eitaa logo
ضرب المثل
32.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
884 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🟩من نوکر سلطانم نوکر بادنجان نیستم 🔹نوکر بادنجان به کسانی اطلاق می‌شود که به اقتضای زمان و مکان به سر می‌برند و در زندگی روزمره‌ی خود تابع هیچ اصل و اساس معقولی نیستند. عضو حزب باد هستند، از هر طرف که باد مساعد بوزد به همان سوی می‌روند و از هر سمت که بوی کباب استشمام شود به همان جهت گرایش پیدا می‌کنند. خلاصه طرفدار حاکم منصوب هستند و با حاکم معزول به هیچ وجه کاری ندارند. آنان که عقیده‌ی ثابت و راسخ ندارند و معتقدات خویش را به هیچ مقام و منزلتی نمی‌فروشند اگر به آن‌ها تکلیف کمترین انعطاف و انحراف عقیده شود بی درنگ جواب می‌دهند من نوکر بادنجان نیستم.  @zarboolmasall
🟩 آواز سگان کم نکند رزق گدا را (غوغای سگان کم نکند رزق گدا را) 🔹این ضرب‌المثل در مواردی استفاده می‌شود که شخصی منتظر کمک دیگران و یا به نتیجه رسیدن امری و یا موفقیتی قابل توجه باشد و افرادی از روی حسادت و یا به دلائل مختلف بخواهند وی را ناامید کرده و یا با جنجال و حاشیه‌سازی برای او مانع ایجاد کرده و مانع موفقیتش شوند. ولی اعتقاد او بر این است که این جار و جنجال‌ها بی‌نتیجه و مانند سر و صدای سگان است و نمی‌تواند بخت و اقبال وی و یا عنایت و توجه کسانی که می‌خواهند به او کمک کنند را تحت تاثیر قرار دهند. به نظر می‌رسد ریشه این مثل به بیت زیر برمی‌گردد: 🔻عرفی تو میندیش ز غوغای رقیبان آواز سگان کم نکند رزق گدا را @zarboolmasall
🟩
🟩شاخ و شانه کشیدن 🔹کنایه از تهدید و ارعاب است که کسی به منظور انتقام یا ترساندن طرف مقابل تهدید بر آید و از هر اقدامی برای تامین مقصود خویش خود داری نکند . این عبارت در اصل شاخ و شانه بوده است ولی در اصطلاح عامه حرف" و" را غالبا" تلفظ نمی کنند و شاخ شانه گویند. سابقا راه و رسم گدایی تا این اندازه پیشرفت نکرده بود که فی المثل باند و جمعیت و حزب و تشکیلات داشته باشند . فقط چند چشمه بلد بودند و به آن وسایل سد جوع و تحصیل درهم و دینار می کردند. یکی از آن چشمه ها که گدایان ایران در قدیم الایام بازی می کردند شاخ و شانه کشیدن بوده است. شاخ و شانه عبارت بودند از شاخ نوک تیز و شانه استخوان گوسفند که گدایان شاخ را در دست راست وشانه را در دست چپ می گرفتند و بر در خانه و جلوی دکان می رفتند و مطالبه وجه می کردند چنانچه صاحب خانه و دکاندار در پرداخت وجه استنکاف و امتناع می کرد گدای سمج آن شاخ را به نوعی روی شانه یعنی شاخه استخوان گوسفند می کشید که صدای چندش آوری از آن بر می خاست و شنونده را به ستوه آورده مجبور می کرد چیزی به گدا بدهد و او را از سر خود باز کند. @zarboolmasall
🟩امشب چراغے برایتان روشن مےڪنم ، در تاریڪے قلب سیاہ شب آنگاہ از خدا مےخواهم اگر در تاریڪے غم اسیر تنهایے شدید چراغ امیدتان روشن بماند عزیزان شبتون بخیر💕 @zarboolmasall
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن 🌸ســلام ☕️صبح دوشنبتون بخیر و شادی 🌸روزتون پر از سر زندڪَے ☕️زندڪَیتون پر از آرامش 🌸لب هــاتون پـر از لبخند ☕️سفره تون پـر از بـرڪت @zarboolmasall
