست وزيري، در حالي كه او وزارت جنگ و فرماندهي كل قوا را نيز در اختيار داشت، سعي كرد ايران را به يك جمهوري تبديل كرده و خود را رئيس جمهور بخواند. ---------- [۱]: Majd, Persia in World WarI، صص ۲۷۵-۲۶۳ [۲]: Majd, Oil and the Killing of the American Consul in Tehran، صص ۳۷-۳۳ [۱]: همان، صص ۹۶-۷۷ [۲]: Geddes Affair [۳]: همان، صص ۵۵-۴۵ 📚از قاجار تا پهلوی ✍محمد قلی مجد https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 محمدرضا پهلوی در سخنرانی اجلاس مجلسین سال ۵۲ درباره افزایش قیمت کالا‌های اساسی نسبت به دو سال قبل می‌گوید: قیمت‌ها از ۲۰۰ تا ۴۰۰ درصد افزایش یافته
1_438389930.MP3
5.27M
💠 سلسله جلسات 15 ✳️ شرح معرفتی و کوتاه 🎤 حجت الاسلام و المسلمین استاد نصوری ( معاونت محترم ارتباطات و تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت
آیا میدانید؟ @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یک شرکت اندونزیایی نوعی از پلاستیک را اختراع کرده که در صورت خورده شدن توسط حیوانات قابل هضم است و میشود از آن به عنوان غذای ماهی ها استفاده کرد. ‌‌‌‌‌‎‌‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماهی غول پیکر در رود خانه ...!!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مار ماهی شیشه ای که در عمق بیش از 100 متر زندگی می کند و شب ها به سطح آب نزدیک تر می شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاید فکر کنین این ماهی مرده اما در واقع این یک نوع ماهی ریه دار بنام پروتوپتروسه که بومی آفریقاست و میتونه به خواب زمستانی بره و بی حرکت بمونه، اما وقتی با آب تماس پیدا کنه، دوباره زنده میشه
صفحه طنز😂😂😂 @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: رادّی و نوچه‌هاش! خرمشهر بودیم! رادّی با نوچه‌هاش، بچه‌ها رو یکی یکی می‌‌‌گرفتند و رو سراشون یه ضربدر می‌‌‌کاشتند و می‌‌‌گفتند: « باید همه کچل کنند و گرنه، “گری” (نوعی بیماری پوستی) می‌‌‌گیرند». ما هم تصمیم گرفتیم کلّه خود رادّی رو کچل کنیم. با نقشه ی قبلی رفتیم داخل سنگر. رادّی دراز به دراز خوابیده بود کنار سنگر و کتاب می خوند و نوچه هاش دور و برش خواب بودند . شیخ اکبر، تو یه چشم به هم زدن، پرید رو پاهایِ رادّی و پشت به صورتش نشست و گفت: سعید، شاهسون، بدوید؛ امّا همه نامردی کردند و نرفتند. رادّی زور می زد و شیخ اکبر هم زور می زد. رادّی خم شد و یه گازِ محکم، پشتِ پاهای شیخ اکبر گرفت. شیخ اکبر هم جیغی کشید و خم شد و پای رادّی رو گاز گرفت. رادّی و شیخ اکبر، جیغ و دادشون به هوا بود و دور سنگر می‌‌‌دویدند و آخ و اوخ می‌‌‌کردند. نوچه‌های رادّی که از ترس، از خواب پریده بودند دورِ رادّی می‌‌‌دویدند و می‌‌‌گفتند:‌ « ها! چیه! چی شده؟! کی بوده؟!» رادّی کمی جیغ و داد کرد و نوچه‌هاشو گرفت به بادِ کتک. می‌‌‌زد و می‌‌‌گفت : « زهرِ‌ مار! شما هم نوچه شدید! ها! بی‌شعورا! نصفِ پام کنده شده! حالا من نه! یه الاغ! شما نباید مواظبش باشید!» رادّی و نوچه‌هاش! مجموعه اکبرکاراته https://eitaa.com/zandahlm1357