🟩آسمون ونه لا هسّه زمین ونه زیرانداز
آسمان لحافش است و زمین زیر اندازش.
#شمالی #آسمان #زیرانداز
@zarboolmasall
🟩بهر کجا که روی آسمان همین رنگه !
🔹️( به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است ) معنی ضرب المثل -> به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است
🔸️در همه جا مشکل و گرفتاری وجود دارد و وضع به همین منوال و اوضاع زندگی به همین ترتیب است و فرق چندانی نمی کند.
#مشکل #گرفتاری #آسمان #رنگ
@zarboolmasall
🟩توی هفت آسمون یک ستاره نداشتن
🔻 بد شانسی آوردن
🔹️اگر کسی از بد اقبالی و بدشانسی اش چنین شخصی را نداشته باشد و به اصطلاح ستاره ای توی آسمان نداشته باشد، می گویند او یک ستاره هم توی آسمان ندارد.
🔸️مصداق این داستان ضرب المثل یه ستاره در آسمون نداره به افراد زیر هم گفته می شود:
⬅️آدم بی شانس و اقبال
⬅️نگون بخت
⬅️فردی که هیچکس دوستش ندارد.
⬅️بی کس و کار
⬅️بد اقبال
🔻نام دیگر این ضرب المثل ، یک ستاره در هفت آسمان نداشتن هم است.
#ستاره #آسمان #بداقبال #بدشانس
@zarboolmasall
🟩مثل اینکه آقا از آسمان افتاده
🔸️این مثل در مورد افراد گردن کلفت و زورگو و متکبر که میخواهند همه چیز را به زور تصرف کنند و یا در هر کاری خیلی به قدرت خود میبالند و تکبر میکنند استفاده میشود.
🔹️داستان این مثل مربوط به دوران قاجاریه است و آن را به دو اتفاق مشابه نسبت میدهند.
🔻یکی اینکه سید محمد باقر شفتی، در عصر فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار در اصفهان سکونت داشت.
وی در مرافعات، بسیار دقیق بود و طول میداد به قسمی که بعضی از مرافعاتش بیش از یک سال هم طول میکشید تا حقیقت مطلب به دستش آید.
میرزا محمد تنکابنی میگوید:
«... زنی خدمت آن جناب رسید و عرض کرد کدخدای فلان قریه ملک صغار مرا غضب کرده. کدخدا را حاضر کردند. او منکر برآمده و چهارده حکم از چهارده قاضی اصفهان گرفته و در همه مجالس آن زن را جواب گفته.
سید (حجةالاسلام شفتی را سید مینامند و مسجد سید در اصفهان از بناهای اوست) آن احکام را ملاحضه کرد و آن نوشتجات را پیش روی خود بالای هم گذاشته، پس به آن زن گفت که: "کدخدا مرد درستی است و سخن بقاعده میگوید!" آن زن شروع به الحاح و آه و ناله نمود. سید به مرافعات دیگر اشتغال فرمود و در میان مرافعات پرسید که: "ای کدخدا، مگر تو این ملک را خریده ای؟" گفت: "نه، مگر در مالکیت خریدن لازم است؟" سید گفت: "نه، ضروری نیست." باز مشغول سایر مرافعات شد. در آن اثنا از کدخدا پرسید که: "این ملک از باب صلح یا وصیت به شما رسیده؟" گفت: "نه، مگر در مالکیت اینگونه انتقال شرط است؟" سید فرمود: "نه". پس در اثنای مرافعات یک یک از نواقل شرعیه را نام برد و آن شخص همه را نفی کرده اقرار بر عدم آنها نمود. سید گفت: "پس به چه سبب این ملک به تو انتقال یافته؟" گفت که: "سببی نمیخواهد. از آسمان سوراخی پدید آمده و به گردن من افتاده". سید فرمود: "چرا از آسمان برای من ملک نمیآید؟! برو ملک صغار این زن را رد کن که تو غاصبی". پس سید آن چهارده حکم را درید و به خواهش آن زن حکمی به کدخدای قریه خود نوشت که: آن ملک را گرفته تسلیم آن زن نموده باش...»
🔺️اما واقعه دیگری که در زمان ناصرالدین شاه قاجار اتفاق افتاده به شرح زیر است:
محمد ابراهیم خان معمار باشی ملقب به وزیر نظام که مردی بسیار هشیار و زیرک بود از طرف کامران میرزا نایب السلطنه (وزیر جنگ ناصرالدین شاه) مدتی حکومت تهران را بر عهده داشت. در طول مدت حکومتش شهر تهران در نهایت نظم و آرامش بود. با مجازاتهای سختی که برای خاطیان و متخلفان وضع کرده بود، هیچ کس یارای دم زدن نداشت و تهرانیها از آرامش و آسایش کامل برخوردار بودند.
روزی یکی از اهالی تهران به وزیر نظام شکایت کرد که چون عازم زیارت مشهد بودم، خانهام را برای حفاظت و نگاهداری به فلان روضه خوان دادم. اکنون که با خانوادهام از مشهد مراجعت کردم مرا به خانه راه نمیدهد. حرفش این است که متصرفم و تصرف قاطعترین دلیل مالکیت است. هر کس ادعایی دارد برود اثبات کند! وزیر نظام بر صحت ادعای شاکی یقین حاصل کرد و روضه خوان غاصب را احضار نمود تا اسناد و مدارک تملک را ارائه نماید. غاصب شانه بالا انداخت و گفت: "دلیل و مدرک لازم ندارد، خانه مال من است زیرا متصرفم." حاکم گفت: "در تصرف تو بحثی نیست، فقط میخواهم بدانم که چگونه آن را تصرف کردی؟" غاصب مورد بحث که خیال میکرد وزیر نظام از صدای کلفت و اظهارات مقفی و مسجع و دلیل تصرفش حساب میبرد با کمال بی پروایی جواب داد: "از آسمان افتادم توی خانه و متصرفم. از متصرف مدرک نمیخواهند".
وزیر نظام دیگر تأمل را جایز ندید و فرمان داد آن روحانی نما را همان جا به چوب بستند و آن قدر شلاق زدند تا از هوش رفت. آنگاه به ذیحق بودن مدعی حکم داد و به غاصب پس از به هوش آمدن چنین گفت: "هیچ میدانی که چرا به این شدت مجازات شدی؟ خواستم به هوش باشی و بعد از این هر وقت خواستی که از آسمان بیفتی، به خانه خودت بیفتی نه خانه مردم! چرا باید این گونه افکار، آن هم نزد امثال شما باشد؟"
#آسمان #گردن_کلفت
@zarboolmasall
🟩آسمون ونه لا هسّه زمین ونه زیرانداز
آسمان لحافش است و زمین زیر اندازش.
#شمالی #آسمان #زیرانداز
@zarboolmasall
🟩آسمون ونه لا هسّه زمین ونه زیرانداز
آسمان لحافش است و زمین زیر اندازش.
#شمالی #آسمان #زیرانداز
@zarboolmasall
🟩آسمون ونه لا هسّه زمین ونه زیرانداز
آسمان لحافش است و زمین زیر اندازش.
#شمالی #آسمان #زیرانداز
@zarboolmasall
🟩آسمون ونه لا هسّه زمین ونه زیرانداز
آسمان لحافش است و زمین زیر اندازش.
#شمالی #آسمان #زیرانداز
@zarboolmasall