🟩 کانَ الإنْسانُ کفوراً، 🔹انسان ناسپاس اسـت.» «سوره ي اسرا، آیه ي6 و7» 🔻نمک خوردن و نمکدان شکستن. @zarboolmasall
🟩 افاده‌ها طبق طبق سگ‌ها به دورش وق و وق، 🔹حکایت آدم‌هایی است که گنجایش، ظرفیت و لیاقت به جایگاه و مرتبه‌ای را که به ان دست یافته‌اند را ندارند و مقام و موقعیتی را که به دست آورده‌اند مدام بر سر دیگران می‌کوبند که همین رفتار بی ادبانه و غیر محترمانه‌شان باعث آزار و دلخوری دیگران از آن‌ها خواهد شد @zarboolmasall
🟩 آدمی که مالس اِره، ایمونس هم اِره. 🔹معنی: کسی که مالش می‌رود، ایمانش هم می‌رود. 🔻کنایه از اینکه کسی که مالش به سرقت برود، ممکن است با مظنون شدن به این و آن، ایمانش هم از دست برود. @zarboolmasall
🟩 سیبی( سنگ) که به هوا می رود تا بر گردد هزار چرخ می‌خورد): 🔹در عبارت بالا گاهی جای سنگ عبارت سیب را هم به کار می‌برند ولی صحیح آن از نظر ریشه تاریخی همان کلمه سنگ است که گمان می‌رود سیب به علت مدور بودن بعدها جای سنگ را گرفته باشد. مورد استفاده و اصطلاح ضرب المثل بالا هنگامی است که کسی در جریان زندگی دچار مشکلی شده باشد و هیچ گونه راه چاره و علاجی برای رفع مشکل و مانع موجوده منصور نگردد . در چنین موقعی به آن شخص مایوس و ناامید از راه دلجویی و تقویت حس اعتماد و اطمینان چنین می‌گویند:" هر گز نا امید مشو . از آینده کسی خبر ندارد که چه نقشی بازی می‌کند کسی چه می‌داند؟ شاید صلاح و مصلحت کار تو در وقوع این حادثه باشد زیرا از قدیم گفته‌اند : سنگی که به هوا می‌رود تا برگردد هزار چرخ می‌خورد" @zarboolmasall
🟩گربه ی تنبل را موش طبابت می‌کند 🔹 می‌گویند: در زمان‌های قدیم پیرزن نخ ‌ریسی بود كه از چند سال پیش شوهرش مرده بود و با دو تا گربه‌اش زندگی می‌كرد. اسم یكی از گربه‌‌ها عروس بود و اسم یكیش هم ملوس. گربه عروس خیلی زرنگ بود و روزی نبود كه چند تا موش گت و گنده از پشت كندو و هیمه‌های پیر زال نگیرد و سبیلی چرب نكند برعكس او ملوس، گربه خیلی تنبل و تن‌پروری بود و بیشتر وقت‌‌ها می‌رفت پهلوی پیرزن و آنقدر لوس‌ بازی در می‌آورد تا پیرزن از غذای خودش یك چیزی به او می‌داد. موش‌های خانه پیرزن خیلی از عروس می‌ترسیدند اما میانه‌شان با ملوس خیلی خوب بود به‌ طوری كه وقتی ملوس تنبل می‌خوابید موش‌‌ها از سر و كولش بالا می‌رفتند، بعضی از موش‌‌ها شیطان هم زیر دم او سیخونک می‌زدند، خلاصه وقتی موش‌‌ها از تنبلی و بی‌بخاری ملوس خبردار شدند قرار گذاشتند چند تا از گردن كلفت‌هاشان بروند پیش او و میانه آن دو تا را به هم بزنند تا از شر آن یكی خلاص شوند. در همین گیر و دار ملوس ناخوش شد و به سراغ رفقاش رفت و از آنها كمك خواست، موش‌‌ها هم دور او جمع شدند تا فكری به حالش كنند. پیرزن كه از بدحالی و ناخوشی ملوس باخبر بود به همراه زن همسایه وارد خانه شد. زن همسایه همین كه چشمش به گربه و موش‌‌ها افتاد رو كرد به پیرزن و گفت: "اینها چه میكنن؟ این چه وضعیه؟" پیرزن جواب داد: "این گربه من ناخوشه، مرضش هم تنبلی است، حتماً رفته پیش موش‌‌ها به حكیمی؟" زن همسایه خنده‌ای كرد و گفت: "بله! گربه تنبل ره موش حكیمی منه!" (گربه تنبل را موش طبابت می‌كند! @zarboolmasall
🟩 آتا چاتینجاخ اشّکه مین! 🔹«تا زمانیکه به اسب برسی، سوارخر شو @zarboolmasall