eitaa logo
ذره‌بین درشهر
19.5هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی مدیریت کانال @Haditaheriardakani آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 فعال محیط‌زیست اردکان در بخشی از مطلب خود در صفحه چهارم از شماره ۴۴ دوهفته‌نامه می‌نویسد: 🍂 بیشترین که پس از دست دادن من و قطعاً دوستان نزدیک‌شان را می‌دهد این است که که سالیان سال به دکتراقبالی توسط مسئولان به‌ویژه که آن‌ها از نیز بوده است در مورد داده شد عموماً بود و در حد وعده‌هایی بود که در جلسات بعدی هم به‌صورت همان وعده می‌ماند. آن‌قدر این وعده‌ها انجام نشد و قوانین در مورد پارک ملی سیاه‌کوه که با دکتر اقبالی تبدیل به شده بود نشد که دکتر اقبالی به به این پارک، می‌گفت. یعنی این پارک فقط پارک ملی را دارد و هیچ‌کدام از در مورد آن اجرا نشده است. 🗞 نشریه ی ▪️خدا رحمت کند عزیز را، که بعد از رفتن ایشان محیط زیست اردکان، به معنای واقعی کلمه شد. 📌 نماینده ی عزیز جناب آقای تابش امیدواریم احداث جزء نباشد، راستی سرانجام به کجا رسید؟! جوانان پرشورِ ستادهایتان به خاطر وقفه ای چندین ساله در تکمیل این پروژه به تنگ آمده اند و می خواهند موتورهایشان را بفروشند!!! 👈 گفتیم، نگید نگفتیم... 🖋 هوادارِ مردم @zarrhbin
🔘 اولین بار در کتابخانه....⁉️ 🍃 ماجرای کتابخانه رفتن در اوایل شهریور بعد از ماجرای آقارضا اتفاق افتاد. من به مغازه ای نمی رفتم و باید در کوچه ها با بچه های همسایه بازی می کردم. بازی هم سرشکستنک دارد روز بعد از ماجرای تریاک، گفت: تا باز شدن مدرسه یک ماه مانده است؛ من باید با تو چه کنم؟ توی نمی مانی؛ توی کوچه هم درست نیست ولو باشی. گفتم: من به می روم. مادرم گفت: کدام کتابخانه؟ گفتم: . مادرم گفت: بچه، خانه ی ما این طرف شهر است و مسجد جامع آن طرف شهر، تو به مسجد می روی؟ تازه نیست تو را راه بدهند. گفتم: من به کتابخانه می روم؛ مادرم گفت: عاقبتت را بخیر کند. 🍂 فردا صبح بلند شدم و راه افتادم. از خانه ی ما تا مسجد جامع پیاده روی بود. البته اگر به جای خیابان از کوچه پس کوچه ها می رفتم راه کمتر می شد، ولی من هنوز راه مسجد جامع را از طریق کوچه پس کوچه ها و بازار نمی شناختم و لاجرم از خیابان رفتم. بالاخره وارد مسجد جامع شدم و به که هنوز در ابتدای کارش بود، رفتم. کتابخانه بود و هنوز ساختمان مجزایی که با کمک مرحوم مغفور آقای ساخته شده را نداشت. 🍃 در آن زمان کتابخانه در قسمتی از دنباله ی مسجد قرار داشت. من تا آن روز به هیچ کتابخانه ای نرفته بودم، کتاب گرفتن را نمی دانستم و حتی کتابی هم در نبود و کسی هم اسم کتابی را به من نگفته بود. تنها کتاب هایی را که نامشان را می دانستم؛ مختارنامه، اسکندرنامه، امیرارسلان نامدار، و حسین کرد شبستری بود. این کتابها را شب ها به طور دوره ای، با پسران آقای دبیری همسایه مان می خواندیم. من داستان آن کتابها را برای بچه های کلاس و زن های محله بازگو کرده بودم. خودم هم مقداری از آن کتابها را امیرارسلان و حسین کرد شبستری را خوانده بودم. 🍂 بالاخره وارد راهرو تنگ شدم؛ تاپ تاپ می تپید یازده دوازده سال بیشتر نداشتم این بودم که به من کتاب ندهند. اول راهرو، دم در کتابخانه یک قفسه ی شیشه ای بود و داخل آن چیده شده بود من کتاب کوچکی دیدم با جلد چرمی، با رنگ سفید در عطف آن نوشته شده بود ؛ فکر کردم این هم کتابی است مثل کتاب حسین کُرد شبستری. به علاوه چون کتاب کوچکی (قطع جیبی) بود کردم برای من که هستم خوب است. وارد سالن کتابخانه شدم، چند نفری مشغول بودند. پشت پیشخوان نشسته بود. مردی با بود. سلام کردم. مرد گفت: اینجا چه می خواهی؟ گفتم: . او پرسید: چه کتابی می خواهی؟ جواب دادم حکمت افلاطون. به محض شنیدن این ، مرد نعره ای زد که: بچه برو کن، کتاب حکمت افلاطون می خواهی؟ برو . 🍃 من می خواستم کنم و از بروم. آخر من را دوست داشتم هم به مادرم داده بودم که به کتابخانه می روم. بیش از یک ساعت پیاده روی کرده بودم و حالا این این طور با من می کرد. صدای بلند کتابدار در همه پیچید. ۵۵_۵۰ ساله ای با کت و شلوار منظم و ریش جوگندمی از دست کشید. او بلند شد و با صدای پرسید پسرجان چه می خواهی؟ به طرف من حرکت کرد و ضمن حرکت گفت: با بچه ها باشید. من گفتم: کتاب می خواهم، آن مرد پرسید: کدام کتاب را می خواهی؟ گفتم: کتاب حکمت افلاطون. 🍂 آن مرد به آشیخ محمدباقر گفت، لطفاً حکمت افلاطون را بدهید. آشیخ گفت: چشم حاجی آقا. کتاب حکمت افلاطون را به حاجی آقا داد. دست مرا گرفت و با هم به حیاط کوچک کتابخانه رفتیم. حیاطی کوچک با چند درخت که یکی دو میز و چند صندلی در آن چیده بودند در کنار اتاق کتابخانه بود( محل کتابخانه به قدری کوچک بود که نمی شد با آن سالن اطلاق کرد.) هیچ کس آنجا نبود. حاجی به من گفت: بنشین. از من پرسید، اصلاً می دانی افلاطون کیست؟ من که تا آن روز اسم افلاطون را نشنیده بودم، گفتم نه. حاجی درباره ی زندگی سقراط، ارسطو و یونان و فلاسفه ی بزرگ سخن گفت. بعد تا اذان ظهر یعنی حدود، ۳/۵ ساعت وقت گذاشت و چند صفحه ای از کتاب حکمت افلاطون را به من یاد داد. او درباره ی مُثُل افلاطونی کرد و چندین مثال زد. 🍃 صدای اذان که بلند شد حاجی گفت: پسرجان اسمت چیست؟ من اسمم را گفتم. حاجی را شناخت و گفت خدا بیامرزدش با هم آشنا و دوست بودیم. اسم من هم است. بعد گفت: من به نماز می روم هر وقت خواستی بروی، کتاب را به آشیخ محمدباقر بده، ولی این دفعه که به کتابخانه آمدی کتاب بگیر و بخوان. من هم به آشیخ محمدباقر می گویم یک کتاب داستان به تو بدهد. اگر هم‌ خواستی کتاب را ببری من تو هستم. @zarrhbin 👇👇👇👇
🔻چه کسانی از روزه معافند؟ 🔸٢٢ گروه زير از "روزه گرفتن "معافند همان خدايي كه دستور روزه داري را داده است ، اين جمله رانيز فرموده است كه اگر مريض هستيد روزه گرفتن براي شما ممنوع است ! 👈افراد زير به طور كلي از گرفتن روزه در طول زندگي معاف هستند : ١- از هر نوع و به هر ميزان ٢- به هر ميزان كه نياز به مصرف دارو داشته باشد. ٣- سابقه سكته قلبي ويا عمل جراحي ٤- سابقه بيماري مزمن كبدي ، كليوي ، قلبي و ريوي مثل ، نارسايي كليه و نفروپاتي ها ، نارسايي قلبي و ريوي مزمن و موارد مزمن ديگر ٥- بيماران مبتلا به مشكلات روده اي شديد مثل خونريزي دهنده و يا سندروم روده تحريك پذير ٦- بيماران با ضعف بينايي بالا ٧- لاغري مفرط ٨- بيماران با عملهاي جراحي بزرگ مثل عمل ، كيسه صفرا ، ، و و بيماران ( كليه ، كبد و قرنيه و ..) ٩- بيماران با سابقه طولاني ناراحتي معده يا معده و عشر و داراي يبوست شديد ١٠- بيماران روحي شديد كه تحت درمان داروهاي هستند . ١١- بيماراني كه سنگ ساز متعدد دارند. ١٢- مادران شيرده و زنان و كودكان ريزجثه بخصوص دختران زير ١٥ سال كه وضع جسمي بسيار ضعيفي دارند . ١٣-بيماران صرعي ويا مبتلا به طولاني و بيماران داراي شديد ١٤-بيماران با سابقه سرگيجه مداوم و اختلالات تعادلي ١٥- بيماران سرطاني و تحت شيمي درماني ١٦- بيماران داراي ريفلاكس شديد به و افراد مبتلا به فتق معده ١٧- بيماران داراي يك ١٨- بيماران عمل شده ( بواسير ) و يا مقعد شديد و زخمهاي منفرد كه از يبوست نيز رنج ميبرند. ١٩- بيماران با سابقه عمل و چسبندگي در روده ها ٢٠-بيمارانيكه سابقه لخته شدن خون در بدن دارند و يا درحال مصرف داروي ضد انعقاد هستند. ٢١-بيماران مبتلا به اختلالات خودايمني مثل روماتيسم مفصلي ، اسكلرودرمي ، بيماري بهجت و هر بيماري خودايمني و مزمن ديگر ٢٢- بيماران با سابقه ورم لوزالمعده 🌺 دکتر زارع زردینی 16 اردیبهشت 98 @zarrhbin
🔸حدود ۱۳ درصد ایرانی‌ها آسم دارند عضو انجمن آسم و آلرژی ایران: ۹ تا ۱۳ درصد گروه‌های سنی مختلف در کشور به بیماری آسم مبتلا هستند از عوامل‌ مهم ابتلا به است. شهرهای اراک، اهواز و استان سیستان‌و بلوچستان، بیشترین میزان شیوع آسم را تجربه‌کرده‌اند. میزان مرگ‌ومیر ناشی از آسم حدود ۴۵۰ هزار نفر گزارش شده است. ✍ دانشگاه علوم پزشکی یزد ، آماری از شیوع بیماری آسم در استان یزد و به تفکیک شهرستان‌های استان ، در اختیار عموم قرار دهد حضور متخصصان ریه و آسم و آلرژی به برکت صنایع و هوای آلوده در مراکز درمانی شهر اضافه شد که کم نشد @zarrhbin🕊